سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 بر روی جریان هیات های مذهبی در کشور حساب ویژه ای باز کرده بود. "هیات" ها ، دیرینه ترین و در عین حال گسترده ترین شبکه اجتماعی در سراسر ایران به شمار می روند که در قامت تشکل های مردم نهاد با محوریت دین و مشخصاً عزاداری اهل بیت علیهم السلام ، شکل گرفته و در اعماق جامعه ، تا دور افتاده ترین روستاها ، ریشه دوانده اند. احمدی نژاد و منصور ارضی

با این حال ، هیأت ها از هنگامی رسانه ای شدند که برخی مداحان معروف ، پای در عرصه اظهار نظرهای تند سیاسی، له یا علیه این و آن گذاشتند و منابر هیات ها را به تریبون های سیاسی تبدیل کردند.
افرادی مانند منصور ارضی و سعید حدادیان ، اگر تا چند سال قبل ، صرفاً به خاطر صدای خوش و شعرهای زیبا و مداحی های دلنشین شان معروف و محبوب بودند ، اینک به دلیل موضع گیری های عمدتاً تند و صریح سیاسی شان مشهور شده اند و البته الزاماً  محبوبیت سابق را ندارند چه آن که در این سال ها ، بسیاری از پامنبری های آنان که به عشق اباعبدالله و فاطمه زهرا و سایر ائمه هدی علیهم السلام به این هیات ها می رفتند یا با شور و شوق ، سی دی های مراسم آنان را تهیه می کردند ، وقتی دیدند که هیات های اینان تبدیل به حزب سیاسی شده است ، عطایشان را به لقایشان بخشیدند و شور حسینی شان را در جاهای دیگر جست و جو کردند.

احمدی نژاد در سال 1384 ، هیات ها را به عنوان یکی از ارکان تبلیغاتی اش به خوبی و هوشمندی مدیریت کرد و موجی از حمایت نیروهای مذهبی را متوجه خود کرد ؛ نیروهایی که از دوران هشت ساله اصلاحات به عنوان سال های غربت دین ، شکایت داشتند و دوای درد را حضور نیرویی حرب اللهی و معتقد به ولایت و انقلاب در رأس قوه مجریه می دانستند.

احمدی نژاد البته دو روز مانده به انتخابات سراغ هیات ها نرفت. او در دوران شهرداری اش در تهران ، کمک های مالی فراوانی به هیات ها کرد . اوشخصاً  به مجالس آنها می رفت و با استقبال هیاتی هایی که او را " مردی از جنس مردم" می دانستند مواجه می شد.

این پتانسیل عظیم ، هر چند یگانه عامل پیروزی او در انتخابات 84 نبود ولی هیچ کس نمی تواند تاثیر آن را انکار کند ، تاثیری که بیش از آن که در تعداد آرا خود را نشان دهد ، در مشروعیت بخشی به احمدی نژاد و دولت او کارکرد داشت.

با پیروزی احمدی نژاد در انتخابات نهم ریاست جمهوری ، ماه عسل هیات های مذهبی - سیاسی با دولت اصولگرا آغاز شد. احمدی نژاد ، همچنان به سیاق گذشته ، اما این بار در قامت رئیس جمهور به هیات ها می رفت ، به آنها کمک می کرد ، مداحانشان را با خود به سفرهای استانی می برد و خلاصه برایشان سنگ تمام می گذاشت.
هیاتی ها هم متقابلاً حامیان پرو پا قرص احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری که در خط ولایت حرکت می کند ، بودند.

این وضعیت کما بیش ادامه داشت تا این که رفته رفته ، اختلافات دیدگاهی بین هیات های مذهبی - سیاسی با احمدی نژاد شکل گرفت. در ابتدا این اختلافات جدی نبودند یا جدی گرفته نمی شدند اما آرام آرام ، مداحان سیاسی و پامنبری هایشان احساس کردند که این ، همان احمدی نژادی نیست که بود!
هیأتی ها از احمدی نژاد انتظار ولایت پذیری مطلق داشتند و هرگز برایشان قابل پذیرش نبود که رئیس جمهوری که به قول خودشان با کوپن حزب الله بر این مسند نشسته ، در اجرای دستورات رهبری ، حتی لحظه ای تعلل کند چه رسد به این که نامه عزل مشایی از معاونت اولی را یک هفته در کشوی میز کارش مسکوت بگذارد و تنها هنگامی حاضر به اجرایش شود که سایت رهبری نامه را منتشر نماید و البته آن هم نه در قالبی که دستور رسیده بود بلکه در شکل استعفای مشایی!

