سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

علیرضا منصوریان سرمربی استقلال پس از یک ماه غیبت در نشست خبری بعد از دیدار با ذوب آهن شرکت کرد. مشروح نشست خبری منصوریان در ادامه می آید:

بابت اتفاقات برنامه نود عذرخواهی می کنم

مرسی که برای من منتظر ماندید. داخل رختکن بودم و با بازیکنان صحبت می کردم. پیش از اینکه در مورد بازی و ورزشگاه صحبت کنم، از همه مردم و فوتبال ایران بابت اتفاقات برنامه 90 عذر خواهی می کنم. برنامه را صبح سه شنبه مجدد دیدم و از همه مردم، خبرنگاران، پیشکسوتان از جمله آقای پروین و جباری معذرت خواهی می کنم. از ورزش باید بابت این اتفاقات عذرخواهی کرد؛ زیرا اتفاقات بدی بود و یک نکته تاریک رقم خورد. این اتفاق چند نکته بد داشت زیرا به قداست مربی گری توهین شد. من از عادل خرده ای نمی گیرم، زیرا مسیر برنامه او، مسیر خوبی بود. خود او نیز گفت که اسرار خانواده نباید فاش شود. یک درس بزرگ من گرفتم و آن این بود که نباید حرف حق را فراموش کرد. بقیه دوستان می خواهند بگویند حرفه ای بودیم که مسائل خود آنها است.

از هواداران دلخور نیستم

سال گذشته در چنین روزی در آکادمی فوتبال با یک کنفرانس خبری، آمدنم را سر حال و با ذوق اعلام و کارم را شروع کردم. هواداران صبر من را کردند، شرایط سخت جلو رفت و ما کم کم با حواشی رو به رو شدیم. به هوادارانم در ورود قول هایی دادم و گفتم دربی را می بریم. بعد فکر کردم ما 5 سال است نبردیم و عجب قولی دادیم. گفتم تیم را اول و دوم می کنیم. خدا را شکر می کنم که به جوانی من رحم کرد که هر دو قول من انجام شد. همه شما من را می شناسید. با نفت روزهای بسیار خوبی را در فوتبال ایران داشتم. شرایطم به صورت پله کانی رشد کرد. توانستم به نقطه ایده آلی برسم و 2 سال قبل می توانستم به استقلال بیایم؛ اما عقب نشینی کردم و نیامدم. سال خوبی را شروع کردم. وقتی در کمپ بودم با 5 هزار هوادار لذت می بردم. 3-4 هزار نفر آمدند که به من پیام بدهند برای حمایت آمدند. از هواداری که گفت حیا کن رها کن، ناراحت نیستم؛ زیرا نسل آنها تغییر کرده است. من با نسل قبلی در فوتبال آمدم و سکوها را می شناسم. افتخار می کنم شاگرد مکتب استقلال هستم. هوادار روی سکو بودم و با گل مظلومی حضور در استادیوم را جشن گرفتم. 6-7 ساله بودم که استقلالی شدم و یک سری رویاها داشتم.

به حیاکن رهاکن ها احترام گذاشتم

در رختکن با آقای فریبا و عبداللهی صحبت کردم و دیدم فضا فعلا حیا کن و رها کن است و باید به این فضا احترام بگذارم. هوادارانی که این بالا بودند، روزهای خوبی با من داشتند. بازی با پدیده برای اولین بار بود که حیا کن رها کن شنیدم. همیشه در استقلال آقای خودم بودم و تجربه شعار خوردن نداشتم. نتوانستم به تیم حجازی در آخرین سال به دلیل مصدومیت کمک کنم و ناراحتم. استقلال را کاملا دوست داشتم و هواداران را واقعا دوست دارم. باید مواظب باشم این حیا کن رها کن تبدیل به جملات خطرناک تری نشود. اصلا امروز ناراحت نیستم. با بچه ها جلسه گذاشتم و چند وصیت به آنها کردم. اول به آنها گفتم قداست هم را به خاطر پول و مسائل اجتماعی نشکنید. دوم به آنها گفتم به بزرگترها احترام بگذارید. می توانستم بعد از بازی پدیده از استقلال بروم.

در فوتبال ایران برادرکشی داریم

امروز در فضای ناراحتی نیستم که بخواهم اتفاقات برنامه 90 را مرور کنم. برای اینکه ثابت کنم دروغ نگفتم، خودم را کنترل کردم. صحبت های پیشکسوتان را خواندم؛ اما فارغ از اینکه از پشت خالی کردن گلایه کنم، من را به آخر خط رساندند. یک موقعی هست شما به آخر خط میرسی؛ اما در فوتبال ایران شما را به آخر خط رساندند. در فوتبال ایران برادر کشی داریم. هواداران دیگر برای ما صبر نمی کنند. فصل گذشته هفته پنجم برابر ماشین سازی بودیم؛ اما حیا کن رها کن نشنیدیم. امروز می خواستم از تونل رد بشوم اما بهتاش اشک داشت و اجازه نداد. من چیزی ندارم برابر هواداران که از دست بدهم. هواداران من را سرمربی و بازیکن کردند؛ اما صبر آنها برای تولیدات داخلی کم است. همیشه به گروهم می گفتم باید مسیر رو به جلو برویم. من فکر می کنم به آخر خط من را رساندند. از هفته دیدار با پدیده تا به امروز، 2 هفته گذشته است و من تنها ترین آدم تاریخ استقلالم. شرایط من بسیار سخت است و خانواده من اذیت می شوند. بازیکنانم شرایط سختی را طی می کنند. من می توانستم بازی با پدیده بروم و در وسط زمین نیز خدا را شکر کردم. مربیان به من گفتند بمان و بجنگ.

امروز آخر خط است

امروز متوجه شدم یک آفساید می تواند سرنوشت مربی را تغییر دهد. چند وقت پیش ساکت به فرییا گفت فوتبال ادامه دارد و فوتبال ادامه داشت. تورک به من گفت حکم علیه من، خلاف قوانین است. می گویند آدمهایی که سر خود را می تراشند خوش شانس هستند؛ اما من نبودم. بازیکنان من مصدوم شدند و من حسرت یک زمین خوب را داشتم. در نفت تهران شرایط زمین راحت بود؛ اما اینجا نه. روی صحبتم با آقای تاج و ساکت است. فوتبال ادامه دارد؛ اما فوتبالی ها باید در مسند فوتبال بماند. من نمی دانستم که ساکت این را به فریبا گفته است و الان به من گفتند. هواداران صبر من را نکردند. علی قربانی توپ را ندید. امروز آخر خط است و به احترام خانواده می روم. اگر هفته ششم سال گذشته برای من صبر نمی کردید، تیم درست نمی شد. هواداران اکنون قبول نمی کنند من بمانم و تیم را فردی از خودشان درست کند. می توانستیم نیمه اول را با دو گل تمام کنیم. بازیکنانم برای من زحمت کشیدند و در چهره آنها دیدم که می خواهند برای من جان بدهند. یک جا را ابراهیمی جمع می کرد و یک جا را حیدری. بازیکنان کوچک هم تلاش می کردند تا یک جا را جمع کنند.

باید به خانه و خانواده ام احترام می‌گذاشتم

برای استقلال مربی گری را آغاز کردم و اگر به استقلال نمی آمدم، حیا کن رها کن نمی شنیدم. وقتی به استقلال آمدم، می دانستم نباید ناراحت بشوم. خوشحالم که اجازه ندادم علیه پیشکسوتان بیانیه داده شود. به بازیکنانم گفتم امروز روز آخر من است و نمی خواهم خانواده ام را اذیت کنم. ما برای خانواده ها زندگی می کنیم. شخصیت واقعی ما زمانی است که به خانه می رویم. باید به خانه احترام می گذاشتم. از سرمربیان سابقم که کنارم بودند، معذرت خواهی می کنم. عاشق این بودم که یک روز افرادی که برای لبخند آنها در سال 73 تلاش می کردم، اکنون کنارم بودند. نمی خواهم هواداران اذیت شوند. هوادار صبر ما را نمی کند. امروز، روز آخرم در استقلال بود. از کادر و بازیکنان و هواداران تشکر می کنم. اگر در فضای مربی گری باشم، از خدا می خواهم برابر استقلال قرار نگیرم. در نفت خیلی فشار روی من بود زمانیکه برابر استقلال قرار می گرفتم. نمی دانستم بعد از برد استقلال، خوشحال باشم یا ناراحت. اگر در فضای مربی گری بمانم، در استادیوم آزادی برابر استقلال قرار نمی گیرم. چند بازی که در نفت انجام دادیم، خیلی سخت بود.

