سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

جمعه بود، با هزاران امید و آرزو از خواب بیدار شدیم؛ آنچنان که گویی یک اتفاق و تحول عظیم قرار است در زندگی مان که رنگ و بوی روزمرگی برداشته است، رخ دهد.

اما اینها همه خیالی خوش بود از یک جماعت ساده‌انگار که برگزاری داربی پایتخت را آنقدر برای خود بزرگ و حماسی پنداشته بودند، که دیگر چیزی جز سرخابی نمی‌دیدند.

باورش سخت است اما آن روز کهکشانی و آبی اناری‌پوش هم دیگر برای این جماعت معنی نداشت، همه‌شان دوقطبی شده بودند: قطب آبی، قطب سرخ.

لحظه‌شماری به پایان رسید. «قهرمانی» سوت آغاز مسابقه را دمید که ای کاش آنقدر خودباورانه نمی‌دمید که چشمش را بر روی دو صحنه مشکوک ببندد و بی‌خیال شود که سرنوشت جذابیت داربی به همین تصمیم کلان و کلیدی او وابسته است.

قصد نقد داوری نیست؛ قصد نقد جوانمردی نادیده گرفته شده در حق تماشاگر داربی است.

 

شاید به قول مهرداد میناوند صحنه‌ها به گونه‌ای بود که اگر قهرمانی پنالتی می‌گرفت کسی مجازاتش نمی‌کرد که اشتباه کرده است.

اما آخر همه چیز، قهرمانی بیچاره نبود. جذابیت داربی زمانی مرد و فنا شد که مربیان رای به قضاوت آیندگان درباره خود و آمار طلایی‌شان دادند.

قلعه نویی امروز متهم ردیف اول است؛ او متهم به قتل است، قتل جذابیت و هیجان در جمعه سکوت و احتیاط.

قلعه نویی آنقدر غرق در مرکز گرداب احتیاط بود که اگر فریاد «فرهاد مجیدی... فرهاد مجیدی» جماعت آبی را می‌توانست نادیده بگیرد، آن 20 دقیقه پایانی را هم ریسک نمی‌کرد و به جای مجیدی یک بازیکن با افکار تدافعی در قد و قامت حنیف عمران‌زاده را وارد میدان می‌کرد تا همچون روزهای نبوغ و ابتکارش حنیف یک مهاجم مدافع باشد و نیازی نیز به فرهاد و امثال او نباشد.

امیرخان قصه ما اما دلی به وسعت دریا دارد و به اتهامات با دیدگاه صبر می‌نگرد. او جذابیت و هیجان را فدای آمار نکرد؛ چون برای فردا می‌جنگد.

قلعه‌ای که پرافتخارترین سرمربی تاریخ لیگ برتر می‌سازد، قلعه‌ای است که آجرش جامهای قهرمانی است و ملاتش آمار و ارقام، پس در این میان چه اهمیتی دارد که این بنا طبق چه سبکی بنا نهاده شده است؟

مهم نما و ظاهریست که آیندگان خواهند دید؛ نمایی از جامهای زرین و آمار و ارقام طلایی؛ پس اگر دقیق بنگریم پیروز واقعی داربی، مرد جمعه احتیاط بود، مردی که تلاش فراوان کرد اما برای نباختن و تداوم روند شکست ناپذیری؛ حتی به قیمت اشکهای سیل آبی جاری در باتلاق ناامیدی.

شاید امروز حتی متعصب‌ترین هوادار استقلال نیز رای به فداشدن یک داربی دیگر به پای احتیاط و خودخواهی یک مربی در قد و قامت ژنرال بدهد و انگشت اتهام خود را با چاشنی بغض به سوی او نشانه رود، اما ژنرال مرد روزهای سخت است.

او زمانی که مسیر خود را انتخاب کرد انگشت‌های اتهام بسیاری را در مسیر احتمالی پیش روی خود تصور کرد، اما با تیزهوشی این انگشت‌های اتهام را با صبر و حوصله کنار زد و با گرفتن یک جام برای هواداران متعصب تیمش کاری کرد تا جماعت متعصب کاری جز فروخوردن بغض خود نداشته باشند.

به نظر حالا نیز همین قصه دوباره در فصل جاری تکرار می‌شود. امیر با رعایت بیجای جانب احتیاط یک تک امتیاز ارزشمند می‌گیرد و صدرنشین می‌ماند.

