سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

باشگاه پرسپولیس هرروز با خبر جدیدی درباره طلبکاران خود مواجه می‌شود. پس از دوره‌ای کوتاه که کم کم به نظر می‌رسید پرونده خارجی های پرسپولیس در فیفا سبک تر شده اما جدایی برانکو ایوانکوویچ، گابریل کالدرون، دستیاران آن ها و همچنین چند بازیکن در پست های مختلف، حباب خوش قولی مدیران سرخ را ترکاند تا طرفداران دوباره با این واقعیت روبرو شوند؛ واقعیتی که حالا باشگاه را در معرض محرومیت از پنجره های نقل و انتقالاتی، کسر امتیاز و شاید حتی جریمه های سنگین تر نیز قرار داده است.

 

یکی از عجیب‌ترین پرونده‌های پرسپولیس در فیفا به مهاجم سابق و کروات این تیم یعنی ماریو بودیمیر مربوط می‌شود. بازیکنی که در ژانویه 2019 از قهرمان کرواسی یعنی دیناموزاگرب به تیم برانکو ایوانکوویچ پیوست تا جای خالی مهدی طارمی را پر کند اما در طول پنج بازی با پیراهن سرخ، تنها دو گل به ثمر رساند. او پس از دریافت 25 هزار یورو از مدیرعامل وقت (ایرج عرب)، قراردادش را با این تیم فسخ کرد و به جمع شاکیان باشگاه پیوست.

 

 

قرارداد ماریو با پرسپولیس 500 هزار یورو برای یک و نیم فصل بود که 25 هزار یورو آن را گرفت و برای دریافت 475 هزارتای دیگر پای به دادگاه فیفا گذاشت. او علاوه بر این که خواستار دریافت 115 هزار یورو از نیم فصل 2018-19 بود، باتوجه به سهل انگاری مدیران باشگاه پرسپولیس، برای دریافت قرارداد سال بعدی نیز اقدام کرد و موفق شد حکم 327 هزار یورویی نیز بابت مطالبات فصلی بگیرد که اصلا در جمع سرخ ها حضور نداشت.

 

با اضافه کردن 5 درصد غرامت و همچنین هزینه دادرسی، بدهی پرسپولیس به ماریو بودیمیر تا آستانه 500 هزار دلار نیز افزایش می‌یابد اما این تازه یک طرف ماجراست. در طرف دیگر براندائو جونیور، آنتونی استوکس و کریستین اوساگوآنایی قرار دارند که آن ها در فصل جاری با پرسپولیس قرارداد بستند تا سرخ ها ملزم به پرداخت حقوق 4 مهاجم خارجی برای لیگ نوزدهم باشند.

 

 

براندائو جونیور که شنیده ها حاکی از قرارداد 700 هزار دلاری اش با پرسپولیس بود، پس از دریافت 102 هزار دلار با این تیم فسخ کرد. آنتونی استوکس هم که به نظر می‌رسد با رقم 450 هزار دلار پرسپولیسی شده بود تاکنون 150 هزار دلار گرفته و بعید است دادگاه فیفا برای 100 هزارتای باقی‌مانده، بر علیه او حکم بدهد و کریستین اوساگوآنا هم قراردادی به ارزش 150 هزار دلار تا پایان نیم فصل با سرخ ها دارد.

 

 

جمع این ارقام، عددی حدود یک میلیون دلار را نشان می‌دهد؛ رقمی که مدیران پرسپولیس برای جذب 4 مهاجم خارجی هزینه کردند و البته با عدم پرداخت آن، باشگاه را در آستانه یک خطر جدی قرار داده‌اند. فارغ از بازدهی آن ها که البته باید این موضوع را هم بررسی کرد، دو مدیرعامل پرسپولیس یک فاجعه مدیریتی را خلق کردند؛ از مهاجمی نظیر بودیمیر که پول یک فصلی که در کرواسی بود را هم از پرسپولیس خواهد گرفت تا براندائو جونیور و کریستین اوساگوآنا که هرگز مهاجم ایده آل سرخ ها نبودند و همچنین آنتونی استوکسی که در حساس ترین مقطع فصل اردوی قرمزها را ترک کرد و به کشورش بازگشت.

 

 

نکته جالب این که از جمع این 4 خارجی تنها ماریو بودیمیر موفق به گلزنی شد. او در بازی با پاختاکور و همچنین پارس جنوبی برای پرسپولیس گلزنی کرد اما براندائو، اوساگوآنا و استوکس چنین کاری را هم انجام ندادند. این در حالی است که باتوجه به تغییر دو مدیرعامل در همین فاصله، طرفداران یک جبهه نمی‌توانند خود را محق بدانند و بدون تردید تمام طرفین در این موضوع سهیم هستند.

 

این که آیا معادل یک میلیون یورو در فوتبال ایران تنها دو گل است و همچنین آیا با یک میلیون یورو نمی‌شد مهاجمی طراز اول خرید، پرسش هایی است که باید از سوی طرفداران پرسپولیس در مقابل مدیران باشگاه گذاشته شود. البته راه ساده تر، موضع گیری علیه تیم های رقیب و رسانه هاست که این روزها از سوی طرفداران تیم های مختلف انجام می‌شود.


امیر قلعه‌نویی در خصوص پیشنهادات باشگاه پرسپولیس گفت: اولین پیشنهاد برای مربیگری در زمان مربیگری آقای کاشانی اتفاق افتاد و ایشان پیشنهاد داد و دومی هم در زمان آقای رویانیان که اتفاقا رقم خیلی بالایی هم در آن زمان بود.

به گزارش ورزش سه،  این روزها برای تمام علاقمندان به فوتبال روزهای عجیبی به شمار می رود و برای مربیان و بازیکنان فوتبال هم غیر از این نیست، اما امیر قلعه‌نویی که همچنان با کسب 5 عنوان قهرمانی با استقلال و سپاهان به عنوان پرافتخارترین مربی فوتبال ایران شناخته می شود و سال گذشته در رنکینگ بین‌المللی مربیان عنوان بهترین مربی ایران را کسب کرد، می گوید باید خودمان را با این شرایط وفق بدهیم و از این اتفاقی که گریبان جهان را گرفته، درس عبرت بگیریم و در برخی از کارهایمان تجدید نظر کنیم.

مردم ایران در سال 98 صدمات زیادی خوردند
سرمربی سپاهان صحبت های خود را اینطور آغاز کرد: «سال نو را تبریک می‌گویم. انشاالله زیر سایه اهل بیت این سال، سال مبارکی باشد و بدشانسی‌های سال 98 از بین برود. در سال 98 اتفاقات زیادی را داشتیم و مردم ایران صدمات زیادی خوردند. در مورد سال گذشته صحبت می کنم که واقعا ملت ایران اذیت شدند و حالا هم این ویروس لعنتی کل دنیا را گرفته است.»

تجربه این شرایط خیلی سخت است
از امیر قلعه‌نویی پرسیدیم که این روزهای عجیب را چطور سپری می‌کند. او در پاسخ به این سوال بیان کرد: «بالاخره فکر می‌کنم نزدیک 41 سال است که در ورزش هستم. تجربه این شرایط خیلی سخت است. ما هم با شرایط خودمان را هماهنگ می‌کنیم. تاسف بیشتر به خاطر هموطنانمان است و یک سری که مبتلا شده‌اند و یک عده هم متاسفانه جان‌شان را از دست دادند که به آنها تسلیت می‌گویم. خب ما هم با بلاتکلیفی جلو می‌رویم. جا دارد از کادر پزشکی نهایت تشکر را داشته باشم. یعنی هر فردی که با این مشکل و معضل سر و کار دارد و ایثار می‌کند. مردم خیری که کمک می‌کنند. واقعا از تک تک آنها تشکر می‌کنم.»

20 سال است که ارزش‌ها از بین رفته است
از سرمربی سپاهان در رابطه با فوت ایرج قلیچ خانی که یکی از مربیان بزرگ فوتبال ایران در سال های گذشته بوده، سوال کردیم که او با افسوس به مرگ این پیشکسوت که در آستانه شروع سال جدید رخ داد، واکنش نشان داد و اضافه کرد:« من خدمت شما عرض کنم که متاسفانه اخلاق مداری در مملکت ما از بین رفته است.

به خاطر سه امتیاز دست به چه کارهایی که نمی زنند. اخلاق و معرفت در فوتبال ما 20 سالی است که از بین رفته است. نسل گذشته رعایت می کردند و به بزرگترها احترام می گذاشتند و پیشکسوتان را فراموش نمی کردند ولی 20 سال است که این ارزش ها از بین رفته است. ایرج خان قلیچ خانی زحمات زیادی برای فوتبال ما کشید ولی این دو سه سال اخیر چه رفتاری با او شد؟ البته برای بقیه پیشکسوتان هم غیر از این نبوده است. خدا او را بیامرزد؛ این راهی است که همه باید برویم.»

ترس ما این بود که بازیکنان در شهرهای‌شان با مشکل مواجه شوند
قلعه نویی در رابطه با شرایط تیمش و اینکه خبرهایی مبنی بر مبتلا شدن چند بازیکن این تیم به کرونا منتشر شده بود، توضیح داد: «ما کار خوبی که کردیم این بود که تیم را در همان زمان قرنطینه کردیم. خدا را شکر هیچ مشکلی هم وجود نداشت. این خبرها هم برای زمانی بود که بازیکنان به تعطیلات رفته بودند و مثلا سجاد شهباززاده پیش برادرش در تهران رفته بود که سخت سرما خورده بود. خدا را شکر ولی مشکلی نبود و باید از کادر پزشکی تیم نهایت تشکر را داشته باشیم. ما در شرایط ایمن هم تمرین می کردیم و رختکن ها و تمام امکاناتی که مورد استفاده قرار می گرفت، به خوبی و با دقت ضدعفونی می شدند. در واقع ترس ما این بود که بازیکنان به شهرهایشان بروند و برایشان مشکلی پیش بیاید.»

در گروه واتس‌آپ بازیکنان را زیر نظر داریم
سرمربی سپاهان در مورد چگونگی زیر نظر گرفتن بازیکنانش در این روزها عنوان کرد:« الان در گروه واتس آپی که برای تیم است، شرایط را زیر نظر داریم. همکاران من و آنالیزورهای تیم، تمریناتی 50 دقیقه ای برای بازیکنان در طول روز در نظر گرفته اند و هر روز گزارش می دهند و من در جریان کارهایی که انجام می شود، قرار می گیرم.»

بازیکن عمانی ما به تیم ملی دعوت شده بود
سرمربی تیم ملی در جام ملت های 2007 در مورد دلیل خروج محسن الغسانی از کشور هم گفت: «بله این بازیکن به تیم ملی دعوت شده بود و اجازه دادیم که ایران را ترک کند. »

عادت کرده‌ایم در مورد هر چیزی حرف بزنیم
از سرمربی سپاهان در رابطه با اتفاقات پیرامون فدراسیون پرسیدیم که او اینطور به این سوال واکنش نشان داد:« وقتی اطلاعات ندارم، صحبت نکنم بهتر است. ولی در مورد سپاهان هر چیزی بخواهید، تا جایی که اطلاع دارم می گویم، ولی در مورد فدراسیون و اتفاقاتش اطلاعاتی ندارم و اگر حرف بزنم غیر کارشناسی است. آخر ما عادت کرده ایم که در مورد هر چیزی حرف بزنیم. باید حرفی را بزنیم که راجع به آن اطلاعات داشته باشیم.»

