سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

آنها این فصل، تیمی را میبینند که با وجود ستارههای بزرگ، توانایی رسیدن به افتخارات بسیاری را دارد و حتی میتواند در آسیا بدرخشد؛ اما این پایان ماجرا نیست.
درست در روزهایی که استقلالیها خود را آماده قهرمانی نیم فصل کرده بودند، خبر رسید که فرهاد قرار است از استقلال جدا شود. این خبر بخش قابل توجهی از استقلالیها را نگران کرد. البته بدون تردید این خبر باید برای پرسپولیسیها خبر خوشحالکنندهای باشد چون مجیدی در انسجام تیمی این فصل، نقشی غیر قابل انکار داشته و نمیتوان منکر نقش او در این تیم شد.
اول قصه
ماجرا از همان اول فصل شروع شد. وقتی فرهاد مجیدی بعد از چند جلسه تمرین بدنسازی، راهی امارات شد. همان موقع بسیاری گفتند اختلافاتی در درون تیم ایجاد شده؛ اما بعدها فرهاد گفت برای کارهای شخصی به امارات رفته بود. برای کارهای شرکتش و البته برای دخترش. هیچ کس نمیتواند بداند فرهاد مجیدی و دخترش تا چه اندازه به هم وابستهاند. او بعد از چند روز حضور در امارات، به تمرینات برگشت تا با حضور فرهاد و ملیپوشان، تمرینات کاملا جدی شود. البته همه متوجه شدند که دل فرهاد پیش دخترش مانده و او نگران بهانههایی است که دختر فرهاد برای پدر میگیرد.
مظلومی نگران است
در فصلی که مظلومی قهرمانی نیم فصل را به دست آورده، همه چیز به فرهاد مجیدی بستگی دارد. این فصل نه اصفهانیها قدرت چند سال اخیر را دارند و نه پرسپولیس، تیم قدرتمندی است. بهترین فرصت برای استقلال به دست آمده تا با این تیم پرستاره قهرمان شود و حالا این بحث دارد همه رویاهای مظلومی را خراب میکند. شاید صحبتهایی که مظلومی درباره جدایی مجیدی کرد به دلیل نگرانی بسیار بالای او بود.
قضیه قرار نبود رسانهای شود
فرهاد مجیدی بعد از بازی با صنعت نفت آبادان ماجرای سفر به امارات را به فتحالله زاده گفت. او گفت که دخترش در طول فصل که فرهاد در ایران مشغول بازی است، در دبی برای پدر بهانه میگیرد و کم کم دارد کار برای هر دو نفر سخت میشود. البته در پایان این مذاکرات، دو طرف قرار گذاشتند که موضوع رسانهای نشود.
صحبتهای مظلومی در رسانهها نشان از آن دارد که سرمربی استقلال از اینکه کاپیتان تیمش در چنین فصل حساسی قصد جدایی دارد، به شدت نگران شده. او قبل و بعد از بازی با نفت تهران به رسانهها گفت که فرهاد می‌‌خواهد برود. برخی معتقدند که مظلومی این بحثها را به رسانهها کشاند تا فرهاد در منگنه فشار رسانهها و هواداران از تصمیمش منصرف شود. البته او تا حدودی هم موفق شد.
هواداران در خانه فرهاد
بعد از بازی استقلال و نفت تهران، هواداران به در خانه مجیدی رفتند تا با تجمع مقابل خانه کاپیتان استقلال، او را از تصمیمش منصرف کنند. یکی از هواداران میگفت ما فقط آمدهایم تا فرهاد را احساسی کنیم.
به نظر میرسد آنها توانستهاند به هدفشان برسند. چون فرهاد مجیدی بامداد دیروز با دنیایی از تردید راهی فرودگاه امام (ره) شد. او که قرار بود در سکوت خبری به دبی برود، در میان نگاههای هواداران که هزاران پیام برای او داشت، به فرودگاه رفت. با حالتی که اصلا یقین در آن نبود و همین برای هواداران نویددهنده به نظر میرسید.
پیشنهاد اماراتیها
مجیدی به دنبال پیشنهاد مالی مناسبی که باشگاههای الوصل و الوحده امارات به او داده بودند، تا حدودی بر سر دو راهی قرار گرفته بود؛ اما موضوع مالی برای فرهاد در اولویت چندم بود. او قبل از هر چیز به دنبال این بود که در کنار دخترش باشد. اماراتیها او را همین زمان میخواهند و این یعنی اگر کاپیتان 36 ساله استقلال تا انتهای فصل صبر کند، شاید دیگر چنین پییشنهاد اغواکنندهای مطرح نشود.
داستان یک مشورت کلیدی
فرهاد قبل از آنکه راهی امارات شود، از یکی از اسطورههای فوتبال ایران نظر خواست تا بداند چه باید بکند. پاسخ این بازیکن اسبق و مربی مطرح این روزهای فوتبال ایران کاملا غیر قابل پیس بینی بود: «من جای تو بودم از ایران نمیرفتم».
فرهاد البته به او گفت که جدایی در اوج، خاطرات او را همیشه در ذهن هواداران زنده نگه میدارد. مشکلی که بسیاری از فوتبالیستهای ما دارند و دوست دارند تا زمان عصا به دست شدن فوتبال بازی کنند.
دلگیری از اطرافیان
اگرچه این طرو عنوان شده که فرهاد مجیدی برای حضور در کنار دخترش به دبی رفته؛ اما خبرهای در گوشی چیزهای دیگری میگوید.
کاپیتان استقلال از حرفهایی که برخی اطرافیان باشگاه میگویند به شدت دلگیر است. اینکه جایی عنوان شده بود که «فرهاد برای آشتیانی بهتر میدوید و بهتر گل میزد». این حرف حتی در زمان پرواز فرهاد به دبی هم روی دل کاپیتان مانده بود.
او برمیگردد؟
مجیدی قرار بود در سکوت کامل خبری راهی امارات شود؛ اما نشد و همین وضعیت، شاید به طور کلی، تصمیم او را عوض کند. او در ورزشگاه آزادی، مقابل در خانهاش و حتی در فرودگاه، هوادارانی را دیده بود که با اشک از او خواسته بودند در تصمیم خود تجدید نظر کند. او هنگام رفتن از هوادارانی میگفت که به استقلال این فصل دل بستهاند و نمیشود از آنها دل کند. حرفهای او در زمان رفتن، کاملا نشان میدهد که او بر سر دو راهی مانده. میان دو عشق بزرگ: استقلال و دخترش. حداقل تا 15 روز او در امارات است و در همین مدت مشخص خواهد شد که او از میان این دو عشق، کدام را انتخاب خواهد کرد. او ابتدای فصل هم قرار نبود که بیاید و باز، استقلال را انتخاب کرد و این بار هم بخت استقلال برای پیروزی در این دوئل، بسیار زیاد است. هواداران استقلال امیدوارند باز هم عشق آنها، کاپیتان را به ایران بیاورد تا یک نیم فصل دیگر هم برای آنها بازی کند

