سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

فوتبال برای علی دایی همیشه میدان جنگ بوده است.میدان نبرد و اراده.فقط کافیست کمی به عقب برگردیم.

 
در فوتبالی که ستارهای نابش مثل علی کریمی فرهاد مجیدی و خداداد عزیزی بهترین سالهای فوتبالشان را با انتخاب اشتباه و عدم انگیزه کافی برای خوب ماندن از دست داده است علی دایی بدون شک یک استثنا و یک اسطوره خود ساخته است.هر چه دارد از خودش دارد و از خدایی که میگویند بغلش کرده.بر خلاف این تصور اگر خدا کسی را بغل کرده باشد همان استعداد هایی هستند که قدر نبوغشان را خود ندانسته اند تا در اوش خدا بمانند.

علی دایی اسطوره و تاریخ سازی است که فوتبالش تمام زیبایی شناسی های فوتبالی پس میزند.قد بلند و دویدن نه چندان مسلط و عدم سرعت و تکنیک خاص.اما تلاش همین انتی استار امروز دایی را جهانی ترین چهره فوتبال ایران و شاید تاریخ سازترین گلزن اسیا کرده است.

 
تا روزی که بود به اندازه گلهایش منتقد بزرگ داشت و وقت رفتن هم زیبا نرفت هرگز.دایی که تمام فوتبالش پر از فراز و نشیب های محبوبیت بود وقت رفتن از فوتبال ملی محبوب نرفت.اما فوتبال باشگاهی و سایپا شروع تجربه جدیدی بود تا فرازش را باز با اراده خودش ببیند.

 
 مربیگری دایی هم مثل فوتبالش پر از رفتن ها و امدن ها بوده است.قهرمانی با سایپا و فاجعه ای در تیم ملی.قهرمانی های جام حذفی ولیگ و اسیایی که برای پرسپولیس از بین رفتند.دایی مربیگریش هرگز ثبات فوتبالش را نداشته است.نشیب هایی که در فوتبالش با اراده پشت سر گذاشته بود در مربیگریش انگار دارد ادامه پیدا می کند.اما او ناگهان به قله محبوبیت صعود کرد؛ چیزی که شاید برای خودش هم باورکردنی نبود و شاید از همین روست که بازآن را از کف خواهد داد... 
در زمان بازی اگر جنگی بود همان درون زمین و در تمرین بود.حرف ها همان جا زده میشد.اما مربیگری چیزی ورای بازی کردن درون زمین است.ثبات شخصیتی تیم و مدیریت روحی بازیکنان چیزی است که دایی از آن غافل است.جنگ های رسانه ای دایی برای بالا بردن تیمش نیست.فقط حرف از من و منیت است.من و مایلی کهن.من و کاشانی و امروز من و تارتار
گرچه دایی نماد روزهای اعتراض فوتبالی هاست اما در نهایت  مردم مدال ها ی پهلوانی را برای اسطوره هایی میدهند که برای آنها بجنگند نه خودشان.امروز اما دایی محبوب هم پتانسیل رفتن به همان بیراهه را دارد.دایی هم ورای فوتبال و مربیگری اش سالم شناخته شده است.اما اصرار بیهوده به اینکه من خوبم و همه بد دایی را هم کم کم به ورطه شک و تردید مردم می کشاند.