ضرباهنگ آخرین جمله بیشباهت بود با همیشه؛ آرام و کشدار که بغض پنهان لابهلای کلمات به تاثیر آن میافزود. گویی فصل نهایی فیلمی بود که قهرمان خوشچهره در آغوش محبوب جان میسپرد: «خداحافظ... فوتبال»
علی پروین یک بار دیگر روی صحنه ظاهر شده بود تا داستان را به نفع خود تمام کند، گرچه این بار نه در شمایل «فاتح» که در نقش یک سردار مغلوب. اینجا انتهای تونلی بود که مرکب سفیدرنگی انتظار قهرمان را میکشید. اتوبوس که راه افتاد، چشم بعضیها پر بود. «قیصر» و «سید» در ذهنها جان میگرفتند.کارگردان به صورت بیننده سیلی زده بود؛ یک غافلگیری تمامعیار که حتی مخالفان سرسخت را ساکت کرد، گرچه برای لحظهای...پروین اما بر سر پیمان خداحافظی نماند و برگشت تا این بار دیگران به او راه خروج را نشان بدهند.
آن مصاحبه معروف - بعد از شکست 4-2 به فجرسپاسی - با بهزاد کاویانی گزارشگر 90 به تاریخ پیوسته ؛ اما نام علی پروین در به عنوان یک خبر اساسا غیرمنتظره دوباره به عنوان گزینه سرمربیگری بر سر زبانهاست ...خبری که بهت جامعه فوتبال ایران را به همراه داشته است؛ بهت اما کلمه کاملی نیست . همه می خواهند بدانند چطور ممکن است؟.
• چگونه پروین شد؟
«من و ممد پنجی سوت را از عمو محراب گرفتیم و دادیم دست علیآقا.» این پایان داستانی است که دوستان محمد دادکان رئیس فدراسیون فوتبال بارها از زبان او شنیدهاند. دو سه سال بعد از انقلاب، در هنگامه تعطیلی فوتبال، علی پروین در کودتایی بر ضد محراب شاهرخی، مربی تیم، ابتدا سرمربی و سپس همهکاره باشگاه بزرگی شد که با مصادره اموال فقط یک نام خشک و خالی بود، نامی که البته میتوانست حداقل 60هزار تماشاچی را به ورزشگاه آزادی بکشاند.
علی پروین بازیکن و مربی یک تیم هجومی بود که به رغم بیمیلی بالادستیها هرگز نمرد، حتی پس از آنکه نام «پرسپولیس» نیز از این تیم گرفته شد و ابتدا به «آزادی» و سپس به «پیروزی» تغییر پیدا کرد. گرچه هویت تیم، روی سکوها هرگز مغلوب دخالت دولتمردان نشد و قرمزها همیشه پرسپولیس ماندند.
شکلگیری شخصیت اسطورهای علی پروین به سالهای میانی دهه شصت بازمیگردد، آنجا که مسابقات باشگاههای تهران به جای لیگ تختجمشید تمام پوشش و نگاه رسانهای دو هفتهنامه مهم و مرجع ورزشی (دنیای ورزش و کیهان ورزشی) و برنامههای هفتگی تلویزیون (ورزش و مردم و ورزش از شبکه دو) را به خود جلب میکرد.
پرسپولیس در این سالها یک تیم جذاب و هجومی بود که از سالهای 1365 تا 69 پنج بار قهرمان باشگاههای تهران شد و در حالی که استقلال، درگیر مشکلات عدیده داخلی همواره دچار بحران بود، پروین را به عنوان بهترین- به معنای مطلق- مربی ایران معرفی کرد. پروین که پس از قهرمانی پرسپولیس در فصل 65 پس از آنکه قرمزها زیر پوشش بنیاد مستضعفان قرار گرفتند در آستانه حضور در مسابقات قهرمانی باشگاههای آسیا، با سیاست نانوشته قهرمانزدایی، از سرمربیگری پرسپولیس کنار گذاشته شد اما پس از حذف پرسپولیس در بنگلادش با سلام و صلوات و گل به تیمش بازگشت تا با لبخندی قدرت و محبوبیت بینظیر خود را به همه آنها که آرزوی هدایت پرسپولیس را داشتند بچشاند.
