سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی همچنین میزان ذخایر کالاهای اساسی کشور را بسیار امیدوارکننده خواند و اظهارداشت: در تامین ارز نیازمندی های بخش سلامت و کالاهای اساسی، تا پایان سال مشکلی نخواهیم داشت.

وی در ادامه ضمن قدردانی از همکاری مردم در مبارزه با بیماری کرونا و رعایت طرح فاصله گذاری اجتماعی، افزود: کرونا مساله ای نیست که بگوییم در فلان روز تمام می شود، باید همگان پروتکل ها و دستورالعمل های وزارت بهداشت را مراعات کنند.

متن سخنان دکتر روحانی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در آغاز باید از ملت هوشیار سراسر کشورمان سپاسگزاری و تشکر کنم برای اینکه دیروز که روز طبیعت و "سیزده به در" بود، کاملاً به پروتکل‌ها توجه و آنها را مراعات کردند. همین مراعات و همکاری اساس کاری است که امروز پیش رو داریم تا به نقطه با ثباتی ان‌شاء الله دست پیدا کنیم. همه این تلاش‌ها برای این است که تعداد موارد ابتلای منجر به فوت در کشور کاهش پیدا کند و خانواده‌های داغدار کمتری را شاهد باشیم و مردم بتوانند سلامت خودشان را در روزهای آینده شاهد باشند و بتوانیم کار، فعالیت و تلاش را با سلامت مردم توأم کنیم.

جلسه امروز، جلسه اقتصادی در رابطه با شرایطی بود که امروز داریم. تأمین نیازمندی‌های کشور، هم برای بخش سلامت مردم و مقابله با کرونا و هم تأمین کالاهای اساسی و هم نیازمندی‌هایی که تا پایان سال 99 باید مورد توجه ما باشد.

گزارش مفصلی را وزارتخانه‌های کشاورزی و صمت از شرایط ذخایر کالاهای اساسی در ماه‌های آینده ارائه کردند که گزارش بسیار خوب و امیدوارکننده‌ای بود. جداول روزانه هم همین را نشان می‌دهد که بحمدالله در ماه‌های آینده مشکلی پیش روی کشور نیست ولی باید برای سال 99 تصمیمات لازم درباره نیازمندی‌هایی که داریم و نحوه تأمین این نیازمندی‌ها، اتخاذ شود.

بانک مرکزی هم گزارش خوبی از شرایط ارزی کشور و شرایطی که برای تأمین ارز در قدم اول برای بخش سلامت، نیازمندی‌های دارویی و پزشکی و در بخش دوم برای کالاهای اساسی در پیش داریم ارائه داد.

بحمدالله مشکلی برای تأمین ارز تا پایان سال، با روندی که پیش‌بینی کردیم نخواهیم داشت و طراحی انجام گرفته برای اینکه چگونه بتوانیم تأمین کالا به موقع داشته باشیم و ذخایر هم همیشه به طور ثابت در اختیار باشد.

بخش اول بحث راجع به کالاهای اساسی و دارو و تجهیزات پزشکی بود که تا پایان سال 99 چگونه تأمین شود، چه منابعی در اختیار داریم و چه اقداماتی در این زمینه باید انجام بگیرد؟

بخش دوم درباره گمرکات بود که امروز حدود 4 میلیون تن کالا از کالاهای اساسی در گمرکات است. کالاهای اساسی که خریداری، حمل و به گمرک آمده و مقرراتی را که لازم بود مورد توجه قرار دهیم تا این کالاها از گمرک آزاد شود و به داخل کشور بیاید، امروز بررسی کردیم. بانک مرکزی و وزارت صمت این چارچوب را مشخص کردند و همین امروز به صاحبان کالا اعلام می‌شود که چگونه کالایشان در اختیارشان قرار می‌گیرد و از گمرکات وارد کشور می‌شود.

همچینین درباره کالاهایی که آمده و روی کشتی است، تصمیم بسیار خوبی اتخاذ شد و می‌توانیم مطمئن باشیم در روزهای آینده این 4 میلیون تن کالا وارد کشور می‌شود و این حرکت بسیار خوبی برای بازار و منابع کشور است.

این قدم اولی بود که تصمیم گرفتیم. در گمرکات کالاهای دیگری وجود دارد که جزو کالاهای اساسی نیست، اما کالاهای مورد نیاز برای تولید است و یا تجهیزاتی است که برای تولید وارد کشور شده است. این موارد هم مورد بحث قرار گرفت که وزارت صنعت، معدن و تجارت لیست کالاهای ضروری را مشخص کند که این کالاها آزاد شود و بانک مرکزی هم ترتیبات خاصی را پیش‌بینی کرد که چگونه ارز آنها تأمین شود. این دو گام هم برای تخلیه بنادر و هم برای آمدن کالا و در دسترس عموم قرار گرفتن، بسیار مهم است.

البته بحثی هم درباره تولیدات داخلی کردیم از جمله گندم که امسال الحمدالله محصول ما محصول خوبی خواهد بود و گندم به تدریج با توجه به اقلیم مناطق مختلف کشور درو و آماده و خریداری می‌شود. درباره نحوه خرید گندم امسال هم تصمیم گرفته شد که امسال چگونه گندم برای بخش‌های مختلف تامین نان کشور، صنوف و صنعت خریداری و تامین شود که این تصمیمات ان‌شاء الله عملی خواهد شد.

نسبت به منابع ارزی و اقداماتی که وزارت خارجه باید انجام بدهد و همچنین درباره روابط تجاری که باید با کشورهای همسایه داشته باشیم و پروتکل‌های بهداشتی که باید مورد مراعات قرار بگیرد نیز در اینجا تصمیم‌گیری شد.

البته بحث دیگری در اینجا مطرح شد که تصمیم نهایی درباره آن، در اختیار ستاد ملی کرونا خواهد بود و آن اینکه کسب و کارها بعد از تاریخ بیستم فروردین چگونه باید راه‌اندازی شود و پروتکل‌هایش چگونه باید باشد. امروز و در این جلسه مباحث اقتصادی‌اش را مطرح کردیم و بحث اصلی امروز در وزارت کشور در این زمینه انجام می‌گیرد و بعد هم در ستاد ملی کرونا در روز یکشنبه درباره آن بحث و تصمیم‌گیری می‌کنیم.

باید تلاش کنیم زندگی مردم به گونه‌ای باشد که نیازمندی ها تأمین شود؛ آنهایی که باید سر کسب و کارشان باشند و فعالیت اقتصادی بکنند هم بتوانند فعالیت اقتصادی کنند و هم اصول بهداشتی دقیقاً مورد مراعات قرار بگیرد. هر دو اصل برای ما مهم است. مبارزه با فقر هم شبیه با کرونا است هر دوی اینها باید در دو جبهه مد نظر باشد.

در جلسه امروز در بخش اقتصادی مربوط به کرونا تصمیمات خوبی گرفتیم و ان‌شاء الله تصمیمات نهایی آن روز یکشنبه در جلسه ستاد ملی اتخاذ می‌شود و به اطلاع مردم می‌رسد.

امیدواریم همه مردم ما به سلامت باشند. همه دستگاه‌های کشور بویژه بهداشت و درمان به وظایف خود به خوبی عمل کند. باید تشکر کنم از همه آنهایی که در این ایام تعطیلات در مراکز تولیدی مشغول فعالیت بودند، چه تولیدی که مورد نیاز وزارت بهداشت و درمان و برای سلامت مردم بوده همه اقدامات، اقدامات خوبی است.

دیشب هم با وزارت بهداشت در تماس بودم. تقریباً اکثر نیازمندی‌ها در داخل تأمین می‌شود. دیشب درباره وِنتیلاتور سوال کردم و دیدم تقریباً سه چهارم نیازمندی‌هایی که داریم، در داخل تأمین می‌شود. بقیه کالاها از قبیل ماسک و لوازم ضدعفونی هم که مورد نیاز است، همه در داخل تولید می‌شود. باید از همه این تولیدکنندگان و دیگر تولیدکنندگانی که مواد غذایی و ضروری مردم را تأمین می‌کنند، سپاسگزاری کنیم.

همچنین از بانک‌های کشور که در این ایام فعال بودند نیز تشکر می‌کنم. بار سنگینی بر دوش بانک‌هاست. برای آینده هم در بخش کسب و کار بار سنگینی بر دوش بانک مرکزی و بانک‌ها گذاشتیم که ان‌شاء الله به خوبی انجام می‌دهند. درباره اقشاری که در این ایام تحت فشار بیشتری قرار گرفتند و رسته‌های کاری‌شان بخاطر کرونا صدمه دیده، تصمیماتی در جلسات قبل اتخاذ کردیم که بانک‌ها باید در این زمینه فعال بشوند.

