سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

وقتی دورتموند درخواست تغییر قوانین داد، سازمان لیگ فوتبال آلمان نیز پذیرفت و در آینده بازیکنان 16 ساله می توانند در بوندس لیگا بازی کنند. بدین ترتیب یوسف موکوکو، مهاجم دورتموند که هنوز 15 ساله است، باید اولین نفر باشد.

 

اگرچه در بین بازیکنان دورتموند مارکو رویس و مت هوملس بیشترین دنبال کنندگان را دارند، اما موکوکو نیز که در ماه نوامبر پیش رو 16 ساله می شود، در تعقیب آنهاست. لارس ریکن، ستاره دهه 90 دورتموند که در سن 20 سالگی موفق به گلزنی در فینال لیگ قهرمانان برابر یوونتوس و فتح این رقابت ها شد مدعی شد شاید چند بازیکن بتوانند در 16 سالگی در بوندسلیگا بازی کنند که یوسف موکوکو یکی از آنها خواهد بود.

 

این بازیکن جوان که در سن 9 سالگی به همراه پدرش از کامرون به هامبورگ مهاجرت کرد، پیش از توقف مسابقات به دلیل شیوع ویروس کرونا عملکرد فوق العاده ای در تیم جوانان دورتموند داشته و در 20 بازی موفق به زدن 34 گل و ارسال 9 پاس گل شده است.

 

هنگامی که موکوکو دوازده ساله بود و از سنت پائولی به دورتموند منتقل شد، مدت ها بود در لیست استعدادیابی ترین برخی تیم های بزرگ از جمله باشگاه های انگلیسی قرار داشت. در هامبورگ نیز موکوکو با بازیکنان سه یا چهار سال بزرگتر از خود فوتبال بازی می کرد.

 

در سه سال گذشته، موکوکو 130 گل به ثمر رسانده است، اگرچه در حقیقت او همیشه یک یا دو سال بالاتر از گروه سنی واقعی اش بازی می کند. موکوکو در سن 13 سالگی با دورتموند موفق به کسب قهرمانی شد. لارس ریکن مدعی شد دلیل گلزنی های متوالی موکوکو نه توانایی فیزیکی، بلکه استعداد اوست.

 

لوسین فاوره، سرمربی دورتموند چندی قبل به تمجید از این بازیکن پرداخته و مدعی شد برای موکوکو برنامه هایی داشته، اما دقیق نمی داند این بازیکن چه زمان به لیست تیم اول دورتموند اضافه خواهد شد. همچنین موندو دیپورتیوو نیز مدتی قبل فاش کرد این ستاره جوان مورد توجه بارسلونا نیز قرار گرفته و استعدادیاب های این باشگاه سبک بازی موکوکو را مورد پسند قرار داده اند.

 

 

 

 

 


آدام همتی که در نقل و انتقالات زمستانی راهی پارس جنوبی شده، از انگیزه بالای خود برای اثبات توانایی‌اش می‌گوید و امیدوار است روزی با نشان دادن کیفیت خود بتواند به پرسپولیس برگردد. البته درباره ماجرای جدایی این بازیکن که همراه با مصاحبه تندی از سعید راد (پدربزرگش) بود، حرف و حدیث زیادی مطرح شده که در این گفتگو او به بخشی از آن پرداخته است.


 همتی ابتدا درباره ماجرای رکوردشکنی چالش کریس رونالدو می‌گوید: در دوران قرنطینه مسلما بیشتر درگیر گوشی هستیم. وقتی این چالش را در صفحه رونالدو دیدم به مادرم گفتم من می‌توانم این رکورد را بشکنم. من واقعا در این سبک شنای شکم خوب هستم و همین شد که فردا صبح بهمراه پدر و مادرم رکوردگیری کردیم. گفتم اگر بتوانم هر ثانیه 3 شنا بروم قادر به رکوردشکنی خواهم بود. مادرم فیلم گرفت و پدرم هم شروع به شمارش و وقت گیری کرد. وقتی که رکورد را زدم باورم نمی‌شد و از طریق اپلیکیشن و با آهسته کردن تصویر رکورد را گرفتم که متوجه شدم درست است.

