عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

 اگرچه این بازی رضایت هواداران فوتبال ایران را جلب نکرد اما در نهایت کسب امتیاز در خانه چینی‌ها نتیجه بدی نیست. اگرچه به نظر می‌رسید ایران کاملا قدرت پیروزی مقابل چین را دارد.

علیرضا بیرانوند (6 از 10)

 


دروازه بیرانوند تنها یک بار به طور جدی مورد تهدید قرار گرفت که او با واکنشی خوب این موقعیت را مال خود کرد. تنها نقطه ضعف بیرانوند تردید او روی خروج‌های از سمت چپ و راست است که البته با گذشت زمان احتمالا بهبود خواهد یافت.


میلاد محمدی (6 از 10)

 


اینکه بازیکنی جانشین احسان حاج صفی بشود به خودی خود کار بزرگی است اما ارزش میلاد به نمایش بی‌اشتباهش در این بازی بود. البته میلاد با وجود سرعت عالی کمتر در نفوذها شرکت داشت که احتمالا بنابر شرح وظیفه‌اش بود.


 مرتضی پورعلی‌گنجی(8 از 10)

 


پورعلی گنجی در بازگشت به چین دوباره به بازیکن فیکس تیم ملی تبدیل شد و اتفاقا نمایش بی‌نقصی انجام داد و اگر شانس با او یار بود می‌توانست دروازه چین را باز کند. بازی خوب پورعلی از این جنبه امیدوارکننده است که حالا 3 مدافع وسط خوب در تیم ملی داریم.


سید جلال حسینی (5 از 10)

 


سیدجلال هم مثل پورعلی در طول بازی نمایش خوبی داشت اما در دقایق پایانی مهاجم حریف را سرنگون کرد که این مساله می‌توانست منجر به شکست تیم ملی در چین بشود. البته روی این صحنه حسینی چندان مقصر نبود. سیدجلال که در این بازی جانشین پژمان منتظری شده بود، همچنان از باتجربه‌های قابل اتکای تیم ملی است.


 رامین رضائیان(5 از 10)

 


مدافع راست تیم ملی در این بازی نمایشی بسیار بهتر از مسابقه مقابل قطر داشت اما باز هم در دو مورد روی دفع توپ‌ها و پاس به عقب اشتباه کرد که می‌توانست بهای سنگینی برای تیم ملی داشته باشد. با این حال رامین با تحرک خوب و سانترهای مناسب گزینه اول تیم ملی برای پست دفاع راست در ادامه رقابت‌هاست.


 آندرانیک تیموریان(6 از 10)

 


کاپیتان تیم ملی ایران با بازی‌سازی و حرکات موثر بخش مهمی از برتری مطلق تیم ملی در نیمه اول بازی را شکل داد اما بعد از یک ساعت بازی توان بدنی آندو کمی پایین آمده بود. با این حال او در مسابقه امروز یکی از بهترین‌های تیم ملی بود  وتجربه‌اش به کار کی‌روش آمد.


 سعید عزت‌اللهی(7 از 10)

 


هافبک وسط جوان تیم ملی که در بازی قبل هم خوب نمایش داده بود امروز هم پرتحرک و خشن و موثر بازی کرد اما دو فرصت عالی گل تیم ملی را مقابل دروازه چین از دست داد که می‌توانست نتیجه بازی را عوض کند. عزت‌اللهی در حال حاضر در بهترین فرم فوتبالی خود است و از بازیکنان بی‌جانشین تیم ملی به شمار می‌آید.


 علیرضا جهانبخش(4 از 10)

 


علیرضا جهانبخش در دیدار امروز در حد انتظار بازی نکرد و بخصوص در ارسال ضربات کاشته به هیچ وجه در حد خود نشان نداد. این ستاره تیم ملی که در مسابقه قبلی با گل دقایق پایانی به شدت جلوه کرده بود، در دیدار مقابل چین کمتر از ستاره‌ای بود که در ذهن داریم.


 مسعود شجاعی(5 از 10)

 


حضور این هافبک باتجربه در ترکیب تیم ملی عجیب بود اما شجاعی مثل همیشه بازی خودش را انجام داد و در اواخر بازی تعویض شد. او در حال حاضر در شبکه‌های اجتماعی مورد حمله کاربران است، در سطح متوسط نمایش داد و البته یک بار با پاس به عقب خوب می‌توانست پایه‌گذار برد تیم ملی بشود.


 وحید امیری(4 از 10)

 


شماره 10 سابق تیم ملی در دو بازی گذشته آن طراوت و بازی تیغ‌دار گذشته را نمایش نداده که شاید به تفاوت شرح وظایف او بازمی‌گردد. امیری که در ابتدای مسابقه دروازه بان چین را با تکل محکمش مصدوم کرد، در کارهای تهاجمی کوچکترین توفیقی نداشت تا سرانجام جای خود را به مهدی ترابی بدهد. بازیکنی که بهتر از امیری نمایش داد.


 سردار آزمون(5 از 10)

 

 


سردار دوباره گل نزد تا رکورد منفی اش به 180 دقیقه برسد. او که با درخشش در رقابت‌های اروپایی به ایران آمده بود، در این دو مسابقه تلاش زیادی برای گلزنی کرد اما ضربات مطمئنی به چارچوب دروازه دو حریف نداشت. حالا منتظریم سردار دوباره در مسابقات سرنوشت‌ساز پیش رو برای تیم ملی بدرخشد.



علیرضا بیرانوند: 5 از 10
علیرضا بیرانوند، دروازه بان تیم ملی فوتبال ایران در اولین تجربه حساس ملی نمایش قابل قبولی از خود ارائه کرد اگرچه یک اشتباه محاسباتی در دفع کرنر ارسالی از جناح چپ می‌توانست بهای سنگیی برای تیم ملی به همراه داشته باشد. کی‌روش، بیرانوند را با توجه به پرتاب‌های دست بلند به عنوان یک بازیساز از راه دور به علیرضا حقیقی ترجیح داد و او نیز با کلین شیتی که در این مسابقه داشت به اعتماد کی‌روش پاسخ داد.

 

 

 


احسان حاج‌صفی: 3 از 10
احسان حاج‌صفی، مدافع چپ تیم ملی فوتبال ایران در دیدار مقابل قطر یکی از ضعیف‌ترین نمایش‌های چند ساله خود را ارائه کرد که البته این مساله می‌تواند بی ربط به دوری دو، سه ماه او از مسابقات نباشد. حاج صفی که انتظار داشتیم ستاره ایران در این دیدار باشد به عنوان دفاع چپ در کارهای دفاعی توفیق قابل توجهی نداشت و البته در حمله هم هرگز آن احسانی نبود که انتظار داشتیم. با این حال احسان بخصوص در نیمه دوم یکی دو بار روی حمله‌ها نقش‌آفرینی قابل توجهی داشت و نشان داد که با گذشت زمان می‌تواند به همان بازیکن قابل اعتماد گذشته بشود.

 

 

 


پژمان منتظری: 8 از 10
پژمان منتظری مدافع وسط تیم ملی فوتبال ایران نمایشی بی‌نقص و فوق‌العاده را به اجرا درآورد. منتظری که 2 یا 3 بار با تکل‌ها و حضور به موقع خود موقعیت‌های مسلم را از قطری‌ها گرفت، در طول مسابقه با آرامش و حضور فوق العاده‌اش نشان داد که از چه کلاس متفاوتی در خط دفاعی بهره می برد. منتظری در این مسابقه یک اخطار هم گرفت که البته اگر آن تکل خطرناک را نمی‌زد احتمالا دروازه تیم ملی با خطر جدی مواجه می‌شد. 

 

 

 

 


سیدجلال حسینی: 6 از 10
سیدجلال حسینی مدافع وسط محکم تیم ملی فوتبال ایران مثل همیشه نمایش داد و پرتلاش و کم اشتباه بود. حسینی که تنها مشکلش عدم هماهنگی‌اش برای بازیسازی تیم است، با کنترل سباستین سوریا، هیدوس و سایر حمله‌وران قطر نشان داد که دوباره به فرم بازی ملی خود بازگشته و می‌توانیم روی او حساب کنیم.

 

 

 


رامین رضائیان: 3 از 10
مدافع راست ثابت تیم ملی در دیدار مقابل قطر به همان مشکلی دچار بود که احسان حاج صفی را آزار داد. رضائیان که مدت‌هاست در رقابت‌های باشگاهی حضور پیدا نکرده، در دیدار ایران مقابل قطر بیشتر توانایی خود را صرف دفاع از دروازه ایران کرد و در شرایطی که انتظار داشتیم حملات ایران را از سمت راست رهبری کند، در نفوذهای خود روی دروازه قطر گاه و بیگاه بیشتر چشم به داور داشت تا برخوردهای او با مدافع چپ قطر را خطا بگیرد. البته به نظر می‌رسد مشکل رضائیان هم با مشکل زمان قابل حل باشد، اما این دیدار برای او به هیچ وجه یک نقطه طلایی محسوب نمی‌شود.

 

 

 


آندرانیک تیموریان: 4 از 10
کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران در دیدار مقابل قطر با پاسی که برای علیرضا جهانبخش در دقایق پایانی فرستاد سطح کیفی نمایش خود در اولین دیدار ایران در رقابت‌های مقدماتی جام جهانی را بالاتر برد. با این حال آنچه که او در این نمایش نشان داد در حد انتظارها نبود. البته آندو در 6 ماه گذشته در کمتر مسابقه‌ای به میدان رفته و همین مساله کار را برای او دشوار می‌کند. با این حال وی با توجه از تجربه خود بخصوص در توپ گیری‌ها در داخل زمین قطر موفق نشان داد. رهبر ایران در رقابت‌های جهانی، با توجه به انتظاری که از او داریم احتیاج به زمان بیشتری دارد.