یک آفساید زندگی را عوض می‌کند

از فدراسیون فوتبال و آقای ساکت هیچ وقت نمی گذرم، زیرا الان متوجه این موضوع شدم که چه اتفاقاتی افتاده است. یک آفساید می تواند زندگی را عوض کند. اگر می خواهید بگویید که من قول دادم نام اذیت کنندگان را بگویم، نه! نمی گویم. باید مانند حضرت علی سکوت کرد. اگر اسم ساکت را آوردم، زیرا به چشم دیدم. از 90 درس گرفتم و نمی خواهم بگویم. گل آفساید خوردیم و سه امتیاز از ما گرفته شد. من اگر بخواهم اسم افراد ضربه زننده به استقلال را بیاورم، لیست 10-15 نفره است. روش برنامه 90 چالشی است و خود عادل نیز می گفت که نباید اسرار را گفت. من به هواداران قول دادم اسم افراد لطمه زننده را اعلام کنم؛ اما نمی گویم. زیرا هر ماه، 2 اسم اضافه می شد. زمانیکه بچه بودم، می گفتند استقلال هیولای درون دارد و الان هیولای درون را دیدم. هیولای درون ما هستیم و خودمان درست کردیم. اگر به نقطه ای برسیم که نمی توان به استقلال کمک کرد، هیولا به وجود نمی آید. اعتقاد دارم پرسپولیس سال 94 از این هیولا فرار کرد و همه به نقطه ای رسیدند که منافع باشگاه مهم است. پیشکسوتان انتقاد نکردند و نتایج نیز کمک کرد. استقلال در فضایی است که پرسپولیس 5-6 سال پیش در آن بود. پرسپولیس این مرز را گذارند و الان نتیجه گرفته است.

شأن افتخاری حفظ شود

ما اصلا تصمیمات ورزشی در باشگاه نداشتیم و تصمیمات همگی شخصی بود. شما فکر کنید من را الان بردارند و بی هیچ اطلاعات و سوادی من را به عنوان وزیر معرفی کنند. من ذوق زده می شوم و تصمیمات عجیبی خواهم گرفت و نگاه نمی کنم در این وزرات خانه در گذشته چه افرادی بودند. یک سری تصمیمات از روی نفس و غرور می گیرم. در استقلال نیز این فضا وجود دارد. خیلی از دوستان کارشناسی نشده ورود پیدا می کنند. من از هواداران می خواهم شان افتخاری حفظ شود، زیرا او 20 سال است در ورزش حضور دارد و نباید به او توهین کرد. وقتی آدم ها را بدون کارشناسی به فوتبال می آوریم، این اتفاق می افتد. بسیاری از آدم های سیاسی فوتبال را می فهمند؛ اما وقتی بدون کارشناسی انتخابی انجام می شود، نتیجه مشخص نیست. حتی می شود مدیران اقتصادی که فوتبال را می فهمند، به فوتبال بیایند. فلسفه مدیریت سطح بالا نباید از جنس فوتبال باشد. می توانیم یک سری آدم که به شان خود احترام می گذارند را به فوتبال بیاوریم؛ زیرا کسی که به خودش احترام می گذارد، به شما نیز احترام می گذارد

تیم نگران وارد زمین می‌شود

نیمه اول بازی را مشاهده کردید که ما مسلط بر بازی بودیم. چرا بار فنی به سر منزل نمی رسد را توضیح می دهم. تیم ما فضای استرسی دارد و نگران وارد زمین می شود. تیم ما سال گذشته نگران نبود. ما عقب افتادیم و جبران کردیم و در چند بازی نیز 3 گله حریف را بردیم. ما باید با بالانس در زمین مسابقه ظاهر شویم. به جرات می توان گفت اگر امروز برده بودیم، می گفتید ما از بحران خارج شدیم. در بازی پدیده 5 تک به تک را خراب کردیم، زیرا استرس داشتیم. بازی گل گهر سیرجان نیز بازیکنان من نگران بودند در حالیکه باید راحت برنده می شدیم. خلق موقعیت نیاز به فضای آرامش دارد. من هم مثل شما که هوادار استقلال هستید، این استرس را درک می کنم. ما به جز موقعیت قربانی، چند موقعیت خوب داشتیم. ما باید یک اعتماد به نفس از روی سکوها بگیریم؛ اما این موضوع را از روی سکو نمی گیریم. ما 20 دقیقه روی گریه نورافکن کار می کردیم تا گریه نکند و من به نشست بیایم. این نشان می دهد شرایط ما خوب نبود و نشد کاری که می خواستیم، انجام دهیم. اولین آیتم برای نتیجه گرفتن، اعتماد به نفس از روی سکوهاست. دومین آیتم نحوه آمادگی تیم است. ستاره ها نیاز به کار تاکتیکی ندارند و زمانی که شرایط آنها مطلوب است، گلهایی زده می شود که کار تاکتیکی نیست. شب بازی با پدیده، فضا از امشب بدتر بود. شب برنامه 90 نیز شرایط بد بود و خنده عضو هیات مدیره را که دیدم، بیشتر ناراحت شدم. الان که اینجا هستم، خیلی راحت هستم و شب سختی را سپری نمی کنم. برنامه ام این بود که اگر ببریم، به جلو می رویم و اگر ببازیم هم استعفا می دهم.

با تمام وجود قلعه‌نویی را دوست دارم

45-46 سال از خدا عمر گرفتم و 50 نفر می گویند من را به استقلال آوردند. بسیاری به من می گویند و من گاهی توهم می زنم نکند من اشتباه می کنم. چهار نفر در حضور من در استقلال تاثیر داشتند که اولین نفری که من را به استقلال آورد، نصرالله عبداللهی بود که از من خوشش آمد و من را برای استقلال کاندید کرد. برای استقلال اگر قرار بود 100 تا خوب باشم، 10000 تا خوب می شدم تا من را ببینند. اول عبداللهی و دوم فریبا بود و قلعه نویی بسیار به من کمک کرد. ما سال 73 موبایل نداشتیم و یک روز صبح در خانه بودم که پیام عبداللهی و فریبا رسید. ما شوخی زیاد می کنیم و یک نفر زنگ زد و گفت من امیر قلعه نویی هستم. دوستم گوشی را برداشت به من گفت قلعه نویی می گوید باید به استقلال بیایی؛ اما من به او گفتم گوشی را قطع کن اما دوستم گفت فکر کنم قلعه نویی است. قلعه نویی اما پشت خط بود و گفتم خدایا شکرت که یک اتفاقی در حال رخ دادن است. او به من گفت ما پول نداریم به تو بدهیم، ولی من گفتم می آیم و به کارخانه یخ رفتم. با تمام وجودم قلعه نویی را دوست دارم و لطف او را فراموش نمی کنم. نفر چهارم نیز کاظم اولیایی است که رضایت من را از پارس خودرو گرفت و به استقلال رفتم. امیر خان درست می گوید؛ اما جز این چهار نفر، کسی نبود. آقای شاه نباتی دروازه بان سابق شاهین در کنار من بود و به او گفتم بیا پیش عبداللهی برویم. در مورد جایگزین خودم هم هیچ نظری ندارم. این سوال ذهن باشگاه و هوادار را بر هم می زند.

از رحمتی خیلی گله دارم

من دروغ نمی گویم و امروز به بازیکنانم نیز گفتم. 90 قداست مربی گری را شکست. من با رحمتی دوست خانوادگی هستم و با او خیلی صحبت کردم. از جباری بپرسید که 2 روز پیش به او گفتم به رحمتی کمک کنیم. به 4 بازیکن بزرگ گفتم پشت هم بمانید تا جوانان تقسیم نشوند و استقلال موفق باشد. تنها گله من از مهدی برنامه 90 است که به قداست مربی گری لطمه زد. با یک ادبیات درست می توان کار بزرگی کرد. کمترین توقع من در برنامه 90 این بود که وقتی سرمربی و مدیرعامل باشگاه در برنامه بودند، خداحافظی کند. وقتی او تلاش کرد در برنامه 90 موضوع شخصی را مطرح کند، مشکل ایجاد شد. ما به عنوان یک مربی یک قداستی داریم؛ اما این قداست لطمه خورد. از رحمتی خیلی گله دارم.

شاید برگردم

اگر بگویم بله یا نه، منطقی نیست. در حال حاضر فوق العاده خسته و تنها هستم. برای بودن در مسند سرمربیگری استقلال باید بستر این موضوع آماده باشد؛ ولی این را بگویم اگر در مسیر مربیگری ام روند روبه رشد پیدا کنم تا بستر فراهم شود، شاید برگردم. من دستیار افشین قطبی بودم. او شب بازی با کره خیلی گریه کرد. همراهش بودم، اما نتوانستم درکش کنم. با این حال خیلی بستر سختی است. دستیاری سخت است؛ اما آسیب اصلی را سرمربی می بیند. من استقلال را خیلی دوست دارم. بعد از استقلال هم استقلال و استقلال را دوست دارم. به عنوان تیم چهارم و پنجم هم رئال مادرید و میلان را دوست دارم.

به شکست دادن پرسپولیس افتخار می‌کنم

باید به پرسپولیس احترام بگذاریم. این تیم رقیب است. برای علی پروین احترام قائل هستم. او اسطوره تکرارنشدنی فوتبال است و وقتی دیدم از برنامه نود ناراحت شده، دلگیر شدم. افتخار داشتم پرسپولیس را بردم؛ اما احترام می گذارم. هیچ برخورد زننده ای هم نکردم و احترام را نگه داشتم.

جباری استعداد مربیگری دارد

مجتبی یک استعداد مربیگری است. می‌خواهم چیزی درباره جباری بگویم. برخلاف اینکه می بینید او آدمی محکم و بی پروا است؛ اما بسیار آدم خوبی است. در این چند ماه او را بسیار خوب دیدم. علائمی از استعداد مربیگری هم در او دیدم. به مجتبی گفتم این خیلی رک بودن در مربیگری کار را سخت می کند.