 

 


وی ادامه داد: خیلی دوست داشتم این رکورد را رونالدو ببیند و از هواداران پرسپولیس و فوتبال ایران هم ممنون هستم که چند هزار بار او را در صفحه من تگ کردند تا آن را ببیند. فکر کنم فقط یک خانم دونده حرفه‌ای که از آمادگی بالایی برخوردار بود نیز توانسته این رکورد را بشکند. البته اگر شما تصویر مربوط به چالش رونالدو را ببینید متوجه می‌شوید که او در زمان رکوردگیری خودش در حال خندیدن است و این ماجرا برای او شوخی و فان است اما برای من واقعا جدی بود و مسلما اگر او می‌خواست می‌تواند خیلی بیشتر از این رکورد بزند.

 

همتی که در دوران حضورش در پرسپولیس نیز نشان داده که از فن‌های رونالدو است درباره اینکه آیا رونالدو را برتر از مسی می‌داند گفت: نه، اصلا. این دو بازیکن هر دو در کلاس بالای جهانی و غیرقابل باوری قرار دارند. بازیکن شاید بتواند در طول فصل 30 گل بزند و البته همین آمار را نمی‌تواند هر فصل تکرار کند اما شما می‌بینید هر دوی این بازیکنان چه رکوردی را در طول 16 سال اخیر ثبت کرده‌اند. من فقط از این جهت رونالدو را ستایش می‌کنم که او بازیکنی خودساخته است. یعنی برای رسیدن به این حد از کیفیت فنی تلاش کرده ولی چطور بگویم برای مسی فوتبال و استعدادش شاید بیشتر مادرزادی است و این استعداد در دی ان ای او قرار دارد. هر دو بازیکن اما فوق العاده هستند و برایم قابل احترام. در کل خیلی دوست دارم که رونالدو این چالش مرا ببیند و برایم حس فوق العاده خواهد بود.

 

هافبک سابق پرسپولیس در بخش دیگری از صحبت‌هایش در واکنش به اینکه چرا در زمان حضور در این تیم از فرصت به وجود آمده سود نبرد تا فیکس شود و از محرومیت نقل و انتقالاتی و حضور در رقابت‌های آسیایی و فینال این رقابت به نیمکت نشینی و در نهایت جدایی رسید گفت: من در پرسپولیس 20 بازی کردم. سال اولی که بازی نکردم حقم بود. بهرحال تازه آمده بودم و بازیکنانی که حضور داشتند شاید از نظر فنی از من بهتر بودند. اما برای یک بازیکن جوان باید شانس به وجود بیاید و همانطور که برای صادق محرمی این شکل گرفت. من همان موقع بهترین تلاش را برای پرسپولیس می‌کردم اما الان شاید بتوانم بگویم که در آن مقطع من به شدت از ناحیه مینیسک مصدوم بودم و با همان شرایط بازی می‌کردم. خب بازیکن نداشتیم و این شرایط مصدومیت برای خیلی از بازیکنان بود. کمال کامیابی نیا با کتف آسیب دیده بازی می‌کرد و سیدجلال، شجاع و حسین ماهینی و نوراللهی و ... هر کدام مصدومیت‌هایی داشتند اما مجبور بودند بازی کنند و من به عنوان بازیکن جوان چرا باید این مصدومیت زانو را بهانه بازی نکردن در آن شرایط می‌کردم. وقتی نیم فصل شد و بازیکن جدید اضافه شد من از آقای برانکو اجازه گرفتم تا جراحی کنم. بعد از آن هم تا به حالت ایده آل و آماده برگردم اواخر فصل شد و فرصت از دست رفت و در نهایت نیز برانکو از تیم جدا شد.

