عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

 ورزشگاه آزادی تهران

استقلال تهران ملوان بندر انزلی

تعداد تماشاگران : 25 هزار نفر

ترکیب استقلال : سید مهدی رحمتی ، خسرو حیدری (علی حمودی در دقیقه‌ی 8) ، امیرحسین صادقی ، حنیف عمران‌زاده ( امین منوچهری در دقیقه‌ی 56) ، پژمان منتظری ، جواد نکونام ، فریدون زندی (رودریگو توزی در دقیقه‌ی 80) ، فابیو جانواریو ، هاشم بیک‌زاده ، سیاوش اکبرپور و آرش برهانی

سرمربی : امیر قلعه‌نوعی

ترکیب ملوان : سرگی پاشنکو ، بابک پورغلامی ، سیامک کوروشی (محمدامین حاج‌محمدی در دقیقه‌ی 70) ، احمد سید صالح (سعید سالارزاده در دقیقه‌ی 54)، جواد شیرزاد ، پژمان نوری ، مازیار زارع ، محمد حیدری (مهرداد اولادی در دقیقه‌ی 80) ،محمد نزهتی و جلال رافخائی

سرمربی : فرهاد پورغلامی

داور : تورج حق‌وردی

اخطار : کارت زرد برای هاشم بیک‌زاده در دقیقه‌ی 7 ، کارت زرد برای فریدون زندی در دقیقه‌ی 55 ، کارت زرد برای آرش برهانی در دقیقه‌ی 65 ، کارت زرد برای سرگی پاشنکو در دقیقه‌ی 85 ، کارت زرد برای حاج‌محمدی در دقیقه‌ی 94

گل : محمد نزهتی در دقیقه‌ی 23 ، آرش برهانی در دقیقه‌ی 72

شرح گل :

استقلال 0 – 1 ملوان : درحالی‌که محمد نزهتی با یک شوت بسیار زیبا رحمتی را وادار به واکنش کرد ، توپ به کرنر رفت تا روی این ضربه‌ی کرنر که توسط پژمان نوری زده شد ، خود نزهتی بتواند با یک ضربه‌ی سر شیرجه‌ای زیبا دروازه‌ی رحمتی را بگشاید. نکته‌ی جالب آن است رحمتی با خروج اشتباه خود مقصر اصلی بر روی این صحنه بود.

استقلال 1 – 1 ملوان : بازیکنان استقلال پشت محوطه‌ی جریمه صاحب یک ضربه‌ی آزاد شدند و زندی پشت این توپ قرار گرفت. توپ ارسالی زندی به علی حمودی رسید و او با یک ضربه‌ی سر یک پاس رو به بیرون برای برهانی فرستاد و این بازیکن نیز توانست دروازه‌ی ملوان را بگشاید.

نکته‌ی جالب آن است که بازیکنان ملوان به بهانه‌ی آفساید حرکت نکردند. جالب‌تر آن است که قبل از زدن ضربه توسط زندی قلعه‌نوعی به شدت حمودی و برهانی را برای رفتن به محوطه‌ی جریمه صدا می‌زد.

شرح بازی :

بازی در پانزده دقیقه‌ی ابتدائی بازی بسیار کم افت وخیز دنبال شده‌است و هیچ کدام از دو تیم موقعیت بسیار جدی را بر روی دروازه‌ی حریف ایجاد نکرده‌اند. با این وجود یاران آبی‌پوش برتری بساری خفیفی را در مالکیت توپ داشته‌اند.

شاید جدی‌ترین صحنه‌ی این بازی در همتن ثانیه‌های آغازین بازی در محوطه‌ی استقلال رقم خورد جایی‌که جلال رافخائی در محوطه‌ی جریمه واژگون شد و مدعی ضربه‌ی پنالتی بود ، اما حق‌وردی اعتقادی به پنالتی نداشت.

عمده‌ی حرکات استقلال از جناح راست شکل گرفته است و آبی‌پوشان سعی دارند با سانترهای مکرر از این جناح به گل برسند ، اما در هرصورت این کار در غیاب خسرو حیدری کاری بس دشوار است.

نیمه‌ی نخست این دیدار گرچه از نظر مالکیت توپ با برتری استقلال همراه بود ، اما در نهایت با برتری ملوان به پایان رسید. در این دیدار استقلال موقعیت‌های خوبی برای گل‌زنی داشت اما پاشنکو و همچنین تیر دروازه از جمله عواملی بودند که استقلال از رسیدن به گل بازماند.

در این دیدار تاکتیک اصلی استقلال برای رسیدن به گل مثل همیشه نفوذ از جناحین و سانتر به روی دروازه بود. که این اتفاق بیش‌تر از جناح راست و در غیاب خسرو حیدری انجام شد.

در نیمه‌ی نخست ملوان بسیار هوشمندانه بازی کرد و قدر تک موقعیت‌های خود را به خوبی دانست و البته کمی هم خوش‌شانس بود که توانست این نتیجه را تا پایان نیمه‌ی نخست حفظ نماید.

در مجموع تیم استقلال با وجود برتری بر ملوان نتوانست این تیم را شکست دهد. استقلال در بیش‌تر دقایق بازی رو به بازی مستقیم آورده بود و دل به سانتر از جناحین بسته بود. علی حمودی نیز که به جای حیدری به بازی آمده بود توانست سانترهای خوبی را برای استقلال انجام دهد.

استقلال در میانه‌ی میدان ابتدا یک مثلث توسط نکونام ، زندی و جانواریو انجام می‌داد و سپس توپ را به جناحین می‌برد و روبه بازی مستقیم می‌آورد این عمده برنامه‌ی استقلال در اکثر دقایق بازی بود.

استقلال در پایان 8 امتیازی شد و در رده‌ی نهم باقی ماند. اما ملوان با این تساوی 11 امتیازی شد و به صدر رسید.

دقایق حساس :

در دقیقه‌ی 25 بازی استقلال صاحب یک ضربه‌ی آزاد از پشت محوطه‌ی جریمه شد که جانواریو توپ را به زیبایی سانتر کرد تا توپ در یک موقعیت عالی در اختیار صادقی قرار گیرد و این بازیکن با یک ضربه‌ی سر شیرجه‌ای توپ را با اختلافی بسیار کم به کنار دروازه‌ی ملوان کوبید.

در دقیقه 30 بازی بار دیگر استقلال صاحب موقعیت عالی شد که بار دیگر شانس با آبی‌پوشان یار نبود توپ با تور دروازه آشنا نشد. در این صحنه هاشم بیک‌زاده جانواریو را به خوبی در پشت محوطه جریمه صاحب توپ کرد و این هافبک خلاق از بین چند مدافع شوتی زیبا را به سمت دروازه‌ی ملوان نشانه رفت که سرگی پاشنکو با واکنشی زیبا توپ را دفع کرد.

در دقیقه‌ی 35 بازی بار دیگر استقلال از پشت محوطه‌ی جریمه روی یک شوت زیبا توسط فریدون زندی صاحب موقعیت شد که این‌بار تیر دروازه عاملی برای نرسیدن استقلال به گل بود.

در دقیقه 36 بازی ، استقلال در محوطه‌ی جریمه صاحب یک موقعیت گل شد. در این صحنه ابتدا صادقی ابتدا توپ را در اختیار بیک‌زاده قرار داد و برای جاگیری به عمق رفت و بیک‌زاده توپ را در اختیار اکبرپور قرار داد و او نیز بار دیگر توپ را صادقی سپرد و او نیز توپ را با ضربه‌ای نه‌چندان خطرناک و تکنیکی در آغوش پاشنکو قرار داد.

در دقیقه‌ی 38 بازی ملوان نیز پس از زدن گل اول بار دیگر توسط نزهتی در محوطه‌ی جریمه صاحب موقعیت گل شد که این‌بار این عمران‌زاده بود که خود را برابر توپ قرار داد و توپ را به کرنر فرستاد. در این صحنه نزهتی ابتدا صادقی را جا گذاشت و سپس اقدام به زدن ضربه نمود.

در دقیقه‌ی 57 بازی روی یک سانتر از جناح چپ جلال رافخائی صاحب یک موقعیت بسیار عالی شد و او با یک ضربه‌ی سر مطمئن توپ را در درون دروازه قرار داد ، اما کمک داور رافخائی را در موقعیت آفساید اعلام کرد.

در دقیقه‌ی 90 بازی بر طبق همان بازی مستقیم همیشگی استقلال ، توپ به جناح راست رفت و در اختیار حمودی قرار گرفت و این بازیکن با یک سانتر زیبا توپ را در اختیار اکبرپور قرار داد که این مهاجم با یک ضربه‌ی سر شیرجه‌ای به بیرون زد.

اتفاقات ویژه :

بر روی پیراهن بازیکنان استقلال در دیدار با ملوان هم اثری از اسپانسر دیده نمی‌شود. البته پشت پیراهن بازیکنان استقلال نام دو حامی مالی دیده می‌شود. به این ترتیب بار دیگر اسپانسر بدون اسپانسر اصلی به میدان رفت.

بر روی پیراهن بازیکنان ملوان نام آذربایجان را حک شده و به این ترتیب باشگاه ملوان با زلزله زدگان آذربایجان شرقی همدردی کردند.

صادق درودگر مدیرعامل و غفور جهانی پیشکسوت ملوان در جایگاه حضور دارند.

علی امیری، امیر عرب، سید مهدی علوی از معاونان باشگاه استقلال و امین نوروزی معاون پزشکی استقلال نیز در جایگاه ویژه حضور دارند.

هواداران استقلال از شکست پرسپولیس برابر داماش گیلان به شادی پرداخته و برای دقایقی طولانی امیر قلعه نویی را تشویق کردند.

پیش از آغاز این دیدار، پژمان منتظری مدافع ملی پوش استقلال بازیکنان این تیم را جمع کرد و برای لحظاتی با آنان به صحبت پرداخت و به حساسیت های دیدار با ملوان اشاره کرد.

بازیکنان استقلال و ملوان با بازوبند و ربان های سیاه رنگ به میدان آمده اند. برروی پیراهن ملوانی ها با رنگ مشکی نام آذربایجان نقش بسته است.

حدود 200 هوادار پرشور ملوان نیز خود را از انزلی به ورزشگاه آزادی رسانده و در جایگاه پرسپولیسی ها مستقر شده اند.

هواداران استقلال با سردادن شعارهایی برای پرسپولیس ها شروع به کری خوانی کرده و دیدار شهرآورد تهران که روز جمعه برگزار می شود را یادآوری کردند.

زمانی که بازیکنان دو تیم وارد میدان شدند، مازیار زارع، پژمان نوری و حسین بادامکی بازیکنان ملوان که سابقه حضور در پرسپولیس را دارند با اعتراض هواداران استقلال روبرو شدند.

خسرو حیدری ، بازیکن ملی‌پوش استقلال در همان دقایق بازی دچار مصدومیت شد و در نهایت نیز جای خود را به علی حمودی داد. این اتفاق شوک بزرگی به یاران استقلال و امیر قلعه‌نوعی بود ، چراکه سانترهای خسرو حیدری یکی از راه‌های اصلی رسیدن به گل برای شاگردان قلعه‌نوعی محسوب می‌شد.

در دقیقه‌ی 65 بازی یکی از بازیکنان ملوان برای چندمین بار بر روی زمین افتاد تا بازیکنان استقلال که دیوانه‌وار در پی رسیدن به گل بودند ، مجبور شوند توپ را به بیرون بزنند. در این صحنه برهانی به قصد اعتراض به سوی بازیکن ملوان رفت و با اعتراض‌های شدید خود در تلاش برای ایجاد جنجال بود. البته در این صحنه برهانی با یک شیطنت مچ پای بازیکن ملوان را لگد کرد. در این صحنه برهانی اخراج نشد تا بماند و گلزنی کند !

فرهاد پورغلامی دو دفاع وسط خود را تغییر داد و سعید سالارزاده و حاج‌محمدی را جایگزین سیدصالح و کوروشی کرد و همین امر سبب شد تا استقلال گل تساوی را به ثمر برساند. البته تعویض سید صالح یک تعویض اجباری بود.

نکته‌ی دیگر مورد لطف قرار دادن مانوئل ژوزه توسط علی‌فر گزارش‌گر بازی بود ، او هنرنمائی‌های ژوزه در تیم پرسپولیس را عاملی دانست که گهر بالاتر از این تیم در جدول رده‌بندی قرار گیرد.

بهترین بازیکن :

محمد نزهتی : این بازیکنان علاوه بر زدن گل ، در تمامی موقعیت‌های حساس ملوان نقش جدی داشت و عاملی هجومی ملوان به شمار می‌امد.در بین آبی پوشان هم فریدون زندی پرتلاش تر از بقیه بود.

داماش 1-0 پرسپولیس

تماشاگر:بیش از بیست هزار نفر.هوا آفتابى.

