دور یک شانزدهم جام حذفی - چهارشنبه 29 آذر ماه نود و یک

پرسپولیس 6( هادی نوروزی دقیقه 2 و 51، کریم انصاری فرد دقیقه  19 و 75 و 80، غلامرضا رضایی دقیقه 83) - 0 ملوان

تماشاگر: سی هزار نفر -سه هزاز ملوانی هوا: نیمه ابری - دما: 9 درجه سانتى گراد

داور: محسن ترکی ، کمک داوران: محمد رضا ابوالفضلی - سعید علی نژادیان
کارت زرد: بابک پورغلامی دقیقه 17، پژمان نوری دقیقه 85 (ملوان) - کریم انصاری فرد دقیقه 16،علی کریمی دقیقه 37،امیر حسین فشنگچی دقیقه 47( پرسپولیس)

پرسپولیس:

نیلسون کوریا،سیدجلال حسینی،محسن بنگر،حسین ماهینی،مهرداد پولادی،امیرحسین فشنگچی،رضا حقیقی،محمد نوری( از دقیقه 82 فرشاد احمد زاده)،علی کریمی( از دقیقه 68 عادل کلاه کج)،هادی نوروزی( از دقیقه 67 غلام رضا رضایی)،کریم انصاری فرد

سرمربی : یحیی گل محمدی

ملوان:

پشچنکو،احمد آهی،سعید سالارزاده( از دقیقه 55 هادی تامینی)،بابک پورغلامی(از دقیقه 46 احمد حسینی)،جواد شیرزاد،سعید یوسف‌زاده،پژمان نوری،مازیار زارع(از دقیقه 65 سعید عزت اللهی)،پویا نزهنی،جلال رافخایی،مهرداد اولادی.

سرمربی: محمد احمدزاده.

شرح بازی:
نفس گیر ترین و فرسایشی ترین مسابقه دور نخست جام حذفی در حالی سوت آغازش در تهران به صدا در آمد که جنجالهای آن از مدتها پیش شروع شده بود.این بازی به خودی خود پتانسیل همه نوع انگیزه برای خاص بودن را درون خود یدک می کشید.

از مصاحبه های آتشین مازیار زارع و احمدزاده و چند بازیکن دیگر ملوان بر علیه حریف گرفته تا واکنش هواداران و برخی از بازیکنان پرسپولیس به این اتفاقات، از بازی علی کریمی پس از مدتها در برابر هوادارانش بگیرید تا نخستین روز سرمربی گری یحیی بر روی نیمکتی که هنوز یک سرمربی قانونی دیگر را هم یدک می کشد!

مسابقه همانطور که انتظارش می رفت با دنیایی از حاشیه شروع شد.

صدای به شدت روتوش شده فضای داخل ورزشگاه که توسط تلویزیونی ها انجام شده بود خود سندی است بر این گواه. کافی بود تا مازیار زارع پا به توپ شود و آن وقت سوت کر کننده و ابراز لطف هواداران پرسپولیس را شاهد باشیم.

اما بر خلاف سکوها داخل زمین ظاهرا پرسپولیسی ها فارغ از حاشیه آمده بودند تا خود را به حریف تثبیت کنند.

تنها دو دقیقه انتظار برای پرسپولیس ها کافی بود تا بتوانند همه چیز را به کام خود کنند.

و در این بین هادی نوروزی پیام آور شادی برای قرمزهای پایتخت شد. پس از گل چند دقیقه خشونت حاکم بازی بود.

و دست آوردش رد و بدل شدن دو کارت زرد بود. یک خطای مشکوک پنالتی هم داخل شش قدم پرسپولیس برای دست آویز قرار دادن داور از سوی بندری ها هم سوژه ی قابل قبولی فراهم کرد.

پس از این اما دوباره پرسپولیس بازی را به دست گرفت و این برتری برای کریم انصاری فرد فرصت طلب کافی بود تا زننده گل دوم تیمش شود.

البته رد پای او در گل اول پرسپولیس هم کاملا دیده می شد. پس از این گل بازی بیشتر درگیری فیزیکی بود و جنگ تن به تن. انگار هر دو تیم هم بدشان نمی آمد تا به رختکن بروند و طرحی نو در اندازند.

نیمه دوم:

این نیمه هم برای پسران سرخ پوش تهران توفانی آغاز شد. آنها در همان ثانیه های اول نیمه هم می توانستند گل سوم را وارد دروازه ملوانی ها کنند که نیلسون در معدود واکنش های مثبتش مانع آن شد، هرچند که آنها برای رسیدن به این نیل تنها پنج دقیقه انتظار کشیدند و باز هم توسط هادی نوروزی درست مانند نیمه اول به گل دست یافتند.

و البته باز هم داستان نیمه اول تکرار شد و ملوانان بر روی یک خطایی که روی نزهتی شده بود اعتقاد به پنالتی داشتند. ولی داستان این نیمه در ادامه بیشتر شبیه یک تراژدی برای انزلی چی ها بود.

پرسپولیسی ها به سرکردگی کریم انصاری فرد توپخانه ی خود را آتش کردند و دو گل دیگر توسط او و یکی توسط رضایی تازه به زمین آمده خیلی شیک ملوان را شش تایی کردند. دفاع سراسیمه و آشفته ملوان آنقدر تمرکزش را از داست داد که دیگر بازیکنان پرسپولیس برای گلزنی دست به تعارف زده بودند.

تعویض های احمدزاده هم نتوانست آبی برای تیمش گرم کند و ممی خیلی دیر فهمید همیشه جار و جنجال و هیاهو دوای درد نیست. پرسپولیسی ها هم سر خوش از این پیروزی پر گل بهترین خیر مقدم ممکن را به یحیی تقدیم کردند. حالا ملوان باید رویاهایش را در لیگ برتر آرزو کند و قرمز ها یک آلترناتیو مناسب برای آسیایی شدن در جیب خواهند داشت.

شرح گلها:

پرسپولیس 1-0 ملوان : در یک موقعیت در درون محوطه جریمه کریم انصاری فرد با پشچنکو تک به تک شد و دروازه بان ملوان توانست توپ را دفع کند اما توپ برگشتی به هادی نوروزی رسید و او با ضربه سر توپ را وارد دروازه کرد

پرسپولیس2-0 ملوان : با توپی که برای بازیکنان پرسپولیس به صورت زمینی در محوطه جریمه ملوان ارسال شد با اشتباه دفاع ملوان کریم انصاری فرد در محوطه جریمه صاحب توپ شد و آن را با یک ضربه وارد دروازه ملوان کرد

پرسپولیس 3-0 ملوان: فرار در عمق محمد نوری داخل محوطه جریمه ملوان با خروج دروازه بان ملوان باز هم به طور ناقص دفع شد و توپ ریباند شده را هادی نوروزی با تسلط مثال زدنی و یک شوت دقیق به گل دوم خود و سوم تیمش تیدیل کرد

پرسپولیس 4-0 ملوان: باز هم فرار محمد نوری این بار در جناح چپ یک و سانتر او برای کریم انصاری فرد توپی را لقمه شده برای او مهیا کرد، کریم هم که باهوش تر از آن است که چنین توپی را گل نکند.

پرسپولیس 5-0 ملوان: این بار همه کار را خود انصاری فرد کرد. خودش به عمق زد و دفاع از هم پاشیده ملوان را با چند دریبل ویران کرد و توانست هت تریک کند.

پرسپولیس 6-0 ملوان: تیمی که به این نقطه برسد دیگر همه جور گل دریافت می کند.در آشفته بازار خط دفاعی ملوان پرسپولیسی ها هر کاری دلشان خواست کردند و پس از یک تعارف چند مرحله ای بین سه احمدزاده و انصاری فرد و رضایی، قرعه ی شانس به نام رضایی اصابت کرد تا او ملوان را شش تایی کند.

بهترین بازیکن:

بدون شک کریم انصاری فرد. بازیکنی که سه گل زد و یک پاس گل داد و یک گل را هم بد شانس بود که به نامش ثبت نرسید. اگر شما بازیکن دیگری را در این سطح در میدان به جز او دیدید به ما بگویید تا اعلام کنیم.  

اتفاق ویژه:

این مسابقه کلکسیونی بود از اتفاقات ویژه. از بازی دوباره کریمی و سرمربی گری اول یحیی گرفته تا واکنش تند هواداران پرسپولیس به زارع و دیگر ملوانی ها و البته هیاهوی قابل انتظار احمدزاده. او باز هم خواهد گفت که غیر طبیعی ها برنده شدند و داور پنالتی های ما را خورد.

احمدزاده شاید هم در این لحظات تلخ در حال بازنگری بر روی عملکرد چند روز گذشته ی خود باشد.

اگر گل بزنم هزار مرتبه بیشتر شادی می کنم! به کسی ربطی ندارد که بعد از گل چه کار می کنم!! هواداران ملوان در تهران از پرسپولیسی ها بیشتر خواهند بود!!! و... اینها همه گوشه ای بود از کری خوانی های غیر حرفه ای مازیار زارع قبل از بازی با پرسپولیس. بازیکنی که تا همین چند ماه پیش برای پرسپولیس بازی می کرد و همواره از تعصب سخن می گفت. او در روی سکو ها نه یک محبوبیت وحشتناک داشت و نه بازیکنی خنثی بود. هواداران پرسپولیس به مانند مردم شهرش او را مازیار قایقران صدا می زدند و سلطان بندر انزلی.

اما زارع همیشه یک بازیکن متوسطی بود برای پرسپولیس. نه توانایی این را داشت که در زمین خود را ثابت کند و نه حتا کارکتر بازیکنی مانند انصاریان که دل هواداران را به خود جذب کند. او دست آخر پس از یک فصل فاجعه بار و بعد از اینکه به هوادارن پرسپولیس به کنایه نوید داده بود که تا پایان فصل تحملش کنند و خواهد رفت از پرسپولیس جدا شد.

زارع البته خوش شانس بود که عابر بانک فوتبال ایران به انزلی رفت و سر کیسه را شل نمود تا یاد مازیار خان بیفتد که چقدر به تیم شهرش متعصب است.

آخر حافظه ی تاریخی بندری ها هم به مانند همه ی ایرانی ها کوتاه مدت است و لابد فراموش کرده بودند که به خاطر یک مشت ریال ناقابل انزلی را به مقصد سپاهان ترک کرده بود و بعد به خاطر همان چند ریال بیشتر از لابی هتل عباسی با یک چرخش 180 درجه ای به اردوگاه قرمزهای پایتخت ملحق شود.

او اما از حرفه ای گری شاید تنها چیزهای خوبش را آموخته بود، یاد نگرفته بود وقتی در خانه به تیم سابقت گل می زنی و سپس به سمت هوادارانش می روی و آنها را تحریک می کنی دور از اصول است. (یاد گلزنی باتیستوتای بزرگ به فیورنتینا با لباس آث رم به خیر. او گل زد و با اشک هوادارانش را استقبال کرده بود.آخر شاید باتیستوتا به اندازه زارع حرفه ای نبود!)  مازیار خان هم دل هواداران سابقش را شکست و هم خوشحال از کاری که کرده در مصاحبه هایی تحریک آمیز از کارش دفاع کرد و وعده داد که باز هم گل می زند و هزار مرتبه بزرگترش را انجام می دهد.

او ندانسته دست گذاشت روی رگ خواب قرکزها. زارع با حرفهای نا پخته و تحریک آمیزش هم بازیکنان را جریح کرد و هم هواداران پرسپولیس را. او باعث شد تا حاشیه های این بازی از چند روز پیش آغاز شود و توپ این جنجال در زمین ملوان بیفتد. او در بازی با پرسپولیس خودش هم غرق حاشیه ها شد و نتوانست حتی در اندازه ی خودش ظاهر شود.

مازیار زارع برای بار نخست نیست که این گونه تیمش را با ناپختگی وارد بحران می کند که البته این بار بد جوری در این بحران همه را غرق کرد. او سال پیش هم با مصاحبه های تحریک آمیزش در بازی رفت و برگشت بر علیه رشتی ها جو ورزشگاه را در رشت و تهران بدجوری به هم ریخته بود و تمرکز را از زمین به سکوها روانه کرده بود.

درگیری ها تمام نشدنی او با بازیکنان هم استانی اش در سال گذشته به بهای از دست دادن سه امتیاز خانگی برای پرسپولیس تمام شد و امسال به بهای گزاف یک نتیجه ی فاجعه آمیز برای قوهای همیشه مغرور فوتبال ایران.به یقین امروز مغموم ترین مرد بندر خود مازیار خواهد بود، اما مهم این است که در این لحظات به فکر انتقامی دوباره است و یا در حال بازسازی خود... که اگر نسازد خود را، راه کوتاهی تا پایان خواهد داشت... این سقوط را گریزی نیست!

اولین حضور فرهاد مجیدی در استقلال به اوج فوتبال ایران در سال 1375 بازمی‌گردد زمانی که او به عنوان ستاره تیم بهمن به استقلال پیوست و در پیشانی خط حمله استقلال درخشیدن را آغاز کرد.

مجیدی از همان ابتدای فوتبالش در استقلال به خاطر صورت زیبا و بازی چشم‌نوازش به سرعت تبدیل به چهره محبوب هواداران استقلال شد و تا زمانی که در جمع استقلال بود بیشترین سهم از تشویق‌ها را به خود اختصاص می‌داد.

مجیدی که با یک رکورد بزرگ در فصل نقل و انتقالات پس از انتشار تصاویر قد و نیم قدش در هفته نامه‌های آن دوران به استقلال آمده بود بعد از 2 فصل و در حالی که بیم آن می‌رفت به پرسپولیس بپیوندد به تیم راپیدوین اتریش پیوست و پس از دوره‌ای نه چندان موفقیت‌آمیز دوباره به استقلال بازگشت.

 مجیدی اما خیلی زود و تنها بعد از چند بازی دوباره استقلال را به مقصد یک تیم خارجی دیگر ترک کرد. او این‌بار به الوصل امارات می‌رفت جایی که دوستش داشتند و سال‌ها در جمع خود نگهش داشتند. مجیدی البته در این بین باز هم سری به استقلال زد اما از سال 2002 تا 2006، 5 فصل در الوصل بازی کرد او سپس به العین رفت و گل قهرمانی العین در فینال لیگ قهرمانان آسیا را به ثمر رساند و بعد از آن نیز در دو تیم الاهلی و النصر امارات به میدان رفت تا هر سه رنگ اصلی فوتبال شهر دبی را برتن کرده باشد.

 دوره اصلی فوتبال مجیدی اما از 4 فصل پیش و با بازگشت به استقلال آغاز شده است او در زمانی به جمع آبی‌ها پیوست که ناصر حجازی سرمربی این تیم بود مجیدی در فصل اول با وجود گلزنی در دربی نمایش متوسطی داشت و سپس با حضور کریمی و قلعه‌نویی در باشگاه استقلال رو به افول نشان می‌داد اما با جابه‌جایی‌های ناگهانی و حضور عبدالصمد مرفاوی به عنوان سرمربی مجیدی ناگهان پتانسیل کشف نشده‌اش را نشان داد و تبدیل به ستاره اصلی آبی‌ها در 3 فصل متوالی شد البته نقطه حضور تاریک او در استقلال به جدایی‌اش از تیم پرویز مظلومی و حضورش در الغرافه قطر برمی‌گردد.

حالا مجیدی که در ابتدای فصل با استقلال به توافق نرسید برای پنجمین‌بار پیراهن استقلال را می‌پوشد. او که یک بار از استقلال خداحافظی کرده بود حالا دوباره در حالی آبی‌پوش می‌شود که این کار را قبلا در تیم ملی نیز انجام داده بود. مجیدی یک سال بعد از خداحافظی از تیم ملی دوباره در دوره کارلوس کی‌روش ملی‌پوش شد که البته آن هم پایان خوشی نداشت.

 به هر حال دوران ملی تنها نقطه غیردرخشان کارنامه فرهاد مجیدی است که مهمترین اسطوره پا به توپ استقلالی به شمار می‌رود بازیکنی که در نهایت با امیر قلعه‌نویی از در صلح وارد شد تا اتمسفر مثبتی را برای تیم همیشگی‌اش درست کند.

 او حالا با استقلال از فوتبال خداحافظی خواهد کرد مگر آن که اتفاق عجیبی رخ بدهد.

