سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

گفت و گوی محمدجواد ظریف و سعید لیلاز که قرار بود به عنوان سندی برای آینده باقی بماند، به طور غیر منتظره ای از سوی چند شبکه ماهواره ای فارسی زبان منتشر شد.
باشگاه خبرنگاران جوان - متعلق به صدا و سیما - بخش هایی از این گفت و گو را پیاده کرده است که می خوانید:

- (در پاسخ به احتمال حضور در انتخابات 1400 ): حضور مردم در انتخابات بسیار مهم است. محبوبیت من برای من حجت شرعی نیست که می‌توانم کشور را اداره کنم. من آدمی نیستم که در این 40 سال بدنبال راحت طلبی بوده باشم.

- از الان تا زمان انتخابات وزیر خارجه باید بتواند از طرف کشور صحبت کند. شرایطی که امروز هست شش ماه دیگر تکرار نمی‌شود. شش ماه دیگر دنیا یک دنیای دیگر است. دنیا در حال حرکت است. کنش گران در حال عمل اند. این چند ماه، چند ماه حیاتی است.

- چند ماه آینده را می خواهم به سیاست خارجی بپردازم. نمی‌خواهم سیاست خارجی را مخلوطِ سیاست داخلی کنم. دنبال ریاست جمهوری نیستم. تمایل ندارم رئیس جمهور ایران شوم. بین خودم و خدایم حجت قاطعی ندارم که کاندیدا شوم. بزرگترین نیاز کشور اجماع است. یک سیب از درخت که می‌افتد هزاران چرخ می‌خورد.

- به رهبر انقلاب بسیار علاقمندم. ایشان همواره به من محبت داشتند. من در مصاحبه با امان پور از لفظی استفاده کردم که در ایران بد ترجمه شد. رهبر انقلاب نامه محکم، اما با محبتی به من نوشتند که چرا با موضع نظام همراه نبودی؟ من در هفت صفحه پاسخ دادم. رهبر انقلاب بزرگواری کردند و در پاسخ فرمودند توضیحات مفید بود. رهبر انقلاب همیشه به من محبت دارند.

- در دوران مذاکرات جلیلی، وی با اشتون و شش مدیر کل یا حداکثر معاون وزیر مذاکره می‌کرد. معاون وزیر مقام سیاسی نیست. من روز اول به خانم اشتون گفتم من فقط با وزیر مذاکره میکنم نه با کس دیگر. من فقط با همسطح خودم مذاکره می‌کنم.
 این جور نباشد که من با معاون وزیر مذاکره کنم و بعد او برود از وزیرش تایید بگیرد! قرار ما این شد که جلسه اول با حضور وزرا برگزار شود و در تمام مدت مذاکرات اصلی هم با حضور وزرا انجام شد.

-من چهار هفته بود که وزیر شده بودم و در جلسه با حضور 5 عضو شورای امنیت گفتم قطعنامه‌های شورای امنیت ظلم به ایران است.

-وزیر خارجه فرانسه عصبانی شد و گفت تو می‌گویی قطعنامه‌های شورای امنیت را قبول نداری؟ گفتم قبول ندارم.

- من با آقای کری رفاقت نداشتم. آقای کری گفت می‌توانیم چند دقیقه همدیگر را ملاقات کنیم؟ من پذیرفتم. من اجازه دیدار با جان کری را از رهبر انقلاب گرفته بودم. اما دیدار طولانی شد.

- سال اولی که احمدی نژاد به نیویورک آمد، در خودرو برنامه‌های ایشان را تشریح کردم. از دیدار خودم با سناتور‌های آمریکایی گفتم. احمدی نژاد گفت من هم میخواهم با سناتور‌ها دیدار کنم. گفتم شما نمی‌توانید دیدار کنید. برای چنین دیداری باید از رهبر انقلاب اجازه بگیرید.

- گرایش احمدی نژاد به گفت‌وگو با آمریکایی‌ها در همان سفر اول به نیویورک وجود داشت. مرگ بر آمریکا برای احمدی نژاد تنها یک شعار است.

- قبل از شهادت شهید سلیمانی در تمامی نظر سنجی‌هایی که ما داشتیم، از سال 96 تا 99؛ محبوبیت من از 90 آمد روی 60 درصد و محبوبیت شهید سلیمانی رفت روی 90 درصد. مردم ما قهرمان بودن در منطقه را می‌پسندند. ما هم نوکر مردم و نوکر هم آنچه هستیم که می‌پسندند. من برای شهید سلیمانی گریه کردم.

- معتقدم که کشور بعد از رفتن شهید سلیمانی یک ضربه سنگینی را تحمل کرد. آمریکا با به شهادت رساندن، شهید سلیمانی ضربه‌ای به کشور زد که با نابودی یک شهر نمی‌زد. مردم ما بین دیپلماسی و این گونه قهرمانی، قهرمانی را می‌پسندند. صدا و سیما نقش بسیار مهمی در شکل گیری افکار عمومی دارد.


ساعتی مانده به افطار، شبکه ایران اینترنشنال با پخش بخش‌هایی از گفت‌وگوی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه با سعید لیلاز، زلزله‌ای سیاسی را یه پا کرد.

این شبکه بخش‌هایی از یک گفت‌وگوی 7 ساعته را منتشر کرد و بعد از آن 3 ساعت از مصاحبه پخش شد.

این مصاحبه گویا به سفارش دولت و با مدیریت حسام الدین آشنا مشاور رییس جمهور و واعظی، رییس دفتر روحانی انجام شده است. نه تنها ظریف بلکه دیگر وزرا هم با سعید لیلاز گفت‌وگو کرده‌اند.

فایل صوتی ظریف

بعد از انتشار این فایل صوتی، اولین سوالی که به ذهن متبادر شد این بود که این فایل چگونه به بیرون و شبکه ایران اینترنشنال درز پیدا کرده است؟ البته برخی از روزنامه نگاران خارج نشین در کلاب هاووس اعلام کردند که این فایل‌ها در اختیار بی‌بی‌سی و برخی از روزنامه‌نگاران دیگر هم بوده و فقط ایران اینترنشنال زودتر از آنها و بدون ملاحظه این مصاحبه را پخش کرده است.

قطعا دولت و شخص حسام الدین آشنا، باید در مورد این مصاحبه و چگونگی لو رفتن آن توضیح بدهند. نمی‌شود با سکوت و اینکه منتظر بمانیم، آب‌ها از آسیاب بیفتد از کنار آن عبور کنند.

مسئله بعدی این است که چه کسانی به دنبال سود بردن از انتشار این فایل بودند؟ اصول‌گرایان می‌گویند کار، کار خود دولت است که می‌خواهند در آستانه انتخابات به مردم بگویند در کشور کاره‌ای نبود‌ه‌اند و دیگران برای اداره امور تصمیم می‌گرفتند و همیشه مردان میدان، به مردان دیپلماسی ارجحیت داشتند.

جریان مقابل اما بر این باور است که این فایل توسط رقبا منتشر شده است تا به واسطه آن ظریف را از صحنه رقابت حذف و بر مذاکرات احیای برجام در وین تاثیر بگذارند.

نگارنده نیز فکر می‌کند که تحلیل دوم به واقعیت نزدیک تر است از اینکه خود دولت دست به انتشار این فایل زده باشد. نکته قابل توجه این است که بدانیم، ساعتی قبل از انتشار این فایل، عراقچی رییس تیم مذاکره کننده در وین اعلام کرد: «در زمینه لغو کامل تحریم‌های بخشی و موضوعی توافقات خوبی صورت گرفته است.»

احیای برجام در وین، می‌تواند برای دولت یک برگ برنده باشد. ظریف هم می‌تواند برخلاف تمام نه گفتن‌هایش در مورد نامزدی انتخابات، به یک گزینه جدی برای انتخابات خرداد 1400 تبدیل شود.

برخی در یک سال گذشته فکر می‌کردند به راحتی و بدون هیچ مشکلی به ریاست جمهوری ایران خواهند رسید. حتی در خلوت هم رییس جمهور بودن را تمرین کرده بودند اما حالا با روشن شدن آتش زیر خاکستر مذاکره، وضعیت را مناسب نمی‌بییند و فکر می‌کنند ممکن است دوباره نامزدی با شعار مذاکره و دوستی با جهان رای مردم را به سبد خود بریزد.

این دسته، بهتر از هر فرد دیگری می‌دانند که مردم همچنان بر این باور هستند که می‌توان با مذاکره و گفت‌وگو بخش اعظمی از مشکلات کشور را حل کرد. مشکلاتی که قطعا سومدیریت هم در آن نقش بسزایی دارد.

مخالفان دولت روحانی، در این اندیشه هستند که به هر طریق ممکن راه رسیدن به توافق وین را ببندند. مذاکرات وین مثل گُل دقیقه 90 است و می‌تواند بازی انتخابات را به وقت اضافه و حتی ضربات پنالتی ببرد. این درحالی است که عده‌ای فکر می‌کردند به راحتی برنده این بازی هستند.

قطعا با تشکیل اولین جلسه مجلس، شاهد روانه شدن سیل سوال‌ها به سمت ظریف خواهیم بود. حتی استیضاح هم دور از ذهن نیست.

باید منتظر ماند و دید سیب سیاست در روزها و ماه‌های آینده چگونه خواهد چرخید.

در پایان باید گفت، جدای همه اینها واقعیت این است که گذشت، زمانی که تصور می شد هر سخن و گفتاری را می‌توان به مکانی خاص محدود کرد یا به شیوه سعید مرتضوی رسانه ها را به صلابه کشید.

 رسانه داخلی منتشر نکند رسانه ماهواره ای این کار را انجام می‌دهد. صدای سروش را در داخل ببندی از کلاب هاوس شنیده می شود. پس بهترین کار آزادی رسانه‌ها و امکان رقابت سیاسی در فضای آزاد و شکستن انحصار صدا و سیما و خارج شدن آن از دست تفکری خاص  است.


چند روز مانده به بیستمین سالگرد قتل‌های زنجیره‌ای، مکاتبه توئیتری داماد وزیر وقت اطلاعات با روزنامه‌نگار خارج از کشور، اطلاعات جدیدی از جعبه سیاه قتل روشنفکران در نیمه دوم دهه 70 آشکار کرد.

به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» در ادامه نوشت: داماد حجت‌الاسلام قربانعلی دری نجف‌آبادی، امروز مشاور فرهنگی حسن روحانی و رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری است. حسام‌الدین آشنا در دوره اصلاحات، معاون ویژه وزیر اطلاعات بود؛ معاونتی که چون با علما، روحانیون و مراجع، اعضای خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام سروکار داشت، بسیار حساس و به تعبیر نجف‌آبادی در کتاب خاطراتش، «صندوق‌خانه یا محرم‌خانه نظام» بود. وزیر اطلاعات، غلامحسین محسنی اژه‌ای را برای این معاونت مد نظر داشت و حتی رهبر معظم انقلاب هم موافقت کرده بودند، اما سید محمد خاتمی با این انتصاب مخالف بود و این‌طور شد که نجف‌آبادی «ناچار شد» دامادش، حسام‌الدین آشنا را برای  این منظور پیشنهاد کند.

آشنا روز یکشنبه (13 آبان) در پاسخ به توئیت مرتضی کاظمیان، روزنامه‌نگار و فعال ملی – مذهبی مقیم خارج از کشور که از او پرسیده بود دستور ترور فروهرها و دیگر قربانیان را چه کسی صادر کرد و پدر همسرش چه نقشی داشت به 3 موضوع جدید اشاره کرد: 1. مطمئن هستم که وزیر وقت اطلاعات نه در آن جنایات دخیل بوده و نه از آمران آن خبر داشت، 2. من در همان سال 1377 در روزنامه‌های انتخاب و جمهوری اسلامی با نام مستعار بهمن شناسا مطالب لازم را در این باره نوشته ام. این پرونده به سخت‌ترین و خشن‌ترین وجه ممکن مورد رسیدگی قرار گرفت. 3. آنچه در سازمان قضایی نیروهای مسلح اتفاق افتاد، به هیچ وجه کمتر از اصل قتل‌ها نبود. روزی باید از آقای نیازی سولات سختی پرسید. کاظمیان در پاسخ به این توئیت آشنا می‌پرسد: 1. در برگه‌های بازجویی کاظمی و عالیخانی [متهمان پرونده]، به تکرار و تأکید بر توصیه و نقش وزیر وقت اطلاعات تصریح شده، 2. اگر آقای دری نقش نداشته، چه کسی/کسانی آمر بوده‌اند؟ 3. برخورد غیرانسانی با متهمان، محکوم است؛ اما آیا حتی حکم زندان ابد برخی عوامل اجرا شده؟ نه!

