عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

در تمام دنیا با نامگذاری هر منطقه جغرافیایی پیشینه تاریخی و میراث و دستاورد های تمدنی هر ملت  مورد یاد آوری قرار می گیرد. نام های جغرافیایی ریشه در فرهنگ هر مرز و بوم داشته و ثبت صحیح آن در نقشه ها، اطلس ها و مدارک و اسناد جغرافیایی امری ضروری، هویتی و ملی به شمار می رود. بر این بنیان بسیاری از کشور های نوظهور تلاش کرده اند با ربودن افتخارات و پیشینه و شخصیت های تاریخی دیگران و مصادره آنان به نام خود  پشتوانه ای حتی دروغین  برای خویش دست و پا کنند.

     تهدید جدی همه کشور های عربی برای تغییر نام خلیج فارس نمونه ای است که بر اساس آن دشمنان ایران زمین می کوشند  هویتی غیر ایرانی  و عرب برای خلیج فارس و کرانه های جنوبی و حتی شمالی آن  باز تعریف نمایند با این حال ایرانیان میهن دوست در سراسر دنیا با این توطئه ها همواره مقابله کرده و در پاسداشت نام تاریخی،هویتی خلیج فارس و جلو گیری از تحریف  آن همواره با جدیت کوشا بوده اند.

  با توجه به این که استانی که به عنوان " مرکزی" خوانده می شود و شهرهای آن شامل اراک ، فراهان،آشتیان،تفرش و... با پشتوانه تاریخی کهن،مهدتربیت و پرورش علما ، رجال و دانشمندان و ادبای بزرگ بوده است که هر یک میراث جاودان ارزشمندی را در پهنه تاریخ و فرهنگ و ادب کشور از خود باقی گذارده اند زیبنده است با نام گذاری مناسب برای آن استان ، گام ارزشمند و ماندگاری برای پاسداشت پیشینه غنی تاریخی فرهنگی  بخشی مهم از تاریخ و فرهنگ ایران زمین برداشته شود.


چرا نام "مرکزی" برای استان به مرکزیت اراک زیبنده نسیت؟

         مروری بر وجه تسمیه   و دلایل نام گذاری استان های 31 گانه ایران هر یک یاد آور  و تثبیت کننده پیشینه تاریخی و یادگاری از سکونت اقوام رنگارنگ کشور عزیزمان و یا ویژ گی های جغرافیایی  هر منطقه است که از آن میان می توان به ریشه های لغتی نام استان های زیر اشاره کرد:

 نام استان ایلام (  یاد آور تمدن باستانی ایلام  که برای این استان به عنوان بخشی کوچک از سرزمین تمدن باستانی عیلام انتخاب شده)
استان فارس ( سکونت گاه پارس ها به عنوان یکی از سه قوم باستانی آریایی ساکن ایران به همراه ماد و پارت)
نام استان همدان(با توجه به اهمیت تاریخی هگمتانه یا اکباتان باستانی)
 استان مازندران(  یا تپورستان بر گرفته از نام باستانی موجود در شاهنامه)
استان کردستان(به عنوان بخشی از سکونتگاه  باستانی اقوام کرد )
استان گیلان(برگرفته از نام قوم باستانی گیل) 
 آذربایجان ( به نام سردار دلاور هخامنشی آتور پات ،آتورپاتگان یا آذر آبادگان) 
 یزد ( برگرفته از نام یزدان پاک و خداوند یکتا)
استان کرمان ( بر گرفته ازساتراپ یا استان  باستانی ایران زمین، کرمانیا) 
خوزستان (بر گرفته از نام باستانی  ساتراپ سوزیانا)
استان لرستان(به عنوان بخشی از سکونت گاه اقوام لر) 
 خراسان ( سرزمین خورشید تابنده)
و استان تازه تاسیس البرز ( بر گرفته از نام رشته کوه های  تاریخی البرز و یاد آور دماوند محل جانفشانی آرش کمانگر)  

     نکته مهم این که همگی  این نام ها از ریشه واژگان آریایی و پارسی بوده وهر یک، بخشی از تاریخ و فرهنگ و پیشینه گران سنگ ایران زمین را بر اذهان متبادر می سازد ولی در این میان نام  یک استان مقوله ای دیگر است و آن استان مرکزی ،چرا که:

1-  واژ ه "مرکزی"تنها نام استان با ریشه غیر فارسی در بین تمام استان های کشور است.
2-واژه "مرکزی" از نظر ادبی ،نام  به حساب نمی آید و بر خلاف نام بقیه استان های کشور، صفت محسوب می شود.
3- واژه "مرکزی" بر خلاف نام بقیه استان های کشور در هنگام استفاده هیچ پیشینه تاریخی،فرهنگی مشخصی را بر اذهان متبادر نمی سازد.
4-نام گذاری استان مرکزی زمینه جغرافیایی هم نداشته  و  این استان بیشتر به غرب کشور نزدیک بوده و مرکز ایران  بیشتر با اصفهان و یزد مطابقت دارد.
5- واژه مرکزی تنها به  این دلیل برای این استان به کار رفته که اراک و شهر های اطراف در مقطعی به همراه تهران و قم و قزوین و استان تازه البرز همه با هم " استان مرکزی" ایران را تشکیل می دادند و بعد از جدایی هر یک از این استان ها واژه "مرکزی" بر روی استان به مرکزیت اراک بر جای ماند. 

        بنای فعلی شهر اراک از نظر تاریخی  به دوره قاجار و سلطنت فتحعلی شاه  باز می گردد . در اوایل سلطنت قاجار  و در زمان فتحعلی شاه ، بلوک عراق عجم  یعنی بخش بزرگی از محدوده ی استان مرکزی امروزین به علت وسعت زیاد و جمعیت فراوان ، همواره نا امن بود که یوسف خان گرجی از فتحعلی شاه اجازه گرفت تا برای  قشون عراق عجم  قلعه ایی نظامی احداث کند. با احداث این قلعه به نام سلطان آباد بنای اولیه شهر نهاده شد که در سال 1231 خورشیدی به پایان رسید . 

        حاج زین العابدین شیروانی که کتاب بستان السیاحه خود را به سال 1248 به پایان رسانیده می نویسد : ً سلطان آباد که همان عراق عجم است و یوسف خان گرجی بنا نموده و به غلامحسین خان پسرش رسیده است و اکنون در ضبط دیوان اعلی است . ً

         در جایی دیگر ذکر شده "شهر اراک فعلی قبل از سال 1317 خورشیدی به نام عراق و پیش از آن به اسم سلطان آباد و در بدو امر عنوان قلعه سلطان آباد داشته است . شهر اراک از بناهای زمان فتحلعیشاه قاجار است که به دست محمد یوسف خان گرجی که گویا این شخص برادر یکی از همراهان شاه که از اهالی گرجستان بوده و به دلایلی شاه با سیاست وی را به بهانه امر و سامان دادن به این مناطق همراه سپاهی وی را گسیل داشته تا از مرکز دور باشد  بنا شده .تاریخ بنای شهر را چنانچه در افواه معروف است به حساب 1231 ضبط نموده اند ."

     براساس آمار کتاب ایرانشهر در سال 1320 خورشیدی، جمعیت اراک 51000 نفر بود .

              در دوران معاصر در سال 1326 هجری شمسی با تغییراتی که در تقسیمات کشوری به وجود آمد شهرستان اراک و سایر شهرستان های وابسته آن در محدوده استان مرکزی ( تهران ) به مرکزیت شهر تهران قرار گرفت. بعد از سی سال از این تقسیم بندی  در سال 1356 هجری شمسی دولت وقت تصمیم گرفت استان تهران به مرکزیت تهران ،از استان مرکزی منتزع شود  و بدین سان اراک به عنوان مرکز استان مرکزی انتخاب شد و تشکیلات استان مرکزی از سال 1357 در این شهر مستقر شد  و این گونه بود که از آن زمان واژه  مرکزی برای این استان به مرکزیت اراک بی تغییر باقی ماند.