در ادامه نیز همچون دیروز امتیازات لازم را می‌گیرد و بر قله می‌ایستد و جام را هدیه به هوادارانی می‌دهد که در داربی خاطره‌ها سرافکنده‌تر از همیشه بوده‌اند و مدعی جذابیت فداشده به پای احتیاط امیر.

اینجاست که ژنرال تبرئه می‌شود و شاید اسطوره! و البته مدعی شرافت به باد رفته با اتهام احتیاط در داربی!

هواداران تیم های استقلال و پرسپولیس هنگام ورود به استادیوم آزادی

اما آقای ژنرال به چه قیمتی؟ آیا در دو داربی که گذشت، هیجان خشک‌شده متعصب‌ترین هواداران فوتبال را دیدی؟ آیا بهت و سکوتی را که سرشار از ناگفته‌ها بود دیدی؟ جواب بغض فروخورده هوادار عامی که تو را با تمام وجود ژنرال خطاب می‌کند، می‌توانی با جامی که بیش از همه کارنامه تو را زرین می‌کند، بدهی؟

باور کنید آقای ژنرال، داربی‌نباز ماندن شاید برای شما افتخاری بس اعظم باشد، اما برای ما به قیمت مرگ تدریجی یک رویا تمام می‌شود؛

رویایی که شاید امروز دیگر کابوس ماست !

و اما جوابیه امیر قلعه نوعی

سرمربی تیم فوتبال استقلال با انتقاد شدید از کسانی که به گفته او "اجنبی و اجنبی پرست" هستند، به دفاع از عملکرد تیمش پرداخت.

داربی هفتاد و ششم با انتقاد بسیاری روبرو شد؛ انتقادهایی که بیشترین نوک پیکانش رو به امیر قلعه‌نویی و استقلال بود.

با این حال سرمربی تیم صدرنشین لیگ جواب این انتقادها را داد و گفت کسانی که با حب و بغض از استقلال انتقاد می‌کنند دشمنان قسم خورده‌اش هستند و آنها خود را به اجنبی‌ فروخته‌اند.

* پس از گذشت دو روز از داربی همچنان انتقاد از عملکرد دو تیم به ویژه استقلال دیده می‌شود. برای دفاع از خود چه دارید؟

- ابتدا می‌خواهم میلاد حضرت رسول (ص) و هفته‌ وحدت را تبریک بگویم. پس از داربی، روز گذشته فیلم این بازی را تماشا کردم، آن هم دو بار. در آرامش کامل هم بازی را دیدم. اگر می‌خواستم بعد از بازی حرف بزنم ممکن بود احساسی صحبت کنم، اما حالا که بازی را دو بار دیده‌ام می‌توانم منطقی درباره داربی صحبت کنم. استقلال در دیدار برابر پرسپولیس در چند شاخص خوب بود و البته در یکی، دو مورد ایراد داشت. به طور مثال در بازی درگیرانه، مالکیت و چرخش توپ خوب بودیم و حتی در بعضی از صحنه‌ها تا 15 – 16 پاس به هم می‌دادیم و چند بار تا ده مرتبه بین بازیکنان ما پاس رد و بدل می‌شد، اما ضعف‌هایی مانند ایجاد موقعیت گل نیز داشتیم.

* اما به هر حال عملکرد استقلال انتقاد زیادی را به همراه داشت و شاید کسی انتظار نداشت استقلالِ صدرنشین این گونه بازی کند.

- همان طور که گفتم ما در چند شاخص خوب بودیم و در یکی، دو مورد هم مشکل داشتیم که قطعا باید این مشکلات را برطرف کنیم، اما این که برخی از دوستان می‌آیند و انتقاد می‌کنند و به طور کل همه چیز را زیر سوال می‌برند برایم جای تعجب است. تیم قلعه‌نویی چند سال است که در داربی‌ها نباخته و حالا ما با این مساوی به صدر جدول رسیده‌ایم. نمی‌دانم وقتی به صدر آمده‌ایم، چگونه این حرف‌ها را می‌زنند. پرسپولیس در دو برهه زمانی و در دقایق 64 و 65 و همین طور سه دقیقه آخر آن هم به خاطر بچگی یکی از بازیکنان‌مان فشاری ایجاد کرد که با تعویض‌های انجام شده توانستیم جلوی فشارهای پرسپولیس را بگیریم.

* اما می‌گویند امیر قلعه‌نویی در داربی به فکر حفظ رکوردش بوده است.