برای معارفه جایگزینم می‌آیم

از گودرزی وزیر قبلی وزارت ورزش تشکر می کنم که مرا به استقلال آورد. از سلطانی فر هم ممنونم. چند وقت می گفتند فلیکس ماگات می خواهد جای من بیاید. در مراسم بهترین های آسیا او را دیدم و از او پرسیدم پیشنهادی از ایران داری اما مبلغ قرارداد عجیبی گفت. برای جایگزین هایم آرزوی خوشبختی می کنم. هرکس به عنوان جایگزین من انتخاب شد، روز معارفه اش می آیم.

استقلال می تواند به کورس قهرمانی بیاید

جام آوردن یک فلسفه است اما ساختار سازی فضای دیگری است. برای شما مثالی بزنم. بایرن در 30 سال گذشته دو سه مدیر عوض کرده است. روسای فدراسیون های آنها نیز  جابه جا شدند. این ساختار سازی است. مربیان مختلف کار می کنند؛ اما باید پشت آن ایده و فلسفه بمانیم. از صمیم قلب برای استقلال آرزوی موفقیت می کنم. باید این تیم به نقطه ایده آل برسد. ما برای رسیدن به ساختار خیلی خوب، مشکلات زیادی داریم. نمی خواهم اتفاقات دو شب پیش تکرار شود. اگر شما دنبال باشگاه حرفه ای هستید، زمان زیادی لازم است. استقلال هر آن ممکن است 3 بازی آینده حذفی را ببرد و به فینال برسد و قهرمان شود. حتی استقلال می تواند با تغییر جریان در مسیر کورس قهرمانی در لیگ برتر برسد.

من نگفتم تا 1400 می مانم

اسمی درباره کسانی که باعث ناکامی شدند، نمی آورم. وعده 1400 را نمی دانم وقتی در گوشش چیزی می شنود، همانی که بغل دستی شنیده یا نه. من درباره ماندنم تا 1400 صحبت نکردم. من گفتم استقلال می تواند به خودش ببالد. همه بازیکنان زیر 23 سال را 2 تا 7 سال قرارداد بستیم. دیروز به توفیقی گفتم همه بازیکنانی که در رده های پایه قرار دادند، و توسط مربیان این تیم ها تایید شدند، بلند مدت با آنها قرارداد ببندید. من آن روز گفتم تا 1400 بازیکن داریم. درباره ماندنم حرف نزدم. موجی بلند شد که می خواهد تا 1400 بماند. یا امام حسین! چه کنیم؟

من تولید همین استقلالم

برای اینکه بتوانیم ادامه بدهیم، باید وقتی یک مربی جوان هستی، کاملا حمایتت کنند. نمی شود که هفته سوم یک نفر بگوید دو هفته دیگر به مربی وقت دادیم. این کارشناسی شده نیست. شما در بوندسلیگا 4 ماه زمان می گیری. شما در جای جدید 7، 8 ماه زمان نیاز داری. ما پارسال فضای  نشاط را گذراندیم. برای هوادار مهم بود که این پرسپولیس را در دربی ببریم. تیمی که قابل احترام است و قدرتمند. من که سرمایه استقلال نیستم. من تولید استقلال هستم. زمان برده که من به این جایگاه رسیدم. کی روش و افشین قطبی وقت گذاشتند، خودم وقت گذاشتم. اگر دیدید من یکماه پیش دیگر مصاحبه نکردم، دلیلش درد آور است. سردبیر یک روزنامه زنگ می زند و می گوید راست است که شما نیم ساعت تمرین می کنید. این آقا یک آدم نفرستاده سر تمرین ما. از آدمی که تحصیلکرده است و ادبیاتش را گسترش می دهد را نمی توانم تحمل کنم. شما وقتی به روزنامه جدیدی می روید، آیا سردبیر انتظار معجزه از شما دارد؟ من اگر سال اول جام می آوردم، در می رفتم. وقتی گواردیولا به من سیتی می رود، چند باخت می آورد؛ اما فلسفه اش از او دفاع می کند. من از لیگ یک که به استقلال نیامدم، عقبه دارم. برای من کی روش وقت گذاشته، افشین قطبی زحمت کشیده است. یکسال است هرکس مرا می بیند می گوید برو یک تمرین دهنده بیاور. این یعنی چه؟ سرمربی موفق است که بتواند منیجر باشد. باید در همه امور مسلط باشید.

ماندم و جنگیدم

روزی که احساس کنید می توانید موفق باشید، به کار خود ادامه می دهید. اینکه در اولین اولتیماتوم بگویم خداحافظ، نه. من تا آخرین لحظه می جنگم زیرا به کار خودم اطمینان دارم. ماندم و جنگیدم و اگر اینگونه باشد به هر مربی بگویند دو هفته وقت داری، باید برود.

استقلال و پرسپولیس تمام فوتبال هستند

فضای استقلال و پرسپولیس، فضای بدی نیست و اگر این فضا نباشد، فوتبال یتیم است. استقلال و پرسپولیس روی هم رفته 60 میلیون هوادار دارند. تمام فوتبال این دو تیم است. من یک تصمیم گرفتم و آن را انجام دادم. من اگر به رشت هم بروم و برنده باشم، با اولین توپی که به تیر دروازه بخورد، باید مواظب سکوها باشم. می دانید که سکوها چگونه ملتهب می شود و چگونه فضا غیر حرفه ای می شود. اگر پارسال نیز سکوها پشت من ایستادند چون برخی مجبور بودند تحمل کنند.

هر تعویضی می کردم سکوها ناراضی بود

فضای سکوها امروز اینگونه بود که هر تعویضی انجام بشود، اعتراض صورت می گیرد. تعداد اشتباهات بازیکنان ما بعد از شروع شعار، خیلی زیاد بود. وقتی تیم شکست می خورد، نتایج برای کادرفنی است و بازیکن مقصر نیست زیرا آنها ابزار سرمربی هستند. تعداد موقعیت های گل نشده به همراه اتفاقاتی که پیش بینی می کنیم باعث می شود مسیر فنی ما تغییر کند. ما زمانیکه حسن بیت سعید را تا زمانیکه فوق العاده بود، در زمین حفظ کردیم. مهدی قائدی را با توجه به قابلیت نفوذ و کنترل توپ به زمین آوردیم و علی قربانی را برای استفاده از بازی مستقیم به زمین آوردیم.

اولتیماتوم نبود الان استعفا نمی دادم
من آدم خوش شانسی نبودم که کل بازیکنانم را در خط هافبک داشته باشم. سه بازیکن من با تکل، یک بازیکن جراحی و چند بازیکن به دلیل مشکلات زمین کمپ آسیب دیدند. نحوه بازی ما را نگاه کنید و می بینید که فضای روحی و روانی تاثیر مستقیم داشت. در برنامه 90 نیز آنچه را می بینند تفسیر می کنند اما وقتی از نفت به استقلال آمدم، باید با نشاط فوتبال بازی میکردم. نمی شود الان درباره همه چی حرف زد زیرا همه چیز دست به دست هم می دهد و تاثیر می گذارد. اگر اولتیماتوم 2هفته ای به من بر نمی گشت، الان استعفا نمی دادم. وقتی صدای هواداران را شنیدم، به آنها گفتم در آینده نیز همین آش و همین کاسه است.

من با ضربه زنندگان به استقلال نان و نمک خوردم

به بازیکنانم اعتراضی ندارم و در صورت آنها که نگاه می کنم، وضعیت آنها را می بینم. پرویز مظلومی با دل پر رفت و قلعه نویی نیز همینطور. یکی از بدترین روزهای زندگی من بعد از بازی با پیکان بود. من روز رفتن عبداللهی و پورحیدری را دیدم.

یک چیزی که در این سالها دیدیم این است که به یک نفر کمک می کنیم و یک مسیری را می رویم؛ اما ناگهان او را رها می کنیم. نمی دانم چرا همه چیز بر می گردد. همه یک کلام هستند و شما آدمهای در سایه را پیدا نمی کنید. هیچکس در این مدت اسم نمی آورد و من هم اسم نمی آورم زیرا همه سرمربیان، بازیکن استقلال بودند و اگر مربی خارجی بود، الان اسم می آورد. ما باید همه چیز را در خودمان بریزیم و دلیلش هم شان هوادار است. من با خیلی از لیست ضربه زنندگان به استقلال نان و نمک خوردم. فکر می کنم لیست من برای 50 شب برنامه 90 می تواند محتوا تولید کند. درون تیم من برادرانه است و اطراف تیم من مشکل بود.

میلان از تیم لیورپول 3 گل عقب افتاد و به بازی برگشت. بنیتز روی نیمکت ننشست و تسلیم نشد. تسلیم شدن یعنی فاجعه و من در العین تسلیم نشدم. امید شما را صبح از خانه بیرون می آورد و اگر امید نباشد، نمی شود زندگی کرد. من همیشه امیدوارم به اتفاقات مثبت. سال گذشته سال خیلی خوبی بود و من خیلی لذت بردم.

مربی خارجی دلسوز نیست

اگر برگردیم عقب سعی می کنم مانند روش مربیان خارجی عمل کنم و با باشگاه ها برخورد کنم. دل می سوزانیم و خیلی از کارها را خودمان انجام می دهیم؛ اما مربی خارجی اینگونه نیست. در ارمنستان مربی خارجی وقتی تیم را از هتل بیرون می کنند، به تهران بر می گردد اما من اینکار را نکردم.