شما روحیات من را می‌دانید، توبیخی وجود نداشته است
قلعه نویی در مورد توبیخ شدن توسط هیئت مدیره باشگاه سپاهان که البته توسط نیکفر سرپرست باشگاه تکذیب شد و همینطور این موضوع که تمدید قرارداد او به نتایج ارتباط داده شده است، به جملات کوتاهی اکتفا کرد و گفت:« در مورد حرفی که آقای نیکفر زده که باید از خودشان بپرسید و در مورد ماجرای توبیخ هم همان‌طور که خودتان گفتید، آقای نیکفر تکذیب کرده اند و همچین چیزی نبوده است. شما روحیات من را می دانید و چنین چیزی وجود نداشته است.»

تا زمانی که یک استقلالی من را دوست داشته باشد به پرسپولیس نمی‌روم
سوال بعدی از امیر قلعه‌نویی در رابطه با پیشنهاد پرسپولیسی ها بود که می توانست یک انتقال تاریخی را در فوتبال ایران رقم بزند. سرمربی پیشین استقلال با اشاره به اینکه سه مرتبه پرسپولیسی ها برای جذب او در برهه های مختلف تلاش کرده اند، این‌طور توضیح داد: «خب این موضوع در سه نوبت اتفاق افتاده است که یک‌بار به زمان بازیگری برمی‌گردد و دو بار هم مربیگری. اولین پیشنهاد برای مربیگری در زمان مربیگری آقای کاشانی اتفاق افتاد و ایشان پیشنهاد داد و دومی هم در زمان آقای رویانیان که اتفاقا رقم خیلی بالایی هم در آن زمان بود ولی من چون از جنس استقلال بودم، نمی شد. همان زمان به آقای رویانیان گفتم که اگر در میان کل استقلالی ها تنها یک نفر من را دوست داشته باشد، نمی آیم. البته ایشان هم محبت داشت.»

رویانیان 700 میلیون به استقلال کمک کرد
امیر قلعه نویی سپس به خاطره ای از محمد رویانیان اشاره کرد و ادامه داد: «یادم می آید یک روز من و آقای فتح الله زاده و آقای امیری پیش ایشان رفتیم و از ایشان خواهش کردیم که به استقلال که در آن روزها شرایط خوبی نداشت، کمک کند و ایشان هم 700 میلیون به باشگاه استقلال کمک کرد. البته رقم را دقیق نمی دانم.

قدیمی ها حسن‌شان این بود که هر چقدر رقیب بودند، رفیق هم بودند. ما توی زمین با هم رقیب بودیم ولی بعد از سوت پایان همه چیز تمام می شد و رفاقتمان بیشتر می شد. علت را هم نمی دانم که چرا این‌طور شده و دست به هر کاری می زنند که به اهدافشان برسند.

من زمانی که از خارج از کشور هم در زمان بازیگری برگشتم، از پرسپولیس پیشنهاد داشتم. من همه کارهایم را انجام داده بودم. از جای دیگری به غیر از استقلال، یعنی باشگاه شاهین لژیونر شده بودم. حالا هم امیدوارم هر چه زودتر این تیم ها نظیر ایران جوان، بانک ملی، ملوان بندرانزلی، سپیدرود، استقلال اهواز و... که تیم های ریشه داری هستند و استعدادهای زیادی را پرورش داده اند، به چرخه فوتبال بازگردند. در مجموع می خواهم بگویم در گذشته هر چه بود در زمین بود و همه چیز بعد از بازی تمام می شد ولی حالا یک عده ای آمده اند برای اینکه خودشان را موجه جلوه بدهند، دست به هر کاری می زنند.»

دروغ می‌گویند تا خودشان را موجه نشان دهند
از امیر قلعه نویی پرسیدیم در مورد چه افرادی صحبت می کند که او گفت: «شما خودتان می دانید. می دانید که دو دهه است رفتارها عوض شده است و اخلاق مداری از بین رفته است. تا می توانند دروغ می گویند که خودشان را موجه نشان دهند.»

در حال حاضر رقابت‌های لیگ اصلا برایم مهم نیست
قلعه نویی در واکنش به این سوال که از نظر او تکلیف لیگ چطور باید تعیین شود، توضیح داد و تاکید کرد: «به نظر از همه مهم تر سلامت جامعه است. برای من از همه مهم تر سلامت جامعه است و بعد دغدغه و مشکلات اقتصادی مردم. از مسئولین می خواهم به فکر مردم باشند. من صبح ها همیشه زود از خواب بیدار می شوم و وقت زیادی دارم تا به اخبار گوش کنم و از اخبار مطلع شوم. ما یک مملکت جوان داریم.

یکی از دغدغه های اصلی ما اقتصاد است. متاسفانه خیلی از قشر زحمتکش ما باید روزانه کار کنند تا دستمزد بگیرند. قشر دیگری هم هستند که کارخانه‌دارها و مثلا رستوران‌دارها هستند. کارگران در دو ماه اخیر، یک ماه حقوق گرفته اند و بعد هم کارخانه ها به مشکل می خورند. از مسئولان می خواهم به این مسائل تا آخر فرودین رسیدگی کنند. یک قشری که روزانه کار می کرده و دیگری آنهایی که به این ها حقوق می دهند و کسب و کارشان خوابیده است. آن کارگر اگر اندوخته ای هم داشته باشد در این مدت از بین رفته است. از مسئولین می خواهم این مشکلات و دغدغه ها را بررسی کنند و برای یک ماه آینده که موج دوم کرونا ممکن است شروع شود و مشکلات مردم بیشتر شود، چاره بیاندیشند.»

راه انسانیت و معرفت را پیدا کنیم
سرمربی سپاهان در پایان حرف‌هایش را این‌طور خاتمه داد: «امیدوارم سال جدید سال خوبی باشد. این یک درسی بود که خداوند به ما انسان ها داده بود. ما راه را گم کرده بودیم. این ها را به خودم می گویم. به فکر همه چیز بودیم جز اخلاق مداری. باید کنکاش کنیم. یکی از چیزها هم قهر طبیعت بود؛ شما هوا را که الان می بینید، مثل 50 سال پیش است. گوشزدی به ما شده است که ما به خودمان بیاییم. احترام همدیگر را نگاه داریم. به پیشکسوت ها احترام بگذاریم. این رفتارها را که آدم می بیند، ناراحت می‌شود.

دست به هر کاری می زنند که بیایند و خودشان را پیش مردم موجه کنند، ولی در واقع می خواهند مردم را سیاه کنند. امیدوارم این اتفاق درس عبرت باشد برای همه. زندگی باید این ها باشد نه چیزهایی که دنبالش بودیم. امیدوارم صداقت و معرفت سرلوحه کارمان باشد. این یک آزمونی بود که راه گم کرده را پیدا کنیم؛ راهی که انسانیت و معرفت است.»


اصرار هواداران دو تیم پرسپولیس و استقلال بر «مکتب» جالب توجه است. مکتب تاج/استقلال و مکتب پرسپولیس دقیقاً به چه معناست؟ آیا اصلاً چیزی به اسم مکتب وجود دارد یا این هم یک ادعای هواداری برای خواباندن مچ طرف مقابل است؟

جستجوی اینترنتی شما را به هیچ چیز روشنی نمی‌رساند جز چند کل‌کل هواداری که در نهایت به مبحث عمیق «لُنگ» و «کیسه» می‌رسد! مشت و لگدپراکنی در فضای مجازی و هوا کردن ادعاهای بی‌اساس. اینکه بازیکن یک باشگاه در یک لحظه پیراهنش را به کودکی معلول داده یا بازیکن باشگاه دیگر در اینستاگرام یک استوری جسورانه اجتماعی گذاشته، گرچه ارزشمند است اما سند کافی برای نشان‌دادن «مکتب» نیست.

همانطور که شادی جنجالی بعد از گل یک مدافع و شوخی دستی با هم‌بازی دیگر در یک باشگاه و دستگیری بازیکن باشگاه دیگری به جرمی نامعلوم و حذفش از صفحه فوتبال سند کافی برای نشان دادن ساختار فرهنگی باشگاه نیست و نمی‌شود گفت آنها در مکتب باشگاه این ناهنجاری‌ها را آموخته‌اند!

مکتب را یک تئوری کلی و یک طرح جامع و هماهنگ و منسجم تعریف می‌کنند. مجموعه‌ای از خطوط اصلی و روش‌ها، بایدها و نبایدها، خوب‌ها و بدها، هدف‌ها و وسیله‌ها، نیازها و دردها و درمان‌ها، مسئولیت‌ها و تکلیف‌ها، برای تربیت یک انسان یا جامعه رو به رشد.

واقعاً در فوتبال ایرانی چنین چیزی داریم؟ اینکه مثلاً باشگاه پرسپولیس، استقلال، تراکتور یا سپاهان مجموعه منظم، اختصاصی و تعریف شده‌ای از مفاهیم و اهداف داشته باشد و هر بازیکن به محض عضویت در آن قاعده‌هایش را بپذیرد و در راستای آن قدم بردارد؟ چیزی مثل یک نقشه راه. ولو روی کاغذ!

اگر چنین نسخه‌ای وجود داشته باشد حتی در جذب بازیکن هم قطعاً پارمترهایی وجود خواهد داشت که بگوید این بازیکن با مکتب باشگاه هم‌خون و هم‌خوان نیست و نباید جذب شود. فکر می‌کنید در باشگاه‌های ایرانی چنین متر و معیارهایی وجود دارد که بشود از مکتب حرف زد؟

در مقابل اتفاقات و ناهنجاری ها چطور؟ آیا مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها وجود دارد که مثلاً یک باشگاه اعضای خود را مکلف به رعایت آن کند؟ اینکه به بازیکن و هوادار و مربی حریف توهین نکنند، در مواقع بحرانی کنار مردم باشند و یادشان نرود که «فوتبال» فقط یک بازی است و برای پیروز شدن نباید دست به هر کاری زد؟

مکتب استقلال و پرسپولیس

اگر مکتب را هم‌معنای فلسفه باشگاه تعریف کنیم، جز جملاتی شبیه «تیم ما همیشه برای قهرمانی می‌جنگد»، «ما تا دقیقه آخر تسلیم نمی‌شویم»، «پرچم تیم ما روی زمین نمی‌افتد» و ... در فوتبال ایران چه داریم؟ این جملات، شعار‌های دل‌گرم‌کننده هواداری هستند نه اصول و مبانی یا فلسفه یک باشگاه. 