از پلیس و هلال احمر هم که در این روزها بسیار فعال هستند و همه بخش‌هایی که این روزها برای سلامت مردم تلاش می‌کنند، تشکر و سپاسگزاری می‌کنم.

ان‌شاء الله بتوانیم هر چه سریع‌تر با تلاش همدیگر به شرایط با ثباتی برسیم که همه به فعالیت عادی خودمان برسیم.

اینجا باز هم تأکید می‌کنم، مسأله کرونا، مسأله ای نیست که بگوییم فلان روز به طور کامل دوره‌اش تمام می‌شود. کرونا ممکن است برای ماه‌های آینده با ما باشد. ممکن است تا آخر سال با ما باشد. همیشه باید دستورالعمل‌ها و پروتکل های بهداشتی را که وزارت بهداشت و درمان صادر می‌کند، مراعات کنیم.

مراکز تولید و کسب و کار و ادارات و همه جا باید مراعات کنند. اجتماعات باز ممکن است برای مدت زمانی محدود شود و مورد نظر باشد که اجتماعات نداشته باشیم. چون هنوز تا پایان، راه کوتاهی پیش رو نداریم. البته این داستان ایران نیست، این موضوع، موضوع همه کشورهای جهان است و جهانی و در سراسر جهان است. باید مراعات کنیم.

ان‌شاء الله با مراعات و همکاری و با یاری یکدیگر و با عنایت خداوند از این مرحله عبور خواهیم کرد.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


شب گذشته و بعد از پخش قسمت پنجم سریال پایتخت 6 برخی از بازیگران این سریال از سانسور انتقاد کردند، احمد مهرانفر (بازیگر نقش ارسطو عامل) در صفحه اینستاگرامش نوشت: «اَمان از سانسور با این وجود ما باز هم در خانه می‌مانیم» و بهرام افشاری (بازیگر نقش بهتاش فریبا) هم دیگر منتقد حذفیات نوشت: «لطفا خواهشا انقدر سانسور نکنید، من دیگه رد دادم» اما یک نکته را باید برای بازیگران و تمام عوامل پایتخت خاطرنشان کرد که با سانسور و بدون سانسور این مجموعه تلویزیونی دوست داشتنی است.

سریال پایتخت یک اتفاق منحصر بفرد است، تا به حال 5 فصل از آن پخش شده و در فصل ششم هم هنوز جذاب و دیدنی است. سریال‌های دیگری هم بوده‌‌اند که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته‌اند مانند «روزی روزگاری» و یا پیشتر از آن «دایی جان ناپلئون» اما آنها در یک فصل تمام شده‌اند.

مهمترین رکن هر فیلم یاسریالی فیلمنامه آن است و اگر فیلمنامه‌ای جذاب و گیرا وجود نداشته باشد هیچ کدام از عوامل دیگر مانند کارگردان، بازیگر، فیلمبرداری،موسیقی و ... نمی‌تواند آن را نجات دهد. در پایتخت همین قضیه مشهود است و اگر بگوییم عامل اصلی موفقیت آن فیلمنامه است، حرف گزافی نزده‌ایم.

خانواده معمولی


هر فیلمنامه‌ای بر 2 محور اساسی استوار است: 1- پیرنگ یا خط داستانی 2- شخصیت‌ یا شخصیت‌ها

پایتخت 6 در بخش اول یعنی روند اتفاقات و خط داستانی (پیرنگ) بر اساس موقعیت‌های که شخصیت‌ها در آن قرار دارند جذاب و گیراست برای مثال در همین چند قسمت که از پایتخت 6 پخش شده است ببینیم چند موقعیت جذاب داستانی داریم:

راننده نماینده مجلس شدن نقی معمولی و طبق معمول مانور نقی بر موقعیت و جایگاه حساسی که دارد، زندانی بودن ارسطو عامل، آزادی از زندان و تلاش برای پیدا کردن کار، مرگ بابا پنجعلی و اهدا تمام اعضا بدن او، گوینده خبر شدن هما سعادت، ازدواج فهیمه و رحمت ومخالفت بهتاش و بهروز ( بچه‌های فهیمه) با این وصلت، دروازبان شدن بهتاش فریبا در تیم نساجی و ... حال هر کدام از این موقعیت‌ها در کنار همدیگر و زیست شخصیت‌ها برای رسیدن به خواسته‌ای که دارند طبیعتا توجه برانگیز و جذب کننده مخاطب است.

در بخش دوم هم شخصیت‌های پایتخت درآمده و شکل گرفته‌اند، آنها را از 5 فصل قبل همراهی کرده‌ایم و می‌شناسیم، تیپ نیستند بلکه شخصیت‌هایی شده‌اند هر کدام با مشخصات و مختصات معلوم خود. آنچه انجام می‌دهند و می‌گویند برایمان آشناست و هر کدام اگر کاری غیر از آن انجام دهد یا غیر از آن باشد برایمان جالبتر خواهد بود مانند: زندانی شدن ارسطو و حرف‌هایی که الان درباره حبس و قفس می‌زند مانند جمله «لعنت به دیوار» جنس همان حرفهای ارسطو است اما زاویه جدیدی در زندگی اوست.

بهر جهت نباید از توانایی محسن تنابنده به عنوان سرپرست نویسندگان این 6 فصل پایتخت غافل ماند که توانسته این همه سال چنین رویه‌ای را حفظ کند.

سیروس مقدم کارگردان سریال پایتخت

سیروس مقدم

غیر از فیلمنامه کارگردانی، فیلمبرداری، تدوین، موسیقی، صدا ، طراحی صحنه و لباس و ... همگی با هم بسیار هماهنگ و به بهترین شکل در خدمت ارائه یک محصول صدا و تصویری متناسب با فیلمنامه است. اصطلاحا فرم و محتوای اثر خوب به هم چفت شده است.

سیروس مقدم و الهام غفوری به عنوان زوج کارگردان و تهیه‌کننده هم به خوبی از عهده شکل گیری چنین وحدت فرمی برآمده‌اند. موسیقی آریا عظیمی‌نژاد هویت دارد، کافی است بخشی از موسیقی را بدون تصویر بشنویم سریع می‌توان پی برد که این موسیقی سریال پایتخت است.

برای مثال یکی از موقعیت‌های دراماتیکی که در این فصل خلق کردند: در جشن نفس که به مناسبت اهدا عضو بابا پنجعلی برگزار شده است، خانواده نقی با شخصی دعوایشان شده است و وسط این هیاهو هما که قرار است برای اولین بار در تلویزیون خبر بخواند به نقی زنگ می‌‌زند که استرس دارد و نمی‌داند چه کند؟  نقی در میان بلبشو و کشمکش این صحنه شروع می‌کند به دلداری دادن هما و ذکر خاطراتی شیرین از زندگی مشترکشان، هرچه فکر می‌کند چیز خاصی انگار نیست، عاقبت روز تولد بچه‌های دوقلویشان را به یاد هما انداخته و از این راه او را آرام می‌کند.

انصافا خلق چنین موقعیت پر ریسکی نشان از سر نترس سازندگان و توانایی تمامی عوامل پایتخت دارد. از نویسنده و کارگردان گرفته تا فیلمبردار، صدابردار، طراح صحنه،طراح لباس، آهنگساز، تدوینگر، صداگذار، گروه‌های تولید و تدارکات و دستیاران گروه‌های کارگردانی، فیلمبرداری، صدابرداری، صحنه و ...

احمد مهرانفر

بازی بازیگران مجموعه پایتخت به اذعان اهالی فن یکی از نقاط قوت این مجموعه نمایشی است، محسن تنابنده، احمد مهران‌فر، ریما رامین‌فر، نسرین نصرتی، هومن حاجی عبداللهی، بهرام افشاری، سارا و نیکا فرقانی اصل و ... انصافا همگی تاثیرگذار و درست ایفای نقش‌هایشان را بر عهده دارند. در هر محصول نمایشی این بازیگران هستند که تمام حرف‌ها وحس‌ها را به مخاطب منتقل می‌کنند. برای همین است که در سینما جایگاه بازیگر تا این حد مهم است. اگر بهترین فیلمنامه هم وجود داشته باشد ولی بازیگران درست نقش را ایفا نکنند مخاطب سریع آن را پس ‌می‌زند.

استفاده از جغرافیای شمال و گویش شیرین مردم مازندران بر خلاف معمول سریال‌ها مخاطب را با خود همراه ساخته و انگار یک سفر به آن منطقه کرده است، البته به مردم مازندران هم باید تبریک گفت که هیچ‌گاه خود را درگیر حاشیه‌هایی چون سیاه نمایی و ... نکردند.