 


اینجا دیگر شهرت و محبوبیت مطرح نیست؛ نام‌ها و لقب‌ها فراموش می‌شوند و برای حداقل چند روز هم که شده دیگر از هیاهوی همیشگی خبری نیست.
حاشیه‌ها به حداقل ممکن می‌رسد. این روزها، مجالی است برای صاف شدن، رها شدن و... . این حرف دل بیشتر آنهاست؛ آنهایی که هر کدام برای خودشان کلی معروف هستند؛ از بهترین گلزن جهان گرفته تا بهترین تکواندوکار دنیا و محبوب‌ترین مربی سرخابی ها و.... این روزها هر کدام برای خودشان، جا و مکان مشخصی دارند.
علی دایی با اردبیلی‌ها در میدان ارگ است،علی پروین در هیئتی در طرشت و فرهاد کاظمی در جوادیه، هیئت عزاداری بزرگی را اداره می‌کند. حسین رضازاده به اردبیل می‌رود تا تاسوعا و عاشورا را در روستای آبا و اجدادی‌اش باشد.


مجلس عزاداری پروین در شمال تهران
علی پروین از خودش هیئت عزاداری ندارد؛ یعنی او مؤسس یا بانی هیئتی نیست. با وجود این پروین در این ایام خرج زیادی می‌دهد. او در عزای حسینی، هر شب لواسان را به سمت طرشت طی می‌کند تا بتواند در هیئت محبان مهدی(عج) حاضر شود.
هیئت محبان مهدی(عج) زیرنظر مهدی عرب ـ یکی از دوستان نزدیک پروین ـ اداره می‌شود. ایده تاسیس این هیئت زمانی به ذهن او رسید و هنگامی‌که با استقبال پروین روبه‌رو شد، دست روی دست نگذاشت. حالا پروین با حضور در این هیئت جمع زیادی از طرفداران‌اش را هم به طرشت می‌کشد.
هواداران و البته در مواقعی بعضی بازیکنان نزدیک به وی در هیئت شهدای طرشت عزاداری می‌کنند؛ بازیکنانی مثل علی انصاریان و بهروز رهبری‌فرد و البته قدیمی‌های فوتبال ایران. تا همین چند سال پیش حمید شیرزادگان هم در هیئت عزاداری محبان مهدی(عج) شرکت می‌کرد؛ اما دیگر او در بین آنها دیده نمی‌شود.

حسین کلانی و همایون بهزادی از دیگر قدیمی‌های پرسپولیس هستند که در هیئت محبان مهدی(عج) حضور پیدا می‌کنند. یکی از برنامه‌های این هیئت، دعوت از هیئت‌های دیگر تهران است؛ به این ترتیب که دسته‌ها در هیئت محبان مهدی(عج) حضور می‌یابند و مراسم سینه‌زنی شروع می‌شود. بعد از این مراسم، با کمک‌ مالی پروین شام می‌دهند. هیئت محبان مهدی(عج) البته 4، 3 روز قبل از شروع ماه محرم تشکیل می‌شود و تا روز بعد از عاشورا ادامه دارد.

پروین فقط در یک حالت به این هیئت نمی‌رود و آن زمانی است که در خانه‌اش خرج می‌‌دهد. سرمربی سابق پرسپولیس وقتی به لواسان نقل مکان کرد، در زیرزمین خانه‌اش حسینیه‌ای ساخت؛ به همین دلیل، گاهی هیات محبان مهدی(عج) به حسینیه لواسان می‌رود و پروین در آنجا خرج می‌دهد.