پرسپولیس و تاج اگر هم زمانی مکتبی ویژه و متفاوت داشته‌اند، الان دو باشگاه با یک مالک مشترک هستند که در ورزشگاه مشترک بازی می‌کنند و خیلی اوقات حتی اسپانسر آنها مشترک است و مدیرعاملان و اعضای هیات مدیره آنها را هم یک نهاد مشترک انتخاب می‌کند!

در فوتبال ایرانی تیم فوتبال «شاهین» در تاریخ فوتبال ایران به عنوان یک تیم صاحب مکتب شناخته می‌شود. اسناد و خاطره‎‌ها می‌گویند عباس اکرامی با یاری شماری جوانان دانشجو و با شعار اول اخلاق، دوم درس، سوم ورزش این تیم را ساخت و همیشه به این سه شعار وفادار ماند.

منتقدان شاهین هم البته می‌گویند آنها گرچه تیمی موفق بودند اما مکتب‌شان رگه‌های سیاسی و حزبی داشت و اصولاً نمی‌شود برای فوتبالیست‌ها چنین نظم و قاعده های ثابتی تعریف کرد. پای پول و مقام که وسط بیاید، قاعده‌ها همه شکستنی هستند. چه در ایران و چه اروپا و سخن گفتن از «مکتب» در فضای فوتبال، خیالپردازی است. فضای این ورزش با پادگان و دانشگاه فرق دارد.

اینکه باشگاه‌های فوتبال قاعده‌مند باشند، اصول اخلاقی و رفتاری حرفه ای داشته باشند، مسئولیت‌ها و محدودیت‌ها تعریف شده باشد و هر کس هنگام خطا ملزم به پاسخگویی باشد، یک اتفاق شبیه آرزوست. کدام باید و نبایدهای رفتاری و حرفه‌ای در مورد پرسپولیس و استقلال و سپاهان و تراکتور و .. وجود دارد که بشود به دور از تعصبات رنگی در مورد آنها پنج دقیقه حرف زد و پنج مثال ذکر کرد که نشان بدهد استخوان‌بندی مکتبی یک باشگاه است؟ نشانه تمایز آن با باشگاه‌های دیگر. ثابت و بدون تکرارشونده. نه مقطعی و سلیقه‌ای. 

اینکه پرسپولیس تیمی هجومی شناخته می‌شود یا استقلال بیشتر هافبک راست‌های درخشانی داشته، اسمش «مکتب» نیست.

آنچه امروز در فضای فوتبال ایران جاری است، ربط چندانی به مکتب ندارد، بیشتر شبیه اندرزنامه ها و سخنرانی های اخلاقی است تا اصول و مبانی که پایه‎های باشگاه بر آن بنا نهاده شده و بعید است اگر از بازیکنان یک تیم فوتبال بپرسید که شعار باشگاه یا فلسفه و مکتب شما چیست، پنج نفر آنها یک پاسخ واحد بدهند.

«مکتب» مثل بسیاری دیگر از واژگان در این سرزمین از معنا تهی شده است، در فضای پر از توهین و فحاشی هواداری، تخریب و اتهام‌پراکنی، خالی‌کردن زیر پای همدیگر برای گرفتن پُست در باشگاه، عدم تعهد در پرداخت مطالبات بازیکنان و شکایت‌های متعدد به فیفا، رفتارهای سبکسرانه و سلیقه‌ای برخی بازیکنان، حرف زدن از مکتب باشگاه بیشتر به کار بردن یک واژه شیک، کلی و مرعوب‌کننده علیه حریف است.

مگر اینکه مکتب باشگاه دقیقاً همین باشد که نوشتیم. چیزی که خلاصه آن همان می‌شود که ماکیاولی گفت:«هدف، وسیله را توجیه می‌کند»!


پایتخت 6 از آن انسجام و جذابیت فصل‌های قبل برخوردار نبود و اگرچه هنوز این فصل تمام نشده است (گویا 2 قسمت از آن باقی مانده است) علی رغم تبلیغات رسمی تلویزیون اما در کل مخاطبان ناراضی به نظر می‌رسند.

در پایتخت 6 ایده های جذابی وجود داشت مانند: آزادی ارسطو از زندان و تبعات این زندانی بودن بر زندگی او، راننده نماینده مجلس شدن نقی، اهدا اعضا بدن بابا پنجعلی بعد از مرگ مغزی او، تغییرات بهتاش و دروازبانی برای تیم نساجی، گوینده اخبار شدن هما، ازدواج رحمت و فهیمه، زنده بودن و بازگشت بهبود بعد از 5 سال و...

همه این اتفاقات بر روی کاغذ و به عنوان ایده‌های فیلمنامه برای فصل جدید این مجموعه چشمگیر و خواندنی هستند، اتفاق ناخوشایند این است که اگرچه همه آنها در فصل جدید مطرح شدند اما به شکلی پرورش نیافته و خام دستانه از آنها استفاده شد. هیچ کدام از آنها یک موقعیت جذاب نمایشی (دراماتیک) بوجود نیاورد و بیشتر به یک موقعیت صرفا متکی بر کلام انجامید.

انصافا یک سوم ابتدایی (5 قسمت اول) فصل 6 بهتر از ادامه آن بود و از زمان برگشتن بهبود به بعد دیگر روند شلختگی و پاره پاره شدن داستان کاملا مشهود شد و به قولی سقوط پایتخت 6 رقم خورد تا جایی که در قسمت 15 در واقع تمام حدود 70 دقیقه این قسمت به 3 موقعیت حرف زدن بهبود و نقی/ حرف زدن دلال فوتبالی با بهتاش و ارسطو و حرف زدن نقی و هما در ماشین خلاصه شده است!

پایتخت 6

مخاطبان هم در فضای مجازی هر کدام به نوعی به این مشکلات سریال اشاره کردند، علی الخصوص اتفاقی که از همان ابتدا با سیلی از انتقاد همراه بود عوض شدن شکل مناسبات خانواده و رعایت نکردن بزرگتر، کوچکتر در این فصل جدید بود که بیشتر به شکل برخوردهای بهتاش با نقی و دیگر اعضای خانواده برمی‌گشت که گفته می‌شد نمایش چنین رفتارهایی در یک سریال پربیننده بدآموزی دارد.

از دیگر نکات قابل نقد طولانی شدن صحنه‌ها و بحث‌های کش‌دار و زمانبر درباره اتفاقاتی بود که می‌توانست خیلی سریعتر خاتمه یابد ولی همچنان حرف و حرف و حرف و عاقبت هم هیچ. همان مطلب یا نکته‌ای که قرار بود در 1 دقیقه مطرح شود را 5 برابر یا بیشتر طول می‌دادند.

شاید نبود مرحوم خشایار الوند در نگارش فیلمنامه پایتخت 6 دلیل اصلی چنین اتفاقاتی باشد ولی بهرحال از محسن تنابنده به عنوان ایده پرداز اصلی پایتخت بعد از 6 فصل چنین اشتباهاتی بعید است.

در کل پایتخت 6 ارجاعاتی به شرایط‌های مختلف اجتماعی از گرانی و مشکلات معیشتی گرفته تا نمایندگان مجلس و فضای اطراف آنها، اهدا اعضا، دلالی در فوتبال و ... را با خود داشت که از نکات جذاب آن بود.

سریال پایتخت یکی از نقاط قوتش جلو رفتن بر مدار اتفاقات روز جامعه بوده و هست و در همین فصل هم بحث روزی مانند کرونا را وارد داستان کردند و بهبود را به آن ارتباط دادند.

در قسمت پانزدهم و نشان دادن رحمت و همسرش سواربر موتور در ماه عسل یکی دیگر از عجایب فصل ششم است.

همان چند پلان از رحمت و همسرش سوار بر موتور در جاده، با قایق وسط دریاچه و حرف زدن از روشن بودن لامپ موتور، فورا ذهن را درگیر سه فیلم قبل از انقلاب کرد: «همسفر» ، «ممل آمریکایی» و «در امتداد شب». 3 فیلم که همیشه در ادبیات صدا و سیما و طیف فکری نزدیک به آنها سمبل فیلمفارسی وحتی فساد و فحشا در سینمای قبل از انقلاب بوده است، حال ارجاعات نوستالژیک به آنها در تلویزیون پخش می‌شود! با فضای موسیقی یادآور همان فیلم‌ها!

معلوم نیست سازندگان پایتخت چه موقعیتی را پیش روی خود و مخاطب می‌بینند؟ یک نوع از سرگردانی دیده می‌شود.

آیا برای جذابیت داستان به چنین تمهیدی روی آورده‌اند؟ مصالح داستانی کم آمده است؟ خواسته‌اند شوخی با آن فیلم‌ها بکنند؟ یا صرفا خواسته اند یک کار بامزه انجام دهند؟

بهرحال هر چه باشد عجیب‌ترین اتفاق سریال پایتخت تا به امروز همین چند صحنه کوتاه است که ماه عسل رحمت و همسرش پخش شد!

پایتخت 6 یک نوع افول از استانداردهای خود سریال پایتخت است و چه حیف است که چنین سرمایه‌ای با چنین موقعیتی مواجه شود، برخی از منتقدان نوشته‌اند که هنرمندان ما خداحافظی در اوج را باید یاد بگیرند، نه وقتی که افول اتفاق افتاد خداحافظی آنها به اقتضای شرایط رقم بخورد.

اعتقاد دارم مجموعه پایتخت هنوز پتانسیل بازگشت و ادامه بسیار بهتر دارد اما به شرطی که از عجله، شلختگی و دست کم گرفتن مخاطب دوری کنند.


پخش مستندی دربار? تاریخچ? باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال و فوتبال ایران، در برنام? تلویزیونی «شب‌های فوتبالی» به خاطر اتهامات و حملاتی که متوجه «پرویز خسروانی» پایه‌گذار باشگاه تاج (استقلال) کرده و خصوصاً لحن گوینده و ادبیات متن آن خشم هواداران و بازیکنان پیشین و سرمربی کنونی تیم فوتبال استقلال را برانگیخته است.

جدای واکنش‌های احساسی اما این آیتم چند دقیقه‌ای، غلط های تاریخی فاحشی دارد که یا عمدی است و دروغ یا از روی قلّت اطلاعات و تصور کافی بودن گردشی در اینترنت و راست و نادرست را به هم‌آمیختن و تفکیک نکردن و از اهل فن نپرسیدن و به آرشیو مجلات مراجعه نکردن و البته ندانستن و ندانستن و ندانستن.

شب های فوتبالی؛ غلط خوانی و غلط گویی دربار? تاریخ استقلال و پرسپولیس

هر چند تلفظ نام پایه گذار پرسپولیس (علی عبدُه) به صورت «عبدِه» خود نشان می‌دهد تا چه حد اطلاعات دارند و چقدر پای صحبت مطلعین نشسته‌اند چون هر که اهل فوتبال و تاریخ فوتبال باشد «عبدُه» را این گونه تلفظ می‌کند و البته بیشتر «عبدو» و اگر می‌گفت عبدو (به جای عبدُه) قابل قبول‌تر بود تا عبدِه!

آن یکی پُرسید اُشتُر را که هی!
از کجا می‌آیی، ای فرخنده پِی؟

گفت: از حمّامِ گرمِ کوی تو
گفت: خود پیداست از زانوی تو!