یک ابله نوشته منصوریان کل قراردادش را گرفته است

در مورد فضای مجازی، برداشت غلطی رخ داد. شما یک گل قرمز بگذارید و کامنت ها را باز کنید. سه روز بعد یک گل آبی بگذارید. برای گل قرمز 10هزار فحش می آید و برای گل آبی نیز همینطور. من از فضای بی ادب مجازی وقتی گفتم، درست گفتم. مسی مگر فارسی بلد است که به او فحش فارسی می دهیم؟ برای شان تاریخی ما این موضوع زننده است. فضای مجازی و فضای رسانه فضایی است که می شود در آن جریان سازی کرد و منتفع شد. چند بچه بین 13 تا 19 سال بیش از 10 صفحه با 80 هزار هوادار دارند. بچه صبح بیدار می شود و احساس می کند از من خوشش نمی آید و یک مطلب می گذارد. همه نیز خبرنگار هستند و خبر منتشر می شود. یک ابله نوشته است که منصوریان کل قراردادش را از استقلال گرفته است. 15 نفر به من فضای مجازی را اطلاع می دهند. 2 خبرگزاری و سایت، این خبر را منتشر کردند و من به افتخاری گفته ام که 2 روز بعد از بازیکنان، به من پول بدهند. حالا باید به فضای مجازی اعتماد کرد؟ هنوز در اینستاگرام به دنبال این هستند که ببینند صفحه ما هک شده و یا باطل شده است. می دانم فضای مجازی جریان ساز است و بخش اعظم التهاب سکوها به دلیل همین فضای مجازی است. به پسرم گفتم چگونه تو 12 صفحه هواداری داری؟ یک عکس در برج میلاد با پسرم انداختم و 10 دقیقه  بعد در فضای مجازی بود. واقعا می ترسم به جایی بروم و هر جا بروم یک گوشه هستم. 18 ماه است مواظب هستم که هر جایی حرف نزنم. در یکی از مهم ترین جلسات ما، تلفن باز بود و اسرار خانواده به بیرون رفت. نمی شود که من همیشه ماشینی حرف بزنم و گاهی باید سفره دلم را باز کنم. یک فرد 15 ساله از گذشته من چه می داند و یک مطلب می گذارد که من همه پولم را گرفته ام. من 20 درصد از پولم را نگرفتم و پول حق دوست را خودم دادم؛ اما از باشگاه شکایت نمی کنم.

از حالا فقط هوادار استقلالم

از همه تشکر می کنم و باز هم از هواداران فوتبال و استقلال معذرت خواهی می کنم. از افرادی که در دولت هستند و فرهیخته هستند، از شخص وزیر و از همه بابت اتفاقات برنامه 90 عذر خواهی می کنم. ما باید خود را کنترل می کردیم. دست تک تک هواداران را می بوسم و امیدوارم مسیر خوبی داشته باشیم. 2 ساعت پیش سرمربی بودم و حالا یک هوادار هستم و برای استقلال آرزوی موفقیت دارم. هر کسی که سرمربی استقلال شود، در روز معارفه او حاضر می شوم.


12 خرداد 1395، شماره 10 سابق استقلال به آرزویی که فصول چهاردهم و پانزدهم را روی نیمکت نفت تهران با آن رویاپردازی کرده بود، دست یافت و توسط هیات مدیره‌ی وقت به نیمکت آبی‌ها سنجاق شد. سمتی که 475 روز آن را عهده دار بود و در نهایت در 29 شهریور 96 با جملات توام با یاس استعفای خود از آن را اعلام کرد.


علیرضا منصوریان که روزهای تلخ و شیرینی را در فصل گذشته با این تیم پشت سر گذاشته بود، بعد از اینکه در دربی رفت فصل شانزدهم توانست تیمش را از برزخ خارج کند در سمت خود باقی ماند و دربی برگشت و پیروزی حماسی مقابل پرسپولیس سند ادامه همکاری او را ثبت مجدد کرد. با این حال پایان فصل و شکست شش گله مقابل العین امارات می‌توانست پایان کار او تلقی شود اما هیات مدیره از تعطیلات فوتبال سود برد و با زمان دادن مجدد به این مربی تمامی برگه‌های شانس را از او گرفت. لیگ هفدهم با تمام اتفاقات مثبتی که با توجه به موفقیت آنها در نقل و انتقالات همراه بود می‌توانست علیرضا منصوریان را بار دیگر به عنوان مرد محبوب سکوها تبدیل کند اما آنها همچنان تیمی بی کیفیت و غیر جذاب برای هواداران بودند تا شرایط برای باقی ماندن سخت و سخت تر شود و صحبت‌های عجیب در برنامه نود با حضور سیدمهدی رحمتی، رضا افتخاری و ملکی نیز به معنای پایان مردی بود که دیگر کمتر هواداری حاضر بود نام او را از ته قلبش صدا بزند.


علیرضا منصوریان اما به امیر قلعه نویی رسید؛ مردی که جایگاهش را در لیگ پانزدهم نشانه گرفته بود و بنا به آنچه که کم تجربگی عنوان شده بود در برابر پرویز مظلومی در دستیابی به آن ناکام ماند و بار دیگر به نیمکت نفت تهران بازگشت تا در لیگ شانزدهم آن را از مردی که خود را فاتح دربی‌ها می‌دانست دریافت کند.


علیرضا منصوریان – امیر قلعه نویی؛ اینبار در جدال مرگ و زندگی سرمربی استقلال روبروی یکدیگر قرار گرفتند و البته خیلی‌ها با شایعاتی مبنی استعفای او در صورت پیروزی نیز به استقبال این بازی رفته بودند. سرمربی استقلال با خروج نام تمام کاپیتان‌هایش اول شوک را به هواداران زد و دروازه‌بان جوان تیمش را به عنوان کاپیتان این دیدار اعلام کرد.


استقلال اما برخلاف گذشته بازی را در نیمه اول حداقل خوب شروع کرد تا حدود 12 هزار هوادار حاضر در استادیوم آزادی با شک و تردید به حمایت از تیم تحت رهبری او بپردازند. علیرضا منصوریان اینبار روی نیمکت حاضر شد تا وظیفه کوچینگ تیمش را به محمد خرمگاه بسپارد تا هم بازیکنان و هم فوتبالدوستان از شوآف و حرکات عجیب او در محوطه جریمه محروم شوند. اتفاقی که به نظر می‌رسد باعث شد بازیکنانش با تمرکز بیشتری توپ را به جریان در بیاورند و حاصل آن ایجاد چند موقعیت نصفه و نیمه و در نهایت هم گل برتری روی حرکت جالب توجه روزبه چشمی به عنوان مدافع آخر امشب تیمش بود.


نیمه دوم اما متفاوت بود؛ ذوب آهن بازی را خوب شروع کرد و استقلال را در زمین خود محبوس کرد تا چند موقعیت جدی برای به خطر انداختن دروازه سیدحسین حسینی نیز شکل دهد. باز هم ناامید و ترس در بین هواداران استقلال که پیروزی خفیف تیم‌شان را باز هم در خطر می‌دیدند و گلی که نژاد مهدی به ثمر رساند و هرچند آفساید اما به معنای پایان صبر آنها بودند. بار دیگر شعارها علیه شماره 10 سابق شروع شد و به بدترین شکل به حجم آنها اضافه شد تا حتی مسوولان پخش بازی هم مجبور به قطع صدای تماشاگران شوند. ذوب آهن بازی را به تساوی کشاند و از مشکل روحی و فشار سکوها به ضرر استقلال نیز استفاده می‌کرد و حملات خطرناک خود را برای پیروزی نیز ادامه می‌داد تا هواداران ناراضی بابت این تحقیر صبرشان بار دیگر لبریز شود و شعار برای جدایی و تصمیم نهایی سرمربی را سر دهند. دیگر کسی بنر مربوط به روزشمار حضور علیرضا منصوریان روی نیمکت استقلال را به خاطر نمی‌آورد و همگی در انتظار ثانیه‌های پایانی این بازی بودند تا شماره 10 سابق تصمیم خود برای استعفا را اعلام کند.


بازی با تساوی خاتمه یافت؛ باز هم فریاد و فحش و شعار و ... باز هم هواداری که بیهوش شد و هواداری که حضور خود از راهی دور برای حمایت از استقلال را به رخ می‌کشید. تمام اتفاقاتی که پیش از این بارها دیده بودیم؛ چه از سوی هواداران استقلال برای خروج و جدایی امیر قلعه‌نویی، صمد مرفاوی، پرویز مظلومی و ... و چه از سوی هواداران پرسپولیس و با خواسته‌شان مبنی بر جدایی علی دایی، حمید استیلی، درخشان، پروین و ... .

 

سرمربی استقلال با عبور از جلوی تمام خبرنگارانی که در انتظار کلمه‌ای از او برای استعفا یا تصمیم آینده‌اش بودند راهی رختکن شد و بعد از دقایقی مسوولان باشگاه نیز وارد رختکن او شدند. در نهایت بعد از حدود یک ساعت و در شرایطی که شایعات یکی پس از دیگری روی سایت‌ها و فضای مجازی دست به دست می‌شد علیرضا منصوریان راهی محل نشست خبری این دیدار شد. علیرضا منصوریان زمینه ساخت و از روزهای خوبش با استقلال گفت، از بی‌مهری‌هایی که به او شد و ... و در نهایت جمله پایانی را هم گفت: این، آخرین حضورم در استقلال بود!