- اصلا چنین چیزی نیست. مگر قبلا رفت و برگشت پرسپولیس را نبردیم؟ کسانی که من را می‌شناسند می‌دانند که هیچ وقت به دنبال رکورد نبودم و بیشتر به دنبال بازی زیبا بود‌ه‌ام. در تیم‌های قبلی‌ام که بودم پرسپولیس را در بیشتر بازی‌ها برده‌ام. فرقی نمی‌کند امیر قلعه‌نویی ببرد، مساوی کند یا ببازد، هر نتیجه‌ای که بگیرد دشمنان قسم خورده قلعه‌نویی و قلم‌های اجنبی کار خودشان را بلدند و می‌دانند که چه چیزی را بگویند. طبیعی است که آنها از عملکرد قلعه‌نویی ناراحت باشند. ما حتی قهرمان هم بشویم آنها به این کارشان ادامه می‌دهند.

* یعنی فکر می‌کنید همه انتقادهایی که مطرح می‌شود از طرف کسانی است که به گفته شما قلم‌شان را فروخته‌اند؟ یعنی قبول ندارید که استقلال در داربی عملکردش خوب نبوده است؟

- من درباره این سری از افراد به یقین رسیده‌ام و سر حرف گذشته‌ام هستم، اما سعی می‌کنم به آنها بی‌توجه باشم. قطار استقلال به حرکت افتاده و سنگ آنها به جایی نمی‌رسد. البته درباره سوال شما باید بگویم که می‌پذیرم در داربی در حد استقلال نبودیم و نتوانستیم ایجاد موقعیت کنیم، اما این‌ها دلیل نمی‌شود که بخواهم از حرفم بگذرم. حرف من همانی است که گفتم و افرادی هستند که زیر پرچم اجنبی سینه می‌زنند.

* پس از داربی اظهارنظرهای متناقضی درباره عملکرد محسن قهرمانی مطرح شد، اما پس از گذشت چند روز از داربی حالا بسیاری به قهرمانی نمره قبولی داده‌اند.

- همه مردم مرا می‌شناسند. اگر داور برای پرسپولیس پنالتی نمی‌گرفت وجودش را داشتم که بگویم آن صحنه پنالتی بوده است، اما کسانی که از قهرمانی انتقاد کرده‌اند افرادی هستند که با کمیته داوران مشکل دارند! در صحنه دومی که در محوطه جریمه استقلال اتفاقی افتاد، هیچ برخوردی که منجر به پنالتی شود صورت نگرفت و داور به درستی به بازیکن پرسپولیس کارت زرد داد. در صحنه اول هم با توجه به فشاری که بازیکنان به هم وارد می‌کردند اتفاق غیر طبیعی نیفتاد. به هر حال من کتاب داوری آقای نادر جعفری را به طور کامل خوانده‌ام و قوانین داوری فوتبال را می‌دانم. به هر حال فکر می‌کنم قهرمانی به خوبی بازی را با آرامشش قضاوت کرد. به نظرم تیم داوری بسیار خوب داوری کرد و باید به خاطر این قضاوت به کمیته‌ داوران و تیم داوری تبریک بگویم و این را هم باید بگویم که قضاوت قهرمانی مشکلی نداشت که برخی از دوستان این همه سر و صدا راه انداختند.

* از آن طرف پرسپولیسی‌ها خیلی به قضاوت قهرمانی ایراد گرفتند و حتی رویانیان مدعی شد که می‌خواهند دو قهرمانی را به استقلال بدهند.

- درباره این اظهارنظر، آقای دکتر فتح‌الله‌زاده باید پاسخگو باشد، اما در مسایل فنی باید بگویم که پرسپولیس هم خیلی خوب بازی کرد و بازی درگیرانه‌ای انجام داد، اما متاسفانه بعضی از کارشناسان که حب و بغض در صحبت‌هایشان مشخص است، واقعیت را طور دیگری نشان دادند. آدم برای این‌ها تاسف می‌خورد که بدون کار کارشناسی حرف می‌زنند. آنها چرا نمی‌آیند در مورد سرعت بازی، بازی درگیرانه دو تیم و پاس‌های ردوبدل شده صحبت کنند. هم آقای گل‌محمدی و هم من با تمام ابزار هجومی تیم‌ها را به زمین فرستادیم و با توجه به تعویض‌هایی که آقای گل‌محمدی انجام داد مشخص بود که مانند ما مترصد پیروزی در داربی بوده است. نمی‌دانم که چرا دوستان این طور صحبت می‌کنند. متاسفم که برخی از کارشناسان هم دارند خودشان را به اجنبی‌ها می‌فروشند.