 

 

 

همتی درباره اینکه در روزهای ابتدایی  کالدرون به او اعتقاد داشت و خصوصا او رابط بازیکنان با توجه به آشنایی با زبان شده بود گفت: من در اول فصل خیلی امیدوار بودم. مربی فرانسوی حرف می زد و من هم آشنایی کامل دارم. او در ابتدای فصل به شکلی با من حرف میزد که من کاملا امیدوار شده بودم. او طوری حرف میزد که انگار به من خیلی نیاز دارد. گفت دفاع چپ بازی کن گفتم چشم، دفاع راست و پشت هافبک و ... و همیشه گفتم چشم. اما در ادامه یک سری اتفاقاتی افتاد که درست نیست من بگویم چرا و بهتر است خودش بگوید چرا با من چپ افتاد.

 

وی درباره صحبت‌هایی که سعید راد علیه کالدرون حرف زد گفت: همیشه گفته‌ام خودم را از خانواده در این بحث‌ها جدا کنم. من یک فوتبالیست هستم و ایشان هم یک هنرپیشه سوپراستار است. او یک نظر به عنوان هوادار دارد و من نمی‌توانم بگویم که نگو. اگر من صحبتی کردم و از دهان من شنیدید بدانید که نظر من بوده و در غیر اینصورت به من ربط ندهید. این شاید سخت باشد و بگویند پدربزرگت بوده ولی این نظر من نیست. اگر کسی این مساله را بداند شاید به پدربزرگم حق بدهد ولی اگر دقیقا بدانند چه اتفاقی افتاده بگویند بله و درست گفته. اما در آن شرایط می‌گویند پدربزرگم آدم بدی است و چرا حاشیه ساخته و این حرف را زده است. بعد از آن که آقای کالدرون مصاحبه کرد همه گفتند آقای راد درست گفته. شما وقتی همه چیز را بدانید می‌توانید به کسی حق بدهید یا نه. اما هیچ چیز را نمی‌دانید و متاسفانه اینطور شده است.

 

 

همتی در پاسخ به اینکه آیا اکنون با رفتن کالدرون نمی‌خواهد موضوع مربوط به پشت پرده آن مصاحبه و تصمیم سرمربی برای جدایی‌اش را بگوید گفت: من عاشق پرسپولیس هستم و هر چیزی که دارم به خاطر این تیم است. از الان تا آخر زندگی‌‎ام مدیون آن هستم و در شخصیت من نیست که پشت سر کسی حرف بزنم. من روز آخر روبروی مربی قرار گرفتم و حرف‌هایم را کامل به او زدم و دلم را خالی کردم. الان که ایشان رفته نباید حرف بزنم. ایشان مربی بزرگی است و برای این تیم زحمت کشیده و تیم را قهرمان نیم فصل کرده است. اینکه دوستش دارند یا نه نمی توانم حرف بزنم و بابت زحماتی که برای تیمی کشیده که دوستش دارم از او ممنون هستم. او بازیکن کوچکی نبوده و افتخارات بزرگی چه در تیم باشگاهی و چه ملی داشته است. می‌توانم بگویم با تصمیمات و عملکرد او موافق نیستم ولی به عنوان یک مربی به او احترام می‌گذارم.

 

 

 

هافبک کنونی پارس درباره اینکه آیا صحبت‌هایی که درباره پشت پرده این تصمیم می‍‌‌شود درست است گفت: یک چیزهایی هست که بیشتر آنها هم درست است. من به هیچکس چیزی نخواهم گفت تا آبروی کسی را ببرم. بازیکن می آید و می‌رود و اگر آدم درستی باشید به چیزی که می‌خواهید می‌رسید. من الان در شرایط تمرینی تمام تلاشم را می‌کنم تا بعد که لیگ شروع شد و وارد زمین شدم هر کس دید بگوید واااااو این آدام است که پرسپولیس و کالدرون او را نخواستند؟ اگر بد باشم هیچکس حرفی نخواهد زد و پس من باید با عملکردم این را نشان دهم که تصمیم درباره من اشتباه بوده است. از بچگی طوری بزرگ شدم که به کسی بدی نکنم و منتظرم لیگ شروع شود و نشان دهم که اینطوری بازی می کنم و اگر کالدرون مرا بیرون گذاشت اشتباه بود. باید ثابت کنم مربی اشتباه کرده و باید عملکرد باید اینطور باشد نه با حرف زدن.