داور: احمد صالحى- کمک داوران: محسن فریمان و بهرام کیانى.

کارت زرد: رسول بروش، نظیف کار از داماش

داماش گیلان:
میلاد فراهانى،محمد مختارى،على رضا جهانبخش( علیرضا چاووشی)،هادى سهرابى،محمد رضا مهدوى،رسول بروشى،مهدى کیانى،حسین کوشکى،مصطفى حاجتى،على رضا نظیف کار،حسین ابراهیمى( مرتضی ابراهیمی.

سرمربى:امید هرندى.

پرسپولیس تهران:
نیلسون،رضا نور محمدى،جلال حسینى،امیر حسین فشنگچى،روح الله سیف الهى( کریم انصاری فر) ،سامان آقا زمانی ،حسین ماهینى،مهرداد پولادى،غلامرضا رضایى( محمد قاضی) ،هادى نوروزى( علی کریمی) ،ایمون زاید.

سرمربى: مانوئل ژوزه.

شرح بازى:
پرسپولیس که در 4 دیدار گذشته ی خود اصلا هواداران خود را راضی نکرده است، در دیداری که بسیار برای ژوزه و پرسپولیس مهم است پا میدان عضدی رشت گذاشته است تا پیش در آمدی باشد برای بازی دربی در روز سوم شهریور ماه مقابل استقلال.

هر دو تیم در هفته ی سوم بازی را واگذار کرده اند و در این دیدار به دنبال سه امتیاز بازی هستند. نکته ی شایان ذکر برای سرخپوشان ترکیبی است که مانوئل ژوزه برای این دیدار انتخاب کرده است و از 7 بازیکن فصل پیش در این دیدار استفاده کرده است.

نیمکت نشینی علی کریمی بابت دو کارته بودنش و فرار از سه کارته شدن قابل پیش بینی بود و همچنین غیبت کریم انصاری فر بحاطر بازی های ضعیف دیدارهای گذشته نیز درخور ذکر بود.

نیمه اول:
پرسپولیسی ها تا به این لحظه و بعد از گذشت چند دقیقه از شروع بازی، نبض بازی را در میانه ی میدان در درست گرفتند و اکثرا" از جناح راست خود بازی را پیش می برند
کریم انصاری فر همانند فصل قبل به عنوان مهاجم نوک و همچنین غلام رضایی وظیفه ی توپ رسانی به زاید را بر عهده داشتند

روح الله سیف اللهی که اولین بازی اش را در فصل پیش در مقابل استقلال در بازی رفت انجام داد در این دیدار در جناح راست سرخپوشان جنگندگی خوبی از خود نشان داده است.
در دقیقه ی 26 غلام رضایی در درون محوطه ی جریمه سرنگون شد که داور مسابقه به علت تمارض یک کارت زرد به اون نشان داد

تنها موقعیت خطرناک این دیدار تا به این لحظه در دقیقه ی 40 رقم خورد جایی که ابراهیمی با پاس زیبای مهدوی در درون محوطه ی جریمه با نیلسون تک به تک شد که با واکنش خوب نیلسون و مزاحمت رضا نورمحمدی این موقعیت برای داماشی ها از دست رفت
نیمه ی نخست با داشتن تنها یک موقعیت خطرناک آن هم برای داماشی ها با تساوی بدون گل به پایان رسید .

نکته ی قابل توجه، گرم کردن علی کریمی پشت دروازه ی داماش بود که نشان از نارضایتی ژوزه از هافبک های تیمش دارد
نیمه ی دوم:

در شروع نیمه ی دوم دو اتفاق ویژه رخ داد؛ علی کریمی که دو اخطاره است و اگر در این دیدار اخطار بگیرد دربی را از دست خواهد داد وارد زمین مسابقه شد و در دقیقه ی 46 بروش با کشیدن پیراهن سیف اللهی مرتکب خطای واضحی شد و با گرفتن اخطار زرد دوم از زمین مسابقه اخراج شد تا داماشی ها نیمه ی دوم را 10 نفره دنبال کنند

با ده نفره شدن داماش، علی کریمی در مرکز میدان و همچنین جناح راست فرصت بازی سازی بیشتری را پیدا کردند که چندین سانتر خطرناک در محوطه ی تیم داماش ارسال شد که بی نتیجه بود
کریم انصاری فر در دقیقه ی 78 به جای سیف اللهی وارد زمین بازی شد تا سرخپوشان در 12 دقیقه ی پایانی با سه مهاجم به کار خود ادامه دهند

بازی بی برنامه ی سرخپوشان در 20 دقیقه ی پایانی به بازی مستقیم تبدیل شد تا عملا تحرکی از از مهاجمان تیم دیده نشود
شرح گل:

داماش یک- پرسپولیس صفر: مختاری مدافع پیش تاخته ی داماش با جا گذاشتن سه بازیکن پرسپولیس با دادن پاسی به خحاجتی و سپس  امید ابراهیمی، در جناح راست محوطه ی پرسپولیس، با نیلسون تک به تک شد تا با یک شوت دقیق گل اول بازی به ثمر برسد

اتفاق ویژه:

نداشتن تاکتیک مشخص در این دیدار بیش از هر چیز دیگری به چشم میخورد . سانتر های بی هدف سید جلال حسینی در اکثر دقایق بازی فرصت بازی سازی از میانه ی میدان را از بازیکنان پرسپولیس گرفت و در نهایت چه اتفاقی ویژه تر از سومین شکست پرسپولیس در پنج دیدار ابتدای فصل خود!
بهترین بازیکن:

روح الله سیف اللهی بازیکن 18 ساله و جوان پرسپولیس در این دیدار با دوندگی بسیار تاثیر مثبتی را در جناح راست سرخپوشان به اجرا گذاشت

سلام بر شما رزمندگان پرتلاش و خستگی ناپذیر فلسطینی، سلام بر شما که گوهرتان به سوهان سختی‎ها و مرارت‎ها صیقل خورده است، سلام بر عزت و اقتدارتان، مبارک باد بر شما تلاش ارزنده‎تان، مبارک باد بر شما ایمان قوی و همت بلندتان.

چه روز شیرینی بود آن روز که خرمشهر آزاد شد،رشید رشید احمد: رشید جان، میگم من تو شهرم و همه نیروها تو شهر اومدن اسیر و پناهنده شدن. مفهوم شد؟

احمد جان! بله، بله، من فهمیدم چی گفتید. میگید من تو شهرم و کلیه نیروها پناهنده شدن!

رشید رشید احمد: رشید جان. بله، بله. تو شهر خرمشهر تا چند لحظه پیش تظاهرات بود. تظاهرات بود و کلیه اسرا یاحسین گفتند و الله اکبرو تسلیم میشدن. خب مفهوم شد؟

احمد احمد رشید: بله، بله فهمیدیم تشکر آقا، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر. همه چیو فهمیدیم.

رشید رشید احمد: رشید جان خداوند خرمشهر و آزادش کرد، آزادش کرد.

آیا میشود ندای پاک آزادی قدس روزی گوش زمان را پر کند و احمدها و رشیدهایی که در چنگال جنایتکاران گرفتاراند آزادی قدس را بشارت دهند.

احمد احمد رشید: سلام بر شما رزمندگان پرتلاش و خستگی ناپذیر فلسطینی، سلام بر شما که گوهرتان به سوهان سختیها و مرارتها صیقل خورده است، سلام بر شما اسوههای صبر و پایداری، سلام بر شما و سلام بر عزت و اقتدارتان، مبارک باد بر شما تلاش ارزندهتان، مبارک باد بر شما ایمان قوی و همت بلندتان.

میشود،خدا لطفش را شامل مان کند، شاید به همین زودی ما هم در بی سیم ها فریاد بزنیم: احمد احمد رشید: آقا جان الله اکبر الله اکبر قدس آزاد شد 

ما الآن تو شهریم نماز ظهر مسجدالاقصی

احمد پیام تو کاملا دریافت شد، به امید پیروزی واقعی بر استکبار جهانی.

چه سیاهند دلهایی که نمیسوزند از اینهمه شرارت

خداوندا، چگونه بنگریم برادرانمان را در بندهای آتشین ظلم اسرائیل و فریاد بر نیاوریم؟ چگونه باور کنیم هجوم جنایتکاران را به حصار ارزشها و صورت نخراشیم؟ چگونه چشم باز کنیم به دیدن مادران داغدیده فلسطینی که نه از دست رفتن فرزند را، بلکه از دست رفتن عقایدشان را به سوگ نشسته اند و دم نزنیم؟

چه سیاهند دلهایی که نمیسوزند از اینهمه شرارت و چه پا کند دلهایی که در اوج این همه مظلومیت باز هم از نور ایمان و عشق به خدا لبریزند.

روز قدس، روز شکستن سد بیتفاوتی و جاری شدن سیل خروشان مسلمانان و پاک شدن زمین از فساد و نابرابری است، گرامی باد این روز بزرگ و گرامی باد همدلی و هوشیاری مسلمانان.

ای قدس پاک، روز پیروزیت نزدیک است

خواهد رسید روزی که بیت المقدس پیراهن عزت و اقتدار بر تن کند و نغمه خوش آزادیش در جهان بپیچد، روزی که شکوفههای امید و ایمان از تمام دیوارهای بیت المقدس و عطر خوش پیروزی همه جا را پر سازد، روزی که چشمان مسلمانان از اشک شادی ریخته، تمام دنیا را چراغان کند، آن روزی که دلهای مشتاق مسلمان برگرد قبله اول خواهد گشت و نوای یکدلی مسلمانی سرخواهد داد،

ای قدس، ای سرزمین مقدس، نوای قدسی لااله الااللّه از عمق تاریخ بودنت به گوش میرسد، عطر جان بخش توحید از آن روز که خداوند تو را به ابراهیم مژده داد، در تو پیچید، قدسیان از آسمان نورانیت ستارههای معنویت میچینند

سلام بر تو آن روز که اولین پیامبر توحید را در خود جا دادی، سلام بر تو آن روز که مأوای عروج پیامبر ما بودی و سلام بر تو که اینک لاله زار سینه سرخان آزادگی و شاهدان شهیدی.

خدا پشتیبان مبارزه تان است و مژده دهنده پیروزیتان است

ای مسلمانان، ای آزادگان جهان، آسوده منشینید، کنج راحت و ساحل سلامت اختیار نکنید، چشمان خسته به دست خراب مسپارید، قامت ببندید که دشمن هنوز در کار فتنهگری است، هنوز طوفان سیاه و ظلمانی ستمکاران،

دلهای زلال و سبز یاران مان را به شلاق جور و ستم میکوبد، بجوشید و بخروشید، بایستید که گرمای جان بخش خورشید فجر نزدیک است و دست یافتنی، خدا پشتیبان مبارزه ان است و مژده دهنده پیروزی تان.

ای زاده مقاومت خدا با ماست

آرام بخواب کودکم، چشمهای نگرانت را آسوده بربند، تو زاده جنگ و مقاومتی، دیری نخواهد پایید که زلال آزادی در فلسطین سرسبز جاری شود و نهر خروشان قهر جوانان مسلمان لکههای ظلمانی ستم را بشوید و فلسطین آزاد و مستقل، آشیان کبوتران پیروزی شود

به زودی اشکهای گرمت را دستان مهربان ایمان و امید پاک میکنند و دل خسته و رنجورت را از نسترن شادی و اقاقیای خوشبوی لبریز میسازند، آسوده بخواب کودکم، که خدا با ماست و پیروزی در راه است.

ای سرزمین عیسی روح الله، روح الله مژده پیروزیت را ندا دادهاست

سرزمین مقدس و نورانی فلسطین سالها است که چشمان پرنور خود را به گذر زمان دوخته و هر لحظه بر نورانیت و معنویتش افزوده میشود، هم از آنگاه که ابراهیم خلیل اللّه قدم در این وادی نور و معنی نهاد و وعده الهی بر او رسید که کنعان از آن او خواهد بود و هم زمانی که قدمگاه موسای کلیم اللّه شد و نیز آن روزی که مکان تولد عیسی، روح اللّه و سپس عروج آسمانی او شد، و سرانجام اوج افتخار و عزتش در آن شب نورانی بود که مکان عروج پیامبر عشق و رحمت، محمد حبیب اللّه شد و آشیان پرواز روحانی او همیشه سرزمین فلسطین، سرزمین قدس و نور، عزت و شرف و ایمان و معنویت بود و اینک نیز دیری نخواهد پایید که پرچم های لااله الاّاللّه فراز دیوارهایش را بیاراید.