جدای غلط های تاریخی اما لحن گوینده و ادبیات آن هم آزاردهنده است:

«‌موفقیت‌های سرخ پوش‌ها، دشمن‌های زیادی برای‌شان ساخته بود. دشمن‌هایی مثل سرهنگ پرویز خسروانی. دشمنی که به بهان? عدم وجود زیرساخت های فوتبال در ایران و در اعتراضی تند به آتابای رییس وقت فدراسیون فوتبال، عبدِه را از باشگاه‌داری منصرف کرد.» - [‌سه بار کلم? «دشمن» در سه جمل? ورزشی!]

در این گفتار می‌خواهم به اشتتباهات تاریخی این شبه مستند بپردازم. اشتباهاتی که سبب شده هواداران استقلال هم تصور کنند هر آنچه در جست و جوی اینترنتی مشاهده می‌کنند درست است و مثلاً متقابلاً از علی عبده به عنوان قاتل تختی یاد کنند!

حال آن که از این گونه ادعاها اگرچه در اوایل انقلاب فراوان بود ولی ثابت نشد و اساساً دیگر بر کسی پوشیده نیست که جهان پهلوان خودکشی کرده و چرا خودکشی کرده هم روشن شده و آقای توکلی هم در فیلم تحسین‌برانگیز خود دربار? تختی اشاره‌ای به این اتهام ندارد (علی حاتمی و بهروز افخمی که دو فیلم نیمه تمام و کامل دربار? تختی ساختند نیز) و از اساس نادرست است و علت مصادر? اموال عبده شراکت او با فاطمه پهلوی خواهر شاه در شرکتی دیگر و نه پرسپولیس یا بولینگ بود. (راستی اگر در سال 51 از باشگاه‌داری منصرف شده بود در سال 58 کدام باشگاه را از او گرفتند؟!)

دربار? شراکت منجر به مصادره هم انصاف این است که گفته شود در آن زمان سرمایه‌گذاران سهمی و در واقع باجی به یکی از وابستگان دربار می‌دادند تا سرمایه‌شان ایمن باشد و این خواهر شاه به نسبت اشرف و شمس البته کمتر در افکار عمومی منفی بود.

1. در سال 47 پرسپولیس هنوز باشگاه نشده بود. کلوپی بود که علی عبده، بعد از انحلال باشگاه شاهین راه انداخت و بعد کلوپ، باشگاه شد. درست است که باشگاه واژ? فارسی معادل کلوپ است ولی کلوپ، فراگیری باشگاه را نداشت و شامل بولینگ و استخر و سونا بود و دوستان در آن دور هم جمع می شدند.

خود عبده البته بوکسور بود و مشغول به کارهای مقاطعه‌کاری و در امور سیاسی و نگاه سیاسی شباهتی به برادرش جلال عبده قاضی مستقل و مصدقی نداشت.

2. درسال 47 کلوپ پرسپولیس به باشگاه پرسپولیس تبدیل و این باشگاه تأسیس شد. از بازیکنان مشهوری که از شاهین منحل شده به پرسپولیس تازه تأسیس پیوستند می‌توان به این نام ها اشاره کرد: همایون بهزادی، حسین کلانی، برادران وطن خواه، ابراهیم آشتیانی، اصغر ادیبی، ناظم گنجا پور و حمید شیرزادگان در حالی که علی پروین در آن زمان در باشگاه کیان بود.

این بازیکنان توانستند در عرض یک سال و نیم پرسپولیس را از دسته سه باشگاه های تهران (چون تیم جدید باید از دسته سه شروع می کرد) به دسته یک برسانند و بعد هنگامی که مسابقات همگانی تهران برگزار شد، همین پرسپولیس و تاج، پاس، عقاب و شهربانی در آ‌ن شرکت کردند.

3. پرسپولیس با سه برد و یک مساوی اول شد (تساوی با تاج) و به عنوان اولین نماینده ایران به جام باشگاه های آسیا معرفی شد. در گروه خود به تیم ژاپنی (دو بر صفر) باخت و در بازی دوم نمایند? هنگ‌کنگ را بُرد و در سومین بازی به «مکابی» اسراییل باخت و حذف شد.

از جام آسیا که برگشتند شاهینی‌های تیم جدا شدند و به پیکان رفتند. علی پروین هم از کیان به پیکان پیوست. بنابراین قدیمی‌ترین پرسپولیسی محمود خُردبین است نه علی پروین چون در آن سال خُردبین در پرسپولیس بازی می‌کرد.

4. شاید تا به حال نشنیده باشید و تعجب کنید. در ویکی پدیا هم پیدا نکنید اما بد نیست بدانید در همین سال 48 علی پروین ابراز علاقه می‌کند که در تاج بازی کند! بله، تاج. اما مرحوم علی دانایی‌فرد به خاطر حضور بازیکنانی چون جلال طالبی،علی جباری، حسین فرزامی، پرویز قلیچ خانی و کارو حق وردیان پروین را نمی خواهد و از پیکان به پرسپولیس می رود.


5.غلط فاحش این شبه مستند این است که ادعا می شود عبده پرسپولیس را رها کرد یا با فشار خسروانی ناچار شد رها کند. حال آن که تا انقلاب 57 در اختیار او بود و بعد از انقلاب از او سلب مالکیت شد به همان دلیلی که ذکر شد.

6. ادعای فیلم دربار? اعتراض تیمسار خسروانی به آتابای رییس فدراسیون و انصراف عبده از باشگاه‌داری هم نادرست است و در واقع دروغ آشکار.

این دو (خسروانی و آتابای) رابط? خوبی با هم نداشتند که تحت تأثیر خسروانی به عبده فشار بیاورد. بلکه به عکس به خود تیمسار خسروانی اعلام کرد که فقط یک تیم تاج می‌تواند در لیگ تخت جمشید شرکت کند و تاج آبادان را منحل کرد و بازیکنان تاج آبادان به صنعت نفت آبادان پیوستند و آن را تقویت و در سطح فوتبال ایران مطرح کردند. تاج اهواز هم منحل شد و به جای آن آب و برق اهواز شکل گرفت.

حضور چند تاج سبب می شد احتمال تبانی هنگام نیاز یک تیم به امتیاز مطرح شود. 

7. این ادعا که شاهین به خاطر فشار خسروانی در مقام رییس سازمان تربیت بدنی منحل شد هم نادرست است. حسین کلانی هم در برنامه ای گفت قبل از آن که آقای خسروانی رییس سازمان شود شاهین منحل شده بود و اتفاقا تلاش کرد شاهین را بازگرداند و در دیدار با شاه احساس می کند شاه به نام شاهین حساس شده بود. برخی از هواداران روی سکوهای امجدیه شاهین را به صورت «شاه هین» تلفظ می کردند و با مجوز نام «شهباز» اجاز? تأسیس این تیم را مجدداً کسب کرد.

8. در این فیلم چنان گفته می شود «سرهنگ خسروانی» که انگار تنها یک نظامی بوده و از بیرون وارد شده حال آن که 24 سال قبل از تأسیس باشگاه پرسپولیس «ستوان یکم پرویز خسروانی» که خود از قهرمانان دوچرخه سواری بود تیم «دوچرخه سواران تهران» را تشکیل داد و در نیم? دوم سال 1325 باشگاه فوتبال آن نیز تشکیل شد و در سال 1328 به دستور شاه نام «تاج» برای آن برگزیده شد و 29 سال تا انقلاب 1357 به همین نام شهرت داشت.

خسروانی هم بعدها به عنوان «تیمسار خسروانی» مشهور بود نه «سرهنگ خسروانی» و سرهنگ را احتمالا به این خاطر به کار برده اند که از واژه «تیمسار» استفاده نکنند.

9. در سال 1351 علی عبده اعلام کرد تیم فوتبال پرسپولیس حرفه ای است و در مسابقات تهران که آماتوری است شرکت نمی کنند.

در این سال 6 بازیکن اصلی ( علی پروین، ابراهیم آشتیانی، حسین کلانی، همایون بهزادی، صفر ایرانپاک و جعفر کاشانی) کنار گذاشته شدند و تنها در بازی های دوستانه حاضر می شدند. در این سال پرسپولیس در جام باشگاه های تهران نهم شد و سال بعد بود که جام تخت جمشید با 6 تیم از تهران و 6 تیم از شهرستان ها شروع شد. چنان که گفته شد پرسپولیس نهم شده بود اما به عنوان تیم ششم تهران شرکت کرد در حالی که آرارات ششم شده بود و همین موجب اعتراض و جنجال فراوان شد.

10. دو گان? «تیمسار خسروانی» و « علی عبده» از حیث فوتبالی و به خاطر رقابت تاج و پرسپولیس پذیرفتنی است هر چند اتفاقا روابط خوبی با هم داشتند اما برخی تلاش می کنند پرویز خسروانی را یک نظامی ناآشنا به فوتبال و ورزش و تیمساری معرفی کنند که تمام 25 سال پس از 28 مرداد، تنها نان کودتا را می خورده و به عکس عبده یک مصدقی تمام عیار و دور از دربار بوده است.

در این فیلم انگار تاج تیم خسروانی و دربار است و پایگاهی میان مردم ندارد و علی عبده در مقابل شاه و دربار بوده است!

دربار? بازی 6 بر صفر هم ادعا می شود به دستور خسروانی فیلم بازی را سوزاندند!. حال آن که تلویزیون امکان یک مورد پخش مستقیم را داشت و پوشش مسابق? کشتی را ترجیح دادند و شاپور قریب -کارگردان- که برای فیلمبرداری از فیلم خود و صحنه قالپاق دزدی در «ممل امریکایی» به ورزشگاه تازه تأسیس رفته بود و فیلم بازی را هم گرفت و راش‌ها در اختیار او بود. این ادعا مثل شایعه خیانت مدافع تاج در آن بازی است. هم او که فصل بعد به پرسپولیس پیوست. در یک مستند اما هر شایعه کوی و خیابان را نقل نمی کنند! مستند، چنان که از نام آن برمی آید باید بر اساس «سند» باشد نه هر قصه و افسانه و شایعه و شنیده.

این یادآوری تاریخی هم خالی از لطف نیست که خسروانی بعد از خروج از دولت و در مصاحبه‌ای با مجل? «دنیای ورزش» پیشنهاد می‌کند به خاطر موفقیت های پرسپولیس (که تاج را هم 4 به یک برده بود) همین تیم با اضافه شدن ناصر حجازی و پرویز قلیچ خانی به عنوان تیم ملی اعزام شود.

   
دربار? دوگانه سازی سیاسی علی عبده و خسروانی هم باید یادآور شد علی عبده ربطی به برادرش نداشت که اگر داشت بعد از انقلاب مصون می‌ماند و البته تنها یک سال پس از انقلاب در آمریکا درگذشت و مثل خسروانی سال های طولانی پس از آن عمر نکرد بی آن که به تغییر نام تاج به استقلال حساسیت نشان دهد و برای موفقیت آن خوش حال نشود.