آشنا در پاسخ به 4 نکته اشاره کرد: 1. در همان مقاله تحت عنوان «سناریوی دراز کردن حکیم باشی» توضیح داده شده که متهمان در طراحی اولیه خود احتمال لو رفتن را پیش‌بینی کرده بودند و پس از دستگیری یکصدا وزیر وقت را به‌عنوان آمر معرفی کردند تا یک خط انحرافی در رسیدگی ایجاد کنند. 2. واقعیت این است که وزیر پس از اعتراف کاظمی به این جنایت و اطمینان از صحت اعتراف، مراتب را مستقیماً به رئیس جمهوری اطلاع دادند.3. تا آنجا که من می‌دانم متهمان پیش از دستگیری با یک واسطه به رئیس جمهوری دسترسی پیدا کرده و از طریق مدیریت برداشت، ذهن ایشان را جهت داده بودند. 4. کاظمی اعتراف نکرده اتهام زده و خود را تبرئه کرده است.

بهمن یا امین شناسا؟

توئیت‌های آشنا ما را با نویسنده اصلی مقاله‌ای آشنا کرد که با نام مستعار بهمن شناسا آن هم نه در سال 77 که 5 مرداد 79 در روزنامه «انتخاب» منتشر شد با عنوان «کالبدشکافی دو تماس» (اظهارات وزیر سابق اطلاعات، دو تماس تلفنی و یک توضیح)؛ در همان روز پنجم مرداد 79 همین مقاله با نام مستعار «امین شناسا» و با عنوان «کالبدشکافی یک تماس» (مروری بر پرونده قتل‌های زنجیره‌ای با نگاه کارشناسانه) منتشر شد. بواقع مقاله مورد نظر آشنا دو سال بعد از تاریخ یاد شده، با دو اسم متفاوت بهمن شناسا و امین شناسا و با دو تیتر جداگانه «کالبدشکافی دو تماس» و «کالبدشکافی یک تماس» منتشر شده است.

آن مصاحبه وزیر

«در تمام 19 ماه مدت وزارت من، حتی یک نصفه روز هم به استراحت نرفتم. شاید باورتان نشود دو ساعت هم استراحت نکردم. این را آیندگان به ملت گزارش خواهند داد. من در طول این مدت بیش از پنج هزار مورد نوشته داشتم.» مقاله آشنا در واکنش به این گفت‌و‌گوی روزنامه «انتخاب» با دری نجف آبادی در اول مرداد 79 بود؛ جایی که وزیر سابق با وجود تأکید بر پرکاری، به بی‌اطلاعی‌اش از برنامه معاونانش اعتراف می‌کند: «تقریباً تا آخرین مراحلی که مسأله قتل‌های زنجیره‌ای و دخالت چند نفر از مأموران وزارت اطلاعات در آن روشن شد، بنده اطلاع نداشتم. این خیلی مسخره است که بگویند من باید از این مسائل خبر می‌داشتم. مثلاً اگر یک مأمور جزء جایی تخلفی کرد، باید حتماً بالاترین مقام اداره از آن اطلاع داشته باشد. فرقی نمی‌کند وزارت اطلاعات هم نیروی زیادی دارد و وزیر با 13 معاون بر کار آنان نظارت دارد.» وزیر سابق بر این اعتقاد بود نباید با این کیفیت با قتل‌های زنجیره‌ای برخورد می‌شد «تا از آن استفاده سیاسی شود» و گفته «من با اینکه وزارت اطلاعات ضربه بخورد، موافق نبودم» و راهکارش این بود که «دستگاه قضایی بیاید و با همکاری کارشناسان و صاحبنظران، دقیقاً مسأله را بررسی کند.»

سناریوی متهم کردن وزیر

فردای انتشار این مصاحبه «انتخاب» به دو تماس تلفنی از طرف خانواده‌های متهمان آزاد شده اشاره کرد که به نوشته آشنا «تیترهای هر دو به گونه‌ای تنظیم شده بود که با استفاده از شیوه استفهام انکاری مستقیماً وزیر سابق را به اطلاع از قتل‌ها متهم می‌کرد.» در این مقاله آشنا به سناریوی «پاک کردن صورت مسأله و دراز کردن حکیم باشی» اشاره می‌کند که «یک سناریوی شناخته شده و کلاسیک در عملیات روانی درون سازمانی است و بارها توسط متخلفان به کار گرفته شده است. متهم کردن وزیر تنها راه فرار از مجازات قانونی و ابهام آفرینی در جریان رسیدگی قضایی است.»

سؤال سخت از نیازی

حالا با این افشاگری توئیتری آشناست که می‌توان نویسنده واقعی این مقاله را شناخت که در مقام معاون از وزیر یا در مقام داماد از پدر همسرش اینگونه دفاع می‌کند: «وزیر سابق اطلاعات تأکید کرده است که نه تنها هیچ دستوری خارج از حیطه مسئولیت خود نداده است، بلکه به محض اطلاع از وقوع حوادث دلخراش پاییز 77 معاونان ذیربط را رسماً مأمور رسیدگی به پرونده کرده و بلافاصله پس از اعتراف یکی از متهمان به شرکت در قتل‌ها مراتب را به مقام مافوق خود گزارش کرده است.»

در این فراز از مقاله اوست که می‌توان به‌دلیل انتقاد اخیرش از سازمان قضایی نیروهای مسلح و «پرسیدن سؤالات سخت» از حجت‌الاسلام‌ والمسلمین محمد نیازی رئیس اسبق این سازمان پی برد: «کارشناسان جوان مسائل امنیتی و محققان ضد براندازی با متوسط سنی 24 سال به میدان آمدند و قضات گمنام سازمان قضایی نیروهای مسلح ناگهان به مهم‌ترین چهره‌های خبرساز تبدیل شدند. آنان در مراحل مختلف با تأثیرپذیری از شگردهای ضد بازجویی متهمان کارکشته از متهم کردن وزیر آغاز کردند و پس از یک سال و نیم مدعی کشف بزرگترین و پیچیده‌ترین شبکه جاسوسی در تاریخ این کشور شدند و کار را به جایی رساندند که گویا تمام بدنه قضایی، اجرایی و امنیتی کشور از جاسوسان، فاسقان و فاجران پر شده است.»

دو ماه قبل از آن، نیازی در جمع خبرنگاران گفته بود: «تا آنجایی که پرونده در اختیار ما بوده، صدور حکم شرعی محرز نشد، چرا که اساساً متهمان افرادی نیستند که با حکم شرعی اقدام به قتل کنند. پرونده‌ قتل‌های زنجیره‌ای با قرار عدم صلاحیت، از دادگستری تهران، به دادسرای نظامی تهران ارجاع داده شد. ما باید برای این پرونده، افرادی را انتخاب می‌کردیم که کارشناس اطلاعاتی و مورد تأیید باشند و از طرفی سوءظن نیز ایجاد نشود. کشیده شدن این پرونده به مجامع غیرقضایی، به‌دلیل عدم صلاحیت آنها و افشای اطلاعات طبقه‌بندی، صحیح نیست. آزادی متهمان، با قرار مناسب، با تشخیص قاضی دادگاه و تا مدت زمان تعیین صورت گرفته و آزادی، به معنای برائت نیست.» (خبرگزاری ایسنا، 21 خرداد 1379)

مسئول مرگ سعید امامی

آشنا در این مقاله با اشاره به «مرگ مشکوک عنصر کلیدی و مقام امنیتی وزارت اطلاعات در دوران قبل از وزیر سابق» (سعید امامی) نوشته است: «وقتی او مرد هیچ یک از کسانی که فریاد می‌زدند وزیر باید در جریان قتل‌ها مسئولیت بپذیرد و استعفا بدهد، نگفتند در قبال مرگ عنصر کلیدی در این قتل‌ها و جریانات دیگر چه کسی باید مسئولیت بپذیرد و استعفا بدهد و در نهایت به جای بالاترین مقام مسئول، سرباز وظیفه‌ای متهم ردیف اول پرونده مرگ وی شد که گویا برای او داروی نظافت خریده بود. وقتی متهمان قبلی آزاد شدند و ادعا کردند تحت شدیدترین شکنجه‌ها علیه خود، دوستان و همکارانشان اعترافاتی کرده‌اند کسی نپرسید چگونه است که شکنجه گران و شکنجه شدگان هر دو آزادند و علیه یکدیگر رجزخوانی می‌کنند بدون اینکه به این ادعاهای متقابل رسیدگی شود.»

کدهایی که آشکار شد

چون دو روز است چهره واقعی نویسنده آن مقاله آشکار شده که در زمان خود پست مهم معاونت ویژه وزیر اطلاعات را داشته پس می‌توان کدهای او را با گذشت 20 سال بازخوانی کرد. آشنا در این مقاله درباره سوابق متهمان اصلی قتل‌ها گفته که باید سوابق خانوادگی سبب و نسبی آنها بررسی شود «عالیخانی‌ها و قوامی‌ها نسبتی با دیگران دارند یا خیر؟» پرسیده اگر در مورد قتل‌های زنجیره‌ای (به تعبیر خودش «پاییزی») اراده سازمانی وجود داشت آیا در وزارت، افرادی متناسب تر، مسئول تر، امین‌تر و دارای انگیزه بالاتر از این افراد یافت نمی‌شده است؟ «برخی اعضای این گروه به علت کم کاری و بی‌انگیزه بودن و رفاه زدگی از مسئولیت‌های عملیاتی خود خلع شده بودند و در اجرای وظایف عادی و مسئولیت‌های جاری خود که با احکام رسمی و توبیخ‌های مکرر همراه بوده، کوتاهی می‌کرده اند؟ آشنا یا شناسا در این مقاله با طرح این سؤال که «مقتولان چه ویژگی‌هایی داشتند که موجب شد هدف قرار بگیرند؟» افشاگری‌هایی کرد که نه تا آن زمان چنین اطلاعاتی فاش شده بود و نه پس از آن کمتر مورد استناد قرار گرفت (ظاهراً به‌دلیل نام مستعار). او نوشته «یکی از مقتولان احتمالی شاهد صادق عملکرد وزارت اطلاعات در جریان تبدیل معاند به منتقد بود. ترجمه کتابی مشهور و ضد صهیونیستی اوج خدمت او به اهداف جهانی انقلاب اسلامی بود.» این نشانه‌های مجید شریف، یکی از قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای است که کتاب روژه گارودی «اسطوره‌های بنیانگذار سیاست اسرائیل؛ تاریخ یک ارتداد» را ترجمه کرده است. جالب این است که آشنا عبارت «یکی از مقتولان احتمالی» را برای او به‌کار برده است.

او در ادامه نوشته است: «دیگری یک انقلابی کهنه کار و مخالفی کاملاً بی‌خطر بود، او تنها یک ماه پس از آن کشته شد که در یک مصاحبه تصویری طولانی از شخصیت امام خمینی(ره) تجلیل کرد و ایشان را ستود.» منظور آشنا، داریوش فروهر است که گفته «در طول سال‌ها مخالفت و مبارزه سیاسی با جمهوری اسلامی حتی یک بار دستگیر نشد.» او اینجا یک کد اطلاعاتی دیگر رو می‌کند: «در دوره وزارت وزیر سابق حتی احضار وی ممنوع شده بود و این امر مهم‌ترین بهانه براندازان برای حمله به وی و متهم کردن او به ایفای نقش «سوپاپ اطمینان» برای نظام اسلامی بود.»

او دو مقتول دیگر (احتمالاً منظور محمد مختاری و محمدجعفر پوینده) را «نویسندگانی تقریباً گمنام» می‌داند که «به علت فعالیت در زمینه حقوق بشر در خارج از ایران بیشتر شناخته شده بودند تا در داخل کشور. هیچ یک از این افراد برای جمهوری اسلامی و وزارت اطلاعات اساساً خطری محسوب نمی‌شدند تا اقدامی ولو اندک درباره آنان مورد نظر باشد. عدم اطلاع وزیر از وضعیت آنان ناشی از عدم اولویت آنان در موضوعات کاری جاری وزارت است.»