 

 

 


سعید عزت‌اللهی: 6 از 10
سعید عزت اللهی به خصوص در نیمه اول از بازیکنان خوب ایران مقابل قطر بود. او در حرکات هجومی و دفاعی نقش خود را نسبتا خوب ایفا کرد. اما آنچه سعید عزت‌اللهی به آن نیاز دارد بازی ساده با ریسک کمتر است. او به عنوان هافبک دفاعی کمتر باید به فکر گلزنی و پاس‌ها باشد و باید بیشترین فکر خود را معطوف به بازیسازی از میانه میدان کند. عزت‌اللهی با توجه به انرژی و سطحی که از آن برخوردار است روزهای خوبی را در تیم ملی ایران خواهد داشت.

 

 

 


اشکان دژاگه: 5 از 10
انتظار ما از اشکان دژاگه بسیار بالاتر از چیزی است که در بازی قطر نمایش داد. او که به دلیل مصدومیت در اواسط نیمه دوم از زمین بیرون رفت، پیش از این اگرچه در دریبل ها و حرکات تکنیکی مقابل قطری ها موفق نشان داد اما اگر نمایش او را با اولین بازی ملی‌اش مقابل قطر مقایسه کنیم چندان جالب توجه نخواهد بود. این هافبک باتجربه و با کیفیت بخصوص در استارت‌های سرعتی و ارسال پاس‌های نهایی در حد و اندازه‌های خود نشان نداد.

 

 

 

 


علیرضا جهانبخش: 9 از 10

جهانبخش، انرژیک‌ترین و روبه جلوترین بازیکن 90 دقیقه ای تیم ملی بود که با گل تماشایی و فوق‌العاده‌اش باعث شد نمایش نه چندان خوب تیم ملی مقابل قطر به خوبی و با خوشی به پایان برسد. جهانبخش در طول مسابقه در بازیسازی، درگیری‌های نفر به نفر و حرکات هجومی کاملا موفق عمل کرد و در نهایت نیز با استارت و کنترل منحصر به فرد خود یک گل تماشایی را وارد دروازه قطر کرد. او که به دنبال یک فصل خوب در رقابت‌های فوتبال هلند به تیم‌ملی ایران پیوسته است نشان داد که در فرم بودن چه تاثیری در نمایش ملی‌پوشان می‌گذارد. 

 

 

 


مهدی طارمی: 2 از 10
وینگر چپ ایران در بازی مقابل قطر روز خوبی را پشت سر نگذاشت و با حرکات بی ثمر یکی، دو شیرجه بی دلیل و عدم درک متقابل با سردار آزمون باعث شد تا گلزنی تیم ملی ایران تا لحظات پایانی بازی به تاخیر بیفتد. طارمی که البته چندان در کوران رقابت‌های باشگاهی حضور نداشته و از آمادگی تیمش به دور است، در این بازی در پست غیرتخصصی مورد استفاده قرار گرفت که همین مساله روی نمایش او تاثیر گذاشت.

 

 

 


سردار آزمون: 5 از 10
دیدار ایران ـ قطر برای سردار آزمون هیجان‌انگیز مسابقه قابل قبولی محسوب نمی شود. اگرچه او بخصوص در نیمه دوم با یکی، دو حرکت انفرادی نشان داد که در چه سطحی از آمادگی بدنی و فنی قرار دارد. آزمون در دیدار مقابل قطر از عدم تغذیه مناسب توسط هافبک و وینگرها رنج بود و هرگز در موقعیت گلزنی قرار نگرفت و در نهایت مجبور به ترک زمین شد.

 

 

 

 


رضا قوچان‌نژاد: 10 از 10
رضا قوچان‌نژاد با استیل و فرم فوق العاده خود همواره کلاس بازی تیم ملی را بالاتر می‌برد. او در یکی، دو سال گذشته تحت تاثیر درخشش فوق تصور سردار آزمون بوده در دیدار ایران مقابل قطر نشان داد که به وقتش چه مهره قابل اتکایی است. قوچان‌نژاد در بدو ورود یک پاس خوب برای کریم انصاری فرد فرستاد و سپس با یک بغل پا از فاصله نزدیک گل پیروزی ایران را وارد دروازه قطر کرد. مسابقه دیروز برای گوچی که در هیرنفین به بازی مشغول است یکی از روزهای خوب ملی محسوب می‌شود.

 

 

 


کریم انصاری‌فرد: 8 از 10
کریم می توانست در بازی دیروز زننده اولین گل ایران باشد اگر تلاشش برای قطع کردن پاس ارسالی رضا قوچان‌نژاد با کمی خوش‌شانسی همراه بود. با این حال او از پا ننشست و پس از دقایقی با پرسی که روی مدافع حریف ایجاد کرد باعث پاس به عقب وی به دروازه بان و سپس اشتباه گلر قطری‌ها شد و این حرکتی بود که گل سرنوشت‌ساز رضا قوچان‌نژاد را به ارمغان آورد اگرچه کریم انصاری‌فرد قصد پاس دادن به گوچی را نداشت و دخالت مدافع قطر توپ را به زوج کریم در دقایق پایانی بازی رساند. با این صرف کنترل پاس دروازه بان قطر و ایجاد موقعیت کریم را صاحب نمره خوب در این بازی می کند. 

 

 

 


وحید امیری: 4 از 10
وحید امیری وینگر چپ پرسپولیس در این دیدار در نیمه دوم به زمین آمد و نمایش قابل توجهی نداشت. امیری که قبلا جز بازیکنان ثابت تیم ملی بوده باید به تلاش خود اضافه کند چراکه در حال حاضر مدعیان سرسختی جای ثابت او را تهدید می‌کنند.

 

 


درمورد رفتن به لیگ دسته اول و حرف‌هایی که درمورد جو نامناسب در لیگ برتر زده بود، گفت: به هر حال من آن زمان تحت فشار بودم و چند هفته به‌دلیل شرایطی که داشتم ناراحت بودم. دلایل مختلفی وجود داشت که باعث شد در لیگ برتر نباشم و نسبت به این موضوع واقع‌بین هستم. درون خودم مطمئن هستم که مشکل فنی وجود نداشت، چون همه دیدند که در نیم فصل دوم لیگ سال قبل، چه عملکردی داشتم. درحالی‌که سپاهان عملکرد خوبی نداشت، اما من جزو بازیکنان تأثیرگذار این تیم بودم.

http://www.esteghlaltehranfc.com/esteghlal_content/media/image/2012/06/3175_orig.jpg
او ادامه داد: دوست ندارم زیاد درمورد برخی اتفاقات که در لیگ برتر رخ می‌دهد صحبت کنم، ولی وقتی در سن 29سالگی به لیگ دسته اول می‌روم حتما دلایل خاص خودش را دارد. من حاضر نیستم هر شرایطی را قبول کنم و حفظ شخصیت و جایگاه خودم از همه چیز مهم‌تر است. این را هم بگویم که حضور در لیگ دسته اول دلیلی بر بی‌انگیزه شدن من نخواهد شد. من جایی آمدم که مطمئنا پتانسیل بالایی برای صعود به لیگ برتر دارد. ما مربی خوبی مثل اکبر میثاقیان داریم و مسئولان باشگاه شبانه‌روز تلاش می‌کنند تا بتوانیم در فصل آینده لیگ‌برتری شویم.

http://gallery.abieteh.com/upload/2012/08/02/20120802232006-3d5c70e0.jpg
منوچهری در قسمت دیگری از حرف‌هایش عنوان کرد: خلیی از دوستانم به من می‌گویند که در این چند سال بیش از اندازه عشق و علاقه‌ام به استقلال را نشان دادم و بسیاری از مربیان و مدیران فکر می‌کنند که من فقط تمرکزم روی استقلال است. سابقه فوتبال من نشان داده که در هر تیمی بودم با نهایت وجودم بازی کردم، ولی نمی‌توانم عشقم به استقلال را کتمان کنم. خیلی‌ها معتقدند بابت نشان دادن این علاقه ضرر کردم، ولی لطف هواداران استقلال برای من بزرگترین افتخار است. آنها در کوچه و خیابان و صفحات مجازی همیشه به من لطف داشته‌اند.

http://www.varzesh11.com/images/news/amin-manouchehri-74121.jpg
او عنوان کرد: آخرین بازی که در ورزشگاه آزادی بازی کردم، بازی سپاهان و استقلال بود. 50 هزار هوادار استقلال مرا تشویق کردند و من هم به ابراز احساسات آنها پاسخ دادم. این موضوع برای هواداران سپاهان که در ورزشگاه بودند چندان خوشایند نبود و درواقع تشویق 50 هزار استقلال درنهایت به ضررم شد. در بازی بعدی که در اصفهان برگزار شد مقابل استقلال اهواز به میدان رفتیم و قبل از اینکه به زمین بیایم با توهین هواداران سپاهان روبه‌رو شدم.

http://abieteh.com/wp-content/uploads/2012/08/aminmanochehrigoal-e1343770807546.jpg
منوچهری افزود: خدا را شکر که در آن بازی گل زدم، اما هم‌بازی‌هایم شاهد بودند که بعد از مسابقه یک ساعت گریه کردم. هواداران سپاهان برخوردی با من داشتند که انگار در تیم حریف بازی می‌کردم و این چیزها اصلا برایم باور کردنی نبود. دوست ندارم به گذشته فکر کنم، ولی مطمئن باشید با تمام انگیزه به لیگ برتر باز خواهم گشت. باشگاه بادران و آقای میثاقیان لطف کردند و بندی در قرارداد من گذاشتند که اگر در نیم فصل از لیگ برتر پیشنهاد داشتم جدا شوم. البته تمام تمرکز من روی موفقیت بادران است.


او در پایان گفت: از قول من نوشته بودند به این دلیل به لیگ دسته اول رفتم که مقابل استقلال بازی نکنم، درصورتی‌که اصلا چنین حرفی نزده بودم. من فقط گفتم رفتنم به لیگ دسته اول باعث خواهد شد تا حداقل احتمال بازی کردنم مقابل استقلال کم شود. من هیچ‌وقت نگفتم فقط به این دلیل راهی لیگ یک شدم که مقابل استقلال بازی نکنم. در فوتبال حرفه‌ای این چیزها معنی ندارد.


