سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

کجایی اسطوره عزیز که برای 63 تولدت هم عاشقانه و عارفانه اشک ریختیم.مردی رک بدون دروغ و ریا,شادی روح اون عزیز بر نبی مکرم اسلام و اهل بیتش صلوات

ناصر حجازی در سال 1328 در تهران به دنیا آمد

وی دروازه بان سابق تیم‌های استقلال (تاج) و تیم ملی ایران بوده است که بعد از دوران بازیگری به مربیگری روی آورد.

پدرش متولد تبریز بود و آژانس املاک داشت. وی با 4 خواهر و یک برادر در خانواده‌ای 8 نفری زندگی می‌کرد.

وی دوره دبستان را در دبستان هخامنش و دوره دبیرستان را در دبیرستان‌های سعادت، سینا، سهند و شرق طی کرد.

در سال 1350 وارد مدرسه عالی ترجمه شد و بعد از 6 سال به دلیل مسافرت‌های ورزشی موفق شد لیسانس بگیرد

دسندسن

رشته ورزشی اصلی وی بسکتبال بود و در 16 سالگی در تیم منتخب دبیرستان ابومسلم بازی می‌کرد و حتی برای تیم ملی جوانان بسکتبال ایران هم انتخاب شد.

در آن زمان در زمین‌های خاکی واقع در منطقه دامپزشکی فعلی، جامی به نام جام شهرزاد برگزار می‌کردند که حجازی نیز در تیمی به عنوان مهاجم بازی می‌کرد.

حجازی روزی با دوستانش به تماشای مسابقات فوتبال منطقه 8 می‌رود و در آنجا تیم منتخب مدرسه‌اش بازی داشت که اتفاقا دروازبان تیم آسیب دیده بود.

حسین دستگاه (خبرنگار وقت کیهان ورزشی) که مربی تیم مدرسه بود او را صدا می‌زند و پست دروازبانی را به او می‌سپارد.

دو ماه بعد همراه با تیم کیهان ورزشی که بازیکنانی همچون غلام وفاخواه، مهدی مناجاتی و مجید حلوایی را به خدمت داشت راهی گرگان می‌شود تا برای این تیم بازی کند.

در گرگان در حالی که وی تنها 16 سال داشت تیم آنها نتیجه را 1-0 واگذار کرد.

حجازی در دوران بازیگری در باشگاه‌های نادر، تاج، شهباز و استقلال بازی کرد.

تیم نادر اولین باشگاه حجازی بود که با دریافت 300 تومان با این تیم قرارداد بست. نادر در آن زمان در دسته دوم باشگاه‌های تهران بازی می‌کرد.

ناصر حجازی سپس دروازه بان باشگاه تاج شد. زمانی که تیم ملی از ترکیه بازگشت مرحوم علی دانایی فرد پیشنهاد بازی در تاج را به حجازی داد و از سویی دیگر مرحوم آقا مدد نیز علاقمند بود که حجازی را به راه آهن ببرد.

حجازی در نهایت با دریافت مبلغ 6 هزار تومان با تاج قرارداد امضاء کرد و در ماه نیز 250 تومان حقوق برایش در نظر گرفته شد.

این انتقال برای ناصر حجازی بسیار خوش یمن بود و حجازی در همان سال اول، قهرمانی در مسابقات فوتبال جام باشگاه‌های آسیا و لیگ فوتبال کشور را با تیم تاج سابق جشن گرفت.

ناصر حجازی با تیم تاج سابق در سال‌های 1345 و 1350 قهرمان تهران و در سال 1353 قهرمان لیگ دوم تخت جمشید شد.

حجازی در سال 1356 به شهباز رفت و یک سال و نیم بازی برای این تیم را تجربه کرد و در سال 1358 به استقلال بازگشت.

در این مرحله او 7 سال دیگر در استقلال بود و با این تیم دو بار در سال‌های 1362 و 1364، در حالی که کاپیتان استقلال بود، قهرمان مسابقات فوتبال جام باشگاههای تهران شد.

حجازی زمانی که با تیم ملی به فرانسه رفت (پیش از جام جهانی 1978آرژانتین) با پیشنهاد تیم پاریسن ژرمن فرانسه مواجه شد.

 

نماینده این تیم در اردوی تیم با مهاجرانی درباره انتقال حجازی صحبت کرد، اما حشمت مهاجرانی حجازی را متقاعد کرد که بعد از جام جهانی ممکن است با پیشنهادهای بهتری روبرو شود و به این ترتیب این انتقال صورت نگرفت.

وی بعد از حضور در جام جهانی در سال 1356 از طرف باشگاه منچستر یونایتد پیشنهادی دریافت کرد و یک ماه با این تیم تمرین کرد و 5 بازی نیز در تیم ذخیره‌های منچستر انجام داد.

آنها در اولین بازی در اولدترافورد 5 بر صفر بولتون را شکست دادند و حجازی درخشش چشمگیری در آن بازی داشت. بعد از این دیدار دیوید فکستون سرمربی منچستر حجازی را پسندید.