عبده سال 58 درگذشت اما فرزند او سالار برای خود در ادبیات اسم و رسمی دارد و البته هشدار داده مادام که پرسپولیس در اختیار دولت است که هیچ اما اگر قرار بر واگذاری به شخص یا خصوصی‌سازی باشد از طریق مراجع بین المللی دربار? حقوق خود وارد عمل و مانع خواهند شد.

در این شبه مستند هیچ یک از اینها را البته نگفتند!


مدیرعامل شرکت اتوبوسرانی تهران از افزایش تعداد مسافران خبر داد و گفت: تست کرونای 40 نفر در اتوبوسرانی مثبت بوده است.

محمود ترفع مدیرعامل شرکت اتوبوسرانی تهران در گفت‌وگو با فارس، درباره آمار مسافران اتوبوس طی روز جاری در پایتخت اظهار داشت: در اوایل صبح امروز که ساعات کاری ادارات و شرکت‌ها آغاز شد تعداد مسافران اتوبوس متاسفانه زیاد بود و ما با توجه به این مساله سر فاصله حرکت اتوبوس‌ها را کاهش دادیم و اتوبوس‌های بیشتری به برخی مسیرهای پرمسافر اعزام کردیم.

وی افزود: حمل و نقل عمومی تقاضا محور است و بر اساس آن تعداد اتوبوس و یا سرفاصله حرکت‌ها تنظیم می‌شود و این موضوع فراکرونایی محسوب می‌شود.

مدیرعامل شرکت اتوبوسرانی تهران ادامه داد: از زمان بروز کرونا در تهران حدود 60 تا 70 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن مسافران اتوبوس کاهش یافته بود که البته صبح امروز شرایطی متفاوت وجود داشت و پیک مسافر داشتیم.

ترفع در پاسخ به این پرسش که چه تعداد از رانندگان اتوبوس مبتلا به کرونا شدند، گفت: حدود 40 نفر در اتوبوسرانی متاسفانه تست کرونای آنها مثبت بوده و دو نفر از این افراد جان خود را از دست داده‌اند که البته صرفا نمی‌توانیم تائید کنیم که این افراد کجا مبتلا به کرونا شده‌اند و ممکن است در محیط کار و یا منزل درگیری این بیماری شده باشند.


بیست سال پیش در چنین روزی، رابی فاولر، ستاره لیورپول در دربی مرسی‌ساید مقابل اورتون پشت ضربه پنالتی ایستاد و توپ را وارد دروازه آبی‌پوشان بندر لیورپول کرد. فاولر سپس به سمت سکوی هواداران اورتون رفت، دو زانو روی زمین نشست، یک انگشت خود را روی حفره سمت چپ بینی‌اش گذاشت و صحنه‌ای شبیه به استعمال کوکائین بازسازی کرد. حرکتی بسیار جنجالی که در زمان خود غوغای زیادی در انگلیس و دنیای فوتبال به پا کرد و تا امروز به عنوان یکی از جنجالی‌ترین شادی‌های بعد از گل فوتبال به حساب می‌آید.

 

اما رابی فاولر تنها فوتبالیستی نبوده که در زمان شادی بعد از گل، خطهای قرمز را پشت سر گذاشته و جنجال‌آفرین شده است. روزنامه انگلیسی دیلی‌میل به بهانه بیستمین سالگرد شادی جنجالی فاولر،  نگاهی انداخته به جنجالی‌ترین شادی‌های بعد از گل در تاریخ فوتبال.

 

رابی فاولر مقابل اورتون

در دربی مرسی‌ساید که بیست سال پیش در ورزشگاه  آنفیلد، خانه تاریخی لیورپول برگزار می‌شد رابی فاولر بعد از گل زدن به حریف روی زانوی خود نشست و صحنه‌ای شبیه به استعمال ماده مخدر کوکائین را در مقابل سکوهای هواداران اورتون بازسازی کرد.

 

 

این حرکت فاولر با انتقادهای بسیار شدیدی مواجه شد اما سرمربی وقت لیورپول ژرار هولیه در دفاع از ستاره خود سعی کرد با استفاده از شوخی و شوخ‌طبعی حواس‌ها را از او منحرف کند. هولیه مدعی شد فاولر قصد داشته در تقلید از شادی بعد از گل ریگوبرت سانگ، چمن بخورد و قصد دیگری در بین نبوده است.

 

 

فاولر در انگلیس به مدت چهار بازی از حضور در ترکیب لیورپول منع شد. او پیش از آن هم به دلیل توهین‌های نژادپرستان به گرم لوسو، مدافع چلسی به مدت دو بازی محروم شده بود. فاولر بعدها در این باره گفت:" از اینکه در چند سال اخیر دائما من را به مصرف مواد مخدر متهم کرده‌اند واقعا خسته و آزرده شده‌ام. این مساله فقط روی من تاثیر منفی نگذاشته بلکه خانواده‌ام را هم آزار داده است".

 

امانوئل آدبایور مقابل آرسنال

امانوئل آدبایور بعد از اینکه در سال 2009 آرسنال را ترک  کرد و به منچسترسیتی پیوست به دشمن شماره یک هواداران آرسنال تبدیل شد. او در سپتامبر همان سال وقتی با پیراهن تیم جدیدش سیتی به آرسنال گل زد، طول زمین را دوید و مقابل سکوی آرسنالی‌ها به خوشحالی پرداخت تا خشم و نفرت آرسنالی‌ها را برانگیزد.

 

 

آدبایور بعدها از آزارهای شدیدی که بعد از آن  حرکت دیده انتقاد کرد و گفت:" هیچکس نمی‌تواند این همه آزار و اذیت را تحمل کند و در هم نشکند. من نمی‌فهمم که چرا حتی بعضی از بازیکنان آرسنال به من بی‌احترامی می‌کنند".

 

 

آدبایور یکی از اولین خریدهای گران‌قیمت دوران شیخ‌منصور در سیتی بود و با مبلغ 25 میلیون پوند از آرسنال به این تیم منتقل شد. آدبایور در بازی آرسنال- سیتی که با پیروزی 3-2 سیتی به پایان رسید وقتی گل سوم تیمش را زد طول زمین را دوید، روی زانوهایش سر خورد و مقابل سکوهای آرسنالی‌ها به شادی پرداخت. نیروهای حراست استادیوم تلاش زیادی کردند تا مانع ورود آرسنالی‌ها به زمین و ضرب و شتم آدبایور توسط آنها شوند.

 

پل گاسکوئین مقابل اسکاتلند

در رقابتهای یورو96 پل گاسکوئین با پیراهن تیم ملی انگلیس مقابل اسکاتلند گلی تماشایی به ثمر رساند و سپس با کمک هم‌تیمی‌هایش و بطری‌های آب کنار زمین صحنه‌ای را به نمایش گذاشت که در انگلیس بسیارجنجالی شد.

 

 

ماجرا از آنجا شروع می‌شد که پیش از رقابتهای یورو تیم ملی انگلیس برای یک اردوی تدارکاتی به هنگ کنگ سفر  کرده بود. از این اردو تصاویری منتشر شد که گاسکوئین و تدی شرینگهام را در حال مصرف مشروبات الکلی و حرکاتی عجیب با آنها نشان می‌‌داد. این تصاویر در انگلیس بسیار خبرساز شده و  رسانه‌های انگلیسی حرکت گاسکوئین را زشت و غیرمحترمانه توصیف کردند.

 

به همین علت بود که وقتی گازا موفق شد در مقابل حریف سنتی انگلیس، اسکاتلند گلزنی کند در پاسخ به انتقادها از خود در کشورش، به کمک هم‌تیمی‌هایش صحنه‌ای مشابه آنچه تصاویرش در انگلیس با انتقادهای تند روبرو شده بود را بازسازی کرد. جالب اینجا است که بعد از این  حرکت گاسکوئین عصبانیت انگلیسی‌ها از او کاهش پیدا کرد و گازا کم کم در مسیری قرار گرفت که از او یک اسطوره ساخت.

 

نیکلاس آنلکا مقابل وستهام

نیکلاس آنلکا درسال 1997 وارد فوتبال انگلیس شد ولی شانزده سال بعد و در دوران حضور او در ششمین باشگاه لیگ برتری‌اش بود که یک شادی بعد از گل جنجالی باعث شد اعتبار او برای همیشه خدشه‌دار شود.

 

 

آنلکا در سال 2013 در سی و چهار سالگی به لیگ برتر بازگشته و پیراهن وست براموویچ را به تن کرده  بود. آنلکا در این تیم چندان تاثیر مثبتی نداشت و شاید به همین خاطر بود که وقتی در ماه دسامبر در مقابل وستهام اولین گل خود را برای باشگاهش به ثمر رساند از خوشحالی سر از پا نمی‌شناخت.

 

آنلکا در شادی بعد از گل خود حرکت سلام نازی برعکس را به نمایش گذاشت که در آن زمان یک کمدین فرانسوی از  آن استفاده می‌کرد. آنلکا مدعی بود این حرکت او تنها در انتقاد از نهادهای حاکم بوده ولی اتحادیه فوتبال انگلیس او را برای 5 بازی محروم کرد.

 

وین رونی مقابل تاتنهام

وین رونی در سال 2015 و در دیدار منچستریونایتد مقابل تاتنهام اتفاقی که در خانه‌اش برای او و هم‌تیمی سابقش فیل باردزلی پیش آمده بود را شبیه‌سازی کرد و باعث شد این خبر صفحه اول همه روزنامه‌های انگلیس را به خود اختصاص دهد.

 

 

بر اساس گزارشها رونی پیش از آن بازی در خانه خود با هم‌تیمی سابقش فیل باردزلی درگیر شده بود و بین این دو چند مشت رد و بدل شده بود.

 

 

رونی وقتی در بازی مقابل تاتنهام گل سوم تیمش منچستریونایتد را به ثمر رساند مقابل دوربین چند مشت در هوا پرتاب کرد و سپس خود را به زمین انداخت تا هواداران متوجه شوند او به درگیری‌اش با باردزلی اشاره دارد و معتقد است او را ناک‌اوت کرده است.

 

رونی بعدها درباره واکنش‌های رسانه‌ای به این حرکت خود گفت:" آنجا خانه من بوده نه محیط عمومی. ما دوست هستیم و در خانه من با هم کمی دعوا کردیم. دعوا بین چند رفیق در یک خانه خصوصی. چطور این خبر باید سر از صفحه اول روزنامه‌های سراسری در بیاورد؟"

 

لوئیس سوارز مقابل اورتون

در سال 2012 و در آستانه دربی مرسی‌ساید بین لیورپول و اورتون، دیوید مویس مرتکب اشتباهی بزرگ شد و پیش از این بازی لوئیس سوارز را به شیرجه زدن و شبیه‌سازی متهم کرد.

 

 

به همین خاطر بود که وقتی سوارز گل اول بازی را برای لیورپول به ثمر رساند به خوشحالی به سمت نیمکت اورتون دوید و با شیرجه زدن و سر خوردن مقابل سرمربی اورتون انتقاد خود از اظهارات او را گرفت.