درختان زیتون سالها است که منتظرند تا در شادی آزادی، میوه خود را به دستان پر مهر مسلمانان بسپارند،

سرزمین قدس مدتها است که در انتظار گامهای پر صلابت مسلمانان است، بیت المقدس عمری است چشم به راه آمدن بهار آزادی و پیروزی است، چشم امید همه به سمت مسلمانان خیره شده است، تا سلاح همت و تلاش برگیرند و با پشتوانه ایمان و امید به لطف خدا، به سوی پیروزی پیش روند و پیروزی پر شکوه اسلام را به نظاره بنشینند، گرامی باد روز قدس، روز بیداری ملت اسلامی.

خدایا ، ای پشتیبان ملتهای مسلمان چشمانشان را به نور پیروزی روشن فرما

خداوندا، امروز همه مسلمانان جهان، همه آنان که عشق به تو در سینه شان موج میزند، به پا خاستهاند و ندای توحید و ثنای تو را فریاد میکنند، امروز همه اسلامیان و اسلام دوستان به یاری دین تو برخاسته اند و با چشمانی باز و دیدگان هوشیار، با قلبی که برای خوبیها می تپد و با عزم بلند به نجات اسلام همت گمارده اند.

خداوندا، همیشه تو تنها یار و پشتیبان ملتهای مسلمان بوده ای، امروز در این ماه رحمت و برکت، چشم امید همه مظلومان جهان به لطف توست، چشمانشان را به نور پیروزی روشن فرما.

تصویر اول: قطار که به ایستگاه نزدیک می‌شود بلندگو اعلام می‌کند؛ «شریعتی». بغل دستی‌ام یاد چیزی می‌افتد با آرنج به پهلوی دوستش می‌زند، گوشی همراهش را نشانش می‌دهد و می‌پرسد «راستی این جوک را شنیده‌ای؟»

تصویر دوم: بهمن ماه1390، جلسه دفاع از رساله‌ای در باب آرای دکتر علی شریعتی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران. احسان شریعتی که به عنوان داور رساله صحبت می‌کند با فروتنی خاصی می‌گوید: این روز‌ها در حالی که شما با جدیت به سنجش آرای دکتر می‌پردازید باب شده است که عده‌ای هر سخن هجوی را به تمسخر به نام دکتر شریعتی برای هم ارسال می‌کنند.

قضیه شبیه ماجرای مرغ و تخم‌ مرغ شده است. کسی نمی‌داند اولین پیامک‌ها از کجا آمدند. شاید همه چیز با شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌ها شروع شد و بعد سر از گوشی‌های همراه ما درآورد، شاید هم برعکس. خیلی‌ها آن را کار نسل سومی‌ها و مصداق اسطوره‌زدایی از شخصیت‌ها یا حتی اسطوره‌ستیزی دانستند، می‌گویند انتقامی است که این نسل با همه خواست‌ها و ویژگی‌های خودش کم‌کم از نسل‌های قبل می‌گیرد؛ آن هم بدون اینکه پای هیچ نیت عامدانه یا کینه‌توزی شخصی در کار باشد، می‌گویند همه چیز مثل یک شوخی ساده است.

آن‌ها کاری به آرمان‌ها و اسطوره‌های نسل پیش ندارند این هم شبیه یکی از چندین موج اجتماعی هجو یا جوک‌سازی است که هر از گاهی درباره شخصیتی به راه می‌افتد. دیگران اما آن را نه یک شوخی ساده که مصداق توهین دانستند و تمسخری این چنینی را برنامه‌ریزی شده با هدف تخریب شخصیت و کمرنگ ساختن تاثیر اجتماعی سیاسی علی شریعتی در بین چندین نسل قلمداد کردند. از نظر آنان این کار نمی‌تواند خودجوش باشد و حتما اهدافی پشت قضیه هست.

سخن این دسته از آن ناشی می‌شود که معتقدند این موج یک تفاوت عمده و محسوس با موارد قبلی هم دارد اینکه برای نخستین بار دست به نبش قبر کسی زده می‌شود که بیش از 30 سال از حذف فیزیکی‌اش می‌گذرد. اگرچه سخنانش دست به دست می‌گردد، کتاب‌هایش باز نشر می‌شوند، مرید و نقاد می‌پرورد و تاثرات اندیشه‌ای‌اش هنوز محل مناقشه بین عوام و روشنفکران است.

می‌گویند کار از آنجا خراب شد که برخی سخنان نغز، جملات شیرین و مطایبه‌های پندآموز را بدون سند و مدرک به علی شریعتی منتسب کردند و این طرف و آن طرف نشر دادند، این سخنان گاه جالب اما کم محتوا کم‌کم فضا را به سمت هجو و تمسخر پیش برد، عده‌ای هم که مترصد بودند دست به کار شدند و بازار تمسخر یا جوک داغ شد.

فقط برای لبخند

دریک جست‌وجوی ساده گوگلی به لینک‌های سایت‌ها و وبلاگ‌هایی برخورد می‌کنید که نوشته‌هایی را با مضامین «جوک دکتر علی شریعتی» باز نشر داده‌اند. دریک شبکه اجتماعی معروف هم نزدیک به چند صفحه و گروه با عنوان‌هایی چون طنز و جوک دکتر علی شریعتی ساخته شده است.

اگرچه تعداد اعضا یا دوستداران این صفحات یا گروه‌ها در مقابل صفحات هواداران علی شریعتی ناچیز می‌نماید اما این‌ها هم طرفداران خاص خود را دارند. از صفحه‌ای با تعدادی کمتر از انگشتان دست تا حتی نزدیک به هزار دوستدار. در شناسنامه یکی از این‌ها آمده است: «ساختن این گروه با تمام ارادت قلبی است که به مرحوم دکتر شریعتی و افکار ایشان دارم و فقط برای جمع‌آوری مطالب طنزی است که دوستان خوش‌ذوق به این بزرگوار و اطرافیانشان نسبت می‌دهند و مطالب نوشته شده فقط برای به وجود آوردن لبخندی بر لبان شما است و نه توهین یا تمسخر ایشان و افکارشان.»

در بالای صفحه دیگری نوشته شده: «این صفحه قصد توهین به شخصیت والای دکتر علی شریعتی را ندارد و صرفا جهت سرگرمی ساخته شده است.» از مسوول یکی از این صفحات سوال کردم انگیزه شما برای ساختن این صفحه چه بوده؟ فکر می‌کنید شبکه‌های اجتماعی در اینترنت آغازگر رواج این نوشته‌ها بودند یا اینکه صرفا باز نشر دهنده موجی بودید که در بیرون وجود داشت؟ به نظر شما این کار مصداق توهین نیست؟

پاسخی که دریافت کردیم این بود «من تقریبا 100 صفحه در پروفایل شخصی‌ام لایک کردم، بعضی از آن صفحه‌ها جوک‌های دکتر شریعتی را می‌گذاشتند و من هم آن‌ها را در یک فایل ورد کپی کردم و خواستم یک صفحه داشته باشم، بعد از اینکه این صفحه را درست کردم دیدم که چند صفحه دیگر مثل صفحه من وجود دارد، دلیل و انگیزه خاصی ندارد، همین جوری گفتم کمی بخندیم، همین.» البته او نیازی نمی‌بیند به سوال آخر ما پاسخی بدهد گرچه به نظر می‌رسد پاسخ ما‌‌ همان «همین» است!

 در کامنتی که زیر یکی از همین جوک‌ها در یک تارنما گذاشته شده به این جملات بر می‌خوریم «جوک‌های دکتر شریعتی می‌گذاریم، می‌گویید به بزرگان بی‌احترامی نکنید! جوک‌های غضنفر این‌ها را می‌گذاریم، می‌گویید به قوم‌های کشور توهین می‌کنید. جاستین بیبر را مسخره می‌کنیم، می‌گویید حسودی می‌کنید...! پس خودتان بگویید ما چه کار کنیم؟»

یک وبلاگ‌نویس هم با اینکه از ساختن این جوک‌ها و رواجش دلخور است؛ اما می‌نویسد: «شاید حق با بچه‌های نسل جدید باشد. شاید شریعتی حرف جدیدی برای آن‌ها ندارد. شاید همه دل‌خوشی‌های ما در آن روز‌ها بیخود بود...» دیگری می‌نویسد: «گیر بی‌خود ندهید جوک‌هایی با محتوای شریعتی الان مد شده هر بار چیزی مد می‌شود و طرفدار پیدا کند بلافاصله در اینترنت پخش می‌شود و در شبکه‌های اجتماعی صفحه و گروه پیدا می‌کند.

خب شریعتی زیاد حرف زده است درباره همه چیز و همه‌کس، حرف‌های خوبی هم زده است. حالا چه اشکال دارد اگر برخی حرف‌هایش دستمایه جوک قرار گیرد؟»

یک حرکت سازماندهی شده

در کنار این‌ها اما به صفحاتی هم برخورد می‌کنید که بعد از رواج جوک‌ها و در پاسخ به هجویه‌ها به وجود آمده‌اند با عنوان‌هایی چون «تحریم جوک‌های دکتر شریعتی و شخصیت‌های برجسته» یا صرفا «تحریم جوک‌های دکتر شریعتی». این صفحات اما هنوز نوپا هستند و تعداد دوستدارانشان اندک.

در پست یا عنوان آغازین یکی از این صفحات آمده است: «جدیدا مد شده هر جفنگ و مزخرفی به دهن هر کس می‌آید یک «دکتر شریعتی» به آن می‌چسباند. نمی‌دانم اسم نسل پرادعای خودمان دهه شصتی‌ها را چی بگذارم (به کسی بر نخورد لطفا). نسلی طلبکار از عالم و آدم که وقتی پای منافع خودش پیش می‌آید پشت پا می‌زند به همه آن چیزهایی که به خاطرش مدعی بوده و سینه سپر می‌کرده است.

حتی حاضر نیست برای یک لحظه هم که شده به حرفی که می‌زند یا کاری که می‌کند فکر کند که شاید، گاهی، روزی، لحظه‌ای ممکن است خیلی هوشمندانه و مرموزانه از نقطه ضعفش برای زیر سوال بردن تمام خواسته‌هاش و آرمان‌هاش طوری استفاده کنند که خودش هم به ریش خودش بخندد.

این نسل که به این راحتی شخصیت‌های مورد احترام خودش را به سخره می‌گیرد، اصلا نمی‌تواند نسل سرنوشت ساز و آینده‌سازی باشد.»

در صفحه دیگری با عنوان «من جوک با درون مایه علی شریعتی نمی‌فرستم» مسوول صفحه طی نوشته‌ای به علت‌یابی پدیده تمسخر و جوک‌سازی برای شریعتی پرداخته. او معتقد است این حرکت ناپسند از آنجا شروع شد که تعدادی از دوستان بدون آگاهی و البته به خاطر علاقه به دکتر شریعتی شروع به پخش جملاتی بدون ذکر منبع از دکتر شریعتی نمودند، «این نوع جملات سخیف و زننده که بی‌شک حاصل فکر بیمار دشمنان دکتر علی شریعتی است نمی‌تواند ذره‌ای به شخصیت ادبی، سیاسی و انسانی ایشان ضرری برساند، آنچه آسیب می‌بیند فرهنگ ماست...»

یک نفر هم در همین صفحه نوشته است: «با تشکر از حرکت بسیار به جایی که انجام دادید... ولی من فکر می‌کنم این حرکت سازماندهی شده و برنامه‌ریزی شده از طرف عده‌ای است و خیلی بعید است که حرکتی به این شکل اتفاقی و خودجوش بوده باشد.»

نویسنده یک وبلاگ هم شاکی است از اینکه: «زمانی وقتی می‌خواستیم یک پیامک دلنشین برای دوستی بفرستیم سراغ گفته‌های دکتر شریعتی می‌رفتیم. وقتی کسی دلش گرفته بود و نیاز به راهنمایی و کمک داشت از حرف‌های دکتر شریعتی استفاده می‌کردیم؛ اما حالا آن‌ها را جوک کرده‌ایم برای هم می‌فرستیم و با هم می‌خندیم. ما کم جوک قومیتی داریم حالا هم که جدیدا برای دکتر شریعتی جوک می‌سازند. کسی که مهم‌ترین دغدغه زندگی‌اش همین مردم بودند لااقل برای باورهای دیروز، امروز و فردای خودمان ارزش قائل باشیم.» باز در پای نوشته‌ای در تارنمای دیگری می‌خوانیم «شریعتی دوست دارد بخندی؛ ولی نه به دیگران نه به ارزش‌ها نه به قومیت‌ها نه به مشایر چقدر ما بی‌بها شدیم...»

«دکتر شریعتی دست‌مایه طنز نیست» هم عنوان مطلبی است که «میرزاعلی آیت‌اللهی» چندی قبل در صفحه شخصی خود در خبر آنلاین نوشته است. او با اشاره به اینک شریعتی مجبور بود به طور همزمان در سه جبهه علیه رژیم پهلوی، مارکسیست‌ها و التقاطیون مذهبی و متحجرین و انجمن حجتیه مبارزه کند، می‌نویسد: «از‌‌ همان زمان کینه دکتر شریعتی به دل هر سه گروه یادشده ماند و در دانشگاه‌ها شاهد تخریب بی‌امان شخصیت این بزرگوار بودیم...