در این مقاله به دلایل و ابعاد این ماجرا خواهیم پرداخت . موضوعی که برنامه نود دیشب آن را از ظن خود مورد بررسی قرار داد و البته شاید به برخی وجوه آن نپرداخت.

 

*جیووا – آل اشپرت

 

دو برند جیووا و آل اشپورت در دهه گذشته سهم اصلی بازار پوشاک ورزشی ایران (تیم اسپورت ) را به خود اختصاص داده اند . دو کمپانی نه چندان مطرح در بازار پوشاک ورزشی جهان که برای رهایی از سلطه سنگین نایکی ، آدیداس و پوما کشورهای متفاوت و دوردست تری را برای فعالیت انتخاب می کنند . آل اشپورت ، با مدیریت وحید جعفری با دریافت نمایندگی خاور میانه این شرکت در دبی، کارش را با تامین البسه دو تیم استقلال و پرسپولیس آغاز کرد و پس از مدتی در قراردادی پرسروصدا ، تیم ملی نیز به مشتریان نماینده این شرکت آلمانی اضافه شد ؛ برندی که در دوران حضور در ایران همواره خبرساز و مورد انتقاد بوده است.

 

 

آل اشپورت خاورمیانه با دریافت لایسنس شرکت آلمانی ، راس در این منطقه اقدام به تولید البسه کرده و این همان مسیری است که شرکت جیووا با مدیریت علیرضا بردبار که او هم اهل شیراز است ،  نیز در آن قدم می زند . این دو شرکت ، با ارائه کالای ارزان به باشگاهها و فدراسیون های ایران موفق به عقد قراردادهای مختلف شده اند ، اگرچه شاید البسه تولیدی آنها ارزش همین مقدار  پرداختی را هم نداشته باشد.

 


* بازار جهانی

 

نایکی ، آدیداس و پوما سه شرکت اصلی تولید لوازم ورزشی در جهان هستند . سه کمپانی بزرگ که نقش آفرینی آنها در ورزش جهان برکسی پوشیده نیست . به جز این سه برند ، شرکتهایی مثل آندرارمور ، نیوبالانس ، ریبوک ، آمبرو و... هم در بازار بزرگ لوازم ورزشی فعال اند و به سختی جایی برای گمنام هایی مثل آل اشپورت و جیووا باقی می ماند ، مگر آن که بازار هدف ، (مثلا) ایران باشد . کشوری که به دلایل مختلف (ازحمله تحریم ) بازار دست نخورده ای دارد و البته به سبب دوری از فضای جهانی ، کیفیت گرایی در آن وجود خارجی ندارد. در فصل 2016- 2017 لیگ حرفه ای ایران ، باشگاههای بسیاری با جیووا قرارداد همکاری امضا کرده اند که علت اصلی ، تسهیلات این شرکت در دریافتی از باشگاههاست . جیووا برای همکاری با پرسپولیس ، تراکتور وجهی از این دو باشگاه دریافت  نکرده و در ارسال البسه به سایر تیم های لیگ برتری حداکثر همکاری مالی را با آنها به عمل می آورد که همین مسئله برای تیم های گرفتار و بی پول و بی درآمد ایرانی انگیزه مهمی است.

 

* وضعیت آدیداس و نایکی در بازار ایران

 

- شرکت نایکی نمایندگی خاورمیانه خود را در شهر دوبی مستقر کرده است. این برند آمریکایی به دلیل تحریم قادر به فعالیت مستقیم در ایران نیست اما نماینده‌های فروش نایکی در ایران با خرید مستقیم از این شرکت، محصولات خود را در ایران به فروش می‌رسانند. نایکی در ایران نمایندگی رسمی ندارد اما  حمایت از نمایندگی‌های محدود را در دستور کار خود قرار داده است. جالب است بدانید سرمربی سابق علی دایی بازیکن تیم ملی امشب نمایندگی نایکی خود را افتتاح می‌کند.

 

 

- کمپانی آدیداس هم در ایران با شرایطی متفاوت به فعالیت مشغول است. آدیداس نمایندگی منطقه را در دوبی مستقر کرده و به تاجرانی که از نظر توانایی خرید و عرضه در سطح استاندارد باشند،  جنس لازم را می‌دهد. استقبال از این برند در ایران بالاتر از براورد این کمپانی بوده و آنها در حال حاضر در ایران بازار بسیار خوبی دارند. تا جایی که حضور در بازار اسپانسرینگ لوازم ورزشی برایشان چندان جذاب نیست. چرا که در حال حاضر اهداف آنها در فروش، تامین شده است.

 

 

- شرکت پوما هم در ایران سال‌هاست فعال است و در دو جام جهانی تامین البسه ایران را برعهده گرفته است. این شرکت اخیرا نماینده ایران خود را تغییر داده است.  طرف ایرانی شرکت پوما مثل دو کمپانی دیگر نیازهای خود را از طریق نمایندگی خاورمیانه پوما در دوبی تامین می‌کند. پوما که قبلا همکاری مفصلی با فدراسیون فوتبال ایران داشته و در جام جهانی 2006 مبلغ 700 هزار یورو را (به جز تامین البسه) به ایران پرداخت کرده، خاطره خوبی از این همکاری ندارد.

 

 

* چینی‌ها و دیگران

- در یک سال گذشته شرکت‌هایی مثل لی‌نینگ و 361 نیز کار خود را در ایران آغاز کرده‌اند. دو شرکتی که در دو سال متوالی اسپانسرینگ پیراهن استقلال را برعهده گرفته‌اند. لی‌نینگ در ایران پیشرفت بیشتری نسبت به 361 داشته و حتی توانسته البسه کاروان ایران در المپیک را تامین کند. به جز این دو شرکت، کمپانی‌هایی مثل جوما، لوتو و... نیز در بازار ایران فعالیت‌های محدودی داشته‌اند.

 

 

 

* بیزینس مدل جیووا

 

- اساسا کمپانی‌هایی مثل جیووا فعالیت خود را به این شکل آغاز می‌کنند که با قرارداد با باشگاه‌ها و استفاده از فضای تبلیغی فوتبال نام خود را در بازار ایران مطرح می‌کنند و سپس به فروش عمده و تک‌ می‌پردازند. آنها البته در ایران فضای گسترده‌ای برای عرضه اجناس خود ندارند. اما از آنجا که شرکت‌ها و موسسات از مشتریان بالقوه محسوب می‌شوند، سفارش‌های متعددی از ارگان‌ها و نهادها به دفاتر این دو کمپانی می‌رسد. جیووا در حال حاضر با استفاده از تجربه مشابه آل‌اشپورت، به دنبال بازاریابی و فروش در ایران است و تولیدی خود را در شیراز افتتاح کرده است.

 

 

 

 

همانطور که دیشب در برنامه 90 توضیح داده شد، مشتری از روی کاتالوگ لباس موردنظر را انتخاب کرده و این شرکت سفارش را  برای تولید می‌گیرد و آن را در سریع‌ترین زمان ممکن به دست مشتری می‌رساند. اگرچه کیفیت به هیچ‌وجه آنی نیست که باید باشد اما این تنها راه سرپا ماندن تجارت کوچک این شرکت هاست. این بیزینس مدل کاملا متفاوت با کار شرکت‌های آدیداس و نایکی است. شرکت‌های معظم تولید لباس ورزشی علاوه بر اینکه همواره موجودی متفاوتی را در انبار خود دارند، برای مشتری‌های رسمی (باشگاه‌ها) از مسیر دیگری اقدام به ثبت سفارش می‌کنند و البته کیفیت استانداردی (حداقل برای تیم اسپورت) دارند.

 

ضمنا اگر قرار به همکاری با این سه شرکت باشد ، انها برای ثبت سفارش و طراحی و تولید زمانی طولانی از مشتری(باشگاه ) می خواهند . مثلا ، تیم بارسلونا طراحی لباس های این فصل را در تابستان سال قبل با نایکی نهایی کرده است ؛ علت ؟ روشن است . نایکی و بارسا روی  فروش پیراهن به هواداران حساب کرده اند و برای تولید این میزان سفارش به وقت کافی نیاز دارند .



*نکته

 

باشگاه‌های ایران در حال حاضر به دلیل عدم دریافت حق پخش تلویزیونی از شرایط مالی مناسبی برخوردار نیستند و بودجه آنها متکی به دولت است که در سالهای اخیر با توجه مشقت های اقتصادی آنها باید از سروته مخارج خود بیشتر بزنند. از سوی دیگر شرکت‌های بزرگ تولید لوازم ورزشی به دلیل نبود قانون کپی‌رایت در ایران به سختی تمایل به فعالیت رسمی و اسپانسرینگ دارند(اگرچه روش هایی برای تغییر این فضا وجود دارد ) . بنابراین جیووا و آل‌اشپورت(و لی نینگ و 361 و مجید و غیره) در حال حاضر تنها گزینه‌های پیش‌رو به نظر می آیند.طبعا ، در دنیا کسی جیووا و آل اشپورت رابه  طراحی و کیفیت نمی شناسد ، همان طور که (مثلا)خودروهای چینی به دوام و زیبایی مشهور نیستنداما در ایران مشتری دارند بس که چاره ای نیست!

 

* تحریم و یک سئوال مهم

 

 اصولا آنچه که در اقتصاد ایران رخ می‌دهد، ناشی از قوانین حاکم بر همین بازار است و الا  یک باشگاه پردرآمدیا یک فدراسیون قدرتمند که بتواند حق فروش پیراهن را به صورت انحصاری در دست داشته باشد، قطعا شرکت‌های بهتری را برای همکاری انتخاب می‌کند. البته به شرطی که آن شرکت‌ها(برای فعالیت در ایران) هم درگیر مشکلاتی مثل تحریم نباشند. این مشکلات البته تا حد زیادی قابل چشم پوشی است اما نه در سیستمی که مدیران اش شبیه مدیران فوتبال ما هستند که حتی اگر ایده های بزرگ  در سر داشته باشند ، خیلی زود جذب سیستم بیمار فوتبال ایران و بخشی از چرخه آن خواهند شد.

