شاید بتوان گفت تا چند سال پیش حتی یک شبکه ماهواره ای شیعی در جهان وجود نداشت، اما اکنون و با گذشت چند سال، بحمدالله تعداد قابل توجهی شبکه ماهواره ای در جهان وجود دارد که به شیعیان تعلق دارد.
برخی از این شبکه ها از سوی برخی از روحانیون، علما و مراجع تقلید حمایت و پشتیبانی می شوند، و برخی دیگر نیز به گروه ها و جناح های سیاسی شیعی تعلق دارد.
پس از انجام بررسی اجمالی، به اطلاعات مختصری در مورد این شبکه های ماهواره ای و جهتی که آنان را مورد حمایت قرار می دهند دست یافتیم که به شرح ذیل هستند:
شبکه ماهواره ای وابسته به روحانیون، علما و مراجع تقلید:
• شبکه ماهواره ای "النعیم" حضرت آیت الله شیخ "محمد الیعقوبی"
• شبکه ماهواره ای "ولایت" وابسته به آیت الله دکتر حسینی قزوینی
• شبکه ماهواره ای "السلام" وابسته به حضرت آیت الله سید "حسین الصدر"
• شبکه ماهواره ای "المعارف" وابسته به حجة الإسلام شیخ "حبیب الکاظمی"
• شبکه ماهواره ای "اهل البیت" وابسته به حضرت آیت الله سید "هادی مدرسی"
• شبکه ماهواره ای "الحجة" وابسته به حضرت آیت الله سید "محمد تقی مدرسی"
• شبکه ماهواره ای "اهل بیت" وابسته به روحانی شیعه افراطی، شیخ الله یاری
• شبکه ماهواره ای "فدک" وابسته به روحانی شیعه افراطی، شیخ "یاسر الحبیب"
• شبکه ماهواره ای "المصطفی" وابسته به فردی ناشناس بنام "عبدالحمید النجدی"
• شبکه ماهواره ای "المودة" وابسته به یک فرد ناشناس بنام الشیخ عبد الحلیم الغزی
• شبکه ماهواره ای "ثقلین" وابسته به مجمع جهانی اهل بیت – جمهوری اسلامی ایران
• شبکه ماهواره ای "سلام 1" وابسته به حجة الإسلام هدایتی (نزدیک به حضرت آیت الله سید صادق شیرازی)
• شبکه ماهواره ای "هدهد" (حوزه فعالیت: کودکان) وابسته به سید "جواد شهرستانی" داماد حضرت آیت الله سید "علی سیستانی"
• شبکه ماهواره ای "ثامن" وابسته به شیخ "حامدرضا معاونیان" درگذشته مورد حمایت حضرت آیت الله شیخ "حسین وحیدخراسانی" بود
• شبکه ماهواره ای "هادی 1 و 2 و 3 و 4" و شبکه "دعا" وابسته به سید "محمدباقر مصباح" نماینده حضرت آیت الله سیستانی در مشهد
• شبکه ماهواره ای "الأنوار 1 و 2"، "أنوار الحسین"، "امام حسین 1 و 2 و 3"، "الزهراء"، "المهدی"، "امام صادق"، "حضرت خدیجه"، "مرجعیت"، "أبا الفضل العباس"، "ظهور"، "امام زمان"، "العقیلة"، و "سلام 2" ه حضرت آیت الله سید "صادق شیرازی"
• شبکه ماهواره ای بقیع وابسته به حجه الاسلام عسکرپور (درگذشته نزدیک به سید صادق شیرازی به شمار می رفت اما چند سالی است که مستقل شده و کاملا مستقل فعالیت می کند)
شبکه ماهواره ای وابسته به جریان ها و گروه های سیاسی یا اشخاص:
• شبکه ماهواره ای "المنار" وابسته به حزب الله لبنان
• شبکه ماهواره ای "آفاق" وابسته به حزب الدعوة عراق
• شبکه ماهواره ای "المسار" وابسته به حزب الدعوة عراق
• شبکه ماهواره ای "نبأ" وابسته به شیعیان مخالف آل سعود
• شبکه ماهواره ای "العالم" وابسته به جمهوری اسلامی ایران
• شبکه ماهواره ای "الکوثر" وابسته به جمهوری اسلامی ایران
• شبکه ماهواره ای "الکوفه" وابسته به آستان مقدس مسجد کوفه
• شبکه ماهواره ای "الفرات" وابسته به مجلس اعلای اسلامی عراق
• شبکه ماهواره ای "العهد" وابسته به گروه "عصائب أهل الحق" عراق
• شبکه ماهواره ای "المسیرة" وابسته به جنبش شیعیان الحوثی در یمن
• شبکه ماهواره ای "طه" (حوزه فعالیت: کودکان) وابسته به حزب الله لبنان
• شبکه ماهواره ای "الوحدة" وابسته به مجمع تقریب مذاهب اسلامی ایران
• شبکه ماهواره ای "بلادی" وابسته به ابراهیم جعفری، نخست وزیر سابق عراق
• شبکه ماهواره ای "الصراط" وابسته به هواداران حضرت آیت الله خامنه ای در لبنان
• شبکه ماهواره ای "Ifilm" (حوزه فعالیت: فیلم) وابسته به جمهوری اسلامی ایران
• شبکه ماهواره ای "14" وابسته به مداح اهل بیت علیهم السلام ملا باسم کربلایی
• شبکه ماهواره ای "کربلا" وابسته به آستان مقدس حضرت امام حسین علیه السلام
• شبکه ماهواره ای "الغدیر" وابسته به سازمان بدر - زیر مجموعه های مجلس اعلای عراق
عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال
پ
روزنامه as اسپانیا با لحنی تعجبآمیز از کاپیتانی آندرانیک تیموریان در تیم ملی ایران یاد کرده است.
تحلیلگران این روزنامه پرتیراژ شاید بر این باور بودهاند که پس از وداع نکونام با بازیهای ملی بازوبند در اختیار فردی قرار میگیرد که جزو اقلیتهای مذهبی در ایران نباشد. درحالی که این ذهنیت هیچ مبنای عقلی درستی ندارد.