 

 

مویس در پایان بازی گفت:" از کار او خوشم آمد. من هم اگر در این شرایط گل زده بودم حتما همین کار را می‌کردم. او حالا باید جلوی مربی‌های زیادی شیرجه برود، مگر نه؟"

 

جالب اینجا است که در آن بازی تنها یک بازیکن به خاطر شبیه‌سازی از داور کارت زرد دریافت می‌کند و او کسی نیست جز گری نویل کاپیتان اورتون.

 

ماریو بالوتلی مقابل منچستریونایتد

در آستانه دربی منچستر در  سال 201 ماریو بالوتلی تا دیروقت شب در حیاط خانه‌اش مشغول جشن و شادی پر سر و صدا و آتش‌بازی بود. همسایه‌های بالوتلی با پلیس و آتش‌نشانی تماس گرفته و آنها ساعت 1 صبح به خانه ستاره سیتی رسیده بودند. در شبی که بالوتلی فردای آن روز باید در اولدترافورد به مصاف یونایتد می‌رفت.

 

با اینکه همه گمان می‌کردند مانچینی از او در این بازی استفاده نخواهد کرد ولی بالوتلی به میدان رفت و وقتی گل زیبایی وارد دروازه یونایتد کرد پیراهن خود را بالا زد تا سه کلمه‌ای که روی زیرپوش خود نوشته بود را به نمایش بگذارد:" چرا همیشه من؟".

 

 

ژردان شقیری مقابل صربستان

در جام جهانی 2018 در بازی سوئیس مقابل صربستان درمرحله گروهی رقابتها که در شهر کالینینگراد برگزار می‌شد، ژردان شقیری در وقتهای اضافه انتهای بازی موفق شد دروازه صربستان را باز کند. این ستاره سوئیسی که اصلیتی کوزوویی دارد به سرعت به سمت دیگر هم‌تیمی کوزویی‌تبارش گرانیت ژاکا رفت تا این دو با دستهای خود شمایل عقاب آلبانی، سمبل ملت آلبانی که اهالی کوزوو خود را جزئی از آن می‌دانند را درست کرده و در مقابل بازیکنان  صرب به شادی بپردازند.

 

 

بعد از سالها درگیری بین صربها و اهالی کوزوو، این حرکت شقیری جنجالی بود و از سوی فیفا به دلیل دخالت دادن مسائل سیاسی در فوتبال با جریمه مواجه شد. در آن زمان تصور می‌شد که این حرکت شقیری ممکن است بار دیگر آتش تنش‌ها بین صرب‌ها و ملی‌گرایان کوزوو را روشن کند. شقیری و ژاکا از طرف فیفا هشت هزار پوند جریمه شدند.


با گذشت 21 هفته از رقابت های لیگ برتر هنوز مشخص نیست که ادامه مسابقات برگزار می شود یا خیر. مسابقاتی که جدول رده بندی اش قطعا در صورت ادامه بازی ها دستخوش تغییراتی خواهد شد و به همین خاطر سازمان لیگ فوتبال هماهنگی نزدیکی با ستاد ملی مبارزه با کرونا دارد تا بتواند تصمیم درستی درباره آینده بگیرد. 


در چنین شرایطی اما مرور برخی اتفاقات بازی های لیگ برتر نکات جالبی را مشخص می کند. یکی از این مسائل آمار شوتزنان بازی های لیگ برتر است. آماری که مشخص می کند شوت زن ترین بازیکنان لیگ برتر در 21 هفته گذشته چه کسانی بودند که البته ما را به اتفاقات قابل توجهی هم می رساند. با بررسی مسابقات لیگ برتر به این آمار درباره بازیکنان شوتزن لیگ برتر رسیدیم که در ادامه می خوانید:


1-احسان حاج صفی؛ حمله از چپ و راست


احسان حاج صفی ستاره ای کاملا تاثیرگذار در فوتبال ایران محسوب می شود. او با وجود اینکه به تازگی 30 ساله شده تجربیات گران بهایی از حضور در میادین بین المللی دارد و به همین خاطر در ترکیب تراکتور مهره ای کارساز به شمار می رود. حاج صفی که در لیگ نوزدهم بیشتر در پست هافبک تدافعی با آزادی عمل و نفوذهای زیاد مشاهده شده، توانسته به دروازه حریفان نزدیک شود و آمار او در شوت زدن به سمت دروازه حریفان فوق العاده است. این ستاره چپ پا که حالا پای راست قدرتمندی هم دارد، در مجموع 1800 دقیقه بازی برای تراکتور 62 بار به سمت دروازه حریفان اقدام به شوتزنی کرده که در نوع خود بی نظیر است. او که 3 بار برای تراکتور گل زده و 3 پاس گل داده، بهترین شوتزنی لیگ نوزدهم محسوب می شود تا ضربه با پای خوبش بار دیگر نمایان شود.

 


2-شهریار مغانلو؛ پدیده و شوت های برق آسا


شهریار مغانلو با 10 گلی که برای پیکان زده در صدرجدول گلزنان لیگ هم قرار دارد. این ستاره 25 ساله زنجانی با توجه به قد و قامت بلندی که دارد ضربات سر خوبی در محوطه جریمه حریفان می‌زند و در بازی با پا نیز تبحر دارد تا جایی که مربیان پیکان او را به عنوان پنالتی‌زن اول تیم خود انتخاب کردند. مغانلو تا اینجای لیگ نوزدهم 61 بار با شوت های خود یا ضربات سر دروازه حریفان را تهدید کرده که او را در جدول بهترین شوتزن های لیگ در رده دوم قرار می دهد.

 


3- قاسمی نژاد؛فرار و شوت به دروازه


شاید جالب باشد اگر بدانید وینگر چپ بی ادعای شهرخودرو مشهد سومین شوتزن برتر لیگ برتر باشد. امین قاسمی نژاد که در این فصل 18 بار پیراهن تیم مشهدی را در لیگ برتر برتن کرده، با استفاده از توانایی های تکنیکی خود بارها با نفوذ هایش برای حریفان خطر ایجاد کرده و با توجه به ضربه با پای قدرتمندش 52 بار به سمت دروازه تیم های مقابل شوت زده است. از این تعداد 3 بار شوت های او به ثمر نشسته و برای تیمش گل زده و جالب اینکه قاسمی نژاد 3 پاس گل نیز برای هم تیمی هایش ارسال کرده است.

 


4- سلیمانی؛ جوان سایپا، پدیده جدید لیگ


محمدرضا سلیمانی را می توان یکی از پدیده های لیگ برتر نوزدهم توصیف کرد. مهاجم 24 ساله نارنجی پوشان که امسال با نظر ابراهیم صادقی به بازیکن اول خط حمله این تیم تبدیل شد، در 21 مسابقه پیراهن تیمش را پوشید و آماری فوق العاده در تهدید دروازه حریفان به ثبت رساند. او 51 بار به سمت دروازه حریفان اقدام به شوتزنی کرد که 6 بار ضرباتش به ثمر نشست و برای تیمش گل زد. او همچنین دو پاس گل نیز ارسال کرد و چهارمین بازیکن شوتزنی لیگ برتر لقب گرفت.

 


5-شاکری؛ ادامه روند خوب در گل گهر


یونس شاکری در سال های اخیر یکی از مهاجمان تاثیرگذار فوتبال ایران بوده است. او که نیم فصل اول در شهرخودرو حضور داشت در نیم فصل دوم پیراهن گل گهر را پوشید و در هر دو باشگاه موثر بود. شاکری 44 شوت با شهرخودرو و 6 شوت با پیراهن گل گهر تا اینجای رقابت ها زده که در مجموع 7 گل زده است. مهاجم سابق پرسپولیس پنجمین شوتزن برتر لیگ نوزدهم تا اینجای رقابت ها محسوب می شود.

 


6-علیپور؛ تاثیرگذار برخلاف انتقادها


اگر تصور می‌کنید علی علیپور چون مثل سال‌های گذشته در گلزنی برای پرسپولیس پرفروغ نبوده، عملکرد ضعیفی داشته، سخت در اشتباه هستید. مهاجم قائمشهری سرخ‌پوشان در لیگ نوزدهم 1740 دقیقه به میدان رفته و در مجموع مسابقاتی که به میدان رفته 49 بار دروازه حریفان را تهدید کرده و 7 بار نیز پایش به گلزنی باز شده است. این مهاجم 24 ساله همچنین 4 پاس گل به هم‌تیمی‌هایش داده و بهترین پاسور پرسپولیس هم محسوب می‌شود.


7-آل کثیر؛ انگیزه مثال زدنی آقای گل

 

رده هفتم بهترین شوتزنان لیگ در اختیار عیسی آل کثیر آقای گل کنونی رقابت ها است. ستاره ذزفولی فوتبال ایران امسال در ترکیب نفت آبادان توانسته روزهای روشنی را سپری کند و حالا با 10 گل زده در کنار شهریار مغانلو در صدرجدول گلزنان لیگ قرار گرفته و جالب اینکه هیچ‌کدام از گل‌های زده او از روی نقطه پنالتی نبوده است. از این رو او با توجه به شم بالایش در گلزنی ضربات زیادی هم به چارچوب دروازه حریفان می‌زند که تا اینجای لیگ نوزدهم تعداد‌ شوت‌هایش به 48 رسیده است. او در کنار عملکرد فوق‌العاده در گلزنی دو پاس گل نیز برای هم تیمی‌هایش ارسال کرده که آمار خوبی است.

 


8-علی محمدی؛ تاثیرگذاری در تیم قعرنشین


ستاره سابق سپاهان که در لیگ نوزدهم برای پیکان توپ می زند هم آمار خوبی در شوتزنی به دروازه حریفان دارد. او 47 بار تا اینجای رقابت ها دروازه حریفان را تهدید کرده که دو بار شوتهایش به تور دروازه چسبیده است. علی محمدی که از گذشته یکی از بازیکنان شوتزن لیگ برتر بوده حالا رویه اش را در پیکان هم ادامه داده و باعث شده آمار حملات تیم قعرنشین بالا برود.

 


9-کریمی؛ تغییر پست کارساز ستاره استقلال


علی کریمی روند بسیار مثبتی را در سال های گذشته طی کرده و حالا به مهره ای کاملا تاثیرگذار در استقلال تبدیل شده است. بازیکن 26 ساله استقلال به عنوان یک هافبک وسط کلاسیک نه تنها خصوصیات تدافعی مناسبی دارد که در حملات استقلال نیز یک طراح و بازیساز تمام عیار است؛ 46 شوت در چارچوب در طول 19 مسابقه‌ای که به میدان رفته، به خوبی ضربه با پای قدرتمندش را مشخص می‌کند و البته 4 بار هم ضرباتش به گل تبدیل شده است. کریمی همچنین 4 پاس گل برای یاران آبی‌پوش خود ارسال کرده و جالب‌تر اینکه هر بار برای تیمش گل زده 3 امتیاز به حساب آبی‌ها واریز شده است. او نهمین شوتزن برتر لیگ برتر محسوب می شود.