پیشینه تاریخی استان موسوم به "مرکزی"

       با توجه به مطالعات باستان شناسی و تاریخی پیشینه سکونت در این نقطه از ایران زمین به 
مسیح(5000-4000 سال پیش) باز می گردد.   پیش از میلاد هزاره دوم
            برای دستیابی و تدوین جغرافیای تاریخی استان، علاوه بر تحقیقات و بررسی های زنده یاد استاد دهگان و پژوهش های  سال های اخیر، باید از تاریخ و جغرافیای دوران حکومت مادها قبل از هخامنشیان در ایران، آگاهی داشت زیرا چنانچه  به آن اشاره می شود، استان مرکزی امروز قسمت بزرگی از ماد سفلی یا ماد بزرگ بوده  و ماد علیا  یا ماد کوچک منطقه آذربایجان امروزین را شامل می شده است. 

  قوم ماد به همراه قوم پارس در جنوب ایران و قوم پارت در شمال شرقی ایران  سه پایه اصلی تاریخی اقوام آریایی را تشکیل می دادند .

       پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه «وحدت ملی» اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهم‌ترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.(تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز)

         از خط و نوشته دوران ماد، در داخل ایران چیز زیادی باقی نمانده، مگر برخی نوشته های الواح آشوری و بابلی . تنها سند مهم موجود ، زبان تاتی است که از شاخه های زبان مادی بوده و اکنون در بخش هایی از استان مرکزی با آن زبان سخن می گویند.

       الفبای این زبان متاسفانه از بین رفته است، شاید بتوان الفبا و خط این زبان را در بین تات زبانانی که از داخل ایران برای جلوگیری از حمله سکاها در زمان ساسانیان به باکو و دیگر نواحی اران   و شروان(  شمال ارس)کوچانده شدند پیدا کرد. در حال حاضر  واژگان زبان تاتی  که در بخش وفس بدان سخن گفته می شود قابل مقایسه با زمان های اوستائی و پهلوی  هستند.

         بنابر برخی نوشته ها ی تاریخی،  اوستا کتاب دینی ایرانیان بر روی ششهزار جلد پوست گاو با آب طلا نوشته شده بود که اسکندر مقدونی آن را به یغما برد و در آن زمان دانشمندان یونانی و مقدو نی ها آن را به زبان لاتین برگرداندند و  به  عنوان اندیشه های خود جا زدند.این گونه بود که  آنچه نوشته به زبان مادی و هخامنشی بود نابود گردید.

          پس از حمله تازیان به ایران  و سپس تهاجم ترکان و مغولان نیز، بسیاری از کتاب های مذهبی، فرهنگی، تاریخی و علمی  ایرانیان یا سوزانده شدند یا آن ها را به رودخانه ها ریختند و به این دلیل اطلاع و آگاهی ما از تاریخ و جغرافیا  بسیار محدود گردیده است.

      شاهنامه  ابومنصوری که تا اواخر  دوران ساسانی  توسط ملت ایران سینه به سینه حفظ گردید بعد ها توسط فرزانه توس، فردوسی بزرگ به نظم در آمد  که در شاهنامه فردوسی اطلاع دقیقی از دوران ماد و اشکانی به دست می آید.

     در مورد  تاریخ بعد از اسلام  منطقه اطلاعات خوبی قابل دستیابی است که می توان از تاریخ های طبری و ابن اثیر و مجموعه کتاب های  مسالک و ممالک سود برد.

       بررسی اسناد  تاریخی از جمله تاریخ ماد نوشته ی دیاکونوف و ایران در زمان ساسانی نوشته ی کریستین سن دانمارکی و ایران از آغاز تا اسلام گریشمن و بسیاری مستندات دیگر  نشان می دهد ، استان مرکزی امروزین از هزاره ی نخست پیش از میلاد قسمت اصلی سرزمین ماد سفلی یا ماد بزرگ بوده است و سه ایالت مادها که به ماد سفلی معروف بوده در محدوده استان مرکزی قرار داشته  این محدوده  منطقه وسیعی از حوزه شازند ، خنداب ، فراهان ، وفس تا آشتیان و تفرش و قسمت هایی از ساوه را شامل می شده است .

     یورش های مداوم 46 ساله آشوریان به سرزمین ماد (834 تا 878 پیش از میلاد سبب ویرانی شهرها و شهرک ها گردید، وجود تعداد کثیری تپه های باستانی  استان مرکزی به احتمال قوی بازمانده از آن دوران است.