فرهاد مجیدی در مورد جلسه امشب با علی فتح‌‌الله‌زاده مبنی بر مذاکره برای بازگشت به استقلال گفت: واقعیت این است که برایم بازی کردن در استقلال خیلی مهم بود و دوست داشتم شرایطی فراهم شود که با پیراهن تیمی که سالها در آن فوتبال بازی کرده بودم از دنیای فوتبال خداحافظی کنم. خوشبختانه مذاکراتی با آقای فتح‌‌الله‌زاده انجام دادیم و در نهایت تصمیم به بازگشت من گرفته شد اگر از آمدن من حتی یک هوادار خوشحال شود این موضوع برایم کافی است. قرارداد من با استقلال یک سال و نیمه است و تا آنجا که توان داشته باشم برای این تیم تلاشم را می‌کنم

وی در مورد اعتراض برخی از هواداران ناصر حجازی به او در مورد بازگشت به استقلال اظهار داشت: من چیزی ندیدم نباید فراموش کنیم که حجازی نه تنها اسطوره من بلکه اسطوره تمام استقلالی‌ها و حتی خود امیر قلعه‌‌نویی است آقای حجازی برای تمامی استقلالی‌ها عزیز است و همیشه در زمان مربیگیری به من لطف داشتند برای من مهم پیراهن استقلال و هواداران این تیم است و اگر می‌دانستم یک هوادار استقلال با آمدن من خوشحال می‌شود این کار را می‌کردم.

شماره 7 سابق استقلال در مورد شرایط بدنی‌ و اینکه اگر در هفته‌های ابتدایی نیمکت نشین بود از این مسئله ناراحت نخواهد شد، گفت: مطمئناً به دلیل اینکه مدتی تمرین نداشتم دو هفته بدنسازی می‌کنم با یک بدنساز صحبت کرده‌ام و تا شرایطم جسمی‌ام مهیا نشود بازی نخواهم کرد.

 

مجیدی در مورد اینکه در ابتدای فصل آیا مسئله کاپیتانی باعث شد به استقلال نیاید، خاطرنشان کرد: چنین بحثی در میان نبوده و دوست ندارم به گذشته بازگردم. کاپیتانی تیم استقلال برایم افتخار است اما شرایطی پیش آمد که باعث شد به استقلال نپیوندم.

بحث کاپیتانی در میان نبوده است اگر یادتان باشد در یک مسابقه برای ایجاد همدلی بازوبند کاپیتانی را به دست شریفات که یکی از جوان‌ترین بازیکنان تیم است بستم. کاپیتانی خیلی ارزش دارد اما نه به این اندازه که در استقلال بازی نکنم.

وی در مورد اینکه آیا با امیر قلعه‌نویی در مورد بازگشت به استقلال صحبت داشته و اینکه در این مدت در کلاس‌های مربیگری شرکت کرده است، اظهار داشت:‌ با آقای قلعه‌نویی و فتح‌‌الله‌زاده صحبت کرده‌ام و آقایان به من گفتند هر زمان شرایط فراهم شود در کلاس‌های مربیگری شرکت کنم، برایم باشگاه استقلال بسیار مهم است و دوست داشتم شرایطی ایجاد شود که در استقلال از فوتبال خداحافظی کنم و باز هم می‌گویم اگر می‌دانستم دل یک هوادار با آمدن من شاد می‌شود برایم بسیار اهمیت داشت.

مجیدی در مورد اینکه امیر قلعه‌نویی در جلسه قرارداد نکونام حضور داشت اما در جلسه امروز او با فتح‌‌الله‌زاده، قلعه نویی نبود، گفت: من فکر نمی‌کنم حضور قلعه‌نویی در جلسه بستن قرارداد لازم باشد به هر حال این سؤال را باید از ایشان بپرسید. البته سؤال شما اصلاً سؤالی نیست که من به خواهم به آن جواب بدهم.

 

وی در پاسخ به این سؤال که قبلاً‌ یکسری مشکلات وجود داشته و آیا این مسائل حل شده است، گفت: من با ایشان صحبت کردم و مشکل خاصی وجود ندارد.

مجیدی در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه قبل و بعد از شروع جلسه دو دستگی بین تماشاگران به وجود آمده، گفت: من دودستگی ندیدم اما مطمئن هستم که هواداران آقای حجازی هم از بازگشت من به استقلال خوشحال هستند. هواداران استقلال تیم را دوست دارند، مرحوم حجازی اسطوره ما است و خواهد بود و تصور نمی‌کنم مشکلی وجود داشته باشد. مطمئن هستم هواداران مرحوم حجازی هم از بازگشت من خوشحال هستند.

فرهاد مجیدی در خصوص اینکه هواداران استقلال منتظر بازگشت وی بودند،‌ گفت: اتفاقاً یکی از دلایل که باعث شده به استقلال برگردم همین بود.وی در خصوص اینکه پس چرا استقلال را ترک کرد،‌ گفت:‌ من نمی‌خواهم به گذشته برگردم و تنها اشتباهی که کردم این بود که باید صبرم را بیشتر می‌کردم ولی باز هم تأکید می‌کنم که شرایطی به وجود آمد که نمی‌خواهم در خصوص آن صحبت کنم.

مجیدی صدور بیانیه در خصوص اینکه نمی‌خواهد به استقلال برگردد را تکذیب کرد و گفت: هر صحبتی انجام بدهم، خودم این کار را خواهم کرد و هیچ بیانیه‌ای صادر نکرده‌ام.

وی در خصوص اظهار نظر پرویز مظلومی مبنی بر اینکه شاید اگر مجیدی می‌ماند قهرمان می‌شدیم، گفت: مظلومی یک استقلالی است و مطمئناً اگر استقلال هم نتیجه بگیرد او خوشحال خواهد شد.خبرنگاری پرسید چه قولی به هواداران استقلال برای دربی می‌دهید که مجیدی گفت: من هیچ قولی نمی‌دهم اما تمام سعی و تلاش خود را می‌کنم که بهترین بازی‌ها را انجام بدهم.وی افزود: استقلال همیشه جزو مدعیان قهرمانی است ولی تیم‌های دیگری هم هستند که کار کنند و نتیجه بگیرند

بازیکنان استقلال تا نیم‌فصل خوب کار کردند و ان‌شاءالله در پایان فصل کاری کنیم که هواداران استقلال هم خوشحال شوند.

وی در خصوص هم‌گروهی استقلال با تیم‌های عربی در لیگ قهرمانان آسیا گفت: تیم‌های عربی همیشه از استقلال می‌ترسند و مطمئن باشید که با قدرت پا به آن مسابقات خواهیم گذاشت.

مجیدی در خصوص عکسی که از او در ورزشگاه نیوکمپ منتشر شده است، گفت:‌ شرایطی پیش آمد که من در آنجا حضور پیدا کنم و با مدیر موزه آقای آلفونسو صحبت‌هایی را انجام دادم که بتوانم در آنجا حضور پیدا کنم و از ایشان خواهش کردم که در این کمپ حضور پیدا کند. من در آنجا هیچکدام از بازیکنان مطرح بارسلونا را ندیدم.

وی در پاسخ به این سؤال که در صورتی در کلاس‌های مربی‌گری شرکت کنید آیا لطمه‌ای به استقلال نمی‌خورد، گفت: من در خصوص این مسئله با قلعه‌نویی و فتح‌‌الله‌زاده صحبت کردم و ایشان گفت تا آنجا که بشود به تو کمک می‌کنیم که بتوانی در کلاس‌ها شرکت کنی ولی باید حتماً در کلاس‌ها شرکت کنم و اگر این کار را نکنم در جلسات قبلی که شرکت کرده‌ام غیبت خورده و عملاً مجدداً ‌از ابتدا باید شروع کنم.

وی در خصوص صحبت‌هایی که پیرامون حاشیه‌های حضورش در استقلال توسط برخی از هواداران مطرح می‌شود، گفت: هواداران استقلال این تیم را دوست دارند و مطمئن هستم از تیم حمایت می‌کنند تا در آسیا هم بتوانیم موفق باشیم.

مجیدی در پاسخ به این سؤال که آیا در نیم‌فصل دوم کاپیتان استقلال هستید، گفت: اصلاً مهم نیست و من نمی‌دانم چرا چنین بحث‌هایی مطرح می‌شود شاید ابتدای فصل چنین صحبت‌هایی مطرح شد اما من نمی‌خواهم در مورد این مسئله زیاد صحبت کنم بازیکنان استقلال بازیکنان بزرگی هستند و هر کدام می‌توانند کاپیتان استقلال باشند رحمتی کاپتیان تیم است و تجربه حضور در تیم ملی را دارد نکونام نیز در تیم حضور دارد و پژمان منتظری نیز سال‌ها در این تیم زحمت کشیده است.

هنگامی که به استقلال آمدم بازیکنانی در این تیم وجود داشتند که از من بیشتر در این تیم بازی کرده بودند اما امیرحسین صادقی بازوبند کاپیتانی را به من داد. او فرهنگ خودش را نشان داد که در باشگاه بزرگی پرورش پیدا کرده است. این مسئله احترام به پیشکسوت بود و خواهش می‌کنم چنین مسئله‌ای را بزرگ نکنید.

وی در خصوص اینکه چه زمانی در تمرین آبی‌پوشان شرکت خواهد کرد، گفت: فردا یا پس فردا در تمرینات حاضر خواهم شد.مجیدی در پاسخ به این سؤال که آیا قبول دارید در فوتبال ما حسادت و چشم و هم چشمی وجود دارد،‌ گفت:‌ در کل فوتبال دنیا چنین مسئله‌ای است و فقط در ایران چنین مسئله‌ای نیست همه جای دنیا و در تمام باشگاه‌ها چنین مسائلی مطرح می‌شود. 

وی در پایان صحبت‌هایش در خصوص اینکه آیا ممکن است به پیشنهاد تیم ملی هم فکر کنید، گفت: شما اجازه بدهید در استقلال بازی کنم و بعد از آن ببینم که چه می‌شود. اگر بتوانم به تیم ملی هم کمک بکنم با تمام وجود این کار را خواهم کرد.

تیم فوتبال استقلال که در بین مردم و اهالی فوتبال طرفداران بسیاری دارد، طی یک دهه گذشته اقدام به جذب بازیکنان خارجی کرده است که عملکرد این بازیکنان در هر برهه‌ی زمانی از نگاه کارشناسان و منتقدان فوتبال دور نمانده است.

«ویسنته آرزه» بازیکن بولیویایی، آخرین جذب این باشگاه آبی رنگ است که از همان ابتدا نگاه بسیاری را به خود جلب کرده است. اینکه استقلال طی یک دهه‌ی گذشته تا چه حد در جذب بازیکنان خارجی موفق بوده یا خیر موضوعی است که کارشناسان باید به آن پاسخ دهند، ولی در شرایط کنونی بررسی عملکرد تیم فوتبال استقلال و مرور بازیکنان خارجی که در این 10 سال توسط این تیم جذب شده اند، نمی‌تواند خالی از لطف باشد.

1. راجر فابریتسیو: مهاجم برزیلی که با آمدن امیر قلعه‌نویی به استقلال در سال 82 جذب شد. وی قرار بود رقابت سختی با علیرضا اکبرپور، علی سامره، فراز فاطمی و غلامرضا عنایتی داشته باشد و در گام نخست در بازی با سپاهان با زدن یک گل توانست امیدهای زیادی به امیر قلعه نویی و هواداران استقلال برای ادامه کار دهد ولی اوج « فابریتسیو » همان تک بازی بود و آرام آرام به نیمکت و سکوها رفت و در پایان فصل با دوازده بازی از استقلال جدا شد.

2. رافائل گومز: قرار بود هم در هافبک دفاعی استقلال بازی کند و هم در دفاع وسط و یا دفاع آخر استقلال نقش آفرینی کند. او هم به همراه « فابریتسیو » به استقلال آمد و بعد از دو بازی قلعه‌نویی متوجه شد که بازیکن بسیار بی کیفیتی را جذب کرده و سریعا قرارداد وی با استقلال فسخ شد و راهی دسته دوی لیگ ایران شد. هرچند قلعه نویی در آن روزها دلیل نا‌موفق بودن « گومز » را نه بی کیفیت بودن وی بلکه عدم آشنایی او با زبان عنوان می‌کرد.

3. آگوستین گیلائوری: هافبک و دفاع چپی بود که استقلال برای پر کردن مشکلات جناح چپ با وی قرار داد بست و این بازیکن گرجستانی در سال 83 و در دومین فصل سرمربی گری قلعه‌نویی به استقلال آمد و هرچقدر که در سال اول بازیکن خوبی بود، به تدریج افت کرد و در سال 85 و فصل کابوس‌وار استقلال با صمد مرفاوی وی آنقدر ضعیف بود که حتی قادر به رقابت جدی با اصغر طالب نسب و بهشاد یاورزاده نبود و با آمدن ناصر حجازی به استقلال وی از استقلال جدا شد و به پگاه گیلان پیوست. پگاه گیلان از معدود تیم‌هایی بود که « گیلائوری» با پیراهن استقلال به آن تیم گل زد.

4. جورج توپالوویچ: دروازه‌بان صربستانی که جایگزین مسعود قاسمی و پرویز برومند در استقلال شد و در سال 83 به استقلال پیوست. « توپالوویچ» عملکرد نسبتا مطلوبی در استقلال داشت تا جایی که وحید طالب‌لو را تا مدتی نیمکت‌نشین استقلال کرده بود و وی حتی یک داربی پایتخت را هم با استقلال تجربه کرد. « توپالوویچ» در پایان فصل و سوم شدن استقلال و با پیوستن مهدی رحمتی به استقلال از استقلال جدا شد و به عقاب تهران پیوست.

5. لادو آخالایا: این مهاجم گرجستانی با قراردادی یک سال و نیمه از نیم فصل سال 84 به استقلال آمد و قرار بود با علیرضا اکبرپور، سیاوش اکبرپور، رضا عنایتی، هاشمی‌زاده و پیمان نادری به رقابت بپردازد ولی بدون حتی یک دقیقه بازی در استقلال قراردادش را فسخ کرد.

6. جولیوس رودریگز داسیلوا: این مهاجم برزیلی که در کنار رجب‌زاده در ذوب آهن خط حمله‌ی خوبی را در اصفهان تشکیل داده بودند، در سال 85 و با سرمربی شدن صمد مرفاوی در استقلال به این تیم پیوست و در بازی نخست استقلال مقابل ذوب آهن یک گل برای استقلال در تهران به ثمر رساند و در طول فصل هیچگاه نتوانست در خط حمله استقلال جای ثابتی پیدا کند. او در نهایت با یازده بازی و سه گل زده که آخرین گلش را هم در هفته پایانی لیگ و مقابل پاس تهران به ثمر رساند از استقلال جدا شد.

7. لئوناردو کوئیکه: این بازیکن کامرونی جوان بعد از بازی‌های ناموفق و بسیار ضعیف مهاجمان آن روزهای استقلال ( سال 85 ) به این تیم پیوست و در اولین بازیش مقابل برق شیراز خوش درخشید ولی هیچگاه موفق به گلزنی برای استقلال نشد و با پایان فصل و آمدن ناصر حجازی به استقلال از این تیم کنار گذاشته شد و بعدها سر از استیل آذین و اینتراخت فرانکفورت درآورد.

8. سان جان اورسوویچ: در سال 86 با کنارگذاشتن حسین کاظمی از سوی مرحوم ناصر حجازی در استقلال خلا یک هافبک دفاعی در استقلال به چشم می‌آمد و به همین دلیل ناصر حجازی با خرید «سان جان» برای پست هافبک دفاعی استقلال گزینه‌ای مناسب به زعم خودش یافت. البته «سان جان» هیچ‌گاه آن هافبک دفاعی‌ای که ناصر حجازی از آن یاد می کرد نبود و بازی‌های متوسط و بعضا ضعیف وی باعث شد خیلی زودتر از آنچه تصور می‌شد از تیم کنار گذاشته شود و در نیمه‌های فصل قراردادش با استقلال فسخ شود. هرچند که ناصر حجازی همیشه اعتقاد داشت بخاطر فشارهایی که بر وی بود، نتوانست به سان جان میدان دهد وگرنه سان جان یکی از بهترین بازیکنان خارجی تاریخ فوتبال ایران می‌شد. به هر حال با کنار گذاشتن سان جان مدتی علیرضا منصوریان و مدتی هم پولادی و سعید بیات هافبک دفاعی استقلال را چرخاندند و استقلال در پایان آن فصل به سیزدهمی لیگ رسید.