 

 


10- قائدی؛ ارزشمندترین برای آبی ها


پسر بوشهری و 21 ساله استقلال هرقدر در فصل گذشته برای آبی‌ها دردسر درست کرد، امسال جبران کرده و در خط حمله این تیم عملکردی خارق‌العاده داشته است. او که همواره با تکنیک نابش مطرح بوده، امسال در سیستم دومهاجمه خط حمله استقلال 45 بار دروازه حریفان را با شوت‌هایش تهدید کرده و 9 بار هم موفق به گلزنی شده است. بهترین گلزن استقلال، در فصل جاری با 6 پاس گل در لیگ برتر بهترین پاسور این تیم هم محسوب می‌شود و به این آمارها باید گلها و پاس‌های گلهایی که در لیگ قهرمانان آسیا و جام حذفی داشت هم اشاره کنیم. او اگرچه از نظر تعداد شوت دهمین شوتزن برتر لیگ محسوب می شود اما میانگین به دست آمده از تعداد شوت و گل نشان می دهد که ارزشمندترین بازیکن استقلال در لیگ نوزدهم بوده است.

 


**آنها که در کورس هستند


در کنار 10 بازیکنی که بهترین شوتزنان برتر لیگ برتر به حساب می آیند مهدی ترابی و سعید واسعی تا اینجای رقابت ها هرکدام 43 شوت به سمت دروازه زده اند و شیخ دیاباته مهاجم مالیایی استقلال نیز 40 بار دروازه رقبای تیمش را تهدید کرده است. به طور کلی می توان گفت 13 بازیکن در لیگ نوزدهم بوده اند که بالای 40 شوت تا اینجای رقابت ها زده اند و آمار خوبی را از این حیث به ثبت رساندند.


یکی از متهمان پرونده موسوم به بانک سرمایه، پرونده حسین هدایتی بود که پس از برگزاری شش جلسه دادگاه، نهایتا به 20 سال حبس و رد مال و شلاق و ... محکوم شد.

به گزارش ایسنا، حسین هدایتی  سرمایه‌دار و مدیر ورزشی ایرانی بود که به دلیل تأسیس باشگاه استیل‌آذین تهران شناخته شد. او در ادبیات ورزشی ایران به عابر بانک فوتبال شهرت دارد.

برای اولین بار در  مهرماه سال 91 حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای سخنگوی سابق قوه قضاییه از پیگرد قضایی حسین هدایتی مالک مجموعه‌های ورزشی استیل‌آذین و عضو سابق هیات‌مدیره باشگاه پرسپولیس و آزادی «زنوزی» سهامدار بانکی و مالک باشگاه‌های ورزشی در تبریز  خبر داد  و از بازداشت او اظهار بی اطلاعی کرد. در  طی این سال ها چندین بار حسین هدایتی به دلیل مسایل مالی بازداشت و آزاد شد. تا آنجا که  22 مهرماه سال 97 حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای سخنگوی سابق قوه قضاییه  در پاسخ به سوال ایسنا درباره آخرین وضعیت پرونده حسین هدایتی اعلام کرد: پرونده او با پرونده متهمان بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان مرتبط است و به زودی کیفرخواست او صادر می‌شود و بطور کلی او بازداشت است.

«بانک سرمایه» بانکی است که بخش عمده‌ای از سهام آن متعلق به آموزش و پرورش بود و این تعلق، به دلیل سهامداری صندوق ذخیره فرهنگیان در بانک سرمایه است. صندوق ذخیره فرهنگیان مالک 45 درصد از سهام بانک سرمایه بود. عموم تخلفات صورت گرفته در صندوق ذخیره فرهنگیان به اتفاقات رخ داده در بانک سرمایه ارتباط دارد. 

سرانجام در اولین جلسه رسیدگی به اتهامات حسین هدایتی و 10 متهم اخلال در نظام اقتصادی کشور در 8 اسفند ماه 1397 ، در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران و مفسدان اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی‌مقام ، رییس دادگاه عنوان کرد: جلسه رسیدگی به اتهامات حسین هدایتی دولابی، سید مهدی موسوی نژاد، مجتبی کیان پیشه، علی اکبر یقینی، حسین شریعتی، امیر توللی، احمد رفیعی، مهدی فتحی، حسین حدادان، نورالدین مقصودیانی و هانیه پهلوان تشکیل و رسمی است.

نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست متهمان گفت: در پرونده حاضر موسوم به پرونده گروه هدایتی، آقای حسین هدایتی دولابی در پوشش 8 فقره شرکت‌های صوری به نام طراحی پویان پاسارگاد، سروش تجارت سیمرغ، جاوید گشت هیرمند، جاوید گشت آرکا و چند شرکت دیگر اقدامات مجرمانه انجام داده است.

وی افزود: حسین هدایتی از طریق گماردن برخی اشخاص بی‌بضاعت به عنوان مدیران این شرکت‌ها به مقدار 586 میلیارد تومان از وجوهات دریافتی از بانک سرمایه را خارج نموده و تسهیلات دریافت کرده است. اتهام متهم ردیف اول با تبانی با یکی از مدیران صندوق ذخیره فرهنگیان و مدیران ارشد بانک جهت اخذ اعتبارات غیر قانونی از بانک محرز است. تبانی آقای هدایتی با مدیران بانکی بدون رعایت تشریفات اعتباری و با همکاری متهم دیگر این پرونده یعنی آقای موسوی نژاد بوده است که کار وی وثیقه تراشی از طریق گران نشان دادن آن وثیقه‌ها بوده است. به طوری که تاکنون 4 سال از تاریخ سررسید معوقات بانکی این متهم گذشته است، اما هنوز این معوقات پرداخت نگردیده است.

در دومین جلسه دادگاه در 13 اسفندماه سال 97 سیامک مدیرخراسانی وکیل مدافع حسین هدایتی در رابطه با اتهام پولشویی مطرح شده در مورد موکلش، گفت: در این پرونده اساسا پول از بانک خارج شده و نمی‌تواند مصداق پولشویی باشد.منشا پولشویی باید مال حرام باشد  ولی در این پرونده اساسا پول از بانک خارج شده و نمی تواند مصداق پولشویی باشد. 

در سومین جلسه دادگاه در 19 اسفندماه سال 97، نماینده دادستان  گفت:  یکی از متهمان این پرونده، برای پسر 8 ساله خود 242 حساب در یک روز باز کرده و پول‌ها را در یک روز جابجاکرده که دلیل بر پولشویی است.

در چهارمین جلسه دادگاه در 21 اسفندماه سال 97، حسین هدایتی  اقرار کرد که کل بدهی به گردن من است و خطاب به قاضی دادگاه گفت: در صدور رای عجله نکنید. شب دراز است و قلندر بیدار، کارشناس بفرستید پروژه را ببیند. یکی به داد من برسد . یک کارشناس ملک یا بانک تحقیق کند. سند املاک ساخته نشده عرصه و عیان تحویل بانک شده است در حالی که اصلا ساخته نشده و ما این را دو شب پیش فهمیدیم. شاید عقل جِن هم به این کار نرسد که با ملکی که ساخته نشده سند گرفته شود. 

در پنجمین جلسه دادگاه در 27 اسفندماه سال 97 هدایتی در دفاع از خود گفت: ریاست محترم شعبه سوم دادگاه ویژه جرایم اقتصادی! بنده حسین هدایتی دولابی، تولید کننده هستم و به نظر بنده اخلالگر در نظام اقتصادی کسی است که منابع ارزی کشور را به تاراج برده است. سکه، طلا و ارز گرفته و منابع کشور را از بین برده است. بنده نه ارز 4200 تومانی گرفتم و نه واردات داشتم. در 40 سال فعالیت اقتصادی در حوزه کشاورزی، تولید، به ویژه پرورش میگو یار نظام بودم و در دوران دفاع مقدس در جبهه‌ها حضر داشتم. نماینده دادستان در جلسات گذشته گفته بود که بنده برای کسب شهرت دست به این اقدامات زده‌ام که باید پاسخ بدهد این شهرت به چه درد من می‌خورد؟ من اگر شهرت نداشتم نمی‌توانستم وام بگیرم؟ چه بسا افراد زیادی هستند که شهرت ندارند اما از بانک سرمایه وام گرفتند.

در ششمین و آخرین  جلسه دادگاه حسین هدایتی در 25 فروردین ماه سال 98 قاضی مسعودی مقام گفت: من نمی‌دانم مسئولان و روسای بانک‌ها در ویلاهای خود چه می‌کنند که در بانک نمی‌توانند انجام دهند؟ مگر ویلای شما بانک سرمایه است؟ مراودات شما با آقای بخشایش پیش از اخذ تسهیلات بوده است.

نهایتا پس از رسیدگی به پرونده در شش جلسه،  قاضی مسعودی مقام  ختم رسیدگی را اعلام کرد و گفت: قسمت پولشویی این پرونده در دادگاه کیفری 2 رسیدگی می شود.  متهمان یک هفته مهلت دارند تا لوایح دفاعی خود را ارائه دهند و پس از یک هفته وارد مرحله صدور رأی می شویم.

غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری 31 اردیبهشت ماه 98 اعلام کرد:  همانطور که می دانید پرونده مربوط به حسین هدایتی مورد رسیدگی قرار گرفت و رأی صادر شد و بر این اساس، طبق رأی صادره از دادگاه ویژه مبارزه با جرایم اقتصادی، حسین هدایتی فرزند علی اکبر به جرم اخلال عمده در نظام پولی کشور به تحمل 20 سال حبس و محرومیت دائم از بکارگیری در خدمات دولتی و رد مال معادل 488 میلیارد تومان به نفع بانک سرمایه و تحمل 74 ضربه شلاق در انظار عمومی محکوم شده است.

از آن زمان به بعد حکم حسین هدایتی اجرا و راهی زندان شد. آخرین بار فقط یکبار در تاریخ 12 آبان ماه سال 98 به همراه یک زندانی دیگر با دستبند و ماسک بر صورت در دادگاه کیفری یک تهران مشاهده شد.

محاکمه پرویز کاظمی- دور اول رسیدگی به پرونده بانک سرمایه

 رسیدگی به پرونده تخلفات 14 هزار میلیارد تومانی بانک سرمایه از دی ماه  سال 97 در شعبه سوم دادگاه ویژه جرایم اقتصادی به ریاست قاضی اسدالله مسعودی مقام کلید خورد و همچنان ادامه دارد.

دور اول رسیدگی به پرونده بانک سرمایه مربوط به  پرونده علی بخشایش مدیرعامل سابق بانک سرمایه، پرویز کاظمی رئیس سابق هیات مدیره بانک سرمایه و وزیر دولت نهم و محمدرضا توسلی عضو سابق حقوقی بانک سرمایه بود که  اولین جلسه آن در  25 دی ماه سال 97 در شعبه سوم دادگاه ویژه جرایم اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی‌مقام برگزار شد و پس از قرائت کیفرخواست، اعطای تسهیلات 600 میلیاردی پرویز کاظمی به حسین هدایتی، خیانت 14 هزارمیلیاردی در اموال فرهنگیان نیز مطرح شد. 