پایتخت در به تصویر کشیدن جزئیات بسیار موفق است، جزئیاتی به ظاهر ساده اما عمیق و کاربردی. مانند تبخال زدن هما در اولین شب گویندگی خبر، مشق نوشتن بهروز و همزمان گفتن آخرین اطلاعات از دعواهای رحمت، رحمن، رحیم. کلاه پیتر چکی بهتاش( پیتر چک: دروازبان معروف اهل کشورچک که در تیم‌های چلسی و آرسنال انگلیس بوده و هست، به علت یک آسیب دیدگی همیشه در زمان بازی یک کلاه ضربه‌گیر مخصوص بر سر دارد) که همیشه بر سر دارد حتی با آن می‌خوابد!

یا برای مثال در صحنه‌ای که هما در تست گویندگی قبول شده و با محمدرضا حیاتی (گوینده خبر معروف) در حال خداحافظی است موقع خروج تنه‌اش می‌خورد به یک سری کاغذ و وسیله روی میز و آنها بر روی زمین پخش می‌شوند، هما شرمنده و معذب است چون قبل‌تر با حیاتی راجع به وزن کم کردن و ... حرف زده است، این اندازه از جزئیات‌پردازی تاثیر گذار در خط قصه واقعا تحسین برانگیز است.

اما چرا پایتخت را دوست داریم؟ چرا در یک سریالی که این همه شخصیت‌ها با همدیگر درگیر و یا حتی دروغگو هستند باز ما آنها را می‌بخشیم؟ دلیل این است که ما هم خودمان هر کدام به شکلی دغدغه‌ها و درگیری‌های شخصیت‌های پایتخت را داریم. مانند نقی، ارسطو، هما، بهتاش، فهیمه، رحمت و ...

انگار هر کدام از ما در درونمان یک بخشی از شخصیت‌های پایتخت را داریم، در درونمان یک نقی، ارسطو، رحمت، بهتاش، هما، فهیمه و ... وجود دارد که مدام می‌گوید: حواست رو جمع کن، این کار را بکن، این موقعیت را بچسب و ... به همین دلیل هم با این شخصیت‌ها در این حد مانوس می‌شویم.

رنگ به رنگ شدن و تغییر شخصیت‌ها در موقعیت‌های مختلف قابل درک است، نقی معمولی همیشه دوست دارد به یک موقعیت بهتر برسد، سری تو سرها در آورد، مهم باشد، به او احترام بگذارند (هِد فامیل باشد) و ... شاید برای چنین جایگاهی تمام کارهایی که می‌کند موجه نباشد اما کیست که چنین اتفاقاتی را در زندگی خودش و اطرافیانش ندیده باشد و تجربه نکرده باشد؟ یا یاور همیشه مومن ارسطو ، پسر خاله و دوست همیشگی نقی، همواره به دنبال رسیدن به نیمه گمشده‌اش است، ساده اما دنیا دیده، وفادار اما منتقد اوضاع و نقی...، هما (مادر، همسر، فامیل) دلسوز، سنگ صبور خانواده، به دنبال بهتر کردن اوضاع، آشتی دادن آدمها و ...

بهرام افشاری

برخی در فضای مجازی نوشته‌اند که در این فصل ششم بی احترامی به بزرگترها بسیار مشهود است و از این قضیه شاکی هستند باید به آنها گفت کمی صبر کنید مطمئن باشید دوباره همه چیز به روال خود بر ‌می‌گردد، پایتخت این گونه است، می‌شکند اما دوباره می‌سازد.

جدال اصلی پایتخت جدال بین خانواده و مناسبات سنتی آن با اتفاقات امروزه و تغییرات جهان معاصر است. اگرچه جهان به سرعت در حال تغییر است اما پایتختی‌ها سعی دارند همراه با این تحولات حرمت‌ها را هم حفظ کنند، بزرگ و کوچکی رعایت کنند، خانواده همچنان خانواده بماند. کدام یک از ما دوست نداریم؟

بر روال فصل‌های گذشته همیشه در پایتخت یک سفر رویایی یا موقعیتی تخیلی وجود دارد مانند (سفر به سوریه و درگیر شدن در وسط جنگ داعش در فصل گذشته، یا سفر به تهران و آمدن نامزد چینی ارسطو در فصل سوم و...) حال باید دید سفر و موقعیت خاص فصل ششم چیست؟

غالبا دیالوگ‌ها و تکیه کلام‌هایی از شخصیت‌های پایتخت به فرهنگ عامه مردم راه یافته است مانند: فدایی داری/ مگه داریم، مگه میشه؟/ حساس نشو، حساس نشو/ آخ، آخ، آخ، آخ/ ناهار نخوردمه/ ای خِدا/ وله کن و... باید دید این فصل چه دیالوگی در آستین دارد؟ تا بحال بهتاش می‌گوید: «من دیگه رد دادم»

شاید خواننده این متن فکر کند چه اندازه از این سریال تعریف کرده‌ام، واقعیت این است که بسیار بیشتر از این می‌توانستم بنویسم اما از حوصله این نوشتار خارج است و در آخر تصریح ‌کنم که این نوشته رپرتاژ آگهی نیست و با سانسور و بدون سانسور این مجموعه نمایشی را دوست دارم، البته که بدون سانسور بهتر است، مرسی اَه.


در روزها و هفته های گذشته، انتقادات زیادی را متوجه روند کنترل کرونا کردیم که هر چند با تاخیر، اما بسیاری از آنها مورد توجه مسوولان قرار گرفتند؛ از جمله تعطیلی حرم ها، محدویت ترددهای بین شهری، تعطیلی اصناف غیر ضرور و ... . برخی از نقدها و پیشنهادهای مان نیز مقبول نیفتاد مثل تعطیلی ادارات تا بیست فروردین و محدودسازی ترددهای شهری.

ما همچنان بر این بارویم که رسانه غیرمنتقد از نظر ما اساساً نه رسانه که یک بلندگوست. با این حال، نگاه صرف به نیمه خالی و ندیدن نیمه پر نیز انصاف گریزی است. از این رو در مطلب حاضر، نگاهی داریم به جنبه های مثبتی که در هفته های اخیر درباره کرونا شاهدش بودیم:

1 - اکثر مردم قرنطینه خانگی و فاصله گذاری اجتماعی را رعایت می کنند. امسال اکثر خانواده های ایرانی به عید دیدنی نرفتند، مسافرت نکردند و سیزده بدر را نیز در خانه ماندند. بی آن که بخواهیم شعار بدهیم، این وضعیت، نشانه فهم و فرهنگ بالای ایرانی هاست و البته افراد کم خرد یا خودخواه و لجوجی نیز هستند که مانند هر جامعه ای،در ایران ما نیز مشکل آفرین اند؛ اما خوشبختانه اکثریت با عقلاست.

نیمه پر
2 - فروشگاه های ایران بر خلاف بسیاری از کشورهای مدعی غربی، خالی از جنس نشدند؛ آن هم ایران تحت تحریم که حتی نمی تواند نفت اش را نیز بفروشد. هم مردم رعایت کردند و هم وزارت صنعت، معدن و تجارت شبکه تولید و توزیع را به خوبی مدیریت و سازماندهی کرد تا کمبودی پیش نیاید. خبر داریم که شارژ فروشگاه های زنجیره ای بزرگ که در حالت عادی روزانه یک یا دو بار انجام می شود، در این ایام به سه بار در روز رسید تا کالاهای مورد نیاز مردم به وفور در اختیارشان باشد.

نیمه پر
3 - هر چند در روزهای نخست، مشکل مایع ضدعفونی کننده و الکل طبی و ماسک بیداد می کرد، اما کارخانه های کشورمان خیلی سریع نیازها را برطرف کردند و الان به وفور لوازم مورد نیاز مقابله با کرونا در دسترس همه است. حتی بسیاری از کارخانه ها به سرعت تغییراتی در خطوط تولیدشان ایجاد کردند و از تولید محصولاتی مانند آب میوه به تولید الکل طبی شیفت کردند. در این عرصه، هم بخش خصوصی فعال بود و هست، هم بخش دولتی و هم بخش های دیگری مانند نیروهای مسلح و بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام و ... .

نیمه پر

4 - کادرهای درمانی در خط مقدم نبرد با کرونا، نشان دادند که ایران پر از مردان و زنانی است که می توان به آنها افتخار کرد. آنها نه تنها در درمان بیماران مبتلا به کرونا سنگ تمام گذاشتند، بلکه در عرصه تحقیقات نیز ورود موفقی داشتند و در این مدت، تجربیات  ارزشمندی در درمان کرونا به دست آورده اند. همچنین متخصصان ایرانی توانستند در این مدت کوتاه، کیت تشخیص کرونا نیز بسازند. این در حالی است که در ابتدای شیوع کرونا تنها 2000 کیت اهدایی سازمان بهداشتی در ایران موجود بود و در این باب، کاملاً وابسته به خارج بودیم.