سالها، سالهای ناکامی تیم ملی و استقلال هم بود. نکتهای که به هر حال به سود پروین تمام میشد. حتی ناصر حجازی که به دلایل نیمهسیاسی مجبور به ترک ایران و کار در هندوستان و سپس بنگلادش شد تا «علیآقا» در عرصه چهرگی هماوردی نداشته باشد.
عصر پروین در همین دوران شکل گرفت. زمستان 68 زمانی که شادروان پرویز دهداری پس از شادی 2-2 مقابل ژاپن در ورزشگاه آزادی سرمای گزنده گلولههای برفی طرفداران فوتبال را روی تن خود احساس کرد و میدان برای سرمربی بعدی خالی شد؛ «گزینه پروین» که نقطه اجماع طرفداران سنتی و روشنفکر فوتبال ایران بود.
با حضور علی پروین در پست ملی و بازگشت ستارگان پرتعدادی که به قطر مهاجرت کرده بودند، فوتبال ایران در نقطه تازهای قرار گرفت. اینک آغاز دوران سازندگی پس از جنگ بود و جامعه شرایط متفاوتی را تجربه میکرد.
• پیروزی و شکست و شکست
بازیهای آسیایی پکن ،1990 اولین تست مهم پروین در پست سرمربیگری تیم ملی بود. ایران پس از دو برد 0-3 (مالزی)، 1-2 (کره شمالی) در مرحله مقدماتی به مرحله دوم پای گذاشت و با برد 0-1 بر ژاپن در نیمهنهایی مقابل کره جنوبی قویترین تیم آسیا ایستاد و با اتخاذ یک شیوه کاملاً دفاعی با تک گل شادروان قایقران در دقیقه 114 بازی به فینال رسید.
حریف فینال تیم معمولی کره شمالی بود که ایران به رغم اینکه آنها نزدیک به 90 دقیقه ده نفره بازی کردند، با تکرار روش احتیاطآمیز مسابقه قبلی به ضربات پنالتی رسید و با درخشش عابدزاده قهرمان بازیهای آسیایی شد.
پس از این مسابقه تیم ملی ایران در باد این برد در سال 1991 به جز دو مسابقه رفت و برگشت مقابل الجزایر - قهرمان آفریقا- هیچ فعالیتی نداشت و دو سال بعد به جام ملتهای آسیا 1992 در هیروشیما رسید. مسابقاتی که برای اولین بار باعث ایجاد تحرکاتی در جمع نویسندگان ورزشی شد. ایران با رکورد جاودانه 11 بازیکن ثابت (بدون تعویض) با شکست مقابل ژاپن از بازیها حذف شد تا پروین برای بار اول طعم انتقاد را بچشد.
طرفداران فوتبال به خاطر میآورند که پروین پس از انتقاد نرم عباس بهروان مجری برنامه ورزش از شبکه دوم و گودرز حبیبی مربی تیم گسترش به تندی پاسخ آنها را داد: «بهروان برود شوی اصفهانیاش را اجرا کند... این آقای حبیبی هم که بعدازظهرها دم در امجدیه میایستد تا یک تیم اوضاعش به هم بریزد و مربی شود بهتر است درباره تیم ملی نظر ندهد.» ایران 1992 تیم بدی بود و نشاندهنده افت کیفیت مربیگری علی پروین با کمک ناصر ابراهیمی و پرویز کماسی.
پروین پس از این شکست یک باخت دیگر را تجربه کرد، شکست مقابل تیم نیسان در فینال جام برندگان جام آسیا که مانع از دومین قهرمانی پرسپولیس در این جام شد. با این حال علی پروین با حمایت شخص رئیس سازمان تربیتبدنی و رئیس فدراسیون فوتبال به کار ادامه داد تا در تابستان سال 71 در مرحله مقدماتی جام جهانی به دشواری از سد سوریه عبور کند و به مرحله نهایی انتخابی برسد. جایی که غمانگیزترین شکستهای تاریخ فوتبال ایران منتظر ما بود. ایران پس از شکست شوکآور 0-3 مقابل کره، 1-2 ژاپن و کره شمالی را برد، اما به عراق و عربستان باخت و حذف شد.
بازی ایران-عربستان آخرین روز ملی پروین بود که با شکست 3-4 به پایان رسید. او که با تدارکی بیسابقه وارد این رقابتها شده بود، تا روز آخر دفاع چپ خود را نشناخت!