شخص پروین به مداحی‌های این روزها علاقه زیادی دارد و مداحی‌های حاج منصور ارضی را می‌پسندد؛ همین‌طور مداحی‌های علی انسانی. در حسینیه پروین همه نوارهای‌ این دو مداح موجود است و از بلندگوهای حسینیه پخش می‌شود. گفته می‌شود پروین در ماه محرم بیشتر از ماه رمضان نذر و نیاز می‌کند؛ کسی که بسیاری از نذر‌هایش را به خواسته مادرش و وصیت او انجام می‌دهد.

غلامحسین پیروانی؛ نوحه‌ در تمرین

این احتمال هست که وقتی بازیکنان در زمین و در حال تمرین هستند، غلامحسین پیروانی در کنار زمین زیر لب نوحه بخواند و یا در اردوی تیم یا در رختکن برای بازیکنان مداحی کند.
علاقه پیروانی به مداحی به سال‌ها پیش برمی‌گردد؛ به زمانی که خیلی کوچک بود. وی در یک خانواده مذهبی به دنیا آمده است و همین موضوع باعث شده که پیروانی هم از همان دوران با عزاداری در ایام ماه محرم آشنا شود.
خودش می‌گوید: « قبل از انقلاب نیز پدرم در ایام محرم و صفر و فاطمیه هیئت می‌گرفت؛ برای همین، من هم راه پدرم را ادامه دادم.» حالا وی مداح هیات امام حسن مجتبی(ع) است. علی ـ پسر پیروانی ـ معتقد است که صدای پدرش خوب است و مناسب نوحه‌خوانی در ایام عزای حسینی.
سرمربی مستعفی صنعت نفت آبادان اما چنین عقیده‌ای ندارد. پیروانی می‌گوید: «نه زیاد خوب است و نه زیاد بد. از بچگی به ائمه عشق و علاقه داریم و پدرم وصیت کرده که این راه را ادامه دهیم».
وی البته همه‌کاره هیئت امام حسن مجتبی(ع) هم به حساب می‌آید؛ یعنی جدا از اینکه در ماه محرم برای این هیئت مداحی می‌کند، یکی از بانیان آن هم هست.علی پیروانی در این‌باره می‌گوید: «پدرم خیلی مذهبی است و همیشه برای حضور در این‌جور مراسم بی‌تابی می‌کند. ارادت خاصی هم نسبت به ائمه  و امام حسین(ع) دارد.»
هیئت امام حسن مجتبی(ع) خیلی سال‌ پیش در شیراز تاسیس شد و شاغلام هم یکی از مؤسسان آن محسوب می‌شود.
پیروانی می‌گوید دلش برای هیئت امام حسن مجتبی(ع) تنگ می‌شود و نمی‌تواند از شیراز دل بکند؛ از هیئتی که در این ایام برنامه‌های زیادی دارد و معمولا دسته‌های بسیاری را در سطح این شهر بر پا می‌کند. شاه‌چراغ یکی از مکان‌هایی است که دسته زنجیرزنی هیئت امام حسن مجتبی(ع) در آنجا حضور پیدا می‌کند و البته جمعیت زیادی به تماشای این دسته می‌نشینند. نکته قابل توجه اینجاست که اغلب بازیکنان مقاومت سپاسی شیراز هم به تبعیت از مربی سابق تیمشان در مراسم‌های زنجیرزنی و سینه‌زنی این هیئت شرکت می‌کنند.
غلامحسین پیروانی می‌گوید: «این روزها حس عجیبی دارد؛ به‌خصوص 10 روز اول ماه محرم. امیدواریم در این روزها ائمه هم از ما راضی باشند». یکی از عادت‌های پیروانی در مراسم عزاداری امام حسین(ع) این است که از دعا دست برنمی‌دارد و سعی می‌کند برای همه دعا کند. خیلی‌ها بر این باورند که اعتقاد و تعصب غلامحسین پیروانی به ائمه اطهار و به‌خصوص امام حسین(ع) روی بازیکنان‌اش هم همیشه تاثیر مثبت گذاشته است.
امیر قلعه‌نویی؛ ما بچه پایین شهریم
اگر امیر قلعه‌نویی در تهران باشد، هر 10 شب ایام سوگواری امام حسین(ع) را در محله نازی‌آباد می‌گذراند؛ در هیئت سیدالشهدا در میدان انصاری که سال‌ها پیش توسط او و چند تن از دوستان‌اش تاسیس شد.
در واقع سرمربی سابق تیم ملی در جام ملت‌های آسیا2007  ، یکی از بنیانگذاران این هیئت است؛ البته تاسیس هیئت سید‌الشهدا به سال‌ها پیش بازمی‌گردد؛ به زمانی که قلعه‌نویی جوان بود و هنوز در نازی‌آباد زندگی می‌کرد؛ «با چند تا از دوستان‌ام توی محله پایین (نازی‌آباد) به این نتیجه رسیدیم که بهتر است یک هیئت برای عزاداری امام حسین(ع) برپا کنیم. حالا نمی‌خواهم بگویم که من پیشنهاد اولیه را دادم اما به هر حال، هم یکی از بانیان هیئت سیدالشهدا بودم».