9. فابیو جانواریو: از برزیلی‌های خوش تکنیک و به گواه نظر سنجی برنامه نود برترین بازیکن خارجی تاریخ لیگ برتر ایران؛ بعد از مدتی بازی در برزیل و لیگ پرتغال سر از فولاد خوزستان که آن روزها در دسته‌ی پایین تر بازی می‌کرد، در آورد و از قضا در نیمه نهایی جام حذفی سال 87 که تقابل دو تیم فولاد و استقلال تهران بود، بسیار خوش درخشید و همین امر موجب شد تا در فصل بعد پیراهن آبی‌های پایتخت را تن کند.

«جانواریو» با به ثمر رساندن تک گل استقلال برابر پیام مشهد در آخرین هفته‌ی لیگ برتر موجب قهرمانی استقلال در لیگ برتر شد و یکی از موثرترین بازیکنان آن فصل استقلال بود. «جانواریو» روند رشد خود را در سال بعد هم ادامه داد و در پایان فصل 88-89 با پیشنهاد وسوسه کننده‌ی سپاهان از استقلال به این تیم رفت و بعد از دو سال به خاطر بی‌انضباطی در سپاهان و اخراج شدنش توسط « کرانچار» برای فصل 91-92 بار دیگر به استقلال بازگشت و همچنان بار خط میانی استقلال را بدوش می‌کشید تا اینکه با تعطیلی لیگ بخاطر بازی‌های ملی، برای استراحت به کشورش بازگشت و به علت تمرینات انفرادی که در برزیل انجام داد، دچار مشکل شد و در بازگشت به ایران در تمرینات استقلال با مصدومیت شدیدی رو به رو شد و همین مساله باعث خارج شدن نامش از فهرست بازیکنان تیم شد.

10. رینالدو کروزادو: اواسط سال 87 استقلال نیاز به یک هافبک تهاجمی تکنیکی داشت و امیر قلعه‌نویی «رینالدو» را از نیم فصل به استقلال آورد. وی تا پایان فصل بعد (فصل 88 با سرمربیگری مرفاوی) با مبلغ چهارصد هزار دلار در استقلال بود. آمدن «رینالدو» البته کش و قوس‌های فراوانی داشت؛ گویا قرار بود رضا رجبی به آمریکای جنوبی برود و بازیکنی را ببیند و جذب کند و حتی واعظ آشتیانی مدیرعامل وقت استقلال برای این کار اختیاراتی هم به او داده بود و رجبی هم « فابیو بلا» را انتخاب کرده بود و با خود به ایران آورد. مشکل وقتی آغاز شد که در ایران مشخص شد هر دو پای فابیو عمل شده و حتی در آن زمان هم مصدوم است و حاضر شده تا با قراردادی به ارزش 180 هزار دلار به استقلال بپیوندد. با فشار بر قلعه‌نویی برای به خدمت نگرفتن « فابیو» کادر پزشکی استقلال وی را در تست فنی رد کرد و «رینالدو» به استقلال پیوست و البته این تمام ماجرا نبود.

« رینالدو» بعد از حضور در استقلال در همان ابتدای امر مصدوم شد و این بار رضا رجبی بود که زبان به اعتراض گشود و مدیر برنامه‌های « رینالدو » را متهم به قالب کردن «رینالدو » به استقلال کرد و کار به کمیته انضباطی کشید و در نهایت هم هیچ چیزی روشن نشد.

در هر حال « رینالدو» کمتر از بیست بازی در مدت یک سال و نیم حضور در استقلال انجام داد و فقط یک گل برای استقلال به ثمر رساند. «رینالدو» هیچوقت بازیکن با کیفیتی برای استقلال نبود ولی بعدها در تیم ملی پرو و در کوپا آمریکا از بازیکنان اصلی آن تیم شد و در حال حاضر در کیه‌وو ایتالیا بازی می‌کند.

11. فلیپ آلوز دسوزا: این بازیکن برزیلی که در پست هافبک وسط و هافبک دفاعی بازی می‌کرد در ملوان انزلی خوش درخشید و در سال 89 به استقلال پیوست. پرویز مظلومی بین وی و فرزاد آشوبی و کیانوش رحمتی بطور متناوب دو نفر را به بازی می‌گرفت ولی بعد از چند هفته «دسوزا» به ذخیره تبدیل شد و با این وجود با 21 بازی هیچگاه نتوانست انتظار هواداران استقلال و کادر فنی استقلال را براورده سازد و شاید از دلایل اصلی این امر آن بود که وی هم جای حسین کاظمی را در استقلال گرفته بود و توقعات از وی بالاتر از توانایی‌هایش بود. وی بعد از یک سال به ذوب آهن پیوست.

12. اندرسون ریکاردو دوس سانتوز: با حضور پرویز مظلومی در استقلال (سال 89) استقلال با کمبود مهاجم روبه‌رو بود و نیاز به جذب مهاجم داشت. از طرفی مهدی سید صالحی مصدوم بود و قطعا تا پایان نیم فصل به بازی‌ها نمی‌رسید و جز او برهانی، مجیدی و میداوودی در خط حمله استقلال حضور داشتند. هرچند آن فصل عجیب استقلال با مصدومیت شدید میداوودی در بازی با ملوان همراه بود و کمبود مهاجم ضعف استقلال را به رخ این تیم کشید ولی استقلال هیچگاه بدنبال مهاجم بهتری نرفت. استقلال در آغاز فصل «اندرسون» را که در کره و ترکیه بازی کرده بود را جذب کرد و با ورود این بازیکن به ایران خبرنگاران و روزنامه نگاران با حیرت روبه‌رو شدند؛ این بازیکن با اضافه وزن بیست کیلویی با استقلال قرار داد امضا کرده بود و هرچند تکذیب مدیران ارشد استقلال در اوایل کار تا مدتی این مسئله را پوشش داد ولی با شروع لیگ به وضوح مشخص بود این بازیکن با اضافه وزن بالایی دست و پنجه نرم می‌کند و سرانجام او هم با بازی‌هایی کمتر از انگشتان دو دست استقلال را ترک کرد. این در حالی بود که وی قراردادی دو ساله با استقلال داشت.

13. آندره لوییز د اولیویرا رگراتیری: با جدا شدن خسرو حیدری از استقلال و پیوستنش به سپاهان ، آن هم در حالیکه فقط مدت کوتاهی از آمدن مظلومی و پورحیدری به استقلال می‌گذشت ؛ خلا یک بک و دفاع راست در استقلال حس می‌شد. استقلالی‌ها با جذب « لوییز» و بدنبال آن تبلیغات وسیعی که برای استخدامش از پارانای برزیل به صدا در آورده بودند مدعی شدند جانشینی برای حیدری پیدا کرده‌اند که از حیدری هم بهتر است. وی با قراردادی دو ساله به استقلال پیوست و در طول یک فصل بازی‌های متوسط وی استقلال را بر آن داشت تا در پایان فصل عذرش را بخواهد.

14. هوار ملا محمد: این بازیکن عراقی خوش تکنیک از اواسط فصل 89-90 با نظر پرویز مظلومی به استقلال اضافه شد. هرچند رقم‌هایی که در رابطه با جذب وی اعلام می‌شد کمی اغراق آمیز بود ولی « هوار » با وجود بازی درتیم سرخ‌های پایتخت به سرعت میان هواداران استقلال محبوب شد و با بازی‌هایش جایش را به سرعت در تیم اصلی باز کرد. «هوار» مانند بسیاری از بازیکنان عراقی با بدقولی‌های فراوان در رابطه با تمدید قرارداد، به یکباره در فصل بعد با پیراهن ذوب آهن اصفهان در میادین حاضر شد و صد البته که حضور او در استقلال هم منوط به بدقولی وی به تیم شاهین بوشهر بود. «هوار» ابتدا قرار بود در شاهین بوشهر حاضر شود ولی به یکباره سر از استقلال تهران درآورد.

15. ولید علی: سال 90 و در دومین سال حضور پرویز مظلومی در استقلال این بازیکن کویتی با سر و صدای زیادی جذب شد. هافبک ملی پوش تیم ملی کویت که از تکنیک و هوش بالایی هم برخوردار بود تعداد بازی‌هایش برای استقلال به تعداد انگشتان یک دست هم نرسید و با یک گل زده و یک پاس گل کارش را در استقلال به اتمام رساند. «ولید علی» با غیبت‌های زیاد و ترک تیم برای بازی ملی بدون اطلاع به کادر فنی استقلال مورد غضب قرار گرفت و با قرار نگرفتن نامش در بین بازیکنان بازی استقلال و پرسپولیس از تیم قهر کرد و بعد از مدت کوتاهی خبری منتشر شد که در آن اعلام شده بود که « ولید علی » به کویت رفته و قصد بازی در الکویت کویت را دارد.

16. جاسم کرار : هافبک تهاجمی و پا به توپ تیم ملی عراق که سابقه درخشش در تراکتورسازی تبریز را هم داشت با وجود محرومیت در چند هفته ابتدایی لیگ برتر به استقلال پیوست. فتح‌الله‌زاده پیش‌تر وعده داده بود کرار از علی کریمی هم بهتر خواهد بود ولی گذر زمان حوادثی را پیش آورد که کمتر کسی فکر می‌کرد. گویا « کرار» نه تنها توسط بازیکنان تیم‌های دیگر در زمین تحقیر می‌شد و تلاش می‌کردند تا باعث عصبی شدن وی شوند بلکه هم تیمی‌های وی نیز با وی رابطه‌ی خوبی نداشتند و آنطور که بهتاش فریبا می‌گفت حتی در یک بازی‌، یکی از مدافعین مشهور استقلال از داور درخواست کرده بود تا « کرار» را از زمین اخراج کند! «کرار» در بازی‌های جام حذفی بر سر یک کاشته‌ی پشت محوطه جریمه با گفتن این جمله به مجتبی جباری که "سال گذشته از همین جا به شما گل زدم، پس بگذار تا من ضربه را بزنم" آتشی برپا کرد که استقلال کم حاشیه‌ی آن روزها را به سوی حاشیه هل داد و نهایتا « کرار» از استقلال کنار گذاشته شد و به شاهین بوشهر پیوست.

17.ژاک الونگ الونگ: بازیکن کامرونی که سابقه بازی در تیم سرخ پایتخت را هم داشت با مصدومیت شدید تیموریان و خلا بازیکن وسط در استقلال به این تیم پیوست؛ هرچند نام وی به یکی از بزرگترین دلالهای فوتبال ایران گره خورده بود ولی آنطور که فتح‌الله‌زاده ادعا می‌کرد وی با مبلغی ناچیز به استقلال پیوست. « الونگ الونگ» در اولین بازی مقابل پرسپولیس در جام ولایت بازی کرد و عملکرد نسبتا خوبی از خود نشان داد ولی او هم به مانند بسیاری از بازیکنان خارجی استقلال همان تک درخشش را داشت و بازی‌های بسیار بی‌کیفیت وی در ادامه، مظلومی را مجاب کرد که از وی چشم پوشی کند.

18. گوران یرکوویچ: این بازیکن که در لیگ فرانسه، بلژیک و لیتوانی سابقه بازی داشت در نیم فصل 90-91 به استقلال پیوست تا جای خالی فرهاد مجیدی را در خط حمله استقلال پر کند. « یرکوویچ » در مدت حضور کوتاه مدتش به عنوان یک تمام کننده‌ی واقعی عملکرد خوبی داشت و با آمدن امیر قلعه‌نویی به استقلال، از این تیم کنار گذاشته شد. وی در پایان فصل در 15 دیداری که برای استقلال انجام داد 9 گل به ثمر رساند. وی بعد از ترک استقلال به تیم بوریرام یونایتد تایلند پیوست و در آن تیم هم به روند گلزنی‌هایش ادامه داد.

19. جی لوید ساموئل: این بازیکن سیه چرده که سابقه چیزی حدود 250 بازی در دسته‌های مختلف لیگ انگلستان را دارد در نیم فصل 90-91 به استقلال پیوست و بازی ساده ولی در عین حال هوشمندانه‌ی وی موجب شد تا جایش در تیم اصلی استقلال محکم شود. هرچند در اواسط فصل سرخپوشان پایتخت خواستار انتقال وی به تیمشان بودند ولی با جدا شدن فریدون زندی و مصدومیت جانواریو و جدایی توزی در این فصل از استقلال قلعه‌نویی خواهان حفظ وی شد. او تا پایان این فصل با استقلال قرارداد دارد.

20. لیام ردی: دروازه‌بان استرلیایی که ابتدای فصل جاری به استقلال آمد تا هم رقابت برای مهدی رحمتی ایجاد شود و هم خیال استقلال از مصدومیت احتمالی رحمتی راحت باشد . با این حال عملکرد نه چندان خوب « ردی » در دیدار دوستانه این تیم برابر ابومسلم کمی مربیان استقلال را نگران کرده و سرنوشت وی در حتی نیم فصل این دوره از مسابقات نامشخص است و زمزمه‌هایی در این رابطه که قرارداد وی احتمالا فسخ می‌شود شنیده می‌شود.

21. رودریگو توزی: این بازیکن برزیلی – ایتالیایی سال گذشته‌ی تراکتور سازی که این فصل به استقلال پیوست، دوام چندانی در این تیم نداشت و مشکلات مالی این فصل استقلال منجر به شکایت او از این تیم ایرانی و جدا شدن وی از این تیم شد.

« توسی » یک گل هم در این فصل برای استقلال زد. او از امیدهای اصلی امیر قلعه‌نویی برای هافبک تهاجمی این فصل استقلال بود.

استقلال تهران- سایپا البرز

بازی اول تیم ها در جام حذفی

جمعه 24 آذر 1391

ورزشگاه آزادی تهران
تماشاگر: بیش از25 هزار نفر
داور: تورج حق وردی با کمک های حسین طالقانی و محمدرضا منصوری. داور چهارم: محمدرضا اکبریان

کارت زرد: مجید غلام نژاد، مارسیو خوزه، ابراهیم صادقی از سایپا، فرزاد حاتمی از استقلال

کارت قرمز: کاوه رضایی (41) از سایپا

گل: دقیقه 46 و 65 آرش برهانی، دقیقه 63 فرزاد حاتمی، دقیقه 2+90 کاماچو برای استقلال

سایپا: رحمان احمدی (72 حمیدرضا لطف الله نژاد)، مارسیو خوزه نارسیو، حامد شیری، ابراهیم شکوری، مجید غلام‌نژاد (54 محسن ارزانی)، جونیورتورتا (71 شعیب امیری)، اسحاق سبحانی، سجاد شهباززاده، ابراهیم صادقی، کاوه رضایی، سعید دقیقی. سرمربی: مجتبی تقوی

استقلال: سیدمهدی رحمتی، امیرحسین صادقی، حنیف عمران زاده، علی حمودی، خسرو حیدری، حسن اشجاری، جواد نکونام، عباس محمد رضایی (87 مهران قاسمی)، فرزاد حاتمی (79 کاماچو)، امین منوچهری (46 مجتبی جباری)، آرش برهانی سرمربی: امیر قلعه نویی

شرح بازی:

نیمه اول: استقلال در اولین بازی در جام حذفی با ترکیبی متفاوت و دگرگون شده به میدان آمد.

در غیاب پژمان منتظری که همراه تیم ملی به بازی های غرب آسیا رفته، حنیف عمران زاده زوج امیرحسین صادقی در مرکز خط دفاعی شده بود، حسن اشجاری هم در پست دفاع چپ، جایی بازی می کرد که میثم حسینی و هاشم بیک زاده نیم فصل ناموفقی را پشت سر گذاشته بودند و در خط میانی هم عباس محمدرضایی به عنوان هافبک چپ، اولین تجربه خود با پیراهن آبی را پشت سر می گذاشت.

در خط حمله هم فرزاد حاتمی، دیگر خرید جدید قلعه نویی همراه با امین منوچهری و آرش برهانی به خدمت گرفته شده بودند تا استقلال با چیدمانی تازه و با سه مهاجم به مصاف سایپا برود. اتفاق دیگر روی نیمکت رخ داده بود و آن حضور مجتبی جباری، ستاره همیشه مصدوم استقلال روی نیمکت بود که بازی در کنار کیانوش رحمتی و جی لوید ساموئل تماشا می کرد.

در دقایق ابتدایی بازی اگرچه سایپا بازی را سریع تر آغاز کرد و دو کرنر پیاپی هم به دست آوردند اما در ادامه استقلالی ها که حضور پرتعدادی در زمین سایپا داشتند، با پرس از یک سوم میانی، کنترل بیشتری روی توپ داشتند.

