عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

این روزها بین ستاره‌های کهکشانی استقلال، یک بازیکن بیشتر از بقیه قوت قلب هواداران آبی‌هاست و او هم کسی نیست جز فرهاد مجیدی؛ مهاجمی که با 35 سال سن همچنان سرحال و آماده نشان می‌دهد و با گل‌هایی که برای استقلال وارد دروازه حریفان می‌کند، سکوهای آبی را بارها از جا کنده و نشان داده که تمام‌شدنی نیست. مجیدی در لیگ یازدهم هم مانند فصل پیش ستاره استقلال است. او در چهار هفته‌ای که از شروع فصل جدید گذشته با زدن سه گل بهترین گلزن استقلال بوده ‌ است.

آمادگی بالای کاپیتان استقلال چشم کارلوس کرش را هم گرفته تا سرمربی پرتغالی با فاکتور گرفتن از سن فرهاد، در اندیشه دعوت از مجیدی به تیم ملی باشد، فرهاد هم با وجود خداحافظی از تیم ملی برای پوشیدن دوباره پیراهن ایران چراغ سبز نشان داده، هرچند او با پیراهن تیم ملی نتوانسته موفقیت‌های باشگاهی را تکرار کند، اما این بار هواداران استقلال امیدوارند کاپیتانشان زیر نظر کرش در تیم ملی هم همان مهاجم گلزن استقلال باشد و بتواند افتخارات باشگاهی‌اش را در عرصه ملی هم تکرار کند. این حکایت هفته‌های اخیر جوان ترکه‌ای است که فوتبالش را از جوانان کشاورز شروع کرد و حالا تبدیل به ستاره استقلال شده؛ مهاجمی که استقلالی‌ها بدون او انگار چیزی کم دارند و همیشه حضور او در ترکیب آبی‌ها به هواداران این اطمینان خاطر را می‌دهد که نگران گلزنی نباشند و هر وقت بازی گره خورد می‌توانند امیدوار باشند که مجیدی به راحتی می‌تواند آن را باز کند تا استقلال برنده از زمین بازی بیرون بیاید. او این هفته‌ها ستاره تیمی است که می‌گویند با هجوم ستاره‌ها تبدیل به یک تیم کهکشانی شده، اما با این وجود باز هم این فرهاد مجیدی است که قوت قلب سکوهای آبی است و موتور گلزنی‌اش انگار هیچ وقت نمی‌خواهد خاموش شود. 
استارت از جوانان کشاورز 
اوایل دهه 70 کشاورز تهران یکی از قطب‌های بازیکن‌سازی در فوتبال ایران بود؛ تیمی که ستاره‌های زیادی را به فوتبال ایران معرفی کرد و خیلی از بازیکنان مطرح از این تیم چهره شدند، البته باشگاه کشاورز زیاد نتوانست در این فوتبال دوام بیاورد و پس از چند سال تیمداری مسئولان آن تصمیم گرفتند قید فوتبال را بزنند. در روزهای اوج این باشگاه ‌ سیدمهدی ابطحی و سیروس قایقران ستاره‌های این تیم بودند و با لباس زردرنگ کشاورز جولان می‌دادند، این باشگاه از تیم‌های پایه هم غافل نبود و در رده‌های مختلف تیمداری می‌کرد. یکی از آن تیم‌ها جوانان کشاورز بود که اوایل دهه 70 مهاجم ترکه‌ای و لاغراندامی در این تیم بازی می‌کرد که سال‌ها بعد یکی از ستاره‌های فوتبال ایران شد. فرهاد مجیدی فوتبالش را از جوانان کشاورز شروع کرد و با درخشش در این تیم بود که راهی جوانان بهمن شد. بهمن هم آن سال‌ها یکی از تیم‌های خصوصی فوتبال ایران بود که توانسته بود در کنار تیم‌های مطرح مانند استقلال و پرسپولیس و پاس برای خودش اعتباری به هم بزند و یکی از تیم‌های ترسناک آن سال‌ها لقب بگیرد. مجیدی جوان در جوانان بهمن فرصت بهتری برای درخشش پیدا کرد. امکانات بهمن نسبت به کشاورز بیشتر بود و فرهاد با پشت سر گذاشتن تمرینات سنگین و فشرده راه ستاره شدن را پی گرفت. مجیدی در ادامه برای مسابقات راهی صنایع پارچین شد تا برای این تیم توپ بزند. بازی‌های درخشان مجیدی جوان در صنایع پارچین باعث شد تا او چشم مربیان امید بهمن را بگیرد و فرهاد یک رده بالاتر بیاید. مجیدی آنقدر در امید بهمن خوب بازی کرد تا در نهایت سال 74 به تیم بزرگسالان بهمن راه یافت و برای اولین بار در تیمی که آن روزها سری بین سرها بلند کرده بود، فرصت بازی پیدا کرد. مجیدی دو سال با پیراهن بهمن به میدان رفت. هرچند در این دو سال او تنها 19 بار برای بهمن بازی کرد، اما آمار گلزنی او در این بازی‌های اندک آنقدر خوب بود که نوید ظهور یک مهاجم گلزن در فوتبال ایران را بدهد. او در 19 بازی با زدن 10 گل نشان داد حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. 