هیئت سیدالشهدا حالا یکی از قدیمی‌ترین هیئت‌های منطقه نازی‌آباد به حساب می‌آید و امیر قلعه‌نویی با اینکه سال‌هاست به شمال‌شهر نقل مکان کرده، اما هنوز هم در دهه سوگواری اهل‌بیت امام حسین(ع) در هیئت سیدالشهدا این ایام را می‌گذراند.
قلعه‌نویی در این باره می‌گوید: «همیشه سعی می‌کنم که بتوانم در محله پایین‌مان باشم چون نسبت به هیئت سیدالشهدا تعصب دارم و دوست دارم همچنان پابرجا بماند. با همه اینها، سعی می‌کنم طوری برنامه‌ریزی کنم که حداقل روزهای اصلی را در محله پایین باشم».
به گفته نزدیکان قلعه‌نویی، این مربی با کمک‌های مالی‌اش این هیئت را حمایت می‌کند؛ گرچه خودش تمایل چندانی ندارد که در این باره صحبت کند اما به گفته نزدیکان‌اش او علاقه زیادی به عزاداری امام حسین(ع) دارد.
قلعه‌نویی چند سال پیش که به عنوان سرمربی استقلال به این باشگاه رفت، همزمان خانه‌اش را هم عوض کرد. در آن زمان وی دنبال خانه‌ای در جردن بود که زیرزمین بزرگی داشته باشد. سرمربی سابق تیم ملی قرار بود زیرزمین خانه‌اش را به حسینیه تبدیل کند تا در عزای حسینی از آنجا هم برای برگزاری برخی مراسم‌ها استفاده کند. این اتفاق افتاد و البته این مربی که 3 سال بعد با استقلال به قهرمانی لیگ دست یافت، به منطقه پاسداران نقل مکان کرد.
قلعه‌نویی می‌گوید: «البته من دهه اول ماه محرم معمولاً در محله پایین هستم اما بعضی مراسم‌ را در حسینیه برگزار می‌کنم. مثلاً ما در اربعین حسینی برنامه داریم و اتفاقاً جمعیت زیادی هم در این مراسم شرکت می‌کنند».
علی دایی؛ اردبیلی‌‌ها در گلوبندک
چهارراه گلوبندک جایی است که اغلب اردبیلی‌های تهران آنجا جمع می‌شوند تا دهه اول ماه محرم در عزای امام حسین(ع) شرکت کنند.علی دایی (‌اسطوره فوتبال ایران) یکی از همین اردبیلی‌هاست. وی سال‌هاست که در این هیئت، عزاداری می‌کند؛ هیات اردبیلی‌ها در گلوبندک و درست روبه‌روی حسینیه کربلایی‌ها.
در حال حاضر این هیئت دو صحن دارد و 1000 نفر جمعیت را دربرمی‌گیرد؛ البته به نظر می‌رسد در سال‌های آینده مؤسسان هیئت اردبیلی‌ها گنجایش آن را بالا ببرند.
سرمربی راه آهن هر سال شب هشتم ماه محرم در این هیئت خرج می‌دهد. دایی در مصاحبه‌های قبلی‌اش در مورد حضورش در عزاداری امام حسین(ع) گفته است: «ما از بچگی با ائمه بزرگ شدیم و همه چیزمان اینها هستند. نمی‌خواهم شعار بدهم. من در خانواده‌ای بزرگ شده‌ام که بابام عاشق بود و ما همیشه در اردبیل روزهای عاشورا خرجی می‌دادیم».
او تا چند سال پیش ـ که هنوز یکی از بازیکنان تیم ملی بود ـ سعی می‌کرد ملی‌پوشان را به هیئت اردبیلی‌ها دعوت کند؛ مثل بازیکنانی چون مهدی امیرآبادی. این هیات البته عزاداری خاص خودش را دارد؛. به این ترتیب که هیئت اردبیلی‌ها علامت، طبل و زنجیر ندارد. آنها به صورت دسته از هیئت بیرون نمی‌روند.
مراسم عزاداری این هیئت به سینه‌زنی در حسینیه خلاصه می‌شود. علی دایی البته یک روز بعد از حضور در هیئت اردبیلی‌های مقیم تهران به اردبیل سفر می‌کند تا در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی در زادگاه‌اش باشد.
دایی علاقه عجیبی به عزاداری‌های ماه محرم در زادگاه‌اش دارد، به طوری که هر سال، در روزهای نهم و دهم محرم به اردبیل می‌رود.

رضازاده پرچمدار هیات اباالفضلی ها

حسین رضا زاده در روزهای عزای امام حسین (ع) در اردبیل بسر می برد.او در هیات اباالفضلی های اردبیل شرکت می کند و یکی از اعضای ثابت این هیات قدیمی اردبیل است


دادکان در بازار دنباله‌رو پدر

محم دادکان هر سال در ایام عزای حسینی در هیات محبان زهرا که در بازار تهران برگزار می شود میزبان عزاداران و ورزشکاران است.این هیات که بنیانگذارش مرحوم مصطفی دادکان بوده سالهاست که با مدیریت رییس اسبق فدراسیون فوتبال اداره می شود و اتفاقا یکی از شلوغ ترین هیات های پایتخت به شمار می آید.
مایلی‌کهن در محله قدیمی

محمد مایلی کهن سرمربی تیم فوتبال سایپا در هشت شب دهه نخست محرم در به محله جوادیه می رود و در هیات نادر فریاد شیران حضور می یابد.او در  تاسوعا و عاشورا نیز به بازار تهران می رود و در مراسم های عزاداری مردم شرکت می کند.حاجی مایلی در روزهای پرشور تاسوعا و عاشورا گهگاهی به هیاتی واقع در خیابان گرگان محله قدیمی خود سری می زند.