* حالا جدا از داربی، استقلال روز سه‌شنبه دیدار مهمی برابر پیکان دارد؛ پیکانی که برای جبران شکست‌های اخیرش نیاز به پیروزی برابر شما دارد.

- من بازی پیکان و سپاهان را به صورت زنده تماشا کردم. بعد از ظهر امروز هم من به همراه تیم آنالیز بار دیگر فیلم این بازی را خواهیم دید. باید بگویم ویسی مربی جوان و بزرگی است و تیم‌هایش خیلی خوب و مدرن بازی می‌کنند. جلوی سپاهان آنها واقعا این طور فوتبال بازی می‌کردند. آنها در خط دفاع و حمله بسیار با برنامه نشان دادند و اعتقاد دارم که بازی بسیار سختی برابر پیکان خواهیم داشت.

* روز گذشته کارلوس کی‌روش در گفت‌وگویی از کیفیت لیگ برتر انتقاد کرد و گفت که اگر در طول بازی‌های لیگ ایران قهوه و چای بخورید و برگردید چیزی از دست نمی‌دهید.

- وقتی متاسفانه کارشناسان ما این طور کل لیگ را زیر سوال می‌برند، طبیعی است که کی‌روش هم این طور حرف بزند. چطور می‌شود شایستگی تیم‌های نظیر فولاد و تراکتورسازی، راه آهن،‌ ملوان که این همه شاداب بازی می‌کنند را زیر سوال برد؟ چطور آقایان وقتی پرسپولیس و ملوان یا سایپا و استقلال با آن شادابی بازی می‌کنند حرفی از لیگ ایران نمی‌زنند و به خاطر یک بازی کل لیگ را زیر سوال می‌برند. اصلا بازی استقلال و پرسپولیس بدترین بازی که معتقدم اینطور نبوده اما چرا آقایان یک کلمه درباره این که تیم ملی در پنج بازی دو گل زده حرف نمی‌زنند؟ چرا آنها درباره نقاط قوت همین بازی که می‌گویند بسیار بد بوده سکوت کرده‌اند؟ من واقعا برای آنها متاسفم. اصلا با لیگی که این آقایان مدام تعطیلش می‌کنند طبیعی است که نقاط ضعفی هم وجود داشته باشد. من برای این کارشناسان متاسفم که می آیند با این حرف‌هایشان فوتبال مملکت را خوار و ذلیل می‌کنند.

* به هر حال در روزهای حساسی که تیم ملی در پیش‌رو دارد به نظر می‌رسد با برخی از اظهارنظرها تعاملی که باید بین باشگاه‌ها و تیم ملی وجود داشته باشد کمی سست می‌شود.

- برایم جالب است که همین آقایان درباره ضعف گلزنی تیم ملی در بازی‌های مقدماتی جام جهانی سکوت کردند، اما با دروازه‌بان تیم ملی که بیشترین نقش را در بسته ماندن دروازه‌ تیم ملی داشته این طور برخورد می‌کنند. آنها زیر پرچم اجنبی هستند. اصلا استقلال و پرسپولیس بد. چرا کل فوتبال ایران را زیر سوال می‌برید؟ مگر لیگ ایران فقط از استقلال و پرسپولیس تشکیل شده که ضعف تیم ملی را فقط به این دو تیم محدود می‌کنید. وقتی مربی ایرانی بالای سر تیم ملی است، آقایان به اصطلاح کارشناس مناظره می‌گذارند و سه نفری به او حمله می‌کنند، اما به مربی خارجی هیچ کاری ندارند و می‌گویند چون لیگ به گفته آنها ضعیف است، تیم ملی هم خروجی‌اش چیزی می‌شود که می‌بینید. من این آقایان را خوب می‌شناسم. آنها اجنبی پرست هستند. مگر فوتبال ایران تنها به چند تیم محدود می‌شود. اگر واقعا بازیکنان استقلال و پرسپولیس ضعیف‌اند بروند سراغ چهارصد بازیکنی که دارند در تیم‌های دیگر بازی می‌کنند. حتما باخت به لبنان و ازبکستان هم به خاطر داربی بوده است؟! کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند وجدان ندارند، چرا که اگر با وجدان بودند یک بار مقابل تعطیلی‌های لیگ موضع می‌گرفتند.