اعلام اینکه اینها گفته‌های معاون وقت وزیر اطلاعات است می‌تواند برگ جدیدی بر پرونده 20 ساله پر از راز و رمز قتل‌های زنجیره‌ای اضافه کند.


تازه‌ترین خاطرات روزنوشت سال 1377 آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی با عنوان «در جست‌وجوی مصلحت» پنجشنبه این هفته، در مراسمی در خانه‌موزه هاشمی رونمایی می‌شود؛ مجلدی که با دستگیری غلامحسین کرباسچی در ابتدای سال آغاز شده و با کتک‌زدن وزیر ارشاد، استیضاح وزیر کشور و قتل‌های زنجیره تداوم می‌یابد.

به گزارش مهرشاد ایمانی در شرق؛ عماد هاشمی، مدیرعامل دفتر نشر معارف انقلاب، درباره این کتاب می‌گوید: «این کتاب حاوی روایتی متفاوت و بعضا بازگونشده از پشت پرده برخی از اتفاقات مهم کشور در سال 1377 است که از جمله آنها به قتل‌های زنجیره‌ای، دادگاه آقای کرباسچی، برکناری وزیر کشور، حصر آیت‌الله منتظری، حمله به وزیر ارشاد و وزیر کشور در مراسم تشییع شهدا و تلاش‌های پیدا و پنهان برای مذاکره با آمریکا و رویدادهای دیگر می‌توان اشاره کرد».

عماد هاشمی با بیان اینکه آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی از ابتدای سال 1360 تا یک روز پیش از رحلت، خاطرات روزانه خود را ثبت کرده است، گفت: «پیش از این خاطرات 17 سال منتشر شده بود و امسال هجدهمین جلد از این خاطرات منتشر می‌شود و 18 جلد باقی‌مانده نیز در آینده به‌تدریج منتشر خواهد شد».


‌پیگیری عفو  رهبری درباره پرونده کرباسچی

 هاشمی در خاطرات روز اول دی درباره پرونده غلامحسین کرباسچی آورده است: «آقاى [علی‌محمد] بشارتى [وزیر اسبق کشور] آمد. راجع به پرونده آقاى [غلامحسین] کرباسچى [شهردار تهران] و آقاى [حسین] محلوجى [وزیر سابق معادن و فلزات] صحبت کرد و کمکى که ممکن است بشود و از اوضاع خراب اقتصاد کشور گفت.

عصر از [اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی] آقایان [محسن] نوربخش،[محمدعلی] نجفى، محمد [هاشمی]،[حسین] مرعشى و على [هاشمی] آمدند. درخواست داشتند، براى پیگیرى عفو رهبرى در مورد آقاى ‌کرباسچى، در صورت محکومیت در [دادگاه] تجدیدنظر.

افطار به خانه آمدم. فاطى افطار تهیه کرده بود و بعضى از بچه‌ها هم بودند».  او در دو روز بعد یعنی در تاریخ سوم دی درباره نتیجه دادگاه تجدیدنظر کرباسچی می‌آورد: «در منزل بودم. کمى باران داشتیم؛ لابد هواى آلوده تهران، کمى پاک مى‌شود. دو هفته گذشته، به‌خاطر آلودگى هوا، چند روز مدارس تعطیل بود.

خبر محکومیت آقاى [غلامحسین] کرباسچى [شهردار تهران] در دادگاه تجدید‌نظر اعلان شد؛ مقدارى تخفیف داده‌اند، ولى باز هم بالا است. على هاشمى -اخوى‌زاده- تلفنى خواست که عفو وعده‌داده‌شده رهبرى را پیگیرى‌کنم. تلفنى با آیت‌الله خامنه‌اى صحبت‌ کردم و به‌ یادشان آمد که قبلا گفته‌اند در صورت محکومیت عفو مى‌کنند.

گفتند به آقاى [غلامحسین] محمدی‌گلپایگانى [رئیس دفتر رهبری] دستور مى‌دهند که متن حکم را بگیرد و مسئله را پیگیرى‌کند، ولى قول صریحى ندادند. تا شب به مطالعه گذشت.

افطار بعضى از بچه‌ها اینجا بودند. فاطى، افطار تهیه ‌کرده بود و بخشى را از منزل خودش آورده بود؛ مثل روزهاى دیگر.

باز على [اخوی‌زاده]، خواست که به دادستان ‌کل کشور تذکر دهم که قبل از تقدیم اعتراض به حکم آقای کرباسچى، مانع اجراى حکم شود. با آقاى [مرتضی] مقتدایى [دادستان کل ‌کشور] صحبت‌کردم؛ قبول ‌کرد و گفت اعتراض را روز شنبه بدهند.

 ‌مطرح‌شدن نقش نیروهای خودسر در قتل‌های زنجیره‌ای

 هاشمی در ادامه خاطراتش در همین روز درباره نتیجه بررسی قتل‌های زنجیره‌ای در گفت‌وگو با دری‌نجف‌آبادی، پورمحمدى و احمد شفیعى می‌نویسد: «شب آقایان [قربانعلی] درى[نجف‌آبادی]،[مصطفی] پورمحمدى و [احمد] شفیعى، از وزارت اطلاعات آمدند.

تعدادی از قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای

قتل‎‌های زنجیره‌ای

از نتیجه بررسى قتل‌هاى اخیر که اتهام متوجه وزارت اطلاعات شده و احتمال خودسرى بعضى از افراد تند، اظهار نگرانى ‌کردند و براى حفظ حیثیت نظام و وزارت چاره‌جویى نمودند و براى مجازات مرتکبین، در صورت اثبات، اظهار آمادگى کردند. درباره انتخابات شوراها و حکم آقای کرباسچى و محکومیت آقای اسدالله بیات هم صحبت شد.

گفتند آقاى خاتمى [رئیس‌جمهور]، خیلى کلافه است و در جلسات، ناراحتى خودش را ابراز مى‌کند.

در ترکیه باز هم تشکیل دولت میسر نشد و بولنت اجویت [از حزب جمهوریت خلق] هم کنار رفت؛ مشکل خلأ دولت، مزمن شده است».


 ‌درخواست مشترک خاتمی و هاشمی از  رهبری درباره پرونده کرباسچی

 او در ادامه در چهار دی درباره ابعاد دیگری از قتل‌های زنجیره‌ای می‌نویسد: «شب آقاى [سیدمحمد] خاتمى، رئیس‌جمهور آمد. راجع به مسائل عمده کشور صحبت کردیم... در مورد محکومیت آقاى کرباسچى صحبت شد؛ قرار شد هر دو از رهبرى بخواهیم او را عفو کنند... در مورد قتل‌هاى اخیر، معتقد است که وزارت اطلاعات، با انگشت‌گذاشتن روى فردى خاص، مى‌خواهد به جناح چپ منتسب کند».

هاشمی در پنجم دی ادامه می‌دهد: «مجمع [تشخیص ‌مصلحت نظام]، جلسه شورا داشت. کلیات ملاک‌هاى اولویت‌ها و شوراى ویژه فناورى ‌هاى‌تک [پیشرفته] تصویب شد. بعد از جلسه، آقاى [محسن] نوربخش [عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی] آمد و خواست مسئله محکومیت آقاى کرباسچى را نزد رهبرى، براى عفو پیگیرى ‌کنم. عصر آقاى [قربانعلی] درى‌نجف‌آبادى [وزیر اطلاعات] آمد.

در مورد پیگیرى قتل‌هاى اخیر مذاکره شد و نتیجه‌گیرى نوار معروف عصر عاشورا را که علیه آقاى خاتمى تهیه شده بود، آورد. آقاى [سیدمحمد] میرمحمدى [معاون نظارت و حسابرسی دفتر رهبری] ‌آمد. توضیحى در مورد تز دکتراى خود داد که در مورد هماهنگ و استانداردکردن جریان‌ها و نهادهاى متعدد بازرسى در کشور نوشته است، مشورت ‌کرد...».


‌اتهام‌زنی به دولت خاتمی در  پرونده قتل‌ها

خاطرات هاشمی در ششم دی باز هم به منشأ این اتهام ثابت‌نشده از سوی برخی نیروها به دولت خاتمی که چپ‌ها (اصلاح‌طلبان) در قتل‌های زنجیره‌ای نقش داشتند، می‌پردازد: «آقاى [قربانعلی] درى‌نجف‌آبادى [وزیر اطلاعات] آمد. گفت مقرر شده از 23 رمضان، حصر آیت‌الله منتظرى محدودیت کمترى داشته باشد و علما و فامیل و... بتوانند به ملاقات بروند.

گزارشى از پیشرفت تحقیق در مورد قتل‌هاى اخیر داد و از فتنه احتمالى گفت که چپ‌ها به دنبال آن هستند. تعدادى از پرسنل [وزارت] اطلاعات، من‌جمله آقاى [مصطفی] موسوى [کاظمی]، مدیرکل امنیت، اعتراف ‌کرده‌اند که آنها عامل قتل‌ها هستند و این گروه که می‌گویند از جناح چپ و طرفداران آقاى [سیدمحمد] خاتمى بوده‌اند، اخیرا براى انقلاب، به‌خاطر تحرکات موذیانه ضدانقلاب، احساس‌ خطر کرده‌اند و از دولت آقاى خاتمى مأیوس شده‌اند.

بعد از آنکه آقاى درى، اعتراف آنها را به آقاى خاتمى، [رئیس‌جمهور] گفته است، آقاى خاتمى خواستار مجازات آنها شده. گفته‌اند، قبلا با آقاى درى در میان گذاشته بودند و احساس‌ کرده‌اند که آقاى درى، موافق و حتى با تنبیه افرادى مثل آقاى نورى و [محسن] آرمین و... موافق است، ولى آقاى درى به‌طور اکید، اطلاع و موافقت خود را تکذیب مى‌کند و معتقد است براى پیداکردن شریک نیرومند براى جرم خود چنین گفته‌اند».


‌احتمال رفع حصر از آیت‌الله منتظری

خاطرات هاشمی در چهارشنبه 9 دی به وضعیت حصر آیت‌الله منتظری اختصاص دارد: «آقایان [حسام‌الدین] آشنا و [امیر] تهرانى، معاونان وزارت اطلاعات آمدند. گزارش‌هاى ویژه را آوردند و گزارش سفر به قم و ملاقات با جمعى از علما و جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] را دادند. به اطلاع آنها رسانده‌اند که از آیت‌الله منتظرى، به‌طور محدود رفع حصر خواهد شد و نظر آنها را خواسته‌اند. معمولا تذکر داده‌اند که شرط کنید و مواظب باشید مسائل گذشته تکرار نشود و جامعه مدرسین، نخواسته مسئله به آنها مربوط باشد.

گفتند، آسیدهادى [هاشمی]، داماد آقاى منتظرى هم آزاد شده و تعهد کرده مواظبت کند که ضدانقلاب نتواند از طریق بیت آیت‌الله منتظرى مزاحمت ایجاد کنند و اعتراف به تخلف‌هاى گذشته‌ کرده است. گزارش کشف گروهی را دادند که علیه دولت و آقاى میرحسین موسوى و خط سه مبارزه دارند.

از فشارى که بعد از قتل‌هاى اخیر، روى وزارت اطلاعات است و نیز از بى‌اعتمادى رئیس‌جمهور و دولت نسبت به وزارت و عدم حمایت و سردشدن و ضعف روحیه پرسنل اطلاعات و اظهارات بعضى از اعضاى دولت درخصوص استعفا یا برکنارى آقاى [قربانعلی] درى [نجف‌آبادی]، [وزیر اطلاعات]، اظهار نگرانى شدید کردند و گفتند حال نیروهاى وزارت، قدر دوره گذشته را مى‌فهمند».


 ‌ملاقات با خاتمی درباره قتل‌ها

 روایت در 10 دی به آنجا می‌رسد که هاشمی و خاتمی درباره روند بررسی ابعاد قتل‌ها با هم ملاقات می‌کنند: «شب بچه‌ها افطار جمع بودند. یاسر، یک برگ قدیمی کارت دعوت مراسم ازدواج من و عفت را پیدا کرده و نشان مى‌دهد. هنگام افطار، محسن خبر داد که آقاى خاتمى کار فورى دارند.