من فکر می‌کنم هیچ‌گاه دشمنان دکتر شریعتی از مبارزه با او منصرف نشدند و اینک سال‌ها پس از رحلت این دانشمند گران‌مایه باز هم سعی خواهند کرد با تخریب شخصیت و اندیشه‌های او گذشته محو شده خود را احیا کنند و رنگ و لعابی تازه ببخشند.» آیت‌اللهی با اشاره به اینکه عده‌ای از مردم ما در طنز‌پردازی ید طولایی دارند و آن را از نان شب واجب‌تر می‌دانند، می‌نویسد: «مدتی به قوم لر و ترک می‌پردازند و روزگاری اصفهانی و شیرازی و... ولی اگر روزی فقط در مورد یک قوم هجوم شدید لطیفه و جوک آغاز شود آن روزیست که باید اندیشید چه کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است...

اینک هجوم وسیع در مورد دکتر شریعتی و اینکه نام این بزرگوار دستمایه لطیفه‌های بی‌مایه و بی‌محتوا قرار گرفته، نگران‌کننده است و از دو حالت خارج نیست. یا اینکه پشت پرده این کار فکر و اندیشه‌ای وجود دارد و ستاد فرماندهی تشکیل شده و جوک می‌سازد و پیامک می‌دهد و در این میان اکثریت هم با غفلت و مسامحه دنباله‌رو این جریان شده‌اند یا اینکه بدون هیچ پیشینه فکری و به دنبال یک مزاح فردی این حرکت آغاز شده و ادامه یافته است؛

در صورتی که فرضیه اول درست باشد جای تاسف و حساسیت بیشتری وجود دارد و در غیر این صورت توجه به فرهنگ عمومی ضرورت خود را نشان می‌دهد. در هر صورت باید بدانیم سخنان دکتر شریعتی جمله به جمله با فکر و اندیشه بوده و پر مغز و با معناست ولو اینکه مورد نقد یا اشتباه باشد.»

محمد قائد، روزنامه‌نگار هم در یادداشتی که ماه گذشته در سایت خود منتشر کرده این پرسش را مطرح می‌کند که: «چرا جماعت ناگهان به سخنران فقید بند کرده‌اند، پیله‌ کرده‌اند یا گیر داده‌اند؟ و از سوی دیگر هواداران «دکتر» در ستایشش مطالبی در اینترنت هوا ‌کرده‌اند یا به چاپ داده‌اند، تقریبا همه چنان پرشور که گویی سخنرانی‌هایش تازه ایراد شده؟» قائد مردد مانده که کدام یک علت است و کدامیک معلول؟: «آن مضمون‌ کوک کردن‌ها واکنشی است به تجدید غلیان شور مریدان؟ یا این هورا کشیدن‌ها برای مقابله با لطیفه‌های تند و تیز است؟» و در ‌‌نهایت به این می‌رسد که: «در هر حال، ستایش‌های انشاوار مریدان وقتی با مطایبه‌های هجوآمیز طاعنان همزمان شود نتیجه شاید این باشد که شمار خوانندگان بالقوه مطالب سخنران فقید را کم و کمتر کند. می‌گویند اثر کلاسیک یعنی کتابی که درباره‌ آن بسیار حرف بزنند اما کمتر کسی مایل باشد بخواند. حالا اگر آدمی مشهور موضوع لطیفه‌هایی شود بیشتر خواننده پیدا می‌کند؟ خواننده‌ جدید را متون باقیمانده از سخنران فقید احتمال دارد کسل کند در حالی که بعضی از لطیفه‌ها او را به پوزخند یا حتی قهقهه بیندازد.»

تصویر آخر

سراغ موزه خانه شریعتی رفتم تا گپی با مسوولان موزه و بازدیدکنندگان بزنم به خصوص نظرشان را درباره همین جوک‌ها جویا شوم؛ اما با برخورد عجیب و غریب متصدی موزه روبه‌رو شدم که اجازه گفت‌وگو با بازدیدکنندگان را به من در مکان موزه نداد. بعد هم به دنبال حبس کردنم در ساختمان موزه بود تا جلو خروج یادداشت‌هایی را که برداشته بودم، بگیرد..

 ورزشگاه باهنر کرمان

داور: احمد صالحی
 هفته ی چهارم لیگ برتر
 تماشاگر: 10 هزار نفر

 استقلال: سید مهدی رحمتی، خسرو حیدری، امیرحسین صادقی، جواد نکونام، علی حمودی ( حنیف عمران زاده 46 )، هاشم بیگ زاده، پژمان منتظری، فابیو جانواریو( ساموئل 82)، فریدون زندی، سیاوش اکبرپور، امین منوچهری
 سرمربی: امیر قلعه نویی

 مس کرمان: شهداد نژاد، وحید اسماعیل بیگی، خلیل زاده( جلال کرمی 19 )، مهدی محمدی، فرهاد سالاری، فرزاد حسین خانی، حسین کاظمی( کریمیان 74) ، ایوان پترویچ، گودرزی، رضا عنایتی، احمد حسن زاده
 سرمربی: ابراهیم قاسم پور

 شرح بازی:
دو تیم شرایط متفاوتی را تا قبل از شروع این دیدار داشته اند. مسی ها که با خرید های خوب تقاط ضعف فصل گذشته ی خود را تا حدود زیادی برطرف کرده بودند شروع

خوبی را تا به این لحظه در لیگ نداشته اند و در این دیدار خانگی به امید کسب سه امتیاز پا به میدان مسابقه گذاشته اند
در آن سوی میدان استقلالی ها در بازی با ذوب آهن در هفته ی سوم توانستند مقداری هوادراان را راضی کنند و با یک بازی منطقی با گل دقایق آخر منوچهری سه امتیاز حساس را کسب کنند تا با روحیه ی خوب به این دیدار بیاندیشند

امین منوچهری در این دیداردر نیمه ی نخست بازی یک گل به ثمر رساند که با اعلام کمک داور مسابقه آفساید اعلام شد
نیمه دوم:
استقلالی ها نیمه ی دوم را بهتر آغاز کردند و بیشتر حرکات تیمی آبی ها از جناح چپ خود جایی که برهانی قرار درد پی ریزی شده بود

در دقیقه ی 73 سیاوش اکبرپور با سانتر زیبای زندی از روی نقطه ی کرنر توپ را به تیرک افقی دروازه ی مس کوبید تا خطرناک ترین لحظه ی بازی رقم بخورد

در دقایق پایانی بازی مسی ها از جناح چپ خود چندین سانتر خطرناک را ترتیب دادند که نتیجه ای نداشت و سر انجام بازی با همین نتیجه ی بدون گل به پایان رسید تا مس اولین امتیاز خود و استقلال هفتمین امتیاز را کسب کنند.

لحظات حساس:

در دقیقه 19 این دیدار با مصدوم شدن "شجاع خلیل زاده" تیم مس کرمان مجبور به یک تعویض اجباری شد و به جای او "جلال کرمی" وارد زمین مسابقه شد.

در ادامه "فریدون زندی" بازیکن تیم استقلال تهران در دقیقه 25 توپ را وارد دروازه مس کرمان کرد که داور گل را نپذیرفت.

در دقیقه 41 این دیدار "رضا عنایتی" بازیکن مس کرمان شوت خوبی را در موقعیتی مناسب راهی دروازه استقلال کرد که "مهدی رحمتی" مانع از به ثمر رساندن گل شد.

در نیمه دوم این دیدار "جانواریو" بازیکن استقلال تهران در دقیقه 47 ضربه ای را به تیرک دروازه زد و در دقیقه 51 شوت خطرناک "جلال کرمی" بازیکن مس کرمان از کنار دروازه استقلال به شکل خطرناکی بیرون رفت.

در ادامه در دقیقه 66 شوت خطرناک "سیاوش اکبرپور" در موقعیت گل به تیرک افتی دروازه تیم مس کرمان برخورد کرد و وارد دروازه مس نشد.

در دقیقه 82 نیز ضربه ایستگاهی "احمد حسن زاده" در دستان رحمتی قرار گرفت و منجر به گل نشد.

 اتفاق ویژه:نیمه نخست دیدار دو تیم مس کرمان و استقلال تهران با رقابت "امید نوروزی" در کشتی فرنگی مسابقات المپیک 2012 لندن همزمان بود که این مسابقه از اسکوربورد ورزشگاه شهید باهنر کرمان پخش می شد و پس از کسب مدال طلای نوروزی، تماشاگران حاضر در ورزشگاه یکصدا فریاد "ایران، ایران" سر دادند.

لیگ برتر باشگاه‌های ایران- جام خلیج‌فارس

دوره دوازدهم- هفته سوم

سه‌شنبه 10 مردادماه 1391- ساعت 22:30

ورزشگاه آزادی تهران

تماشاگر : 55 هزار نفر

داور: محسن ترکی

 کارت زرد: سیاوش اکبرپور

 استقلال تهران: سیدمهدی رحمتی، علی حمودی، هاشم بیگ‌زاده، خسرو حیدری، حنیف عمران‌زاده، فابیو جانواریو(امین منوچهری)، جواد نکونام، امیرحسین صادقی،

     سیاوش اکبرپور، فریدون زندی(رودریگو توزی)، آرش برهانی(میثم بائو)

سرمربی: امیر قلعه‌نوعی

ذوب‌آهن: دارکو بوژوویچ، سعید عبدالله‌پور، محمد صلصالی، فرشاد بهادرانی، سینا عشوری، حمید شفاعت، ابراهیم محمدی، پیام صادقیان، مهدی رجب‌زاده، اسماعیل فرهادی، محسن مسلمان

سرمربی: رسول کربکندی

شرح بازی:

استقلال که در بازی قبل در مقابل سایپا رضایت هواداران را اصلا برآورده نکرده بود، در این دیدار به امید یک پیروزی دلچسب همراه با ارایه یک بازی زیبا به میدان آمد. در آن سوی میدان هم ذوبی‌ها با دو شکست یکی از ضعیف‌ترین شروع‌های فصل خود را با مربی کارکشته خود داشته‌اند.

رسول کربکندی که با به خدمت گرفتن چندین بازیکن سابق خود میانگین سنی تیم را بالا برده است، در این دیدار به امید کسب امتیاز وارد زمین مسابقه شد.

استقلال بیشتر برنامه‌های خود را بر مبنای بازی‌سازی و دوندگی جانواریو پی‌ریزی کرده بود ولی تا دقیقه 33 این طرح نتیجه‌بخش نبود و بازی بدون گل مساوی در جریان بود. از دقیقه 32 به بعد استقلال رو به تاکتیک همیشگی خود یعنی سانتر از جناح راست آورد. جایی که خسرو حیدری با سانترهای دقیق خود موقعیت‌های خوب گلزنی را نصیب  مهاجمان خودی می‌کرد.

در آن سوی میدان هم کربکندی برنامه تیم خود را بر اساس حرکات مهدی رجب‌زاده و توپ‌رسانی به پیام صادقیان پی‌ریزی کرده بود. نیمه اول آن‌قدر کسل‌کننده بود که اتفاق خاصی بر روی دروازه‌ها رخ نداد و بازی با حساب بدون گل پایان یافت.

با شروع نیمه دوم ذوبی‌ها توپ و میدان را در اختیار گرفتند و سرانجام اولین موقعیت مسلم گلزنی را توانستند در دقیقه 52 خلق کنند که با واکنش زیبای مهدی رحمتی و البته تیر دروازه این توپ برگشت داده شد.

شرح گل:

یک - صفر استقلال: میثم بائو دقایقی پس از ورود به زمین مسابقه با سانتری زیبا از جناح راست امین منوچهری را در موقعیتی مناسب قرار داد تا این مهاجم بلندقامت با ضربه‌ سر دقیق در دقیقه 83 گل اول خود و استقلال را به ثمر برساند.

اتفاق ویژه:

تماشاگران به شدت امیر قلعه‌نویی را تشویق کردند و این بار در حالی که استقلال تا دقایق پایانی پیروز بازی نبود تماشاگران شعاری علیه کادر فنی و به سود فرهاد مجیدی سر ندادند. آنها حتی یک شعار جالب حمایتی با این مضمون سر دادند: «ما اهل کوفه نیستیم، امیر تنها بماند!!»