آندو وقتی میشنود که روزنامه as اسپانیا با این دیدگاه به کاپیتانیاش در تیم ملی مینگرد این واکنش را نشان میدهد: «من هم از تعجب آنها متعجبم. مگر تا امروز شرایط برای کاپیتانی یک بازیکن ارمنی در تیم ملی فراهم بوده و فدراسیون فوتبال ایران جلوی این موضوع را گرفته است که آنها با آب و تاب ازکاپیتانی من در تیم ملی حرف میزنند و میگویند آندو اولین کاپیتان مسیحی در تاریخ 95 ساله تیم ملی است؟! دلیلی ندارد که آنها از این اتفاق تعجب کنند.
کاپیتانیام در تیم ملی برای اسپانیاییها ظاهرا یک سورپرایز بوده اما برای خود من هرگز واقعه عجیبی نیست.» دیدگاهی که همواره اروپاییها در قبال اقلیتهای مذهبی در ایران داشتهاند بر این توهم استوار بوده که این افراد در کشورمان از آزادیهای لازم بیبهرهاند و نمیتوانند در فضای اجتماعی ایران عرض اندام کنند.
استدلالی که در مقابل کاپیتانی آندرانیک تیموریان در تیم ملی ایران از سوی روزنامه as اسپانیا بیان میشود از این نظریههای نادرست پرده برمیدارد. آیا در ایران فضا برای پیشرفت اقلیتها بخصوص ارامنه فراهم نیست؟ این سوال را که پیش روی آندو قرار میدهیم با این پاسخ صریح و محکم مواجه میشویم: «آنقدر ایران را بد جلوه دادهاند که وقتی یک مسیحی کاپیتان تیم ملی میشود تعجب میکنند.
اروپاییها فکر میکنند ما مسیحیها در ایران زیر منگنه سیاسی و اجتماعی هستیم، در حالی که اینطور نیست. من و همه همکیشانم در ایران آزادانه به فعالیتهای اجتماعیمان ادامه میدهیم و در عرصه سیاست هم فعالیم و نظرمان را بیان میکنیم. در ایران هیچ محدودیتی برای ارامنه وجود نداشته و نخواهد داشت. ما هم مثل تمام مسلمانهای ایرانی در چارچوب قوانینی که نظام جمهوری اسلامی تدوین کرده به زندگی و فعالیت ادامه میدهیم. اروپاییها باید اطلاعاتشان را درباره ایران افزایش دهند. ای کاش بیایند در این مملکت و خودشان تحقیقات میدانی انجام دهند تا متوجه شوند که فضا اینجا چگونه است. یکی از دلایلی که باعث شده آنها چنین ذهنیتها و برداشتهای غلطی را داشته باشند این است که فوتبال ما را نگاه نمیکنند. ای کاش لیگ فوتبال ایران برای اروپاییها پخش میشد تا بیشتر با اتمسفر اینجا آشنا میشدند.»
با احترام به نکونام بازوبند را برمیدارم
«من هیچ وقت دنبال بازوبند کاپیتانی نبودم.» این جملهای است که آندو وقتی ناچار میشود درباره کاپیتانیاش در تیم ملی اظهارنظر کند به زبان میآورد و ادای احترام میکند به نکونام و دیگر کاپیتانهای تیم ملی: «این بازوبند دست به دست چرخیده تا به من رسیده و روزی هم ازمن به دیگران میرسد. بستن بازوبند کاپیتانی تیم ملی افتخار است اما نباید جلوی انگیزه بازیکن را بگیرد.
من از اینکه کاپیتان تیم ملی شدهام احساس غرور میکنم اما باید تلاشم دو برابر شود چون حالا انتظارها از من بیشتر است. باید تمرکزم را هم افزایش دهم و حالا که قسمتم بوده بازوبند کاپیتانی را به دست ببندم به خوبی از عهده مسوولیتهای محوله برآیم.»
ماجرای خبرنگار سوئدی و امیدواری به توافق 1+5
آندو سپس به تحلیلهای مشابهی که یک خبرنگارسوئدی داشت نیز اشاره میکند. او پرده از همین دیدگاهها در دیگرکشورهای اروپایی برمیدارد: «یک خبرنگار سوئدی هم در جریان بازی با تیم ملی سوئد جلوی من را گرفت و از من پرسید: ماندهایم که چگونه مسلمانها حاضر شدهاند بازوبند کاپیتانی تیم ملی کشورشان را به تو بدهند! که من در جواب این خبرنگار سوئدی گفتم: شما چه برداشتی از مملکت من دارید؟ فکر میکنید اینجا ارامنه و مسیحیها با خفت و خواری زندگی میکنند؟! بروید ببینید که ارامنه چه اندازه در اقتصاد و صنعت ایران نقش دارند. در ایران اقلیتهایی هستند که صاحب کارخانه و شرکتهای تولیدی هستند و به خوبی در چرخه صنعتی فعالیت میکنند.
من هم بهعنوان یک فوتبالیست 11سال برای تیم ملی ایران بازی کردم و حالا نوبت به کاپیتانیام رسیده است و دلیلی هم وجود ندارد که کسی بخواهد بازوبند را از من بگیرد. به این خبرنگار گفتم همیشه برخورد با من در تیم ملی ایران خوب بوده و شما اگر به نیمکت تیم ملی نگاه کنید میبینید که مارکار آقاجانیان یکی دیگر از اقلیتهای مذهبی در ایران همکار کارلوس کروش است و هیچ دلیلی برای بستن راه اقلیتها وجود ندارد. ما نه مشکل ایدئولوژیکی در ایران داریم و نه ممنوعیت کاری. ارامنهای که من میشناسم شکر خدا از شرایط خوبی در ایران برخوردارند و زندگیشان خوب است.»
آندو به همین بهانه نگاهی سیاستمدارانه میاندازد به ماجرای توافقات هستهای و باز شدن درهای پیشرفت اقتصادی در ایران و تعامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با اروپا: «خیلی خوشحالم که در مذاکرات 1+5 به نتیجهای که مد نظر سیاست خارجی کشورمان بود دست یافتیم. خدا را شکر میکنم که توافق حاصل شده و در آینده شرایط برای بهبود وضعیت اقتصادی و روابط با کشورهای خارجی بهتر میشود. آرزو میکنم درهای بزرگ اقتصادی و سیاسی به روی این مملکت باز شود تا دنیا ایران را بهتر بشناسد.»