• حذف و ظهور
شکست در قطر زمینهساز خروج پنج ساله پروین از فوتبال ایران شد. از این روزها روایتهای متفاوتی وجود دارد. علی پروین می گوید: «یک روز آقای صفایی فراهانی با من تماس گرفت و گفت از امروز میتوانی برگردی به فوتبال.» و این «یک روز» در اردیبهشت ماه سال 77 بود که ایران خود را آماده حضور در جام جهانی 1998 میکرد.
اگر میخواهید بدانید در این 5 سال چه بر پروین گذشته است، باید فعلاً صبر کنید. برای افشای اسرار احتیاج به زمان و تحمل بیشتری است.
در این حد فاصل فوتبال ایران تغییرات شدیدی را تجربه کرد. با ورود مدیران ثروتمند صنعتی آنها از پرده بیرون آمده و سعی کردند نقش اول فوتبال را از مربیان و بازیکنان بگیرند. امیر عابدینی که در معیت حسین محلوجی وزیر صنایع و معادن سهام پرسپولیس را در اختیار گرفته بود، استانکو پوکلهپوویچ را به فوتبال ایران معرفی کرد. استانکو پس از ناکامی «بگوویچ» و «حمید درخشان» از اواخر سال 74 هدایت پرسپولیس را در دست گرفت و دو قهرمانی برای این باشگاه کسب کرد، این در شرایطی بود که رکورد پرسپولیس به 12 ملیپوش نیز رسید تا هیچ کس به یاد جای خالی علی پروین نیفتد، اما به محض جدایی استانکو و حضور ایوان متکوویچ هواداران به محض کسب دو نتیجه ضعیف به مدیران تیم اعلام کردند که دوران جدایی از پروین به پایان رسیده است و پروین در پاییز سال 77 پیش از بازی مقابل فجرسپاسی در هفته سوم لیگ با یک استقبال بینظیر به فوتبال باشگاهی بازگشت.
او ابتدا با سمت مدیر فنی و سپس با عنوان سرمربی پرسپولیس را در دست گرفت. البته پرسپولیس برخلاف گذشته صاحب سهام و مدیران دولتی و غیردولتی بود. همان ها که در طول چندسال بعد پروین با یکایک آنها بیعت کرد و یاعلی گفت و کار را پیش برد!
• پروینیسم
نمایشگاه سورتمه واقع در جنوب میدان هفت تیر دفتر غیررسمی باشگاه پرسپولیس بود، مقری که پس از تبدیل آن به مانتوسرا به ساختمانی در خیابان توانیر انتقال یافت. مکانی برای حل وفصل مسائل مالی و فوتبالی. نقطه تلاقی قدرت اقتصاد بازاری و مشروعیت سرمربی پرسپولیس. او هر روز حوالی ظهر به محل کار خود میرفت و سپس بعدازظهرها در ورزشگاه کارگران حاضر میشد تا تمرینات تیم را زیر نظر بگیرد.
پروین در این مدت هرگز قدم به دفتر هیچ نشریهای نگذاشت (استثناها را ندیده میگیریم) اما همه گاه کلمات او تیتر اول نشریات بود. کافی است گزارشات تحلیل محتوای نشریات ورزشی منتشرشده توسط معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد را دوره کنید تا ببینید همه گاه نام او در صدر جامعه فوتبال ایران در پیشانی روزنامههای ورزشی نشسته است. با این حال او کمتر خبرنگاری را به رسمیت میشناسد. خودش میگوید: «25 تا قهرمانی با پرسپولیس آوردم. تا آخر فوتبال هیچ کس نمیتواند به این رکورد برسد.»
او که خود را پشتبام فوتبال ایران میخواند، نمونه کلاسیک «مربی ایرانی» است. غالباً علمگریز، فاقد دانش آکادمیک، دلبسته به مناسبات جنوب شهری، دارای پایگاه اجتماعی قوی و وابسته به غریزه و تجربه.