         بر اساس متون  تاریخی از مناطقی که مورد هجوم آشوریان قرار گرفته بودند مشرق هگمتانه ( منطقه فراهان  و اراک امروزین) ذکر شده است.

     در اسناد تاریخی ،هجوم بیست و پنج ساله  اقوام مهاجم سکاها به ماد سفلی (استان مرکزی امروزین) و ویرانی شهرها و شهرک های این منطقه  نیز ذکر شده است. در زمان سلوکیان منطقه ماد بزرگ را  مناطق بین همدان و ری (محدوده استان مرکزی امروزین) می دانستندو در اسناد آن دوران از  شهری به نام "کره"  نام برده شده  و هم اکنون نیز منطقه ای به نام" کره رود" در اراک وجود دارد.

    در زمان اشکانیان  نیز  استان مرکزی امروزین بخش اصلی ولایت ماد بزرگ بوده است.
     لازم به یاد آوری است که واژه ً کره ً در  اسناد دوران اسلامی به نام های الکرح _ کرح تغییر یافته است . 

           جغرافی نویسان مسلمان محدوده استان مرکزی را در سده های نخستین اسلامی  به نام «ایالت جبال» نامیده اند.بعدها به ویژه در دوران سلجوقیان منطقه استان مرکزی همراه با همدان، ری و اصفهان به نام «عراق عجم» و نواحی میاندو رود دجله و فرات «عراق عرب»  نامیده شد.

         لازم به ذکر این که از دیگر میراث ارزشمند معنوی زنده برجای مانده از گذشته های دور تاریخی استان مرکزی می توان به کاربرد زبان های با ریشه مادی در این استان اشاره کرد  ازجمله زبان تاتی که هم اکنون در بخش هایی از استان مرکزی با آن زبان سخن می گویند. همچنین می توان به شهر های دلیجان و محلات اشاره کرد که مردم این مناطق به زبان راجی حرف می زنند که این زبان ریشه در زبان و واژه های دوره مادی دارد  و جالب توجه این که واژه معرب دلیجان  به گویش راجی  دلیگون خوانده می شود .


فرجام سخن این که

        به رغم این که نام پارس یا فارس به درستی بر روی یکی از استان های ایران قرار گرفته ، عدم به کار گیری نام های تاریخی ویژه ایران بر روی سرزمین های تاریخی آن می تواند سبب سوء استفاده دیگران قرار گیرد آن گونه که متاسفانه  هم اکنون کشور ترکمنستان تنها به دلیل مطابقت جغرافیایی تقریبی مرز های کشورش با  قلمرو" پارت" ها، تاریخ خود را به آن ارتباط می دهد و متعلق به خود معرفی می کند!! و اگر برای به کارگیری نام تاریخی"ماد"  هم به عنوان یکی از سه قوم تاریخی ایران زمین ، راهکاری مناسب ارائه ندهیم  دشمنان غیرایرانی آن سوی مرز ها آن را هم تصاحب  و به نام خود معرفی خواهند کرد.

        لذا با تاکید بر اهمیت پاسداشت میراث های معنوی، تاریخی، فرهنگی استان مرکزی به عنوان زادگاه بزرگان تاریخی فرهنگی ایران زمین همچون امام خمینی،امیر کبیر ،نظامی تفرشی(گنجوی)،قائم مقام فراهانی،پروفسور حسابی و...و برای حفظ و نگاهداری بخشی از میراث معنوی و فرهنگ و تاریخ ایران زمین و نیز ارج نهادن به قدمت جایگاه غنی فرهنگی ،تاریخی این استان فرهنگ پرور  به عنوان یکی از مهم ترین بخش های  قلمرو تاریخی استقرار قوم ایرانی" ماد"،  تغییر نام استان " مرکزی"  به  نامی تاریخی همچون " استان ماد "، از سوی نهاد های مسوول به ویژه وزارت کشور و استانداری مرکزی، سازمان نام گزینی و یکسان سازی نام های جغرافیایی، موسسه جغرافیایی دانشگاه تهران ،سازمان نقشه برداری... اقدامی ارزشمند،شایسته و ماندگار خواهد بود