حمایت مربیان ایرانی از تیم ملی، مسری شده اما خالی از شیطنت نیست. برخی با رجوع به گذشته، حکم به برتری ایران میدهند، برخی تماشاگران را موعظه به حمایت تا ثانیه آخر میکنند و برخی از باید و نباید سخن میگویند؛ «کره نباید از ایران با امتیاز خارج شود» و بر ضعف کره مثل دو گل دریافتی از ازبکستان تاکید دارند و بعضی بهترین فرصت را عمدا آخرین فرصت ایران قلمداد میکنند
اما استثناهایی مثل حشمت مهاجرانی هم هستند که نگاهی واقعبینانه به این بازی دارند و میگویند: «این آخرین شانس ما نیست، بلکه بهترین شانس ما برای صعود و فاصله گرفتن از رقیبان است.» و با رویکردی فوتبالی اضافه میکنند: «نباید ناامیدانه صحبت کرد، کره هیچگاه برتری مطلق نسبت به ما نداشته و بازی مقابل این تیم همواره پایاپای بوده و برنده تیمی است که از فرصتها به شکل بهتری استفاده کند.»
که ناشی از دیدگاه درست او به فوتبال و مبانی اولیه آن است که در ایران رو به افول گذاشته است.
چرا که ماهیت فوتبال مبتنی بر برد، باخت و مساوی است و فوتبال نه قابل پیشبینی است و نه قطعیتی برای نتیجه قبل از پایان بازی، میتوان متصور شد.
برد در فوتبال هر قدر هم که قوی باشی نتیجه بلافصل حوادث یگانه و غیر قابل تکرار رویداده در هر بازی است و اصلا هر بازی در کلیتش، اتفاقی یگانه است و علیرغم مبانی مشترک انجام بازی، فوتبال نمایشی نیست که قبلا دیده باشیم یا بعدا قابل تکرار باشد.
البته حمایت تماشاگران تا دقیقه آخر، اهمیت بسیاری دارد. قبلاٌ تماشاگران فوتبال بهطور غریزی، درک درستی از فوتبال داشتند و حتی زمان باخت نیز با شعار «اول بشی، آخر بشی، دوستت داریم» تیم خود را تشویق میکردند و اعتراضشان به اشتباه داوری را حداکثر با شعار «داور پپسی گرفته!» نشان میدادند.
فرهنگ هواداری به دلایل متعدد (از جمله مهمترین آنها دولتی شدن فوتبال) دچار ناهنجاریهای بسیاری شده است که فحش رکیک، هو کردن تیم، بازیکنان، مربیان، داوران و حتی قهر از تماشای بازی تیم (عملی در خلاف جهت مصلحت تیم) به فرهنگ رایج تبدیل شده است.
این ضدفرهنگ گاهی از فوتبال باشگاهی به فوتبال ملی نیز تسری پیدا کرده و حریفان ما نیز به این نقطهضعف ما اشراف کامل دارند و میدانند با اولین گل میتوانند از فشار یکصدهزار نفری تماشاگران رها شده و حتی سبب فشار بر تیم ملی ایران شوند.
دولتی شدن فوتبال و عدم توزیع امکانات و حمایت یکسان از باشگاهها باعث شده تماشاگران برد را نه در میدان بازی بلکه در بیرون آن جستجو کنند و چون سلاحی جز فریاد ندارند به خشونت کلامی رو آوردهاند که اگر کلیه جامعهشناسان، روانشناسان اجتماعی و مدعیان اخلاق را سوتهدلانه گرد هم آوریم که از صبح تا شب موعظه کنند تا رفع علت اصلی نتیجهای نخواهد داشت.
وقتی تماشاگران قادر به درک و تفکیک فوتبال ملی از باشگاهی شوند که در فضای عصبی موجود، بعید است؛ و بدانند این مسابقه در شرایط ناعادلانه برگزار نمیشود، بلکه در این رقابتسخت، فوتبال ایران میخواهد از اعتبار خود در آسیا و جهان دفاع کند شاید رویکرد دیگری را از تماشاگران، در بازیهای ملی شاهد باشیم و در آن صورت، شاید شانس یا در واقع، حوادث بازی در جوی مساعد به نفع ما رقم بخورد.
تشویق و تحریض گسترده تماشاگران به حضور در ورزشگاه با شعارهای کلیشهای و نخنما، نهتنها به سود تیم ملی نیست بلکه باری سنگین بر ذهن و روح بازیکنان ایجاد میکند و در صورت ناکامی ادامه راه با مشکلی دوچندان مواجه خواهد شد.