ساعت هشت شب، براى ملاقات تعیین شد؛ با نیم‌ساعت تأخیر آمدند. جریان ملاقات با رهبرى و آقاى درى [وزیر اطلاعات] و دیگران را درباره مسئله قتل‌هاى اخیر گفت و درباره نحوه عمل و برخورد مشورت کرد. گفت، آقاى [مصطفی] موسوى، [‌کاظمی]، مدیرکل معاونت امنیت و تعدادى دیگر، به ارتکاب قتل‌ها به‌خاطر دفاع از اسلام و جلوگیرى از خطرها، اعتراف و ادعا کرده‌اند که آقاى درى هم در جریان بوده، ولی آقای درى تکذیب مى‌کند.

می‌گویند آقاى موسوى از همفکران آقاى خاتمى است و نامزد معاونت امنیت اطلاعات ایشان بوده است. نظرشان این است که آقاى درى، اعلان کنند که خود وزارت اطلاعات، جریان را کشف کرده که واقعیت همین است و خود با پذیرش ضعف و کوتاهى، استعفا بدهد و سپس مدتى آقاى خاتمى، سرپرستى وزارت را به عهده بگیرد و اصلاحات را انجام دهد و با مرتکبین قتل‌ها مطابق قانون عمل شود.

گفتم، مسئله مهم رسیدگى به ادعاى مطلع‌بودن آقای درى است؛ در صورت مطلع‌بودن یا نبودن، برخورد فرق مى‌کند. قرار شد بررسى و مشورت بیشتر بکنیم».


‌مخالفت روحانی با اعلام قاتل بودن افراد اطلاعاتى

هاشمی در 12 دی‌ماه می‌نویسد: «دکتر [حسن] روحانى [دبیر شورای عالی امنیت ملی] آمد. درباره مسائل قتل‌هاى اخیر مذاکره شد. آقاى خاتمى [رئیس‌جمهور]، با ایشان هم مشورت کرده است. ایشان موافق نیست که خبر قاتل‌بودن افراد اطلاعاتى اعلان شود؛ گرچه تنبیه‌شدن را قبول دارد.

درباره بودجه مرکز تحقیقات [استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام] و انتخابات شوراها و درباره اوضاع کشور و تضعیف رهبرى هم مذاکره شد و هر دو اظهار نگرانى کردیم. گفت، خیلى‌ها منتظرند که اقدامى بکنید و نمونه اظهارات نمایندگان مجلس و آقاى ناطق [نوری، رئیس مجلس] و آقاى [علی] لاریجانى [رئیس سازمان صداوسیما] را نقل کرد. تا عصر کارها را انجام دادم و به خانه آمدم».


‌ناراحتی دری‌نجف‌آبادی از خاتمی

هاشمی در 13 دی از اختلاف دری‌نجف‌آبادی با خاتمی می‌نویسد: «آقاى [سیدکمال] خرازى، وزیر امور خارجه آمد... داستانى نقل ‌کرد از احضار جن توسط یک نفر دیگر که در معیت آقاى عبدالله نورى، نمایش داده است. درباره مسائل ناشى از قتل‌هاى اخیر صحبت شد...

عصر آقاى [قربانعلی] درى‌نجف‌آبادى [وزیر اطلاعات] آمد. ناراحت است از اینکه آقاى خاتمى [رئیس‌جمهور]، پیشنهاد داده که وزیر اطلاعات، به دنبال اعلان کشف قاتلان قتل‌هاى جدید استعفا بدهد. معتقد است آقاى [مصطفی] موسوى [‌کاظمی، جانشین معاون امنیت وزارت اطلاعات]، براى حل مشکل خودش، به دروغ گفته است آقاى درى مطلع بوده و یا موافقت ‌کرده است.

انتظار دارد که من و رهبرى، جلوی این ظلم را بگیریم و معتقد است، آقاى خاتمى براى تسلط بر [وزارت] اطلاعات، چنین استفاده‌اى از این جریان مى‌کند.

عصر به منزل رهبرى رفتم. درباره مسائل قتل‌هاى اخیر و محاکمه قاتلان و نحوه برخورد با وزیر اطلاعات، مذاکره طولانى داشتیم. تا مغرب، پس از نماز و افطار هم ادامه دادیم. ایشان هم موافق نیستند که وزارت اطلاعات خطی باشد و یا آقاى درى که با اصرار و خواهش، وزارت را پذیرفته، وجه‌المصالحه قرار گیرد و در عین حال مایل نیستند آقاى خاتمى را هم برنجانند.

درباره دادگاه آقای کرباسچی صحبت شد؛ ایشان به خاطر نمى‌آورد که قول جزمى ‌داده‌اند که عفو مى‌کنند، ولى امکان عفو را هم نفى نمى‌کنند. آقاى [محمد] یزدى [رئیس قوه قضائیه]، تلفن کردند و از من خواستند جلسه‌ای را تشکیل دهم، براى مشورت با سران سه قوه، در مورد کیفیت اداره مسئله قتل‌ها، پیشنهادى شبیه پیشنهاد آقاى خاتمى دادند».


‌ انتقاد عسکراولادى از روزنامه سلام

هاشمی در 15 دی از دیدار با حبیب‌الله عسکراولادی می‌نویسد: «هنگام افطار، آقاى [حبیب‌الله] عسکراولادى [عضو هیئت منصفه مطبوعات] ‌که کنار من بود، از سرمقاله امروز روزنامه سلام که به نحوى قتل‌ها را به وزارت اطلاعات نسبت داده، انتقاد کرد و گفت، به نوعى به رهبرى هم اهانت کرده و خواستار کناره‌گیرى وزیر اطلاعات شده است. لغو پروانه هفته‌نامه شلمچه را تأیید کرد.

از طرف شوراى نظارت [بر مطبوعات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی]، به جرم اهانت به مرحوم آیت‌الله [سیدابوالقاسم] خویى، لغو شده است. آقاى [علی] لاریجانى، از صداوسیما، به عنوان کار فورى به منزل آمد. گفت وزارت اطلاعات بیانیه‌اى در مورد قتل‌هاى اخیر داده و [قتل‌های زنجیره‌ای را] به عهده افراد خودسر از درون وزارت انداخته است؛ پیشنهاد اصلاحى داشت. به آقاى درى گفتم؛ معلوم شد، متن را با نمایندگان آقاى خاتمى [رئیس‌جمهور] تهیه کرده و تغییر آن را یک‌طرفه به صلاح نمى‌داند.

آقاى لاریجانى را قانع کردم که این تغییر، هدف او را تأمین نمى‌کند. خبر رسید که به آقاى [علی] رازینى، رئیس دادگسترى تهران، سوءقصد شده است، با نارنجکى که علیه اتومبیل [پاترول] او به کار برده‌اند؛ مجروح شده، ولى خطر ندارد.

آخر شب، آقاى خاتمى، رئیس‌جمهور، تلفنى تماس ‌گرفتند و گفتند، آیت‌الله خامنه‌اى پیشنهاد استعفای وزیر اطلاعات را نپذیرفته‌اند؛ با فرض اینکه رئیس‌جمهور در سه ماه قانونی وزارت را اداره کند، بلکه گفته‌اند اگر وزیر مورد قبولى به جاى آقاى درى معرفى شود، مى‌پذیرند و نیز از سرمقاله امروز روزنامه سلام، اظهار نارضایتى‌ کرد و گفت به آنها گفته که شما دوستان، با این رفتار به دولت ضربه مى‌زنید».


‌انتقاد مسیح مهاجری از بیانیه وزارت اطلاعات درباره قتل‌ها

هاشمی در چهارشنبه 16 دی از بیانیه وزارت اطلاعات درباره قتل‌های زنجیره‌ای چنین مطرح می‌کند: «اخوى محمد آمد. در مورد مسائل اقتصادى و برنامه و خانوادگى صحبت شد. گفت، هنوز دزد خانه‌اش پیدا نشده است.

آقاى مسیح مهاجرى [مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. از بیانیه دیشب وزارت اطلاعات در مورد عوامل قتل‌ها، انتقاد داشت. آن را معلول فشار آقاى خاتمى و این کار را براى نظام مضر مى‌داند و با توجه به اینکه مسئولیت قتل‌ها را متوجه نیروهاى چپ طرفدار آقاى خاتمى در وزارت اطلاعات مى‌داند، این اقدامات را فاقد توجیه مى‌پندارد و درصدد است که در روزنامه، به نحوى با سیاست رئیس‌جمهور براى وزارت اطلاعات مقابله کند. اعتمادى به افراد مورد نظر رئیس‌جمهور...».


‌بالاگرفتن اختلافات چپ و راست درباره قتل‌های زنجیره‌ای

او در 21 دی می‌نویسد: «با دکتر [حسن] روحانى [دبیر شورای عالی امنیت ملی] به خانه آمدیم. درباره وضع کشور و مشکلات ناشى از مسائل قتل‌هاى اخیر و اعلامیه وزارت اطلاعات و سپس اختلافاتى که بین دو طرف چپ و راست پیش ‌آمده، صحبت‌ کردیم. چپى‌ها، براى استعفاى [آقای دری‌نجف‌آبادی] وزیر اطلاعات، اصرار دارند و راستى‌ها از او حمایت مى‌کنند.

تاکنون تبلیغات این بوده که راستى‌ها را به عنوان کارشکنى در کار دولت، مسئول قتل‌ها معرفى کرده‌اند؛ از دیروز حمله متقابل شروع شده و راستى‌ها مطرح کرده‌اند که قاتلان چپ و از طرفداران آقاى خاتمی هستند و روزنامه‌های کیهان و رسالت و جمهورى [اسلامی] نوشته‌اند. مصاحبه آقاى [روح‌الله] حسینیان با کیهان امروز، مسئله را داغ‌تر کرده و دارد تبدیل به فتنه مى‌شود. رهبرى هم براى حل ‌مشکلات دچار مشکل است و احتیاج به کمک دارد. مقدارى راجع به راه علاج مذاکره کردیم».


‌اتهام‌زنی حسینیان به اصلاح‌طلبان

هاشمی در ادامه به روایت ماجرای انتقادهای گسترده اصلاح‌طلبان به علی لاریجانی متعاقب پخش برنامه چراغ از صداوسیما و همچنین انتقادهای تند روح‌الله حسینیان از اصلاح‌طلبان می‌پردازد و در 22 دی چنین می‌آورد: «تا ساعت ده صبح، جراید و بولتن‌ها را دیدم. جناح چپ از برنامه چراغ دیشب تلویزیون خیلى عصبانى است و در روزنامه‌هاى خود، بخش مهمى را به انتقاد و تاختن به صداوسیما اختصاص داده و با عبارات تند و اهانت‌آمیز از آقاى [علی] لاریجانى [رئیس سازمان صداوسیما] و سیما یاد مى‌کند.

آقاى [روح‌الله] حسینیان، به‌دنبال مصاحبه در کیهان دیروز، مطالب تندترى در سیما گفته و صریحا همکاران آقاى خاتمى را به ارتکاب قتل‌هاى اخیر به منظور ایجاد جو، جهت تصرف [وزارت] اطلاعات متهم کرده و حمله به جناح راست و وزیر اطلاعات را در این راستا تحلیل‌ کرده است.

آقایان تقدسیان و [محمدرضا] نعمت‌زاده [مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی] آمدند. درباره یک درصد عوارض پتروشیمى که دچار اختلاف نظر در رده‌هاى اجرایى شده، از من نظر خواستند. توضیحاتى براى رفع مشکل اختلاف دادم.

آقاى [سیدمحمد] کیاوش [‌علوی‌تبار، مشاور نهاد ریاست‌جمهوری] آمد. از مشکلات جامعه و خود گفت و خواست که با ما همکارى کند. ظهر محسن [سرپرست دفتر ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد.

درباره عوارض منفى اختلافات و نزاع‌هاى جدى بر سر قتل‌ها و راه‌هاى علاج صحبت شد. ساعت سه‌ونیم به دفتر رهبرى رفتم. جمع زیادى از مسئولان کشور را به عنوان افطارى دعوت کرده‌اند. آقاى [سیدمحمد] خاتمى [رئیس‌جمهور] صحبت کرد. مطالبی درباره امور کشور و وضع اقتصاد گفت و سپس از برنامه چراغ دیشب سیما و اظهارات آقاى [روح‌الله] حسینیان، با حضور رهبرى، به تلخى انتقاد کرد.