 

 

 


- آنچه که در برنامه 90 به آن پرداخته نشد، این است که چرا اصولا در ایران کسی به کیفیت توجه نمی‌کند؟ پاسخ این است: کیفیت هزینه دارد، هزینه ای که مدیریت  دولتی حاکم بر فوتبال ایران  هرگز قادر به درک لزوم و پرداخت آن نیست .  ضمنا در شرایط فعلی سیاسی، حضور یک برند غربی مشهور (مثلا نایکی) چگونه قابل توجیه  خواهد بود و چه کسی مسئولیت آن را خواهد پذیرفت؟

 

همانطور که می‌بینید همه چیز  به هم مربوط است و البته برای خود برنامه 90 (و البته نویسنده این مطلب!) نیز می‌شود سهمی را در این آشفته‌بازار درنظر گرفت. آشفته بازاری که آجر به آجرش مثل قصر سنمار به هم پیوسته است .


لیگ شانزدهم از روز دوشنبه با حضور شانزدهم تیم آغاز می شود. شانزده تیمی که کمبود سخت افزار بزرگترین معضل آنها به شمار می رود و همین موضوع باعث شده است تا در امتیاز گیری فوتبال ایران در AFC  همواره با مشکل رو به رو باشیم. شانزده تیم حاضر در لیگ شانزدهم تنها 9 ورزشگاه اختصاصی دارند که در این گزارش به بررسی این ورزشگاه ها خواهیم پرداخت:

آزادی؛ ورزشگاهی که دیگر صد هزار نفری نیست

استادیوم قدیمی شهر تهران که ورزشگاه خانگی سرخابی های پایتخت به شمار می رود، پس از صندلی گزاری در دو طبقه اول و دوم آن حالا ظرفیتی نزدیک به 79000 نفر دارد. آزادی که تنها یک بار در جریان لیگ دوم بازسازی شد، همچنان ورزشگاه اول فوتبال ایران از حیث ظرفیت صندلی گزاری شده است. سازه بتنی بزرگ غرب تهران در لیگ شانزدهم نیز ورزشگاه اول سرخابی های تهران و تیم ملی در مسیر جام جهانی 2018 خواهد بود.

یادگار امام تبریز؛ تبریز در انتظار مرمت ورزشگاهش

ورزشگاه باغشمال برای مردم تبریز ورزشگاه محبوب تری نسبت به یادگار امام است، این ورزشگاه با عمری نزدیک به سی سال در سالهای حضور تراکتورسازی در لیگ برتر ورزشگاه اصلی تی تی ها محسوب می شود که سرخهای تبریزی خاطرات زیادی از آن دارند، اما به دلیل سکوهای این ورزشگاه، پرشورها باید بازهم در ورزشگاه یادگار امام به هواداری از تیم شان بپردازند، ورزشگاهی با ظرفیت 66833 نفر دومین ورزشگاه بزرگ کشورمان است که در لیگ شانزدهم میزبان بازی های تراکتورسازی و ماشین سازی خواهد بود.

غدیر اهواز؛ ورزشگاه خوش قدم جنوبی ها

غدیر اهواز جدید ترین ورزشگاه لیگ برتر است. ورزشگاهی با ظرفیتی نزدیک به 38000 نفر که در عمر کوتاه خود تجربه برگزار دو جشن قهرمانی را در کارنامه خود دارد در لیگ شانزدهم میزبان بازی های قرمز و آبی های اهوازی است. غدیر (که پس از افتتاحش ورزشگاه قدیمی و خاطره ساز تختی در حال فراموشی است) از ورزشگاه های مهم لیگ برتر به شمار می رود که میزبان بازی های آسیایی استقلال خوزستان نیز خواهد بود.

ثامن مشهد؛ در انتظار روزهای خوب خراسان

ورزشگاه ثامن مشهد در سال 84 در حالی افتتاح شد که تختی دیگر توانایی میزبانی ابومسلم را نداشت و سیاه پوشان مشهدی در روزهای اوج خود نیاز به ورزشگاهی بزرگتر داشتند. ثامن با ظرفیتی نزدیک به 35000 نفر پس از سقوط ابومسلم و انحلال این تیم هرگز چهره یک ورزشگاه خاص را به خود نگرفت تا امیدوار باشد در لیگ شانزدهم با استمرار حضور دو تیم مشهدی در لیگ برتر و تزریق اشتیاق هواداران به روزهای اوج خود بازگردد.

تختی تهران؛ میزبان تیم های درجه دو پایتخت

ورزشگاهی در شرق تهران که با عمر نزدیک به نیم قرن، پس از به کنار رفتن شیرودی دومین ورزشگاه مهم تهران تلقی می شود. تختی در فوتبال تهران به استثنا دوره دوم لیگ برتر هیچگاه ورزشگاهی مهم برای هواداران دو تیم اول تهران نبوده است اما طی سالهای گذشته با اصرار مسئولین مجددا میزبان بازی های خارج از خانه سرخابی ها در تهران شده است تا در طول لیگ ورزشگاه قدیمی شرق نشینان چند باری به قاب تلویزیون ها بازگردد. نفت تهران تنها تیمی است که در لیگ شانزدهم بازی های خانگی خود را در این ورزشگاه 30000 نفری برگزار می کند اما سایپا نیز در روزهایی که میزبان آبی و قرمزها هستند به این ورزشگاه مهاجرت خواهند کرد.


فولاد شهر اصفهان؛ قلب فوتبال نصف جهان

ورزشگاهی که در فولاد شهر اصفهان واقع شده است و ورزشگاه اختصاصی ذوب آهن به شمار می رود طی سالهای گذشته و در سالهای گذشته میزبانی سپاهان را نیز بر عهده داشته است. ورزشگاه فولاد شهر با ظرفیت 15هزار نفری خود تجربه میزبانی فینال جام باشگاه های آسیا در سال 2007 را در کارنامه خود دارد تا آماده شدن نقش جهان، میزبان هر دو تیم اصفهانی خواهد بود. این ورزشگاه از نظر ظرفیت و جایگاه تماشاگران شاید وضعیتی مشابه بسیاری از ورزشگاه های کشور نداشته باشد اما از لحاظ دیگر امکانات از جمله جایگاه مناسب برای مهامانان ویژه، خبرنگاران، سالن های کنفرانس و بسیاری دیگر از موارد از بهترین ورزشگاه های ایران به شمار می رود.

یادگار امام قم؛ ورزشگاهی که محبوب نشد

ورزشگاه یادگار امام قم با طراحی مشابه با چند ورزشگاه های دیگه کشور از جمله باهنر کرمان در سال 86 با ظرفیت نزدیک به 10هزار نفر تاسیس شد تا شهر قم نیز یک ورزشگاه حداقلی برای برگزاری مسابقات فوتبال داشته باشد. صبای قم تنها تیم مطرح این استان است که هیچ گاه در میان مردم این شهر محبوب نشد تا این ورزشگاه حتی در روزهایی که آقای گل جهان سرمربی صبا را بر عهده داشت به استثنا دیدارهای استقلال و پرسپولیس هیچگاه حضور پرشور هواداران را تجربه نکند.

بنیان دیزل؛ تجربه خوب بخش خصوصی

ورزشگاه اختصاصی تنها تیم خصوصی فوتبال ایران در سال های گذشته به گفته همه ی اهالی فوتبال یک استثنا به شمار می رود. بنیان دیزل با ظرفیت 12 هزار نفر در غرب تبریز واقع شده است و ورزشگاه اختصاصی آبی ها تبریز به شمار می رود. در این مجموعه ورزشی گسترشی ها از دو زمین چمن مناسب بهره می برند که شاید نمونه آن تنها در ورزشگاه آزادی تهران یافت شود. بنیان دیزل با توجه به موقعیتی که در شهر تبریز دارد از یک سو و با توجه به تیم خوب گسترش فولاد در لیگ شانزدهم می تواند در انتظار ثبت روزهای به یاد ماندنی خود باشد.

دستگردی تهران؛ یادگار پاس بزرگ

مجموعه ورزشی دستگردی در سالهایی که پاس قطب سوم فوتبال ایران شده بود، مجموعه ای کامل و حرفه ای برای یک تیم فوتبال بود که با واگذاری پاس به همدان تا اندازه زیادی فراموش شد تا اینکه مجددا با برگزاری تمرینات تیم ملی و مهاجرت سایپا از کرج به تهران تبدیل به یک ورزشگاه لیگ برتری شد. دستگردی که روزگاری میزبان بازی های پاس در مسابقات آسیایی بود، با ظرفیت 8250 صندلی خود در اکباتان تهران در لیگ شانزدهم نیز میزبان بازی های نارنجی پوشان است.

تختی آبادان؛ قدیمی، نوستالژیک و دوست داشتنی

ساکنان خیابان بهمن شیر آبادان به خوبی می دانند با بازگشت صنعت به لیگ برتر حداقل در پانزده روز سال که تیمشان در لیگ برتر میزبان است، روز خوش نخواهند داشت. تختی قدیمی آبادان شاید 15000 نفر ظرفیت داشته باشد اما در بازی های برزیل ایران بازیکنان تیم های حریف حضور یک شهر را در آن حس خواهند کرد تا تاریخ فوتبال ایران فراموش نکند که تختی اولین ورزشگاهی است که استقلال و پرسپولیس هیچگاه در آن هواداران خود را نمی بینند.