11سال مثل سرباز! این تعبیر آندو از حضورش در تیم ملی ایران است. 11سال پر فراز و نشیب که با پستیها و بلندیهای بسیار همراه بوده است. این 11 سال چگونه گذشت؟ جواب میدهد: «فراز و فرودهای بسیاری بود. یک روز در لباس تیم ملی خندیدم و یک روز هم اشک ریختم. یک روز آمدم و یک روز هم میروم. من در این 11 سال که در ترکیب تیم ملی بودم و نمیدانم چند سال دیگر از زمان فعالیتم در تیم ملی باقی مانده سعی کردم مثل یک سرباز باشم. سربازی که برای حفظ کشورش لباس رزم میپوشد، اسلحه دست میگیرد تا یک وجب از خاک این مملکت را به دشمن ندهد.
من هم با همین نیت لباس تیم ملی را پوشیدم و خوشحالم که در این 11سال برای کشورم کم نگذاشتم و هر روز یک نکته جدید یاد گرفتم. یاد گرفتم که در روزهای بحرانی نباید ناامید بود. یاد گرفتم که در سختیها باید پشت هم باشیم و در شادیها باید خوشحالیمان را تقسیم کنیم. این 11سال برای من همگی تجربه بود و جا دارد از همه بازیکنانی که کنارشان بودم تشکرکنم و بگویم که نسبت به این 11سال حس خوبی دارم. حس میکنم که وجدانم راحت است چون هیچ وقت برای تیم ملی کشورم کم نگذاشتم و حتی با وجود مصدومیت و گاهی در بدترین وضعیت روحی برای تیم ملی بازی کردم.»
این خداحافظی در شأن نکونام نبود
نمیداند چند صباح دیگر به پایان دوران بازیگریاش در تیم ملی باقی مانده است. 11سال در تیم ملی بازی کرده و حالا باید جور کاپیتانی تیم ملی را هم تا نقطهای نامعلوم بکشد. آندو نحوه خداحافظی نکونام را برای خودش تداعی میکند. شاید 3 سال دیگر و شاید هم بیشتر: «از نحوه خداحافظی نکونام واقعا ناراحتم و تصور میکنم همین وضعیت برای من هم تکرار خواهد شد. جواد با 151 بازی درتیم ملی خیلی غریبانه از تیم ملی رفت و مطمئنم که روزی من هم همینطور از تیم ملی میروم. مثل جواد، مثل علی دایی، خداداد عزیزی، مهدی مهدویکیا، وحید هاشمیان، علی کریمی و خیلیهای دیگر. یادم هست که کریم باقری در بازی دوستانه با برزیل چطور غریبانه با تیم ملی خداحافظی کرد. خداحافظی نکونام هم در سوئد همینطوری بود. بدون اینکه از او تجلیلی شود و بدون اینکه برایش مراسم کوتاهی برگزار شود. جواد رفت و دایم این سوال به ذهن میآید که چرا خداحافظی جواد اینقدر زشت بود؟! ای کاش خداحافظی درخور شأنی برای نکونام برگزار میشد. جواد یک بازیکن بزرگ بود. یک جنتلمن واقعی. بازیکنی که نمونهاش دیگر نیست و خیلی طول میکشد تا فوتبالیستی در قواره او به فوتبال ایران بیاید.»
دوستی من و جواد حریم داشت
در این 11 سال که نکونام و تیموریان به زوجی همیشگی و پایدار در تیم ملی بدل شده بودند بارها شنیدیم که این دو با هم اختلافهایی دارند. حالا که جواد از بازیهای ملی خداحافظی کرده آندو پرده از تمام ابهامهایی که پیرامون روابطش با نکونام وجود داشت برمیدارد تا برایمان روشن شود که اساسا آیا میان او و کاپیتان نکو اختلافی بود یا خیر؟! آندو نفسی میکشد و این سوال را برایمان میشکافد: «نمیدانم چه بگویم.
دوست نداشتم هیچ وقت وارد این بحثها شوم چون حرفها و شایعاتی که وجود داشت برایم خیلی بیاهمیت بود اما یک بار برای همیشه درباره موضوعاتی که بارها و بارها مطرح شد حرف میزنم. من و جواد در تمام این 11 سال که در تیم ملی بودیم هیچگاه با هم اختلاف نداشتیم. فضای دوستی بین ما آنقدر محترمانه بود که هیچ وقت کار به اینجا نمیکشید. دلیلش هم این بود که رفاقت من و جواد حریم داشت.
ما همیشه یکدیگر را با احترام صدا میزدیم و در عین حال خیلی صمیمی بودیم. نمیدانم، منظور بعضیها شاید از صمیمیت این باشد که من و جواد مدام از سر و کول هم بالا میرفتیم و جلوی دوربین میخندیدیم و دست مان را دورگردن هم میانداختیم. شاید بعضیها تصور میکردند چون ما این ادا و اطوار را درنمیآوریم پس با هم مشکل داریم؛ در حالی که شخصیت من و جواد با بقیه فرق میکرد. در این 11سال من یک بار هم با خانوادهام به خانه جواد نرفتم و ایشان هم یک بار خانه من نیامد اما همیشه رفتار مودبانهای با هم داشتیم. من و جواد یک بار درباره این شایعات با هم حرف زدیم و به این نتیجه رسیدیم که این شایعات ساخته ذهن کسانی بود که میخواستند در تیم ملی یک موج منفی راه بیندازند.»
آندو از خلق و خوی جواد بیشتر میگوید: «جواد در کار هیچکس دخالت نمیکرد. بازیکن بسیار با شخصیتی بود و سعی میکرد جنتلمن باشد. این را صادقانه میگویم که در این 11 سال هیچ بدی و بیاحترامی و بیاخلاقی از جواد ندیدم.»