با توجه به اینکه صداوسیما در اختیار رهبرى است، حتما به ایشان هم برخورد داشت، ولى رهبرى بعد از صحبت، عکس‌العملى نشان ندادند. آقاى خاتمى به من ‌گفت ‌که دیشب در هنگام پخش برنامه، به رهبرى پیغام داده است که بنا دارد اعلامیه علیه صداوسیما بدهد، ولى رهبرى ضمن حق‌دادن به ایشان، از دادن اعلامیه منع کرده‌اند.

به رهبرى گفته است که حداقل جبران این است که آقاى [علی] لاریجانى [از ریاست سازمان صداوسیما] عزل شود؛ انصافا ضربه محکمى است. آیت‌الله خامنه‌اى هم صحبت مفصلى داشتند، ولى وارد مسائل سیاسى نشدند و بیشتر موعظه و تحلیل مسائل فکرى و اعتقادى بود. بعد از نماز و افطار، به خانه آمدم. هنگام افطار، آقاى ناطق [نوری، رئیس‌ مجلس] کنار من بود. با اشاره به اظهارات آقاى حسینیان، گفت ‌که در مقابل سمپاشى‌هاى طولانى جناح چپ بوده است».


او در ادامه در 23 دی می‌نویسد: «جمعى از دست‌اندرکاران پرورش آبزیان، از بخش خصوصى [اعضای اتحادیه شرکت‌های تعاونی تکثیر و پرورش میگو و ماهی]، همراه با معاون شیلات جهاد [سازندگی] و معاونان تعاونى‌ها آمدند. گزارش برنامه توسعه پرورش شیلات در برنامه سوم را دادند و از عدم همکارى بانک‌ها گله داشتند و تشکر کردند که این صنعت را پایه‌گذارى و تقویت ‌کردم و درخواست ادامه حمایت و سفری به گواتر براى بازدید را داشتند. 


آقاى [جواد] مقصودى، از ستاد [برگزاری] نمازجمعه [تهران] آمد. مطابق معمول انتقادات زیادى از عملکرد دولت آقاى خاتمى [رئیس‌جمهور] و برخوردهاى آنها در مسئله قتل‌ها دارد و از من خواست، به سکوت پایان دهم و براى جلوگیرى از خسارت بیشتر، وارد میدان شوم.

اخوى محمد آمد. راجع به حوادث روزهاى اخیر و تشدید خصومت‌هاى جناحى و اقدام سیما در برنامه چراغ و انتخابات شوراها صحبت شد.

آقاى دری‌نجف‌آبادى [وزیر اطلاعات]، گزارشى از بازجویى‌های متهمان قتل‌ها داد و ادعاى آقاى [مصطفی] موسوى [کاظمی، جانشین معاون امنیت وزارت اطلاعات]، درخصوص اطلاع آقاى درى و پیشنهاد خودش به آقاى [محمد] نیازى [دادستان نظامی تهران] قاضى دادگاه، براى شنیدن توضیحات ایشان و ضبط توضیحات و سؤال‌ها و دفاع از خودش داد که قابل توجه بود و از بى‌اطلاعى خود و غلط‌بودن ادعاى موسوى ‌گفت.

انتظار دارد که رهبرى و من کمک کنیم‌ که به ایشان ختم نشود و مسئله به گونه‌ای جمع شود که بیش از این به ضرر نظام تمام نشود. گفت، وزارت هم انسجام خود را از دست داده و احتیاج به تقویت دارد. گفت، با توجه به بیانیه اخیر آیت‌الله منتظرى و تحرکات اصفهان، رفع محدودیت از آقاى منتظرى دچار تردید شده است.

تا عصر کارها را انجام دادم و به خانه آمدم. بحث عمده رسانه‌ها، مسئله قتل‌ها و اقدام صداوسیما و [مصاحبه] آقای [روح‌الله] حسینیان است. رسانه‌هاى چپ، اهانت‌هاى زیادى به آقاى [علی] لاریجانی و سیما و برنامه چراغ دارند و رسانه‌هاى راست، به‌گرمى از آنها دفاع مى‌کنند.

رسانه‌هاى خارجى، عمدتا از آقاى خاتمى دفاع مى‌کنند. رهبرى هم در صحبت‌هایشان از حمایت‌هاى خارجى‌ها انتقاد کردند و تعبیر اصلاح‌طلبان را که رسانه‌های خارجى درباره جناح چپ به کار مى‌برند، به سُخره گرفتند».


‌اصرار خاتمی برای کنارگذاشتن  دری‌نجف‌آبادی

هاشمی‌رفسنجانی همچنین در 26 دی‌ همان سال یعنی سال 77 می‌نویسد که خاتمی اصرار به کنارگذاشتن دری‌نجف‌آبادی داشت و می‌خواست اسماعیل شوشتری را جایگزین او کند که نظر مقام معظم رهبری علی یونسی بود: «درباره مشاجرات مطبوعاتی برای قتل‌ها، قرار شد دبیرخانه شوراى عالى امنیت ملی، کنترل‌ کنند.

درباره مسائل قتل‌ها، گزارش بازجویى‌ها را دادند؛ معلوم شد چیز جدیدى به‌دست نیامده است. آقایان [مصطفی] موسوى [کاظمی]و صادق [مهدوی= مهرداد عالیخانی]، آقاى درى [وزیر اطلاعات] را متهم مى‌کنند که مطلع و راضی بوده و آقاى درى، منکر است و آقاى خاتمى اصرار دارد که آقاى درى عوض شود و هنوز با آیت‌الله خامنه‌اى بر سر وزیر جایگزین، به توافق نرسیده‌اند.

آقاى خاتمى بنا دارد آقاى [اسماعیل] شوشترى را پیشنهاد کند؛ رهبری آقای [علی] یونسى را قبول ‌کرده، ولى آقاى خاتمى تردید دارد که او را بپذیرد یا نپذیرد.


وزیر بهداشت با اشاره به اقدامات انجام شده در کشور در زمینه ساخت و تولید واکسن کرونا و با بیان اینکه قطار تولید واکسن کرونا در کشور راه افتاد و هیچ ترمزی برای آن نیست، گفت: یکی از موثرترین واکسن‌های کرونا در جهان را در انستیتو پاستور ایران می‌بینیم.

 
به گزارش ایسنا، دکتر سعید نمکی در مراسم آغاز فاز سوم کارآزمایی بالینی واکسن کرونا انستیتو پاستور ایران و انستیتو فینلای کوبا، گفت: از همه اساتید و بزرگوارانی که زحمت کشیدند تشکر می‌کنم.
همچنین از عزیزانی که امروز به عنوان اولین نفرها این واکسن را تزریق کردند تا به دنیا و مردم مملکت بگویند که ما به کارمان ایمان داریم. همچنین از اصحاب رسانه تشکر می‌کنم که از روز نخست مدیریت بیماری، در کنارمان بودند. از دکتر بیگلری- رییس انستیتو پاستور ایران نیز تشکر می‌کنم که دانشمندی بی ادعا اما پرکار است.
 
وی افزود: در این مدت غیر از لطف الهی، مدیون خیلی‌ها هستم. علی‌رغم همه سختی‌ها و صعوبتی که این ایام داشت و نفس‌گیر بود، گاهی آنقدر نفس‌گیر که نمی‌توان گفت؛ گاهی آنقدر کسالت‌بار که نمی‌توان با واژه‌ای بیان کرد.
 
تلخ‌ترین و سنگین‌ترین این لحظات وقتی بود که خبر از داغ عزیز همکاری را می‌دادند که شبانه روز تن بر این آتش زده بود و برای گشودن راه‌های نفس دیگران خواب و خوراک نداشت و متاسفانه در دقایق آخر نفس خودش بسته شد. عزیزانی بودند که خیلی کمک کردند که یکی از آنها دکتر بیگلری است.

یکی از موثرترین واکسن‌های کرونا در جهان را در انستیتو پاستور ایران می‌بینیم

نمکی ادامه داد: ما اولین کشوری در منطقه بودیم که 36 معبر را رصد و بیماریابی کردیم. در ابتدا ما کیت تشخیص بیماری را نداشتیم. بعد از شیوع پیک در گیلان و قم یکی از همکاران ما چمدانی مقداری کیت به ما رساند. من از دکتر بیگلری و مجموعه مقتدر علمی پاستور خواستم که کمک کنید و شبانه روز تلاش کردند و کیت ساختند و ما آن 57 دانشجویی را که از ووهان آوردیم، با همین کیت‌ها تست کردیم.
پاستور یکه‌تاز این قضیه بود و در اشاعه آن هم کمک کرد که رهبری آزمایشگاه‌ها را برعهده داشت. امروز هم یکی از بهترین، موثرترین و پویاترین نوع واکسن‌های جهان را در دستان توانمند مجموعه پاستور می‌بینیم.

طی 56 روز از واردکننده به تولیدکننده ماسک و تجهیزات حفاظتی بدل شدیم

نمکی گفت: ما وقتیکه کووید یا کرونا آمد، یک ماه قبل از اینکه به کشور پا بگذارد، خودمان را آماده کردیم. معتقدم یکی از ظریف‌ترین و علمی‌ترین شیوه‌های مدیریت کووید در جهان در کشوری بود که با دست‌های بسته اما با چشم‌های باز در اقیانوس بلا شنا کرد. ما به همه جنبه‌های آن اعم از دارو، ماسک و تجهیزات و... پرداختیم. اینکه یک کشور 56 روز طول کشید تا از واردکننده ماسک، شوینده و لباس محافظتی به تولیدکننده و بعد به صادرکننده بدل شد، شوخی نیست. این کار یک حماسه است. همواره معتقدم یک عامل داشت، لطف خدا و عشق. افراد عاشق در این سرزمین این کارهای بزرگ را انجام می‌دهند.

خیلی‌ها می‌خواستند ما زمین بخوریم

وی افزود: خیلی‌ها می‌خواستند ما زمین بخوریم. در دنیا فکر کردند که تیر خلاص جمهوری اسلامی کووید است. کشور تحریم‌زده، وامانده در همه فشارها و مصیبت‌های اقتصادی و فشارهای ناجوانمردانه و کرونا هم تیر آخر است. اما غافل از اینکه لطف خدا شامل ما می‌شود.
 
یکی از حوزه‌هایی که از فروردین 99 به آن پرداختم بحث واکسن بود. دوستان را تک تک صدا کردم که فکری برای واکسن کنیم. چند راه داشتیم؛ یکی بحث سهمیه کووکس بود که قرار بود به ما بدهند. ابتدا قرار بود هشت میلیون بدهند که چانه‌زنی کردیم و به 16 میلیون و 800 هزار دز رساندیم.
 
من می‌دانستم که تعداد تولیدکننده‌ها چقدر است، میزان تولید چقدر خواهد بود، تقاضای بین‌المللی چقدر است و زور سازمان جهانی بهداشت و کووکس در برابر قلدرهای دنیا که تکنولوژی را در دست گرفته، چقدر است. آنها نمی‌توانند حق عضویت‌شان را از قلدرهایی چون آمریکا بگیرند، چطور می‌خواهند واکسن بگیرند؟. البته ما راهی جز تبعیت از این شیوه و سازوکار بین‌المللی نداشتیم. چهار ماه برای انتقال پول ما را اذیت کردند. از این بانک به آن بانک می‌شدیم. ما این سازوکار را رفتیم.
 
وزیر بهداشت گفت: سازوکار دوم این بود که فکر کردیم که ما برای واکسیناسیون این جمعیت کثیر به غیر از منابع کووکس هم نیاز داریم. بر این اساس با هندی‌ها و چینی‌ها مکاتبه کردیم که 3120 صفحه مکاتبه دارم. اردیبهشت 99 با وزیر بهداشت روسیه مذاکره کردم.
واکسن کرونا
 
بگذریم از اباطیلی که برخی می‌گویند. بگذارید بگویند تا خسته شوند. این راه را با هندی‌ها، چینی‌ها و روس‌ها رفتیم و 9 ماه طول کشید تا توانستیم با روس‌ها قرارداد ببندیم و 11 ماه طول کشید تا قرارداد انتقال تولید مشترک و انتقال دانش فنی ببندیم که حالا عده‌ای در حسرت این تولیدها می‌سوزند و مانند قارچ ناگهان پیدایشان می‌شود. من می‌دانم این‌ها کجا ضربه می‌خورند.

