سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

در حالی که فانی، مجری بی بی سی در گفتگو با علیرضا نوری زاده بی اساس بودن اتهامات وی به ایران درباره تلاش برای دستیابی به بمب اتم را به بینندگان خود نشان داد، نقش چالنگی، مجری صدای آمریکا با همراهی نوری زاده در زمینه سازی فضای روانی ترور یکی از شهروندان ایرانی موجب بروز ابهاماتی گردیده است.

صدای آمریکا در برنامه تفسیر خبر روز جمعه خود، از زبان علیرضا نوری زاده اسراییل را محق بر دارا بودن بمب هسته ای اعلام کرد و برای چندمین بار ایران را متهم به ساخت بمب اتمی کرد و در فردای این ادعا، دانشجوی نخبه رشته برق قدرت ترور شد.

جمشید چالنگی همچون عنایت فانی این جرات را نداشت که از مدارک نوری زاده پرسش کند و او را به چالش بکشاند. این در حالی است که سازمانهای اطلاعاتی امریکا این موضوع را رد کرده و تنها افراد تندرو همچون جان بولتون به دنبال این فرضیه هستند و حتی در اسراییل ببین سران رژیم صهیونیستی در این باره تفاوت نظر جدی وجود دارد.از سوی دیگر مخاطبان برنامه پارازایت با اجرای کامبیز حسینی که به هر اتفاق اجتماعی و سیاسی ایران پرداخته و چهره زشت و بد و خوب هر هفته را معرفی می کند، منتظرند تا ببینند آیا در برنامه پیش رو به ترور داریوش رضایی هم می پردازد یا اینکه دستور مافوق را بر دیده منت می گذارد و چشمش را می بندد و این بار مردم تهران پارس را چهره زشت هفته معرفی می کند؟

بسیاری از مردم از مواضع این ایرانیان که گاهی اوقات بسیار بی رحمانه و از راه دور تحلیل های غیرواقعی ارایه می کنند، متاثرند و متاسفانه همگان در فیس بوک نیستند تا پیشنهاد خود را به گوش پارازیتی ها برسانند. اما این نوشتار شاید نقطه نظر برخی از مردم خارج از فیس بوک باشد و باشد کامبیزخان حسینی ببیند و انشاءالله بشنود.

داریوش رضایی نژاد و کودک معصومش که شاهد ترور بود

آیا بد نیست برنامه چالنگی درباره این ترور و به دفاع از هموطن در خون غلطیده، بیست ثانیه وقت بگذارد؟ آیا این شرم آور خواهد بود که آقای چالنگی ترور یک نخبه بی گناه را محکوم کند و آیا فرض این است که این نخبگان "فرزندان سبلان و دماوند و زاگرس و سهند" نیستند؟ لابد ترویست های مورد علاقه این شبکه غیرحرفه ای همچون دوستشان آقای ریگی مجاهد و رهبر مقاومت مردمی هستند که چالنگی و دوستانش مراعاتشان را می کنند؟!

شغل مجری گری بسیار سخت، اما در دنیای آزاد کمتر سخت است. همان گونه که مردم از مجریان داخلی انتظار شجاعت بیان حقایق را دارند و به آنها نمره می دهند، از مجریان خارج نشین انتظار شجاعت و وطن پرستی دارند. مجری شجاع کسی است که بر روابط دوستی اش فایق آید و گوش اطاعت تا مرز وطن پرستی داشته باشد و هر کس را علیه منافع ملتش ببیند، دعوت نکند. نه آن که تذکر دهد لطفا نگویید نان و گوشت، زیرا برخی گیاه خوارند!

خرابی کم نیست، اما رنجی جانکاه می کشیم از بی کفایتی در آگاهی دادن و منور کردن مردم و حقیقت گویی از ضعف هایمان که دیر زمانی است بیمار شده ایم به ویروس لاپوشانی و تحریک احساسات و کسانی که حرف های تکراری دارند، حال چه در صداوسیما چه جای دیگر. انگار اجبارا باید مستند ببینیم و دیگر هیچ