نکونام گفت نرو بیرون، من پشتت هستم
حالا یک مشت خاطره مانده از 11 سال بازی در کنار نکونام در تیم ملی و دیگر هیچ. حالا آندو در ترکیب تیم ملی دیگر جواد را در کنارش نمیبیند. شاید زوج تازهای را در کنارش قرار دهند و شاید هم تاکتیک تیم ملی بهطور کلی عوض شود. از این زندگی 11ساله در کنار شماره شش خاطرات بسیاری در یاد دارد اما یکیاش از همه برجستهتر است؛ آنجا که جواد این جمله را به زبان آورد: «میگفت حق نداری از زمین بیرون بروی. بمان من پشتت هستم و تو هم باید پشت من باشی. بازی با کرهجنوبی در اولسان را میگویم.
روزی که دستم شکست و دقایق زیادی تا پایان بازی باقی مانده بود. به جواد گفتم دستم شکسته و خیلی درد دارم. نگاهی به من کرد و گفت: آندو تو باید بمانی و حق نداری از زمین بیرون بروی. گفت بمان من پشتت هستم و من هم ماندم. این بهترین خاطرهای است که از جواد به یاد دارم. آن روز را هرگز فراموش نمیکنم. تیم ملی با کاپیتانی جواد به جام جهانی رفت و یکی از بهترین روزهای زندگی ورزشی جواد و همه ما رقم خورد. برای من آن روز بهترین خاطره از جواد است و هیچ وقت آن دیالوگ و آن روز بهیادماندنی را از یاد نمیبرم.»
یکی مثل او ساخته میشود؟
سوالی را مطرح میکند که ذهن ما را هم میآزارد: «ببینم حالا میتوانیم یکی مثل نکونام پیدا کنیم؟!» آندو با این مساله استعدادیابی در فوتبال ایران را به چالش میکشد: «اصلا میخواهم بدانم بهجز علی دوستی مهر آیا استعدادیابی برای فوتبال ایران باقی مانده است؟ اصلا چه کسی باید بازیکنی مثل نکونام را در فوتبال ایران پیدا کند؟ آیا کسی میرود دنبال ساختن بازیکنی که توانایی پر کردن جای خالی جواد را داشته باشد؟ کار من بازیکن نیست که بروم بازیکن انتخاب کنم. این مسوولیتی است که دیگران باید به عهده بگیرند. به خصوص مربیان فوتبال و آنهایی که در کارپرورش بازیکن هستند.
بعضی از بازیکنان هستند که جای خالیشان سخت پر میشود. مگر جای خالی عابدزاده پر شد؟ مگر جای خالی دایی، خداداد، مهدویکیا، هاشمیان و کریمی پر شد که حالا انتظار داشته باشیم جای جواد هم پر شود؟! یک بازیکنیاب خوب در این فوتبال باقی نمانده. خیلیها دیگر دنبال بیزینس هستند و کاسب شدهاند و حال و حوصله ساختن بازیکن ندارند. این وضعیت در آینده به فوتبال ایران لطمه میزند و من امیدوارم که فدراسیون فوتبال و کمیته آموزش و کمیته جوانان با جدیت به استعدادیابی در چرخه فوتبال ایران نگاه کنند. ما باید آنقدر هنر داشته باشیم که دوباره بازیکنانی در قامت این بزرگان را در فوتبال ایران متولد کنیم.»
کریم باقری کجا است؟
همیشه حس خوبی نسبت به کریم باقری داشته و از او با احترام یاد میکند. کریم برای آندو بازیکنی فراموش نشدنی است. به همین دلیل بهانه که پیدا کند اسم آقا کریم را به زبان میآورد: «میخواهم ازشما بپرسم چند وقت است ازکریم باقری خبری ندارید؟ چند وقت است اسم کریم باقری برده نمیشود؟ من ازیک بازیکن معمولی حرف نمیزنم. از کسی میگویم که بهترین هافبک تاریخ فوتبال ایران بود. کریم باقری را با آن همه بزرگی حالا همه فراموش کردهاند و ممکن است همین قصه برای من و دیگران هم تکرار شود.
چرا کسی مثل کریم باقری با آن همه افتخاری که برای فوتبال ایران به دست آورد نباید داخل گود باشد؟ چرا از او در استعدادیابی استفاده نمیکنیم؟ مگر کریم باقری بازیکن کوچکی بوده که الان از فوتبال طرد شده است؟ امثال کریم باقری در این مملکت زیاد نیستند. او یکی از بهترینهای زمانه خودش بود و همیشه نامش درفوتبال ایران به یادگار میماند. کاش شرایطی فراهم شود که از بازیکنانی مانند کریم باقری استفاده بهتری کنیم. کریم میتواند نبوغش را به جوانها آموزش دهد و یک مهره موثر برای فوتبال ایران باشد. همان کاری که در اروپا با بازیکنان بزرگشان میکنند اینجا هم باید انجام شود. البته اگر میخواهیم نسل بزرگان را درفوتبال ایران حفظ کنیم. این درست نیست که بازیکنی با شخصیت کریم باقری از فوتبال دور بماند. این مسائل به فوتبال ایران لطمه میزند.
شاید تا 40 سالگی در تیم ملی بودم
سقف آرزوهای آندو در تیم ملی کجا است؟ آیا بستن بازوبند کاپیتانی میتواند ولعش را برای بازی در تیم ملی بیشتر کند؟ اینها پرسشهایی است که با خداحافظی نکونام از تیم ملی اهمیت بیشتری یافته است. آندو پاسخش به این سوال واضح است: «دلیلی ندارد بیش از حد توانم در ترکیب تیم ملی باشم. هیچ دلیلی. جایی گفتم که تا وقتی توپ در اختیار و تحت تسلطم باشد فوتبال بازی میکنم و حالا این جمله را به آن اضافه میکنم که تا وقتی شان و شخصیتم درتیم ملی ایران حفظ شود در خدمت تیم ملی خواهم بود. نمیخواهم روزی فرا برسد که من را از تیم ملی بیرون کنند. مطمئن باشید تا روزی که بدانم میتوانم بازیکن موثری باشم در خدمت تیم ملی هستم. حالا ممکن است این زمان تا 40 سالگی هم طول بکشد و شاید هم بیشتر از 2، 3 سال دیگر نتوانم در ترکیب تیم ملی قرار بگیرم.»