با شبکه مخوفی در حوزه واکسن روبرو هستیم

وی افزود: فردی زنگ زده که یکی از دوستان که خیلی مملکت را دوست دارد، 20 میلیون واکسن روسی که اسمش را هم بلد نبود، دارد و می‌خواهد این 20 میلیون را به فلان کشور دهد، اما می‌گوید کجا بهتر از مملکت خودم. گفتم این واکسن را از کجا آورده، گفت خریده است و دزی 19 یا 20 دلار می‌فروشد. گفتم به این آقا بگویید که اولا این مسجد جای این حرف‌ها نیست، دوما اینکه ما واکسن را 9.7 دلار از روس‌ها می‌خریم و سوما اینکه کل اسپوتنیکی که روسیه تولید کرده، 26 میلیون دز است که 13 میلیون دز را صادر کرده و 620 هزار دزش را ما خریدیم و 60 میلیون هم به ما تعهد دارد. این دام بر مرغ دگر نه. ما با چنین شبکه مخوفی روبرو هستیم.

واردات واکسن قطره‌ چکانی است

وی ادامه داد: با این حساب اینها با خودشان می‌گویند که این وزیر را نه می‌توان خرید، نه می‌توان با او کنار آمد و نه می‌شود راهی باز کرد، او محکم‌تر از این حرفهاست. بنابراین تخریبش می‌کنیم و خسته‌اش می‌کنیم و می‌گوییم استیضاح وزیر کلید خورد و...  که البته نمایندگان این حساسیت را درک کرده و به موقع ورود کردند.
 
بنابراین ما دنبال واردات رفتیم اما واردات واکسن غیر از کووکس هم همین است که می‌بینید، یعنی قطره‌چکانی است. 85 درصد واکسن را هفت کشور مصرف می‌کنند و اگر سفره‌شان سرریز شد، به بقیه هم می‌دهند.
 
نمکی تاکید کرد: اما راهی که می‌شود به عنوان راه پایدار به آن تکیه کرد، تولید داخلی است. این راه را با جسارت و شجاعت و با تکیه بر دانشمندان متعهد این مرز و بوم، همان آرش‌های کمانگیر عرصه علم آغاز کردیم. 30 سال قبل مسئول بهداشت مملکت بودم و همیشه دیوانه آن بودم که مملکت روی پاهای خودش بایستد.
 
ایران سرافرازتر از آن است که بخواهد دست گدایی به خارج از مرزها دراز کند. من اعتقاد ندارم که برای یک لیوان شیر باید گاو خرید، اما اعتقاد هم ندارم که باید تا ابد دانش بومی را نقض کرد و دست به بیرون دراز کرد.

معتقدم کووید حداقل 3 سال گرفتارمان می‌کند و هر 6 ماه یکبار باید واکسن بزنیم

موتاسیون‌های درون سرزمینی خواهیم داشت

وی افزود: اعتقاد من این بود که کووید حداقل سه سال آینده، ما را گرفتار می‌کند و حداقل شش ماه یکبار باید واکسن بزنیم، اعتقادم بر این بود که برای موتاسیون‌ها خودمان باید طراحی کنیم. ما موتاسیون‌های درون سرزمینی خواهیم داشت که متفاوت است با موتاسیون‌های آفریقایی و برزیلی و انگلیسی و... . ما در درون این سرزمینی با گستردگی اقلیم و نژاد و ژنتیک مختلف موتاسیون‌های درون سرزمینی خواهیم داشت و باید موسساتی داشته باشیم که بتواند برای این موتاسیون گام به گام قدم‌های تند بردارد.
 
این کار زیرساخت می‌خواهد. من 30 سال قبل که مسئول بهداشت این کشور بودم، پاستور و رازی را دیدم و به شدت غصه خوردم که سال 1299 پاستور را ایجاد کردیم و 1303 رازی را ایجاد کردیم، اما آن زمان بوی مرگ می‌داد. بغض گلویم را گرفت. اقدامات زیادی کردم.
 
به سراغ یکی از افرادی رفتم که شاگرد پاستور بود و فرد بسیار برجسته‌ای بود که عاشق بحث واکسن بود. برخی عاشق‌اند، کاسب نیستند، عاشق کاسب نمی‌شود اگر هم چیزی بدست آوردند، رزق حلالی است که پای عشق شان بدست آوردند. این فرد یک پسری داشت که به او گفت کمک ایران کن، اما آن پسر کمک نکرد.
 
بعد سراغ بلژیکی‌ها رفتم. قبلا ما در پاستور با استفاده از پلاسما واکسن هپاتیت می‌ساختیم و من دنبال نوع دیگری از تکنولوژی برای ساخت این واکسن بودم که آن را وارد کشور کنم. بعد که از وزارت خانه رفتم تقریبا این زنجیره رها شد. وقتی کرونا آمد گفتم خدایا کمک کن تا یکبار دیگر بتوانیم زیرساخت واکسن کشور را به عنوان یک سرمایه ملی فعال کنیم.
 
نمکی با بیان اینکه واکسن به چهار راه تبادل علوم پزشکی و غیرپزشکی وابسته است، گفت: اگر کشوری واکسن‌ساز شد، بسیاری از زیرساخت‌ها و قدرت‌ها را خواهد داشت.
 
روزی واکسن‌سازهای دنیا بر آن بودند تا کارخانه‌های واکسن‌سازی کشورهایی مانند ما تعطیل شود و بر این اساس  واکسن را با نازل‌ترین قیمت عرضه می‌کردند. من اعلام کردم که این یک توطئه است. اینها با  صهیونیست‌ها جمع شدند و می‌گویند کشوری که واکسن می‌سازد بمب میکروبی هم می‌تواند بسازد.
 
گول این حرف را نخورید چند روز دیگر که ورشکسته شدید، قیمت‌ها را 10 برابر می‌کنند. بعد هم به پروفسور میرشمسی مراجعه کردم و گفتم چه می توانم بکنم، گفت اینجا خوارک اسب‌هایم هم درنمی‌آید. بر این اساس  9 میلیون دلار ارز وزارت بهداشت را به جهاد کشاورزی دادم که انستیتو رازی برای آنها بود تا خط تولید واکسن بزنند. 5 بورس به عنوان بورس میرشمسی دادم، اما متاسفانه هم در رازی و هم پاستور اتفاقی که باید می افتاد، نیفتاد.
 
تمام سیستم هواسازهای پاستور پوسیده بود. وقتی دکتر بیگلری رییس پاستور شد، پاستور فسیل شده بود. ما بچه ها را جمع کردیم و یکبار دیگر این خودباوری را ایجاد کردیم. هرچند که خیلی ها به ریش ما خندیدند که مگر به این سادگی است که شما واکسن کووید بسازید. به این سادگی نیست، اما میسر است.

ایران درخشان‌ترین کشور در عرصه تولید واکسن کووید-19 در منطقه است

قطار تولید واکسن کرونا در کشور راه افتاد و ترمزی برای آن نیست

نمکی ادامه داد: امروز ایران ما از سرافرازترین کشور ها در عرصه واکسن می‌شود. چند ماه قبل این را گفتم، اما خیلی‌ها با ریشخند، تفسیر به خالی‌بندی کردند، اما من یقین داشتم که در آینده جز شرمساری نصیب آنها نمی‌شوند و راهمان را ادامه دادیم.
امروز نه به عنوان وزیر بهداشت بلکه به عنوان یک شهروند عاشق این سرزمین و به عنوان یک معلم 32 ساله در علم ایمونولوژی می‌گویم که ایران درخشان‌ترین کشور در عرصه تولید واکسن کووید-19 در منطقه است. امروز من باشم یا نباشم، این ژنرال‌های عرصه تولید کار خودشان را کردند و دیگر نمی‌توان آنها را متوقف کرد. نه با توئیت، نه با بلوا و غوغا و نه با مسخره و ریشخند. دیگر این قطار راه افتاد و ترمزی برای آن نیست.
 
وی تاکید کرد: ما با شش پلتفرم متفاوت در کشور کار می‌کنیم و جزیره‌ای هم کار نمی‌کنیم، بلکه هر کس کار خودش را انجام می‌دهد. هر شش تا هم دارند به نتیجه می‌رسند که یکی از بهترین‌های آن کار بزرگی است که انستیتو پاستور انجام داده است. در عین حال از یک کار بسیار زیباتر هم در آینده در پاستور پرده‌برداری خواهیم کرد که متفاوت از این است.
 
همچنین اقدامی که بچه‌های برکت انجام دادند. با جسارت اعلام می‌کنم که عده‌ای ما را تخطئه کردند که چرا فاز سوم کلینیکال ترایال واکسن‌های دیگران را انجام ندادید که تحت آن پوشش ما هم واکسن بزنیم؟. خیر انجام ندادیم. زیرا نباید انجام می‌دادیم. یک شرط داشت که اعلام کردم که اگر راضی می‌شوید که انتقال دانش فنی کنید و در کشور ما با هم بسازیم، در این صورت می توانم به شهروند ایرانی بگویم که در مطالعه بالینی فلان محصول مشترکی که نیمی از آن برای ماست، شرکت کن، اما من مردم سرزمینم را به این حقارت دچار نمی‌کنم که برای یک ماه واکسیناسیون زودتر، عامل آزمایشگاهی دیگری باشند.

تحول در تولید داخلی واکسن کرونا؛ بعد از اردیبهشت ماه

وی گفت: با افتخار اعلام می‌کنم که گزارشات فاز یک و دو این واکسن را که در کوبا انجام شده، تا سه بامداد خواندم و گفتم واکسن بسیار خوبی است و فاز یک و دو و حیوانی آن به خوبی انجام شده، اما شما برای خیال راحتی این اقدامات را انجام دهید و اجازه دادم که فراخوان کنند و استمرار فاز سوم را برای این واکسن انجام دهیم. اینکه اعلام کردم که ما در آینده نزدیک و بعد از اردیبهشت تحولی خواهیم داشت، به این صورت است.
 
نمکی با بیان اینکه از این حوصله و صبوری تشکر می‌کنم و از اینکه دوستانم این کار عظیم را ساماندهی کردند، گفت: امیدوارم این فاز سوم آغاز حرکتی بزرگ در امر واکسن‌سازی باشد و در آینده نزدیک مردم این سرزمین بتوانند با واکسن ایرانی افتخار کنند که آنتی بادی علیه کووید دارند. هیچ ایرانی نیست که آنتی بادی واکسن‌های رازی و پاستور را نداشته باشد و ان‌شاءالله انتی بادی واکسن کووید هم در آینده در بدن مردم این سرزمین جاری باشد. امروز دکتر گویا و دکتر بیگلری داوطلب اولین تزریق واکسن هستند تا برای اعتمادبخشی به دیگران این حرکت را آغاز کردند.

انتشار فایل صوتی چند ساعت? گفت‌و‌گوی سعید لیلاز - روزنامه‌نگار، استاد تاریخ و صاحب‌نظر اقتصادی - با محمد جواد ظریف وزیر امور خارج? ایران در قالب «تاریخ شفاهی» و بیان ناگفته‌های رییس دستگاه دیپلماسی دربار? «آن سوی دولت» مهم‌ترین خبر 24 ساعت اخیر است که دربار? محتوا و چگونگی دست‌رسی یک کانال ماهواره‌ای فارسی‌زبان به آن بحث درگرفته و این که به نفع ظریف و اعتدال‌گرایان تمام شده یا به زیان آنان یا فارغ از بحث سود و ضرر و بازنده و برنده، روابط سیاسیون انتخابی و نظامیان را در ایران و فارغ از تعارفات و کلیشه‌های معمول به نمایش می‌گذارد.

فایل صوتی ظریف؛ «میدان« و «دیپلماسی» و 10 نکته در حوالی آن

  هر چند تلویزیون ایران‌اینترنشنال خود را در انتشار این فایل پیش‌قدم می‌داند اما می‌توان احتمال داد که بی‌بی‌سی هم در اختیار داشته و به خاطر مقام دولتی جواد ظریف و حضور بریتانیا در مذاکرات برجام، ملاحظاتی داشته و ترجیح داده‌اند نخستین منتشر کننده نباشند.

 دربار? این فایل صوتی تحلیل‌های گوناگونی می‌توان ارایه داد اما در حدی که شنیدم و در قالب 10 نکته این موارد گفتنی است:

1. این فایل صوتی برای جواد ظریف یک رسوایی نیست. مطلقاً نیست. چرا که درد‌دل‌ها و بیان ناگفته‌های اوست که دوست داشته روزی منتشر شود. منتها ظاهراً زودتر از زمان پیش‌بینی او منتشر شده و این هم از ویژگی‌های عصر اطلاعات است. هیچ فیلمی در کشو نمی‌ماند و سانسورچی‌ها بیهوده خود و دیگران را به زحمت می‌اندازند و هیچ خبری هم غیر قابل درز نیست و روزی منتشر می‌شود.