سفر علی لاریجانی به استان‌ آذربایجان غربی برای بازدید از نقاط مرزی و پوشیدن لباس نظامی توسط وی و برخی همراهانش به یکی از حاشیه‌های جذاب این سفر برای رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی تبدیل شد.

رئیس مجلس شورای اسلامی در بخشی از سفر به استان آذربایجان غربی با همراهی سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مناطق مرزی شمال غرب کشور حضور یافت.

در جریان بازدید از مناطق مرزی، علی لاریجانی و همراهانش لباس مرزبانی و به قولی لباس عملیاتی بر تن کردند که این اقدام در نوع خود جالب بود و این سوال را در ذهن متبادر می‌کرد که دلیل پوشیدن این لباس از سوی رئیس مجلس و همراهانش چیست؟
 
لاریجانی با لباس نظامی به نقطه صفر مرزی رفت +عکس
 
لاریجانی با لباس نظامی به نقطه صفر مرزی رفت +عکس 
علی لاریجانی در این سفر از مرزهای مشترک جمهوری اسلامی ایران با کشورهای ترکیه، ارمنستان و آذربایجان از پاسگاه های مرزی شهیدان و شگفتان و مناطق مرزی تیسه، زرینه، بزتپه، سلیوانا، قلعه زینال تابوتان، منطقه بورآلان، غار سمندران دشت شیبلو و بسیاری دیگر از مناطق مرزی استان های آذربایجان غربی و شرق بازدید کرد.

رئیس مجلس شورای اسلامی در جریان بازدید از این مرزها با بیان این‌که ساماندهی خوبی در زمینه استقرار نیرو در مرزها صورت گرفته است، افزود: اشرار و ضدانقلاب ضربه‌های شدیدی از نیروهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی خورده اند و ارتقای امنیت مرزها یک هشدار به عناصر ضدانقلاب است. نیروهای نظامی در مرزها همیشه باید هوشیار باشند و رصدهای لازم در مرزها انجام شود و نباید از انجام این مهم غفلت کرد.

لاریجانی گفت: در سایه بیداری و آمادگی رزمندگان سپاه و سایر نیروهای نظامی است که دشمنان انقلاب اسلامی جرات جسارت به مرزهای ایران اسلامی را ندارند.

حضور این مسوول ارشد کشورمان - که همواره با لباس فرم؛ کت و شلوار رسمی و معمولا تیره رنگ در مجامع عمومی حاضر می‌شود - آن هم با لباس نظامی در منطقه مرزی، از این جهت مورد توجه است که اتفاقات کردستان عراق و بحث همه پرسی استقلال این منطقه از دولت مرکزی آن مطرح است و حساسیت‌ها درباره مرزها را بالا برده، البته ایران همواره اعلام کرده است که در صیانت از مرزهایش جدیت دارد و با دقت تحولات کشورهای همسایه خود را رصد می‌کند، باید دید سرنوشت همه پرسی استقلال کردستان عراق در روزهای آینده به کجا خواهد رسید. اتفاقی که به نظر می‌رسد بخشی از منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد.

تیم‌ملی والیبال ایران روز گذشته راهی رقابت‌های انتخابی قهرمانی جهان شد تا شانس خود را برای حضور در این مسابقات امتحان کند. بانوان ایرانی تا به حال موفق به حضور در این رقابت‌ها نشده بودند اما این دوره از رقابت‌ها برای ایران تفاوت‌های بسیار زیادی نسبت به سایر ادوار دارد چراکه تغییر و تحولات بزرگی در این تیم ایجاد شده است به طوری که اکثر بازیکنان اصلی تیم کنار گذاشته شده و عده‌ای دیگر که چندان کم سن‌تر از افراد گذشته نیستند جایگزین آنها شدند.


در بین ملی‌پوشانی که در آخرین اردو از ترکیب تیم‌ملی والیبال ایران خط خوردند چهره‌ای دیده می‌شد که نمونه آن کمتر در ورزش ایران به چشم خورده است. مریم یکتایی، دروازه‌بان تیم‌ملی فوتبال ایران که چند ماه پیش هم در رقابت‌های قهرمانی آسیا گلر فیکس تیم‌ملی فوتبال بود، به اردوی تیم‌ملی والیبال دعوت شده بود اما در آخرین تمرینات از حضور در ترکیب اصلی جا ماند.


اینکه چطور می‌شود یک بازیکن توانایی حضور در دو تیم‌ملی را داشته باشد را در گفت‌وگوی مریم یکتایی با "ورزش سه" خواهید خواند:


* 23 ساله تا 33 ساله برای مربی فرقی نداشت


من در اردوی تیم‌ملی والیبال بودم و با اینکه پست اصلی‌ام اسپکر قدرتی است؛ اما به عنوان پاسور دعوت شده بودم در هر حال بازی من مورد سلیقه سرمربی تیم نبود و خانم علیخانی یک بار دیگر به اردوی تیم‌ملی برگشتند و همراه تیم اعزام شدند. روز آخر از من خواستند تا اسپک بزنم و وقتی این تکنیک را انجام دادم مربی ما خیلی از من تعریف می‌کرد که چطور می‌توانم اینطور اسپک بزنم که من توضیح دادم قبل از این پست اصلی من اسپکر بود. با این حال ایشان گفتند که برای من فرقی بین 23 ساله تا 33 ساله وجود ندارد و حرف‌هایی به میان آمد که من را ناامید کرد و ترجیح دادم  از اردو دور باشم.


* به والیبال آمدم چون فوتبال، اردوی ملی نداشت


من در فوتبال بودم اما به والیبال آمدم تا بیشتر در اردوی تیم‌ملی باشم چون که فوتبال اردوهای زیادی در رده ملی برگزار نمی‌کند. خواستم بیشتر در تیم‌ملی باشم و به خاطر همین والیبال را انتخاب کردم. برخی از اینکه من هم می‌توانم در فوتبال باشم هم در والیبال تعجب می‌کردند اما نمی‌خواهم از خودم تعریف کنم ولی شرایط فیزیکی‌ام طوری است که در هر دو توانستم خودم را نشان بدهم.

 


* فکر می‌کردم سطح والیبال از فوتبال بالاتر است؛ اما اینطور نبود


همیشه فکر می‌کردم سطح والیبالی‌ها باید خیلی بالاتر از فوتبال مخصوصا در زمینه تیم‌ملی باشد اما وقتی به اردو آمدم و این دو را با هم مقایسه کردم واقعا چیزهایی دیدم که ترجیح دادم فعلا دست نگه دارم. در حال حاضر تیم‌ملی والیبال تحت کنترل کسانی است که بهانه‌هایی برای کارهایشان می‌آورند که فقط خود را قانع می‌کنند و دلایل منطقی‌ای برای رفتارهایشان دیده نمی‌شود. قانون و ضوابط خاصی وجود ندارد و در مورد تمام تصمیمات گرفته شده جای بحث خیلی زیادی باقی گذاشته‌اند.


* فعلا تمرکزم روی فوتبال است


لیگ والیبال کمتر از یک ماه دیگر باید شروع شود اما مشخص نیست که چند تیم در آن حضور دارد و یا حامیان مالی چه کسانی هستند. بازیکنان تکلیف مشخصی ندارند و این اوضاع برای یک ورزشکار اصلا مناسب نیست. از طرف دیگر فوتبال 12 تیم دارد که وضعیت بهتری دارند اما واقعا بچه‌های فوتبالی نسبت به والیبالی‌ها دیده نمی‌شوند. رسانه‌ها مدت‌هاست تمرکز کرده‌اند روی والیبالیست‌های دختر در حالی که هم از نظر سطح کیفی بازیکنان و هم از نظر سازماندهی مسابقات فوتبال در سطح بالاتری قرار دارد.

 


* از فوتبال خداحافظی نکرده‌ام


گفته می‌شد که من از فوتبال خداحافظی کرده‌ام اما این موضوع برمی‌گردد به مصاحبه‌ای که از من زده شد و برخی برداشت اشتباه کردند. من گفته بودم چرا در این سن باید خداحافظی کنم؟ در حالی که این برداشت شده بود که من گفته‌ام در این سن قصد خداحافظی دارم. در هر صورت من دوست دارم بمانم و تلاشم را هم برای فوتبال و هم برای والیبال به کار بگیرم اما آینده مشخص می‌کند که در کدام ثابت بمانم.


جامعه‌ای گریزان از رنگ شاد؛ این خلاصه استفاده ایرانیان از طیف‌های رنگی است، به‌گونه‌ای که آنها ترجیح می‌دهند در انتخاب وسایل و لباس‌های خود از رنگ‌های رسمی و مورد پذیرش عرف استفاده کنند و به این شکل موجی از افسردگی را برای خود رقم بزنند.

البته عوامل زیادی در این امر دخیل هستند؛ حتی سازمان‌ها و ارگان‌ها نیز به این مساله دامن می‌زنند، چرا که هنوز هم استفاده از برخی رنگ‌ها قدغن است. بنابراین برای داشتن جامعه رنگی باید نظام آموزشی، مدیریت شهری، رسانه‌ها و… دست‌به‌کار شوند و نشاط اجتماعی را افزایش دهند؛ این‌گونه است که زندگی رنگی ایرانیان تضمین خواهد شد.