پس بهتر است تماشاگران به میل خود به ورزشگاه بروند تا خود را فریبخوردهی تبلیغات پوچ و بیفایده بدانند که در این فضای عصبی موجود میتواند تبعات منفی فراوانی داشته باشد.
کارنامه علی کریمی در بازی با کره جنوبی
علی کریمی احتمالا یک باردیگرمقابل کره ای هابازی خواهد کرد.برخی معتقدند شاید اتفاقات اخیری که درپرسپولیس رخ داده و باعث کنارگذاشته شدن اوتوسط مانوئل ژوزه شده کریمی متفاوتی را مقابل کره ای ها به زمین بفرستد اما شاید هیچ گاه آن نمایش رویایی جادوگر درجام ملت های 2004وهت تریک تماشایی اش تکرار نشود.
با این حال شاید جالب باشد مروری داشته باشیم برنمایش های کریمی مقابل کره جنوبی؛اتفاقی که فردا برای نهمین بارتکرار خواهد شد.
1- جام ملت های آسیا 2000 :درمسابقه ای که باید باگل استثنایی باقری برنده می شدیم دردقایق پایانی گل مساوی را خوردیم و در وقت های اضافه با گل لی دونگ گوک باختیم.اتفاق عجیب آنجایی بود که کریمی بعد از گل مساوی کره جنوبی در همان وقت های قانونی یک فرصت ایده آل را ازدست داد.
2- جام ال جی ، قاهره 2001 :این اولین تورنمنت بین المللی تیم ملی با بلاژویچ بود که نتایج خوبی به همراه نداشت.تیمی ملی 1-0 به کره باخت و کریمی هم فروغی نداشت.
3- جام ملت های آسیا 2004 :خاطره انگیزترین تقابل کریمی و کره ای هابه دیدارمرحله یک چهارم نهایی جام ملت های چین برمی گردد که اوسه گل تماشایی به توردروازه حریف دوخت تا در یک سوپرفوتبال آسیایی ایران 4-3 برنده بازی باشد.کریمی درهمان سال مرد سال آسیا شد.
4- بازی دوستانه سال 84 :تیم تحت هدایت برانکو ایوانکوویچ درسئول مقهور قدرتنمایی کره ای ها شد.تیم ملی بازی را با دوگل دقایق 1 و90کره ای ها 2 بر صفر باخت و کریمی هم کاری از پیش نبرد.
5- مقدماتی جام ملت های 2007 :این بازی در سئول برگزار شد و در نهایت به تساوی 1- 1 انجامید اما کریمی یکی از بازیکنان ضعیف تیم ملی بودتا جایی که مربیان داخلی ازجمله محمود یاوری ازبازی اوانتقاد کردند.در این بازی سئول کی هیون در وقت های تلف شده نیمه اول کره را پیش انداخت اما وحید هاشمیان در دقیقه 93گل مساوی را زد.
6-مقدماتی جام ملت های 2007 :کره باترکیبی کاملا جوان به مصاف تیمی آمده بود که رهبری اش به عهده امیرقلعه نویی بود.کریمی90 دقیقه درترکیب بود وتیم ملی با گل های عنایتی وبادامکی برنده شد.
7- جام ملت های 2007: ظاهرانوبت باخت تیم ملی بود.این باربرخلاف دیدار مرحله یک چهارم نهایی جام ملتهای قبلی کریمی 90دقیقه درمیدان بوداما کاری نکرد.نوبت به پنالتی زدن اوهم درضربات پنالتی پایانی نرسید.ظاهرا اوباید پنالتی پنجم ایران را می زد.
8- مقدماتی جام جهانی 2010 :بازی رفت را ازدست داد چراکه علی دایی سرمربی تیم ملی بود وکریمی را کنارگذاشت.دراین بازی سرنوشت ساز همراه با افشین قطبی ،کریمی نمایش جالبی ارائه نکرد وبا مساوی1-1تیم ملی از رسیدن به آفریقای جنوبی بازماند.کریمی در دقیقه 75 این بازی جای خود را به آرش برهانی داد و5 دقیقه بعدازخروج او از میدان ایران گل مساوی را دریافت کرد.دراین مسابقه کریمی و دو سه ملی پوش دیگر با مچ بندهای سبزشان خبرساز شدند.
تیم ملی فوتبال ایران در چهارمین دیدار مرحله مقدماتی جام جهانی 2014 برزیل از ساعت 20 فردا (سهشنبه) به مصاف کرهجنوبی میرود.
پس از شکست برابر لبنان شرایط ایران دشوار شد و تیم ملی با کسب 4 امتیاز از 3 مسابقه قبلی امید به دیدار خانگی برابر کره جنوبی دارند.