لیگ برتر باشگاه‌های ایران- دوره دوازدهم- هفته سوم

گهر زاگرس- پرسپولیس تهران

دوشنبه 9 مردادماه 1391- ساعت 22:30

ورزشگاه آزادی تهران

تماشاگر: 70هزار نفر        15 هزار گهری میزبان +55 هزار پرسپولیسی میزبان         چه جلب

داور: تورج حق‌وردی

کمک‌ها: داود رفعتی- سجاد طوری

اخطار: علی کریمی(23)، مهردادپولادی (74) از پرسپولیس- هادی رکابی (11) از گهر

اخراج: مهرداد پولادی(77) از پرسپولیس- هادی رکابی(90) از گهر

پرسپولیس: شهاب گردان، محسن بنگر، حسین ماهینی، مهرداد پولادی، جلال حسینی، امیرحسین فشنگچی ، محمد نوری، علی کریمی (حمیدعلی عسگر 46) کریم انصاری‌فرد، محمد قاضی (65- غلامرضا رضایی)

سرمربی: مانوئل خوزه

گهر دورود: شهرام مهربان، هادی رکابی، ساشا کلونیجا، علیرضا محمد، هاملت میختاریان (مجتبی زارعی 61)، محمدرضا خرسندنیا، مجید باجلان، مجید خدابنده‌لو (رضا کاردوست 90)، آرمان قاسمی، امین ترکاشوند (محمد پروین 60)، تقی نایبی

سرمربی: مهدی تارتار

شرح بازی:

پرسپولیس تهران برای جبران شکست هفته دوم لیگ برتر برابر شاگردان سرهنگ یاوری این بار در ایستگاه سوم لیگ به خاطر مهیا نشدن شرایط میزبانی تیم گهر دورود بازهم در تهران و در برابر هواداران سرخپوش میزبان گهر دورود است. شاگردان مانوئل خوزه امیدوار بودند تا با اتکا به ساق‌های جادوگر و گلزنی کریم انصاری‌فرد بتوانند طعم سومین شکست را به شاگردان مهدی تارتار بچشانند.

نیمه اول

ارتش سرخ پایتخت با عطش فراوانی که برای گلزنی داشت از همان دقایق آغازین مسابقه با ترکیب هجومی خیمه سنگین حملات خود را روی دروازه گهر دورود برپا کرد. قرمزپوشان با هدایت و رهبری علی کریمی و محمد نوری که تذکرات مانوئل خوزه را به جان خریده بود با بازی زمینی و حفظ مالکیت توپ در همه خطوط، تیم گهر را در زمین خودشان حبس کردند.

شاگردان مانوئل خوزه پرتغالی وقتی بر حملات پرتعدادشان افزودند توانستد از روی یک پرتاپ اوت بلند دستی که توسط مدافع راست قرمزپوشان (حسین ماهینی) ارسال شد با ضربه چکشی کریم انصاری‌فر دروازه گهر را فرو بریزند.

شاگردان مهدی تارتار بعد از گل برای دقایقی با بازیگردانی هاملت میختاریان و نفوذهای مهدی رکابی از جناح چپ موقعیت‌هایی روی دروازه شهاب گردان خلق کردند اما مجید خدابند‌ه‌لو و دیگر مهاجمان گهر نتوانستند از این سانترها استفاده‌ای خود ببرند.

نیمه دوم

مانوئل خوزه در نیمه دوم علی کریمی را از ترکیب بیرون کشید و حمیدرضا علی‌عسگر تند و تیز را به جای وی به بازی فراخواند تا شاید سرعت تیمی پرسپولیس نسبت به نیمه اول جان تازه‌ای بگیرد. در عوض شاگردان تارتار پا به پای پرسپولیسی‌ها دویدند تا بتوانند حداقل گل خورده نیمه اول را جبران کنند.

در این دقایق نفوذهای عالی حسین ماهینی از جناح راست آن‌قدر زیبا و چشم‌نواز بود که هواداران حاضر در ورزشگاه را به وجد آورد اما بی‌دقتی محمد قاضی و محمد نوری در زدن ضربات نهایی سبب شد تا تمامی این فرصت‌ها یکی پس از دیگر به هدر برود.

تارتار با فرا خواندن محمد پروین و مجتبی زارعی دو نفر از بازیکنان سابق پرسپولیس در ترکیب تیم گهر انگیزه تیمی بازیکنانش را به یکباره برای زدن گل تساوی بالا برد.

نماینده دورود با حملات سریع بر روی دروازه حریف به خصوص بعد از ده نفره شدن پرسپولیس تلاش فراوانی برای ثبت گل تساوی انجام داد تا اینکه نهایتا بر روی یک ضربه کاشته و ارسال مجدد با اشتباه محض شهاب گردان و فرصت‌طلبی مجتبی زارعی توانست گل تساوی را وارد دروازه تیم پرسپولیس کند.

بعد از گل نبض بازی تا حدودی به دست گهر افتاد که شوت سهمگین محمد پروین در این دقایق نقطه طلایی بازی بود. اما باز هم مثل بازی استقلال مقابل سایپا، توپی که وارد دروازه شده بود از چشم همه داوران بازی دور ماند تا پرسپولیس لااقل از تک‌امتیاز این بازی محروم نمانده باشد.

شرح گل‌ها:

0-1 پرسپولیس؛ دقیقه 15: پرتاب اوت بلند حسین ماهینی در دهانه دروازه با ضربه چکشی کریم انصاری‌فر وارد دروازه گهر شد.

1-1 گهر؛ دقیقه 80: وقتی سانتر ارسالی بر روی دروازه پرسپولیس ارسال شد دفع ناقص گردان سبب شد تا مجتبی زارعی با سر توپ را وارد دروازه تیم سابق خود کند.

دقایق کلیدی:

54 : کریم انصاری‌فرد در درون شش قدم با یک پا عوض کردن مدافعان گهر را فریب داد اما در ضربه آخر با بی‌دقتی توپ را به بیرون زد.

61 : پیشروی حسین ماهینی در قلب خط دفاعی تیم گهر سبب شد تا وی با پاسی رو به جلو محمد قاضی را در موقعیت تک به تک با دروازه‌بان گهر قرار دهد که خروج و دفع مهربان، قاضی و پرسپولیس را ناکام گذاشت.

65 : باز هم نفوذ و فرار ماهینی و سانتر وی در دهانه دروازه از پیش روی محمد نوری گذشت تا آه از نهاد نوری وتماشاگران به هوا بلند شود.

اتفاق ویژه:

در روزی که باران کارت زرد و قرمز از سوی داور مسابقه باریدن گرفته بود، تورج حق‌وردی قاضی این مسابقه و همکارانش با نادیده گرفتن گل مسلم محمد پروین، تیم گهر را از یک پیروزی مسلم برابر تیم کهکشانی‌های پایتخت محروم کردند.

ژوزه: جوجه را آخر پاییز می‌شمارند/ تارتار: کمک داور را در دو دنیا نمی‌بخشم!
مانوئل ژوزه پس از تساوی یک بر یک برابر گهر زاگرس در نشست خبری در پاسخ به این سؤال که شما گفته بودید پیروز می‌شود اما پرسپولیس هیچ تغییری نکرده گفت: شما یک جور بازی را دیدید و ما یک جور دیگر. در نیمه اول خوب نبودیم اما در نیمه دوم بهتر شدیم. هنوز خیلی خوب نشده‌ایم و با این سؤالات جو را خراب نکنید.

وی ادامه داد: در 30 دقیقه نیمه دوم چند موقعیت گلزنی را از دست دادیم. وقتی گل نمی‌زنیم و بازی را 2 بر صفر نمی‌کنیم حریف خودش را باور می‌کند. بعد از 10 نفره شدن ناامید نشدیم و دو شانس دیگر گلزنی داشتیم. مثل بازی قبل بودیم اما بهتر از آن دیدار، ‌بازی کردم. در آن مسابقه در نیمه اول بهتر بودیم اما امروز در نیمه دوم بهتر بازی کردیم. گهر به غیر از آن گل هیچ شانس دیگری روی دروازه ما نداشت.
ژوزه عنوان کرد: باید از خودمان ایراد بگیریم که نتوانستیم گل بزنیم و گل مساوی را خوردیم. سعی کردیم پیروز شویم اما وقتی گل نمی‌زنیم بازیکنان حریف روحیه می‌گیرند.
سرمربی پرسپولیس با اشاره به حضور هواداران در ورزشگاه تصریح کرد: تماشاگران خیلی به ما کمک کردند و من خیلی ناراحتم که پیروز نشدیم. می‌خواستیم پیروز شویم اما شانس نداشتیم. بازیکنان با آرامش کار خود را ادامه می‌دهند تا آن فوتبالی که باید انجام بدهیم را ارائه کنیم. به بازیکنانم به خاطر بازی در نیمه دوم تبریک می‌گویم. من تا آخر پای بازیکنانم ایستاده‌ام و به آنها ایمان دارم. اگر آرامش داشته باشیم موفق می‌شویم.
خبرنگاری از سرمربی پرسپولیس پرسید گل گهر را کمک‌داور ندید با این حال شما خودتان را بازنده می‌دانید یا نه که ژوزه جواب داد: این تصمیم داور است. ما مساوی کردیم و اگر آن توپ گل شده باید آن را گل اعلام کنند اما این اتفاق نیفتاد. در 90 دقیقه آنها فقط 2 شوت به سمت دروازه ما زدند. داور در نیمه دوم یک پنالتی ما را نگرفت. داور هم مثل مربی و بازیکن اشتباه می‌کند و باید به تصمیم او احترام گذاشت.
سرمربی پرسپولیس در مورد اینکه قبول دارد بازیکنان با استرس بازی می‌کنند، گفت: ‌قبول دارم بازیکنان استرس دارند اما تیم کم کم درست می‌شود. ما می‌خواهیم قهرمان شویم. کار سخت است و فشار زیادی روی بازیکنان است اما به بازیکنانم اطمینان دارم. مسئولیت پرسپولیس با من است نه با بازیکنان و هر نتیجه‌ای که پرسپولیس بگیرد مسئولیتش با من است.
وی ادامه داد: به خاطر آن نیم ساعت بازی در نیمه دوم از بازی بازیکنانم راضی هستم اما توقع گلزنی بیشتری داشتم.
ژوزه در مورد اینکه به او خسته‌ نباشید نمی‌گویند زیرا پرسپولیس عملکرد خوبی نداشته و تفکرش در 20 دقیقه پایانی بازی چه بوده گفت: این دومین بار است که شما می‌گویید پرسپولیس تغییری نداشته، این نظر شماست و من نظر شما را برای دومین بار قبول نمی‌کنم.
وی تاکید کرد: در دقایق پایانی با 10 بازیکن برای پیروزی تلاش کردیم و آن تلاش قابل قبول بود. انصاری‌فرد را جلو بردم و غلامرضا رضایی را به سمت راست آوردم .آقازمانی جای سوسا را گرفت، می‌خواستیم دفاعی‌تر باشیم و در ضد حمله به گل برسیم اما آنطور که می‌خواستیم در حمله نبودیم ولی شانس گل داشتیم. بدشانس بودیم. سوسا هم مصدوم شد و این مسئله برای ما مشکل ایجاد کرد. البته سامان کارش را خوب انجام داد. امروز قسمت این بود که مساوی شویم و شانس با ما نبود. من ندیدم که آن توپ گل شد یا نه و ما شانس آوردیم یا نه اما قسمت این بود که مساوی شویم.
ژوزه در مورد اینکه او افتخارات زیادی داشته اما عملکرد پرسپولیس رضایت‌بخش نیست و هیچ ماست‌فروشی نمی‌گوید ماست من ترش است، اظهار داشت: من یک بار در اولین نشست خبری‌ام گفتم که هفته‌های اول سخت است. نباید دوباره حرف‌هایم را تکرار کنم. نتایج خوب نیست و باید نتایج را عوض کنیم. 12 سال پیش در مصر باید تیمی را درست می‌کردم تا قهرمان شود. اوایل سخت بود و در بازی آخر ما قهرمانی را از دست دادیم اما به لیگ قهرمانان آفریقا رفتیم و سوپرجام آفریقا را هم بردیم. من هم به شما یک ضرب‌المثل می‌گویم که جوجه را آخر پاییز می‌شمارند.
تارتار: کمک داور را در دو دنیا نمی‌بخشم! /مثل آواره‌ها هستیم
مهدی تارتار پس از تساوی ارزشمند تیمش مقابل پرسپولیس در ورزشگاه آزادی در نشست خبری اظهار کرد: این تساوی فقط روی کاغذ بود چرا که گهر باید امروز برنده اعلام میشد. اما متاسفانه نگذاشتند به این موفقیت برسیم. باور کنید من لحظاتی پیش قلبم در این سن و سال از ظلم‌هایی که به گهر شد درد گرفت. در بازی امروز و دوبازی گذشته به ما ظلم شد. میزبانی را از ما می‌گیرند. در کرج تمام کاسه و کوزه‌ها را سر ما شکستند. الان هم یکی از کمک‌داور ها گل کاملا صحیح ما را اعلام نکرد. من نه در این دنیا و نه در آن دنیا این کمک داور را نمی‌بخشم هرچند تورج حق‌وردی و دستیار دیگرش داوران خوبی هستند.
تارتار گفت: در این 25 سال که در سطح اول فوتبال ایران حضور داشتم تماشاگرانی مثل هواداران گهر ندیدم آن‌ها حتی پس از باخت 3 بر یک کادر فنی و بازیکنان را تشویق کردند این یعنی تیم‌شان را دوست دارند. حالا می‌خواهم گله کنم که چرا باید اینقدر مظلوم باشیم؟ سه امتیاز ارزش زیادی برای ما داشت و با پیروزی امشب می‌توانستیم تا اواسط جدول صعود کنیم اما متاسفانه برد را از ما گرفتند.
تارتار در ادامه در واکنش به اینکه آیا متوجه شعارهای تند و زننده تماشاگران‌تان نشدید گفت: واقعا متوجه شعارهای آن‌ها نشدم . صادقانه بگویم تمام تمرکزم روی بازی بود البته اگر شعار ناسزایی و فحشی داده باشند آن را تایید نمی‌کنم.
سرمربی گهر این بار در واکنش به سوال یکی دیگر از خبرنگاران مبنی بر اینکه آیا سنگ‌هایی که به داخل زمین و روی پله‌ها افتاده بود توجه نکردید و ندیدید تماشاگران‌تان چه رفتاری داشتند آیا فکر نمی‌کنید این رفتار مناسب لیگ برتر نیست اظهار کرد: من تعدادی سنگ دیدم اما نمی‌دانم از جانب چه کسانی پرتاب شده است. از کجا معلوم سنگ‌ها از طبق دوم استادیوم پرتاب نشده باشند البته ما هم باید فرهنگ‌سازی کنیم این تماشاگران 500 ـ 600 کیلومتر راه را طی کرده‌اند و به تهران آمده‌اند حقش نیست که با بی‌عدالتی برد را از تیم‌شان بگیریم. اگر داور درست سوت می‌زد امروز ما برنده بودیم و شاید دیگر شاهد آن مشکلات هم نبودیم.
وی درباره اخراجش از نیمکت تیم گهر نیز گفت: من در اعتراض صحنه‌ای که گل سالم ما را داور نپذیرفت فقط نام خدا را آوردم. آیا به خاطر آوردن نام خدا باید اخراج شوم؟ من کوچک‌ترین بی‌احترامی به کمک داور نکردم.
تارتار در پاسخ به این سوال که پرسپولیسی‌ها معتقدند داور یک پنالتی برای آن‌ها نگرفته گفت: خب یک پنالتی دیگر هم برای ما نگرفتند. در یک صحنه توپ با دست بازیکن حریف در محوطه جریمه برخورد کرد و به نوعی توپ را با دست برگرداندند که مشکوک به پنالتی بود. ضمن اینکه با من تماس گرفتند و گفتند گل گهر کاملا سالم بوده است.
تارتار در پاسخ به این سوال که چه جایگاهی برای گهر در پایان لیگ پیش بینی می‌کنید ما در هر سه بازی گذشته مستحق باخت نبودیمدر بازی اول با تایید حسین عسگری یک پنالتی درست را به نفع ما اعلام نکردند در بازی با راه آهن البته بدشانس بودیم چون چندین بار توپ را به تیر دروازه حریف زدیم. در این بازی هم که دیدید چه اتفاقاتی افتاد اگر وضعیت به همین گونه باشد تضمین نمی‌کنم که چه رده‌ای در پایان لیگ می‌گیریم اما به لحاظ فنی ارزش تیم گهر حضور در نیمه بالایی جدول است.
سرمربی گهر بااشاره به مشکلات تیمش گفت:ما مثل آواره‌ها هستیم الان که اینجا هستم نمی‌دانم فردا باید کجا تمرین کنیم ما زمین نداریم مسئولین در تلاشند مشکلات را حل کنند اما آیا مسئولان سیاسی نباید کاری کنند که مشکلات این تیم حل شود. چه فرقی بین استان‌هاست؟ من دوست دارم پرسپولیس همیشه قهرمان باشد اما درست است که ما با 5 ـ 6 میلیارد این تیم را ببندیم و در مقابل برابر تیمی قرار گرفته‌ایم که 5 برابر تیم ما هزینه بسته شدن تیمش شده است. ما باید این همه سختی بکشیم اما برخی همکاران‌مان در تهران با آرامش تیم‌شان را آماده کنند.

