سال 1378 بود که استقلال دچار مشکل ویژهای شد. آنها در لیگ بازیهای خود را به خوبی آغاز میکردند و از حریفان پیش میافتادند، اما در دقایق پایانی گل میخوردند و برد را از دست میدادند. اوج این مشکل در بازی با سایپا رقم خورد، دیداری که استقلال در آن سه بر یک پیش افتاد اما آن را باخت و همین بازی بود که باعث برکناری مرحوم ناصر حجازی از مربیگری استقلال شد.
استقلال در فصلهای پیش از آن روندی متفاوت داشت و بارها بازیهای باخته را در دقایق پایانی به برد تبدیل میکرد. تعویض همیشگی محمد تقوی با علیرضا اکبرپور در اواسط نیمه دوم به معنای شروع دور تازه حملات استقلال بود و این تیم بارها با این حملات به گل و پیروزی رسید، اما نقطه قوت استقلال در سال 1378 تبدیل به نقطه ضعف این تیم شده بود.
استقلال با پرویز مظلومی تیمی بود که هرچه بازی به جلوتر میرفت عملکرد بهتری مییافت. اوج کار استقلال بازی با پرسپولیس در جام حذفی و زدن سه گل در وقت اضافی بود. اما به نظر میرسد این روند برای استقلال معکوس شده باشد. آنها در هفته هجدهم برد مقابل سپاهان را با تساوی عوض کردند، در هفته بیستم با گل لحظات پایانی مس کرمان در ورزشگاه آزادی باختند، بازی با فجر سپاسی با گل دقایق پایانی مهدی رجبزاده با شکست استقلال همراه شد، و استقلال در بازی با فولاد هم هرچند از حریف پیش افتاد اما گل دقایق پایانی رضا نوروزی باعث نگرانی هواداران تا پیش از شنیدن سوت پایان شد.
استقلال در بازی با تراکتورسازی هم همین مشکل را داشت. آنها البته در دقایق پایانی گل هم زدند، اما تیم عملا 9 نفره تراکتورسازی آنها را در دقایق پایانی تحت فشار گذاشته بود و احتمال باز شدن دروازه استقلال میرفت.اکنون این مشکل به اوج خود رسیده؛ این بار استقلال بازی دو بر صفر برده مقابل رقیب سنتی را در ده دقیقه پایانی با شکست عوض میکند. دلیل این مشکل میتواند ضعف بدنی بازیکنان باشد که بازیهای دشواری را باید در مدت زمان کوتاهی برگزار کنند. یا میتواند به آسان گرفتن بازیها و تمامشده دانستن آنها در دقایق 60 و 70 برگردد.3
شاید هم به این دلیل باشد که استقلال بازیکن با تجربه بسیار بالایی (در حد فرهاد مجیدی) در این بازیها نداشته که تیم را از نظر روانی مدیریت کند و تمرکز آنها را در سطح بالا نگاه دارد. اما دلیل این مشکل هر چه باشد، این روند برای استقلال خطرناک خواهد بود، به ویژه با توجه به بازیهای حساس و مهم پیش رو.