تا چندسال پیش اگر فردی در خیابان لباس قرمز بر تن داشت، مردم لحظه‌ای به او خیره شده و با نگاهی عاقل اندر سفیه براندازش می‌کردند؛ رنگ زرد قناری را که دیگر هیچ. حتی پوشیدن لباس صورتی در جامعه مردان عملی ناشایست به حساب می‌آمد و کلیشه‌های جنسیتی را زیر سوال می‌برد و بدتر آنکه وقتی زنان و مردان پابه‌سن‌گذاشته رنگ شاد به تن می‌کردند، با کنایه‌هایی چون «از تو سن و سالی گذاشته» روبه‌رو می‌شدند.

این در حالی است که بانوان چادری هم با روسری و کیف‌های رنگی جلب توجه می‌کردند. گرچه اخیرا شرایط تا حدودی بهتر شده است، اما همچنان با وضعیت مطلوب فاصله داریم. هنوز هم برخی‌ به‌دلیل مسائل عرفی از پوشیدن لباس‌‌هایی با رنگ شاد دوری می‌کنند، چرا که انگار رنگ تیره با مردم ما عجین شده است. تازه این مساله به‌مراتب در شهرهای کوچک پررنگ‌تر است؛ حتی اگر جوانان هم در این شهرها لباس رنگ شاد بپوشند، با نگاه‌های متفاوت رو‌به‌رو می‌شوند و شرایط را در پایتخت بهتر ارزیابی می‌کنند، جوانانی که برای تحصیل یا اشتغال به تهران آمده و وقتی پای حرف آنها می‌نشینیم، می‌گویند که اگر در شهرمان فلان رنگ را بپوشیم اصلا پذیرفته‌شده نیست؛ عرف‌های دست‌وپاگیر که بر سلامت روان افراد تاثیر سوء می‌گذارد.

برخی رنگ‌ها ممنوع و برخی جلفند

فرار از تنوع رنگی به پوشیدن لباس محدود نمی‌شود و حتی در چیدمان وسایل منزل هم بیشتر خانواده‌ها به طیف رنگی قهوه‌ای و خاکستری بسنده می‌کنند؛ رنگ‌هایی که فضای خانه را تیره کرده و در روحیه افراد تاثیرگذار است. دیوارها هم اغلب به رنگ‌های رایج که همان کرم و سفید است، رنگ‌آمیزی می‌شوند. از این رو کمتر خانه‌ای وجود دارد که وسایل یا در و دیوارهای آن به رنگ سبز، آبی، نارنجی، زرد و قرمز باشند؛ رنگ‌هایی که سراسر شادی و امید هستند و نشاط را به خانه‌ها می‌آورند. تازه از لباس و وسایل منزل که بگذریم، در خرید خودرو هم توجه‌ها به رنگ سفید و مشکی معطوف است، آن هم با این استدلال که در آینده بهتر به فروش می‌‌رسد، چرا که مردمان ما برخی رنگ‌ها را ممنوع و جلف می‌دانند. تازه ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود.

انگار در جامعه ما جا افتاده که اگر با لباس تیره ظاهر شوی، ضریب امنیتت بالاتر می‌رود، چرا که برخی زنان بر این باورند که لباس رنگ شاد در محل کار سبک شمرده می‌شود؛ باوری که در نگاه اول غلط و شاید برای عده‌ای مشکل‌ساز شده باشد. این در حالی است که اگر فردی قصد داشته باشد پس از سال‌ها ناگهان لباس رنگی بپوشد، به‌اصطلاح برایش حرف در می‌آورند؛ مسائلی که باید به پای درددل مردم بنشینی تا عمق ماجرا را دریابی. با وجود این، نمی‌توان روند تدریجی تسهیل شرایط موجود را نادیده گرفت، چرا که تا چندسال پیش کسی فکر نمی‌کرد که روپوش مدارس به رنگ‌های یاسی و صورتی دربیاید، گرچه هنوز هم روحیه نشاط دانش‌آموزی در سری‌دوزی‌ها نیست و اغلب دانش‌آموزان و اولیای آنها ابراز نارضایتی دارند.

ناسازگاری لباس مدارس با روحیه دانش‌آموزان

همیشه گفته شده پوشیدن لباس فرم یکسان سبب بروز حس وحدت در بین دانش‌آموزان می‌شود، اما آیا تاکنون به نوع رنگ آن توجه شده است؟ «دانش‌آموزان همواره شاداب و پرانرژی هستند، اما لباس فرم مدارس از نظر رنگ، سایز و طراحی با روحیات آنان سازگار نیست.» این حرف‌های ناهید هداوند، طراح و تولید‌کننده پوشاک است که ماه جاری بر زبان آورد. به‌گفته او برای گروه سنی دبستان باید از طرح‌ها و عناصری که بچه‌های شش تا 12سال دوست دارند، روی لباس فرم مدارس استفاده کرد و حتی باید به الگو و دوخت لباس اهمیت داد. او عنوان کرد: لباس فرم در سنین بالاتر و دبیرستان نیز باید ویژگی‌های خاصی داشته باشد، بدین معنا که وقتی دانش‌آموز لباس فرم می‌پوشد، در آن احساس راحتی و لذت کند. این طراح و تولیدکننده لباس خاطرنشان کرد: خیلی مواقع دیده‌ایم که دبیرستانی‌ها می‌گویند این لباس‌ها گشاد و بدفرم است و آن را به «گونی» تشبیه می‌کنند.

او با بیان اینکه طراحی نقش مهمی در لباس فرم مدرسه دارد، بیان کرد: کارخانه نساجی که پارچه مناسب لباس فرم مدارس تولید کند، کم داریم و اگر هم باشد، پول گزافی می‌گیرند و بسیاری از والدین توانایی پرداخت خرید را ندارند. هداوند اظهار کرد: باید رنگ‌های شاد استفاده شود، زیرا روحیات این گروه سنی با رنگ‌های شاد بسیار هماهنگ‌تر است. حال با یک حساب سرانگشتی می‌توان تخمین زد که مدارس تا چه اندازه‌ای رنگ‌های شاد را به دانش‌آموزان تزریق کرده‌اند. بنابراین همچنان با محدودیت در تنوع رنگی دست‌به‌گریبان هستیم و باید برای افزایش نشاط در جامعه بر مبنای روانشناسی رنگ‌ها عمل کنیم؛ مساله‌ای فراموش‌شده که نیاز به بازنگری دارد. بر همین اساس استفاده از رنگ‌های روشن و شاد در جامعه باید به‌کمک سازمان‌ها و نهادهای مختلف رسمی اعلام شود تا به این طریق استفاده از رنگ‌های شاد عمومیت یابد. حتی نمود این مساله در نماهای رنگی در سطح شهر هم بارز است، آن‌چنان که برای داشتن جامعه رنگی باید رنگ‌آمیزی نماهای بیرونی ساختمان‌ها نیز در دستور کار قرار بگیرد، گرچه بر اساس قوانین نظام‌مهندسی، استفاده از رنگ‌های شیمیایی در نمای ساختمانی ممنوع است، به این دلیل که با خود تبعاتی به همراه دارد و از این رو باید به گونه‌ای دیگر تنوع رنگی را در شهر بگنجانیم تا چشمان افراد به داشتن محیط شاد نیز عادت کند.

مسایل فرهنگی، عامل رنگ‌گریزی

یک روانشناس در گفت‌و‌گو با «آرمان» درباره استفاده‌نکردن ایرانیان از تنوع رنگی می‌گوید: ما در تنوع رنگی دچار محدودیت هستیم؛ گرچه این مساله ویژگی شخصیتی محسوب می‌شود، ولی عامل عمده مسائل فرهنگی است، مسائلی که ما با آن رشد پیدا کرده‌ایم. بهروز بیرشک می‌افزاید: در بسیاری از کشورها به هر دلیلی سعی می‌کنند رنگ را وارد زندگی خود کنند، همان‌طور که طبیعت زیباست و از رنگ‌های مختلفی در آن استفاده شده است، آن‌چنان که باور داریم رنگ، تنوع رنگ و استفاده از آن، هم بر خودمان و هم بر محیط تاثیر مثبت می‌گذارد. او اضافه می‌کند: فضا و محیط به‌صورت غیرمستقیم بر خلقیات افراد تاثیر می‌گذارد. بیرشک ادامه می‌دهد: برای اینکه روحیه شادتری داشته و از سلامت روان برخوردار باشیم، باید همیشه سعی کنیم که از رنگ‌های شاد استفاده کنیم. این روانشناس عنوان می‌کند: در حالی که از همان دوران کودکی می‌بینیم که در مدارس تنوع رنگی نداریم و همیشه از رنگ‌های تیره استفاده شده است یا در محیط کار باید بانوان از رنگ‌های تیره استفاده کنند. برای همین است که جامعه شاداب نیست.