پس از تساوی پرسپولیس برابر گهر دورود در ورزشگاه آزادی و ادامه ناکامی این تیم در ورزشگاه آزادی بازیکنان دو تیم به اظهارنظر پرداختند:
محمد نوری: حق به حقدار نرسید
 محمد نوری پس از تساوی یک بر یک مقابل گهر زاگرس گفت: تیم ما 20 موقعیت گل داشت که گل نشد و یک توپ آنها وارد دروازه ما شد. فوتبال یک قانون ننوشته دارد، گل نزنی گل می‌خوری. گهر موقعیتی نداشت و حق به حقدار نرسید.
وی افزود: حریف را دست‌کم گرفتیم. ای‌کاش در همه بازی‌ها آنها اینطور بازی کنند. ما فقط شرمنده 80 هزار هوادار شدیم.
بنگر: پرسپولیس طلسم شده است
 محسن بنگر مدافع تیم فوتبال پرسپولیس پس از تساوی این تیم مقابل گهر در هفته سوم لیگ برتر اظهار کرد: ما در نیمه دوم موقعیت‌های زیادی داشتیم و خیلی از گهر بهتر بازی کردیم. با این حال تساوی نتیجه‌ای بود که گرفتیم.
وی افزود: نمی‌دانم چرا در این بازی شرایط این گونه شد. تا الان ندیده بودم که در فوتبال تیمی اینقدر موقعیت داشته باشد اما گل نزند. ما فرصت‌های زیادی داشتیم اما یک توپ آمد و به دروازه ما رفت. انگار طلسم شده‌ایم
بنگر درباره داوری این بازی هم گفت: داوری این بازی مشکلی نداشت و فکر می‌کنم اخراج پولادی درست بود.
 انصاری‌فرد: شرمنده هواداران شدیم
کریم انصاری فرد مهاجم تیم فوتبال پرسپولیس که تک گل تیمش را در مقابل گهر به ثمر رساند پس از پایان بازی در جمع خبرنگاران اظهار کرد: ما نیمه دوم را خیلی خوب شروع کرده بودیم و موقعیت‌های زیادی هم به دست آوردیم اما از آن‌ها استفاده نکردیم و متاسفانه شرمنده این هواداران شدیم.
وی ادامه داد: به هر حال در ابتدای فصل هستیم و ممکن است برای هر تیمی از این اتفاق‌ها پیش بیاید. پر سپولیس در این فصل بازیکنان جدید زیادی به خدمت گرفته که هماهنگی این بازیکنان آسان نیست. اما ما باید تلاش خود را بیشتر کنیم تا به شرایط آرمانی برسیم.
انصاری فرد درباره این موضوع که گفته بود با زدن گل اول موتور گلزنی ‌اش روشنه می‌شود گفت: خدا را شکر امروز گل اولم را در لیگ به ثمر رساندم و امیدوارم که در بازی‌های بعد هم بتوانم برای پرسپولیس مثمر ثمر باشم.
مهاجم پرسپولیس درباره این صحبت محسن بنگر که پس از بازی گفته بود پرسپولیس طلسم شده است گفت: من خودم آدم معتقدی هستم اما اصلا اعتقاد ندارم که پرسپولیس طلسم شده است.همان طور که گفتم پیش آمدن این شرایط در ابتدای لیگ برای ما چندان غیر طبیعی نیست و صددرصد در بازی‌های آینده بهتر خواهیم شد.
کریم انصاری فرد که پیش از آمدن به پرسپولیس از استقلال هم پیشنهاد داشت درباره صحبت‌های اخیر فتح‌الله‌زاده گفت: این درست نیست که یک جمله من بگویم و فتح‌الله‌زاده و مسئولان باشگاه استقلال هم چیز دیگری بگویند. فتح‌الله‌زاده بزرگ فوتبال ما است. همه چیز تمام شده و دیگر دوست ندارم به این مسئله بپردازم.
وی در پایان گفت: امیدوارم گهر بتواند در لیگ بماند چرا که هواداران خوبی دارد اما حق ما بود که بازی را ببریم. با این حال خدا جای حق نشسته است و من مطمئنم که پرسپولیس روز به روز بهتر می‌شود.
زارعی: پولدارها را رها کنید و از تیم‌های فقیر مصاحبه بگیرید/آقای رویانیان پول من را بدهید!
 مجتبی زارعی پس از تساوی یک بر یک برابر پرسپولیس در جمع خبرنگاران گفت: تیم‌های پولدار را رها کنید و از تیم‌های فقیری مثل ما مصاحبه بگیرید. کمک داور در صحنه گل ما 10 متر عقب بود، مگر اینجا لیگ برتر نیست؟
وی عنوان کرد: آقای رویانیان! 200 میلیون تومان با پرسپولیس قرارداد داشتم که پولم را نگرفتم. 100 میلیون هم هزینه کردم اما هنوز به جایی نرسیدم. آقای رویانیان تو را به خدا پولم را بدهید.
این بازیکن تاکید کرد: مقابل پرسپولیس خیلی خوب بازی کردیم و باید 3 بر یک پیروز می‌شدیم. چون پرسپولیس را دوست داشتم بعد از گلزنی خوشحالی نکردم اما پرسپولیس در حق ما ظلم کرده است. ما بازیکنان زحمت کشیدیم و این تیم قهرمان جام حذفی شد و امروز هم در ورزشگاه آزادی در حق گهر زاگرس ظلم شد.

قاضی: همه کار کردیم جز گلزنی
محمد قاضی پس از تساوی یک بر یک برابر گهر زاگرس در جمع خبرنگاران گفت: خوب بودیم اما گل نزدیم. سوار بر بازی بودیم. این همه موقعیت از دست دادیم. برای جبران نیاز به زمان داریم. باید از کمترین فرصت بیشترین استفاده را ببریم. پرسپولیس امسال تیم خوبی است اما به زمان نیاز دارد. ما همه کاری کردیم جز گل زدن.

وی در مورد داوری مسابقه تصریح کرد:‌ داوری خوب بود اما ما باید جبران کنیم. این نتایج اصلاً برای پرسپولیس و خود ما خوب نیست. بازیکنان هم از این نتایج ناراحت هستند.
کاظمیان: از موقعیتهایمان استفاده نکردیم
 جواد کاظمیان مهاجم تیم فوتبال پرسپولیس پس از تساوی تیمش مقابل گهر در جمع خبرنگاران اظهار کرد: ما بازی بدی نکردیم. پرسپولیس برتر از حریف بود اما از موقعیت‌هایی که داشت استفاده نکرد.
وی درباره نیمکت‌نشینی خود در این بازی گفت: به هر حال در این فصل تعداد مهاجمان زیاد است و ممکن است در هر بازی به دو، سه مهاجم بازی نرسد.
کاظمیان با اشاره به اینکه پرسپولیس شرمنده هواداران شد، گفت: موقعیت‌های زیادی داشتیم اما وقتی گل نزنیم به احتمال زیاد گل می‌خوریم و این طبیعت فوتبال است. بازیکنان پرسپولیس هنوز ناهماهنگند اما به مروز زمان بهتر می‌شویم و هواداران باید صبر داشته باشند. می‌دانم که تساوی در آزادی نتیجه خوبی نیست اما همه باید کمک کنیم که پرسپولیس بهترین نتایج را بگیرد چرا که ما این پتانسیل را داریم.
علی کریمی: حرفی برای گفتن ندارم
 علی کریمی پس از تساوی پرسپولیس مصاحبه نکرد.
 کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس پس از پایان بازی این تیم مقابل گهر و در حالی که همه خبرنگاران منتظر صحبت‌های او بودند بابیان این جمله که "حرفی برای گفتن ندارم" از صحبت با خبرنگاران امتناع کرد.
محمد: با نداری هم می‌شود تیم‌های بزرگ را متوقف کرد
علیرضا محمد پس از تساوی یک بر یک برابر پرسپولیس در  گفت: لیگ برتر است و داوران هم باید در حد لیگ برتر باشند اما کمک داور 10 متر از صحنه گل عقب بود. ما برنده بازی با پرسپولیس بودیم.