کاظمی و چند چهره کشتی در هیات زینبیون

فرهاد کاظمی در ایام عزا حسینی در محله جوادیه مداحی می کند و در هیات زینبیون نقش پرنگی دارد.غلامرضا محمدی،علیرضا دبیر و پژمان درستکار از اهالی کشتی هستند که سالهاست در این هیات حضور می یابند و در کنار مردم در مراسم سینه زنی شرکت می کنند.


هیات اول مظلوم میزبان کشتی گیران

هیات اول مظلوم که عباس جدیدی از قهرمانان کشتی در زمره بانیان آن قرار دارد، در ماه محرم میزبان عزاداران در خیابان پیروزی تهران است.این هیات بیشتر چهره های کشتی کشور را به عنوان عزادار در دل خود جا می دهد.
تکیه فوتبالی‌ها و باستانی کاران

محمود خوردبین سرپرست تیم پرسپولیس و مربیان استقلال و جمعی از باستانی کاران مطرح کشور هرشب در هیات سید الشهدا واقع در خیابان معلم تهران حضور می یابند.تعدادی از بازیکنان سرخابی نیز در هیات حاضر می شوند.

والیبالی ها در شهر ری

هیات مکتب القرآن متوسلین حضرت علی اکبر شهر ری نیز هر شب  میزبان اهالی خانواده والیبال است.ملی پوشان والیبال در کنار مردم عزادار شهر ری در این مجلس پرشور حسینی شرکت می کنند. این هیات در مجاورت حرم عبدالعظیم واقع شده است.
سرخپوشان قدیمی در جیحون

بازیکنان سالهای گذشته تیم پرسپولیس در ایام سوگواری امام حسین(ع) به هیات محبان حسینی می روند.محل برگزاری این هیات در خیابان جیحون تهران است.


کفاشیان و یزدانی خرم به یک منطقه می روند

محمد رضا یزدانی خرم رییس سابق فدراسیون کشتی در شب های دهه نخست ماه محرم در هیات نوباوگان قنات آباد واقع در میدان محمدیه(اعدام سابق) شرکت می کند.همین طور علی کفاشیان رییس فدراسیون فوتبال نیز در هیات امام علی(ع) این منطقه می رود.


عزاداری علی کریمی و چند پرسپولیسی در چیذر

 علی کریمی،سپهرحیدری،شیث رضایی،حمید علی عسگر در مراسم عزاداری در امام زاده علی اکبر(ع) چیذر تهران که با مداحی محمود کریمی همراه است حضور می یابند.ضمنا محمد پنجعلی کاپیتان اسبق تیم ملی فوتبال  و برخی از همبازیان سابقش  به یک هیات قدیمی درخیابان گرگان می روند و غلامعلی کویتی پور مداح نام آشنای کشور چند شب از دهه اول محرم را به دعوت این چهره های فوتبالی در هیات مذکور نوحه سرایی می کند.
هیات ورزشکاران

هیاتی به نام هیات ورزشکاران واقع در میدان اصلی شهر ری با حضور پهلوانان و ورزشکاران در شب های سوگواری سید الشهدا برپا می شود که همواره ورزشکاران مطرح شهرری پای ثابت آن هستند. حسین اوجاقی،حمید سوریان و تعدادی از ورزشکاران سرشناس در این هیات حضور ثابت دارند


استقلال تهران، فولاد خوزستان، داماش گیلان و شاهین بوشهر چهار تیمی هستند که در مسابقات امسال جام‌حذفی به مرحله نیمه‌نهایی رسیده‌اند.

 