احمدی نژاد ، محمد رضا طاهری و سعید حدادیان


چالش های پی در پی  احمدی نژاد با اصولگرایان ، سرد شدن روابط مراجع با دولت بر سر مسائلی مانند مخالفت مراجع با حضور زنان در کابینه که متعاقب آن ، احمدی نژاد چند زن را به عنوان وزیر به مجلس معرفی کرد ، عدم توجه احمدی نژاد به توصیه های علمای قم و مشهد و چهره های مورد وثوق نیروهای حزب اللهی برای دوری جستن از مشایی که با جمله معروف "آنچه مشایی می گوید نظر دولت است" مواجه شد ، ماجرای برکناری متکی که گفته شد بر خلاف نظر رهبری صورت گرفت و نظایر این ها که از حوصله این بحث خارج است و مجالی مفصل می طلبد همه و همه دست به دست هم دادند تا هیاتی ها از آن حمایت های بی دریغ سابق ، به نقد و انتقاد برسند و علناً به احمدی نژاد هشدار دهند که فکر نکن با تو عقد اخوت بسته ایم.

چنین شد که منصور ارضی که روزگاری او را نیمه احمدی نژاد می خواندند و سعید حدادیان که زمانی مبلغ احمدی نژاد در این هیات و آن مراسم بود ، همصدا با بسیاری از ائمه جمعه و علما و اصولگرایان ، علیه احمدی نژاد سخنانی را بر زبان آوردند که حتی تند ترین منتقدان او نیز جرأت ابراز آن را نداشتند.
در آخرین مورد ، ارضی به احمدی نژاد توپید که فتنه دینی به سراغش آمده و تصریح کرد که نگران دین اوست و از احمدی نژاد انتقاد کرد که دیگر در هیات ها پیدایش نمی شود و مدعی شد که" نمی گذارند بیاید هیئت! و این یک بیماری است."
حدادیان هم با حمله توأم به مشایی و احمدی نژاد ، چنان تعابیری را علیه آنان به کار برد که به قول خودش رسانه ها نتوانند این تعابیر زشت را بنویسند. او احمدی نژاد را تهدید کرد که کاری نکند که از "بهشت حزب الله " اخراج شود ، همان طور که حضرت آدم با خطایی که مرتکب شد از بهشت برین طرد شد.
حتی در میان وبلاگ نویسان احمدی نژادی هم جریان " من احمدی نژادی نیستم" شکل گرفت و بسیاری از حامیان پروپاقرص احمدی نژاد ، با اعتراض به مواضع احمدی نژاد ، جدایی خود را از او و جریانی که از نظرشان "جریان انحرافی" است ، اعلام داشتند.

اینک ، ایام فاطمیه فرا رسیده است ، ایامی که بعد از محرم و صفر و رمضان ، پر کارترین روزهای تقویم هیات ها و مداحان است. آغاز ایام فاطمیه امسال ، برای احمدی نژاد و تیمش هرگز خوشایند نبود چرا که اولین هیات های سیاسی در این ایام با شدید ترین و بی سابقه ترین حملات علیه آنها آغاز شدند و با ماجرای معنی دار استعفا و ابقای حیدر مصلحی ، وزیر اطلاعات ، انتظار می رود ، روند انتقادات از احمدی نژاد در میان هیات ها و مداحان و نیروهای حزب اللهی تشدید شود و توصیه ها به او برای ولایتمداری و اتمام حجت ها علنی تر شود.

فاطمیه امسال ، ایام سختی برای احمدی نژاد و تیمش خواهد بود ، به ویژه آن که او اثبات کرده که اهل عقب نشینی و مدارا نیست ، حتی اگر سرسختی هایش به بهای برائت دوستان هیاتی اش و تردید حزب اللهی ها در درستی انتخابی که کرده اند تمام شود.