در چند روز گذشته اتحاد خوبی حاصل شده و از مسئولان رده بالای کشور گرفته تا رسانهها همه دست در دست هم دادند تا تیم ملی سه شنبه برابر کره سربلند از زمین خارج شود.
در این میان تنها حضور پرشور هواداران در ورزشگاه آزادی مانده که از هم اکنون عطر خوش حضور 100 هزار نفر در ورزشگاه آزادی به مشام میرسد تا ورزشگاه آزادی را برای کره تبدیل به جهنم کنیم.
تیم ملی برای کسب 3 امتیاز برابر کره به حمایت هواداران در طول 90 دقیقه نیاز دارد. اگر بر فرض هم تیم ملی از حریف عقب افتاد، هواداران باید با صبوری ملی پوشان را تا آخرین دقیقه حمایت کنند، نه اینکه نام بازیکن دلخواهشان که روی نیمکت است را فریاد بزنند. اینجاست که نقش هواداران خودش را نشان می دهد. فردا باید قرمز و آبی را فراموش کرد، فردا فقط باید یک نام را صدا زد؛ فقط یک نام؛ نام «ایران».
باید از رفتار هواداران برخی از تیمهای اروپایی درس بگیریم. جام ملت های اروپا سال 2012 درسهای زیادی به همراه داشت. حرکت تماشاگران ایرلندی که با وجود دریافت چهار گل از اسپانیا ایستاده تیمشان را تشویق کردند، فراموش شدنی نیست.
حمایت هواداران اوکراین با وجود حذف تیم خود در مرحله گروهی جام ملت ها هم تحسین بر انگیز بود. البته که هواداران ایرانی نیز همیشه نشان دادند حامی تیم ملی هستند. فراموش نکردیم در بازیهای انتخابی لیگ جهانی والیبال، تشویق و حمایت بی نظیر هواداران از ملی پوشان منجر به صعود ایران برای اولین بار به لیگ جهانی شد. تیم ملی فوتبال هم مقابل کره به این حمایت نیاز دارد.
از لحظه دمیده شدن سوت شروع بازی تا لحظهای که داور سوت پایان مسابقه را به صدا در میآورد آزادی باید برای کره جهنم شود و فریاد «ایران ایران» گوش فلک را کر کند. به امید پر شدن ورزشگاه آزادی، به امید حمایت 90 دقیقهای از تیم ملی، به امید برتری ایران مقابل کره جنوبی و به امید یک شب خاطره انگیز در شامگاه سه شنبه 25 مهر 1391.
پیش بازی ایران و کره جنوبی
امروز تیم ملی فوتبال ایران در یک مسابقه حساس و سرنوشتساز به نظر میرسد راه را برای شکست دادن تیم فوتبال کره جنوبی هموار کرده تا ضمن برتری در این جدال، ناکامیهای گذشته را به بوته فراموشی بسپارد.
نکته: عزم ملی
متولیان و دستاندرکاران فوتبال ایران فضای مثبتی را برای شاگردان کارلوس کیروش ایجاد کردهاند تا آنان از این میدان بزرگ و حساس بتوانند با دست پر خارج شوند؛ نکته حائز اهمیت در این است که ملیپوشان فوتبال ایران در تمامی ادوار در مصاف با حریفهای قلدر و سرسخت سرشار از انگیزه هستند. چنان که حماسه ملبورن در استرالیا هیچگاه از مخیله ذهن هواداران فراموش نمیشود. چه بسا بازیکنان تیم ملی ایران این بار در ورزشگاه یکصدهزار نفری آزادی حماسهای دیگر را برای تماشاگران رقم بزنند.
یورش 100هزار و 11 نفری
از قدیمالایام در بین حریفان تیم ملی ایران در قاره کهن این نکته مرسوم بوده که بازی در "جهنم آزادی" برای هر تیمی رعبآور و سخت به نظر میرسد. کرهایها هم به این نکته به خوبی واقفند؛ چنان که سرمربی این تیم در کنفرانس مطبوعاتی اذعان کرد میدانیم باید در مقابل 100 هزار نفر بازی کینم. امروز ورزشگاه آزادی یک بار دیگر با حضور پرشور یکصد هزار هوادار به لرزه در خواهد آمد.
اعتبار و حیثیت دوگانه
نگاه کارلوس کی روش و شاگردانش به پیکار ایران و کره به غیر از هموار کردن راه صعود به جام جهانی 2014 برزیل دفاع از اعتبار و حیثیت خود در برابر رقیب کهن در قاره آسیاست. کیروش برای دفاع از اعتبار و پیشینه مربیگری خود و بازیکنان تیم ملی ایران نیز برای مغلوب کردن رقیب تمام حرفهای و سنتی خود میخواهند از اعتبارشان به نحو احسن دفاع کنند.