در میان این چهار تیم تنها تیم فوتبال استقلال است که در ادوار گذشته توان رسیدن به عنوان قهرمانی را در مسابقات فوتبال جام‌حذفی کشور داشته است. به عبارتی از بین چهار تیم مورد اشاره ما هرکدام که بتوانند عنوان قهرمانی را به جز استقلال به دست آورند برای اولین بار صاحب این عنوان در تاریخ جام‌حذفی شده‌‌اند. توجه کنید:استقلال تهران در سال‌های 1356، 1369، 1374، 1377، 1378، 1380، 1382 و 1386 به فینال جام‌حذفی کشور رسیده است و به ترتیب در فینال حریف تیم‌های همای تهران، ملوان بندرانزلی، برق شیراز، پرسپولیس تهران، بهمن کرج، فجر شهید سپاسی شیراز، سپاهان تهران و پگاه رشت شده است. نکته‌ای که جالب توجه است اینکه استقلال برابر هیچ حریفی دو‌بار در فینال جام‌حذفی مصاف نکرده است. به هر حال در عرصه مورد اشاره ما استقلال، برابر تیم‌های هما، برق شیراز، بهمن، فجر شهیدسپاسی شیراز و پگاه رشت برنده شده و برابر سه تیم پرسپولیس تهران، سپاهان و ملوان بندرانزلی بازی را واگذار کرده است. بنابراین تیم استقلال سه بار عنوان قهرمانی را در فینال جام به این سه حریف باخته و پنج بار صاحب عنوان قهرمانی در جام‌حذفی شده است و اگر این بار هم استقلال بتواند عنوان قهرمانی را در جام‌حذفی به دست بیاورد، برای ششمین‌بار صاحب عنوان قهرمانی در مسابقات جام‌حذفی می‌شود. جالب است بدانید قبلا استقلال پنج و پرسپولیس سه‌بار فاتح جام‌حذفی بودند. پرسپولیس در دو سال اخیر، دو بار قهرمان مسابقات فوتبال جام‌حذفی شد تا بر این اساس با استقلال در تعداد تصاحب کاپ جام‌حذفی برابر شوند اما حالا استقلال بار دیگر در آستانه رسیدن به عنوان قهرمانی جام حذفی است و می‌رود تا بار دیگر از پرسپولیس بالاتر بایستد. 
تا به حال تیم‌های فوتبال زنده باشگاهی در خوزستان قهرمانی جام‌حذفی را به دست نیاورده‌اند. خوزستانی‌ها بالاترین عنوان رسمی فوتبال را در ایران با همین تیم فوتبال فولاد داشته‌اند که سال 83 در لیگ ایران قهرمان شد. خوزستانی‌ها یک‌بار نایب قهرمان لیگ شده‌اند [استقلال اهواز- سال 1385]. آنها سه بار به عنوان سوم در مسابقات لیگ رسیده‌اند: [جنوب اهواز، 1372/ فولاد خوزستان، 1380 و بار دیگر فولادخوزستان، 1382] درباره خوزستانی‌ها بد نیست بدانید آنها در تمام این سال‌ها تنها یک بار با تیمی که امروز صاحب حیات رسمی نیست، قهرمان جام‌حذفی شده‌اند. تیم مورد اشاره ما در این مقال تیم شاهین‌اهواز است که در سال 67 بعد از پیروزی برابر ملوان بندرانزلی در مجموع دو دیدار رفت و برگشت عنوان اول و آخر قهرمانی را برای خوزستانی‌ها گرفت؛ ضمن اینکه در سال 72 هم تیم فوتبال جنوب اهواز به دیدار نهایی در مسابقات فوتبال جام‌حذفی رسید اما با شکست برابر تیم سایپا صاحب رتبه دوم شد. 
گیلانی‌ها در مسابقات جام‌حذفی نقشی سرآمدانه داشته‌اند. آنها مثل استقلال هشت بار به فینال جام‌حذفی رسیده‌اند که سهم ملوان هفت بار و سهم پگاه ‍‍[همان داماش امروزی] یک بار بوده است. ملوانی‌ها در سال‌های 1355، 1365، 1366، 1367، 1369، 1370 و 1389 روی هم هفت بار به فینال رسیده و به ترتیب با تیم‌های تراکتورسازی تبریز، خیبر خرم‌آباد، پرسپولیس، شاهین اهواز، استقلال، پرسپولیس و پرسپولیس رودررو شده‌اند. پرسپولیس گربه‌ سیاه ملوانی‌ها بوده که سه بار در فینال حریف را برده و او را از دسترسی به عنوان قهرمانی در مسابقات فوتبال جام‌حذفی محروم داشته است. ملوان، تیم‌های تراکتور، خیبر خرم‌آباد و استقلال را در فینال جام‌حذفی برده و قهرمان شده و برابر شاهین‌اهواز و پرسپولیس (سه بار) بازنده و از دسترسی به عنوان قهرمانی جام‌حذفی بازمانده است.جالب است بدانید پگاه گیلان یعنی همان داماش گیلان، به فینال جام‌حذفی 87-86 رسید و حریف استقلال شد. دیدار رفت با پیروزی یک بر صفر پگاه برابر استقلال توام شد. آنها در دیدار برگشت جام برتر کشور هم تیم استقلال را در خانه حریف 4 بر یک بردند اما ناگهان چطور شد که در فینال جام‌حذفی در دور برگشت ورق برگشت و استقلال 3 بر صفر برنده شد؟ پاسخ به این سوال را وجدان بیدار کسانی می‌دهد که قهرمانی جام‌حذفی را از رشت گرفته و این تیم را از کسب اولین عنوان قهرمانی در کشور محروم کردند. 
پایان‌نامه بحث، درباره شاهین بوشهری است که برای اولین‌بار در مرحله نیمه‌نهایی جام‌حذفی کشور حاضر شده است. شاهین بوشهر قبلا یک بار استقلال را از رسیدن به مرحله دوم جام‌حذفی کشور محروم کرده؛ کاری که یک بار هم ایرانجوان بوشهر با آبی‌پوشان پایتخت کرده است. به هر حال در همین سالیان اخیر فولاد برابر استقلال در ضربات پنالتی جام‌حذفی بازنده شده است. آیا این بار آنها قصد انتقام را عملی می‌کنند یا اینکه بار دیگر به آبی‌های پایتخت می‌بازند؟


عادل درباره بازی با دایی و عاشوری در حال گفت‌و گو است که یکی از بین اندک هواداران حاضر در آزادی بلند بلند فریاد می‌کشد و اعتراض می‌کند، اعتراض به پرسپولیس و نتایج کشنده این فصل، او جدی جدی تارهای صوتی‌اش را مخدوش می‌کند، عادل و دایی شوخی شوخی به این صدای تک مانده خدشه دار می‌خندند؛ خنده‌هایی که تلاشی برای جمع کردنش هم نیست، هوادار تا ته‌مانده آخرین ارتعاش‌های تارهای صوتی‌اش همچنان داد می‌زند، عادل شیطنت می‌کند و دایی می‌خندد، چشم‌هایش هم می‌خندند. 