بیرشک خاطرنشان می‌کند: مساله‌ای که در این میان حائز اهمیت است، این است که چرا کودکان ما در مهدکودک و دبستان لباس‌های شاد نمی‌پوشند؛ چرا دائما بر رنگ‌های تیره تمرکز می‌کنیم، در حالی که رنگ‌های تیره در روحیه ما تاثیر منفی می‌گذارند. او اظهار می‌کند: بنابراین هرقدر تنوع رنگی بیشتر باشد، روحیه شادتر و بهتر است. بیرشک تاکید می‌کند: یکی از بحث‌های استفاده از رنگ تنوع رنگ است، چرا که تاثیر چشمگیری در روحیه ما دارد. او توضیح می‌دهد: اینکه ایرانیان از تنوع رنگی فراری هستند، به این مساله بر می‌گردد که ما با این ذهنیت بزرگ شده‌ایم و احساس می‌کنیم که هر چه تنوع رنگی محدودتر باشد، مورد تایید واقع می‌شویم و به‌نوعی فکر می‌کنیم باید در جامعه با رنگ تیره ظاهر شویم. این روانشناس اضافه می‌کند: از سوی دیگر، استفاده از تنوع رنگی همان‌طور که اشاره کردم، به خصوصیات شخصیتی افراد برمی‌گردد، چرا که هر یک از ما خلقیات مختلفی داریم و برخی ترجیح می‌دهند از رنگ‌های تیره استفاده کنند. او یادآور می‌شود: شاید بتوان گفت این مساله با اعتمادبه‌نفس افراد ارتباط دارد، چرا که عده‌ای از پوشیدن لباس‌هایی با رنگ شاد پرهیز می‌کنند.


تیم شارلوآ که از 6 بازی گذشته یک تساوی و پنج برد کسب کرده بود از ساعت 22:30 شنبه شب در چارچوب هفته هفتم ژوپیر لیگ بلژیک در ورزشگاه خانگی استاد دو پایس و در حالی که کاوه رضایی را از ابتدا در خط حمله داشت مقابل واسلند بِوِرن قرار گرفت
دوریان دسولیل در دقیقه 65 گل اول بازی را برای شارلوآ به ثمر رساند؛ اما هشت دقیقه بعد نوبت کاوه رضایی بود که به درخشش خود در ژوپیر لیگ بلژیک ادامه دهد و پاس مارکو ایلایماهاریترا را تبدیل به گل کند تا تیم‌اش با نتیجه 2 بر صفر پیش بیافتد و در آستانه بازگشت به صدر جدول قرار بگیرد.


در حالی که بازی با پیروزی شارلوآ در جریان بود واسلند بِوِرن در دقایق 87 و 2+90 توسط ایساد کییِسه و سِک ابراهیم دو بار به گل رسید تا این مسابقه با تساوی 2 بر 2 خاتمه پیدا کند. کاوه رضایی که بعد از زمینه‌سازی گل در دیدار با خنک و زدن دو گل برابر وارِگِم، امشب توانست سومین گلش در ژوپیر لیگ بلژیک را بزند، به طور کامل در ترکیب شارلوآ مقابل واسلند بِوِرن بازی کرد.
این تساوی موجب شد یاران کاوه رضایی 17 امتیازی شوند و با کمتر از یک امتیاز نسبت به کلوب بروژ صدرنشین، در رده دوم جدول ژوپیر لیگ بلژیک قرار بگیرند.



ضمن اینکه باید توجه داشت مهاجم سابق استقلال در حالی موفق شده در پنج بازی ثابت برای شارلوآ بلژیک 3 گل بزند و پایه گذار یک گل شود که تیم فصل گذشته او


یک نوع از رژیم غذایی که بیشتر سیستم های پزشکی موافق آن هستند، گزینه ای ضد التهاب است. برای مقابله با التهاب باید خوردن غذاهایی که موجب این شرایط می شوند را کاهش داده و محدود کنید.

تغذیه ضد التهاب با کنار گذاشتن این مواد غذایی

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "رودال ولنس"، التهاب یک واکنش ایمنی است که به واسطه تشخیص یک تهدید در بدن شکل می گیرد. این شرایط اغلب در قالب درد مفصل و تورم خود را نشان می دهد، اما نشانه های بسیار دیگری مانند مغز مه آلود، افسردگی، و اضطراب نیز می توانند به واسطه التهاب شکل بگیرند.

برخی افراد نسبت به گلوتن حساسیت بیشتری دارند، در شرایطی که دیگران نیازمند پرهیز از قند یا گوشت قرمز هستند. در ادامه با برخی از مقصران اصلی بروز التهاب بیشتر آشنا می شویم.

گلوتن

تغذیه ضد التهاب با کنار گذاشتن این مواد غذایی

گلوتن، پروتئینی موجود در گندم، می تواند یک واکنش ایمنی را شکل دهد، که به سطح روده کوچک آسیب وارد می کند و می تواند موجب شکل گیری مشکلات مختلفی از جمله تداخل با جذب مواد مغذی، نفخ، اسهال، و گاهی اوقات یبوست شود. افراد مبتلا به حساسیت به گلوتن می توانند اضطراب، افسردگی، نوسانات خلقی، مغز مه آلود، سرگیجه، سردردهای میگرنی، تورم یا درد در مفاصل را تجربه کنند.

مخمر

تغذیه ضد التهاب با کنار گذاشتن این مواد غذایی

مخمر در نان ها، نان شیرینی های کروسان، شیرینی ها، آبجو، و دیگر غذاهای تخمیر شده یافت می شود. افراد مبتلا به حساسیت به مخمر می توانند نفخ شکمی، یبوست، اسهال، اضطراب، افسردگی، کهیر، سوریازیس، ناباروری، مشکلات قاعدگی، مشکلات تنفسی، و افزایش وزن را تجربه کنند.

کربوهیدارت های پالایش شده

تغذیه ضد التهاب با کنار گذاشتن این مواد غذایی

آرد سفید، برنج سفید، غلات صبحانه پردازش شده، چیپس ها، کراکرها، سیب زمینی سرخ شده، و بسیاری موارد دیگر در فهرست کربوهیدارت های پالایش شده قرار می گیرند که می توانند در بروز التهاب نقش داشته باشند.

لاکتوز

تغذیه ضد التهاب با کنار گذاشتن این مواد غذایی

لاکتوز قند موجود در شیر و دیگر محصولات لبنی است. عدم تحمل لاکتوز در افرادی رخ می دهد که به میزان کافی آنزیم لاکتاز - برای تجزیه لاکتوز نیاز است - ترشح نمی کنند. عدم تحمل لاکتوز می تواند موجب معده درد، گاز و نفخ، حالت تهوع، و اسهال شود. حقیقتی جالب توجه: ماست یونانی ساده 99 درصد بدون لاکتوز است، از این رو افراد بسیاری که مبتلا به عدم تحمل لاکتوز هستند همچنان می توانند از این محصول استفاده کنند.

شیر

تغذیه ضد التهاب با کنار گذاشتن این مواد غذایی

اگر حتی به عدم تحمل لاکتوز مبتلا نباشید، برخی افراد دارای حساسیت به شیر و محصولات لبنی هستند، که می تواند موجب واکنشی آلرژیک شود. این واکنش می تواند موجب شکل گیری علائم مختلفی از راش های پوستی، کهیر، خارش، و تورم تا موارد شدیدتر مانند خس خس سینه و دشواری در تنفس شود.

گوشت

تغذیه ضد التهاب با کنار گذاشتن این مواد غذایی

افرادی که دارای معده ای حساس هستند می توانند در گوارش گوشت قرمز و با احتمال کمتر، گوشت ماکیان دچار مشکل شوند. این شرایط به ویژه در نتیجه مصرف گوشت حیواناتی که به صورت تجاری پرورش داده شده و آنتی بیوتیک فراوان دریافت کرده اند، صادق است. بر همین اساس است که مصرف گوشت تهیه شده از منابع پرورش داده شده توسط انسان و تغذیه شده با علف و عاری از آنتی بیوتیک توصیه می شود. سموم باکتریایی در گوشت قرمز بیشتر مواقع موجب ایجاد اندوتوکسین ها در خون می شوند.

قند

تغذیه ضد التهاب با کنار گذاشتن این مواد غذایی

قندهای فرآوری شده کالری هایی خالی هستند و از تمامی جهات بد محسوب می شوند. آنها موجب افزایش ناگهانی قند خون می شوند و تهی از مواد مغذی ارزشمند هستند. جدا از این که زمینه ساز افزایش وزن می شوند، قندهای فرآوری شده ترشح پیامرسان های التهابی که به نام سیتوکین ها شناخته می شوند را تحریک می کنند. سیتوکین ها گلبول های سفید خون را سرکوب می کنند، از این رو فرد را هرچه بیشتر مستعد ابتلا به بیماری می سازند. التهاب ناشی از قند با ابتلا به برخی انواع سرطان نیز پیوند خورده است.

الکل

تغذیه ضد التهاب با کنار گذاشتن این مواد غذایی

نوشیدنی های الکلی موجب التهاب در کبد، روده، مفاصل، بافت ها، و رگ های خونی می شوند. الکل با ابتلا به بیماری قلبی، سکته مغزی، سرطان، و مشکلات گوارشی دیگر نیز پیوند خورده است.

چربی های اشباع و ترانس

تغذیه ضد التهاب با کنار گذاشتن این مواد غذایی

این چربی ها می توانند التهاب بافت چربی در بدن را موجب شوند، که یک نشانگر بیماری قلبی محسوب می شود و با درد آرتریت نیز پیوند خورده است. چربی های ترانس نیز زمینه ساز شکل گیری التهاب می شوند. آنها اغلب در فست فودها، محصولات سرخ کردنی، و میان وعده های فرآوری شده وجود دارند.