نیمه پر

5 - اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی، تصمیمات دولت برای ایجاد محدودیت در ترددهای بین شهری، تعطیلی مدارس و دانشگاه ها، تعطیلی اجباری صنوف غیر ضروری و کاهش پرسنل ادارات به یک سوم و شیفت بندی بین کارمندان اقداماتی است که به طور ملموسی در کاهش نرخ ابتلا به کرونا موثر بوده هست. هر چند که معتقدیم باید محدودیت های بیشتری برای تردد وجود داشته باشد و قرنطینه خانگی جدی گرفته شود ولی به هر روی این اقدامات هر چند ناکافی، اما مهم اند.

6 - سپاه و ارتش و بسیج در این یک ماه و اندی با احداث بیمارستان های صحرایی، تخصیص فضاهای بیمارستان و آزمایشگاهی و کادرهای درمانی شان به مبارزه با کرونا، ضدعفونی کردن معابر، توزیع مواد ضدعفونی بین مردم و ... به طور واقعی و جدی کمک حال دولت و مردم بودند و هستند.

نیمه پر
7 - خیریه ها و خیرین نیز در این ایام بسیار فعال بودند و بسیاری از خانواده های محتاج که اخیراً آسیب پذیرتر هم شده اند را بیش از پیش تحت حمایت خود درآورده اند. بسیاری از افراد نیز خدمات رایگان آنلاین به شهروندان می دهند مانند مربیان ورزش ، معلمان، وکلا، روان شناسان و ... .
بسیاری از مردم نیز با کمک های داوطلبانه به دیگران، مانند مشارکت در طرح های ضدعفونی سازی معابر، کمک به کادرهای درمانی در امور عمومی بیمارستان ها، خرید اقلام مورد نیاز همسایگان سالمند، توزیع رایگان ماسک و مواد ضدعفونی کننده و ... غنای انسانیت در جامعه را بالاتر می برند. 
همچنین بخش خصوصی و اتاق های بازرگانی تا کنون کمک های پرحجمی به مراکز درمانی داشته اند: از تولید لباس های مخصوص پزشکان و پرستاران تا تهیه ماسک و مواد ضدعفونی کننده و ... و اهدای آنها به بیمارستان ها.

8 - وزارت بهداشت با اجرای طرح غربالگری از طریق سایت salamat.gov.ir تا کنون وضعیت سلامت بیش از 60 میلیون ایرانی در خصوص کرونا را سنجیده و توانسته با شناسایی سریع تر افراد مبتلا به کرونا و پذیرش آنها، جان بسیاری از افراد را نجات دهد.
نیمه پر
9 - هر چند کادرهای درمانی در خط مقدم اند و کارشان سخت تر از همه است، اما در لایه های بعدی مبارزه با کرونا نیز بسیاری از افراد هستند که به جای ماندن در خانه، چرخ جامعه را می چرخانند: نیروهای نظامی و انتطامی، کارکنان شهرداری های کل کشور، آتش نشانان، کارمندان به ویژه بانکی ها که متاسفانه تعداد زیادی از آنها به دلیل ارتباط نزدیک با ارباب رجوع مبتلا به کرونا شده اند، فعالان صنعت آب و برق، تولید کنندگان، توزیع کنندگان و فروشندگان مواد غذایی و اقلام ضروری مردم، پرسنل داروخانه ها، فعالان حمل و نقل عمومی، کارکنان پمپ بنزین ها و نظایرشان که حتماً از عنوان تعدادی از آنها از قلم افتاده است.

نیمه پر
10 - رسانه ها در این مدت، نقش مهمی در اطلاع رسانی و آگاه سازی مردم داشته اند. در غیبت مطبوعات کاغذی، بار اصلی بر دوش سایت ها و خبرگزاری ها بود و 24 ساعته در اختیار و خدمت مردم اند تا هم رویدادهای روز را به اطلاع شان برسانند و هم درباره کرونا، آموزش های لازم را به مردم منتقل کنند. بی شک اگر رسانه های مجازی نبودند، این حد از آگاهی های عمومی نیز وجود نداشت و کرونا افراد بیشتری را به کام خود می کشید. در این میان صدا و سیما نیز علاوه بر این که آموزش های کرونایی را به اشکال مختلف به مردم منتقل می کند، کوشیده است در حد وسع خود برنامه های سرگرم کننده ای نیز برای کاستن از کم حوصلگی ایام قرنطینه روی آنتن بفرستد.

11 - وزارت ارتباطات در این ایام بار سنگینی بر دوش می کشد و آن پایدار نگه داشتن شبکه اینترنت است. از وقتی که مردم قرنطینه را جدی گرفته و خانه نشین شده اند، مصرف اینترنت عمومی در کشور به بالاترین حد خود رسیده و نسبت به اول اسفند سال گذشته 2.5 برابر شده است. حفظ این شبکه گسترده و پیچیده جز با تلاش شبانه روزی پرسنل این وزارتخانه و شرکت های مرتبط میسر نیست.

نیمه پر
12 - تصمیم دولت برای اختصاص 10 میلیارد دلار به افراد، شرکت ها و صنوف آسیب دیده از کرونا و کنترل این بیماری، اقدام بزرگی است که اگر به درستی مدیریت و اجرا شود، می تواند آثار سوء اقتصادی و اجتماعی کرونا را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. همچنین تصمیم به سهل گیری در تأدیه اقساط بانکی در سه ماه آتی نیز اقدام ارزشمندی است.

13 - تلاش های وزارت خارجه برای راه اندازی کانال مالی اینستکس و نیز جذب کمک های بین المللی از جمله بانک جهانی هم نباید نادیده گرفته شود. برای اولین بار در روزهای اخیر شاهد تبادل اقتصادی مستقیم و غیرتحریمی با اروپا در قالب اینستکس بودیم و اقلام پزشکی و دارویی از اروپا خریداری شد.

14 - ایران جزو اولین کشورهای دنیا بود که آزادی موقت یا دائم زندانیان غیرخطرناک را برای کاهش ریسک ابتلا به کرونا در زندان ها را اجرا کرد و دهها هزار نفر در این ایام نزد خانواده هایشان رفتند.

هر چند نقدهای زیادی وجود دارد ولی به یاد بیاوریم که بسیاری از مشکلات ما - و حتی بعضاً بیشتر - را کشورهای دیگر جهان از جمله قدرت هایی مانند آمریکا و ژاپن و ایتالیا نیز دارند و مبالغه نکرده ایم اگر بگوییم دولت و مردم ایران در برخی موارد، حتی از این کشورها نیز عملکرد بهتری داشته اند.
امید که با همدلی و همکاری یکان یکان مردم بر این بیماری فراگیر غلبه کنیم و درس های این ایام را برای همیشه به خاطر داشته باشیم.


سخنگوی وزارت بهداشت از شناسایی 2875 نفر مبتلای جدید به ویروس کرونا در 24 ساعت گذشته خبر داد.

کیانوش جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت گفت: از ظهر دیروز تا امروز 14 فروردین 1399 و براساس معیارهای قطعی تشخیصی، 2875 بیمار جدید مبتلا به کووید19 در کشور شناسایی شدند و مجموع بیماران شناسایی شده بر اثر این بیماری به 50468 مورد رسید.

وی افزود: خوشبختانه تا کنون 16711 نفر از بیماران بهبود یافته و ترخیص شده اند و این روند ادامه دارد.

جهانپور ادامه داد: متاسفانه در طول 24 ساعت گذشته، 124 نفر از بیماران مبتلا به کووید19 در کشور جان خود را از دست دادند و مجموع درگذشگان بر اثر این بیماری در کشور به 3160 نفر رسید.

وی خاطرنشان کرد: 3956 نفر از بیماران در وضعیت شدید این بیماری قرار دارند.

سخنگوی وزارت بهداشت افزود: مشارکت در طرح غربالگری کرونا در کشور به 69 میلیون نفر رسید.


کیانوش جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرد: از ظهر دیروز تا امروز 10 فروردین1399 و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، 3186 بیمار جدید مبتلا به کووید19 در کشور شناسایی شدند و مجموع بیماران شناسایی شده بر اثر این بیماری به 41495 مورد رسید.

به گزارش انتخاب، جهانپور گفت: خوشحالیم که تا کنون 13911 نفر از بیماران بهبود یافته و ترخیص شده اند و این روند ادامه دارد.

وی همچنین افزود: متاسفانه در طول 24 ساعت گذشته، 117 نفر از بیماران مبتلا به کووید19 در کشور جان خود را از دست دادند و مجموع قربانیان این بیماری در کشور به 2757 نفر رسید. 3511 نفر از بیماران در وضعیت شدید این بیماری قرار دارند.