جام جهانی روسیه چه؟ آیا هدفگذاری خاصی برای آن زمان داشتهای؟ میگوید: «برنامهریزی من همان است که گفتم. فوتبالم تا زمانی ادامه پیدا میکند که توپ تحت فرمانم باشد نه اینکه بخواهم برای خودم زمان تعیین کنم. طبیعتا هیچ کس نیست که از بازی برای تیم ملی در 3 دوره جام جهانی بدش بیاید. من هم میتوانم از این تجربه بهره بگیرم اما باید ببینم که وضعیت فنیام چگونه است.
البته برای اینکه در این فوتبال تداوم داشته باشم برنامهریزی خاصی دارم. خوب تمرین میکنم و استراحتم هم کافی است تا دوامم در فوتبال بیشتر باشد. میدانید که فوتبالیست هرچه سنش بالاتر میرود باید برنامهریزیاش دقیقتر باشد. بازیکنی مثل گیگز که هم پست من است و جزو بهترینهای جهان محسوب میشد بی دلیل تا 40 سالگی در اوج فوتبال بازی نکرد. من هم همین رویه را دنبال میکنم. سن در فوتبال یک عدد است. در ایران هم نمونههایی داریم که تا 40 سالگی فوتبال بازی کردهاند اما عزت و احترام از هر چیزی مهمتر است.»
پادشاه تراکتور نیستم، یکی هستم مثل بقیه
انتخاب تراکتورسازی در نیم فصل لیگ چهاردهم یکی از تصمیمهایی مهم زندگی ورزشی آندو بود. او درست زمانی که پیراهن استقلال را دردست داشت تصمیم گرفت از این تیم به تراکتورسازی برود.
انتخابی که با اتفاقات حاشیهای در زمان حضورش در استقلال گره خورده بود. آندو بیآنکه بخواهد دیگر صحبتی درباره آن اتفاقات ایام حضورش در استقلال داشته باشد، علل حضور در تراکتورسازی و جو حاکم بر این تیم را برمیشمارد: «به شدت از انتخاب تراکتورسازی راضی و خشنودم. فکر میکنم تا الان هم حرفهایم را داخل زمین زدهام. اینجا آرامش کافی دارم و دیگر از لحاظ ذهنی مشکل ندارم. نمیخواهم به گذشته برگردم و از اتفاقاتی بگویم که برایم خیلی تلخ بود اما باید اعتراف کنم که در تراکتورسازی فضای تخریبی وجود ندارد و تماشاگران فقط فکر موفقیت تیم هستند و یک مجموعه را تشویق میکنند. نمیخواهم بگویم پادشاه تراکتورسازی هستم.
نه هرگز اینطور نیست. هواداران تبریزی با همه اینطوری برخورد میکنند و من هم یکی هستم مثل دیگر بازیکنانی که اینجا زحمت میکشند. وقتی این فضا را میبینم به این نتیجه میرسم که تیم ما شخصیت قهرمانی دارد و میتوان با اتحاد و یکپارچگی قهرمان لیگ شد. معمولا تیمهایی قهرمان لیگ میشوند که چند پاره و چند دسته نشده باشند.
تراکتورسازی در حال حاضر این وضعیت را دارد و ما به یک تیم متحد تبدیل شدهایم. نفت هم درکورس قهرمانی است و من جایگاهی که این تیم به دست آورده را ستایش میکنم اما هنوز هفتههایی مانده که بسیار سرنوشت سازاست به خصوص آن بازی آخری که ما مقابل نفت داریم و باید در تبریز مقابل این تیم قرار بگیریم.
خیلی دوست داریم اولین جام قهرمانی لیگ را به هواداران خونگرم آذری زبان هدیه کنیم. تراکتورسازی ظرفیت این کار را دارد و با حمایت هواداران بدون شک میتوانیم درهفته پایانی قهرمان لیگ شویم. به امید روزی که تراکتورسازی قهرمان لیگ ایران شود. این آرزوی قلبی من است و برای رسیدن به آن لحظه شماری میکنم.»
رئیس ستادکل نیروهای مسلح طی پیام تبریکی به محضر فرماندهی کل قوا تاکید کرد: با استمرار رهنمودهای آن رهبر عظیمالشان مراحل آتی مذاکرات نیز در مسیر سلامت و صلاح دولت و ملت تداوم خواهد یافت.
دفتر ویژه رئیس ستادکل نیروهای مسلح، سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی رئیس ستادکل نیروهای مسلح طی پیام تبریکی به محضر فرماندهی کل قوا، حضرت آیتالله خامنهای ضمن تبریک موفقیت تیم مذاکرهکننده هستهای از تلاش مقام ریاستجمهوری و کارگزاران و تلاشگران این عرصه به ویژه وزیر امور خارجه سپاسگزاری کرد.
متن کامل این پیام به شرح ذیل است:
خدای بزرگ را شاکریم که در پناه اولیاء الهی و ادعیه خاص حضرت بقیهالله العظم سلامالله علیه و تدابیر مقام معظم رهبری، حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی با صلابت و موفقیت ادامه دارد و هر روز که میگذرد امیدواری حقطلبان عدالتخواهان جهان به آموزههای اسلام عزیز و ارتقاء موقعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در جهان و منطقه در دلهای مسلمانان و مستضعفان بیشتر میشود.
اکنون که در سایه هدایتهای آن رهبر فرزانه و همت دولت خدمتگزار جناب آقای دکتر روحانی و تیم مذاکره کننده هستهای به ویژه وزیر امور خارجه گام دیگری در جهت احقاق حقوق مسلم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات مربوط به انرژی صلحآمیز هستهای برداشته شده است
ضمن تبریک به ملت بزرگ ایران اسلامی و قدردانی از جناب آقای رئیسجمهور و کارگزاران و تلاشگران این عرصه مهم وحساس با کمال افتخار از عنایات و راهنماییهای حضرت مستطاب عالی که موجب سربلندی و پایداری هر چه بیشتر ملت بزرگوار ایران اسلامی گردید سپاسگزاری نموده رجاء واثق دارد با استمرار رهنمودهای آن رهبر عظیمالشان مراحل آتی مذاکرات نیز در مسیر سلامت و صلاح دولت و ملت تداوم خواهد یافت.