کله معلق به سوی پیروزی•
پروین در دوران مدیریت اکبر غمخوار مقابل تغییرات مورد نظر او مقاومت کرد و حاضر به پذیرش پست مدیر فنی نشد و از پرسپولیس کنار رفت. این جدایی فرصتی بود برای آنها که تصور میکردند علی پروین بدون پرسپولیس دیگر طرفداری ندارد. او با حضور در تیمی به نام آذربایجان در زیرگروه لیگ آزادگان 25 هزار تماشاگر را به ورزشگاه شیرودی کشاند و در عین حال با حضور قوی خود در حاشیه پایههای تیم پرسپولیس با هدایت وینکو بگوویچ را لرزاند.
یک روزنامهنگار ورزشی از شبی یاد میکند که طرفداران او پس از صرف افطاری در دفتر وی برای تشویق پروین و پاس به ورزشگاه آزادی رفتند. مسابقه ای که پرسپولیس آن را 1-2 باخت.
اما از آن روز 10 سال میگذرد و اسطوره پروین با تغییر نسل هواداران فوتبال و ظهور چهرههای تازه در عرصه مربیگری در پرسپولیس؛ از آری هان و دنیزلی تا افشین قطبی و علی دایی جایگاه خود را کاملا از دست داده است. آخرین تجربه فنی پروین که حالا شاگردان باوفایش هم شیوههای مربیگری وی را به ریشخند میگیرند به حضور وی در استیلآذین مربوط میشود. زمانی که پروین در جلسه اول ستارهها را به کلهمعلق مجبور کرد... این شیوه بدیع اما با سقوط سریع استیل به دسته پایینتر همهگیر نشد!
موافقید؟•
رویانیان میگوید پروین سلطان فوتبال ایران است اما نتیجه اولین نظرسنجیها پس از اعلام خبر اولیه نشانی از این خوشبینی در خود ندارد. برند علی پروین با همه افتخارات متعلق به گذشته است و نسلی که از خریدهای سردار به هیجان آمده بودند حالا کپ کردهاند.آنها از روزهای باشکوه پروین تنها تصویری گنگ به یاد دارند. آنچه که از پروین برای آنها در ذهن مانده، لبی است که کابوس شکستهای متوالی در استیلآذین هرروز به تبخال آراستهاش میکرد!
پروین از باخت متنفر است و همیشه در بحران او را با چشمان سرخ و تبخال دیدهایم. یک پزشک برای سایت گل پیام داد: «بترسید از روزی که این تبخال به 30 میلیون سرایت کند!
آیا واقعا او سرمربی بعدی پرسپولیس است؟ امشب میخوابیم به امید فردا... شاید آقای رویانیان با همه شوخی کرده باشد.
تالار افتخارات علی پروین•
- قهرمانی با پرسپولیس در لیگ سال 1350.
- قهرمانی با تیم ملی در جام ملتهای آسیا- 1972.
- صعود به المپیک 1972 مونیخ و زننده گل ایران به لهستان.
- قهرمانی با پرسپولیس در جام تخت جمشید- 1352.
- قهرمانی در بازیهای آسیایی 1974 تهران.
- قهرمانی با پرسپولیس در سومین دوره لیگ فوتبال ایران- 1354.
- قهرمانی در جام ملتهای آسیا- 1976 که او کاپیتان تیم بود.
- صعود به المپیک 1976 مونترال به عنوان کاپیتان تیم.
- صعود به جام جهانی 1978 آرژانتین به عنوان کاپیتان تیم.
- صعود به المپیک 1980 مسکو به عنوان کاپیتان.
- شش بار قهرمانی با پرسپولیس در فوتبال باشگاههای تهران در سال های 1361 ، 1365 ، 1366 ، 1367 ، 1368 و 1369 به عنوان بازیکن، کاپیتان و سرمربی.
- دو بار قهرمانی با پرسپولیس در جام حذفی تهران در سالهای 1361 و 1366 به عنوان کاپیتان و سرمربی.
- سه بار قهرمانی با پرسپولیس در جام حذفی کشور در سال 66 به عنوان کاپیتان و سرمربی و در سالهای 71 و 77 نیز به عنوان سرمربی.
- قهرمانی با تیم ملی در بازیهای آسیایی پکن.
- قهرمانی با پرسپولیس در لیگهای هشتم و نهم آزادگان در سال های 77 و 78.
- قهرمانی با پرسپولیس در اولین دوره لیگ حرفهای- 1380 و...
