همپا با افزایش مبلغ قرارداد بازیکنان در لیگ برتر فوتبال باشگاههای ایران، رقم قرارداد مربیان شاغل در این لیگ نیز افزایش قابل توجهی داشته است. هرچند که رقم دریافتی تمام مربیان، نزدیک به یکدیگر نیست و با توجه به سابقه و میزان موفقیت شان ، رقمهای پرداختی به آنان نیز متفاوت است.
نکته اصلی اینجاست؛ با گذشت 10 سال از عمر لیگ حرفه ای فوتبال ایران ، رقم های پرداختی به مربیان نیز از رشد قابل توجهی برخوردار شده است، در حالی که شاید در سال های اولیه اینگونه نبود که یک مربی به اندازه بازیکنان تیمش یا بیشتر از آنها در فوتبال ایران پول بگیرد. موضوعی که البته در فوتبال جهان نیز تعریف شده و هیچگاه رقم دریافتی یک مربی با قرارداد ستاره تیمش همخوانی و سنخیت لازم را نداشته است.
موضوع از کجا کلید خورد؟
موضوع اعتراض به رقم های پایین دریافتی مربیان از زمانی کلید خورد که علی پروین در زمان حضورش در پرسپولیس بارها به این نکته اعتراض کرد که وقتی بازیکن تیمش 200 میلیون می گیرد ، منطقی نیست که او رقم کمتری از آن را دریافت کند. استدلال پروین نیز این بود که در چنین شرایطی بازیکن و ستاره تیمش وقتی ببیند رقم دریافتی او بسیار کمتر از اوست، حرفشنوی لازم را از وی در مقام سرمربی تیمش نخواهد داشت.
برای همین نیز علی پروین 6، 7 سال پیش رقم قابل توجهی می گرفت که اصلا با رقم دریافتی دیگر مربیان حاضر در لیگ تطابق نداشت. بعدها که امیر قلعه نویی در لیگ برتر صاحب موفقیت هایی شد این استدلال را به صورت جدی تر مورد توجه قرار داد تا طی دو فصل اخیر رقم های قابل توجهی را از باشگاه متمول سپاهان دریافت کند. هر چند که قلعه نویی یکی از دلایل جدایی اش از باشگاه اصفهانی را پایبندی باشگاه به سقف قرارداد بازیکنان دانست ، اما حسینی رئیس هیات مدیره سپاهان به صراحت اعلام کرد که قلعه نویی به این دلیل در اصفهان نمانده که باشگاه نمی توانسته است بسان دو فصل گذشته به وی پول پرداخت کند.
به هر صورت و در شرایطی که اکثر کارشناسان فوتبال ایران ،افزایش رقم های قرارداد مربیان را اصولی و بر اساس منطقی تعریف شده نمی دانند ، عدهای نیز این افزایش قراردادها را متاثر از حضور مربیان خارجی و رقم های دریافتی آنان می دانند.
بررسیها نشان میدهد که در کشور ما بر خلاف تمام نقاط دنیا، اکنون قیمت یک مربی در حد خرید یک بازیکن ممتاز و حتی در مواردی بیش از آن است. رسول کربکندی مربی فصل پیش راهآهن در این مورد معتقد است: تنها زمانی میتوان بر رقمهای لجامگسیخته جذب بازیکن یا مربی توسط برخی باشگاههای متمول مهار زد که رسیدگی و نظارت کاملی بر مصوبه سقف قراردادها صورت گیرد.
از آنجا که در تیمهای دولتی این رقم از پول بیتالمال تامین میشود، پس این اهمیت وجود دارد که با استفاده از تمام ابزارهای کارآمد از جمله سازمان بازرسی، اقدامی کنترلی صورت گیرد چرا که مربیای که در طول فصل یک میلیارد تومان دریافت میکند دیگر نمیتواند در فصل بعد ، به رقم 350 میلیون تومان قناعت کند. به این ترتیب سیکل معیوب موجودی پرایرادتر به کار خود ادامه میدهد. کربکندی معتقد است اساسا وضع قانون سقف قراردادها کاری غلط و غیرحرفهای است و در صورتی که فوتبال ما از انحصار دولت خارج و به طور صحیح و اصولی به بخش خصوصی واگذار شود، به طور خودکار، چنین رویههای غیرقابل کنترلی از بین خواهد رفت.