رؤیایی که محقق شد 
پوشیدن پیراهن استقلال نقطه عطف زندگی ورزشی فرهاد مجیدی بود. به هر حال استقلال یکی از دو تیم پرطرفدار ایران بود، بازی کردن در این تیم و پرسپولیس آرزوی خیلی از فوتبالیست‌های جوانی بود که سودای ستاره شدن در سر داشتند. مجیدی جوان هم که با درخشش در بهمن نامش را سر زبان‌ها انداخته بود، این فرصت را از دست نداد و بدون درنگ به پیشنهاد استقلال پاسخ مثبت داد و سال 76 با عقد قراردادی به استقلال پیوست. بازی در یک تیم پرطرفدار مانند استقلال برای مجیدی جوان ابتدا اگرچه سخت بود، اما مهاجم ترکه‌ای آبی‌ها خیلی زود توانست با گل‌هایش خودش را در دل هواداران استقلال جا کند و تبدیل به یکی از محبوب‌ترین بازیکنان آبی‌پوش شود. شادی‌های پس از گلش هم منحصر به فرد بود. مجیدی جوان هر وقت گل می‌زد یک دستش را روی سینه‌اش می‌گذاشت و دست دیگرش را باز می‌کرد و به سمت تماشاگران می‌رفت. محبوبیت مجیدی هر روز بیشتر می‌شد و با گلزنی‌هایش تبدیل به ستاره استقلالی‌ها شده بود. او پس از سه سال بازی برای استقلال سال 79 راهی راپیدوین اتریش و در ادامه تیم‌های اماراتی شد تا تجربه‌های جدیدی را مزمزه کند. 
تجربه ناموفق در راپیدوین 
سال 79 بود که علی‌ فتح‌الله‌زاده با ترانسفر بازیکنان استقلال به تیم‌های اروپایی به دنبال این بود که مقابل رقیبش امیر عابدینی، مدیرعامل پرسپولیس کم نیاورد. ابتدا مهدی پاشازاده، داریوش یزدانی و علی موسوی بودند که به واسطه رابطه خوب فتح‌الله‌زاده با کالموند، رئیس لورکوزن راهی این باشگاه آلمانی شدند. فرهاد مجیدی هم یکی از بازیکنانی بود که به واسطه درخشش در لیگ ایران، بازی‌هایش چشم اروپایی‌ها را گرفت و مسئولان راپیدوین برای قرارداد با مهاجم استقلال پا پیش گذاشتند. مجیدی پس از توافق باشگاه استقلال با مدیران تیم اتریش سال 79 راهی وین شد تا برای راپیدوین بازی کند. ترانسفر مجیدی هم مانند سایر استقلالی‌هایی که راهی فوتبال اروپا شدند همراه با موفقیت نبود و لژیونرهای آبی‌پوش برخلاف لژیونرهای پرسپولیس کارنامه درخشانی از خودشان در فوتبال اروپا ثبت نکردند. مصدومیت‌های سنگین و نیمکت‌نشینی در بیشتر بازی‌های راپیدوین سوغات مجیدی از فوتبال اروپا بود تا ستاره آبی‌ها پس از یک سال بازی در راپیدوین قید بازی اروپا را بزند و راهی لیگ امارات شود. 
ستاره لیگ امارات 
برخلال لیگ اتریش، لیگ امارات برای مجیدی با خاطرات خوش همراه بود و مهاجم استقلال در شش سال حضورش در امارات موفقیت‌های زیادی را به دست آورد. مجیدی پس از تجربه ناموفق در اتریش ابتدا به الوصل امارات پیوست. فرهاد از سال 2001 تا 2006 برای الوصل به میدان رفت و با زدن بیش از 100 گل برای این تیم اماراتی یکی از ستاره‌های تاریخ باشگاه الوصل لقب گرفت و عنوان بهترین گلزن خارجی لیگ امارات را کسب کرد. 