 

آدام همتی در پایان گفت: من هیچ وقت نخواهم گفت چه اتفاقی افتاد و فقط این را بدانید که چیزی بود که در شخصیت و فامیل ما هرگز نبود که بخواهیم این کار را بکنیم تا من بازی کنم! اگر مربی یک سری چیزها می گفت تا بازی کنم در شخصیت من نبود. نه من که هر بازیکنی حتی در اروپا برخی اوقات به مشکلاتی می‌خورند که بعدا جدا می‌شوند. من نمی‌خواهم حاشیه درست کنم و با حرف زدن درباره کسی او را کوچک کنم چرا که قطعا حرف زدن علیه کسی مرا کوچک خواهد کرد. او و کادرش از نظر فنی عملکرد خوبی داشتند و تیم را قهرمان تحویل دادند. اما فقط باید بگویم که من راضی نبودم از رفتار و چیزی که از من خواستند و باید خوب کار کنم و نشان دهم که شایسته حضور در این تیم هستم.


دکتر جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت گفت:

از دیروز تا امروز 22 فروردین 1399 و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی 1972 بیمار جدید مبتلا به کووید19 در کشور شناسایی شد.


به گزارش انتخاب، جهانپور افزود: با احتساب موارد جدید، مجموع بیماران کووید19 در کشور به 68192 نفر رسید. متاسفانه در طول 24 ساعت گذشته، 122 بیمار کووید19 جان خود را از دست دادند. تا کنون 4232 نفر از بیماران، جان خود را از دست داده اند و دیگر در بین ما نیستند.


سخنگوی وزارت بهداشت ادامه داد: خوشبختانه روند بهبود یافتگان سرعت بالایی گرفته و تا کنون 35465 نفر از بیماران، بهبود یافته و ترخیص شده اند. 3969 نفر از بیماران مبتلا به کووید19 در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند.
تا کنون 242 هزار و 568 آزمایش تشخیص کووید19 در کشور انجام شده است


در اطلاعیه شماره 4 کمیته اطلاع رسانی ستاد ملی مقابله با کرونا از همراهی مردم در کاهش ترددهای غیرضروری قدردانی و تاکید براستمرار اجرای فاصله گذاری اجتماعی به عنوان مهم ترین راهکار کنترل همه گیری بیماری کرونا گردیده است .

در این اطلاعیه آغاز به کار مشاغل «غیر پر خطر » مشروط به اخذ تعهد برای اجرای دستورالعملهای بهداشتی مصوب وزارت بهداشت برای مقابله با کرونا از تاریخ 23 فرودین در استان‌های کشور و از 30 فروردین در تهران ذکر شده و آمده است:

1. برای شروع فعالیت مشاغل کم خطر در طرح فاصله گذاری هوشمند، کلیه واحدهای صنفی از صبح امروز جمعه می توانند در سامانه salamat.gov.ir به منظور دریافت دستورالعمل سلامت محیط کار، شاغلین، مشتریان و تایید تعهدنامه بصورت الکترونیکی برای التزام به رعایت دستورالعمل های بهداشتی مقابله با کرونا ثبت نام نمایند.

2. اصناف پس از تایید تعهدنامه ، التزام به رعایت دستورالعمل بهداشتی مقابله با کرونا بصورت الکترونیکی - اخذ کد بهداشتی از طریق سامانه salamat.gov.ir و نصب در واحد صنفی می توانند به فعالیت شروع نمایند

3. دستورالعمل های سلامت محیط کار، شاغلین و مشتریان کلیه مشاغل و اصناف برای مقابله با کرونا درسامانه : http://markazsalamat.behdasht.gov.ir دردسترس عموم اصناف ومردم می باشد .