در یکی دیگر از بازی‌های تدارکاتی حجازی در برابر تیم استوک سیتی برای منچستر یونایتد بازی کرد.

حجازی در 17 سالگی توسط رایکوف به تیم ملی جوانان دعوت شد. در اولین بازی خود برای تیم ملی جوانان در دیداری دوستانه در امجدیه مقابل تیم تاج بازی کرد که بسیاری از بزرگان آن زمان حضور داشتند و آن بازی به تساوی 3 بر 3 رسید.

وی پس از چند بازی دوستانه در آستانه حضور تیم ملی جوانان در رقابت‌های آسیابی بانکوک در یکی از تمرینات از ناحیه کتف مصدوم شد و از سفر به تایلند بازماند.

وی در سن 18 سالگی و پس از اینکه نامش در اسامی دعوت شدگان به تیم ملی نبود به فدراسیون فوتبال رفت و با رایکوف صحبت کرد.

رایکوف اصرار داشت دروازه‌بانی که کتفش شکسته دیگر گلر نمی‌شود، اما اصرار حجازی تاثیر داشت و انتخاب شد.

بعد از دو هفته حضور در اردوی تیم ملی به عنوان دروازه بان اصلی انتخاب و سپس به تورنمنتی در شوروی اعزام شدند.

ناصر حجازی در حالی دروازه‌بان اول تیم ملی فوتبال شد که بزرگانی مثل مهدی کشاورز و مرحوم فرهنگ بادکوبه در تاج قدیم و فرامرز ظلی و عزیز اصلی در تیم‌های دیگر، همچنان در حال قدرت نمایی بودند.

حجازی در سال 1348 و از 19 سالگی دروازه بان اول تیم ملی فوتبال ایران شد و اولین بازی ملی خود را در 22 شهریور 1348 در آنکارا در مقابل پاکستان انجام داد که با نتیجه 4 بر 2 به نفع ایران پایان یافت.

بعد از ملحق شدن به تیم ملی ایران وی توانست با تصاحب جام ملت‌های آسیا در سال 1346 به افتخارات خود بیافزاید.

وی قهرمانی در جام ملت‌های آسیا را دوبار دیگر در سال‌های 1350 و 1354 همراه با تیم ملی ایران تجربه کرد.

ناصر حجازی، آخرین بار سال 1359 و در حالی که تنها 29 سال داشت و در بازی ایرانکویت درون دروازه تیم ملی قرار گرفت.

حجازی تا سال 1359 دروازه بان اول ایران بود اما بعد از آن به خاطر قانون 29 ساله‌ها که حضور در دروازه را برای بازیکنانی که بیش از 29 سال دارند منع می‌کرد، در اوج دوران ورزشی از تیم ملی کنار گذاشته شد.

ناصر حجازی در سال 1365 فوتبال را در 36 سالگی کنار گذاشت.

حجازی به تیم فوتبال محمدان بنگلادش رفت و بعد از مدت کوتاهی سنگربانی، تبدیل به سرمربی موفق این تیم شد.

تحت مربیگری او، محمدان بنگلادش در سال 1367 ، پیروزی بر تیم مقتدر پرسپولیس تهران را تجربه کرد.

حجازی در این سال محمدان بنگلادش را به جمع 8 تیم برتر آسیا رساند.

 ناصر حجازی در سال 1369 و در حالی که 40 ساله بود، به ایران بازگشت.

حجازی مربی بسیاری از تیم‌های فوتبال از قبیل بانک تجارت، شهرداری کرمان، ماشین سازی تبریز، ذوب آهن و سپاهان اصفهان، نساجی مازندران، استقلال تهران، استقلال رشت واستقلال اهواز بوده است.

در زمان مربیگری تیم استقلال تهران، ناصر حجازی توانست با این تیم به فینال جام باشگاه‌های آسیا راه یابد و به نایب قهرمانی برسد.

در طی دوران مربیگری، ناصر حجازی توانسته است بازیکنانی مانند علی دایی و رحمان رضایی را به فوتبال ایران معرفی کند.

او از محبوب‌ترین و مشهورترین فوتبالیست‌های ایرانی به شمار می‌رود و در استقلال تهران از او به عنوان تنها اسطوره این باشگاه نام برده می‌شود.

در سال 1378 کنفدراسیون فوتبال آسیا وی را به عنوان دومین دروازه‌بان برتر قرن بیستمِ این قاره انتخاب کرد.

در سال 1388 ناصر حجازی به علت بیماری در بیمارستان کسری تهران بستری شد.

