قوچانی گفت: احساس می کنم که ما در برابر این موج اسلام ستیزی که در دنیا به راه افتاده باید تفسیر و تعبیری از اسلام ارائه کنیم که بتواند مقابل این تندروی ها و افراطی گری، پاسخی مناسب داشته باشد.
ما باید اسلام واقعی را نشان بدهیم که نماد آن پیامبر گرامی اسلام است و حتما این تصویر بیشترین اثر را در برابر رفتارهای توهین آمیز خواهد داشت . پاسخ مناسب به این توهین ها همان است که علمای دینی ما انجام داده اند و با نامه و استدلال و منطق، پاسخ اسلام ستیزی برخی غربی ها را داده اند. باید جوانان غربی را مخاطب قرار داد و آنان را به اسلام واقعی دعوت کرد.
وی ادامه داد: رفتار نشریه شارلی بیش از هر چیز معلول افراط گری های برخی لائیک ها و تفکر ظاهرا مذهبی تندروهای تکفیری است. آن بخش که به تفکر افراطی انها بازمی گردد را در این جا می توان مشاهده کرد که وقتی جهان به خصوص مسلمانان علی رغم مخالفت با محتوای نشریه شارلی بخاطر کشته شدن 12 نفر همدلی کرد به جای اینکه برای همدلی هر کس با همان عقیده خودش احترام قائل باشند سردبیر شارلی وسط دعوا نرخ تعیین می کند و سرمقاله «فقط لاییسیته» را می نویسد و با این جمله تمام می کند که« ما نمیپذیریم که ناقوسهای نوتردام برای ما بنوازند الاّ آنکه فمنها آنها را به صدا درآورند.» و در آن بخش که مربوط به تکفیری ها می شود ما باید مرز اسلام رحمانی و نبوی را با اسلام جعلی آنها نشان دهیم. احساس می کنم در برابر این رفتارها باید متحد باشیم و حتما در مقابل تفکر سکولاریزم ستیزه جو و تکفیری به ظاهر مذهبی اتحاد داشته باشیم.
قوچانی در عین حال گفت: سعی نکنیم از تعداد همفکران خود بکاهیم و آن ها را در صف دیگران بگذاریم. در کار مطبوعاتی ممکن است اتفاقاتی بیافتد که قابل کنترل نباشد چون ذات کار مطبوعاتی با احتمال خطا همراه است چنانکه در مطبوعات اصولگرا هم به وفور رخ داده حتی از نوع اهانت به مقدسات و آنها عذرخواهی کرده اند به همین خاطر جرائم مطبوعاتی را ذاتا از نوع غیرعمد می دانند ، و اگر هم خطایی رخ دهد قانون فصل الخطاب است و تکلیف همه را مشخص کرده است.
قوچانی در توضیح تیتر جنجالی روزنامه مردم امروز که موجب توقیف آن شد گفت: خیلی ها نمی دانستند که مجله شارلی در مراحل بعدی چه اقدامی خواهد کرد . فرض بر این بود که این نشریه با احتیاط بیشتری عمل خواهد کرد و این تیتر سه روزقبل از کارتون توهین آمیز این نشریه بود اما آتشی که آنها روشن کردند تر و خشک را با هم سوزاند.
وی افزود: من دیدگاه خود علیه اقدام مجله شارلی را در سرمقاله روز پنج شنبه 25 دی ماه اعلام کردم و علیه این نشریه موضع گرفتم و از اسلام ستیزی آنها انتقاد کردم و ارادت خود به پیامبر را اعلام کردم.من هرگز دفاع از این نشریات را جایز نمی دانم و مشی من همان است که رییس محترم جمهور اعلام کرد توهین و تکفیر هر دو محکوم است و البته مجازات توهین کننده باید برمبنای فقه اسلامی و اجازه مجتهد باشد.
این روزنامه نگار در واکنش به انتقادهایی که نسبت به او می شود در مورد حجم توقیف رسانه هایی که در آن مسئولیت داشته گفت : توقیف چیزی نیست که به اراده یک فرد باشد . توقیف یک مساله پیچیده است که در نهادهای نظارتی و قضایی از روال خاص خودش اتفاق می افتد.