عملکرد مجیدی در الوصل فوق‌العاده بود و هواداران این تیم اماراتی مانند بت مهاجم ایرانی‌شان را می‌پرستیدند. الاهلی و النصر دیگر تیم‌های اماراتی بودند که مجیدی در این کشور برای آنها بازی کرد، هرچند او در این دو تیم موفقیت‌‌های الوصل را نتوانست تکرار کند. سال 86 بود که مجیدی پس از هفت سال بازی در خارج از کشور به فوتبال ایران برگشت. 
بازگشت به استقلال 
مجیدی روزی که استقلال را ترک کرد و با بستن چمدان‌هایش برای بازی در اتریش به این کشور رفت، به هواداران استقلال قول داد که دوباره برگردد. جدایی مجیدی از استقلال هفت سال طول کشید و فرهاد سال 86 و در حالی که دیگر به یک مهاجم پخته و بین‌المللی تبدیل شده بود، دوباره به استقلال برگشت. بازگشت مجیدی به استقلال همزمان شد با نشستن دوباره ناصر حجازی پس از سال‌ها روی نیمکت استقلال، البته پوشیدن دوباره پیراهن استقلال چندان هم برای او بی‌دردسر نبود. وقتی پیش از شروع لیگ هفتم زمزمه بازگشت مجیدی به فوتبال ایران به راه افتاد، علاوه بر استقلالی‌ها، پرسپولیسی‌ها هم با یک پیشنهاد وسوسه‌کننده خواهان این بازیکن شدند. علی پروین آن روزها سرمربی پرسپولیس بود و در مصاحبه‌ای اعلام کرد که تنها بازیکنی که حق پوشیدن پیراهن شماره 7 را که روزگاری خودش می‌پوشید، دارد، فرهاد مجیدی است. مجیدی آن روزها حتی برای مذاکره با پرسپولیسی‌ها به این باشگاه هم رفت که باعث شد ناصر حجازی از حرکت مجیدی عصبانی شود و در مصاحبه‌ای اعلام کند که «اگر مجیدی طلا هم باشد، او را دیگر نمی‌خواهم» اما ترفندهای فتح‌الله‌زاده، مدیرعامل وقت استقلال که آن سال‌ها نشان داده بود چطور می‌تواند بازیکنان مورد نظرش را از دهان پرسپولیسی‌ها بیرون بکشد، این بار هم جواب داد تا مجیدی هم مانند خیلی از بازیکنان دیگری که تا مرز امضای قرارداد با پرسپولیس رفته بودند، تغییر مسیر دهد و دوباره پیراهن شماره 7 استقلال را بپوشد. او پس از بازگشت به استقلال گفت که «نرفتن به پرسپولیس و ماندن در استقلال بهترین تصمیم زندگی ورزشی‌اش بوده است.» 
اما برگشتن مجیدی به استقلال در ابتدا چندان برایش خوش‌یمن نبود. استقلال در لیگ هفتم روزهای بحرانی را سپری می‌کرد. استقلال لیگ را با حجازی شروع کرد با فیروز کریمی ادامه داد و با امیر قلعه‌نویی به پایان رساند تا آبی‌ها در این فصل رکورددار تغییر مربی باشند. همین روند کجدار و مریز استقلال به مجیدی تازه برگشته هم سرایت کرد و او نتوانست در اولین فصل بازگشت دوباره به استقلال خاطرات روزهای خوش را برای هواداران آبی‌ها تکرار کند. لیگ هشتم هم برای مجیدی با خاطره خوبی همراه نبود. هرچند استقلال قهرمان شد، اما رابطه نه چندان خوب مجیدی با قلعه‌نویی باعث شد تا به او کمتر بازی برسد و موتور گلزنی او در اکثر بازی‌ها خاموش باشد. 