حمایت بزرگان از تیم ملی
هضم باخت تیم ملی در برابر لبنانیها آن قدر سخت و سنگین بود که بهیکباره تماشاگران و رسانهها ملیپوشان را "بایکوت " کردند. اما با توجه به حساسیت موضوع در چند هفته گذشته همت عمومی مردم در کنار یکدیگر بسیج شده تا به نوعی با حمایتهای خودشان برای یاران کیروش سنگتمام بگذارند. به همین سبب در آستانه دیدار تیم ملی و کره، رئیسجمهور و رئیس مجلس بطور جداگانه با حضور در کمپ تیم ملی کادر فنی و بازیکنان را مورد تکریم و ستایش خود قرار دادند تا آنان با فراغ بال از تمامی مسائل نگاه خود را معطوف به این دیدار کنند.
نیروی جوانی کره جنوبی
برای همه علاقهمندان به فوتبال پرواضح و مبرهن است که فوتبال شرق آسیا همیشه با اتکا بر سرعت بالای خود به نوعی بلای جان تیمهای منطقه غرب آسیا بوده است. حالا این را هم اضافه کنید که سرمربی تیم ملی کره با تغییر و تحولاتی که در کالبد تیمش با نیروهای جوان ایجاد کرده چه نقشه و ترفندهایی را برابر تیم ملی ایران در سر میپروراند. کرهایها با بهرهگیری از بازیکنانی که در بازیهای المپیک لندن تا سطح مقام سومی و کسب مدال برنز پیش رفتند خیلی فکورانه و حساب شده به مصاف ایران میآیند. ملیپوشان باید بتوانند با اتکا به فشار تشویق تماشاگران تا 30 دقیقه ابتدایی ضربه نهایی را به آنان وارد سازند، زیرا هر چه از وقت مسابقه بگذرد آنان با جو ورزشگاه آزادی خو میگیرند و این موضوع برای بازیکنان تیم ایران مشکلساز میشود.
ضربات ایستگاهی بلای جان تیم ایران
با توجه به اینکه تیم ملی ایران نتوانسته در 6 مسابقه اخیر خود اعم از رسمی و تدارکاتی پیروز از زمین خارج شود، فشار استرسزایی بر ساقهای ملیپوشان وارد شده است. مهمترین نکته چالشی و فنی ملیپوشان بر روی گلهای خورده مصافهای قبلی در این است که شاگردان کارلوس کیروش بر روی ضربات ایستگاهی حریفان مشکل دارند. اگر کادر فنی تیم ملی در تمرینات گذشته خود این نقیصه را برطرف نکرده باشد ملیپوشان با مشکل روبرو خواهند شد.
حمله با نفرات بیشتر
در اکثر دیدارهای تیم ملی این نکته به وضوح نمایان شده که ملیپوشان با کثرت بیشتر در قوس خط دفاعی تیم خودی مانع گل خوردن تیم ایران میشوند اما در آن سو بازیکنان با تعداد نفرات کمتر به دروازه حریفان هجوم میبرند. کارلوس کیروش اگر نکته کلیدی و تاثیرگذار امیر قلعهنویی را در مورد بهکارگیری یک هافبک طراح در قلب خط میانی تیمش که پاسهای مرگبار و کشنده برای مهاجمان ارسال کند گوش کرده باشد، آن وقت تیم ملی ایران میتواند با خلق موقعیتهای بسیار و متعدد کرهایها را از نفس بیاندازد.
آمارها ملاک نیستند
اینکه در 25 دیدار گذشته تیم ایران برابر کرهجنوبی، تیم کشورمان 9 مسابقه را با برد پشت سر گذاشته و 9 مسابقه را نیز باخته است نمیتواند ملاک عملکرد تیم ایران در این جدال سخت و نفسگیر تلقی شود. تیم ایران اگر در این مسابقه از همان دقایق نخست ابتکار عمل را در دست بگیرد و به پاسکاریهای اشتباه بازیکنان خود دچار نشود بردن کره دور از دسترس نیست. تیم کیروش در بعضی از دقایق با توجه به فشار تیم کره با سیستم 1-3-2-4 بازی میکند تا در موقع حمله با 3-3-4 بتواند کار کره را تمام کند.