شهدای شهر قدس؛ جدید و مجهز

ورزشگاه جدید غرب تهران که در شهر قدس واقع شده است یکی از ورزشگاه های مجهز فوتبال ایران است که در لیگ شانزدهم میزبان پیکانی های تازه وارد خواهد بود. این ورزشگاه با گنجایش 25000 نفر از چمن خوب و یک دستی بهره می برد تا شاگردان جلالی برای اجرای فوتبال دلخواه خود با مشکل مواجه نشوند. شهدای شهر قدس در لیگ شانزدهم تجربه حضور تیم های بزرگ پایتخت را در کارنامه خود دارد و از این آزمون نیز موفق خارج شده است تا پیکانی ها با اطمینان خاطر راهی شهر قدس شوند.

 

در کنار ورزشگاه های مذکور دو ورزشگاه نقش جهان اصفهان و امام رضا(ع) مشهد با ادامه روند ساخت و ساز خود احتمالا در اواسط لیگ شانزدهم به ورزشگاه های لیگ اضافه می شوند.

نقش جهان اصفهان؛ نصف جهان در انتظار

ورزشگاه اصلی شهر اصفهان که از سال 1386 برای بازسازی و افزایش گنجایش تعطیل شده است، از سال 93 با تصمیم سازمان ورزش استان اصفهان به کارخانه فولاد واگذار شد و با اعلام مسئولین این کارخانه در سال 95 افتتاح خواهد شد. نقش جهان جدید سپاهانی ها در پایان فاز دوم ظرفیتی 75000 نفری خواهد داشت که به این ترتیب سپاهانی ها دومین ورزشگاه بزرگ ایران را در اختیار خواهند داشت. مطمئنا با بهره برداری دوباره از این ورزشگاه فوتبال اصفهان از لحاظ میزبانی و استقبال تماشاگران موقعیت جدیدی در فوتبال ایران متفاوت از آنچه در نزدیک به یک دهه گذشته تجربه کرده، پیدا می کند.

امام رضا مشهد؛ مدرنترین ورزشگاه ایران

در سال 91 کلنگ ورزشگاه مدرن مشهدی ها خورده شد تا با حمایت های آستان قدس مدرن ترین ورزشگاه ایران در سال 95 افتتاح شود. ورزشگاه امام رضا که با گنجایش 35000 نفر و امکاناتی مانند پارکینگ مجهز و زمین تمرین مناسب  در مشهد احداث شده است، پس از افتتاح مدرنترین ورزشگاه ایران خواهد بود. چمن این ورزشگاه از منحصر به فرد ترین چمن های دنیا است که شرکت پیمانکار آن، پیمانکار ورزشگاه هایی مانند اولدترافورد نیز به شما می رود. به احتمال زیاد این ورزشگاه در جریان دیدارهای تیم ملی فوتبال ایران در مقدماتی جام جهانی 2018 افتتاح می شود تا پس از سالها تیم ملی در بازی های رسمی خود از آزادی خارج شود.



دو تیم استقلال و خونه به خونه بابل از دقایقی دیگر در زمین شماره 2 آزادی به مصاف یکدیگر می روند و این دیدار تحت تاثیر اشک های حنیف عمران زاده قرار گرفته است.

عمران زاده که از سوی هواداران استقلال به شدت تشویق شده بود، جلوی چشم های هواداران استقلال اشک ریخت. عمران زاده پس از چند سال حضور در استقلال تهران و با آمدن علیرضا منصوریان از این تیم جدا شد و پس از کش و قوس قراوان به خونه به خونه بابل پیوست و بازوبند کاپیتانی این تیم را بر بازو بست.

محسن فروزان نیز که در استقلال سابقه بازی داشته است، به شدت مورد تشویق استقلالی ها قرار گرفت.

 

 

 

 


قدمت تیم آبی‌پوش پایتخت به خیلی قبل و سال 1324 بازمی‌گردد. تیمی که تحت عنوان دوچرخه‌سازان شکل گرفت و بعد‌ها به تاج و استقلال تغییر نام داد. در طول تاریخ این باشگاه بازیکنان بزرگی مثل ناصر حجازی، غلامحسین و پرویز مظلومی، برادران بیانی، منصوریان، قلعه‌نویی و .. به فوتبال ایران معرفی شده‌اند و کاپیتان این تیم هم بوده‌اند. فصل پیش‌رو هم مهدی رحمتی به عنوان کاپیتان اول، خسرو حیدری و امید ابراهیمی به ترتیب کاپیتان‎‌های دوم و سوم این تیم در لیگ شانزدهم خواهند بود. با "ورزش‌سه" همراه باشید تا مروری بر کاپیتان‌های این تیم در 15 دوره لیگ برتر داشته باشیم.

مهدی پاشازاده؛ اولین کاپیتان لیگ برتر استقلالی‌ها
مهدی پاشازاده پس از درخشش در جام جهانی 1998 مدت دو سال را در فوتبال آلمان ادامه داد. دو تیم بایر لورکوزن و فورتانا کلن دو تیم پاشازاده در مقطع اول حضور این بازیکن در فوتبال خارج از کشور بودند. در بازگشت به استقلال کاپیتان اول این تیم جواد زرینچه بود. تغییر نام جام آزادگان به لیگ برتر و آغاز اولین دوره این مسابقات با شروع کاپیتانی پاشازاده برای استقلال همراه بود، البته کاپیتانی مدافع خوش قامت استقلالی‌ها بیشتر از یک‌سال طول نکشید و پس از اینکه سه سال بود از اروپا بازگشته بود، مجددا به فوتبال اروپا بازگشت." اشتورم گراتس"، "راپیدوین" و" آدمیرا واکر" سه تیمی بودند که پاشازاده در آن‌ها بازی کرد و پس از آن هم به فوتبال خود پایان داد. درخشش پاشازاده در بازی ایران و استرالیا و جلوگیری از ورود ضربه بازیکن استرالیا به درون دروازه در حالی که عابدزاده فقط صحنه را تماشا می‌کرد، از صحنه‌های به یادماندنی این بازیکن در ذهن هواداران فوتبال است.

جواد زرینچه ؛ بازگشت با طعم کاپیتانی
پس از رفتن پاشازاده زرینچه که قبل از شروع لیگ برتر هم کاپیتان این تیم بود، دوباره بازوبند را بر بازو بست.  مدافع راست تیم استقلال و تیم ملی ایران در دوران حرفه‌ای خود در تیم‌های کشاورز، استقلال تهران، استقلال رشت و صبا باتری بازی کرده است. اما بیشترین حضور او به تیم استقلال برمی‌گردد. او در فصل 82-1381 پس از دو فصل دوری از تیم محبوب خود با جمع آبی‌پوشان اضافه شد و با جدایی پاشازاده از استقلال بار دیگر کاپیتان این تیم شد و یک‌سال دیگر بازوبند را بر بازو بست. زرینچه پس از خداحافظی در فوتبال به حرفه مربیگری روی آورده ولی هنوز موفق نشده افتخارات خود با باشگاه استقلال را در دوران مربیگری خود تکرار کند. جواد زرینچه در نظرسنجی که برای انتخاب بهترین دفاع راست ایران انجام شد، به عنوان بهترین دفاع راست ایران بعد از انقلاب برگزیده شد.

محمود فکری؛  کاپیتان مقتدر در خط دفاعی
فکری فوتبالش را از تیم ساحل جویبار آغاز کرد و تارسیدن به پیراهن استقلال در تیم نساجی مازندران هم بازی کرد. شوت سرکش این بازیکن در داربی سال 82 از فاصله 30 متری یکی از گل‌های به یادماندنی تاریخ داربی‌های سرخابی‌ها است. محمود فکری تا چند لیگ سیزدهم رکورددار بازی در استقلال بود و هم‌چنین با 46 بازی رکوردار بیشترین بازی برای استقلال در تاریخ جام حذفی است. هافبک قدرتمند آبی‌پوشان در سال‌های حضور خود در جمع آبی‌پوشان موفق شد سه بار لیگ و سه بار جام حذفی را ببرد، او هم‌چنین یک مقام نائب قهرمانی و یک مقام سومی در کارنامه خود دارد. محمود فکری پس از سال‌ها حضور در استقلال در سال 85 از این تیم جدا شد و به تیم شیرین فراز کرمانشاه پیوست و پس از یکسال بازی از دنیای فوتبال جدا شد و به جرگه مربیان روی آورد. نکته جالب در مورد کاپیتان استقلالی‌ها دعوت امیرقلعه نوعی از این بازیکن برای تورنمت جام ملت‌های آسیا 2007 بود که فکری در قلب خط دفاعی به کار گرفته شد. او هم اکنون سرمربی تیم نساجی مازندران می‌باشد.

علی منصوریان؛ علی منصور آبی‌ها
هافبک جنگنده استقلال در میانه دهه 70 فوتبال خود را از پارس خودرو شروع کرد و پس از دو سال به استقلال پیوست. علی منصوریان از همان ابتدا استعداد ناب ایران به شمار می‌رفت و در دومقطع در خارج از کشور حضور یافت. در مقطع اول پس از پیوستن به استقلال به لیگ سنگاپور پیوست و یکسال بعد به استقلال بازگشت و با این تیم به مقام قهرمانی لیگ رسید. ولی بلافاصله باز هم به فوتبال اروپا و یونان رفت و برای تیم‌های اشکودا زانتی و آپولون یونان به مدت دو فصل 31 بازی انجام داد. اما درخشش منصوریان با تیم سن پائولی در فوتبال آلمان بود که موفق شد با این تیم به بوندسلیگا آلمان صعود کند، اما فصل برای او و هم‌تیمی‌هایش خوب پیش نرفت و منصوریان تنها چهار بازی فرصت بازی کردن پیدا کرد.  منصوریان در مجموع 221 بار در مسابقات رسمی برای استقلال تهران به میدان رفت و 24 گل نیز به ثمر رساند. منصوریان در آخرین فصل حضور خود در تیم آبی‌پوش پایتخت عنوان کاپیتانی این تیم را عهده‌دار بود. او بلافاصله به جرگه مربیان اضافه شد و با عملکرد خوب در نفت تهران به استقلال پیوست تا هواداران استقلال را امیدوار به کسب جام در لیگ شانزدهم کند.

