ناصرخان بچه خیابان آریانای تهران بود، پدرش آژانس املاک داشت، در سال 1328 آذر ماه پا به دنیا گذاشت. بی خیال درس بود؛بازیگوشیاش بادبادک می خواست و تیر و کمان و فیلم های جنگی و اجرای فنون فیلمها در خانه!
آن زمان فوتبال رونق زیادی نداشت ولی به مرور بچهها به فوتبال علاقهمند شدند. در محلهشان مثل تمام محلات دیگر، هم «توپ» بود و هم «بچههای محل» که هر موقع دور هم جمع میشدند، میرفتند یک زمین خالی، بازی میکردند. در آن زمان اکثرا هافبک بود که به قول خودش زیاد تکنیکش هم بد نبود!عکسهای سیاه سفید از روزهای رنگی حکایت میکند. روزهای رنگی با آرزوهای بزرگ. عاشق جمع کردن بچه محلهایش بود حتی به بهانه عکسی شاید؛ دوستیها را دوست داشت خاطره کند با دستی بر شانهای و ژستی کودکانه.
بسکتبالیستهای خوب آن دوره، هم بازی اش بودند؛ داوود حداد، شهمیرزادی، خلخالی و حتی چنگیز وثوقی؛ اما انتخابش برای تیم ملی بسکتبال جوانان هم راضیاش نکرد و بسکتبال فاتح دلش نشد.
ماجرای ورودش به فوتبال از آنجایی شروع شد که روزی با دوستانش به تماشای بازی آموزشگاهی که تیم مدرسهشان در آن شرکت داشته رفتند. در همان روز دروازهبان تیم مدرسه آسیب دید مربی تیم با توجه به بلندی قامت او (185 سانتی متر) و بسکتبالیست بودنش، از او خواسته که به جای دروازهبان، درون دروازه بایستد. که با اصرار مربی و با ترس و لرز و دلهره درون دروازه ایستاده. ناصر حجازی از آن روز به عنوان یک روز بیاد ماندنی و خاطرهانگیز یاد میکند و حتی خودش هم باورش نمیشده که چرا با وجود آنکه برای اولین بار درون دروازه ایستاده، اینقدر خوب توپ میگرفته و زمانی که بازی تمام شد، همه تماشاگرانی که برای دیدن مسابقه آماده بودند، تشویقش کردند.
از همان زمان بود که ناصر حجازی به دروازهبانی روی آورد. تیم فوتبال نادر در دسته دوم باشگاههای تهران اولین باشگاهش بود و از همان تیم به تیم ملی جوانان و تیم ملی بزرگسالان رسید. در سال ???? به تاج (استقلال) پیوست و در همان سال اول، قهرمانی جام باشگاههای آسیا و جام تخت جمشید را با این تیم به دستآورد.
تا پایان دوران بازیگری خود بهجز یک سال و نیم در بین سالهای ???? و ???? که برای تیم شهباز بازی کرد و مدت کوتاهی پس از جام جهانی ???? که با تیم منچستر یونایتد تمرین میکرد و ? بازی برای تیم ذخیرههای یونایتد انجام داد، در بقیه این مدت دروازهبان استقلال تهران بود و با این تیم چندین دوره قهرمانی در لیگ کشور، جام باشگاههای تهران، جام حذفی ایران و جام باشگاههای آسیا را جشن گرفت. حجازی در دهه ???? دروازهبان اصلی تیم ملی ایران بود و با این تیم، دو بار قهرمان جام ملتهای آسیا (???? و ????) و یک بار قهرمان بازیهای آسیایی ???? تهران شد و در جام جهانی ???? آرژانتین و المپیک ???? مونیخ هم شرکت کرد و سهمیه حضور در المپیک ???? مونترآل و مقام سومی جام ملتهای آسیا ???? را هم بهدست آورد.
اولین بار که برای تیم ملی بازی کرد، دوستانش کوچه را چراغانی کرده و برایش جشن گرفته بودند و این در حالی بود که مادرش از این موضوع خبر نداشت. وقتی مادرش وارد کوچه میشود، دوستانش به شوخی گفته بودند که عروسی ناصر است و مادرش از این موضوع خیلی عصبانی شده بود."-
در تیمهای سپاهان اصفهان، ذوب آهن اصفهان، استقلال رشت، ماشینسازی تبریز، استقلال اهواز، ابومسلم خراسان، نساجی قائمشهر نیز به مربیگری پرداخت که موفقیت چندانی نصیب وی نشد. حجازی در سال 1386 مجدداً هدایت باشگاه استقلال تهران را پذیرفت اما به دلیل عدم حمایت هیات مدیره وقت و دخالت در کار وی، قبل از اتمام نیم فصل از سرمربیگری استقلال کنارهگیری کرد تا به عنوان مدیر فنی نظارهگر عملکرد استقلال باشد.
استقلال در همان سال با تیمی که حجازی ساخته بود و تا صعود به مرحله نیمه نهایی وی را در کنار خود میدید، توانست مقام قهرمانی جام حذفی کشور را بدست آورد. وی هم اکنون به عنوان رییس کمیته فنی و مشاور ارشد مدیر عامل باشگاه استقلال تهران فعالیت دارد و در باشگاه گسترش فولاد تبریز نیز با سمت نماینده تام الاختیار مالک باشگاه به این تیم مشاوره می دهد.