تا ظهر امروز بیش از 63 میلیون نفر در غربالگری کرونا مشارکت داشته اند.

مردم حتما برای خوداظهاری و آگاهی از وضعیت سلامتی خود به سامانه salamat.gov.ir مراجعه کنند.


آمار جدید کرونا در ایران ( تا 8 فروردین 98) به نقل از سخنگوی وزارت بهداشت به این شرح است:


144 نفر: فوت شدگان جدید

2378 : کل فوت شدگان

2926 : بیمار جدید

32 هزار و 332 نفر : کل مبتلایان

11 هزار و 133 نفر: بهبودیافتگان


جزئیات خبر

جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت:

- بر اساس یافته های قطعی آزمایشگاهی و از ظهر دیروز تا امروز، 2926 بیمار جدید مبتلا به کووید19 در کشور شناسایی شدند و در مجموع، تعداد بیماران مبتلا شده به کووید19 در کشور تا 8 فروردین 1399 در کشور به 32332 مورد افزایش یافت.

- خوشبختانه تا کنون 11133 نفر از بیماران مبتلا به این بیماری، بهبود یافته و ترخیص شده اند.

کرونا در ایران/ 144 فوت جدید / کل فوت شدگان: 2378

- متاسفانه در طول 24 ساعت گذشته 144 نفر از بیماران مبتلا به کووید19 جان خود را از دست دادند و تا امروز از وجود 2378 نفر در کشور محروم شده ایم.

- 2893 نفر از بیماران در وضعیت شدید این بیماری قرار دارند.

- افراد سالم، مشکوک و مبتلا به کووید19 حتما وضعیت خود را در سامانه salamat.gov.ir ثبت کنند تا در صورت نیاز مورد مراقبت و درمان قرار گیرند.

- از امروز طرح فاصله گذاری اجتماعی در کشور با هدف قطع زنجیره انتقال ویروس کرونا به صورت جدی و با مشارکت دستگاه های اجرایی مرتبط آغاز شده که در فاز اول تا 15 فروردین ادامه دارد و در صورت نیاز، قابل تمدید خواهد بود.


وینفرد شفر در پایان بازی با پدیده و در شرایطی که شانس قهرمانی استقلال به طور کامل از دست رفته بود از کار برکنار و فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی موقت این تیم انتخاب شد.

 

زمانی که شفر از کار برکنار شد خیلی ها پیش بینی می کردند که شفر به دلیل سن بالایش بسیار بعید است با پیشنهادی برای فصل بعد روبرو شود و مدیران استقلال احتمالا مجبور هستند تمام قرارداد فصل بعدش را پرداخت کنند.

 

شفر برای فصل آینده قرارداد یک میلیون و 200 هزار دلاری با استقلال دارد و طبیعی است با توجه به قیمت ارز پرداخت این مبلغ نیمی از بودجه فصل آینده آبی ها را مصرف می کند. این در شرایطی است که استقلال در لیگ هجدهم با مشکلات عدیده مالی روبرو بود و  ادامه دار بودن مشکلات مالی برای فصل آینده می تواند باشگاه را با مشکلات زیادی روبرو کند.

 

اما حدود دو هفته است که خبر پیشنهاد باشگاه بن یاس امارات به وینفرد شفر موجی از امید را در دل مدیران استقلال ایجاد کرده است چراکه اگر او این پیشنهاد را قبول می کرد دیگر مدیران استقلال مجبور نبودند قرارداد سال آینده این مربی را پرداخت کنند.

 

امروز رسانه های اماراتی خبر دادند که شفر سرمربی تیم بن یاس امارات شد، اتفاقی که شاید مهمترین خبر ممکن برای باشگاه استقلال باشد چراکه حالا پرداخت غرامتی بزرگ از شانه های مدیران این باشگاه برداشته شده است.

 

با این شرایط در صورتی که قرارداد شفر با بن‌یاس نهایی شده باشد، باشگاه استقلال از پرداخت غرامتی 15 میلیارد تومانی نجات پیدا کرده است و این بهترین خبر ممکن برای این باشگاه در آستانه شروع فصل نقل و انتقالات خواهد بود.

 

این اتفاق هم می تواند در راه پرداخت باقی مانده قرارداد بازیکنان موثر باشد، هم به جذب بازیکن جدید کمک کند و هم حالا این باشگاه می تواند بودجه بیشتری را صرف جذب سرمربی جدید این تیم کند.