هیچ‌کس تصور نمی‌کرد وقتی لیگ به هفته شانزدهم برسد، دایی به مصاف پرسپولیسی می‌آید که نه نشان از تاک دارد نه از تاک‌نشان! تاک که در آخرین نفس با سه ضربه پی در پی از رقیب سنتی، ریشه دوانده نشده‌اش! کنده شد، تاک‌نشان هم که روزهای آخر شهریور با دو گلی که‌‌ همان رقیب سنتی پیشکشش کرد، به سایه رفت تا به تماشای همه آنچه بنشیند که کاشت. پرسپولیس، بی‌حبیب و بی‌حمید، خسته‌تر از آن بود که برای غلبه بر راه‌آهن، انگیزه اضافه‌یی داشته باشد و بردن تیم دایی برایشان تفاوت کند. 
 «واقعاً خودم خنده‌ام می‌گیرد که اینقدر مساوی می‌کنیم، وقتی عقبیم گل می‌زنیم و بازی مساوی می‌شود و وقتی جلو می‌افتیم گل می‌خوریم و باز هم مساوی می‌‌شود.» دایی به مساوی‌های راه‌آهن هم می‌خندد و نمی‌داند با پایان هفته شانزدهم چرا تیمش با 12 مساوی و تنها یک برد، تیم شانزدهم جدول هیجده تیمی است! و با این ضعف آشکار فنی و عدم شناخت علل این سریال مساوی‌ها! هنوز خودش را «اپوزیسیون» پرسپولیس می‌داند و می‌گوید: «اعتقاد دارم امسال می‌توانستم پرسپولیس را خوب جمع کنم.» 
پرسپولیس فصل گذشته با باخت به 60 درصد تیم‌های حاضر در لیگ دهم، 10 مسابقه را واگذار کرد که پنج‌تای آن به سبک مساوی‌های این فصل دایی سریالی بود. پرسپولیس دایی هر دو بازی رفت و برگشت را به استقلال باخت و سه گل و چهار گل از پیکان و سپاهان خورد، و این در حالی بود که دایی از نیمه فصل نهم به پرسپولیس آمده بود و وارث تیمی بود که «کرانچار» نقشه راهش را به خوبی ترسیم کرده بود. پرسپولیس کرانچار چارچوب داشت، روان بازی می‌کرد و سوم جدول بود. 
زلاتکو کرانچار که برای شناخت بهتر او می‌توان درباره‌اش از برخی بازیکنان همیشه ناراضی سپاهان پرسید، 10 تیر 1388 با قراردادی دو ساله، یک هفته پیش از آغاز لیگ نهم، به پرسپولیس آمد. او 7 دی‌ماه‌‌ همان سال قربانی تحولات مدیریتی باشگاه شد. سعیدلو، رئیس وقت سازمان و رئیس مجمع پرسپولیس، عباس انصاریفرد را برکنار و حبیب کاشانی را به عنوان سرپرست موقت معرفی کرد. کاشانی در شرایطی که قرار بود مجری سیر گذار باشگاه از دولتی به بخش خصوصی باشد، پی اهداف خودش رفت. 
کاشانی با برکناری کرانچار اعلان حضور کرد و پرسپولیس را که از 25 بازی با او، هشت برد و نه تساوی داشت به «علی دایی» سپرد، که پس از ناکامی با تیم‌ملی در راه جام‌جهانی 2010، دور فوتبال را خط پررنگی کشیده بود. دایی راه را به نسبت بهتر ادامه داد، داربی تهران را پس از مدت‌ها که فقط مساوی می‌شد برد، جام‌حذفی را گرفت و تیم را روی پله‌های سوم، چهارمی که تحویل گرفته بود حفظ کرد. نیمه دوم لیگ نهم، روزهای خوش زوج «دایی-کاشانی» بود و همه علت حضور دوباره دایی در فوتبال. 
این ویژگی منحصر بفرد دایی است؛ تزریق حجم زیادی از روحیه مبارزه‌طلبی برای کوتاه‌مدت. او متخصص اثرگذاری روی ذهن بازیکن‌هاست تا بیش از سقف تواناییشان، عملکرد داشته باشند، اما برای بازه‌های کوتاه زمانی! نمونه‌اش وقتی میانه فصل سایپای لورانت آلمانی را می‌گیرد، همه سرخوردگی‌های جام‌جهانی 2006 آلمان را، یک‌جا بمب انگیزه می‌کند و با مدیریت و بالا بردن روحیه تیمی، هفته آخر جام قهرمانی را بالای سر می‌برد. برای همین وقتی میانه فصل نهم به پرسپولیس اضافه می‌شود، این روحیه اقتدارجویی از جنس دایی جواب می‌دهد. 
دایی ولی تیم بستن را هنوز در حدی که تیمی مدعی از پرسپولیس، یا تیمی قابل احترام از راه‌آهن بسازد، بلد نیست. او برای روزهای آماده‌سازی پیش‌فصل، تمرین‌های بدن‌سازی، تبیین تاکتیک‌های تیمی و هدایت فنی آموزش‌های لازم را ندیده، و به همین دلیل تیم قهرمان سایپا، فصل بعد از آن حتی مدعی سقوط می‌شود، پرسپولیس فصل دهم فاجعه است و تیم‌ملی 10-2009 راهی به جام‌جهانی ندارد. دایی که استاد انتقال جاه‌طلبی به شاگردانش است برای پیش و پس از آن آموزه‌یی ندارد، دست‌هایش خالی است و اطرافش از اهل دانش، خالیتر. 
فقط از یکی مثل حبیب کاشانی ساخته بود که از «دایی» نماد اعتراض بسازد و حالا وصال پرسپولیس با دایی، رویای شب‌های تار هواداران دوآتشه این تیم باشد. حاج‌حبیب که با نقاب مظلوم‌نمایی حساسترین روزهای فصل را حرام جنگ شخصی‌اش با دایی کرد و سناریوی نخ‌نما شده‌یی را پیش برد که گیشه نداشت و هواداران و پرسپولیس را با هم ورشکته کرد، اکنون در سایه مترصد روزهایی است که دورانش را در قیاس با اوضاع اسفناک امروز پرسپولیس منزه کند. او هم حالا مثل دایی شاید فقط می‌خندد


