آتش دربی هنوز خاموش نشده است. هنوز قرمزها جشن پیروزی میگیرند و همچنان آبیها در غم باخت نشستهاند و این بیانگر قدرت فوتبال در ساحت زندگی مردم امروز جهان است. این توپ گرد کارهایی میکند، که بسیاری از نخبگان، روشنفکران، سیاستمداران ، اهالی هنر و یا حتی دیگر توپهای گرد هم نمیتوانند آن را انجام دهند .
طرفداران پرسپولیس هفتهها و حتی سالها با این برد خوشحال هستند و حتی غمهای خود که به واسطه زندگی سخت این روزها دچار آن شدهاند را فراموش میکنند و استقلالیها هم بعد از این شکست با توجه به سرخوردگی بوجود آمده و غمی که به چهره نشسته منتظر هستند تا این نتیجه را به زودی جبران کنند.
هیچ پدیده اجتماعی در سطح جهان، نمیتواند اینچنین آدم ها را درگیر خود کند و بازی مانند ال کلاسیکو ( رئال مادرید- بارسلونا) پیش از 800 میلیون انسان را هم زمان پای یک بازی مینشاند و آروزهایی را محقق کند، که برای بسیاری خیال بود. به طور مثال در جام جهانی گذشته پیروزی آلمان در زمین برزیل، فتح آمریکای جنوبی توسط ژرمنها بود. کاری که هیتلر با توپ، تانک و مسلسل نتوانست انجام بدهد، بازیکنان سفید پوش آلمان در 90 دقیقه آن را انجام دادند. یا غرور مردم الجزایر را به خاطر بیاورید، که برای موفقیت تیمشان چنان جشن و پایکوبی کردند که گویی این کشور عربی، اسلامی، دوباره استقلال پیدا کرده و توانسته است استعمار فرانسه را شکست دهد .
چندان هم راه دور نرویم، همین ایران ما، کشور دوست داشتی چهار فصل ما، چه روزهای پرنشاطی را سپری کرد وقتی بازیکنان تیم ملی، در مقابل عقابهای سیاه (نیجریه) مقاومت کردند و یا وقتی به آرژانتین باختند در حالی که میتوانستند نبازند. خیابانهای ایران شاهد حضور مردم در خیابانها بود، با فریادهای «بچهها متشکریم.»
ایران و آمریکا که یادتان هست. تمام کارهایی که در زمینه دیپلماسی نتوانسته بودیم انجام دهیم، در زمین فوتبال انجام دادیم .اینها حقایق فوتبال است، ورزشی که امروز بیش از هر پدیده دیگری، در جهان طرفدار دارد و میتواند ابزاری باشد برای زندگی بهتر مردم از زیمبابوه تا خوش نشینهای لس آنجلس. باور کردنش سخت است که فوتبال، جنگ ساحل عاج را به پایان میدهد، باور کردنش سخت است که فوتبال شادی را برای مردم کره شمالی به ارمغان میاورد، باور کردنش سخت که آلمان منفور صدسال پیش، با قوتبال تبدیل به کشور محبوب نیمی از مردم جهان شود.
جادوی فوتبال، مسئلهای است که در کشور ما نادیده گرفته میشود. در ایران، فوتبال همچنان یک ورزش است که برخیها به واسطه آن معروف میشوند و به جاهایی میرسند که در سالهای پیش در خیال خود آن را تصور میکردند. نگاه مسئولان ما به فوتبال، همچنان نگاه یک پدر به تفریح فرزندش است، سر خوردن از سرسره، تاب بازی کردن و یا نهایتا یک چرخ و فلک بزرگ، همین!ً
هنوز نفهمیدهاند، فوتبال میتواند ابزاری باشد برای بهتر حکومت کردن. شما تصور کنید، ایران دارای ورزشگاههای باکیفیت، باشگاههای مطلوب باشد و بازیکنان بزرگ دنیا به جای، ترکیه، قطر و امارات راهی ایران شوند و در تهران، شیراز، اصفهان و یا خوزستان فوتبال بازی کنند. تصور کردنش انسان را به ذوق میآورد چه برسد به حضور این بازیکنان در ایران.
اقتصاد ما به فوتبال احتیاج دارد، با صراحت میتوانم بگویم با فوتبال میتوانیم تحریمها را بشکنیم و نگاه مردم به جهان را نسبت به خود عوض کنیم. کافی است نگاه دنیا به ایران را قبل و بعد از هر جام جهانی با هم مقایسه کنید تا متوجه شوید، فوتبال چه نفوذی در دنیا دارد.
امروز فوتبال میتواند بسیاری از مشکلات اجتماعی ایران را حل کند و زمینه ساز شادی و نشاط در جامعه شود. این کار احتیاج به یک عزم جدی و البته ملی دارد.
باید در فوتبال ایران چشمها را بست مصلحتها را زیر پا گذاشت تا یک بنای تازه در فوتبال ایران شکل بگیرد. فوتبال تنها پدیدهای است که مردم آن را فراموش نمیکنند.