سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

با دستور سرهنگ لیدرهای گردن کلفت از جایگاههای دیگر به میان بچه ها می آیند می گویند کسی حق شعار سیاسی ندارد . بچه ها می گویند ما شعار سیاسی نمی دهیم یازهرا گفتن کجایش سیاسی است ...

بر خلاف دیگر بازی ها ناجا تماشاچیان را بیشتر کنترل میکند. جوانانی که عمدتا دانشجو هستند و اکثرشان به دلیل ایام فاطمیه لباس مشکی به تن دارند وارد ورزشگاه می شوند مامورین نسبت به بچه هایی که لباس مشکی و قیافه ای مذهبی دارند بیشتر گیر می دهند، کفشها را نیز باید در بیاورند و نشان ماموران بدهند. به یک نفر که یک تی شرت سفید بر تن دارد و روی آن نوشته شده است یا زهرا گیر داده اند بهش می گویند باید تی شرت را عوض کنی دوستانش یک پیراهن به جوانک می دهند که روی تی شرت یا زهرا بپوشد! داخل استادیوم در بین جمعیت عده ای با پرچم ایران نشسته اند لباس مشکی ها هم زیاد در بینشان است شعارشان یا زهرا است. پاسبان ها می آیند رو به رویشان به صف می ایستند . گه گاهی چند پاسبان با حالت حمله به میان جمعیت می روند و یه پرچم کاغذی بحرین پیدا می کنند و آن را پاره میکنند.

شعارها شروع می شود پرسپولیس زلزله آل سعود قاتله . کم کم دیگر تماشاچیان هم از این شعار خوششان می آید و با آنها هم صدا می شوند؛ در میان زمین بازیکنان تیم سعودی دستپاچه هستند و دو گل می خورند. در میان جمعیت دانشجویی صدای بحرین بحیرین بلند می شود سرهنگ نیرو انتظامی با عجله به همراه تعداد زیادی نیروی ورزیده به میان بچه های دانشجو می پرد ظاهرا یکی از جوانها روی صورت خود پرچم بحرین را کشیده است، می خواهند دستگیر کنند! قصد دارند او را ببرند دیگران مانع می شوند جمعیت فوتبالی از جایگاه دیگر فریاد می زنند ولش کن ولش کن همراهان سرهنگ باتوم ها را با لا و پایین می برند، همه تعجب می کنند مگر چه شده ب اتوم ها به سر و صورت بچه ها می خورد همه با هم دم گرفته اند یا زهرا یا زهرا...

با دستور سرهنگ لیدرهای گردن کلفت از جایگاههای دیگر به میان بچه ها می آیند می گویند کسی حق شعار سیاسی ندارد . بچه ها م یگویند ما شعار سیاسی نمی دهیم یازهرا گفتن کجایش سیاسی است یکی از لیدرها می گوید این ها (الاتحاد) سنی مذهب هستند . روی این کلمه حساسند!!! وای خدا چه می شنویم خانم حضرت زهرا چقدر مظلوم است که در پایتخت ایران هم نمی شود یا زهرا گفت!

سر دسته لیدرها می گوید ما با آقای کاشانی جلسه داشتیم ، قرار شده فقط ما شعار بدهیم و مردم هم تکرار کنند اون هم فقط شعار فوتبالی مذهبی و سیاسی ممنوع است. منظورش کاشانی مدیر عامل باشگاه پرسپولیس است. همان کسی که در سال 82 همراه با لیست آبادگران به شورای شهر راه یافت عکسش را همین بچه هیئتی ها تبلیغ می کردند می گفتند مداح است و اصولگرا عکسی با محاسن که روی پیشانیش جا مهر پینه بسته بود همه جا به چشم می خورد کاشانی رای آورد و رفت شورای شهر و بعد هم مدیرعامل پرسپولیس شد. و حالا لیدرهای گردن کلفتش برای حضرت زهرا گفتن خط و نشان می کشند.!!یا للعجب

بچه ها شعار هایشان را می گویند لیدرها که می بینند نمی توانند ماموریت خود را انجام دهند به میان دارو دسته خودشان می روند و تماشاچیانی که در بینشان اراذل و اوباش زیادند را تشویق به شعار دادن می کنند، شعار ها شروع می شود بسیجی بی غیرت برو گم شو.......هر وقت بچه ها شعار پرسپولیس زلزله آل سعود قاتله را می گویند، لیدرها جمعیت را تشویق به هو کردن می کنند.

سردسته لیدرها دائم با سرهنگ در ارتباط است سرهنگ چیزی بهش می گوید و لیدر به میان تماشا چیان اراذل و اوباش می رود، ناگهان عده ای شعار می دهند بی غیرت حیا کن استادیوم رو رها کن ..... از میان آنها آت و آشغال های زیادی به طرف بچه ها می افتد.

پاسبانها مجددا با بچه ها بر سر پارچه نوشته که روی یک پارچه مشکی نوشته شده است السلام علیک یا فاطمه الزهرا درگیر می شوند قصدشان اینست که این نوشته جلوی دوربین ها قرار نگیرد!!!

لیدرهای کاشانی هم جمعیت را به شعار نیروی انتظامی تشکر تشکر تشویق می کنند.

بچه مذهبی ها همه با هم بلند می شوند و به ضلع جنوبی استادیوم پشت دروازها می روند، جمعیتشان زیاد است و با خالی شدن جایشان لیدرها ارذل و اوباش را می آورند جا های خالی را پر می کنند.

نیرو انتظامی دور تا دور دانشجویان مذهبی را محاصره می کنند نیروهای ضد شورش را هم با تجهیزات کامل

می آورند، همان هایی را که در مقابل اغتشاش گران روز عاشورا خلع سلاح شدند!! حالا دیگر تمام استادیوم ضلع جنوبی را نگاه م یکنند، صحنه جالبی است، نیرو انتظامی شجاعانه به بچهها حمله می کند با باتوم و شوکر، بچه ها فقط یا زهرا می گویند و دست روی سرشان گذاشته اند. پاسبانها به کسی رحم نمی کنند با تمام قدرت می زنند. فرماندهانشان هم بعضی از بچه ها را گلچین می کنند و بیرون می کشندبه قصد کشت می زنند. لیدرها مردم را تشویق به گفتن نیروی انتظامی تشکر تشکر می کنند. عده ای از ارذل و اوباش دست می زنند.

ناگهان رمز عملیات از فرماندهی به پاسبانها که حالا قصد دارند زهر چشم بگیرند می رسد. برای بیرون کردن دانشجویان حمله می کنند، با باتوم و اسپری اشک آور تعداد زیادی از جوانان نحیف با لباس مشکی غرق خون می شوند. پاسبانها در حالی که زخمی ها را دست هایشان را از پشت گرفته اند را با خود می برند و آنها را از جلوی جمعیت تشویق کننده شان رد می کنند. دستگیر شدگان که به صف پاسبانها می رسند به هر نفرشان چند با توم به پشتشان می زنند.

چند نفر از دانشجویان که ضرباتی به سرشان خورده است حالشان بد شده و روی صندلی ها دراز کشیده ان، یکی از فرماندهان پاسبانها با ضربات پا به آنها می زند و بلندشان می کنند. همه را از استادیوم بیرون می کنند. حالا لیدرها و ارذل و اوباش خیالشان از صلوات فرستادن و یا زهرای داشجویان راحت شده است

داور خارجی یک خطای بازیکن الاتحاد را نمی گیرد، لیدرها فریاد می زنند شیر سماور ... داور و تماشاچیان هم تکرار می کنند. لیدرها علیه استقلالی ها شعار می دهند و جمعیت تکرار می کند...