در فوتبال ایران، مدیر عامل ها گهگاهی با مطبوعات شوخی می کنند. شاید فوتبال دوستانی که حرف های غروب سه شنبه رویانیان را در سایت های خبری خواندند، تصور می کردند ایده بازگشت علی پروین به نیمکت پرسپولیس، از جنس همان «شوخی های مدیریتی» باشد. اما مثل اینکه مساله مربیگری پروین و بازگشت او به بطن فوتبال جدی است.
پروین که نزد هوادارانش «سلطان» خوانده می شود، در سال هایی که از پرسپولیس رانده شد، حضوری گاه و بیگاه در فوتبال داشته، گاهی با تیمی به نام «آذربایجان» و گاه در پست های مختلف باشگاه استیل آذین. از این جمع، آذربایجان که در زیرگروه لیگ دسته دوم بازی می کرد، همانطور که آمد به همان سرعت هم ناپدید شد و استیل آذین هم به رغم راهیابی به لیگ برتر، از سطح اول فوتبال ایران محو شد. پروین در این سال ها، بیش از اینکه روی نیمکت باشد، ترجیح می داد روی سکو نقشی شبیه بکن بائر و رومنیگه در باشگاه بایرن مونیخ داشته باشد؛ مدیری که حرفش خریدار دارد ولی از شعارهای بی پروای «حیا کن و رها کن» در امان است.
اما انگار دوران حاشیه نشینی سلطان به سر آمده و سردار قصد دارد او را دوباره به وسط گود فوتبال دعوت کند. در این فوتبال البته هر اتفاقی امکان پذیر است و ممکن است فردا که از خواب بیدار شویم، نام علی پروین از فهرست گزینه های مربیگری پرسپولیس خط خورده باشد اما همین که او یکی از کاندیداها باشد، به اندازه کافی بهت آور است.
گفته می شود اگر پروین سرمربی پرسپولیس شود، در کادر فنی این تیم از مربیانی که سابقه حضور در سطح اول فوتبال را داشته باشند، به عنوان دستیاران پروین استفاده خواهد شد و حتی احتمال حضور یک دستیار خارجی در حد و اندازه های میشائیل هنکه هم وجود دارد اما سابقه نشان داده، پروین اگر مسئولیت فنی تیمی را به عهده بگیرد، حرف اول و آخر را خودش خواهد زد. خطری که پروین در این راه تهدید می کند، این واقعیت است که اکثریت نسل فعلی تماشاگران فوتبال، کمتر از 30 سال سن دارند و خاطرات زیادی از پرسپولیس دهه 60 و قهرمانی های پیاپی پروین در فوتبال باشگاه های تهران ندارند. برای این نسل، بازیکنانی مثل احمدرضا عابدزاده و علی کریمی، ملموس تر از علی پروینی است که سال های آخر مربیگری اش در پرسپولیس، بیشتر با ناکامی همراه بوده تا قهرمانی های پرشمار.
اما رویانیان هم برای انتخاب پروین به عنوان یکی از گزینه های مربیگری پرسپولیس دلایلی دارد؛
1- حضور سلطان روی نیمکت، می تواند به معنی پایان سرکشی ها و یاغی گری هایی باشد که معمولاً در تیم های پرستاره رخ می دهد.
2- موافقان بازگشت دوباره پروین به نیمکت، معتقدند او به لحاظ فنی خیلی تفاوتی با اکثر مربیان ایرانی ندارد و اگر مساله سن و سال مطرح باشد، پیرتر از مربی فصل گذشته پرسپولیس، مصطفی دنیزلی نیست!
3- پروین در قیاس با سایر مربیان شاغل در لیگ که سابقه پوشیدن پیراهن پرسپولیس را دارند، مثل علی دایی، حمید استیلی، حمید درخشان و... محبوبیت بیشتری روی سکوها دارد.
4- و بالاخره نکته دیگری که دست رویانیان برای انتخاب مربی فصل آینده تیمش می بندد، قیمت سرسام آور مربیانی است که در این روزها با او مذاکره کرده اند. گفته می شود مانوئل خوزه برای هدایت یک سال پرسپولیس، مبلغی حدود 5 میلیارد تومان را طلب کرده و قیمت برونو متسو هم تفاوت زیادی با این مربی پرتغالی ندارد.