شورای عالی کار پس از چند ساعت بحث و گفتگوی شبانه حداقل دستمزد سال آینده میلیون ها مشمول قانون کار را تعیین و تصویب کرد. بر این اساس، از ابتدای سال آینده تمامی کارگران و مشمولان قانون کار با افزایش دریافتی ماهیانه مواجه خواهند شد.
طبق مصوبه شورای عالی کار، از ابتدای فروردین ماه سال آینده حق بن نقدی کارگران از 80 به 110 هزارتومان، حق مسکن از 20 به 40 هزارتومان، حق سنوات از 500 تومان روزانه به 1000 تومان، حق اولاد یکنفر از 60888 تومان به 71241 تومان و حداقل مزد روزانه نیز از 20297 تومان به 23747 تومان افزایش می یابد.
تا یکی دو روز آینده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ابلاغیه مصوبه امروز شورای عالی کار را برای اجرا به تمامی واحدهای مشمول قانون کار کشور ارائه خواهد کرد.
(ارقام به تومان)
از زمان روی کار آمدن داعش ، گروهک های مختلفی در سرتاسر جهان یا با داعش بیعت کرده اند یا از آن اعلام حمایت کرده اند.
بوکوحرام
مکان:نیجریه
نوع ارتباط با داعش: بیعت
این گروهک تروریستی با رهبری "شیکاو" در مارس امسال (2015) با داعش اعلام بیعت کرد.
"مجلس شورای مجاهدین در اطراف بیت المقدس"
مکان: نوار غزه
نوع ارتباط با داعش: بیعت
"مجلس شورای مجاهدین در اطراف بیت المقدس" و گروه های زیرمجموعه آن در سال 2005 تشکیل شد. موضعی مخالف با حماس در غزه و حکومت مصر دارد . این سازمان در فوریه 2014 اعلام کرد با داعش بیعت کرده است.
"مجلس شورای شباب الاسلام"
مکان: لیبی
نوع ارتباط: بیعت
این جماهت در 31 اکتبر 2014 از داعش اعلام حمایت کرد و 22 ژوئن 2014 با صدور بیانیهای رسمی اعلام بیعت و حمایت از داعش کرد.همانگونه که جماعت "انصار الشریعه" در لیبی در همان تاریخ بیعت خود را با ابوبکر بغدادی سرکرده داعش اعلام کرد.
"انصارالاسلام"
مکان" عراق
نوع ارتباط: بیعت
انصار الاسلام یک جماعت کُرد سلفی در عراق است در تاریخ 28 ژوئن 2014 بیعت این گروه با داعش اعلام شد اما در تاریخ 25 آگوست 2014 بیانیه ای از سوی این حماعت صادر و بیعت با داعش تکذیب شد.
"جیش الصحابه در بلاد شام"
مکان: سوریه
نوع ارتباط : بیعت
گروهکی معارض در سوریه و تابع ارتش آزاد در این کشور. بیعت این گروهک با داعش در تاریخ 20 ژوئن 2014 اعلام شد.
"احرار السنه در بعلبک"
مکان: لبنان
نوع ارتباط: بیعت
هنوز از این گروهک اطلاعات درستی در دست نیست مگر حساب کاربری آن در توئیتر که در 28 اکتبر 2013 ایجاد شد. تاریخ بیعت این گروهک با داعش 30 ژوئن 2014 اعلام شد.
***
"شبکه مجاهدان شرف اندونزی"
مکان: اندونزی
نوع ارتباط: بیعت
"ابوورده سانتوسو" رهبر این گروهک در ژوئیه 2014 و در نواری ضبظ شد بیعت خود را با بغدادی اعلام کرد.
***
"انصار الشریعه"
مکان: تونس
نوع ارتباط: بیعت
در 4 ژوئیه 2014 "سیف الدین الرایس" رهبر این گروهک بیعت خود را با سرکرده داعش در یک خطبه اعلام کرد.
***
گردان " أبی محجن الطائفی"
مکان:لیبی
نوع ارتباط با داعش: تایید
این گردان تابع القاعده بود اما سرکرده آن اخیرا داعش را تایید کرد. تاریخ تایید این گروهک ژوئیه 2014 اعلام شده است. سرکرده این گروهک برای اثبات وفاداری خود به داعش 50 نفر که آنها را "مجاهدن" توصیف کرد و در میان آنها پزشک، مهندس و نظامی بود به سوی داعش فرستاد و وعده حمایت بیشتر داد.
***
جماعت "ابوسیاف"
مکان: فیلیپین
نوع ارتباط: حمایت
جماعت "ابوسیاف" نامش را از لقب موسسش یعنی " عبد الرزاق أبو بکر جنجلانی" گرفته است. جماعت مذکور با انتشار ویدئویی از رهبر هپخود "اسنیلون هابیلو" حمایت خود را با داعش در ژوئیه 2014 اعلام کرد.
***
"جماعة الاعتصام بالکتاب والسنه"
مکان: سودان
نوع ارتباط" حمایت
این جماعت به جمعیت جهانی "اخوان" وابسته است. جماعت مذکور نیز با صدور بیانیهای رسمی در سال 2014 داعش را تایید و از آن اعلام حمایت کرد.