در اولین مرحله رسیدگی به پرونده بانک سرمایه علی بخشایش فرزند روح الله به اتهام مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق اخلال در نظام پولی و بانکی و مشارکت در 46 فقره خیانت در امانت، پرویز کاظمی فرزند درویش به اتهام مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق اخلال در نظام پولی و بانکی و مشارکت در 41 فقره خیانت در امانت و محمدرضا توسلی فرزند غلامرضا به اتهام مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق اخلال در نظام پولی و بانکی و مشارکت در 40 فقره خیانت در امانت پای میز محاکمه قرار گرفتند. 

دردومین جلسه دادگاه در اول بهمن ماه سال 97 ، واریز سه میلیارد تومان به حساب همسر پرویز کاظمی با یک نامه جعلی مطرح شد. 

در سومین جلسه دادگاه در 8 بهمن ماه سال 97 دستمزد یک و نیم میلیارد تومانی مدیرعامل سابق بانک سرمایه عنوان شد.

در چهارمین جلسه دادگاه در 9 بهمن ماه سال 97 ، کاظمی درباره واریز 3 میلیارد به حساب همسرش گفت که حق مشاوره‌ام بود.

27 اسفندماه قاضی مسعودی مقام، قاضی رسیدگی کننده به پرونده بانک سرمایه اعلام کرد: هر سه متهمان به 20 سال حبس، تحمل 74 ضربه شلاق در انظار عمومی و محرومیت از مشاغل دولتی به طور دائم محکوم شدند.

سرانجام 11 اردیبهشت ماه سال 98 هر سه محکوم پرونده بانک سرمایه به زندان رفتند.

براساس این گزارش، به پرونده حسین هدایتی و 10 متهم دیگر پرونده بانک سرمایه در مرحله دوم رسیدگی به پرونده بانک سرمایه رسیدگی شد که در ابتدای گزارش به آن پرداخته شد. 

هادی رضوی؛ دور سوم پرونده بانک سرمایه

در مرحله سوم رسیدگی به پرونده بانک سرمایه نیز سیدهادی رضوی و احسان دلاویز دو نفر از تسهیلات گیرندگان بانک سرمایه و 29 نفر از مدیران وقت این بانک در این دادگاه محاکمه شدند که در گزارش جداگانه ای به آن پرداخته شد.  هادی رضوی به جرم اخلال عمده در نظام اقتصادی به 20 سال حبس، رد مال و 74 ضربه شلاق و محرومیت از خدمات دولتی و احسان دلاویز هم به جرم معاونت در اخلال در نظام اقتصادی به 10 سال حبس محکوم شدند و حکم اجرا شد. 

گروه جهانبانی؛ دور چهارم پرونده بانک سرمایه

در اولین جلسه دادگاه در مرحله چهارم رسیدگی به پرونده بانک سرمایه به پرونده محمدرضا جهانبانی در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی مقام  کیفرخواست متهمان قرایت شد. 

محمدرضا جهانبانی فرزند علی متهم اصلی این قسمت از پرونده بانک سرمایه است که متهم است به  اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق تحصیل مال از طریق نامشروع به میزان شش هزار و چهل میلیارد ریال از وجوه متعلق به بانک سرمایه.

احمد کوپائی فرزند علی، مالک خداشاهی فرزند اسماعیل، حمید فرحانی خواه فرزند شاهرخ، مهدی الله یاری فرزند فریدون، ابوالحسن خداشاهی فرزند ابراهیم، سید مصطفی خداشاهی، امین خداشاهی، بهزاد خداشاهی،  عمار صالحی و محمدرضا کریمی متهمان دیگر پرونده به اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق تحصیل مال نامشروع از دیگر متهمان پرونده بودند.

در دومین جلسه دادگاه گروه جهانبانی در پرونده بانک سرمایه، دریافت 489 فقره تسهیلات طی دو سال توسط یک متهم بانک سرمایه مطرح شد. 

در سومین جلسه دادگاه خرید ملک در زعفرانیه و بنز برای عمار صالحی و  آقازاده‌هایی که با پول مردم سهامدار می‌شوند مطرح شد. 

در چهارمین و آخرین جلسه رسیدگی به پرونده گروه جهانبانی و عمار صالحی در 18 دی ماه سال 98 ، متهم جهانبانی گفت که از 14 سالگی به مملکت خدمت کرده‌ام. 

قاضی مسعودی مقام رئیس شعبه سوم دادگاه ویژه جرایم اقتصادی اعلام کرد که  حکم پرونده صادر شده و در مرحله انشای رأی است.

غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه در آخرین نشست خبری خود در سال 98 درباره رای پرونده جهانبانی و عمار صالحی گفت: اخرین رایی که دادگاه ویژه در تاریخ 25 اسفند 98صادر کرد راجع به بخش دیگری از پرونده بانک سرمایه و صندوق تعاونی فرهنگیان است. آقای محمدرضا جهانبانی به اتهام اخلال در نظام اقتصادی و تحصیل مال نامشروع محاکمه شد. این فرد به تنهایی و در قالب شرکت‌های متعدد بیش از 100 فقره تسهیلات گرفته و تسهیلات را مسترد نمی کرد که به 20 سال حبس و 74 ضربه شلاق در انظار عمومی و محرومیت دائم از مشاغل دولتی و استرداد 5 هزار و سه میلیارد و 500 هزار ریال در حق بانک سرمایه محکوم شد.  متهم دیگر عمار صالحی فرزند عطاءالله به اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی به تحمل 10 سال حبس و محرومیت دائم از خدمات دولتی محکوم شد.

داریوش امان کی ؛ دور پنجم پرونده بانک سرمایه

در اولین جلسه دادگاه در  دور پنجم رسیدگی به پرونده بانک سرمایه ، به پرونده "داریوش امان کی " و 4 متهم دیگر به اتهام اخلال عمده در نظام اقتصادی رسیدگی و کیفرخواست متهمان قرائت شد. 

متهم اصلی دور پنجم پرونده، داریوش امانی یکانی مشهور به حبیب امانی است. مرتضی فتحی و سیدرسول زکاوت خوی و سید عباس زکاوت خوی و مصطفی کفیلی متهمان دیگر پرونده هستند که متهم به اخلال در نظام اقتصادی هستند.‌

در دومین جلسه دادگاه، قهرمانی نماینده دادستان در دفاع از کیفرخواست گفت: آقای امان کی نقش رهبری شرکت را در دریافت متقلّبانه تسهیلات از بانک سرمایه دارد.

در سومین جلسه دادگاه نماینده دادستان گفت: ذوق هنری متهمان را تمجید می‌کنم.

در چهارمین جلسه دادگاه در 30 بهمن 98 وکیل متهم  کفیلی گفت: منشا پرونده عملکرد غلط مدیران بانک سرمایه است، اگر کارشناس تخلف کرده باید به تخلف رسیدگی شود. 

در پنجمین جلسه دادگاه در 5 اسفند 98 ، نماینده دادستان ، تصویب یک شبه اختصاص 80 میلیارد تسهیلات به متهمان را مطرح کرد. 

جلسه بعدی رسیدگی به این پرونده به آینده موکول شد. 

 ششمین  پرونده بانک سرمایه  (مجید عادلیان و احسان خادم )

نخستین جلسه دادگاه متهمین جدید بانک سرمایه (مجید عادلیان و احسان خادم) 28 بهمن ماه سال  98 در شعبه سوم دادگاه‌های ویژه مفاسد اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد. 

بعد از اعلام قاضی جلسه مبنی بر متواری بودن متهم احسان خادم، مشخص شد که او خود را به این جلسه دادگاه رسانده و در این جلسه حضور دارد.

در ادامه مسعود شاه محمدی نماینده دادستان با حضور در جایگاه به قرائت کیفرخواست پرداخت و گفت: یکی از دریافت کنندگان تسهیلات از بانک سرمایه شخصی به نام مجید عادلیان بوده که از طریق غیر قانونی موفق به دریافت وجوه کلان از بانک سرمایه شده است. متهم عادلیان به دلیل ارتکاب اعمال مجرمانه فرایند سریع، مشروع و قانونی دریافت تسهیلات از نظام بانکی را نقض و موجبات اخلال در نظام پولی و بانکی کشور را فراهم کرده است.

نماینده دادستان با اشاره به اظهارات احسان خادم متهم دیگر پرونده  در خصوص فرآیند دریافت تسهیلات گفت: آقای احسان خادم درباره دریافت تسهیلات و نقش عادلیان گفته که او مدیر شرکت بود و تمامی کارها با دستور او انجام می‌شده است و مالک اصلی شرکت اقتصاد جهان صنعت بوده و با حسن خانی از ذی‌نفعان تسهیلات به حساب می‌آمدند و تعاونی مولی الموحدین متعلق به حسن خانی یکی از نمایندگان مجلس و خانواده او بوده است.

در ادامه متهم عادلیان در دفاع از خود گفت: آقای قاضی خواهشم این است که اگر واقعا پرداخت بدهی مطرح است که من مکانیسمی برای آن بچینم و پرداخت کنم که قاضی مسعودی مقام گفت: از سال 92 بدهکار بودید و هنوز نتوانستید مکانیسم آن را پیدا کنید! شما اینجا بدهکار نیستید و متهم هستید و هنوز هیچ مدرکی ارائه نداده‌اید و فعلا مهمان ما هستید و برای شما قرار بازداشت صادر می‌شود.
سرانجام قاضی مسعودی مقام ضمن اعلام ختم  جلسه رسیدگی گفت:  متهمین پرونده با قرار بازداشت موقت به زندان معرفی می‌شوند و جلسه بعدی رسیدگی متعاقباً اعلام خواهد شد.

ادامه رسیدگی به دور ششم پرونده بانک سرمایه به آینده  موکول شد.

براساس این گزارش، رسیدگی به دور پنجم و ششم پرونده بانک سرمایه در سال 98 به سرانجام نرسید و به آینده موکول شد. 

طبق اعلام قاضی مسعودی مقام بعد از رسیدگی به بخش ششم پرونده بانک سرمایه و رسیدگی به اتهامات عادلیان و خادم، به موارد اتهامی آقایان شاملویی و امامی رسیدگی خواهد شد که پرونده این افراد در حال تنظیم کیفرخواست و در مراحل پایانی خود قرار دارد.

براساس این گزارش، مهمترین تخلف انجام شده در بانک سرمایه، نادیده گرفتن مقررات و قوانین بانکی از سوی هیئت مدیره بانک و تسهیلات گیرندگان است که با تبانی میان آنها صورت گرفته است.


قوه مقننه با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «در پی تماس‌های برخی نمایندگان محترم و همکاران در مجلس شورای اسلامی که جویای حال جناب آقای دکتر لاریجانی، ریاست محترم مجلس گردیده‌اند، به آگاهی می‌رساند حسب اطلاع واصله از حوزه ریاست مجلس، به دنبال بروز برخی علائم، از ایشان آزمایش کرونا به عمل آمد و با توجه به نتیجه مثبت آن در حال حاضر در قرنطینه و تحت درمان می‌باشند.»A