قوچانی با اشاره به فهرست هشت گانه ای که در مورد رسانه های توقیف شده او منتشر شده گفت : افرادی هستند که تعداد توقیف های بیشتری نسبت به من داشتند . هر کدام از این موارد که ذکر شده توضیح خاص خودش را دارد . برای مثال در مورد همشهری ماه که به ضمیمه روزنامه همشهری منتشر می شد باید بگویم که انتشار این ضمیمه با نظر هیات نظارت وقت غیر قانونی اعلام شد که ما هم کار را متوقف کردیم. زمانی که مساله حل شد هم ما دیگر در آن مجموعه نبودیم که بخواهیم انتشار آن را از سر بگیریم. اکنون اما شرایط تغییر کرده و نشریات متعددی به صورت ضمیمه به همراه همشهری یا روزنامه های دیگر منتشر می شود .
وی در مورد توقیف روزنامه شرق هم گفت: این روزنامه یک بار به دلیل انتشار نامه نمایندگان توقیف شد که در آن مساله من نقشی نداشتم و تصمیم بود که توسط مدیر مسئول گرفته شد. باید تاکید کنم که شرق بعد از من هم با توقیف مواجه شد.
قوچانی تاکید کرد: مشکل «هم میهن» سال هاست که حل شده ولی هنوز رای نهایی ابلاغ نشده است. در مورد «شهروند امروز» هم مساله ای که وجود داشت حل شده و البته لازم به یادآوری نیست که این نشریه یکبار هم بعد از من توقیف شد. در مورد روزنامه آسمان هم دادگاه صالحه تشکیل و موردش مشخص شد و نباید ماجرا را تنها به عهده یک فرد گذاشت.
وی در پاسخ به برخی انتقادها افزود: دوره سردبیری من در شرق 3 سال طول کشید و مهرنامه را نیز با همین سمت 5 سال است که منتشر می کنم. نباید فقط بخش توقیف ها را پررنگ کنیم.
این روزنامه نگار در عین حال گفت: وظیفه سردبیر کنترل و نظارت مطالب نشریه نیست بلکه وظیفه ذاتی سردبیر تولید مطلب است.
قوچانی همچنین گفت: من همیشه دوست داشتم در چارچوب قانون اساسی و باورهای دینی خود کار کنم و هرگز مایل نیستم که از ایران بروم.البته مشکلات و معذورات روزنامه نگارانی که ناگزیر به جلای وطن شدند را درک می کنم شغل من روزنامه نگاری است آن هم در داخل ایران. به نظر من روزنامه نگاری در خارج از ایران غیر ممکن است. من مایلم در چارچوب همین نظام و قانون اساسی فعالیت داشته باشم.
این روزنامه نگار ادامه داد: اکنون هم معتقدم هیچ راهی به جز تمکین به قانون وجود ندارد و روزنامه نگاری هم باید در میهن خودمان باشد. من هرگز خود را اپوزیسیون نظام نمی دانم.
وی خاطر نشان کرد: سال هاست که نشریاتی منتشر می کنم تا بتوانم ثابت کنم می توان در چارچوب جمهوری اسلامی ایران و از موضع یک مسلمان اصلاح طلب به فعالیت مطبوعاتی پرداخت . هرگز ذره ای در این تردید نکردم که باید در خاک میهن و در چارچوب قانون و در پناه دین از آزادی دفاع کرد.هرگز سودای مهاجرت در سر نپرورانده و هرگز از کار در ایران ناامید نشدم .همواره در نشریاتم افرادی از هر دو جناح حاضر بودند .
قوچانی ادامه داد: گاهی از سوی اصولگرایان به لائیک بودن و گاهی از سوی لائیک ها به حکومتی بودن متهم شده ام . هر گاه نشریه داشتم به حکومتی بودن متهم شدم و هر گاه نشریه نداشتم به ضد حکومت متهم شدم اما هرگز این اتهامات را نپذیرفتم . من فقط و فقط یک روزنامه نگار بودم عاشق چاپ و کاغذ و قلم . عاشق ایران و اسلام نه هنگامی که برای یادبود امام خمینی کار کردم از حکومت پول گرفتم و نه هنگامی که یادنامه مهندس بازرگان را کار کردم به عضویت نهضت آزادی در آمدم ؛ من فقط روزنامه نگار بودم. به جریان های مختلف فکری از مدافعین تا منتقدین تریبون داده ایم تا ظرفیت نظام را نشان دهیم .
اکنون و امروز هم با اعتقاد به ایران و اسلام و آزادی و با التزام به قانون اساسی مایلم در این چارچوب زندگی و کار کنم اما بنای لجاجت و اصرار ندارم و اگر امکانی وجود داشت فعالیت خواهم کرد.