صرف نظر از ابعاد نظامی و سیاسی عملیات آزادسازی استان صلاح الدین عراق به مرکزیت تکریت، اندکی درنگ در ابعاد اخلاقی این عملیات با توجه به ملاحظات تاریخی روابط میان شیعیان عراق و ساکنان ان خطه می تواند درس آموز باشد. در این زمینه، یکی از ادیبان و شاعران شیعه مقاله ای با عنوان «اگر تکریت شیعه نشین بود ... اگر نیروهای مبارز در راه آزادی [این استان]، وهابی بودند...» نوشته است که متن آن در ادامه آمده است:
1- تاریخ شهادت می دهد که ما شیعیان، شکنجه ها و تازیانه های بسیاری از اهالی این شهر کشیده ایم. به ندرت می توان خانواده ای را یافت که ادعا کند طی تنها سه نسل پی در پی، زخم های این شهر – مانند قتل، آوارگی، زندان، تازیانه یا حداقل آدم ربایی – را نچشیده باشد. گنجینه خاطرات ما مملو از خاطرات دردناک و زخم های کهنه ای است که اهالی تکریت برای ما رقم زده اند.... آن شاعر نیکوبیان ما چه زیبا سروده است: «الله ما فعلت بنا تکریت» (خدا را که با ما چه کرده است این تکریت)
کافی است تنها برگ های پررنگ و داغ های اصلی را با هم مرور کنیم تا عمق زخم ها برای دیگران هم قابل درک شود:
• تکریت تنها شهر شمال عراق بود که اهالی آن با دف، چنگ و مارش هی پرشور نظامی همراه با پایکوبی و رقص از کاروان داغدار اهل بیت رسول خدا و فرزند برومند امیر مؤمنان (زینب کبری) استقبال کردند.
تصور سختی است در روزهایی که شیعیان هنوز در بهت شدت جنایت علیه سلاله رسول خدا در کربلا بودند و حتی شهر ابن زیاد نیز برای مظلومیت اهل بیت اشک ریخت، کاروان اسرا به این شهر برسد و جماعت رقص کنان و پایکوبان جشن مرگ و اسارت برپا کنند!
• از همین شهر بود که صلاح الدین ایوبی دیده به جهان گشود. بسیاری از مردم، صلاح الدین ایوبی را به رزم آوری و فرماندهی اش در جنگ های صلیبی می شناسند، اما شیعیان عرب منطقه – از مصر و شام تا عراق – فراموش نکرده اند که صلاح الدین ایوبی ده ها هزار مسلمان را از دم تیغ گذراند و در آن میان سهم شیعیان چندین برابر دیگر فرقه های مسلمان بود. هنوز در مصر و حلب، نماد قتل عام شیعیان صلاح الدین ایوبی است.
• تکریت در ادامه پرورش امثال صلاح الدین ایوبی، «صدام حسین» را پرورش داد که بار دیگر داعیه جنگ با اسرائیل و دشمنان اسلام و عرب را داشت؛ اما بر قتل و آوارگی شیعیان تمرکز کرد!
موشک های او به سمت تل آویو شلیک شدند، اما خبر خاصی از قتل یهودیان یا غربی ها منتشر نشد. در عوض، میزان قتل ها و جنایاتش علیه شیعیان به اندازه ای است که در عصر ارتباطات هم کسی نمی تواند آنان را به صورت مامل محاسبه کند!
با تمام این احوالات، تکریتی ها برایش زادگاه بزرگی ساخته اند و به زیارتش می روند! آن ها او را «یگانه رهبر عربی و خاری در چشم دشمنان» می خوانند و بر جگر قربانیان وی – که عمدتا عراقی بودند – خنجر می زنند.
• ظلم ها و دشمنی های تکریت محدود به گذشته نمی شود! به باور شیعیان، تکریت قلعه اصلی «عوف السلمی» است که پیش از منجی عالم، حضرت مهدی شورش کرده و شیعیان مهدی را به قتل می رساند.
• تکریت در همین عصر ما و در برابر چشمان جهانیان و دوربین های خودشان، جنایت «پادگان اسپایکر» را مرتکب شد که در آن صدها جوان ما را بدون ارائه هیچ دلیلی ذبح کردند. جنایتی که زبان از وصف و شرح آن عاجز است.
2- و امروز ... آیات الهی در حال تحقق است. خداوند می فرماید: «و تلک الأیام نداولها بین الناس» (آل عمران – آیه 140)
جوانان سلحشور شیعه با جان و اعتقاد خویش اسلحه به دست گرفته اند تا هیمن شهر جنایت پیشه (تکریت) را آزاد کرده و با بیرون راندن اشغالگران خارجی، شهر را به ساکنان تاریخی آن (که هر چه کرده باشند، هموطنان عراقی ما هستند) بازپس دهند.
این جوانان چنان در برابر اشغالگران می جنگند که هر روزه اخبار شهادت و سعادت ده ها و صدها تن از آنان منتشر می شود.
شیعیان می جنگند، تا پای جان می جنگند، شهید می شوند؛ تنها برای امتثال امر به دستور پیشوایشان، تا شهر را "امن" کنند و به ساکنان آن تحویل دهند.
و البته که جنایتکارانی که فاجعه سبایکر و امثال ان را رقم زده اند، آسوده نخواهند بود. ندامت و فرار برای جنایتکاران کافی نیست و خرد و تدبیر حکم می کند که جنایتکرا را به عدالت بسپاریم. پس در انتظار «رحمت» و «مجد و عظمت» شیعیان باشید.
• آیا جهان می خواهد دیده و شنیده خود را بپوشاند و نبیند که جوانان شیعه چگونه پای به تکریت می گذارند؟
• آیا جهان شهامت دارد که بر جوانان آفرین گوید؟ جوانانی که در پی قبرهای دسته جمعی قربانیان و شهدای اسپایکر خواهند بود، اما از ارتکاب جنایت های مشابه و انتقام های کور خودداری خواهند کرد؟ شیعیانی که حتی ذره ای از جنایت های تکریتی ها را تکرار نخواهند کرد...
• آزادگان و شریف مایگان عالم، زبان به مدح ملتی می گشایند که در مکتب علی بن ابیطالب و شیعیان و محبانش پرورش یافته اند؟
• و بالاخره، آیا منظره های تکراری تکریت مانند سر بریدن (ذبح)، زنده سوزی، آوارگی، قتل های دسته جمعی و قبرهای جمعی و مشترک باز هم تکرار خواهد شد؟
هرگز! ما شیعیان هرگز مانند انان نبوده و نیستیم. ما شیعیان علی بن ابیطالب هستیم و در مکتب وی پرورش یافته ایم ...
به زودی آزادگان عالم به ندای وجدان خویش لبیک می گویند و بر سر وهابیت، بر سر این بازیگران یهود فریاد می کشند: «این همه ظلم و جنایت علیه شیعیان را متوقف کنید.»