در لیگ نهم با رفتن امیر و نشستن صمد مرفاوی روی نیمکت استقلال روزهای خوب فرهاد مجیدی شروع شد. در حالی که کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد او در 32 سالگی مبدل به همان گلزن تمام‌عیار دوره اول حضورش در استقلال شود. بازی‌های فوق‌العاده مجیدی و گل‌هایی که او وارد دروازه حریفان می‌کرد، فرهاد را دوباره به ستاره سکوهای آبی تبدیل کرد. بازی‌های فوق‌العاده مجیدی برای استقلال در لیگ دهم هم ادامه پیدا کرد و کاپیتان استقلال در هر بازی بوی گل می‌داد و چشم تماشاگران برای گلزنی به ساق‌های مجیدی بود که انگار دوباره متولد شده است. پس از پایان لیگ دهم با وجود شایعات فراوان که درباره جدایی مجیدی از استقلال و بازگشت او به امارات با پیشنهاد خیره‌کننده عجمان شنیده می‌شد، کاپیتان استقلال با مخالفت فتح‌الله‌زاده در استقلال ماندگار شد و در چهار هفته‌ای که از لیگ یازدهم گذشته با زدن سه گل ستاره تیم پرویز مظلومی است و نشان داده که همچنان از گل‌زدن خسته نمی‌شود. 
ناکامی در عرصه ملی 
برخلاف روزهای درخشان فرهاد مجیدی در عرصه باشگاهی، او در تیم ملی نتوانسته این موفقیت‌ها را تکرار کند و روزهای پرفراز و نشیبی را با پیراهن ایران تجربه کرده است. او در 14 سال گذشته 45 بازی ملی انجام داده و 10 گل به ثمر رسانده است، نکته جالب اینکه مجیدی تاکنون در هیچ رقابت مهمی مثل جام جهانی، جام ملت‌ها و حتی بازی‌های آسیایی حضور نداشته است. محمد مایلی‌کهن اولین مربی‌ای بود که مجیدی را به تیم ملی دعوت کرد. سال 75 و پس از بازی‌های درخشان مجیدی برای بهمن، حاجی مایلی که دست به جوانگرایی در ترکیب تیم ملی زده بود، مجیدی 21 ساله را به اردو دعوت کرد. او اولین بازی ملی را برابر کویت انجام داد. مجیدی با توجه به حضور خداداد و دایی کمتر فرصت بازی پیدا کرد و در مقدماتی جام جهانی 98 فرانسه تنها در دو بازی مقابل عربستان و استرالیا برای دقایقی به میدان رفت و البته افتخار صعود به جام جهانی را در کارنامه‌اش ثبت کرد. در ادامه مجیدی تا سال 86 همواره یکی از بازیکنانی بود که به تیم ملی دعوت شد اما خبری از درخشش مهاجم استقلال در بازی‌های ملی نبود. تنها زمان نشستن دایی روی نیمکت تیم ملی بود که مجیدی به تیم ملی دعوت نشد. با وجود شایعات مختلف درباره اختلاف سرمربی تیم ملی و مجیدی، ناآمادگی فرهاد در آن روزها کفه ترازو را به سمت دایی سنگین‌تر می‌کرد. سال 88 بود که پس از درخشش مجیدی در استقلال، قطبی زیر فشار رسانه‌ها او را به تیم ملی دعوت کرد و فرهاد مقابل ایسلند و اردن پس از دو سال دوباره پیراهن تیم ملی را پوشید. او همان روزها در مصاحبه‌ای وعده داد که در جام ملت‌های 2011 قطر به عنوان کاپیتان ایران جام قهرمانی را بالای سر خواهد برد. 
خداحافظی فرهاد مجیدی از تیم ملی در شهریور 89 شوک بزرگی برای هواداران استقلال بود. قطبی پس از 9 ماه مجیدی را در لیست تیم ملی قرار داده بود اما کاپیتان استقلال که در روزهای اوجش بود در پایان بازی رفت استقلال – سایپا در لیگ دهم در سالن کنفرانس مطبوعاتی به طور رسمی از تیم ملی خداحافظی کرد. گفته می‌شود اختلاف او با علیرضا منصوریان دستیار افشین قطبی نقش زیادی در تصمیم خداحافظی مجیدی داشته است. پس از رفتن قطبی و آمدن کرش، فرهاد مجیدی با وجود خداحافظی از تیم ملی گفته است در صورت دعوت کرش به تیم ملی بازمی‌گردد. به نظر می‌رسد با توجه به ادامه درخشش فرهاد، قرار گرفتن نام مجیدی در لیست سرمربی پرتغالی دور از ذهن نیست. 
