عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

پس از پخش نشدن مستقیم رقابت‌های بین المللی فوتسال که صدای همه را درآورد و سپس تیم ملی بسکتبال و علاقمندانش با پخش ضعیف رقابت‌های جهانی کم توجهی شد، روی آنتن بردن با تاخیر قهرمانی سوریان و علی اکبری، کاسه صبر دوستداران ورزش ایران را لبریز کرد.

در نوبت‌های قبلی، ماه مبارک رمضان و سریال‌های آن، به‌عنوان بهانه‌ای برای شانه خالی کردن از انتقادات در مورد کم توجهی به سایر رشته‌های ورزشی جز فوتبال قرار داشت و البته توضیح نمی‌داد که در سایر ماه‌های سال، چرا مسابقات غیر فوتبالی به صورت مستقیم پخش نمی‌شود؟

این در حالی است که توده مردم ایران وقتی پای افتخارات ملی وسط می آید، ذکر گویان، گوش و چشم به اخبار می سپارند و بی‌تاب هستند تا لحظه به لحظه در جریان تلاش فرزندان‌شان برای بالا بردن پرچم میهن قرار بگیرند.

شاید یک نظرسنجی دقیق نشان دهد که دوشنبه شب هنگام پخش سریال‌ها چند درصد مردم با خواندن زیرنویس برای پخش با تاخیر فینال‌های کشتی اعصاب شان به ریخت و هوش و حواس‌شان معطوف کشتی شد. به قول محمد بنا، بازی تدارکاتی و درون اردویی تیم ملی فوتبال مقابل لاتزیو را به هر زحمتی که هست به صورت مستقیم روی آنتن ببرند اما شش دقیقه از فینال جهانی کشتی فرنگی را به صورت مستقیم به علاقمندان نشان ندهند.

گلایه بنا به حق است. همین چندی پیش هم شمس سرمربی تیم ملی فوتسال به‌خاطر این کم توجهی آزار دهنده از کوره در رفت و مسوولین صدا و سیما را به باد انتقاد گرفت. درست مثل انتقادی که بسکتبالی ها انجام دادند و درست مثل انتقادی که بسیاری از رشته های ورزشی دیگر دارند و البته لب دوخته اند.

این در حالی است که صدا و سیما مدام کنداکتور پر شده برنامه هایش را برای این کم توجهی ها به رخ می کشد و آن وقت مثلاً بلافاصله با درخواست دایی برای در اختیار داشتن 30 دقیقه ای آنتن موافقت می کند! جالب اینکه بعد هم بالغ بر دو ساعت از کنداکتور پر ترافیک را به چگونگی حیف و میل شدن بیت المال توسط فدراسیون و دایی اختصاص می‌دهد.

اگر قرار باشد باز ساده‌دلانه بهانه‌های صدا و سیما را مبنی بر اینکه مسابقات برخی رشته های ورزشی در زمان‌هایی برگزار می شود که کنداکتور سیما پر است، قبول کنیم باز این سوال بی پاسخ می ماند که چطور برای پخش مسابقات فوتبال ترتیب برنامه ها و حتی سریال‌ها تغییر می کند اما برای دیگر رشته ها نه؟ ظاهرا اصطکاک با رشته های غیر فوتبالی سر دراز دارد و به کنداکتور پر و یا خالی برنامه ها ربطی ندارد. بماند که فوتبال دوستان دو آتشه هم به هنگام برگزاری رقابت‌های بین المللی که نمایندگان ایران در آن‌ها برای افتخار آفرینی می جنگند  با دیگران همسو شده، پای تلویزیون میخکوب می شوند و توقع دارند نبردهای ملی و حیثیتی را ببینند.

به نظر می‌رسد تنها راه برون رفت از این دوگانگی، راه اندازی شبکه ورزش است. شبکه ای که مدت‌هاست بر راه اندازی‌اش پافشاری و تأکید می شود اما خبری از آن نیست. شبکه ورزش امروز با توجه به جامعه جوان و علاقمند ایران جزو واجبات است که علاوه بر راضی نگه داشتن قشر ورزش دوست، از حیث در آمدزایی برای صدا و سیما هم می تواند اعتبار سرشاری را از منابع جذب آگهی حاصل کند. البته با این شرط  که نگاه مدیریتی بر ورزش هم در این  شبکه تغییر پیدا کند، نگاه تبعیض آمیز با برخی تهیه کننده ها و توجه ویژه به برخی رشته ها، تهدیدی است که موفقیت شبکه ورزش را به خطر می‌اندازد.