وی ادامه داد: دست هواداران گهر درد نکند که یک دقیقه هم ما را تنها نمی‌گذارند. ما سد محکمی مقابل تیم قوی پرسپولیس بودیم. مسئولان به داد گهر برسند و اگر مشکلات حل شود حرف‌های زیادی برای گفتن داریم اما تیم‌هایی مثل گهر تریبون ندارند. ثابت کردیم با نداری هم می‌شود تیم‌های بزرگ را متوقف کرد
فشنگچی: امیدوارم اتفاقات فصل قبل تکرار نشود
امیرحسین فشنگچی پس از تساوی یک بر یک برابر گهر در جمع خبرنگاران گفت: نباید به یک گل اکتفا کنیم زیرا شکننده است. هرچه زدیم به در بسته خورد. با این حال به آینده امیدواریم.
وی افزود: 80 هزار هوادار یار ما بودند و نمی‌توانم هیچ حرفی بزنم، فقط امیدوارم اتفاقات فصل قبل تکرار نشود.

پروین: دوست داشتم مجانی برای پرسپولیس بازی کنم

محمد پروین پس از تساوی یک بر یک برابر پرسپولیس در جمع خبرنگاران گفت: به غیر از سال آخر حضورم در پرسپولیس در بقیه زمان‌ها بد نبودم. 6 سال برای این تیم بازی کردم و دوست داشتم مجانی برای پرسپولیس به میدان بروم. آرزوی قلبی من قهرمانی پرسپولیس است زیرا من پسر پروین هستم.

وی ادامه داد: مقابل پرسپولیس انگیزه زیادی داشتم که گلزنی کنم و گل هم زدم و همه مردم آن گل را دیدند. گل من را به جز داور همه دیدند. امیدوارم بگویند شوتی که من زدم گل شده است.

پروین با اشاره به نداشتن ورزشگاه در دورود گفت: اگر گهر ورزشگاه داشت به بعضی تیم‌ها سه تا سه تا گل می‌زدیم اما این هم از بدشانسی ما است که گهر ورزشگاه اختصاصی ندارد.

حاشیه های بازی

دیدار تیم های پرسپولیس و گهر لرستان در حالی آغاز شد که ترافیک سنگینی در اطراف ورزشگاه آزادی حکمفرما بود. بی نظمی در ورود و خروج تماشاگران باعث شده حتی مسئولان و خبرنگاران و پیشکسوتان پرسپولیس هم برای ورود به استادیوم دچار مشکل شوند.

* هواداران گهر با پرچم های آبی از در غربی ورزشگاه وارد شدند. آنها علیه مسئولان استقلال، پرسپولیس و مسئولان ورزش لرستان شعار دادند. هواداران گهر نسبت به برگزاری بازی در ورزشگاه آزادی معترض بودند. تماشاگران لرستانی در اعتراض به اینکه جایگاه آنها باید پشت دروازه تیمشان باشد فنس های جایگاه کناری خبرنگاران را شکستند و در نهایت در زیر این جایگاه مستقر شدن. در همین لحظات مسئولان این باشگاه با هواداران این تیم صحبت و آنها را به آرامش دعوت کردند.

* هواداران پرسپولیس علیه نکونام شعار دادند و علی کریمی را تشویق کردند.

 آنها همچنین خواستار بازگشت فرهاد مجیدی به استقلال شدند و علیه امیر قلعه نویی شعار دادند. جالب اینجاست که بعد از گل کریم انصاری فرد آنها فرهاد مجیدی را تشویق کردند! این کار در واکنش به حرکت هفته گذشته تماشاگران استقلال صورت گرفت که طی آن هواداران استقلال پس از گل خوردن تیمشان مجیدی را تشویق کردند.

* علیرضا محمد که بازوبند کاپیتانی گهر را بر بازو بسته توسط پرسپولیسی ها تشویق شد.

*کارلوس کی‌روش به همراه دستیارانش، بهروان، حمید درخشان، شهردار لرستان و افشین پیروانی در جایگاه ویژه حضور دارند. سرمربی تیم ملی به هنگام ورود به استادیوم پشت درها مانده بود و همین مساله باعث ناراحتی‌اش شد.

* قبل از شروع بازی امیر حسین فشنگچی سمت تارتار و علیرضا محمد به سمت نیمکت پرسپولیس رفت.

* با توجه به اولین حضور تماشاگران پرسپولیس، بازیکنان این تیم برای هواداران سرخ پوش دسته گل پرتاب کردند.

*پرتاب نارنجک از سوی هواداران گهر لرستان موجب آسیب دیدگی کمک داور اول این مسابقه شد. آنها در دقایقی از بازی شعار می دادند "وای به حال داور اگر گهر ببازد". یکی دیگر از شعارهای طرفداران گهر این بود: "برنده و بازنده، آخر بازی جنگه!"

*هواداران گهر پس از دریافت گل از پرسپولیس شعار می دادند "گهر بیدار شو، گهر بیدار شو" آنها در نیمه اول با طرفداران پرسپولیس درگیری لفظی پیدا کردند. نیروی انتظامی در بین طرفداران این تیم حضور دارد و بلافاصله نسبت به حرکات آنها واکنش نشان می دهد.

* در دقیقه 23 مهدی تارتار با داور چهارم درگیری لفظی پیدا کرد و گروه داوری به سرمربی گهر تذکر داد.

*کریم انصاری فر پس از به ثمر رساندن گل تیمش بخش زیادی از استادیوم را با دویدن طی کرد.

*سیموئز دستیار کی‌روش بازی دو تیم را با دوربین شکاری تماشا می کند که این مساله در نوع خود جالب است.

* روبرتو سوسا هافبک برزیلی پرسپولیس با آسیب دیدگی مواجه شد و جای خود را به آقا زمانی داد.

* عبدالله ویسی و سعید اخباری آنالیزور تیم پیکان در جایگاه ویژه حضور دارند. پیکان هفته آینده به مصاف گهر می رود.

* خودروی آتش نشانی با 25 دقیقه تاخیر وارد ورزشگاه شد و به علت هرج و مرج نمی توانست به استادیوم بیاید.

* خبرنگاران لرستانی در حالی که از جایگاه خبرنگاران فیلمبرداری می کردند با تذکر مسولان ورزشگاه روبرو شدند.

علی پروین که رئیس کمیته فنی باشگاه پرسپولیس است و از سوی باشگاه گهر زاگرس هم دعوت شده بود تا این بازی را از نزدیک ببیند در ورزشگاه حضور ندارد. پروین پس از بازی با فجر در ورزشگاه آزادی به شدت علیه ژوزه صحبت کرد که با واکنش مدیرعامل پرسپولیس مواجه شد.

* مهدی تارتار سرمربی گهر از سوی تماشاگران این تیم تشویق شد.

* جمشید زارع قائم مقام سابق پرسپولیس در جایگاه ویژه حضور دارد.

* بعد از تعویض علی کریمی در بین دو نیمه  محمد نوری بازوبند کاپیتانی را بر بازو بست.

* حدود 70 هزار نفر در ورزشگاه آزادی حضور دارند که 5 هزار نفر آنها طرفدار گهر هستند. گهر در این بازی میزبان است ولی به دلیل نداشتن ورزشگاه مجبور شد در ورزشگاه آزادی به مصاف پرسپولیس به میدان برود.

* تماشاگران گهر بین نیمه تیمشان را تشویق می‌کردند و  در نیمه دوم هم وقتی بازیکنان پرسپولیس به زمین می‌افتادند شعار می‌دادند پرسپولیس ضد فوتبال! آنها شعر "دایه دایه وقت جنگه" را هم می‌خواندند.

* برخی از تماشاگران گهر شعار می‌دادند "وای به حال تهران اگر گهر ببازه!"

* بهروان بین دو نیمه با کی‌روش صحبت می‌کرد و مدارکی به او نشان داد.

* فرشاد فلاحت زاده به دلیل شکستگی پا با عصا بر روی نیمکت گهر حضور دارد.

ورزشگاه آزادی بدون تماشاگر

ساعت 22:30

داور: سعید بخشی زاده

کارت زرد: سیدجلال حسینی

پرسپولیس: شهاب گردان، محسن بنگر، حسین ماهینی، مهرداد پولادی، جلال حسینی، امیرحسین فشنگچی(جواد کاظمیان)، حمید علی‌عسگری (محمد نوری)، روبرتو سوسا، سامان آقازمانی، علی کریمی، کریم انصاری‌فرد (محمد قاضی).

سرمربی: مانوئل ژوزه

فجرسپاسی: وحید شیخ‌ویسی، سعید قزل، محمد آفند، خالد شفیعی (دیگو ماکسیمو)، علیرضا جلیلی، رضا حقیقی، عباس محمدرضایی، جوکار، مجتبی ترشیز، محمدمهدی نظری، بابک لطیفی

سرمربی: محمود یاوری

شرح بازی:

دو تیم در بازی اول خود به یک پیروزی دلچسب دست یافته بودند. فجری ها در خانه، تیم ذوب آهن را با سه گل، گل باران کردند و پرسپولیس هم با گل دقایق پایانی جواد کاظمیان سه امتیاز شیرین خارج از خانه را از آن خود کرد.

پرسپولیس که در هفته ی اول از دقیقه ی 72 به بعد با سیستم 1-3-2-4 بازی کرد، در این بازی از ابتدا با این سیستم بازی کرد و کریم انصاری‌فر مهاجم نوک این تیم در این بازی لقب گرفت تا وظیفه بازی‌سازی اصلی در این دیدار بر عهده ی شاه مهره سرخ ها یعنی علی کریمی بیفتد.

بازی تقریبا بی‌هدف پیگیری می‌شد که با ضعف مهاجمان و سپس هافبک و مدافعان تیم فجر سپاسی، سناریویی از اشتباهات تیمی رخ داد تا حمید علی عسگر با دروازه بان فجر تک به تک شود و با خطایی که دروازه‌بان بر روی علی عسگر انجام داد و داور تقریبا(!) ادامه بازی داد، دروازه خالی جلوی فشنگچی قرار گرفت تا این بازیکن اولین گل خود را به ثمر برساند.

در ادامه کریم انصاری فر در دقایق 33 و 35 دو موقعیت خوب گلزنی را از دست داد تا همچنان در امر گلزنی ناموفق باشد. فجری ها هم در دقیقه 41 از روی یک ضربه ی ایستگاهی صاحب موقعیت خوب گلزنی شدند که شهاب گردان مانع از گلزنی آنها در استادیوم خالی از تماشاگر آزادی شد.

توپ‌ربایی علی کریمی در دقیقه 43 و پاس زیبای این بازیکن، فشنگچی را برای سومین بار در نیمه اول صاحب موقعیت خوب گلزنی کرد که این بازیکن با بی‌دقتی توپ را به آسمان کوبید! نیمه اول با همان تک گل امیرحسین فشنگچی به پایان رسید تا منتظر اندیشه‌‌های دو مربی در نیمه مربیان باشیم.

نیمه دوم بدون تغییر از سوی هر دو مربی آغاز شد. فجری ها در دقیقه 53 از روی نقطه ی کرنر و با استفاده از تنها 4 ضرب توانستند با شوت عباس محمد رضایی دروازه گردان را باز کنند. محمد قاضی در دقیقه 65 بازی به جای مهاجم ناکام این دیدار کریم انصاری فر به میدان آمد.

محسن بنگر در دقیقه 75با بی دقتی خطایی را بر روی بازیکن فجر مرتکب شد که داور خطا را داخل محوطه جریمه تشخیص داد تا رضا حقیقی گل دوم تیمش را از روی نقطه پنالتی به ثمر برساند.

بعد از دریافت این گل، پرسپولیس سراپا حمله شد و بازیکنان این تیم برای فرار از شکست خانگی به شکلی احساسی به دروازه حریف حمله‌ور شدند. همین حرکت سرخپوشان کافی بود تا میهمان شیرازی روی یک ضدحمله فرصت مناسبی را برای زدن گل سوم به دست آورده و در کمال ناباوری سومین گل را هم به میزبان خود تحمیل کند. روی این گل، سستی روبرتو سوسا کاملا به چشم آمد. هافبک دفاعی پرسپولیس یک مسافت 50متری را در کنار گلزن فجر طی کرد اما نتوانست مانع پیشزروی و گلزنی او شود!

حملات پراکنده پرسپولیس در دقایق پایانی هم فقط یک بار روی شوت خوب محمد قاضی به ثمر نشست که البته برای فرار از شکست کافی نبود. اگرچه، محمد قاضی با این گل در دقایق کوتاهی که در میدان بود مفیدتر و آماده‌تر از کریم انصاری‌فر نشان داد.

بهترین بازیکن:

رضا حقیقی با بازوبند کاپیتانی در میانه میدان برای فجر سپاسی همه کار کرد. توپ گرفت، پاس داد، تکل زد، و بالاخره پنالتی حساس تیمش را مثل یک بازیکن باتجربه به تور دروازه حریف رساند. پرسپولیس امشب فهمید بابت نخریدن این هافبک خوش‌نقش چه ضرری را متحمل شده است.