با این حال در نیم ساعت اولیه بازی، اغلب درگیری های این بازی فیزیکی در میانه میدان دنبال می شد و به جز یک موقعیت نصفه نیمه ای که آرش برهانی به دست آورد، خطر دیگری دروازه ها را تهدید نکرد. قبل از اینکه بازی به دقیقه 30 برسد، امین منوچهری که در این فصل اعتماد به نفس کمتری بازی می کند، در موقعیتی خوب صاحب توپ شد اما پاس ضعیف او به مقصد آرش برهانی، اجازه نداد دروازه سایپا تهدید شود.

در نیم ساعت اول بازی، سه کارت زردی که تورج حق وردی به بازیکنان سایپا نشان داد، نشان از یک بازی فیزیکی و پربرخورد بود.

قبل از اینکه نیمه اول به پایان برسد، بالاخره خشونت سایپایی ها کار دست این تیم داد و کاوه رضایی، مهاجم جوان سایپا در شرایطی که هیچ خطری هم دروازه تیم شان را تهدید نمی کرد، نزدیک محوطه جریمه استقلال روی حنیف عمران زاده تکل رفت تا با دریافت دومین کارت زرد، از بازی اخراج شود. 

نیمه دوم: استقلال برای اینکه صعود به مرحله بعدی را قطعی کند، انتظار زیادی نکشید. سایپای ده نفره که در حتی قبل از اخراج کاوه رضایی هم تیم سرحال و خطرناکی نشان نداده بود، با شروع نیمه دوم و گل زود هنگام آرش برهانی، شیرازه اش پاشیده شد و مدافعان کناری این تیم هیچ وقت نتوانستند حریف محمدرضایی در چپ و خسرو حیدری و حمودی در راست شوند.

اما آنچه که در این نیمه، جلب توجه می کرد نمایش درخشان مجتبی جباری در این دقایق بود.

جباری که بعد از ماه ها مصدومیت دوباره به زمین آمده بود، نشان داد چه توانایی ویژه ای در طراحی حملات و در اختیار گرفتن نبض بازی دارد. در واقع فوتبالی که استقلال در بیست دقیقه ابتدایی نیمه دوم ارائه داد، بهترین نمایش استقلال قلعه نویی از ابتدای فصل تا امروز بود.

بعد از سه گلی که در بیست دقیقه به ثمر رسید، استقلال همچنان تیم برتر زمین بود و موقعیت هایی برای افزایش گل های زده داشت. اما آنچه که در این بازی باعث امیدواری هواداران استقلال شد، خریدهای جدید آبی ها بود.

 

اشجاری در دفاع چپ، از بیک زاده و حسینی موثرتر بود، محمدرضایی که امیدواری های بیشتری را موجب شد و جناح چپ ناکارامد استقلال را راه انداخت و فرزاد حاتمی هم نشان داد استقلال می تواند با او روی توپ های هوایی و ارسال ها از جناحین حساب بیشتری باز کند.

شرح گل ها:

استقلال 1-0: با شروع نیمه دوم، آرش برهانی توپ ارسالی از جناح چپ را با بعد از کنترل سینه، با ضربه ای روپا و محکم به تور دروازه رحمان احمدی دوخت.

استقلال 2-0: با پاس جباری، آرش برهانی در گوشه هجده قدم صاحب توپ شد و با یک سانتر کوتاه، فرزاد حاتمی را در موقعیت قرار داد. مهاجم جدید استقلال هم با ضربه سری شیرجه ای، دروازه را برای دومین بار باز کرد.

استقلال 3-0: پاس عمقی بی نقص خسرو حیدری، علی حمودی را در منطقه هجده قدم صاحب توپ کرد. پاس کوتاه عرضی حمودی، به آرش برهانی رسید تا مهاجم آماده امروز استقلال، بعد از کنترل توپ، با ضربه ای ساده، کار را برای شاگردان تقوی تمام کند.

استقلال 4-0: مهران قاسمی بازیکن تعویضی استقلال نزدیک خط هجده قدم متوقف شد تا یک ضربه خطا برای استقلال به دست بیاید. ارسال مجتبی جباری با ضربه سر کاماچو، دیگر بازیکن تازه وارد استقلال به گل چهارم تبدیل شد.

دقایق حساس:

دقیقه 13: آرش برهانی با کمی پیشروی وارد محوطه جریمه شد و با پای راست دروازه سایپا را نشانه گرفت اما ضربه آرش بعد از برخورد به زمین، از کنار دروازه بیرون رفت.

دقیقه 35: پاس به بیرون مجید غلام نژاد و ضربه نوک پای دقیقی در شرایطی نامتعادل را رحمتی با واکنشی عالی مهار کرد. این جدی ترین موقعیت سایپا از شروع بازی تا اینجا بود.

دقیقه 50: با همکاری جباری و نکونام، توپ به آرش برهانی رسید اما ضربه روپای آرش از بالای دروازه بیرون رفت.

دقیقه 57: عباس محمدرضایی از چپ گریخت و فرزاد حاتمی را صاحب توپ کرد. حاتمی بعد از کنترل توپ، با یک پاس رو به عقب آرش برهانی را صاحب توپ کرد اما ضربه بغل پای برهانی با اختلاف به بیرون رفت.

دقیقه 62: با حرکت تیمی جالب استقلال و رد و بدل شن چند پاس، علی حمودی از راست حرکت کرد، ارسال بی نقص حمودی و ضربه سر عالی فرزاد حاتمی را رحمان احمدی با یک فوق واکنش مهار کرد. در برگشت هم چیزی نمانده مجتبی جباری دروازه را باز کند که این موقعیت از دست رفت

دقیقه 76: پاس عباس محمدرضایی، فرزاد حاتمی را در موقعیت شوتزنی قرار داد. شوت محکم این مهاجم از بالای دروازه بیرون رفت.

دقیقه 78: حمودی بعد از پیشروی، توپ را در هجده قدم به آرش برهانی سپرد اما شوت آرام برهانی را دروازه بان تازه وارد سایپا در آغوش کشید.

دقیقه 87: ضربه ایستگاهی جواد نکونام با عبور از صف مدافعان سایپا، با واکنش لطف الله نژاد به کرنر تبدیل شد.

بهترین بازیکن:

در روزی که آرش برهانی دو گل زد و یک پاس گل داد و عباس محمدرضایی هم فراتر از انتظار ظاهر شد، علی حمودی هم یکی از خوب های استقلال بود. هر سه این بازیکنان این می توانند به عنوان بهترین بازیکن زمین معرفی شوند اما نمایش 45 دقیقه ای مجتبی جباری و پاس های بی نقص او در میانه میدان، چیز دیگری بود. جباری یکی از فوتبالیست های کمیاب این روزهای فوتبال ناخوش ایران است.

اتفاق ویژه:

استقلال با وجود اینکه در پایان نیم فصل، در رتبه دوم لیگ قرار گرفت اما مهاجمان این تیم در نیم فصل اول چندان در گلزنی موفق نبودند. این بازی، پرگل ترین پیروزی استقلال از زمان بازگشت قلعه نویی به اردوی آبی ها بود.

بعد از گل سوم استقلال، تماشاگران که از صعود تیم شان مطمئن شده بودند، با شعارهای کنایه آمیز از رقیب شان پرسپولیس می خواستند که در لیگ برتر بماند

 

رونمایی ویژه از خرید های نیم فصل(بسیار عالی بود آقای سرمربی)

 درست شبیه بازی‌های انگلیسی بود. از‌‌ همان اتفاق‌هایی که در فوتبال باشگاهی ایران نمونه‌اش را ندیده بودیم؛ اینکه بازیکنی در پنجره نقل و انتقالات نیم‌فصل به تیم دیگری برود و تنها چند روز بعد از عقد قرارداد با باشگاه جدید و حضور در تمرینات این تیم در ترکیب تیم جدید به میدان رفته و تاثیرش را هم بگذارد.

این اتفاق در تیم استقلال و اولین نمایش این تیم در جام حذفی رخ داد تا هواداران آبی‌ها با بازگشت مجتبی جباری و این خریدهای تازه به ارائه نمایش‌های بهتر و فوتبال باکیفیت‌تر امیدوار شوند.

در مصاف با سایپا امیر قلعه‌نویی از هر 4 خرید خود در نیم‌فصل رونمایی کرد و عجیب اینکه هر چهار نفر با درخشش خود کاری کردند تا هواداران و کادر فنی آبی‌ها بیشتر از پیروزی قاطع و شروع فوق‌العاده در جام حذفی از استارت فوق‌العاده خریدهای جدید تیم تنها چند روز بعد از پیوستن‌شان به استقلال خوشحال شوند.

در مصاف با سایپا فرزاد حاتمی در خط حمله به میدان رفت و ضمن به ثمر رساندن یک گل روی گل دیگری هم تاثیرگذار بود. محمدرضایی هم یکی از بهترین‌های استقلال بود. این بازیکن چپ‌پا نمایشی کم‌نقص ارائه کرد و اصلا توپ لو نداد.

همین طور از بازی مثبت و کم‌اشتباه اشجاری می‌توان یاد کرد که در کنار محمدرضایی جناح چپ استقلال را متحول کرده بودند.

و بالاخره ویسنته ارزه که در اندک دقایق حضورش در میدان روی یک ضربه ایستگاهی گل چهارم آبی‌ها را به ثمر رساند تا نشان دهد این بازیکن بولیویایی هم قابلیت‌های بالایی دارد.

با این وصف می‌توان رونمایی از خریدهای جدید استقلال را اتفاق ویژه دیدار با سایپا دانست که البته با درخشش همگی آن‌ها همراه بود و این رونمایی را کاملا ویژه و متمایز می‌کرد.

آیا استقلال با این بازیکنان هم قوی‌تر می‌شود و هم زیبا‌تر بازی می‌کند؟

کجایی اسطوره عزیز که برای 63 تولدت هم عاشقانه و عارفانه اشک ریختیم.مردی رک بدون دروغ و ریا,شادی روح اون عزیز بر نبی مکرم اسلام و اهل بیتش صلوات

ناصر حجازی در سال 1328 در تهران به دنیا آمد

وی دروازه بان سابق تیم‌های استقلال (تاج) و تیم ملی ایران بوده است که بعد از دوران بازیگری به مربیگری روی آورد.

پدرش متولد تبریز بود و آژانس املاک داشت. وی با 4 خواهر و یک برادر در خانواده‌ای 8 نفری زندگی می‌کرد.

وی دوره دبستان را در دبستان هخامنش و دوره دبیرستان را در دبیرستان‌های سعادت، سینا، سهند و شرق طی کرد.

در سال 1350 وارد مدرسه عالی ترجمه شد و بعد از 6 سال به دلیل مسافرت‌های ورزشی موفق شد لیسانس بگیرد

رشته ورزشی اصلی وی بسکتبال بود و در 16 سالگی در تیم منتخب دبیرستان ابومسلم بازی می‌کرد و حتی برای تیم ملی جوانان بسکتبال ایران هم انتخاب شد.

در آن زمان در زمین‌های خاکی واقع در منطقه دامپزشکی فعلی، جامی به نام جام شهرزاد برگزار می‌کردند که حجازی نیز در تیمی به عنوان مهاجم بازی می‌کرد.

حجازی روزی با دوستانش به تماشای مسابقات فوتبال منطقه 8 می‌رود و در آنجا تیم منتخب مدرسه‌اش بازی داشت که اتفاقا دروازبان تیم آسیب دیده بود.

حسین دستگاه (خبرنگار وقت کیهان ورزشی) که مربی تیم مدرسه بود او را صدا می‌زند و پست دروازبانی را به او می‌سپارد.

دو ماه بعد همراه با تیم کیهان ورزشی که بازیکنانی همچون غلام وفاخواه، مهدی مناجاتی و مجید حلوایی را به خدمت داشت راهی گرگان می‌شود تا برای این تیم بازی کند.

در گرگان در حالی که وی تنها 16 سال داشت تیم آنها نتیجه را 1-0 واگذار کرد.

حجازی در دوران بازیگری در باشگاه‌های نادر، تاج، شهباز و استقلال بازی کرد.

تیم نادر اولین باشگاه حجازی بود که با دریافت 300 تومان با این تیم قرارداد بست. نادر در آن زمان در دسته دوم باشگاه‌های تهران بازی می‌کرد.

ناصر حجازی سپس دروازه بان باشگاه تاج شد. زمانی که تیم ملی از ترکیه بازگشت مرحوم علی دانایی فرد پیشنهاد بازی در تاج را به حجازی داد و از سویی دیگر مرحوم آقا مدد نیز علاقمند بود که حجازی را به راه آهن ببرد.

حجازی در نهایت با دریافت مبلغ 6 هزار تومان با تاج قرارداد امضاء کرد و در ماه نیز 250 تومان حقوق برایش در نظر گرفته شد.

این انتقال برای ناصر حجازی بسیار خوش یمن بود و حجازی در همان سال اول، قهرمانی در مسابقات فوتبال جام باشگاه‌های آسیا و لیگ فوتبال کشور را با تیم تاج سابق جشن گرفت.

ناصر حجازی با تیم تاج سابق در سال‌های 1345 و 1350 قهرمان تهران و در سال 1353 قهرمان لیگ دوم تخت جمشید شد.

حجازی در سال 1356 به شهباز رفت و یک سال و نیم بازی برای این تیم را تجربه کرد و در سال 1358 به استقلال بازگشت.

در این مرحله او 7 سال دیگر در استقلال بود و با این تیم دو بار در سال‌های 1362 و 1364، در حالی که کاپیتان استقلال بود، قهرمان مسابقات فوتبال جام باشگاههای تهران شد.

حجازی زمانی که با تیم ملی به فرانسه رفت (پیش از جام جهانی 1978آرژانتین) با پیشنهاد تیم پاریسن ژرمن فرانسه مواجه شد.

 

نماینده این تیم در اردوی تیم با مهاجرانی درباره انتقال حجازی صحبت کرد، اما حشمت مهاجرانی حجازی را متقاعد کرد که بعد از جام جهانی ممکن است با پیشنهادهای بهتری روبرو شود و به این ترتیب این انتقال صورت نگرفت.

وی بعد از حضور در جام جهانی در سال 1356 از طرف باشگاه منچستر یونایتد پیشنهادی دریافت کرد و یک ماه با این تیم تمرین کرد و 5 بازی نیز در تیم ذخیره‌های منچستر انجام داد.

آنها در اولین بازی در اولدترافورد 5 بر صفر بولتون را شکست دادند و حجازی درخشش چشمگیری در آن بازی داشت. بعد از این دیدار دیوید فکستون سرمربی منچستر حجازی را پسندید.

در یکی دیگر از بازی‌های تدارکاتی حجازی در برابر تیم استوک سیتی برای منچستر یونایتد بازی کرد.

حجازی در 17 سالگی توسط رایکوف به تیم ملی جوانان دعوت شد. در اولین بازی خود برای تیم ملی جوانان در دیداری دوستانه در امجدیه مقابل تیم تاج بازی کرد که بسیاری از بزرگان آن زمان حضور داشتند و آن بازی به تساوی 3 بر 3 رسید.

وی پس از چند بازی دوستانه در آستانه حضور تیم ملی جوانان در رقابت‌های آسیابی بانکوک در یکی از تمرینات از ناحیه کتف مصدوم شد و از سفر به تایلند بازماند.

وی در سن 18 سالگی و پس از اینکه نامش در اسامی دعوت شدگان به تیم ملی نبود به فدراسیون فوتبال رفت و با رایکوف صحبت کرد.

رایکوف اصرار داشت دروازه‌بانی که کتفش شکسته دیگر گلر نمی‌شود، اما اصرار حجازی تاثیر داشت و انتخاب شد.

بعد از دو هفته حضور در اردوی تیم ملی به عنوان دروازه بان اصلی انتخاب و سپس به تورنمنتی در شوروی اعزام شدند.

ناصر حجازی در حالی دروازه‌بان اول تیم ملی فوتبال شد که بزرگانی مثل مهدی کشاورز و مرحوم فرهنگ بادکوبه در تاج قدیم و فرامرز ظلی و عزیز اصلی در تیم‌های دیگر، همچنان در حال قدرت نمایی بودند.

حجازی در سال 1348 و از 19 سالگی دروازه بان اول تیم ملی فوتبال ایران شد و اولین بازی ملی خود را در 22 شهریور 1348 در آنکارا در مقابل پاکستان انجام داد که با نتیجه 4 بر 2 به نفع ایران پایان یافت.

بعد از ملحق شدن به تیم ملی ایران وی توانست با تصاحب جام ملت‌های آسیا در سال 1346 به افتخارات خود بیافزاید.

وی قهرمانی در جام ملت‌های آسیا را دوبار دیگر در سال‌های 1350 و 1354 همراه با تیم ملی ایران تجربه کرد.

