در ماه های اخیر شاهد افزایش اختلافات اهالی ورزش با صدا و سیما بوده ایم.
یکی از مهمترین دلایل این برخوردها و اختلافات نبود شبکه ای تخصصی برای ورزش و رسیدگی به حاشیه های آن است.
در این بین بیش از همه عادل فردوسی پور بود که با اهالی فوتبال درگیر شد و انتقادات بسیاری علیه وی مطرح شد.
فردوسیپور بیگمان پرونده قطوری از تنشهای جور واجور را در یک دهه گذشته برای خودش فراهم کرده است و در این حوزه، هیچ کس به گرد پای او هم نخواهد رسید.
درگیری های عادل
خود فردوسیپور بارها اعلام کرده رابطهاش با علی دایی، چیزی شبیه به این منحنی سینوسی بوده است! آنها تا به حال اختلافات فراوانی با یکدیگر داشتهاند، با این حال بدون تردید عمیقترین شکافها بین شهریار و عادل زمانی پیش آمد که فردوسیپور به عنوان گزارشگر اعزامی به آلمان، در جریان گزارش مسابقات جام جهانی 2006 به انتقادات بیپروا از دایی پرداخت و حتی مصاحبه جنجالیاش با کاپیتان سابق تیم ملی را پخش نکرد.
آخرین نفری که با عادل درگیر شد، امیر قلعهنویی بود؛ مردی که احتمالا به خاطر گذر از بحران نتایج ضعیف سپاهان، ترجیح داد خیلی ناگهانی اعلام کند دیگر تا آخر عمرش حاضر نیست با دوربین نود مصاحبه کند!
ماجراهای درگیری عادل فردوسیپور و محمد مایلیکهن هم از آن دست پروندههایی است که به یکی، دو مورد ختم نمیشود، اما در آخرین فقره از این دست منازعات، محمد مایلیکهن با کنایه شدید به کمبودهای برنامه نود مدعی شد میتواند شش ماهه یک صدا و سیما احداث کند!
مشاجره عادل با مسوولان سازمان تربیت بدنی در دولت نهم هم از آن دست پروندههای عجیب و غریبی بود که برنامه نود را تا آستانه تعطیلی پیش برد.
یکی از بحث برانگیزترین جدلهای به وجود آمده توسط عادل فردوسیپور، به مناقشه او با هواداران تراکتورسازی مربوط میشود؛ آنجا که پس از مسابقه SMS تعیین پرطرفدارترین تیم ایران و رسیدن تراکتوریها به حدنصاب 10 درصد، این نتایج مورد پذیرش تبریزیها قرار نگرفت و به فحاشی گسترده علیه عادل و حاشیه بازی فصل گذشته تیمهای تراکتورسازی و مقاومت سپاسی انجامید. در راستای همین جدال بود که فراز کمالوند هم از دوران همکاریاش با عادل «فکت» آورد و ناگهان افشا کرد. فردوسیپور یک پرسپولیسی دو آتشه است! این پرونده هم البته با شعر معروف «یاتماز عدالت پرچمی» عادل، ختم به خیر شد.
یکی از مهمترین دلایل این برخوردها و اختلافات نبود شبکه ای تخصصی برای ورزش و رسیدگی به حاشیه های آن است.
در این بین بیش از همه عادل فردوسی پور بود که با اهالی فوتبال درگیر شد و انتقادات بسیاری علیه وی مطرح شد.
فردوسیپور بیگمان پرونده قطوری از تنشهای جور واجور را در یک دهه گذشته برای خودش فراهم کرده است و در این حوزه، هیچ کس به گرد پای او هم نخواهد رسید.
درگیری های عادل
خود فردوسیپور بارها اعلام کرده رابطهاش با علی دایی، چیزی شبیه به این منحنی سینوسی بوده است! آنها تا به حال اختلافات فراوانی با یکدیگر داشتهاند، با این حال بدون تردید عمیقترین شکافها بین شهریار و عادل زمانی پیش آمد که فردوسیپور به عنوان گزارشگر اعزامی به آلمان، در جریان گزارش مسابقات جام جهانی 2006 به انتقادات بیپروا از دایی پرداخت و حتی مصاحبه جنجالیاش با کاپیتان سابق تیم ملی را پخش نکرد.
آخرین نفری که با عادل درگیر شد، امیر قلعهنویی بود؛ مردی که احتمالا به خاطر گذر از بحران نتایج ضعیف سپاهان، ترجیح داد خیلی ناگهانی اعلام کند دیگر تا آخر عمرش حاضر نیست با دوربین نود مصاحبه کند!
ماجراهای درگیری عادل فردوسیپور و محمد مایلیکهن هم از آن دست پروندههایی است که به یکی، دو مورد ختم نمیشود، اما در آخرین فقره از این دست منازعات، محمد مایلیکهن با کنایه شدید به کمبودهای برنامه نود مدعی شد میتواند شش ماهه یک صدا و سیما احداث کند!
مشاجره عادل با مسوولان سازمان تربیت بدنی در دولت نهم هم از آن دست پروندههای عجیب و غریبی بود که برنامه نود را تا آستانه تعطیلی پیش برد.
یکی از بحث برانگیزترین جدلهای به وجود آمده توسط عادل فردوسیپور، به مناقشه او با هواداران تراکتورسازی مربوط میشود؛ آنجا که پس از مسابقه SMS تعیین پرطرفدارترین تیم ایران و رسیدن تراکتوریها به حدنصاب 10 درصد، این نتایج مورد پذیرش تبریزیها قرار نگرفت و به فحاشی گسترده علیه عادل و حاشیه بازی فصل گذشته تیمهای تراکتورسازی و مقاومت سپاسی انجامید. در راستای همین جدال بود که فراز کمالوند هم از دوران همکاریاش با عادل «فکت» آورد و ناگهان افشا کرد. فردوسیپور یک پرسپولیسی دو آتشه است! این پرونده هم البته با شعر معروف «یاتماز عدالت پرچمی» عادل، ختم به خیر شد.