  اگر ظریف با یک سفیر خارجی نشسته بود یا خدای ناکرده اطلاعات محرمانه‌ای را لو می‌داد رسوایی بود یا اگر بوی توطئه می‌آمد. 40 سال قبل هواداران ابوالحسن بنی‌صدر نوار پنهانی ضبط شد? گفت‌و‌گوی یک دانشجو با حسن آیت را چماقی کردند و بر سر حزب جمهوری اسلامی و منتقدان اولین رییس جمهوری می‌کوفتند و مدعی بودند سخنان حسن آیت نشان می‌دهد حزب در تدارک برانداختن بنی‌صدر است. این فایل صوتی اما یک گفت‌و‌گوست نه با سفیر یا مقام خارجی که با یک روزنامه‌نگار و فعال سیاسی شناخته شد? داخلی و البته به قصد انتشار منتها شاید نه به این زودی.

فایل صوتی ظریف؛ «میدان» و «دیپلماسی» و 10 نکته در حوالی آن

  پس نکت? نخست این است که سرّی فاش نشده بلکه ظریف، درددل کرده و آنچه را در سینه داشته بی ضرر به منافع ملی بازگفته است و قابل قیاس با اتفاقاتی چون نوار حسن آیت در سال 1359 یا مذاکرات جواد لاریجانی با نیک براون در آستان? انتخابات دوم خرداد 76 نیست.

جدای درددل شاید واکنشی احساسی است به نام? 221 نمایند? مجلس کنونی دربار? ظریف پس از توافق اسفندماه و آن گونه که می‌گوید بی‌میل نیستند او را در زندان ببینند.

  2. وزیر خارجه ایران در این گفت‌و‌گو بارها از دوگان? «میدان - دیپلماسی» سخن به میان آورده است. منظور او از «میدان» روشن است. می‌خواهد بگوید نظامیان باید ذیل سیاسیون فعالیت کنند و واکنش سریع باقر قالیباف برای جلب نظر اهل میدان نشان می‌دهد در انتخابات پیش رو دو قطبی «‌نظامی‌ها و سیاسیون» شکل می‌گیرد.

  ظریف در عین حال دربار? سردار سلیمانی ناسپاسی نکرده است. کمتر شنونده‌ای اما می‌تواند بر ناآگاه گذاشتن مرد اول دیپلماسی از تحرکاتی که هزین? آن را تمام مردم ایران باید بپردازند صحه بگذارد و می‌توان حدس زد که افکار عمومی در این قصه با ظریف هم‌داستان باشد.

  در سال‌های جنگ هم امام خمینی فرماندهی کل قوا را به چهره‌ای مشهور به سیاست‌ورزی - هاشمی رفسنجانی- سپرد نه به یک نظامی و فرماندهان نظامی قبل از خطبه‌ها در نماز جمعه‌ای که به خاطر عوارض ترور آیت‌الله خامنه‌ای غالبا هاشمی اقامه می‌کرد گزارش می‌دادند. دولت را هم به نظامیان نسپرد و یکی از دلایل حمایت مستمر از نخست وزیر- میرحسین موسوی - و توصیه به او برای حفظ وزیر خارجه به رغم حذف دیگر چهره‌های جناح راست همین بود که از سیاست و دیپلماسی دفاع کند. اشارات مکرر آقای ظریف به حمایت‌های رهبری هم نشان دهند? استمرار همین دیدگاه است.

  3. اشارات صریح ظریف به کارشکنی‌های روسیه در برجام و انتظارات و توقعات آنها بی‌سابقه است و بسیار محبوبیت زا و در واقع محبوبیت‌افزا. همچنین ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی که در روزهای نخست اطلاعات درست به شخص اول دیپلماسی که در معرض تماس‌های خارجی بوده هم ارایه نمی شده است و این را دیگر نمی توانند تکذیب کنند.

  این مصاحبه روشن می‌کند یا گوینده در آن مدعی است که نفع روس‌ها در استمرار تنش در روابط ایران و غرب است و در برجامی که امضا کردند نیز موش می‌دوانده‌اند. مهم‌ترین بخش فایل صوتی همین اشارات به روسیه است که کاملا تازگی دارد. 

      4. اگر انتشار فایل صوتی را به قصد حمایت از ظریف و از جانب برخی داخلی‌ها بدانیم می‌تواند پاسخی یا واکنشی باشد به هفته‌ها تخریب وزیر خارجه و برجام در برنامه‌های یک طرف? صدا و سیما در قالب‌های مختلف مستند (داستان اتم و پایان بازی) و سریال (گاندو) و «پروند? ویژه»‌های شبک? آقای فروغی و کم مانده بود به عمو پورنگ هم سفارش بدهند ظریف و برجام را بکوبند هرچند کار به مسابقه هم کشید و پرسیده شد کدام یک از این چند نفر سربازی خود را در آمریکا گذرانده و پاسخ درست در میان گزینه‌ها جواد ظریف بود! همین اندازه مبتذل و ضایع.

  این فایل صوتی یعنی ما هم حرف‌هایی داریم و این گونه نیست که مدام کتک خور پایداری‌چی‌های تلویزیون باشیم.

  5. انکار نباید کرد که فضا را محمود احمدی‌نژاد هم باز کرده و اصول‌گرایان قبل از حمله به ظریف تکلیف خود را با دُردانه‌شان باید روشن کنند که دیگر حد و مرزی نمی‌شناسد.

  6. اگر ظریف کاندیدا شود و در مناظره با نظامیان و چهره هایی چون قالیباف، دهقان، رستم قاسمی، سعید محمد و دیگران از ترجیح دیپلماسی بر "میدان" بگوید و آنها مانند امروز باقر قالیباف موضع بگیرند در بازی خیلی زودتر پیش می‌افتد. از کاندیداهای نظامی طبعاً در مصاحبه‌های بیرون صدا وسیما و در فضای مجازی  یا محافل دانشجویی مشخصا دربار? «روسیه» پرسیده خواهد شد.

  به عبارت دیگر نظامی‌ها و به ظاهر غیر نظامی‌ها اما دیپلمات‌های انقلابی مانند سعید جلیلی مصداق «میدان» مورد نظر ظریف تلقی می‌شوند و خود او را نماد دیپلماسی خواهند دانست و وقتی آخر هر جنگ مذاکره است ولو جنگ هشت‌ساله با شعار جنگ جنگ تا پیروزی و مردم می‌دانند ریش? مشکلات اقتصادی در سیاست خارجی است، آن گاه شعارهایی چون مدیریت جهادی و دولت انقلابی و نگاه به داخل هم جاذبه ایجاد نمی‌کند مگر در پایگاه ثابت رأی.

  سرنوشت انتخابات را اما 45 درصد خاکستری غیر سیاسی که دوست‌دار رابطه و تعامل و مخالف انزوا هستند تعیین می‌کنند که یا رأی نمی‌دهند یا اگر رأی بدهند به گزینه مورد نظر اصلاح طلبان/ اعتدال‌گرایان خواهد بود. (در این مصاحبه البته آقای ظریف حاصل رأی ندادن را تشکیل مجلسی مانند مجلس کنونی دانسته است).

  7. شروع مصاحبه با تصویر ظریف 19 ساله که در آمریکا در جمایت از آرمان فلسطین در حال نطق و شعار است و در سانفرانسیسکو انقلابی بوده یک یادآوری هم می‌تواند باشد به متولدان پس از جنگ و انقلاب و جنگ‌نادیده‌هایی که با حرارت شعار می‌دهند و خیال می‌کنند جواد ظریف و عباس عراقچی از قوطی سازمان سی‌آی‌ای در آمده‌اند و فقط سعید جلیلی، انقلابی است که طرف‌های مذاکره را نیم ساعت معطل نگاه می‌داشت تا به احترام جمهوری اسلامی برخیزند!

  8. جامعه درگیر تأمین معیشت و مرغ زود فراموش می‌کند و خیلی ها از یاد برده بودند احمدی‌نژادی که حالا ژست منجی به خود گرفته سال 91 چگونه کشور را به پرتگاه برده بود. این مصاحبه یادآور آن فضا هم هست تا با هم? گرفتاری‌ها که بعضا ناشی از بی تدبیری و وفادار نبودن به عهد و پیمان ها هم هست به یاد آورد که ظریف در چه وضعیتی سکان را در دست گرفت. از این رو آنان که از حملات رییس جمهور سابق به تنگ آمده‌اند باید سپاس گزار ظریف باشند.

  9. در انتخابات آزاد و رقابتی و در مشارکت حداکثری انتخاب مردم یک نظامی نخواهد بود اما اگر ظریف نامزد و پیروز شود برای کار با نظامیان و اهل میدان وضعیت دشواری در پیش دارد. در همین مصاحبه از ترس‌های خود می‌گوید و البته بعد توضیح می‌دهد مراد او ترس از خداست ولی شاید یکی از اهداف انتشار دهندگان این فایل خط و نشان اهل میدان برای از میدان به در کردن ظریف و ترساندن او بوده باشد.

  10. سخنان ظریف بار دیگر بحث برجام را به صحنه می‌آورد و اصول‌گرایی ایرانی که برجام را "لاش? متعفن" خوانده بود مانده با برجام چه کند؟ موفقیت مذاکرات در وین موقعیت مخالفان برجام در انتخابات را پارادوکسیکال می‌کند. اگر برجام را نفی کنند چگونه می‌خواهند مجری آن باشند و اگر ستایش کنند به معنی دعوت مردم به رأی به یک برجامی است اگر شورای نگهبان مجال دهد سفر? متنوعی گسترانیده شود و اگر تحریمی‌ها فزونی نگیرند.


نادر دست نشان مربی مشهور فوتبال ایران و مهم‌ترین چهره فوتبالی قائمشهر سرانجام بعد از دو سه هفته درگیری با بیماری کرونا، در حالی از دنیا رفت که در یک هفته گذشته به مدد خواب مصنوعی و دستگاه زنده مانده بود.

او که سرمربی رایکای بابل بود و نزدیک به سرزمین مادری به فعالیت مشغول، پس از ابتلا به کرونا به بیمارستان منتقل شد و در حالی که به نظر می‌رسید سلامتی را باز بیابد، حالش روز به روز وخیم تر شد و در نهایت جامعه فوتبال و البته نزدیکانش را عزادار کرد.

آقا نادر چهره‌ای آشنا در بین اهالی فوتبال از اواسط دهه 1360 تا امروز بود. او نزدیک به چهل سال بی وقفه در سطوح مختلف فوتبال ایران به کار مشغول بود. از بازی در تیم نساجی و تیم منتخب مازندران در لیگ قدس و درخشش دیرهنگام و در سن و سال بالا با نساج های شهر خسته در رقابت های لیگ در دهه 1370 و بعد خداحافظی و آغاز کار مربیگری و اسم و شهرت و تخصصی که برای خود دست و پا کرد؛ اینکه میتواند گزینه خوبی برای تیم هایی که قصد صعود به لیگ برتر را دارند، باشد.

او در دوران مربیگری چند باری این کار را به سرانجام رسانده که آخرینش با تیم نفت آبادان بود که زردپوشان را در اواسط فصل تحویل گرفته و صعود آن‌ها را به لیگ برتر رقم زد؛ صعودی که منجر به بقا و درخشش آن ها در سه چهار سال گذشته در بالاترین سطح فوتبال ایران شده و از این جهت تیم امروز نفت به آقا نادر مدیون است. او پیش از این، با استیل آذین، نفت تهران و مس کرمان هم این کار را انجام داده و البته در کارش کلی هم ماموریت ناتمام و آرزوی به ثمر نرسیده دارد. با این حال به عنوان یک مربی کارنامه قابل اعتنا در بین چهره هایی دارد که هرگز شانس کار در یک تیم پرستاره را پیدا نکردند و همواره در تیم های متوسط و زیر متوسط به کار مشغول بودند. او با سبک کاری خاص خود، با علاقه به ساخت تیم های سختکوش، دونده و جوان، با سماجت ذاتی‌اش هرگز از کار مربیگری دست نشست و در نهایت در همین عرصه به بیماری کرونا مبتلا شد و از دنیا رفت.