ناصر حجازی، آخرین بار سال 1359 و در حالی که تنها 29 سال داشت و در بازی ایران- کویت درون دروازه تیم ملی قرار گرفت.

حجازی تا سال 1359 دروازه بان اول ایران بود اما بعد از آن به خاطر قانون 29 ساله‌ها که حضور در دروازه را برای بازیکنانی که بیش از 29 سال دارند منع می‌کرد، در اوج دوران ورزشی از تیم ملی کنار گذاشته شد.

ناصر حجازی در سال 1365 فوتبال را در 36 سالگی کنار گذاشت.

حجازی به تیم فوتبال محمدان بنگلادش رفت و بعد از مدت کوتاهی سنگربانی، تبدیل به سرمربی موفق این تیم شد.

تحت مربیگری او، محمدان بنگلادش در سال 1367 ، پیروزی بر تیم مقتدر پرسپولیس تهران را تجربه کرد.

حجازی در این سال محمدان بنگلادش را به جمع 8 تیم برتر آسیا رساند.

 ناصر حجازی در سال 1369 و در حالی که 40 ساله بود، به ایران بازگشت.

حجازی مربی بسیاری از تیم‌های فوتبال از قبیل بانک تجارت، شهرداری کرمان، ماشین سازی تبریز، ذوب آهن و سپاهان اصفهان، نساجی مازندران، استقلال تهران، استقلال رشت واستقلال اهواز بوده است.

در زمان مربیگری تیم استقلال تهران، ناصر حجازی توانست با این تیم به فینال جام باشگاه‌های آسیا راه یابد و به نایب قهرمانی برسد.

در طی دوران مربیگری، ناصر حجازی توانسته است بازیکنانی مانند علی دایی و رحمان رضایی را به فوتبال ایران معرفی کند.

او از محبوب‌ترین و مشهورترین فوتبالیست‌های ایرانی به شمار می‌رود و در استقلال تهران از او به عنوان تنها اسطوره این باشگاه نام برده می‌شود.

در سال 1378 کنفدراسیون فوتبال آسیا وی را به عنوان دومین دروازه‌بان برتر قرن بیستمِ این قاره انتخاب کرد.

در سال 1388 ناصر حجازی به علت بیماری در بیمارستان کسری تهران بستری شد.

برخی از افتخارات ناصر حجازی:

در سمت بازیکن (باشگاهی):

• قهرمانی جام باشگاه‌های تهران (1347)
• قهرمانی جام باشگاه‌های تهران (1348)
• قهرمانی جام حذفی (1348)
• جام میلز هندوستان (1348)
• نایب قهرمانی جام باشگاه‌های تهران (1349)
• نایب قهرمانی جام حذفی (1349)
• قهرمانی جام باشگاه‌های آسیا (1349)
• جام میلز هندوستان (1349)
• قهرمانی جام باشگاه‌های تهران (1350)
• قهرمانی جام دوستی (1351)
• نایب قهرمانی جام هندوستان (1351)
• قهرمانی جام اتحاد (1352)
• نایب قهرمانی جام تخت جمشید (1352)
• قهرمانی جام تخت جمشید (1353)
• قهرمانی جام حذفی کشوری (1356)

در سمت بازیکن (ملی):

• حضور در بازیهای المپیک مونیخ 1972 (1350)
• قهرمانی جام ملت های آسیا 1972 (1350)
• قهرمانی در مسابقات جام ایران (1351)
• قهرمانی بازیهای آسیایی 1974 (1352)
• قهرمانی جام ملت های آسیا 1976 (1354)
• کسب سهمیه حضور در بازیهای المیپیک 1976 (1354)
• حضور در جام جهانی 1978 آرژانتین (1356)
• مقام سومی جام ملت‌های آسیا 1980 (1358)

در سمت مربی:

• قهرمان لیگ کشور 1376
• قهرمانی جام پرچم ترکمنستان (1376)
• نایب قهرمانی لیگ کشور (1377)
• نایب قهرمانی جام باشگاه های آسیا 1377
• صعود به جمع 8 تیم برتر آسیا همراه با تیم محمدان بنگلادش

ناصر حجازی دروازه‌بان و مربی سابق فوتبال ایران و از چهره‌های محبوب ورزش کشورمان، سرانجام اول خرداد سال 1390 به علت بیماری در بیمارستان کسری تهران درگذشت.

 

شاید یکی از حسرت‌های دوران زندگی ‌ما، نبودن در عصری بود که بتوانیم بازی‌های این ستاره‌‌ی ملقب به عقاب آسیا را ببینیم. ستاره‌ای که وقتی با او آشنا شدیم دیگر ستاره نبود، اسطوره‌ای بود برای ورزش یک کشور. همه او را به رنگ آبی می‌شناختند، سرنوشت دوران حرفه‌ای او با آبی‌پوشان پایتخت، از تاج تا استقلال گره خورده بود، اما او شاید تنها آبی دل‌فریب و دوست‌داشتنی در قلب سرخ‌پوشان بود. صحبت‌هایش واضح و بی‌پرده بود و لاجرم بر دل می‌نشست. یادمان نمی‌رود جمله‌ی به یادمانی اسطوره را، زمانی‌که در وصف ناکامی‌های اخیر فوتبال ایران و ایرانی نوشت : "حاصل عشق مترسک به کلاغ، مرگ یک مزرعه است." این جمله آن‌قدر وصف امروز دیروز ما بود که وقتی اسطوره از میان ما رفت روزنامه‌ها تیتر زدند : "عقاب از شهر کلاغ‌ها پرید!"

او برای ستارگان نسل ما الگوی تمام‌عیاری بود، چه از بعد فنی، چه از بعد اخلاقی. اما دریغ و صد افسوس که نسل ما با تمام ستارگان بی‌مثالی که داشت دیگر حجازی نداشت. آری ناصر حجازی همان ستاره‌ای بود که در زمان ما دیگرناصرخان اسطوره‌ای بود و ما به ناچار باید از او همان‌قدر می‌دانستیم و از درخشش‌های او همان‌قدر لذت می‌بردیم که در خاطره‌های دیگران می‌یافتیم و از عکس‌هایی که در سایت‌ها و رسانه‌های خبری دنبال می‌کردیم. آن‌قدر تشنه‌ی ناصرخان و نمایش‌های بی‌بدیل او بوده‌ایم که به محض یافتن یک کلیپ هرچند کوتاه و چند ثانیه‌ای از نمایش‌های او، با یک شوق و ذوق وصف‌ناپذیر در صفحات اجتماعی او را به اشتراک می‌گذاشتیم تا دیگران هم ببینند و لذت ببرند. هرچه باشد ما ایرانی‌ها خاطره‌باز هستیم، آن‌هم در شرایطی که دیگر سوژه‌ی خاطره در ذهن ما نیست و افرادی مثل ما خاطره رانیز از زبان دیگران شنیده‌اند. امروز زادروز مرحوم ناصرخان حجازی است، روزی خاطره‌انگیز و به‌یادماندنی که با پریدن ناصرخان از میان ما به خنده‌ای تلخ تبدیل شد. اما به هر ترتیب اسطوره‌ی قصه‌ی ما مرد نکونام بود و او نخواهد مرد هرگز!

زادروز آن شبنم مغرور که ثبت است در خاطره‌مان، با تمامی حسرت و اندوه نبودن او در میان‌مان، مبارک باد!
من آن گلبرگ مغرورم که می‌میرم ز بی‌آبی/ ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمی‌گردم...

 

لیگ برتر – جام خلیج فارس

لیگ دوازدهم – هفته‌ی هفدهم

دوشنبه 14 آذر 1391 – ساعت 15:15

داماش گیلان-استقلال تهران

ورزشگاه عضدی رشت

تماشاگران : 20 هزار نفر حدود 6 هزار استقلالی 14 هزار داماشی

داور : محسن ترکی

اخطار : جی لوئد ساموئل کارت زرد در دقیقه‌ی 18 و 39 و در نهایت کارت قرمز، امین منوچهری کارت زرد در دقیقه‌ی 44، خسرو حیدری کارت زرد در دقیقه‌ی 45+1، جواد نکونام کارت زرد در دقیقه‌ی 48، مصطفی حاجتی کارت زرد در دقیقه‌ی 52.

ترکیب استقلال : سید مهدی رحمتی، امیرحسین صادقی، پژمان منتظری، علی حمودی، جی‌لوئد ساموئل، جواد نکونام، میثم بائو (میثم حسینی در دقیقه‌ی 43)، سیاوش اکبرپور، امین منوچهری، آرش برهانی و خسرو حیدری.

سرمربی : امیر قلعه‌نوئی.

ترکیب داماش گیلان : حسن رودباریان، مصطفی حاجتی، علی‌رضا نظیف‌کار،مرتضی ابراهیمی، ابوالفضل حاجی‌زاده (محمد آبشک در دقیقه‌ی 58)، محمدرضا مهدوی ، علی‌رضا جهانبخش، هادی سهرابی، حسین ابراهیمی و افشین چاووشی.

سرمربی : حمید درخشان

گل : بو کارکو در دقیقه‌ی 85

شرح گل :

داماش گیلان 1-0 استقلال تهران : نفوذ آبی‌پوشان داماش در نهایت در دقیقه‌ی 85 منجر به گل شد. در این صحنه محمد آبشک که به عنوان بازیکن ذخیره به میدان آمده بود یک پاس گل بسیار زیبا از بین چندین مدافع استقلال به بازیکن تازه‌وارد داماش یعنی بو کارکوه سپرد که این بازیکن با یک کنترل زیبا و چرخش زیبا توپ را بر روی پای خود آورد و با یک شوت زیبا دروازه‌ی استقلال را گشود تا قهرمانی نیم‌فصل استقلال از بین برود.

شرح بازی :

در 10 دقیقه‌ی نخست بازی کم‌کارترین بازیکنان زمین رحمتی و رودباریان بوده‌اند و در مقابل پرکارترین بازیکنان هم در میانه‌ی میدان حضور داشتند که با لو دادن توپ در مرکز زمین هیچ‌گاه موفق به خلق یک موقعیت خطرناک بر روی دروازه‌ی حریف نشدند.

بازی این دو تیم با وجود حاشیه‌های فراوان در زمین جذابیت قابل توجهی را نداشته است و بسیار پراشتباه و سرد در میانه‌ی میدان دنبال شده‌است.درحالی‌که در 15 دقیقه‌ی ابتدائی بازی، هیچ‌گونه صحنه‌ی قابل توجهی بر روی دروازه‌ی دو تیم خلق نشده بود تیم داماش به یک‌باره در دو دقیقه‌ی متوالی سه حمله انجام داد که در این بین یکی از دو حمله با واکنش زیبای رحمتی مواجه شد تا استقلال همچنان امیدوار به قهرمانی در نیم فصل بماند.

دقیقه‌ی 15 : افشین چاووشی یک نفوذ بسیار زیبا را انجام داد و درحالی‌که جهانبخش و سایر بازیکنان داماش را در کنار خود می‌دید خود تصمیم گرفت ضربه بزند که توپ با برخورد به بازیکن استقلال به بیرون رفت.

دقیقه‌ی 16 : جهانبخش پس از جا گذاشتن پژمان منتظری از سمت چپ نفوذی زیبا به محوطه‌ی استقلال داشت و با یک حرکت در عرض بقیه‌ی مدافعان استقلال را نیز جا گذاشت و با یک شوت فوق العاده رحمتی را وادار به واکنش کرد تا هواداران رحمتی را به شدت تشویق کنند.

پس از این صحنه بازیکنان داماش، نبض بازی را در دست گرفتند و چند هجوم نصف و نیمه را انجام دادند تا برتری خود را به مدعی قهرمانی دیکته کنند.

توپ‌گیری فوق العاده‌ی شاگردان درخشان در میانه‌ی میدان سبب شده تا یاران آبی‌پوش داماش بی‌امان بر روی دروازه‌ی استقلال حمله‌ور شوند و حریف را تحت فشار قرار دهند.

دقیقه‌ی 30 : در یک نفوذ زیبا از شاگردان حمید درخشان، جهانبخش در پشت محوطه جریمه صاحب توپ شد و با یک پاس زیبا چاووشی را در یک موقعیت عالی تک به تک با رحمتی قرار گرفت که با واکنش خوب و هوشمندانه‌ی رحمتی و البته تعلل خود، این توپ و موقعیت نیز از دست رفت.

در دقیقه‌ی 40 بازی درحالی که داماش سوار بر بازی بود و استقلالی‌ها در جریان بازی تقریبا محو بودند، یاران داماش یک توپ فوق العاده را از خط دفاع برای حسین ابراهیمی پیش‌تاخته ارسال کردند تا جی‌لوئد ساموئل کاری جز متوقف کردن این بازیکن با خطا نداشته باشد و در نهایت با دریافت کارت زرد دوم از بازی اخراج شد تا کا برای شاگردان قلعه‌نوئی سخت‌تر گردد و این مربی بیش از پیش در اندیشه‌ی کسب تساوی باشد.

ضربه‌ی آزاد بازیکنان داماش توسط مهدوی زده شد و پس از برخورد به ایستگاه دفاعی استقلال به کرنر رفت.

در دقیقه‌ی 45 بازی علی‌رضا جهانبخش که بی‌تردید بازیکن برتر میدان در نیمه‌ی اول بود یک فرار زیبا انجام داد و در پشت محوطه جریمه توپ را به حسین ابراهیمی سپرد تا این بازیکن در یک موقعیت تک به تک با رحمتی قرار گیرد. با این حال او نتوانست از این موقعیت استفاده کند و توپ را به بیرون زد.

در دقایق پایانی بازی سفیدپوشان آبی‌دل پایتخت، آن‌قدر عرصه را برخود تنگ دیدند ترجیح دادند تا وقت بازی را تلف کنند تا شاید با از دست دادن تساوی قهرمانی نیم‌فصل را از دست ندهند.نیمه‌ی دوم بازهم با طوفان داماش آغاز شد. با این وجود شاگردان درخشان آن‌چنان که باید در محوطه‌ی جریمه و در گل‌زنی هم خوش‌شانس نبوده‌اند و هم هشیار. با این وجود شاگردان قلعه‌نوئی نیمه‌ی دوم را پر استرس و عصبانی و البته در لاک دفاعی آغاز کردند.

در دقیقه‌ی 51 بازی یاران داماش با حرکت سیاه از جناح راست نفوذی را ترتیب دادند تا با یک و دوی زیبای جهانبخش و ابراهیمی، سانتر ابراهیمی بر روی دروازه‌ی استقلال توسط مدافعان دفع گردد و دروازه‌ی استقلال بسته بماند.

در دقیقه‌ی 54 تنها حمله‌ی زهردار استقلال به حرکت حمودی صورت گرفت که در نهایت با شوت بی‌دقت امین منوچهری در پشت محوطه‌ی جریمه از دست رفت.

بو کارکوه، بازیکن آفریقائی-فرانسوی تیم داماش، باوجود آن‌که کمتر از یک هفته است که به این تیم پیوسته است در ترکیب قرار گرفت.

در دقیقه‌ی 68 بازی مصطفی حاجتی از جناح چپ یک سانتر بسیار زیبا انجام داد که توپ پس از برخورد به دست پژمان منتظری دفع شد و به چاووشی نرسید. ابن درحالی است که داور اعتقادی به ضربه‌ی پنالتی نداشت.

در دقیقه‌ی 72 استقلال صاحب یک ضربه‌ی آزاد شد که نکونام پشت توپ قرار گرفت و توپ را به بیرون زد تا دومین موقعیت جدی استقلال در این بازی شکل بگیرد.

در دقیقه‌ی 73 بازیکنان داماش بار دیگر در موقعیت گل قرار گرفتند و بار دیگر ناکام بودند. در این صحنه حسین ابراهیمی با جا گذاشتن امیرحسین صادقی ضربه‌ی روی پای خود را دقیقا به جائی زد که رحمتی حضور داشت.

در دقیقه‌ی 79 حاجتی پشت محوطه‌ی جریمه یک توپ‌ربائی زیبا انجام داد و به داخل محوطه نفوذ کرد و با وجود دخالت مدافع استقلال بازهم پاس خود را برای چاووشی ارسال کرد اما این بازیکن نتوانست از این موقعیت استفاده کند و رحمتی و استقلال بار دیگر از شکست گریختند.

در دقیقه‌ی 90 چاووشی روی یک ضد حمله بر روی یک موقعیت تک به تک صاحب توپ شد و بار دیگر برابر خود سد محکمی به نام رحمتی دید و این موقعیت را از دست داد.