شروع جنگ بر سر بازوبند
فرهاد مجیدی؛ بازوبند خوش‌یمن

مهاجم سریع و باهوش آبی‌های پایتخت در زمره ماجراجوترین بازیکنان ایران به شما می‌رود. مجیدی دوران باشگاهی سراسر جذاب خود را با تیم بهمن شروع کرد و در آبان ماه سال 92 از فوتبال برای همیشه خداحافظی کرد. در بین این دو زمان مجیدی در راپیدوین، الوصل، العین و الاهلی بازی کرد و جالب اینکه با لباس تیم الغرافه و در لیگ قهرمانان آسیا مقابل پرسپولیس بازی کرد و پس از اخراج با نشان دادن عدد 4 و نمایش پیراهن آبی بر محبوبیت خود بین هواداران استقلالی افزود، البته دقیقا چند ماه قبل و و در نیم‌فصل 92-1391 با خروج نابهنگام از استقلالی دست مظلومی را در خط حمله خالی گذاشت تا استقلال که قهرمان نیم‌فصل بود نتواند این عنوان را انتهای فصل حفظ کند.  اسطوره آبی‌ها رکورد بیشترین گل زده در لیگ قهرمانان آسیا در میان ایرانی‌ را از آن خود کرده و تنها ایرانی فاتح لیگ قهرمانان آسیا با تیم العین امارات به شمار می‌رود. او در دو دوره و در فاصله سال‌های 87 تا 90 کاپیتان استقلال بود و پس از بازگشت از الغرافه از سال 91 تا خداحافظی از فوتبال کاپیتان اول آبی‌ها بود. در این مقطع بازیکنان بزرگی مثل نکونام، جباری، رحمتی و برهانی در تیم حضور داشتند. شاید مهم‌ترین خاطره آبی‌ها از فرهاد مجیدی فرار سریع و تماشایی این بازیکن از کنار شیث و گل او به حقیقی در دقایق پایانی داربی 69 باشد، که هنوز هم دست‌مایه هواداران استقلال برای ساختن شعارهای مختلف است. کسی که عدد 4 را برای آّبی‌ها به یادگار گذاشت. پس از خداحافظی فرهاد مجیدی یکی از هوادارن نوجوان استقلال به نام امیراحمد مظاهری یگانه دچار شوک روحی شد و پس از مدتی جان خود را از دست داد.

مجتبی جباری؛ آغاز جنگ بر سر کاپیتانی
هافبک بازیگردان تیم استقلال تهران که به زیدان آسیا معروف است بازی‌‌های درخشان خود را از تیم ابومسلم شروع کرد و خیلی زود با درخشش در این تیم مهره اصلی استقلال در خط میانی شد. مجتبی جباری که با تیم جوانان استقلال فوتبال خود را آغاز کرد، در ادامه در تیم‌های سپاهان و الاهلی بازی کرد و سال گذشته به عنوان بهترین بازیکن تیم الاهلی انتخاب شد. جباری موفق شده با تیم استقلال سه قهرمانی در لیگ و دو قهرمانی در جام حذفی را بدست بیاورد. البته با رفتن فرهاد مجیدی از تیم استقلال جنگ بر سر کاپیتانی این تیم میان بازیکنان شروع شد و افرادی مثل رحمتی، برهانی، صادقی و جباری در این فصل مدعی کاپیتانی استقلال بودند که در نهایت در حضور مهدی رحمتی بازویند به مجتبی جباری رسید و هافبک تکنیکی استقلال در فصل 90-1391 بازوبند آبی‌پوشان را بر بازو بست. در همین فصل بود که مجتبی جباری اعلام کرده بود اگر به سابقه و کسوت باشد خودش و امیر حسین صادقی از هر جهت برای کاپیتانی شایسته‌تر هستند. البته در این فصل به دلیل مصدومیت گاه و بیگاه مجتبی جباری بازوبند بارها بر بازوان مهدی امیرآبادی هم دیده شد.

مهدی رحمتی؛ جامانده از تیم ملی به دنبال کاپیتانی در استقلال
مهدی رحمتی با درخشش در تیم فجرسپاسی به فوتبال ایران معرفی شد تا تاریخ فوتبال ایران یکی از بهترین و البته خبرسازترین دروازه‌بان‌های تاریخ خود را ببیند. تیم های فجرسپاسی، سپاهان، استقلال، مس، سپاهان، استقلال، پیکان و در نهایت باز هم استقلال به ترتیب تیم‌هایی بوده‌اند که رحمتی در آن‌ها عضویت داشته است. مهدی رحمتی که یکی از پرافتخارترین بازیکنان لیگ برتر می‌باشد، دو قهرمانی با سپاهان و دو قهرمانی با استقلال را در کارنامه خود دارد، ضمن اینکه دروازه‌بان شایسته استقلالی‌ها یک قهرمانی جام حذفی با فجرسپاسی شیراز و یک قهرمانی با استقلال را هم در کارنامه خود دارد. رحمتی تا بازی ازبکستان در مقدماتی جام جهانی 2014 در ترکیب ثابت تیم ملی ایران به میدان می‌رفت ولی پس از مصاحبه عجیب این بازیکن مبنی بر خداحافظی از تیم ملی برای همیشه از تیم ملی توسط کارلوس کی‌روش کنار گذاشته شد، تا یکی از بزرگ‌ترین حسرت‌های دوران حرفه‌ای این بازیکن رقم بخورد. رحمتی پس از مشکلاتی که با امیرقلعه‌نویی داشت این تیم را به مقصد پیکان ترک کرد و بعد از یک‌سال بازی در ایران به استقلال بازگشت و در لیگ پانزدهم نفر اول کاپیتانی این تیم بود و در لیگ شانزدهم هم بازوبند را بردست خواهد بست. البته در دوره اول کاپیتانی رحمتی در استقلال و پیوستن نکونام به تیم مشکلاتی در زمینه کاپیتانی این تیم پیش آمده بود.

امیرحسین صادقی و رضا عنایتی؛ کاپیتانی‌های شش‌ماهه در یک‌سال
با مشکلاتی که رحمتی با سرمربی آبی‌ها داشت، در نهایت استقلال را ترک کرد و به پیکان پیوست. با خروج او باز هم گزینه‌های کاپیتانی در استقلال کم نبودند و از میان آن‌ها می‌توان به آرش برهانی، امیرحسین صادقی، وحید طالب لو و رضا عنایتی اشاره کرد. در نهایت امیرحسین صادقی پس از سال‌ها حضور در استقلال و کسب تجربه در تیم‌هایی مثل مس کرمان و تراکتورسازی تبریز به عنوان کاپیتان اول آبی‌ها انتخاب شد. مدافع متعصب استقلالی‌ها که یکی از مردان مورد اعتماد کی‌روش در جام جهانی 2014 بود، در مجموع برای استقلال 197 بازی انجام داد و 9 گل به ثمر رساند. پس از جدایی رحمتی از این تیم، صادقی به عنوان کاپیتان اول این تیم انتخاب شد. البته در پایان نیم‌فصل لیگ چهاردهم رضا عنایتی مورد نظر امیرقلعه‌نویی قرار داشت و از تیم پدیده راهی استقلال شد تا مشکل گلزنی این تیم را در خط حمله حل کند. با آمدن عنایتی به استقلال بازوبند کاپیتانی در اختیار این بازیکن قرار گرفت تا گلزن‌ترین مهاجم تاریخ ادوار لیگ هم سابقه کاپیتانی در استقلال را داشته باشد. البته در این فصل وحید طالب لو هم به عنوان کاپیتان به میدان می‌رفت.

در بین پیشکسوتان این باشگاه هم بازیکنان بزرگی بوده‌اند که سابقه کاپیتانی تیم استقلال( و تیم تاج پیش از انقلاب) را داشته اند، که نگاهی گذرا به برخی از آن‌ها داشتیم.

علی جباری که به مدت 10 سال در تیم تاج حضور داشت در فاصله سال‌های 1350 تا 1354 بازوبند این تیم را بر بازو داشت.

اکبر کارگرجم که سابقه قهرمانی با استقلال در جام باشگاه‌های آسیا را دارد به مدت یک‌سال و در فاصله سال‌های 54 تا 55 کاپیتان تاج بود.

حسن روشن مهاجم تند و تیز استقلال در سال‌های دور که این روزها در باشگاه مسئولیت‌های مختلفی را عهده دار می‌شود، بین سال‌های 55 تا 57 کاپیتان این تیم بود. او بلافاصله به الاهلی پیوست تا دوباره و در سال 61 به ایران و استقلال بازگردد، که در آن زمان ناصر حجازی کاپیتان استقلال شده بود.

ناصر حجازی اسطوره تیم استقلال و پرسپولیس که در اوج دوران بازیگری با طرح 27 ساله‌ها از تیم ملی جا ماند، در فاصله سال‌های 59 تا 65 کاپیتان آبی‌پوشان پایتخت بود.

رضا احدی از معدود لژیونرهای ایرانی است که در دهه شصت شمسی برای بازی در باشگاهی در آلمان دعوت شد و در لیگ آلمان بازی کرد. مرحوم احدی که در سال 94 چهره در نقاب خاک کشید در فاصله سال 68 تا 69 کاپیتان استقلالی‌ها بوده است.
شاهین و شاهرخ بیانی هم دو برادر استقلالی بودند که به شدت به تیم خود وفادار ماندند. شاهرخ 2 سال و شاهین 3 سال، کاپیتان استقلالی‌ها بودند.
امیرقلعه‌نویی که 10 سال پیراهن آبی‌ها را به تن داشت، بین سال 73 تا 76 کاپیتان آبی‌ها بود.
از زمان بوجود آمدن و شروع به کار این باشگاه بازیکنانی مثل رضا نعلچگر، اصغر حاجیلو، جعفر مختاری فر، سعید مراغه‌چیان، پرویز مظلومی، حسن نظری، پرویز قلیچ‌خانی، جلالی طالبی، کامبیز جلالی، عارف قلی‌زاده، نادر افشار علوی‌نژادمحمود بیاتی، محمد خاتم و محمد جاودان هم سابقه بستن بازوبند آّبی‌های پایتخت را داشته‌اند.