اصغر شرفی، سرمربی پیشین برق شیراز، استقلال و ... معتقد است اکنون در عین حال که همه میدانند ارقامی نجومی و خارج از سقفهای قانونی در فوتبال ما جابهجا میشود، کسی نمیتواند با سند چنین چیزی را بازگو کند. شرفی معتقد است از آنجا که فوتبال ما دارای ماهیتی دولتی است، این ورزش برای ادامه حیات خود نیازمند تزریق بودجههای دولتی است، ولی این اقدام باید به صورتی متوازن و عادلانه صورت گیرد تا چنین شکاف عمیقی بین تیمهای بسیار متمول لیگی با دیگر تیمها به وجود نیاید و به این ترتیب با داغ شدن تب رقابت واقعی، بر کیفیت و قدرت فوتبال ایران افزوده شود.
ابراهیم قاسمپور، سرمربی پیشین صنعت نفت، پاس و... با اعلام این که برخی مربیان مبالغی بالغ بر 700 میلیون تومان در طول یک سال دریافت میکنند، بحث سقف قرارداد مربیان از سقف قرارداد بازیکنان را کاملا متفاوت و مجزا از یکدیگر میداند و معتقد است برای هر یک از این دو مقوله، باید نظام خاص و متفاوتی برقرار شود. قاسمپور با اشاره به این که رقمهای زیادی در فوتبال ایران به شکل زیر میزی تبادل میشود، این پدیده را به هیچ وجه زیبنده و قابل تحمل نمیداند.
ناصر ابراهیمی، سرمربی پیشین تیم ملی، یکی از دلایل پرداختهای بالای 800 تا 900 میلیون تومانی به برخی مربیان داخلی را ورود برخی مربیان خارجی با ارقامی یکی، دو میلیاردی و بیشتر میداند و میگوید: در گذشته چنین رقابت کور و سرسامآوری در بالا بردن ارقام نجومی قراردادها به وجود نیامده بود و مربیان با دریافت حداقل دستمزدهایی، با آرامش به مراتب بهتری به کار و حرفه مورد علاقه خود میپرداختند به گونهای که من در طول 44 سال فعالیت مربیگری در مجموع بیش از 180 میلیون تومان دریافت نکردهام و حتی در دهه 1360 با حقوق ماهانه 5 تا 7 هزار تومان که شاید معادل 500 تا 700 هزار تومان فعلی ارزش داشت، با رضایت به کار سرمربیگری تیم ملی مشغول بودم؛ حقوقی که با آن نه میشد خودرویی خرید و نه خانهای.
فرار از سقف قرارداد
سعید ناصری، معاون اجرایی کانون مربیان فوتبال ایران هم با اعلام اینکه یکی از مربیان موفق سالهای اخیر لیگی، سال گذشته رقم یک میلیارد و 140 میلیون تومان دستمزد و پاداش از باشگاه خود دریافت کرده و دیگر مربی سرشناس لیگی سال قبل از آن به ازای تنها یک نیمفصل رقم 600 میلیون تومان دستمزد و پاداش گرفته بود، گفت: مسلما در ظاهر، قرارداد چنین مربیانی شاید بیش از 300 میلیون نباشد ولی باشگاهها با اتخاذ حربههای مختلفی، مادهها و بندهایی برای فرار از سقف قرارداد باز میکنند؛ مثلا مینویسند برای این تعداد برد پیاپی، باشگاه ملزم به پرداخت این مقدار پاداش به مربی خواهد بود و...
معاون اجرایی کانون مربیان فوتبال ایران معتقد است در حالی که بسیاری از مربیان توانمند و دارای دانش فنی مناسب، از کورس حضور در این عرصه دور افتادهاند تعدادی مربی محدود، بدون رعایت سقفهای قانونی جولان میدهند، حال آن که اغلب این گونه مربیان، کمتر کیفیت و کارهای شاخصی از خود نشان میدهند.
به هر حال در شرایطی که اغلب مربیان مانند بسیاری از اقشار پردرآمد دیگر جامعه بنابر ملاحظاتی، مایل به افشای ارقام دریافتی طول فصل خود نیستند، نگاهی به جدول درآمدهای تقریبی غالب مربیان زحمتکش و پرتلاش لیگ برتری برای خوانندههای «جامجم» خالی از لطف نیست.
این ارقام از طریق منابع خبری، گفتوگو با کارشناسان و برخی سرمربیان و بررسی وضعیت قراردادهای آنان به دست آمده است