در دقیقه‌ی 92 آرش برهانی از جناح چپ به داخل محوطه‌ی جریمه‌ی داماش نفوذ کرد و ضربه‌ی خود را به کنار دروازه‌ی داماش و رودباریان کوبید.

در دقیقه‌ی 94 درحالی‌که رودباریان روی یک توپ ارسالی از دروازه خارج شد و توپ را مشت کرد، توپ جلوی پای سیاوش‌ اکبرپور افتاد تا او با یک شوت سرکش دروازه‌ی استقلال را تهدید کند.

 

بهترین بازی :

علی‌رضا جهانبخش  یکی از برترین‌های میدان بود که بارها برای چاووشی و ابراهیمی موقعیت گل خلق کرد.

اتفاق ویژه :

قبل از آغاز بای دو تیم داماش و استقلال هواداران تیم گیلانی به شدت افشین چاووشی را تشویق کردند. این بازیکن سابقه گلزنی به استقلال را دارد..

محمد آبشک که یکی از محبوب ترین بازیکنان داماش در فصل گذشته بود پس از مدت ها مصدومیت در فهرست 18 نفره داماش برای بازی امروز قرار گرفت.

«بو کارکوه» مهاجم جدید داماش که به تازگی کارت بازی خود را دریافت کرده در فهرست 18 نفره این تیم حضور دارد.

تعداد زیادی از هواداران داماش در بیرون از ورزشگاه پشت درهای بسته مانده اند.بلیت فروشی این بازی از ساعت 9 صبح آغاز شده بود..

دیدار تیم‌های داماش و استقلال در حالی برگزار شد که قبل از آغاز بازی امیر قلعه نویی و حمید درخشان به سمت یکدیگر رفته و با هم خوش و بش کردند.

مرتضی ابراهیمی بازیکن اسبق تیم استقلال و کنونی داماش به سمت نیمکت آبی پوشان رفت و با اعضای این تیم خوش و بش کرد.

حسن رودباریان که رابطه خوبی با آرش برهانی دارد، با این بازیکن برای دقایقی قبل از آغاز مسابقه به صحبت پرداخت. رودباریان و برهانی در تیم پاس همبازی بودند.

در بین نیمکت دو تیم عکس بزرگی از میرزاکوچک خان نصب شده و افشین چاووشی در اقدامی جالب توجه وقتی می‌خواست پرتاب اوت انجام دهد، به عکس اسطوره گیلان احترام نظامی گذاشت.

در دقیقه 25 مسابقه مهدی رحمتی روی یک حرکت خوب ضربه مهاجم تیم داماش را مهار کرد و این مسئله برای طرفداران استقلال جالب بود و آنها دروازه بان خود را تشویق کردند.

هرگاه تماشاگران داماش علیه قلعه نویی شعار می‌دادند هواداران استقلال با زدن سوت شنیدن این شعار را برای حاضران در ورزشگاه سخت می‌کردند.

در دقیقه 39 بازی ساموئل با دریافت کارت زرد دوم از بازی اخراج شد و بازیکنان استقلال بدون اعتراض از این بازیکن تیمشان خواستند تا به بیرون از زمین بروند.

امیر عابدینی، قویدل مالک داماش و علی امیری معاون باشگاه استقلال در جایگاه ویژه حضور دارند.

در دقایق پایانی نیمه اول داور به خسرو حیدری به دلیل تمارض کارت زرد داد که هواداران استقلال به این تصمیم معترض شده و علیه محسن ترکی شعار دادند. امیر قلعه نویی با تکان دادن دست از آنها خواست تا علیه داور شعار ندهند.

در این بین بازیکنان تیم استقلال نسبت به تصمیم ترکی معترض بوده و حتی پس از سوت پایان نیمه اول نیز به داور اعتراض می کردند.

به محض ورود سرمربی استقلال طرفداران داماش با شعار «قلعه‌نویی مافیا» به سرمربی آبی پوشان اعتراض کردند. طرفداران داماش به خاطر عقب افتادن بازی از سرمربی تیم استقلال انتقاد کردند.

اسکوربورد ورزشگاه عضدی به دلیل گرامیداشت سالگرد میرزا کوچک‌خان مدام در حال پخش کلیپ و تصاویر مربوط به این موضوع است. هواداران تیفوسی داماش هم یک بنر بزرگ که تلفیقی است از تصویر میرزا و تیم داماش و به یک شعار هم مزین است با خود آورده‌اند و آن را در ورزشگاه نصب کرده‌اند

بازی استقلال و داماش اختتامیه بازی‌های لیگ در نیم‌فصل اول بود. مصافی که به اندازه تمام بازی‌های برگزار شده در نیم‌فصل حاشیه داشت.

حاشیه‌هایی که بیشترین تاثیر را بر نتیجه بازی هم داشت و در این برهه از زمان عابدینی بهتر توانست تیم را مدیریت کند و بالطبع تیمش نتیجه بهتری گرفت. هرچند نباید از بازی خوب تیم داماش گذشت. تیمی که در خانه توانسته استقلال و پرسپولیس را شکست دهد. برای داشتن یک نتیجه خوب و به دست آوردن یک برد شاید زحمات زیادی در میدان کشیده شود اما حاشیه‌ها نمی‌تواند کم‌اثر باشد. شاید پیدا کردن مقصر یا اینکه تنها شخص یا گروهی را مقصر بدانیم درست نباشد اما این عوامل در کنار هم می‌توانند تاثیر خود را نشان دهند.

یک – تعویق پرواز

یکی از نکات مهم در بازی دو تیم به تعویق افتادن پرواز استقلال از تهران به رشت بود. شاید استارت برای شروع حاشیه‌های مه‌آلود از این نقطه زده شد. این‌که استقلال چه زمانی از فرودگاه بیرون آمد و این‌که چه زمانی پرواز کنسل شد مهم نیست. مهم برای استقلال این بود که باید در زمان کمی که آن‌ها برای بازی با داماش داشتند خود را به رشت می‌رساندند حتی اگر شده با زمان محاسبه شده توسط فتح‌الله‌زاده به رشت می‌رسیدند. این تعویق پرواز سبب شد تا آن‌ها برای رسیدن به رشت به جای اینکه 4 ساعت مسیر تهران به رشت را طی کنند بیشتر از 5 ساعت در جاده‌های رشت به رامسر درگیر تعویض ماشین و آمدن به رشت باشند. هرچند که گیر آوردن 10 دستگاه سواری آن هم هنگامی که اتوبوس آن‌ها در بین راه خراب شده است کاری است که از پس هر کسی بر نمی‌آید ولی‌‌ همان مدیریت توانایی ترتیب دادن یک اتوبوس برای استقلال جهت آمدن به رشت را نداشت. حال از آمدن آن‌ها بگذریم محل اسکان استقلال هم برای خودش سناریوی جالبی بود. آن‌ها نتوانستند در رشت هتلی را گیر بیاورند و به ناچار به انزلی رفتند. این موضوع را نیز به ساعت رفت و آمد استقلالی‌ها اضافه کنید و خودتان میزان خستگی آن‌ها در این سفر را حساب کنید.

دو – عابدینی، رحیمی و فردوسی‌پور

بیشترین تاثیر را در افکار عمومی نوع حرف‌های فتح‌الله‌زاده در برنامه 90 داشت. نوع بیان حرف‌ها و مواضع او در برابر رحیمی و عابدینی نشان‌دهنده این بود که استدلال درست و درمانی پشت حرف‌های حاجی وجود ندارد! قطع کردن گوشی در هنگامی که فردوسی‌پور به مقایسه بازیکنان استقلال و بارسلونا پرداخته بود یکی از اشتباهات حاجی‌شوالیه در عرصه نفوذ بر افکار عمومی بود. اما این پایان کار برای او نبود و پس از پخش شدن بخش مربوط به گرفتن نشان شوالیه آخرین ضربه را خود فتح‌الله‌زاده به پیکر استقلال وارد کر!

شاید اگر او پشت خط برنامه نمی‌آمد و با عادل صحبت نمی‌کرد می‌توانست بر افکار عمومی غالب شود اما برگشت دوباره او به پشت خط و نوع دفاع او از نشان شوالیه کار خودش را کرد و تیر خلاص را در عرصه جنگ روانی و حاشیه‌ها به پیکر استقلال وارد کرد. نوع دفاع حاجی در برابر عابدینی و رحیمی آنچنان چنگی به دل نمی‌زد تا بتواند توجیهی بر کارهای فدراسیون باشد. بنابراین تعویض روز بازی عملا به پای استقلال نوشته شد.

سه- فدارسیون و دوستان

غیرممکن است در جایی از فوتبال ایران اشکالی وجود داشته باشد و در آن ردپایی از فدارسیون و دوستان نباشد. اگر کمی به منابع خبری دسترسی داشته باشید می‌توانید به راحتی دریابید که در هیچ کجای دنیا به بهانه‌هایی که لیگ ما به تعطیلی کشیده می‌شود لیگ‌ها تعطیل نمی‌شوند. یکی از عوامل اساسی در برگزاری یک لیگ منظم خود فدارسیون و عوامل آن هستند. تاثیر عواملی غیر از فوتبال بر روی ساختار لیگ ما در به تعویق افتادن این بازی کاملا مشهود بود. فدراسیونی که استقلال نداشته باشد گاهی در برابر تصمیماتی سر خم می‌کند که سرانجام به ضرر‌‌ همان گروه درخواست‌کننده می‌شود. تصمیم به تعویق افتادن بازی به طور حتم می‌تواند یک دلیل غیرفوتبالی داشته باشد. تصمیماتی که این روز‌ها غیرفوتبالی‌ها برای فوتبال می‌گیرند.

چهار – کادر فنی استقلال

دیگر این روز‌ها هر کسی که سررشته‌ای از فوتبال داشته باشد می‌فهمد که اگر تیمی دو روز قبل از مسابقه تمرین مناسبی نداشته باشد چه به حال و روزش می‌آید. حال آنکه آن تیم تمام فصل را در چمن مصنوعی بازی کرده باشد و فقط برای قرارگیری در مقابل تیم مقابل یک یا دو جلسه تمرینی بر روی چمن مصنوعی برگزار کرده باشد. اولین کسی که باید در مقابل اینکه بازی به تعویق بیفتد مقاومت می‌کرد باید کادر فنی استقلال باشد چون با آن شرایطی که برای آن‌ها فراهم شد و اتفاقات بعد از آن سبب شد تا حتی برگزاری یک جلسه تمرینی در زمین چمن برای آن‌ها میسر نشود. شاید قلعه‌نوعی فکر این را نمی‌کرد که تیمش دو روز تمرین نکند و بیشتر به فکر یک روز استراحت بیشتر بود یا شاید خود را از پیش برنده می‌دانست.

پنج – هواداران و بازیکنان داماش

پس از اینکه فتح‌الله‌زاده قافیه را در جنگ روانی به عابدینی باخت، فکرش را نمی‌کرد که تاثیر آن را در روز بازی بر روی افکار عمومی ببیند. خیلی از طرفداران داماش پس از این‌که دیدند در حق تیم‌شان در نحوه تصمیم‌گیری درباره روز بازی اجحاف شده هر طوری بود و با تمام توان خود به تشویق تیم‌شان پرداختند و خود را به ورزشگاه رساندند. شاید اینکه شما مظلوم واقع شوید شما را بیشتر از گذشته جری می‌کند! پر کردن ورزشگاه عضدی آن هم در یک روز وسط هفته فقط از رشتی‌ها برمی‌آید. هواداران داماش برای تیمشان سنگ‌تمام گذاشتند تا تیم مظلوم‌شان به حق خود برسد. این تعداد تماشاگر آن هم با یک تشویق مداوم در طول 90 دقیقه بازی فقط از چنین تماشاگرانی برمی‌آید. بازیکنان داماش نبز به تحریک هواداران تمام توان خود را به کار بستند تا یک بازی خوب را نمایش دهند و بالاخره در دقایق پایانی به نتیجه دلخواه خود رسیدند.

دو تیم استقلال و فولاد در هفته ی شانزدهم رقابت ها در آزادی به مصاف هم می روند. استقلال برای حفظ صدرنشینی به میدان می رود و فولادی ها هم برای حفظ روند خوبشان پای به میدان می گذارند.
استقلالی‌ها با بردن فولاد می‌توانند قهرمانی نیم‌فصل را قطعی کنند و فولاد نیز در صورت پیروزی تا رتبه سوم صعود خواهد کرد

چهارشنبه 8 آذر 91 - هفته شانزدهم لیگ دوازدهم - جام خلیج فارس
ساعت 17:30

تماشاگر: حدود شش هزار نفر
داور: محسن قهرمانی، کمک‌ها: رسول فروغی و مصطفی فراهانی، داور چهارم: محمدحسین اسدی،ناظر: حیدر شکور

ترکیب فولاد:
ارشاد یوسفی- عبدالله کرمی- ایوب کلانتری- اسماعیل شریفات(ساسان انصاری 90)- لوسیانو- ارش افشین- بختیار رحمانی- مهرداد جماعتی- ایوب والی- مهدی نوری- امید خالدی
سرمربی:  حسین فرکی

ترکیب استقلال:
مهدی رحمتی- پژمان منتظری- امیرحسین صادقی- علی حمودی- میثم حسینی - جواد نکونام- خسرو حیدری- لوید ساموئل- - میثم بائو (امین منوچهری 45)- سیاوش اکبرپور(میداوودی 85) - آرش برهانی- 
سرمربی: امیر قلعه نویی

شرح بازی: 
نیمه اول: 
نیمه ی اول در حالی آغاز گردیده است که دو تیم در حال محک زدن یکدیگرند و در ده دقیقه ی ابتدایی موقعیت خاصی به وجود نیامده است. 
در استقلال میلاد میداوودی پس از بازی خوبی که درد دیدار قبل انجام داد دوباره نیمکت نشین شده است و قلعه نویی به زوج برهانی- اکبرپور اعتماد کرده است. 

در دقیقه ی چهاردهم در اولین موقعیت دیدار ارش افشین پاسی که از روی سماجت رحمانی به وی رسیده بود از دست داد. 
بعد از دقایق ابتدایی استقلالی ها میدان را در دست گرفتند و بازیکنان فولاد سعی در استفاده از ضد حملات دارند.

در یک سوم ابتدایی نیمه ی اول بیشتر بازیکنان زیر توپ می زنند و بازی بی هدفی انجام می دهند. بازی ای کسل ککنده و خواب آور مطابق اکثر بازی های لیگ.
در دقیقه سی و هفتم حرکت خوب عرضی آرش افشین دفاع استقلال را به هم ریخت و پاس وی به شریفات رسید که ضربه ی این بازیکن ریزنقش به تیرک دروازه ی رحمتی برخورد کرد و به زمین بازگشت
در دقیقه 44 ام قهرمانی برخورد خشنی را با قلعه نویی داشت و بسیار سفت و سخت او را تهدید به اخراج کرد.

نیمه دوم:
. در ابتدای نیمه ی دوم قلعه نویی منوچهری را به میدان فرستاد تا بتواند از روی توپ های هوایی به نتیجه برسد

در همان دقایق اولیه ارش افشین در موقعیت تک به تک با رحمتی قرار گرفت که سوپر واکنش رحمتی باعث شد تا باز هم دروازه اش بسته نگه داشته شود
نکته ی جالب با گذشت بیش از پنجاه دقیقه از زمان بازی استقلالی ها هنوز نتوانستد موقعیت خطرناکی را به وجود بیاورند.

کمبود یک هافبک خلاق به شدت در این تیم احساس می شود
در دقیقه ی 58 ام پاس نکونام به برهانی او را در موقعیت فوق العاده قرار داد و ضربه ی برهانی به تیرک دروازه برخورد کرد. طی یک رفت و برگشت توپ به نکونام رسید که ضربه ی وی را فولادی ها از روی خط دروازه برگرداندند.

بازی ارش افشین بسیار چشم نواز است. بازی وی شباهت های زیادی به کریستین تیو  بارسا و هم چنین جوانی های کریس رونالدو دارد

شرح گل ها:
دقیقه ی 61: کرنر بختیار رحمانی را عبدالله کرمی با یک ضربه ی زیبا به گل تبدیل کرد. 

دقیقه 63: در اولین حمله ای که استقلالی ها بعد از گل فولاد انجام دادند جماعتی روی حمودی خطا کرد که داور یک پنالتی را برای استقلالی ها گرفت. این پنالتی را نکونام به گل تبدیل کرد تا اولین گلش را برای استقلال بزند.