آبی و اناری پوشان کاتالونیا موفق شدند با نتیجه 3 بر یک در برنابئو رئال مادرید را شکست دهند

در شب تولد هیگواین، اولین ال‌کلاسیکودربی در حکومت راست میانه ماریانو راخوی رقم می‌خورد و ورود کاپیتان متعصب بارسلونا، پویول از ابتدای بازی نشان از عزم جدی آبی و اناری پوشان برای فتح برنابئو داشت.
فرناندو بوربالان داور با تجربه این دیدار در سوت خود دمید تا یکی از پر بیننده ترین بازی های جهان ورق بخورد.
چه کسی فکرش را می کرد که رئال مادرید مورینیو در ثانیه 20 بازی توسط بن‌زما و پس از اشتباه عجیب والدس برای پایتخت نشینان گلزنی کند؟
همین حادثه ابتدایی کافی بود تا گزارشگران در شبکه های مخ

خبرگزاری فارس: برنابئو بار دیگر برابر بارسا تعظیم کرد

تلف جهان یک دیدار پر حادثه و عجیب را وعده دهند.
تنها چند دقیقه بعد این مسی بود که می توانست اشتباه راموس را به گل بارسلونا تبدیل کند اما کاسیاس این اجازه را به او نداد.
خط دفاعی رئال مادرید به خصوص در قلب خود به شدت تحت فشار مردان گواردیولا بود.
حادثه بعدی که می توانست سرنوشت بازی را تغییر دهد مصدومیت دی ماریا بود که از دقیقه 15 بازی خط حمله رئال مادرید را به هم ریخت. دی ماریا به کار خود ادامه داد اما دیگر هرگز خبری از دوندگی همیشگی او نبود.
رونالدو در دقیقه 24 می‌توانست دومین گل رئال مادرید را روی پاس زیبای کریم به ثمر برساند اما این فرصت را از دست داد.
برتری عددی بارسلونا و بازی تماشایی مردان پپ نتیجه داد و این تیم در دقیقه 30 بازی روی پاس زیبای مسی و هوشیاری آلکسیس به گل تساوی رسید. در پایان نیمه اول آلونسو از رئال مادرید در دقیقه 26 کارت زرد دریافت کرد و سانچس 27 و مسی 37 از بارسلونا با همین کارت جریمه شدند.
دو تیم با تساوی یک بر یک در پایان نیمه اول به کار خود خاتمه دادند.
رئال مادرید نیمه دوم را بهتر آغاز و فشار قابل توجهی روی دروازه بارسلونا وارد کرد اما بازی روان و زیبای بارسلونا همچنان ادامه داشت تا این که ضربه ژاوی در دقیقه 51 بازی پس از برخورد به مارسلو تغییر جهت داد و توپ وارد دروازه رئال شد تا این گل به نام مارسلو ثبت شود.
مورینیو کاکا را به جای اوزیل به زمین فرستاد تا شاید میانه میدان و قلب زمین حریف را بیشتر به سود تیمش سنگین کند.
آقای خاص، خدیرای دونده را نیز به جای لاسانای پر اشتباه به زمین فرستاد.
فشار رئال مادرید با تغییر تاکتیک ناگهانی مورینیو افزایش پیدا می کرد ولی عاملی که اجازه حملات همه جانبه را به مادرید نمی داد "بزرگی بارسلونا" بود.
بزرگی و شکوهی که باعث شد فابرگاس به نشانه آن با ضربه سر دروازه مرد شماره یک تیم ملی اسپانیا را برای سومین بار در این ال‌دربی باز کند.
مورینیو که شوک سنگینی را به راحتی می‌شد در صورتش ردیابی کرد، هیگواین را هم به جای دی‌ماریا وارد میدان کرد.
در آن سوی میدان گواردیولا نیز در تعویضی قابل پیش بینی کیتا را به جای سسک فابرگاس به میدان فرستاد.
رئال مادرید برای جبران حادثه تلخی که در برنابئو رخ داده بود به آب و آتش می زد اما مثل همیشه از کمبود تمام کننده‌ای تمام عیار رنج می‌برد.
داوید ویا هم وارد میدان شد تا شایعه دلخوری او از گواردیولا کاملا از بین برود.
62 درصد از مالکیت توپ و میدان در این دیدار در اختیار بارسلونا بود و این تیم بار دیگر در برنابئو، مادرید را تحقیر کرد. به این ترتیب جدال رفت دو تیم در لالیگای 2011 -2012 با نتیجه 3 بر یک به سود بارسلونا خاتمه یافت.