زیباترین و در عین حال متاثرکننده‌ترین قاب عکس افطاری سیاسی رئیس‌جمهور روحانی در شنبه 21 اردیبهشت‌ماه 1398 قاب مشترک بهزاد نبوی و احمد توکلی بود. دو پیرمرد سیاستمدار که هر دو عصازنان و خرامان و افتان و خیزان به جلسه آمده بودند. یکی از منتهی‌الیه چپ اسلامی و دیگری از منتهی‌الیه راست اسلامی. دو نقطه مقابل هم که به هم رسیده بودند.
بهزاد نبوی زاده سال 1321 است. یعنی 77 سال دارد. از جوانی مردی انقلابی بود. همچون بسیاری از جوانان نسل خویش با سوسیالیسم آغاز کرد با جناح چپ جبهه ملی سوم همکاری می‌کرد و در زمره‌ی علاقه‌مندان مصطفی شعاعیان بود. چهره‌ی چپ مستقل ایران که نه لنینیست بود، نه مائوئیست، نه فدایی و نه مجاهد، اما به عدالت اجتماعی علاقه داشت و با دین‌داری هم سر ستیز نداشت. ملی‌گرا بود و همچون توده‌ای‌ها جهان‌وطن و شوروی‌گرا نبود. بهزاد نبوی از خانواده‌ای محافظه‌کار می‌آمد. اجدادش مادری به ملاهادی سبزواری می‌رسیدند و پدرش گرایش سلطنت‌طلبی داشت. اما او بیشتر در دامان مادری متدین بزرگ شده بود و از همان آغاز تا پس از آنکه از چریکی نوجوان به وزیری جوان بدل شده بود با عقاید سیاسی پدرش مرزبندی انقلابی داشت. بهزاد نبوی در زندان به محمدعلی رجایی پیوست و باورهای دینی که از مادرش آموخته بود را محکم ساخت و در برابر انحراف مجاهدین خلق از اسلام به مارکسیسم مقاومت کرد و در پیوند با گروهی از مبارزان مسلمان بعد از انقلاب از سران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شد که حریف سازمان مجاهدین خلق ایران بودند. مجاهدین انقلاب سازمانی سیاسی و نظامی بود و برای جمهوری جدید اسلامی نقش یک سازمان شبه‌نظامی برای دفاع از حاکمیت را ایفا می‌کرد. امروز وجود چنین نهادی از سوی جامعه سیاسی و مدنی کشور پذیرفتنی نیست.
اما در آن زمان که مخالفان حاکمیت جدید به‌خصوص مجاهدین خلق مسلح بودند و سازمان امنیت کشور (ساواک) منحل شده بود و ارتش نیز هنوز از سلطنت‌طلبان خالی نشده بود و سپاه هنوز شکل نگرفته بود وجود چنین سازمانی پذیرفتنی بود. هرازگاهی یک کودتا خنثی می‌شد و جامعه‌ای که تجربه کودتای 28 مرداد 1332 را داشت نگران دولت جدید بود چنان که چندی بعد شایعه کودتای نوژه به وقوع پیوست.
پس از سال 1360 و تحکیم حاکمیت اما مجاهدین انقلاب اسلامی ضرورت وجودی خود به عنوان یک سازمان شبه‌نظامی را از دست داد. سپاه تثبیت شد، وزارت اطلاعات تاسیس شد و مجاهدین خلق از ایران فراری شدند. اولین انشعاب چپ و راست اسلامی در درون حاکمیت در مجاهدین انقلاب رخ داد. در راس جناح راست سازمان، احمد توکلی قرار داشت. مردی متولد سال 1330، یعنی اکنون 68 سال دارد و با وجود 9 سال اختلاف، همپای بهزاد نبوی آمده است.
مبارز مسلمانی که او نیز خانواده‌ای عرفی داشت. در خاطراتش گفته است با وجود گرایش‌های سنتی و مذهبی پدرش خود مذهب را تحت تاثیر محیط اجتماعی برگزید. یکی از انگیزه‌های سیاسی شدن او چیزهایی بود که از غصب زمین‌های مازندران زادگاهش توسط رضاشاه شنیده بود. احمد توکلی با خانواده‌ای متوسط و متدین نمی‌توانست در برابر ظلم پهلوی سکوت کند. انقلابی شد اما مجاهد یا فدایی نشد. مذهبی ماند و از سران مجاهدین انقلاب اسلامی پس از 1357 شد، اما او نیز مانند بهزاد نبوی پس از تحولات سال 1360 بیشتر برای دولت وقت می‌گذاشت تا سازمان. مجاهدین انقلاب مرکب از چند گروه چریکی مذهبی بودند که در سال‌های قبل از انقلاب برای مبارزه با سلطنت مبارزه می‌کردند. نام‌های زیادی از جمهوری اسلامی را می‌توان در مجاهدین انقلاب پیدا کرد: محسن رضایی، محمدباقر ذوالقدر، علی شمخانی، محسن آرمین، مصطفی تاج‌زاده، حسن واعظی، مرتضی الویری، محمد سلامتی، محمد عطریانفر و... از سال 1360 هر یک از اینان به جریان یا سازمانی در دولت پیوستند. گروهی چون رضایی، ذوالقدر، شمخانی به سپاه رفتند و گروهی مانند نبوی و توکلی به عنوان وزیر صنایع و وزیر کار به دولت رفتند. بهزاد نبوی سخنگوی دولت محمدعلی رجایی شد و پس از تشکیل دولت میرحسین موسوی نیز وزیر صنایع سنگین شد. احمد توکلی هم به وزارت کار رفت. اما اختلافات در دولت بسیار بود. جناح بهزاد نبوی به نوعی سوسیالیسم اسلامی باور داشتند. دولت را مسئول توسعه و عدالت می‌دانستند، مالکیت خصوصی را محدود می‌خواستند. جناح احمد توکلی اما مدافع گونه‌ای محافظه‌کاری مذهبی بودند. در سنت فقه اسلامی مالکیت خصوصی محترم است و تنها قواعد شرعی مانند خمس و زکات و ارزش‌های اخلاقی مانند انفاق آن را محدود می‌کند. بهزاد نبوی در شرایط جنگ بر نقش بیشتر دولت تاکید می‌کرد. رئیس ستاد بسیج اقتصادی بود و کوپن ارزاق عمومی را برای کنترل مصرف مردم و رسیدن کالا به دست همه اداره می‌کرد. در جناح مقابل، احمد توکلی مدافع نهاد بازار بود. بازار در فقه اسلامی یک نهاد مستقل از دولت است که دولت حق دخالت در آن را ندارد. حدیثی است که می‌گوید قیمت کالا را خدا تعیین می‌کند. جناح چپ اسلامی با این تفسیر از دین مخالف بود و دولت را تعیین‌کننده قیمت می‌دانست. احتکار و فساد بازار هم مردم را ناراحت می‌کرد و دولت به عنوان قوه مجریه ستاد تعزیرات حکومتی را راه‌اندازی کرد که محتکران را مجازات می‌کرد. مهمترین بحران به هنگام تصویب قانون کار به وجود آمد. احمد توکلی قانون کار را براساس رضایت کارگر و کارفرما تدوین کرد اما جناح مقابل می‌گفت دولت هم باید وارد قانون کار شود و حداقل دستمزد کارگر را تعیین کند.
اما جناح راست اسلامی یا جناح بازار در مقابل جناح دولت یا چپ اسلامی قرار می‌گرفت. دخالت دولت در مالکیت و مدیریت اقتصادی را رد می‌کرد و آن را بازمانده تفکرات مارکسیستی و میراث مجاهدین خلق می‌دانست. کار به حکمیت کشید. رئیس دولت میرحسین موسوی نخست‌وزیر بود. موسوی خود از روشنفکران مسلمان طرفدار علی شریعتی و چپ اسلامی بود و جانب بهزاد نبوی را داشت. اکثریت دولت از همین جناح بود و جناح راست در اقلیت بود. جناح راست دولت را انجمن اسلامی دولت هم می‌خواندند که شامل علی‌اکبر ناطق‌نوری (وزیر کشور)، علی‌اکبر ولایتی (وزیر خارجه)، سیدمرتضی نبوی (وزیر مخابرات)، حبیب‌الله عسگراولادی (وزیر بازرگانی) و احمد توکلی (وزیر کار) بود. در ترمیم دولت از 5 وزیر راست فقط ولایتی باقی ماند و محتشمی‌پور (وزیر کشور)، غرضی (وزیر مخابرات)، عابدی‌جعفری (وزیر بازرگانی) و ابوالقاسم سرحدی‌زاده (وزیر کار) شدند و به کمک بهزاد نبوی (وزیر صنایع سنگین) آمدند. در دولتی که یکی از روسای اتاق بازرگانی، وزیر بازرگانی بود با تغییر وزیر اتاق در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با تغییر وزیر کار یکی از سران خانه کارگر به وزارت رسید.
احمد توکلی به روزنامه رسالت رفت و اولین روزنامه انتقادی درون حاکمیت را منتشر کرد. نقدهای او بر موانع اقتصادی دولت موسوی از موضع دفاع از مالکیت خصوصی و بازار بود. با تغییر دولت، بهزاد نبوی هم از وزارت رفت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را که در اثر اختلاف دو جناح راست و چپ منحل شده بود احیا کرد. یکی از علل انحلال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اختلاف بر سر تفکیک کار نظامی و سیاسی بود. پس از دهه‌ی 60 و رخت بر بستن نیروهای مسلح (چه مجاهد خلق و چه مجاهد انقلاب) از سیاست کشور به دستور امام خمینی، نیروهای مسلح از حضور در احزاب سیاسی منع شدند و باید میان سپاه پاسداران و مجاهدین انقلاب یکی را انتخاب می‌کردند.
بدین ترتیب تیم محسن رضایی از سازمان رفت. مرتضی الویری هم که از مدیران کمیته‌های انقلاب بود، از سازمان فاصله گرفت. تیم بهزاد نبوی هم به دولت رفته بودند. اما جناح راست سازمان را قبضه کرده بود. در حالی که مجاهدین انقلاب از لحاظ فکری در میانه‌ی شریعتی و مطهری قرار داشتند در دوره‌ی جدید فقهای سنتی مانند آیت‌الله راستی‌کاشانی به عنوان نماینده امام در سازمان تعیین شدند و جناح چپ این را از چشم احمد توکلی می‌دید که از گذشته با جناح سنت‌گرای حوزه علمیه مانند جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و آکادمی علوم اسلامی (به رهبری سیدمنیرالدین حسینی‌شیرازی) رابطه خوبی داشتند. آکادمی یک جریان محافظه‌کار مذهبی بود که طرفدار اسلامی شدن علوم اعم از طبیعی و انسانی بود و در شیراز که محل تحصیل احمد توکلی در دوره دانشجویی بود نفوذ زیادی داشت اما بعد از انقلاب اسلامی با آیت‌الله بهشتی مرزبندی پیدا کرد و چندان از سوی امام خمینی تحویل گرفته نشده بود. این‌گونه شد که سازمان، راست شد اما دوام نیاورد و در فقدان مسئولان اجرایی منحل شد.
در سال 1370 جناح چپ مجاهدین انقلاب اسلامی با افزودن کلمه ایران به آن و عدول از فکر جهان‌وطنی خود مجوز فعالیت سیاسی گرفتند. سران سازمان جدید محمد سلامتی، بهزاد نبوی، محسن آرمین، مصطفی تاج‌زاده، صادق نوروزی، فیض‌الله عرب‌سرخی و هاشم آقاجری بودند. سازمان جدید اولین حزب حرفه‌ای در دهه‌ی 70 بود که جلسه و نشریه داشت. فعالیت تشکیلاتی و مطبوعاتی می‌کرد و با انتشار نشریه عصر ما و تئوریزه کردن رقابت‌های سیاسی و جناحی با وجود کوچکی تشکیلات نقش منحصربه‌فردی در ایجاد فضای باز سیاسی داشت. من در این زمان در سن 18 سالگی در سال 1373 به همکاری با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و به خصوص نشریه عصر ما درآمدم. در جلسات سیاسی سازمان با هواداران شرکت می‌کردم و در انتخابات مجلس پنجم به عنوان نیروی سازمان در سطح شهر فعالیت تبلیغاتی و انتخاباتی می‌کردم. همان انتخاباتی که دیگر احزاب چپ اسلامی (مانند روحانیون مبارز و دفتر تحکیم وحدت) آن را تحریم کردند اما کارگزاران سازندگی ایران با ورود به انتخابات آن را رقابتی ساختند. بهزاد نبوی در آن زمان دبیرکل مجاهدین انقلاب نبود اما کاریزمای بیشتری از محمد سلامتی داشت. دفتر کوچک مجاهدین انقلاب در خیابان دانشگاه محل همه رایزنی‌های جناح چپ اسلامی بود که در برابر حاکمیت مطلقه راست اسلامی پس از تغییر دولت موسوی و نیز پایان دولت هاشمی قرار داشت. احمد توکلی در آن روزها از ایران رفته بود، روزنامه رسالت را به دوستانش واگذار کرده بود و در انگلیس علم اقتصاد می‌خواند. جناح راست اسلامی اما به اهدافش نرسید و در اثر نظریه‌پردازی‌های مجاهدین انقلاب در عصر ما و سیاست‌ورزی مدرن، کارگزاران سازندگی مجلس پنجم دارای اقلیت قدرتمندی شد که بعدا اصلاح‌طلب نام گرفت و در نهایت با ورود روحانیون مبارز و دفتر تحکیم وحدت سیدمحمد خاتمی در سال 1373 رئیس‌جمهور شد و رویای حاکمیت راست سنتی را بر باد داد.
احمد توکلی از انگلیس بازگشت، باورهای محافظه‌کارانه‌اش مدرن شده بود و فراتر از راست سنتی حرکت می‌کرد. دیگر مالیات را محدود به خمس و زکات نمی‌دانست، ضمن توجه به مالکیت از دخالت دولت در توسعه دفاع می‌کرد. احمد توکلی منتقد سیاست‌های محافظه‌کاران شده بود و روزنامه فردا را برای انتشار دیدگاه‌های خود تاسیس کرد. یک روزنامه‌ی حرفه‌ای و خواندنی که مدرن‌تر از رسالت بود و اولین منتقد قانونی دولت خاتمی بود، در حالی که رسالت همان نقش را در دولت موسوی حفظ کرده بود توکلی در انتخابات سال 1380 مقابل سیدمحمد خاتمی نامزد شد. قبلا در سال 1372 مقابل هاشمی‌رفسنجانی هم نامزد شده بود و 4 میلیون از رای رئیس‌جمهوری که قطعا انتخاب می‌شد کم کرده بود تا استقلال راست از هاشمی را اعلام کند و مقابل چسبندگی ناطق نوری به هاشمی مرزبندی کند. همان چسبندگی‌ای که آن را عامل شکست ناطق نوری در سال 1376 می‌دانست و خاتمی را به سبب فاصله گرفتن از هاشمی پیروز انتخابات تشخیص می‌داد. در سال 1380 احمد توکلی دوباره این نقش را ایفا کرد و به همان اندازه رای آورد. توکلی یک بازنگری در راست را پیشه کرده بود. او معتقد بود راست در کنار ارزش‌ها به آزادی‌ها هم باید بها بدهد و این از جایگاه روزنامه‌نگارانه  احمد توکلی بود. در سال 1383 با آشکار شدن نشانه‌های افول سیدمحمد خاتمی، احمد توکلی در راس ائتلافی از راست جدید که دیگر محافظه‌کار نبود و اصولگرا خوانده می‌شد، اکثریت مجلس را از اصلاح‌طلبان پس گرفتند و جایگزین بهزاد نبوی شد. نبوی نیز در این سال‌ها از چپ‌گرایی فاصله گرفته بود و از سران جریان اصلاح‌طلب بود. اقتصاد دولتی در ذهن او کمرنگ شده بود و نظریه توسعه بیش از عدالت اجتماعی در ذهن بهزاد نبوی برجسته بود. هر دو از منتهی‌الیه راست و چپ فاصله گرفته بودند و به میانه آمده بودند. ظهور محمود احمدی‌نژاد در حالی که به نظر می‌رسید او قصد دارد نماینده تفکر اصول‌گرایی جدید باشد به این نزدیکی بیشتر کمک کرد. احمد توکلی در انتخابات سال 1384 از محمدباقر قالیباف حمایت کرد و از انتخابات کنار رفت. در سال 1388 هم احتمالا به محمود احمدی‌نژاد رای نداد و منتقد سیاست‌های دولت او بود. بهزاد نبوی در حمایت از میرحسین موسوی به زندان رفت. بار دیگر هر دو به سر خط رسیده بودند. بدیهی بود که توکلی به موسوی رای ندهد و بدیهی بود که نبوی به موسوی رای بدهد. اما به نظر می‌رسید نامزدهای اصلی هر دوی آنها کسان دیگری باشند. 
احمد توکلی از میان موسوی و احمدی‌نژاد به انتخاب دیگری فکر می‌کرد و جملات تاریخی بهزاد نبوی در حمایت از سیدمحمد خاتمی مشهور است. اما در نهایت بهزاد نبوی به پای میرحسین موسوی ماند و 6 سال زندان را تحمل کرد.
در افطاری شنبه 21 اردیبهشت‌ماه 1398 دو پیرمردی که چشم و چراغ جناح خود هستند و از جوانی به شیخوخیت اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی رسیده‌اند به هم رسیدند. در حالی که گرد پیری بر سر آنها نشسته بود. آنها کوله‌باری از تجربه هستند که با آزمون و خطا هزینه تحول را پرداخت کرده‌اند و اکنون حداقل بهره‌ای که جامعه ایران باید از تجربه آنها ببرد تکرار نکردن دوباره‌ی آن آزمون‌ها و خطاهاست. بهزاد نبوی و احمد توکلی در زندگی فردی و اجتماعی خود صداقت و سلامت را حفظ کردند و با وجود اختلاف‌های فکری و نقدهای سیاسی می‌توان آنان را عصاره جناحین راست و چپ در 40 سال جمهوری اسلامی دانست. نباید از آنان عبور کرد باید آنان را بازآفرینی کرد. باید اکنون در شرایطی که ایران نیازمند همدلی است، حرف‌های آنان را گوش کرد. آنان روایتی دیگر از عکس‌های مشترکی هستند که این روزها از سیدمحمد خاتمی و علی‌اکبر ناطق‌نوری منتشر می‌شوند. اصلاح‌طلب و اصولگرا دو بیگانه نیستند. اصلاح‌طلب و اصولگرا خود ما هستیم. همچون همه جوامع سیاسی دیگر این تجربه ماست که نباید در آن انقطاع صورت گیرد؛ باید آن را تداوم بخشید و ارتقا داد.