در نیمه ی دوم بازی بسیار سریعتر دنبال می شود و موقعیت های گل بیشتری روی دروازه ها اتفاق می افتد.
دقیقه 73: ارش افشین روی یک حرکت انفرادی فوق العاده گل دوم را به ثمر رساند. این ارش فوق العادست!

دقیقه 75: مانند دفعه ی پیش استقلالی ها دو دقیقه بعد از گل فولاد به گل رسیدند. برهانی روی یک شوت برگکمپی از پشت محوطه بازی را به تساوی کشاند. 

دقیقه 88: روی اشتباه دفاع استقلال و هم چنین اشتباه عجیب میداوودی مهرداد جماعتی که پنالتی ای را به استقلال هدیه کرده بود گل سوم را از روی یک شوت سنگین به ثمر رساند

بهترین بازیکن: آرش افشین از فولاد یکی از دلیل های اصلی پیروزی بود. به نظر فرانسوی ها در انتخاب وی اشتباهی نکرده اند. در استقلال هم نکونام علاوه بر اولین گلی که به ثمر رساند بازی قابل قبولی را به نمایش گذاشت.

اتفاق ویژه: در استقلال اکبرپور آنقدر بد بود که اعصاب هواداران را به بازی گرفته بود. اما جایگزین وی در بدو ورود در یک اشتباه سهمگین باعث شکست استقلال شد

استقلال بعد از کسب 4 برد متوالی، بالاخره مقابل جوان‌های فولاد تسلیم شد و حالا امیر قلعه‌نویی می‌گوید پیش‌بینی این اتفاق را می‌کرده است. سرمربی استقلال از نقطه ضعفی می‌گوید که پیش از بازی آن را به شاگردانش گوشزد کرده اما از همان نقطه دو بار تسلیم شده است.

سرمربی آبی‌ها که معتقد است تیمش نیاز مبرمی به جذب 5-6 بازیکن جدید دارد بعد از سومین شکست فصلش گفت: اگر قانون اجازه می‌داد باید 6 نفر را تعویض می‌کردم!امیر قلعه‌نویی پس از شکست 3 بر 2 تیمش برابر فولاد در نشست خبری حاضر شد و گفت: ابتدا می‌خواهم به فولاد به خاطر بازی زیبایش تبریک بگویم و پس از آن باید به این نکته اشاره کنم که پیش از بازی پیش‌بینی می‌کردم که اگر خط هافبک و حمله فولاد را از کار نیاندازیم به مشکل برمی‌خوریم و دیدید که همین اتفاق رخ داد. ما به بازی مسلط بودیم اما در دو نوبت بر خلاف جریان بازی گل خوردیم و هرچند توانستیم خیلی زود به بازی برگردیم و در نهایت بازی را واگذار کردیم.

وی ادامه داد: من برای اولین بار در عمر مربی‌گری‌ام به حرف هواداران گوش کردم و به خاطر شعارهای آن‌ها یک بازیکنم را تعویض کردم. به هر حال هر تیمی که با غیرت و معرفت بازی کند پیروز می‌شود. ما باید در نیم‌فصل حداقل 5 یا 6 بازیکن جدید بگیریم وگرنه در نیم‌فصل دوم به مشکل می‌خوریم. چند هفته است که برنامه این کار را به باشگاه داده‌ام و مطمئنا آقای فتح‌الله‌زاده به فکر تغییرات است. ما در نیم‌فصل دوم باید در سه جام شرکت کنیم و باید برای این کار قدرت کافی داشته باشیم.

وی در ادامه و در پاسخ به این سوال که آیا فکر نمی‌کند جناح راست تیمش که روی دو گل خورده مقصر بود متزلزل نشان داده است، گفت: در جلسه آنالیز قبل از بازی گفته بودم که وقتی در حالت حمله هستیم آرش افشین از فضای خالی پشت سر حمودی استفاده می‌کند و این مسئله برای ما مشکل‌ساز می‌شود.

در صحنه گل دوم هم پژمان منتظری و حمودی به یکدیگر برخورد کردند که باعث شد توپ به مهاجم حریف برسد وگرنه سمت راست ما نقطه قوت‌مان و از همان سمت هم موفق شدیم پنالتی بگیریم. امروز به جز سه یا چهار نفر سایر بازیکنان ما خوب نبودند. من حتی می‌توانم بگویم با اینکه رحمتی امروز سه گل خورد باز هم روز خوبش بود. در مجموع فولاد لیاقت این پیروزی را داشت که به آن‌ها تبریک می‌گویم.

در ادامه یکی از خبرنگاران خطاب به قلعه‌نویی گفت: من هیچ گاه پس از باخت استقلال تبریک نمی‌گویم چون استقلال را خیلی دوست دارم اما این بار می‌خواهم به شما تبریک بگویم چون به عقیده من استقلال امروز خیلی خوب بازی کرد و فقط روی دو اشتباه فردی گل خورد.

قلعه‌نویی در پاسخ گفت: من قبول دارم که امروز خوب بودیم اما استقلالی که می‌خواهد به لیگ قهرمانان آسیا فکر کند، باید خیلی باکیفیت‌تر از این باشد. من مثل مربیانی نیستم که بعد از برد نقاط ضعف تیمم را فراموش کنم. من پس از پیروزی برابر پیکان هم گفتم که تیمم در به دست آوردن موقعیت‌های گل ضعف‌هایی دارد. ما امروز باید 6 تعویض می‌کردیم اما نیمکت‌مان شرایط مناسبی برای تعویض نداشت.

وی در ادامه گفت: از دست برخی دوستان دلخورم. آن‌هایی که آنقدر به بیک‌زاده فشار آوردند که او از شرایط عادی بازی هم دور شد و کار به جایی رسید که وقتی توپ را از دست می‌داد تا چند دقیقه مات و مبهوت می‌ماند. بیک‌زاده جزو پرافتخارترین بازیکنان لیگ برتر است اما حالا با کوچک‌ترین حرکتی مصدوم می‌شود و تمرکزش را از دست داده است.

من برخی از طرفداران تیم را مقصر این مسئله می‌دانم. امروز هم به نظر آن‌ها احترام گذاشتم و میداودی را به زمین فرستادم. البته نمی‌خواهم بگویم که او خوب نبوده است اما به بازیکنی مثل میلاد باید حداقل 45 دقیقه وقت داد. از هواداران می‌خواهم که اجازه دهند کارمان را انجام دهیم و سرمایه‌هایمان را به این روز نیاندازیم. آن‌ها مطمئن باشند که در نیم فصل دوم وضعیت بهتری خواهیم داشت.

سرمربی آبی‌پوشان در ادامه و در پاسخ به این سوال که در نیم‌فصل چه بازیکنانی را به تیمش اضافه می‌کند و از بین دو بازیکن کروات و مصری کدام یک را مد نظر دارد خطاب به خبرنگاری که این سوال را پرسیده بود گفت: مثل اینکه شما اطلاعات خیلی خوبی از تیم ما دارید! بهتر است اول دعا کنید که پول به باشگاه بیاید تا بتوانیم بازیکن بگیریم.

دیگر کروات یا مصری بودنش خیلی مهم نیست. من اعتقاد دارم که باید جناح چپ تیم را تقویت کنیم و بر خلاف آنچه برخی می‌گویند باید خط هافبک‌مان را قدرتمند کنیم. ما اکنون مجبور هستیم اکبرپور را یک خط عقب‌تر بیاوریم در حالی که اگر او در خط حمله باشد کارایی بیشتری دارد.

در ادامه خبرنگاری از قلعه‌نویی پرسید که آیا فکر نمی‌کند ساموئل امروز روز خوبی نداشته است؟ او در پاسخ گفت: امروز در مجموع 5 یا 6 بازیکن ما خوب نبودند و این مسئله فقط درباره ساموئل صدق نمی‌کند.

خط هافبک ما امروز بسیار ضعیف عمل کرد و نتوانست جلوی جوان‌های خوب فولاد آن طور که باید کار کند. فولاد یک باشگاه است و من به همین دلیل به این تیم، بازیکنانش و هوادارانش تبریک می‌گویم.

همان طور که گفتم امروز باید حداقل 6 تعویض انجام می‌دادیم و شاید لازم بود که برای این کار از سازمان لیگ اجازه می‌گرفتیم!

سید محمد خاتمی در دیدار با اصلاح طلبان پس از استماع سخنان حضار، ضمن اشاره به قیام امام حسین و فلسفه عاشورا، به مسائل جاری و بین المللی پرداخت در مورد انتخابات پیش رو اظهار نظر کرد.

متن کامل سخنان سید محمد خاتمی را می توانید در ادامه بخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی خوش آمدید. از دیدار شما خوشحالیم. مطالب خوبی گفته شد و نکته های خیلی خوبی بود و ان شاء الله بتوان اینها را بسط داد و در جامعه هم روشن گری گرد.

ما در ماه محرم هستسم، محرم ماه خیلی مهمی است. نکته های خیلی قشنگی گفته شد راجع به محرم. ما داریم که ابا عبدالله "قتیل العبرات"(شهید اشک ها)است، شهیدی که اشک ها نثار او می شود.شور مذهبی خیلی مهم است حماسه را زنده نگاه داشته است. همین اشک ها ، عزاداری ها همین شورها و هیجان ها ، مرثیه سرایی ها، شعرها، کارهای هنری فرهنگی و اجتماعی و روضه ها همه اینها بسیار مهم بوده و واقعا نام و یاد ابا عبدالله را زنده نگاه داشته منتهی زنده نگاه داشتن ابا عبدالله برای این است که راه امام حسین علیه السلام زنده نگاه داشته شود اگر خدای نکرده فقط اسم و نام باشد و لی آن راه و محتوا فراموش شود و حتی پوشیده بشود چه بسا ما امام حسین را مطرح می کنیم ولی آن را مصرف می کنیم در مسیرهایی که درست خلاف جهت مسیر قیام ابا عبدالله است این جفای به ابا عبدالله است نه خدمت به ابا عبدالله.

امام حسین قدرت طلب نبود، برای منافسه در سلطان و به دست آوردن قدرت ظاهری قیام نکرد و نیز حرکت او سرکشانه و آشوبگرانه نبود (لا اشراً و لا بطراً) بلکه آمده بود برای طلب اصلاح در امت جدش، انحرافاتی را دیده بود که می بایست با آن مبارزه کند، حداقل این است که حقیقت را برای تاریخ روشن کرد.
تعریفی که از امر به معروف و نهی از منکر دارد یعنی مبارزه با ظلم مجسمی که وجود دارد.
شما می دانید که حضرت در زمان معاویه اقدامی نکرد گرچه نامه های تندی خطاب به معاویه داشت ولی او عهد امام حسن را نشکست.

امام مجتبی علیه السلام هنگامی که مردم از دور او پراکنده شدند صلح کردند، منتهی قرارداد بسیار محکمی بسته شد که البته معاویه همه آن را زیر پا گذاشت.
آخرین نکته قرارداد آن بود که معاویه بعد از مرگش تکلیف را به مردم بسپارد و نیایید کسی را معین کند و درباره حکومت اسلامی مردم تصمیم بگیرند و کارشان را انجام دهند.
همه اینها نقض شد آخری آن خلافت یزید بود او هم روی کار آمد خواست بیعت بگیرد که امام حسین ایستاد و چه ایستادنی.

انحراف بزرگی که ایجاد شده بود هم از نظر شخصیتی که حاکم بر امت اسلامی بود و هم بدعت بسیار بزرگی که از زمان امویان (معاویه) حکومت موروثی شد و در دوران بنی عباس هم این مسأله ادامه یافت و امام حسین در مقابل همه این انحرافات از جمله این امر ایستاد و اصلاح گری امام حسین هم شورش گری نبود، روشن گری و بیدارگری بود.

مخاطب آن تاریخ بود تا معلوم شود که دو اسلام وجود دارد یک اسلامی که عبودیت خدا را محور کار قرار داده و در مقابلش سر گرانی و سر فرازی انسان در مقابل هر چه جز خداست خدایی که انسان را آزاد آفریده و آزاده خواسته است این انسان نباید مورد ستم قرار گیرد.

اسلامی که به مردم حرمت می گذارد حق مردم را می شناسد عدالت را برای مردم می خواهد حاکمان زورگو را نمی خواهد این اسلام در مقابل اسلامی است که پوششی می شود برای روی کار آمدن قدرت ها و جبارانی که هر گونه کاری که می خواهند می کنند و به هیچ کس پاسخگو نیستند.

اشکی که مردم ریختند عزاداری هایی که کردند به خصوص دوران هایی که خفقان سخت بود سبب شد عاشورا و امام حسین علیه السلام در ذهن ها زنده بماند و از طریق عاشورا به محتواها پی ببریم و تکلیف خودمان را در هر زمانی بدانیم از جمله اینکه کجا دارد ظلم می شود، کجا دارد حق انسان نابود می شود. شیعه و پیرو ابا عبدالله بودن ایستادن در مقابل ظلم و حق کشی و اجحاف به انسان است و این که پیرو امام در دفاع از حقوق انسانها و نیز ارزشهای والای معنوی و اخلاقی و انسانی برخیزد.

امیدوارم همه ما بتوانیم از محرم و عاشورا درس بگیریم و واقعا پیرو ابا عبدالله باشیم.
در همین جا عرض بکنم در طول تاریخ ظلم و ستم فراوان بوده هم حکومت های جباری که هیچ حرمتی به انسان ها نگذاشته اندچه حکومت های عرفی و چه حکومت های دینی و این دومی بدتر از اولی است که قلدری در صحنه بیاید و بگوید می خواهد حکومت کند هیچ توجیه دینی نمی کند اما اگر ظلم و اجحاف توجیه دینی شد چنان که در تاریخ اسلام توجیهات فلسفی و دینی برای حکومت های جبار کردند، این خطرناک تر است.

انقلاب ما گفت نمونه ای که در تاریخ داریم عدل علی است و آن را می خواهیم پیاده کنیم یعنی در طول تاریخ اسلام بعد از پیامبر که واقعا می توانیم به عنوان الگو اشاره کنیم. البته وضع حکومت و جامعه در زمان خلفای راشدین قابل قیاس با وضع اسف بار دوران اموی و عباسی نیست، ولی آنچه در تاریخ جلوه تابناک دارد، حکومت امام علی علبه السلام است. ما با عدل علی آمدیم و انقلاب کردیم با اسلامی که به انسان احترام می گذارد و قدرت را مردمی و پاسخگو در برابر مردم می داند.

پیامبران نیامدند به زور مردم را به قسط وا دارند بلکه آمده اند تا رشد بدهند مردم را تا مردم خودشان به قسط برخیزند. این خیلی مسأله مهمی است. اگر مردم آگاهی نداشته باشند ممکن است حکومت عادل روی کار بیاید ولی دوام ندارد یا انحراف پیدا می کند و چون پایگاه مردمی ندارد اگر هم بیاید از بین خواهد رفت. ما باید این مسأله را روشن کنیم که آیا اصلاحات یعنی فقط در حکومت بودن؟ یا با مردم بودن؟ اصلاً حکومت برای حکومتگران؛ ولی باید حق و حرمت و جایگاه و معیشت مردم پاس داشته شود.

گرچه همواره باید از حکومتی که نماینده مردم باشد و از رأی آزاد مردم برآمده باشد دفاع کرد، ولی مسأله این نیست که بگوییم ما حتما باید در حکومت باشیم. باید مردم را رشد داد. اصلاح گری رشد دادن مردم است. روشنفکری هم به معنی واقع اش توجه به مردم است.

به هر حال ظلم در طول تاریخ بوده است و بسیاری از حکومت های جبار وجود داشته اند، ولی امروز ظلم در عرصه بین المللی بسیار سنگین است.
نمونه کار همان است که الان دارد در غزه می گذرد.