برخی از افتخارات ناصر حجازی:

در سمت بازیکن (باشگاهی):

  • قهرمانی جام باشگاه‌های تهران (1347)
  • قهرمانی جام باشگاه‌های تهران (1348)
  • قهرمانی جام حذفی (1348)
  • جام میلز هندوستان (1348)
  • نایب قهرمانی جام باشگاه‌های تهران (1349)
  • نایب قهرمانی جام حذفی (1349)
  • قهرمانی جام باشگاه‌های آسیا (1349)
  • جام میلز هندوستان (1349)
  • قهرمانی جام باشگاه‌های تهران (1350)
  • قهرمانی جام دوستی (1351)
  • نایب قهرمانی جام هندوستان (1351)
  • قهرمانی جام اتحاد (1352)
  • نایب قهرمانی جام تخت جمشید (1352)
  • قهرمانی جام تخت جمشید (1353)
  • قهرمانی جام حذفی کشوری (1356)

در سمت بازیکن (ملی):

  • حضور در بازیهای المپیک مونیخ 1972 (1350)
  • قهرمانی جام ملت های آسیا 1972 (1350)
  • قهرمانی در مسابقات جام ایران (1351)
  • قهرمانی بازیهای آسیایی 1974 (1352)
  • قهرمانی جام ملت های آسیا 1976 (1354)
  • کسب سهمیه حضور در بازیهای المیپیک 1976 (1354)
  • حضور در جام جهانی 1978 آرژانتین (1356)
  • مقام سومی جام ملت‌های آسیا 1980 (1358)

در سمت مربی:

  • قهرمان لیگ کشور 1376
  • قهرمانی جام پرچم ترکمنستان (1376)
  • نایب قهرمانی لیگ کشور (1377)
  • نایب قهرمانی جام باشگاه های آسیا 1377
  • صعود به جمع 8 تیم برتر آسیا همراه با تیم محمدان بنگلادش

ناصر حجازی دروازه‌بان و مربی سابق فوتبال ایران و از چهره‌های محبوب ورزش کشورمان، سرانجام اول خرداد سال 1390 به علت بیماری در بیمارستان کسری تهران درگذشت.

 

شاید یکی از حسرت‌های دوران زندگی ‌ما، نبودن در عصری بود که بتوانیم بازی‌های این ستاره‌‌ی ملقب به عقاب آسیا را ببینیم. ستاره‌ای که وقتی با او آشنا شدیم دیگر ستاره نبود، اسطوره‌ای بود برای ورزش یک کشور. همه او را به رنگ آبی می‌شناختند، سرنوشت دوران حرفه‌ای او با آبی‌پوشان پایتخت، از تاج تا استقلال گره خورده بود، اما او شاید تنها آبی دل‌فریب و دوست‌داشتنی در قلب سرخ‌پوشان بود. صحبت‌هایش واضح و بی‌پرده بود و لاجرم بر دل می‌نشست. یادمان نمی‌رود جمله‌ی به یادمانی اسطوره را، زمانی‌که در وصف ناکامی‌های اخیر فوتبال ایران و ایرانی نوشت : "حاصل عشق مترسک به کلاغ، مرگ یک مزرعه است." این جمله آن‌قدر وصف امروز دیروز ما بود که وقتی اسطوره از میان ما رفت روزنامه‌ها تیتر زدند : "عقاب از شهر کلاغ‌ها پرید!"

او برای ستارگان نسل ما الگوی تمام‌عیاری بود، چه از بعد فنی، چه از بعد اخلاقی. اما دریغ و صد افسوس که نسل ما با تمام ستارگان بی‌مثالی که داشت دیگر حجازی نداشت. آری ناصر حجازی همان ستاره‌ای بود که در زمان ما دیگرناصرخان اسطوره‌ای بود و ما به ناچار باید از او همان‌قدر می‌دانستیم و از درخشش‌های او همان‌قدر لذت می‌بردیم که در خاطره‌های دیگران می‌یافتیم و از عکس‌هایی که در سایت‌ها و رسانه‌های خبری دنبال می‌کردیم. آن‌قدر تشنه‌ی ناصرخان و نمایش‌های بی‌بدیل او بوده‌ایم که به محض یافتن یک کلیپ هرچند کوتاه و چند ثانیه‌ای از نمایش‌های او، با یک شوق و ذوق وصف‌ناپذیر در صفحات اجتماعی او را به اشتراک می‌گذاشتیم تا دیگران هم ببینند و لذت ببرند. هرچه باشد ما ایرانی‌ها خاطره‌باز هستیم، آن‌هم در شرایطی که دیگر سوژه‌ی خاطره در ذهن ما نیست و افرادی مثل ما خاطره رانیز از زبان دیگران شنیده‌اند. امروز زادروز مرحوم ناصرخان حجازی است، روزی خاطره‌انگیز و به‌یادماندنی که با پریدن ناصرخان از میان ما به خنده‌ای تلخ تبدیل شد. اما به هر ترتیب اسطوره‌ی قصه‌ی ما مرد نکونام بود و او نخواهد مرد هرگز!

زادروز آن شبنم مغرور که ثبت است در خاطره‌مان، با تمامی حسرت و اندوه نبودن او در میان‌مان، مبارک باد!
من آن گلبرگ مغرورم که می‌میرم ز بی‌آبی/ ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمی‌گردم...