مرد 3 گله دربی 
فرهاد مجیدی با زدن سه گل در دربی‌‌های سرخابی یکی از بهترین گلزنان استقلال در بازی با رقیب سنتی آبی‌ها‌ست. جالب است بدانید مجیدی این سه گل را در سه‌دربی پشت سرهم وارد دروازه پرسپولیس کرده است. گل مجیدی در دربی 69 که 23 مهر سال گذشته برگزار شد هنوز که هنوز است جلوی چشم هواداران استقلال است؛ گلی که باعث برتری یک بر صفر آبی‌ها شد. در این بازی مجیدی در دقیقه 1 + 90 با جاگذاشتن شیث رضایی برای استقلال گل زد تا نیمه آبی ورزشگاه منفجر شود. در دربی 67 که 11 مهر 88 انجام شد، مجیدی اولین گلش را در تاریخ بازی‌های استقلال و پرسپولیس وارد دروازه قرمز‌ها کرد، البته این گل مانند دربی 69 باعث برتری استقلال نشد و بازی یک – یک مساوی شد. مجیدی در دربی 68 برای استقلال گل زد اما پرسپولیسی‌ها، گل مجیدی را با دو گل هادی نوروزی و کریم باقری پاسخ دادند تا در نهایت این دربی که 14 بهمن 88 برگزار شد را پرسپولیس 2 بر یک ببرد. 
بهترین گلزن ایران در آسیا 
فرهاد مجیدی بهترین گلزن ایران در رقابت‌ باشگاهی آسیایی است. او اسفند 88 بود که با زدن دو گل برابر الاهلی عربستان رکورد فرشاد پیوس 11 گله را شکست و با 13 گل درصدر بهترین گلزنان ایرانی در آسیا قرار گرفت، البته مجیدی در ادامه هفت بار دیگر هم برای استقلال در لیگ قهرمانان گل زد تا امروز با 20 گل زده جایگاهش را در صدر جدول محکم‌تر کند تا دست‌نیافتنی‌تر شود. از این 20 گل، مجیدی 1999 گل را برای استقلال و یک گل را برای العین در رقابت‌های آسیایی به ثمر رسانده است. 
سومین گلزن تاریخ باشگاه استقلال 
کاپیتان استقلال همچنین یکی از برترین گلزنان تاریخ باشگاه استقلال هم به حساب می‌آید. مجیدی که هشتمین فصل حضورش را در استقلال پشت سر می‌گذارد با 76 گل سومین گلزن برتر تاریخ استقلال است. مجیدی در 209 بازی این تعداد گل را به ثمر رسانده است. 
مجیدی 52 گل در لیگ، 19 گل در رقابت‌های آسیایی و پنج گل در جام حذفی برای استقلال وارد دروازه حریفان کرده است. او برای شکست رکورد بهترین گلزن تاریخ استقلال، علی جباری 14 گل لازم دارد که با توجه به آمادگی فوق‌العاده وی، رسیدن به این رکورد دور از دسترس نیست. 
قهرمانی با العین در لیگ قهرمانان 
تا امروز هیچ تیم ایرانی نتوانسته قهرمان لیگ قهرمانان آسیا شود اما با این وجود فرهاد مجیدی تنها بازیکن ایرانی است که با العین امارات جام قهرمانی این رقابت‌ها را بالای سربرده و این افتخار را در کارنامه‌اش ثبت کرده است. سال 2003 بود که با توجه به درخشش مجیدی در الوصل،مسئولان العین امارات که در جمع چهار تیم پایانی لیگ قهرمانان قرار گرفته بودند، برای دو بازی پایانی‌شان از فرهاد مجیدی به عنوان یار کمکی استفاده کردند. 
مجیدی در بازی نیمه‌نهایی مقابل دالیان چین ستاره العین بود و باگلی که به ثمر رساند، شاگردان متسو به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسیدند. در بازی فینال لیگ قهرمانان مجیدی به دلیل مصدومیت دقایق کوتاهی بازی کرد و در نهایت العین با شکست حریفش فاتح لیگ قهرمانان آسیا شد تا فرهاد مجیدی به عنوان اولین بازیکن ایرانی به این افتخار دست پیدا کند، البته مجیدی نایب قهرمانی با استقلال در جام باشگاه‌های آسیا در سال 99 19را هم در کارنامه‌اش دارد. 