* شما بعد از داربی گفتید که قصد دارید با گفت‌وگو با کی‌روش پدرانه قضیه رحمتی را حل کنید. به نظر می‌رسد بعد از اظهار نظر دانیل داوری شرایط در درون دروازه‌ تیم ملی در ماه‌های آینده شکلی بحرانی به خود گیرد.

- وقتی اظهارنظرها را شنیدم دیگر لزومی نمی‌بینم که بخواهم درباره این مساله صحبت کنم. آنها خودشان تصمیم‌شان را گرفته‌اند.

دربی نباز ، قهرمان شو/ امیر منطق نویی!

 امیر قلعه نویی بچه جنوب تهران است. او هر وقت و در هر مصاحبه ای مجالی پیدا کرده خواسته یا ناخواسته سری زده به محله نازی آباد. همان محله ای که امیر در آن چشم به جهان گشود و بعدها به فوتبال ایران معرفی شد. 

امیر همیشه از نازی آباد حرفی به میان می آورد. وقتی بحث ترس یا شجاعت وسط می آید او را با این جمله واکنش می بینیم:« ترس برای من که بچه نازی آبادم معنی ندارد» این ترس اما روز جمعه برای بچه ای از محله نازی آباد معنا شد. روز جمعه، ششم بهمن ماه سال 1391. نه در محله نازی آباد که در ورزشگاه آزادی و جلوی دیدگان 100، 80 یا 70 هزار تماشاگری که به ورزشگاه آمده بودند.


 نازی آبادی در آزادی ترسو(بخوانید محتاط )  شد، ترس از نباختن و حفظ رکورد در دربی او را مجاب کرد تا نه خیلی کم بلکه مقدار زیادی عقب بنشیند.به زعم خیلی ها  او با عویض هایی که انجام داد باعث شد نه تنها تیمش عقب نشینی کند بلکه فوتبال روان پرسپولیس را هم بر هم بزند.

برای امیر که پیشتر خصلت نازی آبادی اش که همانا شجاعت و نترسی است را در مقابله با بازیکن سالاری های مجتبی جباری، فرهاد مجیدی و .... به رخ کشیده بود جمعه روز خوبی نبود.

قلعه‌نوئی امروز متهم ردیف اول است، او متهم به قتل است، قتل جذابیت و هیجان در جمعه‌ی سکوت و احتیاط. قلعه‌نوئی آنقدر غرق در مرکز گرداب احتیاط بود که اگر فریاد "فرهاد مجیدی ... فرهاد مجیدی" جماعت آبی را می‌توانست نادیده بگیرد، آن بیست دقیقه‌ی پایانی را هم ریسک نمی‌کرد و به جای مجیدی یک بازیکن با افکار تدافعی در قد و قامت حنیف عمران‌زاده را وارد میدان می‌کرد تا همچون روزهای نبوغ و ابتکارش حنیف یک مهاجم مدافع باشد و نیازی نیز به فرهاد و امثال او نباشد.


 امیر‌خان قصه‌ی ما اما دلی به وسعت دریا دارد و به اتهامات با دیدگاه صبر می‌نگرد. او جذابیت و هیجان را فدای آمار نکرد، چون برای فردا می‌جنگد.

قلعه‌ای که پرافتخارترین سرمربی تاریخ لیگ برتر می‌سازد، قلعه‌ای است که آجرش جام‌های قهرمانی است و ملاتش آمار و ارقام، پس در این میان چه اهمیتی دارد که این بنا طبق چه سبکی بنا نهاده شده است ؟


 طرف مهم ماجرا صدرنشینی استقلال با همین تک امتیاز و احتمال افزایش فاصله با رقبا با برد مقابل پیکان در بازی این هفته است.

یادمان باشد این هفته سپاهان ، فولاد و تراکنور بازی های سخت تری به نسبت تیم قلعه نویی دارند و شاید نتیجه بازی های این هفته یک اختلاف 3 امتیازی باشد.

نکته مهم ، در ذهن امیر قهرمانی و هدف تهایی است. او به خوبی می داند این روزها می گذرند و جام را آخر فصل می دهند . حالا به فرض که یک دربی هم قربانی شود...


پس اگر دقیق بنگریم پیروز واقعی دربی، مرد جمعه‌ی احتیاط بود، مردی که تلاش فرآوان کرد اما برای نباختن و تداوم روند شکست‌ناپذیری... 
شما چه فکر می کنید؟