برنامه کامل دور رفت فصل 96-95 لیگ برتر فوتبال به شرح زیر است:

هفته اول:
دوشنبه و سه‌شنبه، 4 و5 مردادماه 95
صبای قم - صنعت نفت آبادان
سیاه‌جامگان مشهد - ذوب‌آهن اصفهان
فولاد خوزستان - ماشین‌سازی تبریز
تراکتورسازی تبریز - استقلال خوزستان
استقلال - نفت تهران
سایپا - پرسپولیس
گسترش‌فولاد تبریز - پیکان
سپاهان اصفهان - پدیده خراسان

 هفته دوم:

یکشنبه و دوشنبه، 10 و 11 مردادماه 95
پیکان - صبای قم
پرسپولیس - فولاد خوزستان
نفت تهران - سپاهان اصفهان
پدیده خراسان - سیاه‌جامگان مشهد
استقلال خوزستان - استقلال
ذوب‌آهن اصفهان - سایپا
صنعت نفت آبادان - تراکتورسازی تبریز
ماشین‌سازی تبریز - گسترش‌فولاد تبریز

هفته سوم:
جمعه و شنبه، 15 و 16 مردادماه 95
صبای قم - ماشین‌سازی تبریز
سپاهان اصفهان - استقلال خوزستان
نفت تهران - پدیده خراسان
استقلال - صنعت نفت آبادان
فولاد خوزستان - ذوب‌آهن اصفهان
گسترش‌فولاد تبریز - پرسپولیس
سیاه‌جامگان مشهد - سایپا
تراکتورسازی تبریز - پیکان

هفته چهارم:

پنجشنبه و جمعه، 21 و22 مردادماه 95
پرسپولیس - صبای قم
ذوب‌آهن اصفهان - گسترش‌فولاد تبریز
سیاه‌جامگان مشهد - فولاد خوزستان
ماشین‌سازی تبریز - تراکتورسازی تبریز
سایپا - پدیده خراسان
صنعت نفت آبادان - سپاهان اصفهان
پیکان - استقلال
استقلال خوزستان - نفت تهران

هفته پنجم:
جمعه، ‌شنبه و یکشنبه، 19، 20 و 21 شهریورماه 95
صبای قم - ذوب‌آهن اصفهان
فولاد خوزستان - سایپا
پدیده خراسان - استقلال خوزستان
تراکتورسازی تبریز - پرسپولیس
نفت تهران - صنعت نفت آبادان
استقلال - ماشین‌سازی تبریز
گسترش‌فولاد تبریز - سیاه‌جامگان مشهد
سپاهان اصفهان - پیکان

هفته ششم:
پنجشنبه و جمعه، 25 و 26 شهریورماه 95
سیاه‌جامگان مشهد - صبای قم
ذوب‌آهن اصفهان - تراکتورسازی تبریز
فولاد خوزستان - پدیده خراسان
صنعت نفت آبادان - استقلال خوزستان
پیکان - نفت تهران
ماشین‌سازی تبریز - سپاهان اصفهان
سایپا - گسترش‌فولاد تبریز
پرسپولیس - استقلال

هفته هفتم:
چهارشنبه و پنجشنبه، 31 شهریور و اول مهرماه 95
صبای قم - سایپا
استقلال - ذوب‌آهن اصفهان
گسترش‌فولاد تبریز - فولاد خوزستان
استقلال خوزستان - پیکان
تراکتورسازی تبریز - سیاه‌جامگان مشهد
نفت تهران- ماشین‌سازی تبریز
پدیده خراسان - صنعت نفت آبادان
سپاهان اصفهان - پرسپولیس

هفته هشتم:
جمعه و شنبه، 23 و 24 مهرماه 95
فولاد خوزستان - صبای قم
ذوب‌آهن اصفهان - سپاهان اصفهان
ماشین‌سازی تبریز - استقلال خوزستان
سایپا - تراکتورسازی تبریز
پرسپولیس - نفت تهران
سیاه‌جامگان مشهد - استقلال
پیکان - صنعت نفت آبادان
گسترش‌فولاد تبریز - پدیده خراسان

هفته نهم:
پنجشنبه و جمعه، 29 و 30 مهرماه 95
صبای قم - گسترش‌فولاد تبریز
نفت تهران - ذوب‌آهن اصفهان
تراکتورسازی تبریز - فولاد خوزستان
استقلال خوزستان - پرسپولیس
صنعت نفت آبادان - ماشین‌سازی تبریز
سپاهان اصفهان - سیاه‌جامگان مشهد
استقلال - سایپا
پدیده خراسان - پیکان

هفته دهم:
پنجشنبه و جمعه، 6 و 7 آبان‌ماه 95
صبای قم - پدیده خراسان
ذوب‌آهن اصفهان - استقلال خوزستان
فولاد خوزستان - استقلال
گسترش‌فولاد تبریز - تراکتورسازی تبریز
سیاه‌جامگان مشهد - نفت تهران
ماشین‌سازی تبریز - پیکان
پرسپولیس - صنعت نفت آبادان
سایپا - سپاهان اصفهان

هفته یازدهم:

پنجشنبه و جمعه، 4 و 5 آذرماه 95
تراکتورسازی تبریز - صبای قم
صنعت نفت آبادان - ذوب‌آهن اصفهان
سپاهان اصفهان - فولاد خوزستان
استقلال خوزستان - سیاه‌جامگان مشهد
نفت تهران - سایپا
پدیده خراسان - ماشین‌سازی تبریز
استقلال - گسترش‌فولاد تبریز
پیکان - پرسپولیس

هفته دوازدهم:
پنجشنبه و جمعه، 11 و 12 آذرماه 95
صبای قم - استقلال
ذوب‌آهن اصفهان - پیکان
فولاد خوزستان - نفت تهران
سایپا - استقلال خوزستان
تراکتورسازی تبریز - پدیده خراسان
پرسپولیس - ماشین‌سازی تبریز
سیاه‌جامگان مشهد - صنعت نفت آبادان
گسترش‌فولاد تبریز - سپاهان اصفهان

هفته سیزدهم:
پنجشنبه و جمعه، 18 و 19 آذرماه 95
سپاهان اصفهان - صبای قم
ماشین‌سازی تبریز - ذوب‌آهن اصفهان
استقلال خوزستان - فولاد خوزستان
استقلال - تراکتورسازی تبریز
نفت تهران - گسترش‌فولاد تبریز
پیکان - سیاه‌جامگان مشهد
صنعت نفت آبادان - سایپا
پدیده خراسان - پرسپولیس

هفته چهاردهم:
پنجشنبه و جمعه، 25 و 26 آذرماه 95
صبای قم - نفت تهران
ذوب‌آهن اصفهان - پرسپولیس
فولاد خوزستان - صنعت نفت آبادان
گسترش‌فولاد تبریز - استقلال خوزستان
تراکتورسازی تبریز - سپاهان اصفهان
سیاه‌جامگان مشهد - ماشین‌سازی تبریز
سایپا - پیکان
استقلال - پدیده خراسان

هفته پانزدهم:
جمعه، شنبه و یکشنبه، 3، 4 و 5 دی‌ماه 95
استقلال خوزستان - صبای قم
پدیده خراسان - ذوب‌آهن اصفهان
پیکان - فولاد خوزستان
نفت تهران - تراکتورسازی تبریز
ماشین‌سازی تبریز - سایپا
پرسپولیس - سیاه‌جامگان مشهد
صنعت نفت آبادان - گسترش‌فولاد تبریز
سپاهان اصفهان - استقلال

 


وقتی ولز موفق شد 3-1 بلژیک را در یک چهارم شکست داده و پای به نیمه نهایی بگذارد، اولین چیزی که به ذهن فوتبال دوستان دنیا می آمد، دوئل او با رونالدو در نیمه نهایی بود.

 

 

پیش از ولز، پرتغال با رونالدو پای به نیمه نهایی گذاشته بود و حالا همه در انتظار دوئل کهکشانی بین رونالدو و بیل هستند. دو بازیکنی که در سه فصل اخیر در کنار هم برای موفقیت رئال مادرید تلاش کرده اند، روز چهارشنبه رقیب مستقیم هم خواهند بود. اما شانس کدام یک برای پیروزی بیشتر است؟ این دو چه برتری هایی نسبت به یکدیگر دارند؟ بسیاری معتقدند هرکدام تیم کشورشان را به قهرمان یورو سوق دهند، شانس اصلی تصاحب توپ طلا نیز خواهند بود.

 

در زیر به بررسی همین موضوع خواهیم پرداخت:

 

 

رونالدو

 

گلزنی: کریستیانو یک مهاجم گلزن تمام عیار است. کامل ترین مهاجم دنیا بدون شک. با وجود اینکه او تا بدینجای یورو تنها دو گل به مجارستان زده اما در فصلی که تازه به اتمام رسیده موفق شد 51 گل در 48 بازی برای رئال به ثمر برساند. او برای هفتمین سال متوالی آمار متوسط بیش از یک گل در هر مسابقه را به ثبت رساند.

 

تجربه: رونالدو با بیش از 700 بازی و 14 فصل حضور در سطح اول فوتبال دنیا، از این حیث کاملا بر بیل برتری دارد. به اینها سه توپ طلای او را نیز اضافه کنید. او در فوتبال به همه چیز رسیده به جز کسب یک افتخار با تیم ملی پرتغال.

 

شوت به دروازه: در یورو تابدینجا هیچ بازیکنی به اندازه رونالدو به سمت دروازه حریف شوتزنی نکرده است. او 36 بار اقدام به چنین کاری کرده، هرچند که 40 درصد این شوت ها داخل چارچوب بوده است. رونالدو سرزن بزرگی نیز به حساب می آید و البته در این زمینه بیل شانه به شانه او حرکت می کند.