رابطه کارد و پنیری فرهاد و امیر 
فرهاد مجیدی غیر از ناصر حجازی و پرویز مظلومی با دیگر مربیان استقلال چندان رابطه خوبی نداشته است، البته مشکل مجیدی با فیروز کریمی و صمد مرفاوی فقط بر سر تعویض کردن کاپیتان استقلال بود و او هنگامی که تابلوی تعویض را که شماره 7 را نشان می‌داد می‌دید، با اخم‌هایی در هم، اعتراضش را به این دو مربی که هر کدام در مقطعی سرمربی استقلال بودند می‌رساند ولی در بقیه موارد مشکل خاصی بین فرهاد و این مربیان به وجود نیامد. امیر قلعه‌نویی شاید تنها مربی‌ای باشد که فرهاد مجیدی اصلاً رابطه‌ خوبی با او نداشت. استقلال در حالی قهرمان لیگ هشتم شد که نیمکت‌نشینی مجیدی و به میدان رفتن او به عنوان یار تعویضی در جریان بازی‌های لیگ باعث شد تا رابطه مهاجم استقلال و سرمربی شکرآب شود. در زمان حضور قلعه‌نویی در تیم ملی هم هر چند فرهاد همواره جزو دعوت‌شدگان به تیم ملی بود اما دقایق کمی فرصت بازی به او داده شد، همین مسائل موجب شد تا رابطه قلعه‌نویی و مجیدی دوستانه نباشد، طوری که پیش از شروع لیگ یازدهم وقتی شنیده‌هایی درباره بازگشت قلعه‌نویی به استقلال سرزبان‌ها افتاد، مجیدی تهدید به جدایی از استقلال کرد و به باشگاه اولتیماتوم داد که اگر قلعه‌نویی بیاید او برای یک لحظه هم در استقلال نمی‌ماند. 
اختیارات فرابازیکنی کاپیتان 
می‌گویند کاپیتان استقلال همواره با مدیریت تیم چه زمانی که واعظ مدیرعامل بود و چه امروز که فتح‌الله‌زاده جای او را گرفته رابطه نزدیکی دارد و نظر او در تصمیمات باشگاه تأثیر است، البته تأثیرگذاری بالای مجیدی روی مدیران باشگاه در مواقعی باعث رویارویی او و چند بازیکن استقلال هم شد که معتقد بودند مجیدی باعث جدایی آنها از استقلال شده. پیروز قربانی و میثم منیعی نمونه‌ای از این بازیکنان هستند که پس از قرار گرفتن در لیست خروجی استقلال در مصاحبه‌های جنجالی علیه مجیدی افشاگری کردند، به خصوص در سه فصل گذشته از کنار نفوذ بالای کاپیتان استقلال نمی‌توان گذشت و آن را نادیده گرفت؛ امری که با توجه به بازی‌های فوق‌العاده مجیدی در سه فصل اخیر برای استقلال و گل‌های حساس او شاید طبیعی به نظر برسد و نشان می‌دهد مدیران استقلال برای راضی‌ نگه داشتن ستاره‌شان حاضرند امتیازهای ویژه‌ای به او بدهند و کاپیتان استقلال را در تصمیم‌های کلان باشگاه هم سهیم کنند. 
مظنون همیشگی 
تداوم بازی‌های خوب فرهاد مجیدی برای استقلال آن هم در سن 35 سالگی موجب شده تا در دو فصل گذشته نگاه‌های زیادی روی او متمرکز شود، از جمله مأموران ستاد دوپینگ فدراسیون که با توجه به درخشش فرهاد با این سن و سال بالا از او بارها تست دوپینگ گرفته‌اند تا مطمئن شوند این بازی‌های خوب او ربطی به استفاده از مواد نیروزا ندارد، نکته جالب اینکه در پنج باری که از بازیکنان استقلال در لیگ گذشته تست دوپینگ گرفته شد در چهار مرتبه آن نام فرهاد مجیدی هم بود و او تست داد. هر چند همه تست‌ها منفی گزارش شد اما مشکوک بودن بیش از حد مأموران دوپینگ به فرهاد عصبانیت او را به دنبال داشت، البته فتح‌الله‌زاده هم به مجیدی حق داد که ناراحت باشد؛ «فرهاد حق دارد ناراحت شود. سال گذشته بیشتر از پنج بار از این بازیکن تست دوپینگ گرفته‌اند. او مثل قالی کرمان می‌ماند. به او گفتم وقتی این طور می‌دوی همه را به شک می‌اندازی، البته اگر می‌خواهند صد هزار بار دیگر هم از فرهاد تست بگیرند. مجیدی سالم زندگی می‌کند و متأسفانه عده‌ای به وی حسادت می‌کنند.»