اتفاق ویژه:

سوتی که سعید بخشی‌زاده به نشانه ضربه پنالتی به صدا در آورد، تبدیل به نقطه عطف بازی شد. داور این مسابقه خطای بنگر را در شرایطی اعلام کرد که خطر خاصی دروازه پرسپولیس را تهدید نمی‌کرد. به نظر شما این پنالتی حاصل ناشی‌گری بنگر بود یا اشتباه داور؟

تحلیل فنی مسابقه

1-اگر یکی از آن موقعیت های پر تعداد نفت در آبادان به تور می نشست این کلمات یک هفته زودتر خودشان را از نقاب احتیاط بیرون می کشیدند و بدون ترس از وصله منفی بافی به طرفداران پرسپولیس می گفتند؛ کهکشانی در کار نیست. خوشحالی تان فزون که میثاق را نمی بینید اما باور کنید  شهاب گردان در روزهای مصیبت بار معمار زاده و هوشیار، نیمکت نشین یک بچه در فولادشهر بود.به  والله  به فاصله نصرتی و بنگر نمی گویند کهکشان.مگر ندیدید در آزادی بدون تماشاگر چه پنالتی ای داد؟ ندیدید سید جلال چگونه آسیمه سر روزهای طنز آلود شیث را به یادتان آورد. این ها تازه خرید های خوبش بودند. همین سوسای برزیلی در صحنه گل سوم نشان داد روح مازیار هنوز در آشفته بازار پرسپولیس پرسه می زند.گویا ما به شما دروغ گفتیم؛ کابوس تان هنوز ادامه دارد.

2-با یک باخت تیم را به صلیب نمی کشند اما آنچه مقابل فجر رخ داد رعب آور بود.مانوئل هنوز تیمش را نشناخته.ندید حاضرم پیش بینی کنم او حتی دو "دی وی دی" کامل از بازی های فصل قبل را ندیده.شاید به این بهانه که اکثریت آنها رفتند اما اگر دو بازی را می دید دست کم می فهمید عیار این سامان آقا زمانی چند است. خیابانی که هنوز بعد از دوسال نمی داند مقاومت به فجر تغییر نام داده، نود دقیقه تمام علیه سوسا حرف زد و هر توپی که آقا زمانی لو داد او فریاد زد؛ سوسا سوسا امان از سوسا! مانوئل اگر دو بار بازی های تیم دنیزلی را می دید می فهمید تکیه نود دقیقه ای به علی کریمی کارعاقلانه ای نیست.اگر فریب این تمرینات آبکی را نمی خورد می فهمید اگر قرار به بازی سازی باشد هیچ یک از این هافبک ها-سوای کریمی آماده- نصف خلاقیت محمد نوری را ندارند. همان بازیکنی که ناباورانه به نیمکت پرچ شده بود تا زمانی به زمین بیاید که نعش تیم روی دوش اشتباه کشنده محسن بنگر بود.

3-180 دقیقه گذشته اما پرسپولیس امیدوار کننده نیست.جنس خط هافبکش از نوع ناجور است. حتی اگر یک نیم فصل هم این چند بازیکن را کنار هم بازی بدهید باز هم آبی از آنها گرم نمی شود. قرار بود سامان آقا زمانی سه فصل قبل ستاره شود اما هنوزهمان بازیکن ترسو و توپ گریزی است که  از اول بود. حمید علی عسگر یک نیمه ستاره است و یک نیمه آنقدر هرز می رود که برای خروجش باید به التماس افتاد.چند فصل است که هواداران پرسپولیس منتظرند تا سرانجام او لایق آن شماره هفتی شود که پوشیده اما هیچ تغییری در کار نیست. اینکه چرا علی کریمی در این سن و سال خوب نبود سوال چندان معقولانه ای نیست چون در هیچ کجای جهان از یک بازیکن سی و چهار ساله انتظار جوانی اش را در هر بازی ندارند اما اینکه چرا کریم انصاری فرد در دو بازی این همه نو امید کننده ظاهر می شود سوال مهمی است که مانوئل یا پاسخش را بزودی پیدا می کند یا وقوع این دست از شکست ها به تعداد انگشتان دو دست در انتظار سرخ هاست. می دانیم که پتانسیلش را دارند آن هم در بالاترین شکل ممکن.

4-پرسپولیس در آبادان و تهران تیمی بدون روح نشان می دهد.یک عده بازیکن که مربی به آنها دستور پاس کاری های ریز و پر تعداد را در گوشه زمین داده و همین موجب می شود آنها دو بر یک عقب باشند اما جان وجاه حمله نداشته باشند. اصرار مانوئل به بالا بردن تعداد پاس های بازیکنان میانی بهترین کمک را به بهتر شدن بازی قرمزها می کند اما او دیر از راه رسیده  و نمی داند غالب بازیکنان ایرانی در مکتبی بزرگ شدند که همه تیم های قهرمانش با سانتر از همه کجای زمین و توپ ریختن های پر تعداد روی دروازه حریف به گل رسیدند و جام را ربودند.بنابراین سخت است به مهرداد پولادی و حسین ماهینی طی دو هفته تمرین فوق فشرده بفهمانی پاسکاری ریز کنار خط و باز کردن فضا برای حمله یعنی چه. دو بار پاس می دهند توپ لو می رود و بار سوم چنان به زیرش می کشند که "علی اصغر" چنین بی پروا نمی کشید!

4-باخت در دومین بازی لیگ سی و چهار هفته ای آنقدر مصیبت بار نیست که بنشینیم و با عینک بد بینی بگوئیم؛ فاتحه این هم باید خواند اما آنچه بازیکنان پرسپولیس کردند و مهمتر آنچه مانوئل ژوزه نشان داد به کم فهم ترین ما فهماند دست کم تا شش هفته زمان لازم است تا سرمربی بفهمد بازیکن فیکسش کیست و ذخیره اش چه کسی. اما قبل از همه اینها بهتر است سعید خان شیرینی لطف کند سری کامل "دی وی دی" های فصل قبل را برای پیرمرد پرتغالی بیاورد؛ چشمایش به او اطلاعات غلط داده اند ما جنس بعضی از بازیکنانش را می شناسیم و می دانیم آنها تا به حال چند مربی را بی خانمان کردند.

میخواستم اولش بگم فرهاد مجیدی کجا برای استقلال و جواد کجا فرهاد تاریخ 17 ساله باشگاه استقلاله ننگ بر تو قلعه نوئی

24 ساعت بعد از اینکه تصویر انگشت جوهری جواد نکونام به تیتر اول همه رسانه های ورزشی تبدیل شد، خبر منتفی شدن بازگشت فرهاد مجیدی به استقلال، کام هواداران این تیم را تلخ کرد. هوادارانی که بعد از قرارداد نکونام، منتظر بودند فرهاد هم برگردد تا سرنوشت شماره های 6 و 7 این تیم، به بهترین شکل رقم بخورد اما 6 آمد و 7 فقط «قضاوت را به مردم واگذار کرد»

فرهاد مجیدی اگرچه در میانه های فصل پیش استقلال را ترک کرد و یکی از دلایل مهم افت آبی ها در نیم فصل دوم و به تبع آن از دست دادن قهرمانی بود اما بدون هیچ شک و تردیدی، محبوب ترین استقلالی یک دهه اخیر است و با 4 گلی که در دربی ها زده، جایگاه ویژه ای نزد هواداران دارد.

با این پیشینه، عجیب نیست که در نظرخواهی سایت گل و در پاسخ به این سوال که کدام گزینه برای کاپیتانی استقلال مناسب تر است؟، فرهاد مجیدی سه برابر بیشتر از نکونام رای داشته باشد  (11 هزار به سه هزارو پانصد)اما این برآیند نظرات این جامعه آماری، با عقاید امیر قلعه نویی چندان سنخیتی ندارد و مربی استقلال، نکونام را برای بستن بازوبند مستحق تر می داند.

* رابطه نه چندان صمیمی

فرهاد مجیدی وقتی هنوز خیلی جوان بود، یکی از بازیکنان مورد علاقه اسطوره همیشه زنده استقلال، ناصر حجازی بود و او بود که پای فرهاد را به استقلال باز کرد.

اما فرهاد هیچ وقت بازیکن محبوب امیر قلعه نویی نبود. امیر وقتی سرمربی تیم ملی شد، با وجود اینکه در یکی دو بازی دوستانه از مجیدی استفاده کرد، او را از فهرست نهایی تیم اعزامی به جام ملت های آسیا خط زد و در توجیه تصمیمش گفت: «فرهاد مجیدی عقبه ملی ندارد» در آن سال ها مجیدی در باشگاه های اماراتی مشغول بود تا اینکه در لیگ هشتم، همراه با ناصر حجازی به استقلال برگشت اما در فصل کابوس وار استقلال، درخشش چندانی نداشت و فیروز کریمی هم معمولاً او را روی نیمکت می نشاند تا نوبت به امیر قلعه نویی رسید.

قلعه نویی در یک سال و نیمی که فرهاد مجیدی را در اختیار داشت، کمتر از او به عنوان بازیکن اصلی سود می برد و مجیدی فقط در مقاطعی یکی از 11 انتخاب اول قلعه نویی بود که جباری دچار مصدومیت می شد. با این حال، مجیدی در اکثر بازی ها در نیمه دوم وارد زمین می شد و اتفاقاً موثر هم نشان می داد.

جالب اینکه در آن زمان (لیگ نهم) هر وقت فرهاد مجیدی به زمین می آمد، بازوبند به دستان او بسته می شد و در هفته آخر و بازی مقابل پیام مشهد هم این فرهاد مجیدی که جام قهرمانی را بالای سر برد اما حالا بعد از گذشت سه سال، قلعه نویی نظر دیگری دارد و قصد دارد بازوبند را به نکونام بسپارد.

* فرمول کاپیتانی

کاپیتان شدن در فوتبال دنیا، قاعده خاصی ندارد. در آلمان، کاپیتان با آرای مخفی بازیکنان انتخاب می شود. در انگلیس، معمولاً بازوبند به کسی سپرده می شود که جایگاه ثابتی در تیم داشته باشد و در برزیل، حتی فاکتورهایی مثل زیبایی ظاهری، مد نظر قرار داده می شود.

اما در فوتبال ایران، از دیرباز مرسوم بوده که بازیکن باسابقه تیم، بازوبند را به دست می بندد، حتی اگر به لحاظ کیفی، بازیکن چندان بزرگی نباشد. با این منطق، برای بستن بازوبند در استقلال بازیکنانی مثل مجتبی جباری، خسرو حیدری، پژمان منتظری و سیدمهدی رحمتی در جایگاهی بالاتر از جواد نکونام قرار می گیرند اما گفته می شود، خرید جدید استقلال برخلاف آنکه گفته اهمیتی برای بازوبند قائل نیست، در این مورد، علاقه زیادی به کاپیتانی دارد.

جواد نکونام کاپیتان تیم ملی است، اما در فوتبال دنیا ده ها نمونه مثل لئو مسی و کریس رونالدو هستند که کاپیتان تیم ملی کشورشان هستند و در باشگاه شان، حتی کاپیتان دوم هم نیستند.

* معامله ای به ضرر فتح الله زاده

تنها چند ساعت قبل از اینکه مهلت نقل و انتقالات بازیکنان شاغل در ایران به پایان برسد، علی فتح الله زاده با صراحت اعلام کرد: «جباری زیدان آسیا، اما او را نمی خواهیم» و فقط با اصرار امیر قلعه نویی بود که راضی شد بار دیگر هافبک عصیان گر تیمش را نگه دارد.

در گفت و گویی که بین فتح الله زاده و قلعه نویی رد و بدل شده بود، مدیر عامل استقلال رضایت داده بود جباری در استقلال بماند، مشروط بر اینکه قلعه نویی هم با بازگشت فرهاد مجیدی موافقت کند. اما این معامله در نهایت شکل نگرفت و فقط جباری آبی باقی ماند. در واقع قلعه نویی با زیرکی، شرطی برای بازگشت مجیدی تعیین کرد که از پیش، نتیجه آن مشخص بود. از منظری دیگر، شرط ژنرال، حامل نوعی «پیام» برای فرهاد مجیدی بود که در صورت بازگشت هم، بازیکن اصلی نخواهد بود و باید اغلب هفته ها را روی نیمکت سپری کند.

بهرحال قصه استقلال و فرهاد مجیدی که با یک تکه پارچه سرنوشت ساز گره خورد، در اولین روز مرداد به پایان رسید و شماره هفتی که روی سکوها، شعرهای زیادی در وصف او سروده شده، جایی در تیم قلعه نویی نخواهد داشت.   

بالاخره و پس از کش و قوس‌های فراوان، جواد نکونام، ستاره‌ی گران‌قیمت باشگاه اوساسونا راهی تیم پرطرفدار آبی‌پوش پایتخت شد تا استقلال بیش از پیش لقب کهکشانی را شایسته‌ی خود ببیند.