مدیرمسئول روزنامه توقیف شده اعتماد اعتقاد دارد که اقبال مردم سطح کیفی روزنامه ها را مشخص می کند. وی می گوید اشکالی ندارد که دولت کمکی به روزنامه ها ندهد، اما این کمک به هیچ روزنامه ای نشود تا همه در بازار نظر مردم رقابت کنند.
الیاس حضرتی مدیرمسوول و صاحب امتیاز روزنامه توقیف شده اعتماد درباره یارانه های مطبوعات در دولت دهم گفت: یارانه ها در دولت دهم تقریبا به سمت حذف رفت.
یعنی کمک هایی که در مواعد سه ماهه پرداخت می شد، نوبت به نوبت کاهش می یافت. ما در آن زمان به وزارت ارشاد هم نوشتیم که اگر دولت پول ندارد، یارانه ها کلا برای همه قطع شود و یک رقابت آزاد میان همه نشریات دارای مجوز، اعم از دولتی و خصوصی و حامی دولت یا اصلاح طلب صورت بگیرد.
حضرتی با تاکید بر اینکه کمک ها باید جنبه تشویقی داشته باشد، به بیان عواملی که باید در پرداخت کمک های دولت موثر باشد، پرداخت و اظهار داشت: "تیراژ بالا، تعداد صفحات، جذابیت مطالب، تولیدی بودن مطالب و شمار پرسنل بیمه شده، آیتم هایی هستند که وزارت ارشاد باید لحاظ کند.
اگر این وزارتخانه با لحاظ کردن این موارد یکی از آیتم ها را نیز راجع به محتوای مطالب قرار دهد، اشکالی ندارد.
مثلا بگوید هرکس این دستورات را نعل به نعل پیروی کرد، این هم امتیازی است. اما نباید روزنامه 200تیراژی چندین برابر یک روزنامه 100هزار تیراژی کمک دریافت کند.
حضرتی در پاسخ به این سوال که آیا وزارت ارشاد موظف به تبعیت از مقررات خاصی در تقسیم یارانه هاست یا نه، بیان داشت: هر کاری در مملکت باید بر طبق ضوابط صورت بگیرد.
مجلس یارانه ای را برای کمک به کالاهای فرهنگی در اختیار دولت قرار داده است، اما اگر بنا باشد روزنامه ای فقط در خدمت وزارت ارشاد باشد که کمک دریافت کند، این که قانون نیست. وی با بیان این که روزنامه خوب یک چارچوب مشخص دارد، اظهار داشت: روزنامه خوب را باید مردم بخوانند، نه کارمندان فلان وزارتخانه، نه هیات دولت. نه این که فقط نمایندگان مجلس خوششان بیاید. مردم باید از روزنامه خوششان بیاید، این هم فقط با تیراژ مشخص می شود". حضرتی با اشاره به روند ایجادشده چاپ مطالب تکراری در روزنامه ها گفت: این که 5 نفر بنشینند گوشه یک اتاقی و مطالبی کار کنند که همه سایت ها کار کرده اند، مردم دهها بار در سایت های مختلف آن را دیده اند و از صدا و سیما شنیده اند و با تیراژ محدودی چاپ می کنند، آیا این برازنده نظام جمهوری اسلامی است؟
آیا این ارزشگذاری است؟ معنای درست ارزشگذاری این است که خط قرمزها و بایدها را، آن هم نه به صورت نامحدود، مشخص کنیم، به فردی که خواهان فعالیت است، اجازه ابتکار عمل بدهیم و از او بخواهیم روزنامه ای با تیراژ 1 میلیون چاپ کند که در اندازه و قد و قواره جمهوری اسلامی باشد. وی با برشمردن مجدد عوامل موثر در تعیین کیفیت روزنامه بیان داشت: ایجاد اشتغال، تولید کردن و ابتکار به خرج دادن اینها ارزش است. این که مطالب مفید با شکل و ظاهر مناسب به مردم بدهید یک ارزش است. چه فایده ای بر تشویق روزنامه ای که چندهزار تیراژ بیشتر ندارد و عمده آن برگشت میخورد، مترتب است؟
چرا باید پول بیت المال را صرف نشریه ای کرد که مردم نمی خوانند و در زندگی آنها هیچ تاثیری ندارد؟ آیا این خدمت به مملکت است؟ حضرتی در پاسخ به این سوال که آیا در دوران اصلاحات میان مطبوعات منتقد دولت و حامی آن تفاوتی در پرداخت کمک ها وجود داشت، گفت: آن زمان هم تفاوت بود، اما این تفاوت برعکس بود و ما منتقد آن بودیم. روحیه آقای خاتمی این گونه بود که به منتقدینش بیشتر کمک می کرد و بودجه نهادهای فرهنگی مخالف خود را بیشتر می کرد. آقای خاتمی هم از آن طرف بام می افتاد. در حالی که نه آن درست بود و نه این درست است