پیش از آغاز این عملیات، آیت الله سیستانی مرجع تقلید بارز شیعیان در پیامی 20 دستور را برای رزمندگتان صادر کردند که همین 20 دستور کفایت می کند برای فهم اسلام حقیقی، برای درک تجلی روح اسلام و رحمت موجود در جای جای آن
5- شیعیان را متهم می کنند به کفر؛ متهم می کنند به تحریف قرآن...
ما وارد تکریت می شویم بدون آن که کم ترین واهمه و رعبی علیه کودکان، زنان، پیرمردها و شهروندان معمولی ایجاد کنیم.
ما در حالی وارد می شویم که شعار می دهیم: « لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم أن تبرّوهم وتقسطوا الیهم إنّ الله یحب المقسطین » (سوره ممتحنه / آیه 8) (خدا شما را از کسانى (از کفار) که با شما درباره دین نجنگیده و شما را از خانههایتان بیرون نکردهاند منع نمىکند که به آنها نیکى کنید و با قسط و عدل رفتار نمایید، زیرا خدا عدالتپیشگان را دوست دارد)
و مسلمانان قضاوت خواهند کرد که چه کسی پیرو قرآن است؟ شیعیان یا وهابی ها؟!
شیعه را متهم می کنند به خروج از اسلام...
« به نام خدا و برای خدا و در راه خدا و بر آیین رسول او حرکت کنید،خیانت نکنید،کسی را گوش و بینی نبرید،فریبکار و خدعه گر نباشید،پیرمرد از کار افتاده را به قتل نرسانید،زنان و کودکان را نکشید،درختی را قطع نکنید مگر آنکه ناچار به قطع آن گردید و هر کدام از مسلمانان چه پست ترین آنها و چه برترینشان که به مردی از مشرکین مهلت داد آن شخص مشرک در پناه آن مسلمانان است تا کلام خدا را بشنود پس اگر(در اثر شنیدن و استماع)به پیروی شما(و دین خدا)در آمد او برادر شما در دین محسوب می شود،و اگر حاضر به پذیرفتن دین حق نشد او را به امانگاهش(و خانه و کاشانه اش)برسانید و از خدا بر او کمک گیرید.»
شیعه را متهم می کنند به «تظاهر» و «نفاق» در محبت به علی بن ابیطالب...
ما وارد تکریت می شویم به آنان نشان می دهیم که شیعیان به سیره امیر المؤمنین التزام دارد و وصایای وی را تا پای جان خویش حرمت می نهد. ما طبق امر مولایمان علی، خشم خود را فرو می نشانیم و عمل به امر وی را واجب می دانیم که به فرمانده سپاه خویش، مالک اشتر فرمود: « إیاک و الدماء و سفکها بغیر حلها فإنه لیس شیء أدنی لنقمة و لا أعظم لتبعة و لا أحری بزوال نعمة و إنقطاع مدة من سفک الدماء بغیر حقها والله مبتدئ بالحکم بین العباد فیما تسافکوا من الدماء یوم القیامة فلا تقوین سلطانک بسفک دم حرام فإن ذلک مما یضعفه و یوهنه بل یزیله و ینقله ولا عذر لک عند الله و لا عندی فی قتل العمد لأن فیه قود البدن و إن ابتلیت بخطإ و أفرط علیک سوطک أو سیفک أو یدک بالعقوبة فإن فی الوکزة فما فوقها مقتلة فلا تطمحن بک نخوت سلطانک عن أن تؤدی إلی أولیاء المقتول حقهم »
« از خون ریزی بپرهیز و از خون ناحق پروا کن، که هیچ چیز همانند خون ناحق کیفر الهی را نزدیک و مجازات را بزرگ نمی کند و نابودی نعمت ها را سرعت نمی بخشد و زوال حکومت را نزدیک نمی گرداند،... پس با ریختن خون حرام، حکومت خود را تقویت مکن؛ زیرا خون ناحق پایه های حکومت را سست و پست می کند و بنیاد آن را بر کنده، به دیگری منتقل می سازد، و تو نه در نزد من و نه در پیشگاه خداوند، عذری در خون ناحق نخواهی داشت؛ چرا که کیفر آن قصاص است و از آن گریزی نمی باشد. اگر به خطا خون کسی ریختی، یا تازیانه یا شمشیر زدی، یا دستت دچار تندروی شد ـ که گاه مشتی سبب کشتن کسی می گردد، چه رسد به بیش از آن ـ مبادا غرورقدرت توراازپرداخت خون بهابه بازماندگان مقتول باز دارد. »
6- آری! شیعه چنین است...
وقت ان است که جهانیان بیندیشند ... وقت ان است که همه بیندیشیم:
«اگر تکریت شیعه بود... اگر مبارزان راه آزادی [این شهر]، وهابی ها بودند...»
با وجود اینکه در روزهای اولیه حضور تروریستهای تکفیری در عراق، کارشناسان از افزایش اختلافات مذهبی در عراق سخن میگفتند اما هم اکنون می بینیم که داعش عاملی برای وحدت بیشتر اهل سنت و شیعیان شده است.
در تازهترین تحولات عراق، منابع آگاه خبر دادند که 7 هزار نفر از نیروهای عشایر اهل سنت در استانهای صلاح الدین و الانبار برای کمک به نظامیان عراقی و نیروهای مردمی در نبرد با داعش برای آزادسازی تکریت وارد عمل شدهاند.
بنابراین گزارش، نیروهای اهل سنت در تلاشند تا از سمت غرب به مواضع تروریستها در تکریت حمله کنند و نیروهای پیشمرگه کُرد نیز از شرق این عملیات را برعهده گرفتهاند.
این درحالی است که امروز عشائر صلاحالدین با صدور بیانیهای که نسخهای از آن در اختیار سومریه نیوز قرار گرفته بود، اعلام کردند که تمام ساکنان تکریت و عشائر آن برای مقابله با داعش و همکاری با نیروهای مسلح عراقی در آمادگی کامل هستند. این امر نیز با توافق فرماندهی نیروهای داوطلب و «بدر الفحل» نماینده دولت مرکزی و محلی محقق شده است.
پ