آرایش احتمالی ایران
کارلوس کیروش در مورد نفرات اصلیاش در این بازی چیز خاصی بروز نداده است اما به احتمال فراوان حضور این 9 بازیکن در ترکیب تیم ملی قطعی است:
سیدمهدی رحمتی- خسرو حیدری- سیدجلال حسینی- پژمان منتظری- مهرداد پولادی- جواد نکونام- آندرانیک تیموریان- اشکان دژاگه- علی کریمی
احتمالات و حدسیات را باید در مورد دو نفر باقیمانده به کار برد که از میان مسعود شجاعی، احسان حاجصفی، محمد نوری، محمدرضا خلعتبری، پژمان نوری، رضا قوچاننژاد، محمد قاضی، کریم انصاریفرد و... به ترکیب راه مییابند.
کره را هم میشه مثل ژاپن عربستان و بقیه تیم ها در آزادی شکست داد
در بوسان 2002 کمتر کسی فکر میکرد کره که تیم بزرگسالانش چهارم دنیا شده مغلوب ایران شود؛ امّا شد. فکر برانکو و استقامت و صبر تیمی برد شیرین در خان? کرهایها را رقم زد. جام ملّتهای آسیای چین 2004 وقتی که مقابل عمّان فاجعه به بار آمد، چه کسی فکر میکرد یکی از بهترین نمایشهای سالهای اخیر تیم فوتبال ایران را جلوی ژاپن و کره ببینیم و تا پای قهرمانی هم پیش برویم؟ مقدّماتی 2006 آلمان بود و تیم ایران در شرایط عجیب و غریبی در تهران به اردن باخت. غول ترسناک اردن ساخته شد و ضربان بالا رفت. دستِآخر امّا در یک بازی با حوصله اردن را در خانهاش شکست دادیم و دنیا شیرین شد. البتّه که هر کدام از این شیرینیها میتوانست تلخ باشد. اگر آن ضرب? سر علیرضا نیکبخت گل نمیشد و فشار باقی میماند شاید اصلا نمیشد اردن را در امان برد. به هر حال امّا فوتبال همین است. اقتصاد و صنعتی که پیوست فوتبال شده هرچند عظیم که تاثیرگذار باشد، نود دقیقه درون زمین کنار میرود و هر اتّفاقی ممکن است. گاهی ایران اردن را در امان میبرد و گاهی هم روز شغال میشود.
حالا ایران تیمیست که به لبنان باخته و روزگار خوشی ندارد. خود ایرانیها بهتر از هر کسی میدانند که مشکلاتشان محدود به شکست مقابل لبنان نیست. ولی فوتبال خود زندگی است و تمام نمیشود. مسابقه پشت مسابقه میآید و همیشه جریان دارد. خوب که فکر کنید فوتبال ایران در فاصل? زیادی تا جام جهانی فرانسه روزهای بدی را سپری میکرد؛ سالهاست که قهرمان آسیا نشدیم و حضورمان هم در جام جهانی با هزار رنج و مصیبت بوده. این حس سقوط امروز فوتبالیهای ایران حاصل عصر طلاییست که با فرانسه شروع شد و در آلمان 2006 به اوج خودش رسیده بود. حالا چرا باید ناامید باشیم؟ خسته هستید از ناکامیهای پیدرپی امّا شاید در آستان? روزگار بهتری باشیم. زمانی که تیم علی پروین از صعود به جام جهانی 94 بازماند و بازیهای دلسردکنندهای به نمایش گذاشت، کسی فکر ملبورن را هم میکرد؟ اصلا شاید بعد از جام جهانی 2014، چه صعود کنیم و چه نه، فوتبال ایران پوست انداخت و دوباره نونوار شد.
فردا هر چه که میخواهد بشود امّا امروز ایران میزبان کره است. میزبان یعنی آب و هوای خودش، زمین خودش و صدهزار حامی. کره هم تیم بزرگ و خوبیست امّا باخت به لبنان ترسناکش کرده. شاید ایران به کره باخت ولی اصلا پیروزی هم دور از دسترس نیست. ایران یک سرمربّی بزرگ دارد و باید بیشترین استفاده را ببرد. نسلی از فوتبالیستها را دارد که آخرین بازیهایشان را انجام میدهند و چه خوب که قبل از پوست انداختن فوتبال ایران یک موفّقیّت به تاریخش اضافه کنند. امروز هر اتّفاقی که بیفتد فوتبال ادامه دارد امّا چه بهتر که ایران برند? بازی باشد. به قول کارلوس کیروش: «مطمئنا فوتبال ایران بالا و پایین زیادی خواهد داشت اما امروز شانس بزرگی داریم که نمیخواهیم آن را از دست بدهیم.» همین.