در کنار این ها، باید نگاهی هم به منتقدان پروین داشت؛ منتقدانی که او را متهم به ارائه فوتبال دیمی یا همان «علی اصغری» می کنند و می گویند نسخه های او برای فوتبال امروز، کارساز نیست. در این مساله تردیدی نیست رویانیان که در فصل نقل و انتقالات با خریدهای گران قیمتش، دل هواداران را به دست آورده، اگر تا 24 ساعت دیگر روی حرفش پافشاری کند و پروین را به نیمکت پرسپولیس برگرداند، بزرگترین ریسک دوره مدیریت ورزشی خود را انجام داده است.
و این هم دلایل مخالفت با سلطان
به یک رستوران بزرگ و مجلل رفته اید، بهترین و گران قیمت ترین خوراک را خورده اید و تنها چند دقیقه بعد، با کتک هر چه خورده اید را از درونتان بیرون بکشند ...
این حالت طرفداران پرسپولیس است پس از شنیدن مصاحبه باور نکردنی محمد رویانیان با فارس.
مدیرعامل پرسپولیس که رکورد مذاکره با مربیان خارجی را در طول چند ماه حضورش در فوتبال ایران شکسته است بعد از دنیا گردی و ردیف کردن اسم یک هنگ مربی بزرگ و غالبا نام آشنا، حالا می گوید؛ اگر تا بیست و چهار ساعت آینده با گزینه خارجی به توافق نرسیم علی پروین را به عنوان سرمربی پرسپولیس معرفی میکنیم!
محمد رویانیان از آخرین روزهای فعالیت پروین در پرسپولیس و استیل آذین بعنوان سرمربی آگاه نیست و نمی داند دست به چه انتخاب حیرت آوری زده است.مدیرعامل قرمزها پس از اینکه دنیزلی رفت نتوانست بخاطر قیمت پیشنهادی با مربیان مورد نظرش به توافق برسد از این رو سراغ گزینه داخلی آمد. این نظریه تنها دلیلی است که رویانیان را مجاب کرده به بازگشت مردی که نزدیک به یک دهه خودش به این نتیجه رسیده به پایان خط رسیده است. اما اگر رویانیان قصد استفاده از سرمربی داخلی را داشت چرا سراغ دایی نرفت و یا همین محمد مایلی کهن که صبح امروز در مصاحبه با ایسنا صریحا نامش را آورده بود.
از سوی دیگر چطور می توان باور کرد پرسپولیس که گران قیمت ترین خریدهای چند فصل اخیر فوتبال ایران را انجام داده است پول برای جذب متسو و مانوئل ندارد؟ از این رو فرضیه بی پولی (که تنها دلیل نیامدن سرمربیان خارجی است) را نمی توان هضم کرد.
اگر به هر ترتیبی و روی هر متر و معیاری علی پروین سرمربی پرسپولیس شود آن وقت خرید های میلیاردی رویانیان حکم دیگری را پیدا می کند. گویی که او یک سوپرماشین فاخر و گران قیمت خریده است اما به دلیل نداشتن بنزین ترجیح داده ماشین را به حالت گاری در بیاورد!
با بازگشت پروین تکلیف این پرسپولیس روشن است؛تیمی که روی سانتر از هر کجای زمین برنامه هایش را می چیند و ضربه های سر بنگر و سید جلال و قاضی می شود راهکار سلطان برای گشودن دروازه رقبا.
علی فتح الله زاده حالا از فشار خارج شده است او دیگر لازم نیست یک میلیارد و نیم برای خلعتبری پول بدهد، لازم نیست پس از امضای قرارداد با مبعلی و می داوودی و اکبر پور و صادقی به دروغ بگوید با ستاره های بزرگی قرارداد بستیم. مدیرعامل استقلال بدون هیچ تلاشی با رویانیان مساوی میکند چرا که با انتخاب احتمالی پروین ، مدیرعامل قرمزها چنان گل به خودی ای را می زند که نمونه مشابهش در تاریخ این مرز و بوم نا پیداست.
تتمه : پروین می گوید استخاره کرده و خوب آمده و آماده ورود به گود است؛ دقیقا مثل زمانی که در استیل آذین لخت شد و تیمش را عریان از اعتبار کرد.