عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

از باشگاهداری در عرصه جهانی تا آب در هاون کوبیدن در فوتبال

مالکی که ادعای خرید یک تیم لیگ برتری در انگلیس را داشت، اکنون هزینه کردن در فوتبال را آب در هاون کوبیدن می‌داند.


 "حسین هدایتی ادعا کرد یک تیم لیگ برتری را در انگلیس می‌خرد. " 
از 22 اسفند 88، روزی که مالک متمول باشگاه استیل آذین چنین ادعای بزرگی را در فوتبال ایران مطرح کرد، زمان زیادی نمی‌گذرد. هدایتی آن روز گفت که در آستانه خرید یک تیم لیگ برتری در انگلیس است و می خواهد باشگاهداری را در سطح جهانی دنبال کند. اکنون که حدود 6 ماه از ادعای خرید یک تیم لیگ برتری در انگلیس می‌گذرد، هدایتی حتی عطای تیمداری در فوتبال ایران را به لقایش بخشیده و می‌گوید: "هزینه کردن در فوتبال آب در هاون کوبیدن است. " 
این تغییر عقیده 180 درجه‌ای از یک بازرگان و مدیر اقتصادی مایه شگفتی است. اگر او در دنیای تجارت هم چنین تصمیم‌گیری متفاوت و متناقضی داشت و هر لحظه از شاخی بر شاخ دیگر می‌پرید، بعید بود اکنون چنین ثروتی داشته باشد. اینکه یک روز سودای تیمداری در عرصه جهانی داشته باشی و روز دیگر عطای فوتبال را به لقایش ببخشی، نمی‌تواند نشان از ثبات تصمیم‌گیری داشته باشد. شاید به دلیل همین مدیریت متغیر و متزلزل در فوتبال است که روزی مصطفی آجورلو را به عنوان مدیرعامل انتخاب می‌کند و می‌خواهد با او تا قهرمانی آسیا پیش برود و روز دیگر شرایط به گونه‌ای می‌شود که برای استعفایش لحظه شماری می‌کند! 
زمانی که در راس هرم مدیریتی یک باشگاه چنین تصمیم‌گیری‌های متناقضی گرفته می‌شود، ایجاد حاشیه در آن باشگاه امری غیرعادی تلقی نمی‌شود. هر ساعت و دقیقه با یک تصمیم جدید نمی‌توان کار کرد. 
افراد دیگری هم به غیر از آجورلو بوده‌اند که از این باشگاه به دلیل همین تصمیمات آنی و لحظه‌ای جدا شده‌اند. نمونه‌ آن محمد زادمهر، مردی که بی صدا رفت چرا که اعتبارش را از اسکناس‌های درخشان باشگاه استیل آذین بیشتر دوست داشت. 

استیل آذین تیمی که آمده بود رئال مادرید ایران باشد، در آستانه هفته هفتم لیگ برتر به ناگهان دچار حاشیه‌های فراوان خودساخته شد. برخی وعده‌های مالی تحقق پیدا نکرد و حتی شایعه شد، چک برخی بازیکنان برگشت خورده و نقد نشده است. شایعه‌ای که امروز با تغییر مدیرعامل از سوی باشگاه تکذیب می‌شود. علی کریمی، بازیکنی که از رفتن آجورلو خشنود است، این خشنودی را پنهان نمی‌کند. می‌گوید حالا شدیم استیل آذین و چک من هم برگشت نخورده؛ اما این حرف کارشناس فوتبال را باید مد نظر داشت که در فوتبال ایران ستاره سالاری بیداد می‌کند و برخی بازیکنان در تیم‌ها باند دارند و حتی در تصمیمات کلان باشگاه هم دخالت می‌کنند. 
حتی برخی سایت‌های خبری نوشتند، کریمی هدایتی را با پیامک تهدید کرده که اگر مدیرعامل را تغییر ندهد، از تیم او خواهد رفت. رفتاری بی‌نهایت غیر حرفه‌ای از فوتبالیستی که سابقه حضور در لیگ‌های اروپایی را هم داشته است. آیا در اروپا هم ستاره‌ها برای مالکان متمول تصمیم‌گیری می‌کنند که چه تصمیم بگیرد؛ اما در فوتبال مثلا حرفه‌ای ایران که اینگونه است. 
برسیم به شایعه مشکلات مالی باشگاه و چند نقل قول از بازیکنان وسرپرست باشگاه. بخوانید و قضاوت کنید: 

* سرپرست مشکل مالی را تکذیب می‌کند 
صادق درودگر، سرپرست تیم استیل آذین، در مورد نقد نشدن چک بازیکنان به خبرگزاری فارس گفت: چنین اتفاقی نیفتاده و شایعه است. باشگاه مشکل مالی ندارد. فقط یکی از بازیکنان می‌خواست به دلیل مشکلات مالی‌اش بیش از 40 درصد از مبلغ پیش قراردادش را دریافت کند. او در واقع وام قرض الحسنه می‌خواست. نشنیدم باشگاه مشکل مالی داشته باشد. 

*کعبی: پول قرض گرفتم 
حسین کعبی یکی از بازیکنان استیل آذین است که به تازگی پدر شده و ظاهرا مشکل مالی هم داشته، در گفت و گو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس در مورد شایعه برگشت خوردن چک بازیکنان در زمان آجورلو گفت: مشکل مالی داشتم. با مهریزی روز شنبه حرف زدم و او مشکلم را حل کرد. او برایم مثل یک دوست است. البته از مهریزی پول قرض گرفتم. 

* حرف‌های عجیب اکبرپور 
سیاوش اکبرپور خیلی تلاش می‌کند که در صحبت‌هایش حتی با سایت باشگاه نشان دهد که اوضاع استیل آذین بسیار آرام است. 
او روز گذشته گفت: خوشبختانه تا امروز هیچگونه مشکل مالی با باشگاه نداشتم و قسط اول قراردادم را دریافت کرده‌ام. امیدوارم همه باشگاه‌ها مانند استیل آذین خوش حساب باشند چون یک بازیکن به جای فکر کردن به مسائل مالی، باید با تمام قدرت کارش را در زمین بازی انجام دهد. 

البته ظاهرا بازیکنان استیل آذین برخلاف گفته اکبرپور با تمام قدرت کارشان را در زمین انجام نمی‌دهند زیرا این تیم 5 هفته است که در لیگ برتر بردی نداشته است. شاید شایعه مشکلات مالی باشگاه به حقیقت نزدیک‌تر بوده که بازیکنان تمام توانشان را به کار نگرفته‌اند، شاید هم ... 
با این شیوه باشگاهداری نه تنها نمی‌توان نماد خصوصی سازی در ورزش بود؛ بلکه اصول فوتبال حرفه‌ای نیز زیر سوال رفته است. آیا افق روشنی پیش چشم مدیران چنین باشگاهی وجود دارد؟ فقط پولداری ملاک خوبی برای مدیریت در فوتبال است؟ آیا با پول می‌توان اعتبار مدیریتی در فوتبال خرید؟ البته می‌توان با پول مشهور شد و به اهالی فوتبال امر و نهی کرد؛ بدون آنکه ذره‌ای در آن تخصص داشته باشی و خود را با نامه‌نگاری، چنین و چنان نشان داد؛ اما مردم حقیقت را بهتر می‌دانند.