نقطه اوج کاری نادر دست نشان به حضورش در تیم پگاه در فصل 87-86 لیگ برتر بازمی‌گردد. زمانی که او پگاه در راه سقوط را تبدیل به تیم فوق العاده کرد و در دور برگشت رقابت‌ها از پس هر دو تیم استقلال و پرسپولیس برآمد. تیم او استقلال را در ورزشگاه آزادی 4-1 شکست داد و پرسپولیس را هم در خانه 1-0 برد و با صعود به فینال جام حذفی، نتایجی را به دست آورد که باعث شد تا روزنامه‌نگاران محلی لقب امپراطور که در آن زمان به افشین قطبی اعطا شده بود، به وی پیشکش کنند و برایش بنویسند که او باید به طور سمبلیک کلید طلایی شهر را دریافت کند.

آن تیم نشان‌دهنده بخشی از توانایی های آقا نادر بود که نامش برای همیشه در ذهن فوتبال‌دوستان و به خصوص قائمشهری های عشق فوتبال باقی خواهد ماند. جوان ترکه ای و سبیلوی نساجی که گلش به پرسپولیس در زمستان 1372 هنوز از ذهن طرفداران این تیم بیرون نرفته است.


 


هدست بلوتوث QCY-T3 یکی از محبوب ترین ایرفون های بازار در بازه قیمتی خود است که در کنار قیمت مناسب دارای بلوتوث نسخه 5 و نویزگیر نیز می باشد.
بسیاری از کاربران علاقه دارند تا بدانند چگونه می توان از تمام قابلیت های این محصول فوق العاده استفاده نمود. پس با ما همراه باشید تا با تمام امکانات هدست بلوتوث QCY-T3 آشنا شوید.

QCY T3 TWS Earbuds QCY T3 TWS Earbuds

خاموش و روشن کردن:

  1. زمانی که ایرفون ها در کیس شارژ قرار دارند فقط کافیست انگشت خود را روی تاچ بار (Touch Bar) ایرفون سمت راست (R) نگه دارید تا شروع به چشمک زدن سفید و قرمز کند سپس توسط گوشی به بخش بلوتوث مراجعه کنید و سپس به QCY-T3 متصل شوید. برای دفعات بعد فقط انگشت خود را روی تاچ بار نگه دارید تا چشمک زن سفید فعال شود و سپس رها کنید تا به صورت اتوماتیک به گوشی متصل گردد
  2. برای خاموش کردن نیز ایرفون ها را درون کیس قرار داده و انگشت خود را روی تاچ بار ایرفون سمت راست (R) نگه دارید تا هر دو ایرفون شروع به چشمک زدن قرمز کند سپس رها کنید تا خاموش شود
  3. در کل برای خاموش روشن کردن و اتصال به تلفن همراه نیاز به اتصال و خاموش روشن کردن ایرفون سمت چپ (L) نیست

تنظیم ولوم:

  1. برای تنظیم ولوم نیز کافیست انگشت خود را روی تاچ بار از بالا به پایین برای کاهش ولوم و از پایین به بالا برای افزایش ولوم حرکت دهید
  2. این کار را بر روی هر دو ایرفون می توانید انجام دهید

عقب و جلو کردن موزیک:

  1. برای رفتن به آهنگ بعدی کافیست انگشت خود را روی تاچ بار ایرفون سمت راست نگه دارید
  2. برای رفتن به آهنگ قبلی نیز انگشت خود را می بایست روی ایرفون سمت چپ نگه دارید

پخش و توقف آهنگ:

  1. برای پخش موزیک نیز کافیست بر روی تاچ بار دوبار لمس نمایید، برای توقف نیز می بایست همین کار را تکرار کنید
  2. این کار را بر روی هر دو ایرفون می توانید انجام دهید

پاسخ و رد تماس:

  1. زمانی که گوشی در حال زنگ خوردن است با دوبار لمس تاچ بار به تماس پاسخ داده می شود
  2. زمانی که گوشی در حال زنگ خوردن است با نگه داشتن انگشت روی تاچ بار رد تماس انجام خواهد شد
  3. این کار را بر روی هر دو ایرفون می توانید انجام دهید

دستیار صوتی:

  1. برای فعال کردن دستیار صوتی نیز می بایست تاچ بار را سه بار لمس نمایید
  2. این کار را نیز بر روی هر دو ایرفون می توانید انجام دهید

امیدواریم که این آموزش برای شما کاربران عزیز مفید بوده باشد، لطفا نظرات خود را در ارتباط با این آموزش با ما در میان بگذارید.


مارادونای 60 ساله چندی قبل به علت عارضه ای در بیمارستان بستری شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. اما به نظر می رسید حال این ستاره بزرگ بهبود یافته و او چند روز قبل از بیمارستان مرخص شد. اما امروز او در خانه دچار ایست قلبی شده و در نهایت جان خود را از دست داده است.

 

 

مارادونا که چندی قبل 60 ساله شده بود، در بوینس آیرس و در خانه خود در حال استراحت و طی کردن دوران نقاهت بود که دچار این مشکل شده و تلاش پزشکان برای احیای او اثربخش نبوده است.

مارادونا یکی از بزرگ ترین ستاره های تاریخ فوتبال بوده و بسیاری او را بهترین بازیکن تاریخ می دانند. این ستاره محبوب در جام جهانی 1986 با نمایش فوق العاده خود زمینه ساز قهرمانی آرژانتین را فراهم کرده و چهار سال بعد نیز فاصله ای تا تکرار این موفقیت نداشت، اما آلمان در فینال آلبی سلسته را مغلوب کرد.

 

اما در ادامه حواشی فراوانی گریبانگیر مارادونا شده و کشیده شدن به دام اعتیاد و البته مثبت شدن تست دوپینگ باعث ایجاد مشکلات فراوانی برای او شد. در نهایت امروز او در سن 60 سالگی و به علت ایست قلبی جان خود را از دست داد.

 

21:41: یک دقیقه سکوت به احترام درگذشت مارادونا پیش از شروع دیدار المپیاکوس- منچستر سیتی

 

 

21:40: لیونل مسی در صفحه خود نوشت: یک روز بسیار ناراحت کننده برای همه آرژانتینی ها و فوتبال. او ما را ترک می کند، اما با ما خواهد بود، زیرا دیگو ابدی است. من تمام لحظات زیبایی را که کنار او زندگی کرده ام در خاطر خواهم داشت و از این فرصت استفاده کرده و به تمام خانواده و دوستان او تسلیت بگویم.

 

 

21:37: پائولو مالدینی، مدافع افسانه ای میلان نیز نوشت: "خداحافظ دیگوی بزرگ، تو همیشه برای من یک قهرمان خواهی بود. در آرامش باشی دوست من"

 

 

21:34: واکنش یوسین بولت اسطوره دومیدانی به درگذشت مارادونا؛

 

 

 

21:31: رابی فاولر نوشت: با اختلاف بزرگ ترین بازیکنی که هنگام بزرگ شدن دیدم و مسلما بهترین بازیکن تاریخ.

 

 

21:29: فرانک ریبری نیز نوشت: شنیدن خبر فوت افسانه واقعی فوتبال دردناک بود، اما افسانه ها هرگز نمی میرند.

 

 

21:25: گابریل باتیستوتا در صفحه خود نوشت: ممنون از توی جاودانه، در کنار خانواده ات هستم و اشک می ریزم، در آرامش باشی.

 

 

21:20: پله اسطوره فوتبال برزیل به فوت مارادونا واکنش نشان داده و در این رابطه گفت: " چه خبر ناراحت کننده ای است.  من یک دوست بزرگ را از دست دادم و جهان یک افسانه را از دست داد.  هنوز چیزهای زیادی برای گفتن وجود دارد اما در حال حاضر خداوند به اعضای خانواده ات قدرت بدهد.  امیدوارم روزی بتوانیم در آسمان با هم توپ بازی کنیم. "

 

21:14: واکنش کریستیانو رونالدو به فوت مارادونا: امروز من با یک دوستن خوب و فوتبال با یک نابغه ابدی وداع می کند. یکی از بهترین ها، یک جادوگر بین نظیر، او خیلی زود رفت، اما میراثی بی پایان بر جای گذاست که هرگز پر نخواهد شد. در آرامش باشی، هرگز فراموش نخواهی شد.

 

 

21:10: رئیس جمهوری آرژانتین به مناسبت درگذشت مارادونا، 3 روز عزای عمومی در این کشور اعلام کرد همچنین بازی های امشب لیگ قهرمانان اروپا با یک دقیقه سکوت به احترام مارادونا آغار خواهد شد

 

21:08: منچستریونایتد اینگونه فوت مارادونا را تسلیت گفت: فوتبال یکی از بهترین های همه ادوار را از دست داد. روحت شاد مارادونا

 

 

21:04: واکنش هری کین به فوت مارادونا؛ ملاقات با او باعث افتخار بود. چه خبر تلخی.

 

 

21:02: رسول خطیبی، مهاجم سابق تیم ملی ایران نیز واکنش جالبی به فوت مارادونا داشته است.

 

 

21:00: بیانیه رئال مادرید برای فوت مارادونا: باشگاه رئال مادرید و هیئت مدیره از شنیدن خبر فوت دیگو آرماندو مارادونا بسیار ناراحت هستند. رئال مادرید به خانواده و دوستان، باشگاه های سابق مارادونا و هواداران فوتبال در سراسر جهان به ویژه در آرژانتین، تسلیت می گوید. دیگو آرماندو مارادونا، یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ در سن 60 سالگی درگذشت. دیگو آرماندو مارادونا میراثی چشمگیر از خود به یادگار گذاشت، نمادی برای میلیون ها هوادار فوتبال در سراسر جهان.

 

 

20:54: واکنش باشگاه اینتر به فوت مارادونا: هر دوره ای شماره 10 های بزرگی دارد، اما تعداد معدودی جاودانه می شوند. مارادونا نه فقط یک رقیب بزرگ، بلکه بهترین بازیکن بود.

 

 

20:50: واکنش باشگاه بوکاجونیوز به فوت مارادونا: تشکر ابدی از دیگوی جاودانه

 

 

20:47: گروه موسیقی سرشناس و افسانه‌ی کویین با انتشار تصویری از اعضای گروه در کنار مارادونا به درگذشت اسطوره‌ی آرژانتینی واکنش نشان داد

 

 

20:42: جیمی کاراگر، مدافع سابق لیورپول در مورد مارادونا نوشت: هرگز فراموش نمی کنم وقتی هشت ساله بودم بازی های مارادونا در جام جهانی 86 مکزیک را می دیدیم. تا به حال نمایشی مانند بازی های او را ندیدم. چه خبر بدی.

 

 

20:40: محمد الننی، بازیکن مراکشی آرسنال نیز اینگونه به فوت مارادونا واکنش نشان داده است.

 

 

20:37: واکنش کیلیان امباپه به فوت مارادونا: تو برای همیشه در تاریخ فوتبال خواهی ماند. ممنون برای همه لحظات لذت بخشی که برای جهان به ارمغان آوردی.

 

 

20:33: باشگاه بارسلونا نیز اینگونه به فوت مارادونا واکنش نشان داده است. مارادونا مدتی در نوکمپ نیز بازی کرد.

 

 

20:29: علی کریمی که بسیاری به او لقب "مارادونای اسیا" را داده بودند نیز به فوت این بازیکن بزرگ واکنش نشان داده است.

 

 

20:25: واکنش باشگاه ناپولی به درگذشت مارادونا؛ خداحافظ دیگو، در قلب ما خواهی ماند.

بهترین روزهای این ستاره بزرگ در سری آ و باشگاه ناپولی رقم خورد و مارادونا یک تنه این تیم را تبدیل به قدرت اول فوتبال ایتالیا کرد.

 

 

20:20: سال 2020 سال بسیار تلخی برای دنیای ورزش بود. مارادونا و کوبی برایانت، دو اسطوره دنیای فوتبال و بسکتبال در این سال از دنیا رفتند.

 

20:15: مارادونا در روز سالگرد فوت جرج بست از دنیا رفت. دو ستاره یاغی که از بسیاری جهات شبیه یکدیگر بودند.

 

20:13: فدراسیون فوتبال آرژانتین هم خبر فوت دیگو مارادونا را تایید کرد.

 

 

 

 

20:10: نیمار فوق ستاره برزیلی پاری سن ژرمن این گونه و خبر درگذشت اسطوره فوتبال آرژانتین واکنش نشان داد: "روحش شاد !  افسانه فوتبال در آرامش باشید!"