اولین عکسی که از حسین قریب در روزنامههای ورزشی ایران به چاپ رسید تصویری بود که او را به هنگام مطالعه روزنامهها در حاشیه افتتاح زمینی که قرار بود تبدیل به کمپ باشگاه استقلال بشود نشان میداد.
آقای قریب با پیراهن آبی رسمی و چهرهای متفکر در آن روزها برای روزنامهنگاران ورزشی چهرهای بود که میشد از گفتوگو با وی خبرهایی درباره سرمربی آینده استقلال استخراج کرد. اما نه؛ روزنامهنگاران خیلی زود به اشتباه خود پی بردند. قریب کم حاشیهترین و کم سروصداترین عضو هیات مدیره استقلال بود و این رویه را بعدا هم ادامه داد زمانی که به عنوان مدیرعامل استقلال جانشین علی فتحاللهزاده شد.
از قهرمانی تا استعفا
قریب که چهره بسیار محترمی بود به سرعت جای خود را در دل برخی روزنامهنگاران ورزشی ایران باز کرد آنها از شخصیت متفاوت او به نسبت سایرین لذت میبردند و همین موضوعی بود تا کمترین نقد منفی به عملکرد وی وارد بشود.
حسین قریب پس از انتخاب به عنوان مدیرعامل کارش را در سکوت ادامه داد و در نهایت پروژه را با قهرمانی استقلال در لیگ برتر فوتبال ایران تمام کرد. این میتوانست پایانی فوقالعاده برای او باشد اما قریب کماکان در کنار فوتبال ماند تا چندی بعد پس از ماجرای معروف حذف استقلال از جام باشگاههای آسیا به دلیل تأخیر در ارسال لیست از سمت خود کنار بکشد.
او البته با این استعفای شجاعانه باز هم متشخص باقی ماند. پس از این بود که غیبت طولانی حسین قریب آغاز شد؛ او درست 6سال است که دیگر در حوالی هیچ زمین فوتبالی آفتابی نشد.
سکوت طولانی
آقای قریب مدتی سرگرم کارهایش در ستاد اجرایی فرمان امام بود و بعد هم شغلهای دیگری را برای خود برگزید شغلهایی بیارتباط و دور از فوتبال تا جایی که ما هم فقط سایهای از او را به خاطر بیاوریم. او برای ما یکی بود مثل درگاهی رئیس سابق تربیت بدنی ایران در دهه 1360 که هیچ کس خبر ندارد کجاست . خیل مدیرانی که وارد این فوتبال شدند و بیرون رفتند انگار که هیچ وقت نبودهاند ...
اما قریب هنوز برای ما چهره مثبتی بود حتی آن وقتها که دعوایش با فتحاللهزاده را بر سر ماجرای کمپ استقلال تیتر میکردیم. این مجادله لفظی آخرین چیزی بود که از او به خاطرمان مانده، فتحاللهزاده قریب را متهم به از دست دادن این زمین میکرد و قریب در پاسخ نظر دیگری داشت. خب، این داستان خیلی مهمی نیست حداقل حالا که اتفاقات خیلی خیلی مهم رخ داده است.
گزینه دولت
این روزها که اخبار مربوط به انتخابات را تعقیب میکنیم فقط یک اسم چشمان را میگیرد: حسین قریب مردی که ناگهان نامزد انتخابات فدراسیون فوتبال ایران شد، مردی که معلوم نیست چرا بیعلاقگی مفرطش به فوتبال را با پست پردردسر ریاست فدراسیون تاخت خواهد زد.
او البته ادعا میکند فدراسیون فوتبال گزینه وزارت ورزش نیست اما چه کسی است که نداند پای برگه او را شخص وزیر امضا کرده است. قریب که از تأثیر حمایت سازمان بر میزان وجاهتش در افکار عمومی آگاه است، آگاهانه این حمایت را به پشت و پسلهها میفرستد اما حقیقت راه خود را باز کرده است؛ این روز آخری صفبندیها کاملا مشخص شده و به شدت مشخص است که آقای قریب گزینه دولت برای این انتخابات ظاهرا غیرسیاسی است.
چند خبر ناپیوسته
- امروز خبر رسید که کفاشیان از کارمندانش خداحافظی کرده است
- امروز خبر رسید که وزارت صنایع نظر خود را به باشگاههای صنعتی اعلام کرده است: حسین قریب
- امروز سازمان بازرسی کل کشور که اداره عریض و طویلی است کار خود را رها کرد تا دو بار علیه کفاشیان بیانیه بدهد.
- امروز گفته شد که هیاتها را به ضیافتی دعوت خواهند کرد تا بگویند که نام چه کسی از صندوق در بیاید -
امروز گفته شد که فیفا به انتخابات فدراسیون فوتبال حساس است ...
و اینک شما، آقای قریب
مشخص نیست که چرا اما حسین قریب مشتاق تصدی ریاست فدراسیون است. همانطور که محمد علیآبادی 4سال پیش افکار عمومی را نادیده گرفت و برای ثبت نام از پلههای فدراسیون بالا رفت.
این اشتباه نه تنها باعث تعلیق فوتبال ایران شد بلکه رئیس سابق تربیت بدنی را برای همیشه از چشم فوتبالدوستان انداخت. به حکم دوستی چند ساله باید به حسین قریب هشدار داد، زنهار از حضور در رقابتی که در شرایط نامساوی انجام خواهد شد. انتخاباتی که نمیتوانیم از دموکراتیک بودنش مطمئن باشیم.
دم خروس این انتخابات همان لحظهای بیرون زده که از پخش صدای حسین جلالی نامزد فدراسیون دو میدانی را که داشت از نحوه چینش آرا به نفع یک نامزد خاص میگفت جلوگیری کردند. این ساعت اطمینان از همه گمانه ها بود ، اینکه راه آخرین رئیس هم از همان مسیری است که ها قبلی را بر سر این فوتبال نشاند.
ما دوباره در بزنگاه ایم .لحظه تصمیم شخصی یا تکلیف. آقای قریب سئوال مهم این است؛ آیا حتی اگر فردا رأی اکثریت مجمع را به دست بیاورید منتخب افکار عمومی فوتبال خواهید بود؟