شیرین کننده های مصنوعی

تغذیه ضد التهاب با کنار گذاشتن این مواد غذایی

آسپارتام، که در نوشابه های گازدار رژیمی یافت می شود، یک نوروتوکسین است، که موجب التهاب در مغز می شود. شیرین کننده مصنوعی اسپلندا نیز می تواند موجب افزایش ناگهانی قند خون و ترشح انسولین شود، که شرایط خوبی برای افرادی که در معرض خطر دیابت قرار دارند، نیست.

غذاهای فرآوری شده

تغذیه ضد التهاب با کنار گذاشتن این مواد غذایی

بیشتری غذاهای بسته بندی شده دارای مواد نگهدارنده، رنگ ها، و طعم دهنده های مصنوعی هستند تا هرچه بیشتر به عمر نگهداری آنها روی قفسه فروشگاه ها افزوده شود. تمامی این مواد می توانند زمینه ساز شکل گیری التهاب در بدن شوند.


دستگیری یکی از عناصر داعش

در شهرک اندیشه

سازماندهی 300 تروریست برای عملیات انتحاری در ایام محرم

فرمانده سپاه شهرستان شهریار گفت: با هوشمندی سربازان گمنام امام ‌زمان(عج) یکی از عناصر شاخه اجناد الشام داعش که درصدد سازماندهی 300 تروریست و عملیات انتحاری در ایام محرم بود، در منطقه اندیشه (شهرستان ‌شهریار) دستگیر شد. سرهنگ امین یامینی در حاشیه نشست خبری هفته دفاع ‌مقدس که در مجموعه سپاه ناحیه ‌شهریار و با حضور جمعی از خبرنگاران فعال در غرب استان تهران برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا و ضرورت تبیین و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، از دستگیری یکی از عناصر شاخه اجناد الشام داعش در منطقه اندیشه خبر داد. وی در تشریح جزئیات این دستگیری عنوان کرد: فرد مذکور در مسیر ارتباطی که وارد ایران شده بود، شب را در دولت‌آباد شهر ری اسکان می‌یابد. سرهنگ یامینی گفت: در ادامه با هوشمندی سربازان گمنام امام‌ زمان(عج) با تلفن‌همراه ایشان ارتباط برقرار می‌شود و ماموران خدوم امنیتی و اطلاعاتی در قالب و پوشش نیروهای مرتبط با داعش، به هماهنگی قرار ملاقاتی با وی در منطقه اندیشه شهرستان شهریار مبادرت می‌ورزند. سپس با اتخاذ تدابیر هوشمندانه و مقتضی، تمهیدات لازم در محل ملاقات اندیشیده و بعد از حضور وی، دستگیری و بازداشت وی عملیاتی می‌شود. وی افزود: این عضو شاخه اجناد الشام داعش، تاکنون اعترافات قابل ‌توجهی داشته و درصدد بوده 300 تروریست را جهت انجام عملیات انتحاری در ایام سوگواری محرم سازماندهی کند. سرهنگ ‌یامینی در ادامه با اشاره به تجهیز این داعشی به تلفن‌ماهواره‌ای عنوان کرد: اطلاعات بسیار مهمی از گوشی وی استخراج شده و در حال حاضر نیز سربازان گمنام سازمان اطلاعات سپاه در حال بازجویی از این عنصرتکفیری هستند. فرمانده سپاه ناحیه ‌شهریار گفت: دستگاه امنیتی و اطلاعاتی نظام مقدس جمهوری ‌اسلامی ایران، اشراف دقیقی به تحرکات این جریان‌ها و گروهک‌های تروریستی دارند و از بدو ورود به خاک ایران تمامی اقدامات و تحرکات آنها را رصد و کنترل می‌کنند و دربرخی مواقع به صلاحدید دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی، عملیات دستگیری با تاخیر انجام می‌شود تا فرایند شناسایی سرشاخه‌ها و مرتبطان با این افراد و گروه‌ها تکمیل شود. وی درخاتمه یادآور شد: تردیدی در حمایت جهان استکبار از گروه‌ها و جریان‌های‌ تروریستی ‌همچون داعش وجود ندارد و اساسا هدف اصلی از شکل‌گیری چنین تشکیلاتی ایجاد هزینه و تحمیل خسارت و سلب امنیت ایران ‌اسلامی بوده که به‌رغم سرمایه‌گذاری سنگین جریان استکبار و رژیم منحوس صهیونیستی، با اتکای به فرهنگ شهادت و الگوبرداری رزمندگان سوری و عراقی از مقاومت 8ساله ایران در دفاع‌ مقدس و همچنین کلام نافذ مرجعیت شیعه در بسیج ‌مردمی و رهبری‌ حکیمانه مقام ‌معظم ‌رهبری و دلاورمردی‌های مدافعان حرم، داعش در آستانه فروپاشی قرار دارد.


سپاهان، ذوب آهن، استقلال و پرسپولیس تیم هایی هستند که به 4 تیم برتر آسیا راه یافته اند و در این بین، اصفهانی ها تا فینال هم پیش رفته اما در این مرحله ناکام مانده اند. حال نگاهی داریم به نحوه صعود ایرانی ها تا مرحله نیمه نهایی:

 

سپاهان- 2007
سپاهانی ها با لوکا بوناچیچ و پس از قهرمانی در جام حذفی، به لیگ قهرمانان آمده بودند تا نماینده ای شایسته برای ایران باشند؛ اما با تیم یکدست و پرانگیزه شان شگفتی ساز رقابت ها شدند. آن ها در مرحله گروهی با 13 امتیاز بالاتر از الشباب عربستان، العین امارات و الاتحاد سوریه قرار گرفتند و به مرحله حذفی راه یافتند. در آن زمان باتوجه به برگزاری رقابت ها با 28 تیم، امکان برگزاری مرحله یک هشتم نهایی وجود نداشت و تنها 8 تیم به مرحله حذفی می رفتند.

طلایی پوشان در این مرحله کاوازاکی ژاپن را در ضربات پنالتی مغلوب کردند و به نیمه نهایی رسیدند. در نیمه نهایی الوحده امارات را 3-1 بردند؛ اما در فینال حریف تیم قدرتمند اوراواردز ژاپن نشدند و در جایگاه دوم قرار گرفتند.

 

ذوب آهن- 2010
دیگر تیم اصفهانی پس از نایب قهرمانی در لیگ برتر با ابراهیم زاده راهی رقابت های آسیایی شد و در همان مرحله گروهی با اقتدار، بالاتر از بنیادکار، الاتحاد و الوحده در جایگاه نخست قرار گرفت و به جمع 16 تیم برتر این رقابت ها رسید. در مرحله یک هشتم نهایی ذوبی ها به مس کرمان خوردند و در فولاد شهر به راحتی این تیم را از پیش رو برداشتند. پس از آن در مرحله یک چهارم نهایی حریفشان را در مجموع 2-3 شکست دادند و به نیمه نهایی رسیدند. نماینده سبزپوش کشورمان در نیمه نهایی الهلال را مغلوب کرد و اما در فینال با نتیجه 3-1 به پوهانگ استیلرز کره جنوبی باخت و مثل سپاهان، نایب قهرمان لیگ قهرمانان آسیا شد.

 

استقلال- 2013
سه سال بعد استقلال با تیم پرستاره امیر قلعه نوئی در آسیا شرکت کرد و به نتایج قابل توجهی نیز رسید. در آن تیم استقلال ستارگانی چون مهدی رحمتی، آندرانیک تیموریان، جواد نکونام، خسرو حیدری، فرهاد مجیدی و... حضور داشتند که بازخوانی نامشان هم برای استقلالی ها خاطره انگیز است.

آبی ها در مرحله گروهی بالاتر از الهلال عربستان و العین امارات و الریان قطر قرار گرفته و راهی مرحله یک هشتم نهایی شدند. در آن مرحله الشباب امارات را مغلوب کردند و سپس 3-1 بوریرام تایلند را از پیش رو برداشتند و به نیمه نهایی رسیدند. در نیمه نهایی حریف رقیب کره ای نشدند و پس از تساوی 2-2 در آزادی و شکست 2-0 در سئول، از دور رقابت ها کنار رفتند.

 

پرسپولیس- 2017
شاگردان برانکو ایوانکوویچ، پس از یک نایب قهرمانی و فصل بعد از آن قهرمانی در لیگ برتر گام به مسابقات آسیایی گذاشتند و در مرحله اول به همراه الهلال بالاتر از الریان قطر و الوحده امارات قرار گرفتند. پرسپولیس در مرحله یک هشتم نهایی به مصاف لخویا رفت و پس از تساوی بدون گل در ورزشگاه خالی آزادی، این تیم را با یک گل در دوحه شکست داد و در مرحله یک چهارم نهایی، به قرعه سخت الاهلی برخورد. مصاف قرمزها و نایب قهرمان لیگ عربستان در مجموع دو بازی 5-3 به نفع نماینده ایران شد تا پرسپولیس چهارمین تیم ایرانی و چهارمین حضور تیم های ایرانی در مرحله نیمه نهایی را رقم بزند. حالا آن ها دو بازی در زمین بی طرف مقابل الاهلی خواهند داشت و در صورت پیروزی به مصاف برنده دیدار نمایندگان چین و ژاپن خواهند رفت.