سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

چند هفته پیش بود که برنامه نود به کار خیرخواهانه امیر حسین صادقی مدافع تیم فوتبال تراکتورسازی و همسرش اشاره کرد. صادقی که از طریق برنامه نود متوجه مشکل سجاد نصرتی یکی از اهالی شهر سنقر کرمانشاه شده بود به کمک او شتافت و چند میلیون تومان به او اهدا کرد.

با وجود این عادل فردوسی پور هم در این ماجرا نقش اساسی را ایفا کرد که اطلاع رسانی آن از تریبون برنامه‌اش کوچکترین بخش ماجرا بوده است. به گفته نصرتی، مجری برنامه نود حتی با اتومبیل شخصی‌اش او را در تهران به چند مطب برده و حتی روزهای تعطیل اجازه نداده که این شهروند کرمانشاهی در تهران تنها بماند. 

نصرتی 18 ماه پیش از سقف سالن تختی مجموعه ورزشی کوثر به زمین افتاد و استخوان هر دو مچ پایش خرد شد. پخش کلیپ این سقوط از برنامه نود باعث شد تا میلیون‌ها نفر شاهد این اتفاق باشند. پس از آن بود که بسیاری از نگاه‌ها متوجه این شهروند کرمانشاهی شد و در نهایت به درمان کامل او و همچنین پیدا کردن یک کار جدید برای او منجر شد.

نصرتی با اشاره به سقوطش از سالن ورزشی، گفت: 18 ماه پیش در سالن تختی سنقر مشغول بازی بودیم که توپ ما زیر سقف سالن گیر کرد. چون توپ دیگری نداشتیم، مجبور شدم برای آوردن توپ از سقف سالن بالا بروم. وقتی توپ را به پایین انداختم خسته شدم و از ارتفاع چند متری به زمین افتادم. همان موقع استخوان های مچ هر دو پایم خرد شد. پس از اعزام به بیمارستان پزشکان گفتند که باید مچ هر دو پایم قطع شود. به همین خاطر به یک بیمارستان خصوصی رفتم و آنجا عمل جراحی انجام دادم، اما به خاطر اینکه پاهایم 12 ماه در آتل و گچ بود پزشکان گفتند که فلج می شوم. من در این مدت حتی نمی‌توانستم روی ویلچر بنشینم.

وی درباره چگونگی نشان دادن کلیپ سقوطش در برنامه نود هم تصریح کرد: 12 ماه بعد از این اتفاق یک شب مشغول تماشای برنامه نود بودم که دیدم همان صحنه افتادن من را از سقف سالن  نشان داد. فردوسی پور فردای همان روز به کسی که کلیپ را به برنامه فرستاده بود زنگ زد، اما دوستم از ترس آنکه خبردار نشوم از دادن آدرس و تلفن خانه ما خودداری کرده بود. با این حال فردوسی پور خودش پیگیری کرد و در نهایت بعد از چند روز جستجو به ما زنگ زد. بعد از آن بود که از من مصاحبه گرفتند و در برنامه نود صحبت هایم را نشان داد.

پخش صحبت‌های نصرتی در برنامه نود باعث شد تا چند فرد خیرخواه برای کمک مالی به او اعلام آمادگی کنند؛ نصرتی ماجرا را اینگونه شرح می دهد: فردوسی پور از من خواست تا یک شماره حساب اعلام کنم تا این افراد خیر به حسابم پول بریزند، اما به او گفتم که پول به درد من نمی خورد و اگر کسی را در تهران می شناسد که بتواند پاهایم را درمان کند مدیونش خواهم شد. بعد از این بود که فردوسی پور زنگ زد تا برای ادامه مداوا به تهران بروم. اصلا فکر نمی‌کردم خود فردوسی پور پیگیر کارهایم باشد. وقتی تهران آمدم، او خودش با ماشین  شخصی‌اش دنبالم آمد و مرا پیش دکتر کیهانی و بعد از آن به مطب دکتر نوروزی پزشک سابق استقلال برد. من چهار ماه تهران بودم و چون فردوسی پور مرا به این پزشکان معرفی کرده بود همه کمکم می کردند. واقعا اگر اینها نبودند با دستور پزشکان شهرستان الان باید روی ویلچر می نشستم. فردوسی پور به من خیلی لطف داشت.

درمان قطعی پاهای نصرتی در تهران 4 ماه طول کشید. نکته جالب توجه اینکه فردوسی پور در این چهار ماه این شهروند کرمانشاهی را تنها نگذاشته بود و حتی روزهای جمعه او را با خود به مجموعه ورزشی انقلاب می برد که تنها نباشد. نصرتی در این مورد می گوید: فردوسی پور شماره موبایلش را به من داد و گفت هر زمانی هر کاری داشتی با من تماس بگیر. او و امیر (برادر عادل فردوسی پور) برای اینکه تنها نباشم حتی جمعه ها دنبالم می‌آمدند و مرا به مجموعه انقلاب می‌بردند. به لطف فردوسی پور و پزشکانی که او به من معرفی کرد مشکل پاهایم برطرف شد و خوشبختانه الان حتی می‌توانم راه بروم.

با این حال داستان به همین جا ختم نشد. نصرتی به خاطر آسیب دیدگی پاهایش دیگر قادر نبود در شغل سابق خود فعالیت کند. پس از این ماجرا بود که پای امیرحسین صادقی مدافع تراکتورسازی و همسرش هم به این کار خیرخواهانه باز شد.

این جوان سنقری می گوید: پس از این اتفاقات کار قبلی‌ام را از دست دادم. چون نمی توانستم کارهای سنگین انجام بدهم. به همین خاطر باز هم فردوسی پور مرا به برنامه‌اش دعوت کرد. چند روزی از حضورم در برنامه نود نگذشته بود که فردوسی پور زنگ زد و گفت که امیر حسین صادقی می خواهد برایم یک پراید بخرد. بعد از آن هم خود صادقی تماس گرفت و گفت هر مشکلی داشته باشم حل می کند. صادقی با همسرش به خانه ما آمد و طوری با ما برخورد کرند که انگار فامیل ما هستند. برخورد او و همسرش خیلی برای من ارزش داشت. آنها پای درد دل ما نشستند و مبلغ 14-15 میلیون تومان هم کمک کردند. بعد از صحبت با صادقی رفتیم شهر و همانجا او برای من یک موتورسیکلت هم خرید. با پولی که صادقی به من داد یک تراکتور خریدم و الان هم در یک شرکت مشغول کارم. واقعا از لطف صادقی، فردوسی پور و پزشکانی که برای با تمام وجود به من کمک کردند ممنونم. بخصوص فردوسی پور که زندگی و همه چیز را به من برگرداند