بی دلیل نیست از هم اکنون شفر خواستار تمدید قرارداد این بازیکنان شده است، در حالی که 5 هفته به پایان بازی های لیگ برتر باقی مانده و تیم باید در لیگ قهرمانان آسیا هم به میدان برود. فصل گذشته و در پایان جام جهانی چند بازیکن کلیدی و تاثیر گذار از جمله تیام از ترکیب تیم جدا شدند و این ضربه جبران ناپذیری به استقلال زد. شاید مانع شدن برای جدایی چند بازیکن از جمله امید ابراهیمی و سید مجید حسینی غیر ممکن بود اما می شد تیام را حفظ کرد. به خصوص که این بازیکن در حال حاضر هم در صفحه شخصی اش از علاقه به استقلال حرف می زند.

 

استقلال در این فصل در خیلی از دیدارها ارایه گر بازی خوبی بود اما به دلیل عدم استفاده از موقعیت ها امتیازات لازم را به دست نیاورد. هر چند اینروزها به نظر می رسد پاتوسی نقش تیام را به خوبی بازی می کند و این بازیکن می تواند آینده خوبی را برای استقلال رقم بزند. در سایه تمدید قرارداد این بازیکنان جذب مهره های جدید هم باید مدنظر باشگاه باشد. استقلال این فصل همان طور که اشاره شد روزهای سختی را در نقل و انتقالات پیش رو خواهد داشت و باید در دو جبهه بجنگد. تمدید قرارداد بازیکنانی که قراردادشان تمام شده و جذب بازیکنان جدید. اشاره ای خواهیم داشت به شرایط و نام بازیکنانی که قراردادشان رو به پایان است.

 

1-سیدحسین حسینی


آینده از آن سید حسین حسینی است. دروازه بانی که رکورد گل نخوردن درلیگ برتر را در اختیار دارد. طبیعتا او در بازار نقل و انتقالات مورد توجه تیم های زیادی قرارخواهد داشت اما اگر شفر به او اطمینان خاطر دهد که برای دروازه استقلال روی او حساب ویژه ای باز می کند بی میل نیست در استقلال بماند. سید اینروزها آرام تر از همیشه در درون دروازه استقلال عمل می کند و رفتارش نیز حرفه ای تر شده است. این روند در سایه تلاش حتما به بهبود موقعیت این دروازه بان جوان در تیم ملی هم منجر خواهد شد.

 

 

2-سیدمهدی رحمتی


سید مهدی رحمتی علاقمند است به فوتبال خود در استقلال پایان دهد حتی اگر قرار باشد در بازی های متمادی ذخیره سید حسین حسینی بنشیند. این اتفاق در فصل جاری چند باری رخ داده؛ از جمله در دو هفته اخیر و در بازی با تیم های الهلال و سپاهان. مهدی رحمتی در چنین شرایطی همیشه حرمت نگه داشته است و شفر به همین خاطر بارها و بارها از او تشکر کرده است. برای استقلال دو دروازه بان خوب بهتر از یک دروازه بان خوب است به خصوص اگر در مواقع نیمکت نشینی حاشیه سازی نکنند.

