سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

از لحظه ای که کریمی با پیراهن شماره 88 وارد ورزشگاه الاهلی دوبی شد، تماشاگران اماراتی به احترامش بپا خاستند و او را تشویق کردند.
کریمی با آن پیراهن شماره 88 جلوه خاصی داشت. به محض آنکه اولین توپ به پایش خورد، صدای آژیر تماشاگران اماراتی به آسمان سایید؛ این یعنی اعلام خطر به ستاره های روسونری! معنای خاصی که به میلانی ها اخطار می داد کنار روند تا جادوگر فارغ البال دریبل بزند و همه را از جریان بازی محو کند.
همین گونه هم شد. کریمی بارها و بارها دریبل زد و آن حرکات نرم و موزون همیشگی را برابر چشمان بزرگان میلان به اجرا گذاشت. نمایش علی این بار هم دیدنی بود؛ مثل همیشه و مانند روز های جوانی. علی با چنان میل و اشتیاقی توپ را زیر پا به حرکت در می آورد که انگار همین امروز است که از تیم فتح تهران به پرسپولیس آمده.یک بازیکن مافوق تصور و بسیار فریبنده. علی اوج هنر نمایی اش را در دقایق 28 و 32 در میدان به نمایش گذاشت و یک آن مانند برق و باد ستاره های روسونری را از جریان بازی محو کرد. بازی یک نیمه علی آن قدر تماشایی بود که بار دیگر افسوس غیبت او را در تیم ملی خوردیم. به راستی جادوگر چرا امروز نباید صاحب پیراهن تیم ملی باشد؟ آیا او به اتمام رسیده است؟
ستاره های ما این گونه می سوزند و تلف می شوند. امروز اگر علی کریمی اهل امارات بود با او چه می کردند؟ پاسخ کاملاً روشن است و به توضیح واضحات نیازی نیست. امثال علی کریمی در فوتبال ایران کم نیستند.فرهاد مجیدی یک نمونه دیگر است.او در اوج آمادگی از تیم ملی جا می ماند 
سیاستگذاران فوتبال ما مسیر اشتباهی را در پیش کشیده اند و با دور نگه داشتن با تجربه هایی مانند کریمی و مجیدی از تیم ملی، فوتبال ملی را از داشتن بازیکنانی که می توانند در روزهای دشوار به کار تیم ملی بیایند محروم می کنند. پیش تر نیز مهدی مهدوی کیا از تیم ملی دور ماند. او روزهایی که در اوج بود، به واسطه همین سیاستهای نادرست وغلط از تیم ملی دور ماند تا بازیکنانی که هرگز در قواره تیم ملی نبودند، صاحب پیراهن تیم ملی بشوند.
البته انگار پیراهن آبی به کریمی نمی سازد ! وی در پرسپولیس ، استیل آذین ، الاهلی و بایر مونیخ با پیراهن قرمز بازی کرد و روزهای موفقی را سپری کرد ولی در تیم شالکه آبی پوش هنوز فرصت عرض اندام پیدا نکرد ! یادمان نرود جادوگر به عشق رنگ قرمز به پرسپولیس آمد ...