 

 

مقاومت در مقابل آسیب دیدگی: هرگز شاهد نبوده ایم که رونالدو در رئال با مصدومیتی طولانی مدت مواجه شود برخلاف بیل که فصل گذشته نتوانست بیش از 6 بازی متوالی برای رئال انجام دهد. رونالدو در دو سال اخیر تنها 5 بازی را به دلیل مصدومیت از دست داده است و همواره شاهد این هستیم که هر فصل بیش از 50 بازی در ترکیب کهکشانی ها انجام می دهد.

 

جذابیت: رونالدو شخصیت جذاب تری برای فوتبالی هاست. او هواداران بسیار بیشتری نسبت به گرت بیل در شبکه های اجتماعی دارد. بهترین قراردادهای تبلیغاتی همواره متعلق به کریستیانو است و این مساله روی جوایز فردی ای که تصاحب کرده بی تاثیر نبوده است.

 

 

گرت بیل

 

سرعت: بیل فوتبالش را به عنوان یک بال چپ شروع کرد اما در رئال  هم اکنون در سمت راست فاز تهاجمی بازی می کند. سرعت بیل مثال زدنی است و او در همین شرایط هم می تواند به خوبی تغییر جهت داده و بازیکنان حریف را فریب دهد. در این زمینه بیل برتری های محسوسی به رونالدو دارد.

 

وضعیت روحی: پس از یک فصل درخشان با رئال که شاید بهترین فصل حضور بیل در رئال بود، او حالا به تنهایی توانسته تیم ملی کشورش که هیچکس برایش در یورو شانسی قائل نبود را به نیمه نهایی برساند. بیل از لحاظ روحیه در حال حاضر نسبت به رونالدو برتری هایی دارد.

 

پای چپ قدرتمند و گلزنی با سر: پای چپ بیل از هر نظر نسبت به رونالدو برتری دارد. او بارها از قدرت بی نظیری که در پای چپ خود دارد برای پوشاندن ضعفش در پای راست استفاده کرده است. بیل حداقل در فصل گذشته در زدن گل با سر نیز بهتر از رونالدو عمل کرد. نیمی از گل های بیل در فصل گذشته با سر بود و از این حیث در اروپا نیز کسی به پای او نرسید.

 

 

تاثیرگذاری در بازی تیمی: بیل تاثیر کاملا مستقیمی در بازی تیمی دارد؛ چه در ولز و چه در رئال. در تیم ملی ولز همه سعی دارند توپ را به او برسانند. بیل همه جا است، در مرکز زمین، در سمت راست، در سمت چپ و حتی در دفاع. بر خلاف او رونالدو را ما "بیشتر" در محوطه جریمه حریفان می بینم.

 

ضربات کاشته: بیل در این تورنمنت تاکنون دو گل روی ضربات کاشته به ثمر رسانده است و جالب اینکه او در رئال نفر دوم در زدن اینگونه ضربات پس از رونالدو است. رونالدو در ضربات کاشته، بدترین بازیکن تاریخ یورو محسوب می شود و هرگز نتوانسته با وجود فرصت های زیاد، یک کاشته خود را به گل تبدیل کند.

بیل از سال 2013 که به رئال پیوسته، 38 بار پشت ضربات کاشته قرار گرفته و 4 تای آنها را گل کرده است(10 درصد) در حالیکه رونالدو از سال 2009، 138 بار این فرصت نصیبش شده و 10 گل به ثمر رسانده است یعنی متوسط 7 درصد موفقیت!


فرانسه شب گذشته به روند جادویی ایسلند پایان داد و موفق شد 5-2 آناه را شکست دهد. از سوی دیگر آلمان ها به سختی در ضربات پنالتی ایتالیا را شکست دادند و راهی نیمه نهایی شدند. در تقابل‌های اخیر دو تیم، آمار کاملا به نفع فرانسه است. آنها در 9 بازی اخیرشان مقابل آلمان، 6 پیروزی ، 2 تساوی و 1 شکست کسب کرده اند هر چند که بازی اصلی را آلمان در یک چهارم نهایی جام جهانی به پیروزی به پایان رساند. ضربه سر مت هوملس در همان اوایل بازی به گل تبدیل شد تا آلمان آن بازی را با نتیجه 1-0 به پایان برساند و به نیمه نهایی صعود کند.

 

 

آخرین تقابل آنها با داستان‌های بسیاری همراه شد. انفجارهای متعدد در پاریس و در نزدیکی ورزشگاه، هر دو تیم را مجبور کرد که تا صبح در ورزشگاه باقی بمانند هوملس به دلیل محرومیت قادر به همراهی آلمان نخواهد بود بنابراین آلمان‌ها برای شکست دادن فرانسه به یک سرزن قهار دیگر نیاز دارند تا در مارسی تاریخ سازی کند. در زیر به بررسی چند نکته راجع به این بازی می‌پردازیم.


دشوارترین آزمون فرانسه


فرانسه با شکست دادن ایسلند موفق شد به نیمه نهایی صعود کند و مسیرش برای رسیدن به این مرحله به نظر از همه ی تیم‌های حاضر در نیمه نهایی سخت تر بود. آنها در گروهی متشکل از سوئیس، رومانی و آلبانی قرار گرفتند و با صعود 3 تیم از گروه‌ها، کار آنها حتی ساده تر از آنچه در تصورات می‌آمد شد،‌هر چند که فرانسه در همان بازی‌ها هم گل‌هایش را بعد از دقیقه 87 به ثمر رساند. پس از صعود از گروه آنها مقابل جمهوری ایرلند قرار گرفتند و به سختی موفق به شکست دادن این تیم شدند.

 

 

در تقابل با آلمان، آنها به پل پوگبا، دیمیتری پایت و آنتوان گریزمانی نیاز دارند که خیلی آماده تر از آنچه تا به اینجای کار نشان داده اند هستند. فشار آلمان‌ها می‌تواند هر تیمی را از هم بپاشد و انعطاف تاکتیکی بالایشان، آنها را برای هر حریفی پیچیده و سرسخت می‌کند.  همانطور که مقابل اسلواکی نشان دادند،‌ آنها می‌توانند توپ و میدان را در اختیار بگیرند، با پاس‌های هوایی موقعیت سازی کنند و دفاع های اتوبوسی را باز کنند. مقابل ایتالیا نیز نشان دادند که در دفاع بسیار منظم  و با دقت هستند.


اگر فرانسه بتواند آلمان را شکست دهد، حریف آنها در فینال (پرتغال یا ولز) به هیچ وجه حتی نزدیک به آلمان از لحاظ قدرت نخواهد بود.  فقط در صورت شکست دادن آلمان است که فرانسه قهرمانی ارزشمند محسوب خواهد شد.


معمای مصدومیت آلمان


تیم یواخیم لوو با بازگشت ماریو گومز، روانتر و موثر تر حمله می‌کرد. با غیبت او در این بازی به دلیل مصدومیت،‌ آلمان آسیب پذیرتر از قبل خواهد شد. آیا ماریو گوتزه، قهرمان فینال جام جهانی 2014، در پست مهاجم کاذب می‌تواند بدرخشد؟ آیا توماس مولر که تا به اینجا هواداران را نا امید کرده در آن پس قرار می‌گیرد؟ با حضور جولین درکسلر وضعیت آلمان چگونه خواهد شد؟ در هر صورت، غیبت گومز آلمان را از بهترین فرمش فاصله می‌دهد ولی جانشینان او هم می‌توانند بسیار موثر باشند.

 


دیگر مصدومین آلمان، سامی خدیرا و باستین شواین‌اشتایگر هستند که غیبت خدیرا قطعی و شرایط شواینی هنوز مشخص نیست. اگر هیچکدام برای این بازی آماده نشوند، آلمان از آچار فرانسه خود، جوشوا کیمیچ استفاده خواهد کرد ولی او به حدی در دفاع راست خوب ظاهر شده که ممکن است تغییر پستش به ضرر آلمان تمام شود. فرانسه در مرکز میدان با حضور متیودی، پوگبا، پایت و گریزمان قدرتمند است و می‌تواند از همین نقطه به آلمان ضربه بزند بنابراین آلمان ها باید فکری به حال این ناحیه بکنند.


آمادگی کامل فرانسوی ها


ترکیب آلمان از بازیکنانی انتخاب می‌شود که آمادگی لازم برای حضور در میدان را داشته باشند. لوو باید ترکیب پیروز خود را از بین بازیکنانی انتخاب کند که مشکلی برای همراهی تیم ندارند. در سوی دیگر فرانسه با تمام قدرت در میدان ظاهر خواهد شد. دیدیه دشان هر 23 بازیکن خود را در اختیار خواهد داشت و ان گولو کانته و عادل رامی پس از پشت سر گذاشتن محرومیت می‌توانند برای تیمشان به میدان بروند بدین ترتیب دست دشان در نیمه دوم بسیار بازتر از لوو خواهد بود و بسته به شرایط بازی او می‌تواند تصمیماتش را تغییر دهد.

 

 

آیا با بازگشت کانته، دشان به ترکیب خط میانی متشکل از سیسوکو-متیودی-پوگبا-پایت-گریزمان که به خوبی ژیرو را تغذیه کردند دست خواهد زد؟


هر چند اینکه دست شما در انتخاب بازیکنان باز باشد بسیار خوب است ولی تیم بی رحم و درنده ای مثل آلمان، معمولا مربی را از تصمیماتش پشیمان نمی‌کند. آخرین باری که آلمان مقابل تیم میزبان رقابت‌ها قرار گرفت، 7-1 برزیل را در جام جهانی 2014 شکست داد. دشان باید از ابتدای بازی بسیار متمرکز باشد، نه از دقیقه 60 به بعد.

 

 آوی کردیتور - اسپورت ایلوستریتد