 

 

3-آرمین سهرابیان


بازی های خوبی از او در این فصل دیدیم. او در بیشتر بازی ها در پست مدافع میانی چپ به میدان رفته در حالی که پست تخصصی او مدافع چپ است. آرمین با گذشت بازی های این فصل حالا تبدیل به مهره باتجربه تری شده است و طبیعی است شفر روی تمدید قرارداد او تاکید ویژه ای داشته باشد. اگر آرمین با پیشنهاد خارجی مواجه نشود بعید است تصمیم به ترک استقلال بگیرد به این خاطر که جایگاه خوبی در ترکیب ثابت تیم دارد و این موضوع می تواند در تیم ملی به هم به نفع او تمام شود.

 

 

4-پژمان منتظری


پژمان از تیم ملی خداحافظی کرده است تا در فصل های باقی مانده از دوران بازیگری اش با همه توان در خدمت تیم باشگاهی اش باشد. پژمان که این فصل در استقلال در دو پست مدافع میانی و مدافع راست بازی کرده طبیعی است هم چنان مورد توجه شفر باشد. کاپیتان استقلال البته در روزهای بحرانی عصای دست شفر بوده و با صحبت هایی که با بچه ها داشت، سعی کرد به عنوان کاپیتان تیم را ریکاوری روحی و روانی کند. ایفای این نقش البته که آسودگی خاطر سرمربی تیم استقلال را به همراه داشته و به نظر می رسد شفر رای به تمدید قرارداد پژمان دهد.

 

 

5-وریا غفوری


بهترین گزینه برای وریا استقلال است. به خصوص که در ادامه مربی تیم ملی کی روش نیست که به بهانه بازی در یک پست خاص او را به تیم ملی دعوت نکند و از او بخواهد در پست دیگری به میدان برود. حسن بازیکنانی چون وریا این است که مدافع – هافبک گل زن هستند و این طور نیست تنها به دنبال نفوذ و سانتر باشند. غفوری میل به گلزنی دارد و به همین خاطر همیشه به سمت داخل بازی می کند. طبیعی است یکی از دغدغه های شفر در نقل و انتقالات تابستانی تمدید قرارداد این بازیکن باشد.

 


6-خسرو حیدری


خسرو حیدری اگر با پیشنهاد شفر برای تمدید قرارداد خود مواجه شود قطعا در استقلال خواهد ماند چون آرزوی هر بازیکنی در شرایط خسرو است که فوتبالش را در تیم دوست داشتنی اش به پایان ببرد. خسرو این فصل زیاد برای استقلال بازی نکرده است و این طبیعی است. مهره های سرعتی تر و جوان تر از او در ترکیب تیم حضور دارند و هر مربی دیگری هم جای شفر بود همانند این مربی آلمانی از خسرو بازی می گرفت. جالب اینکه حیدری در یک دو هفته اخیر که با پیروزی های خوب تیم همراه بود در ترکیب ثابت تیم بازی کرد.

 

7-روزبه چشمی


گاهی مصدومیت و گاهی محرومیت موجب شده تا این فصل حضور روزبه چشمی در ترکیب تیم استقلال خیلی پر رنگ نباشد. روزبه در روزهایی که در صبای قم بازی می کرد چون در یک پست به میدان می رفت بیشتر جلوه می کرد اما در استقلال در دو پست بازی می کند و شاید به همین خاطر دچار دوگانگی شده است. روزبه از جمله بازیکنانی است که در بازار نقل و انتقالات با پیشنهادات خوبی از سوی سایر تیم ها مواجه خواهد شد و طبیعی است شفر رای به تمدید قرارداد این بازیکن دهد مگر اینکه باشگاه نظری غیر از این داشته باشد.

 

 

8-امید نورافکن


امید نورافکن به طور قرضی به استقلال آمده است و ابتدای فصل آتی باید منتظر تعیین وضعیت خود از سوی باشگاه شارلوا باشد. اگر باشگاه بلژیکی دستور به بازگشت کاپیتان تیم امید دهد امید نورافکن چاره ای ندارد که استقلال را ترک کند. در غیر اینصورت او در استقلال خواهد ماند چون هم خودش تیم استقلال را دوست دارد و هم شفر دوست دارد او در ترکیب تیم باقی بماند. کاپیتان تیم امید بازی های مقدماتی جام ملت ها را پیش رو دارد و این بازی ها می تواند سکوی پرتاب او در فوتبال حرفه ای باشد.

 

 

9-علی کریمی


علی کریمی در جلوی خط دفاعی استقلال به مهره مطمئنی تبدیل شده است و با این روند می تواند تیم را به هدف نزدیک کند. نکته مهمی که در بازی های امروز او دیده می شود این است که در سایه گردش توپ به دروازه حریف نزدیک می شود و در پی گلزنی است که این اتفاق در بازی با سپاهان رخ داد. علی کریمی که یک فصل ناموفق در فوتبال کرواسی داشت اگر با پیشنهاد جالب توجهی از سوی تیم های خارجی روبرو نشود طبیعتا دوست خواهد داشت که در استقلال بماند. به خصوص که از بند مصدومیت های متوالی رهایی پیدا کرده و می تواند برای بازی در تیم ملی هم حساب ویژه ای باز کند.

 

 

10-آیاندا پاتوسی


شاید بتوان گفت گران ترین بازیکن استقلال در حال حاضر است. نه از نظر مالی بلکه از نظر توان فنی. او با عملکرد خوب خود در هفته های اخیر یادآور تیام فصل گذشته است. هر چند استقلالی ها دوست دارند ماجرای تیام در مورد پاتوسی تکرار نشود و پاتوسی در تیم بماند. یک مهره خوبی همانند پاتوسی در نوک خط حمله بازی بازی های فصل آینده به خدمت گرفته شود استقلال می تواند برای قهرمانی در لیگ برتر و هم چنین موفقیت چشمگیر در لیگ قهرمانان آسیا حساب ویژه ای باز کند.

 


 سپاهان امروز برابر فولاد با نتیجه یک بر یک متوقف  شد تا حالا این تیم با یک بازی کمتر نسبت به تراکتورسازی و البته اختلاف یک امتیازی در  رده دوم جدول رده بندی قرار بگیرد.
 با این شرایط در صورتی که پرسپولیس فردا نتواند سپیدرود را در رشت شکست بدهد  و استقلال برابر نساجی به پیروزی برسد شاگردان وینفرد شفر می‌توانند برای اولین بار در این فصل صدرنشینی در لیگ برتر را تجربه کنند.


در صورت پیروزی استقلال و البته توقف پرسپولیس در بازی هفته بیست و دوم لیگ برتر آبی ها با تراکتورسازی هم امتیاز خواهند شد اما چون از تفاضل گل به مراتب بهتری نسبت به حریف خود برخوردار هستند آبی ها می توانند برای اولین بار در این فصل صدرنشینی در لیگ برتر را تجربه کنند.


 این اتفاق برای پرسپولیس هم ممکن است رخ دهد اما موضوع مهم این است که با توجه به تفاضل گل بهتر تراکتورسازی این تیم فقط در صورت پیروزی برابر سپیدرود می‌تواند صدرنشینی در هفته بیست و دوم لیگ برتر را بدست بیاورد.


 آنچه مسلم است استقلال نیم فصل اول را خوب شروع نکرد اما با نتایج درخشانی که شاگردان وینفرد شفر در نیم فصل دوم گرفته اند حالا شرایطی را تجربه می‌کنند که می‌توانند صدرنشینی را هم تجربه کنند.


 نکته مهم در مورد احتمال صدرنشینی استقلال این است که این تیم نیاز به پیروزی پرگل برابر نساجی ندارد و فقط در صورت پیروزی و البته توقف پرسپولیس برابر سپیدرود این تیم به صدر جدول رده‌بندی صعود خواهد کرد.


در این بین البته ذکر یک نکته ضروری است و آن هم این است که آبی ها حتی در صورت صدرنشینی هم یک بازی از سپاهان بیشتر انجام داده اند و طلایی پوشان اصفهانی می توانند در صورت پیروزی برابر ذوب آهن در بازی عقب افتاده جای این تیم را بگیرند.


آخرین باری که استقلال طعم صدرنشینی در لیگ برتر را چشیده بود به لیگ پانزدهم بر می گردد، جایی که آبی ها با هدایت پرویز مظلومی هفته های زیادی در صدر جدول بودند اما در نهایت به رتبه سوم جدول رده بندی رضایت دادند و استقلال خوزستان و پرسپولیس در رده اول و دوم قرار گرفتند.