این مردم مظلوم که در بیش از نیم قرن آواره شده اند، در تنگنا قرار گرفته و سرزمینشان را گرفته اند و دائما سرکوب می شوند و اخیراً این سرکوب خونین و وجشیانه در غزه که واقعا دل آدمی را خون می کند، زنان و کودکانی که به وحشیانه ترین وضعی قتل عام می شوند و این ها نشانه بد اخلاقی و بی رحمی است که در عرصه بین المللی وجود دارد.همان هایی که به خاطر شکستن پای آهو در فلان نقطه جهان موضع گیری می کنند اینجا مردم این طوری دارند کشته می شوند ولی عکس العملی نشان نمی دهند یا امور را به تعارف برگزار می کنند.گرچه اسرائیل نشان داده که به قراردادهای بین المملی تعهدی ندارد و بزرگترین نقض کننده هم همین امر است ولی چرا مجامع مسؤول در برابر این ستم نمی ایستند؟ !البته ملت های اغلب کشورها بیدارند ولی کجاست موضع گیری دولت ها؟ بخصوص دولت های اسلامی و عربی. کجا هستند؟ تا کی همه مان تو سری خور باشیم و این همه تحقیر و توهین نسبت به همین دولت ها و ملت ها بشود و یک ملت زیر پنجه ها و چکمه های ر‍ژیم سفاک گرفتار باشد و ما حتی سر و صدای درستی هم نمی بینیم. دولت ها بیایید به ملت ها توجه کنند کنار ملت ها قرار بگیرند. دولت ها این امکانات را از ملت ها گرفته اند و باید در مقابل این مسائل بیاستند.

اما در مورد خودمان!

الان وضعی که ما بخصوص از نظر اقتصادی داریم وضع سختی است و بالاخص از نظر وضعیت معیشت مردم عادی خیلی دشوار است نمی خواهم بحث کنم که چقدر به خاطر اشکالات مدیریتی است و چقدر تحمیل شده از بیرون است اما اجمالا این را می گویم که تحریم ها و فشارهای بین المللی یکی از عوامل اصلی است که البته اگر مدیریت سنجیده ای بود می شد آثار بد آن را کم کرد.

آنچه این جا عرض می کنم این است که غربی ها و دیگران چه فکر می کنند آنهایی که دم از انسان می زنند! امروز بزرگترین فشار را مردم ما دارند متحمل می شوند. چه تحریم هوشمندی؟ این تحریم برای فشار آوردن روی مردم است حقوق بشر و انسان چه شده؟ من به این روش ها اعتراض می کنم.

البته می توان روش های مناسب تری برای تعامل با دنیا داشت ولی نمی توان در برابر این تحریم که سخت مردم را تحت فشار قرار داده است ساکت بود. امروز باید دفاع از مردمی کرد که این طور دست و پا می زنند در این مشکل ها و نیازهای حیاتیشان. هم کالاهای اساسی و هم دارو و درمان امروز مشکل پیدا کرده است. این چه تحریمی است؟ مطمئناً ملت ما اینها را به حساب خواهد آورد و بخش هایی از آن را هم علیه خود می داند. به هر حال وضع کنونی کشور ناگوار است و همه موظفیم که برای اصلاح این وضع تلاش کنیم. ولی چه کنیم که یک جریان و تفکری می گوید من نظامم و هر کس مستحیل و هضم در من نشود خارج از نظام است!

مگر فلان آقای نظامی یا امنیتی حق دارد درون و بیرون نظام را تعریف کند؟ ! اینها یعنی چه؟ نظام همین مردم هستند و اگر اعتراض و انتقادی هست به خاطر نظام است که مبادا از معیارها و ارزشهای اصلی اش دور شود. ما چهره نظام را زیبا می خواهیم.ما نظامی می خواهیم که به معیشت مردم برسد، حرمت مردم را نگه دارد. مائیم که از حقیقت نظام دفاع می کنیم. اما در مورد انتخابات و اصلاح طلبان مثل این که مشکل فقط این است که چه کسی کاندیدا بشود؟ نخیر، آیا اصلا شما را راه می دهند؟

یکی از مسائل مهم این است که احساس نکنند دل ما برای قدرت لک زده است والله قدرت باشد برای هر کس که می خواهد بیاید کار بکند ما می خواهیم زندگی کنیم، حرف بزنیم امنیت داشته باشیم. باید همه قانون اساسی اجراء بشود. قانون اساسی هم ولایت فقیه دارد و هم حقوق مردم ، هم منبعث بودن حکومت از رای مردم و هم مسؤول بودن حکومت در برابر مردم و هم قدرت مردم در جابه جاکردن حکومت بدون توسل به زور. همه اینها در قانون اساسی است و همه آنها باید اجرا شود.

البته این به هیچ وجه به این معنا نیست که قانون اساسی عیب ندارد قانون اساسی هم امر بشری است اما ملاک و معیار همه ما در عمل باید قانون اساسی باشد. اصلاح طلبی چه میگوید؟ می گوید هر کس پایبند به قانون اساسی است هر عقیده ای می خواهد داشته باشد و می گوید من در چارچوب قانون اساسی عمل میکنم شهروند جمهوری اسلامی است و از همه حقوق آن برخوردار است. مردم و اصلاح طلبان باید توجه کنند که مسأله ما این نیست که حتما به قدرت برسیم.

و بحث دیگر انسجام بین نیروها و از جمله در امر انتخابات آنچه مهم است اجماع و همبستگی همه نیروها در این مورد است. پراکنده گویی و پراکنده کاری به زیان همه است.باید دید آیا زمینه برای حضور اصلاح طلبان فراهم است؟ راه برای افرادی که از کل جریان اصلاح طلبی و کل جامعه به صورتی نمایندگی کنند باز است؟ آنچه برای ما مهم است این است که ما داخل نظامیم هیچ کس حق ندارد بگوید چه کسی داخل نظام است و چه کسی خارج نظام.

سلب تابعیت یک فرد خلاف قانون است آن وقت چطور حکم صادر می کنند که کسانی خارج از نظام هستند. آن هم از سوی چه کسانی؟ کسانی که نباید در عرصه سیاسی فعال باشند! این فضا باید عوض شود. نگرانی ما خروج از معیارهایی است که در نظام و انقلابمان یافتیم و هشدار می دهیم که که انحراف از آن ها پیدا نشود یا اگر شده است اصلاح شود.
ما ولی مردم نیستیم، این مردم هستند که باید توجیه شوند که بیایند پای صندوق. آیا ما این توجیه را کرده ایم؟ آیا واقعا این طوری هست؟ آیا کاندیدای اصلاح طلبان می تواند در این فضا همه حرف هایش را بزند یا اگر بزند به انواع اتهامات متهم می شود؟ البته که معتقدم راه خوب و درست این است که با تغییر رویکردها و حفظ نظام وضعیتی پیش بیاید که عقل و تدبیری بیاید که مشکلات مملکت را رفع کند و هم دیدگاه جهانی را نسبت به ایران عوض کند و هم اینکه بتواند در جامعه مدیریت درست بکند.

دوستی گفت اصلاحات دچار رهبانیت است و فقط هنگام انتخابات خود را نشان می دهد، این حرف درخور توجه است، ولی آن طرف قضیه هم این که نباید طوری رفتار کنیم که موجب استحاله اصلاحات شود.

اصول را نباید فدای مصلحت اندیشی های موسمی کرد.آمدن در صحنه نباید به معنی استحاله و دست برداشتن از اصولی که اصلاحات دارد باشد و نباید دهن کجی به مردم یا بخش های قابل توجه از مردم بشود. باید با مردم ارتباط برقرار کرد و نسبت به دردها و مشکلاتشان همدلی کرد. گرچه اصلاحات شعار اقتصادی نداد اما اصلاح طلبان در طول تاریخ بعد از انقلاب بهترین خدمت را در عرصه اقتصادی داشته اند. اتفاقا کار اقتصادی اصلاحات بیش از کارهای دیگر آن قابل عرضه است. اما شعار آن را کمتر دادیم.

نباید دست از شعارهایمان برداریم، باید به مردم بگوییم جامعه مدنی ، آزادی حرمت مردم و حقوق انسان، اینهاست که معیشت مردم را هم درست می کند. آن شعارهاست که عسلویه را ایجاد می کند. آن شعارهاست که شما را در دنیا به نحوی مطرح می کند که بدون اینکه اصولتان را از دست بدهید فشارها از شما کم شود و نیز می توانید از امکانات جهان برای پیشرفتتان بهره بگیرید.

در دوران ما دهها میلیارد دلار سرمایه و تکنولوژی خارجی جذب شد و با درآمدی کمتر از یک سوم درآمد نفتی این دولت در صنعت و کشاورزی و خدمات رشد قابل توجهی داشتیم.
در سال 83 گندم ما خودکفا شد الان چندین میلیون تن باید گندم وارد بکنند یعنی نان مردم هم وابسته به واردات شده است واردات هم تحریم جلویش گرفته از آن طرف هم به درآمد نفت که منبع در آمد ما بوده لطمه خورده است بله فشار روی مردم میاید البته ما به خارجی ها اعتراض می کنیم که چرا شما چنین می کنید که فشار آن روی مردم بیاید.

من درباره انتخابات آینده فعلاً نظری نمی دهم، آن را به اجماع اهل حل و عقد و جریان اصلاح طلبی واگذار می کنم، ولی باز هم بر این نکته تأکید می کنم که گرچه ما اهل تحریم نیستیم، ولی عدم شرکت و نداشتن کاندیدا به هیچ وجه به معنی خروج از نظام نیست. نباید تحت تأثیر جنگ روانی قرار بگیریم.

هفته هفتم لیگ برتر- دیدار معوقه- پنجشنبه 2 آذر 1391

استقلال- پیکان

ورزشگاه آزادی تهران

تماشاگر: حدود 20 هزار نفر

داور: سعید بخشی زاده با کمک های رضا سخندان و محمدرضا ابوالفضلی. داورچهارم: جمشید محمدی

گل: دقیقه 59 سیاوش اکبرپور و دقیقه 89 میلاد میداوودی برای استقلال

کارت زرد: خسرو حیدری از استقلال

استقلال: سیدمهدی رحمتی، پژمان منتظری، امیر حسین صادقی، علی حمودی، هاشم بیک زاده (25 سیدمیثم حسینی)، خسرو حیدری، جی لوید ساموئل، میثم بائو، میلاد میداوودی، سیاوش اکبرپور، امین مننوچهری. سرمربی: امیر قلعه نویی

پیکان: ریکاردو کاروالیو، جلال کاملی مفرد، سیدعلی میرشفیعیان، مسعود میکائیلی، بهرام دباغ، رضا معقولِی، حمیدرضا دیوسالار، محمدرضا طهماسبی، سجاد فیض الهی (83 علی سالارخانی)، بابا محمدی (57 میلاد ابطحی)، سید احمد مهدی زاده (64 ژوسلی فریرا)سرمربی: عبدالله ویسی

شرح بازی:
استقلال بعد از کسب سه امتیاز شیرین در فولاد شهر، درحالی به مصاف پیکان آمد که چند تغییر اجباری در ترکیب خود داشت.

جواد نکونام که در بازی گذشته اخراج شده بود به همراه آرش برهانی سه اخطاره، از حضور در این بازی محروم بودند و در غیاب این دو نفر، خط میانی استقلال با جی لوید ساموئل، خسرو حیدری در راست و سیاوش اکبرپور در چپ آرایش شده بود.

میثم بائو نیز جلوتر از ساموئل نزدیک ترین هافبک به دو مهاجم استقلال یعنی امین منوچهری و میلاد میداوودی بود. در خط دفاعی نیز قلعه نویی از همان ترکیب آشنا بهره می برد اما مصدومیت زودهنگام بیک زاده، موجب شد میثم حسینی در اکثر دقایق این بازی، مدافع چپ استقلال باشد.

بعد از دو حمله از دو تیم در دقایق ابتدایی که از شوت های راه دور به دست آمد، استقلال به تدریج بر جریان بازی مسلط شد و مثل اکثر بازی های این فصل، برنامه های هجومی آبی ها تلفیقی بود از نفوذهای حمودی و خسرو حیدری از راست و توپ های بلند به مرکز دفاع حریف.

اتفاقاً خط دفاعی پیکان در فاصله دقایق 10 تا 30 روی توپ های بلند آسیب پذیر نشان می داد ولی ضربه های منوچهری، اکبرپور و بائو دقت لازم را برای تبدیل شدن به یک گل نداشت. در ادامه نیمه اول، بازی تا حدودی متعادل شد و توپ بیشتر در یک سوم میانی ضربه خورد 

در نیمه دوم بالاخره استقلال از ارسال هایی که از راست تدارک می دید، نتیجه گرفت با این تفاوت که ارسال کننده نه خسرو حیدری بود و نه علی حمودی، بلکه امیرحسین صادقی پیشتاخته با پای غیرتخصصی اکبرپور را در موقعیت گل قرار داد بعد از این گل و با ورود ژوسلی فریرا، پیکان برای دقایقی جلو آمد

ولی حرکات آن ها هیچ گاه منجر به خلق یک موقعیت جدی گل نشد در یک ربع پایانی بازی، استقلال سعی در میدانداری و حفظ توپ داشت تا از اندوخته خود محافظت کند.

دقایق حساس:
دقیقه 2: شوت از راه دوری که به سوی دروازه استقلال شلیک شده بود در دو مرحله توسط رحمتی و مدافعان استقلال دفع شد

دقیقه 4: ضربه ایستگاهی میداوودی با نوک انگشتان کاروالیو به کرنر تبدیل شد

دقیقه 14: سانتر عالی هاشم بیک زاده در موقعیتی مناسب به امین منوچهری رسید. منوچهری با یک کنترل سینه، در موقعیتی تک به تک قرار گرفت اما ضربه روی پای او از کنار دروازه به اوت رفت.

دقیقه 16: ضربه سر اکبرپور روی سانتر میداوودی از کنار دروازه کاروالیو به بیرون رفت

دقیقه 21: باز هم حمودی با همکاری خسرو حیدری از راست نفوذ کرد و سانتر خوبی روی دروازه پیکان فرستاد ولی ضربه سر میثم بائو در چارچوب نبود

دقیقه 56: ارسال خسرو حیدری با دخالت امین منوچهری به کرنر تبدیل شد. کرنر ارسالی هم که کوتاه زده شده بود، در نهایت با ضربه ناقص اکبرپور همراه شد که توپ به کاروالیو رسید

شرح گل ها: 
استقلال 1-0: استقلالی ها که روی ضربه کرنر جلو آمده بودند، در یک توپ برگشتی از کرنر صاحب موقعیت شدند. امیرحسین صادقی که جلو کشیده بود با پای راست، ارسال کم نقصی روی دروازه پیکان داشت که این توپ با ضربه سر اکبرپور به گل تبدیل شد

 
استقلال 2-0: پاس پشت دفاع عالی ساموئل به میثم بائو رسید، شوت بائو بعد از برخورد به تیر افقی  وعمودی دروازه به زمین بازگشت و میلاد میداوودی با یک ضربه آکروباتیک از داخل هجده قدم، دومین گل استقلال را به ثمر رساند

بهترین بازیکن:
در روزی که پژمان منتظری، علی حمودی و خسرو حیدری نمایش خوبی داشتند، جی لوید ساموئل عملکردی بی نقص داشت. او کمترین پاس اشتباه را در میانه زمین داشت و یک هافبک دفاعی ایده آل برای آبی ها بود

اتفاق ویژه:
با شکست پیکان مقابل استقلال، ویسی برای اولین بار مقابل امیر قلعه نویی شکست خورد و رکورد شکست ناپذیری قلعه نویی با استقلال مقابل پیکان همچنان باقی ماند.

 
بعد از حرف های تند قلعه نویی علیه رئیس سازمان صدا و سیما، پیش از شروع بازی، تماشاگران شعارهایی علیه ضرغامی سر دادند که مربی استقلال از آن ها خواست این شعارها را ادامه ندهند

استقلال با بهترین خط دفاع لیگ؛ رحمتی رکوردار کلین شیت!

صدرنشین فعلی لیگ برتر در پایان هفته پانزدهم صاحب بهترین خط دفاعی این فصل است. تیم استقلال در این فصل فقط 7 گل دریافت کرده و بطور متوسط هر 192 دقیقه یک بار دروازه این تیم به روی حریفان گشوده شده است.

مهدی رحمتی که در هر 15 بازی این فصل دروازه بان استقلال بوده است، در 10 بازی دروازه خود را بسته نگه داشته و فقط در دو بازی مقابل تراکتور و سایپا بیش از یک گل دریافت کرده است.

او فصل قبل نیز در 13 بازی دروازه خود را بسته نگه داشت که در این فصل و در همان نیم فصل اول به رکورد خود نزدیک شده است. این تیم در 4 بازی اخیر خود فقط یک گل دریافت کرده است.

مس که صاحب دومین خط دفاع برتر لیگ پس از استقلال است، در 15 بازی این فصل 11 گل خورده است و به نظر می رسد بهترین خط دفاع نیم فصل اول را باید متعلق به استقلال دانست.

پیکان با دریافت 32 گل ضعیف ترین خط دفاع لیگ برتر را دارد. این تیم بطور متوسط در هر نیمه از بازی های این فصل خود یک گل را دریافت کرده است.