4. تدابیر لازم برای بازرسی و نظارت دستگاههای ذیربط و مردم بر اجرای دستورالعمل های بهداشتی مقابله با کرونا مصوب وزارت بهداشت درمان و اموزش پزشکی توسط اصناف و مشاغل اتخاذ شده که در اطلاعیه بعدی به اطلاع عموم خواهد رسید.

5.یاداوری می گردد کلیه واحدهای تولید در بخش های مختلف صنف، صنعت، توزیعی و خدمات فنی که برای تامین مایحتاج عمومی و نیاز ضروری مردم از جمله مواد غذایی، خدمات فنی و تعمیر لوازم خانگی و منزل از بدو شروع بحران بیماری کرونا در حال خدمات رسانی به مردم بوده اند کماکان در چارچوب دستورالعمل بهداشتی ابلاغی مجاز به فعالیت دراین حوزه ها می باشند.

6.فعالیت های صنفی که از بدو شروع بحران بیماری کرونا بدلیل شرایط محیطی و تجمع جمعیت در آن واحدها فعالیت های پرخطر اعلام و تعطیل شده اند تا اعلام عادی شدن شرایط از طرف وزارت بهداشت کماکان تعطیل اعلام می گردد.

7.براساس اعلام وزارت بهداشت فعالیتهای پرخطر برای شیوع کرونا در حوزه اصناف شامل آرایشگاه های مردانه و زنانه ، رستوران ها ، تالار پذیرایی و سالن مراسم ، مراکز بازی ، تفریحی ، گیم نت ، قهوه خانه ها ،چایخانه ها و تریا ، اماکن اقامتی ، هتل ها ، استخر، سونا و ماساژ و باشگاه های بدنسازی و ورزشی – سینما ها -جشنواره ها و نمایشگاهای هنری و فرهنگی می باشند.


“آنتونیو ریبریو” عکاس آژانس عکس “گاما” 6 سال پس از شکست سخت مجاهدین خلق در عملیات مرصاد توانست به پادگان نظامی اشرف برود و از مانور نظامی نیروهای این سازمان با تجهیزات نظامی که صدام در اختیارشان قرار داده بود عکاسی کند؛ این عکس‌ها از معدود روایات مصور از داخل مقر منافقین به شمار می‌رود.

رژیم بعث عراق در 4 مرداد 1367 و تنها شش روز پس از قبول قطعنامه 598 شورای امنیت توسط ایران با زیر پا گذاشتن آن بار دیگر به جنوب و حوالی خرمشهر حمله و زمینه را برای عملیات سازمان مجاهدین خلق فراهم کرد. ارتش و سپاه به سرعت در مرزهای جنوبی مستقر و آماده دفاع در برابر نیروهای عراقی شدند اما در همین زمان سازمان مجاهدین عملیاتی با نام “فروغ جاویدان” را برای حمله به خاک ایران از غرب کشور به اجرا درآورد.

صدام پیش تر و در تیرماه 1367 طی یک نطق تلویزیونی از عملیات آینده منافقین خبر داده و گفته بود: به زودی خواهید دید که چگونه مجاهدین خلق به اعماق خاک خودشان نفوذ خواهند کرد و پیوستن مردم ایران به صفوف آن‌ها را نیز خواهید دید.

عملیات سازمان مجاهدین خلق در 4 مرداد و همزمان با بمباران شیمیایی عراق علیه مردم بی دفاع در چند روستای کرمانشاه آغاز شد. نیروهای این سازمان توانستند در روز نخست عملیات فاصله? تنگه “پاتاق” تا منطقه “چهارزبر” در 34 کیلومتری کرمانشاه را طی کنند اما نیروهای ارتش و سپاه در عملیاتی متقابل که 5 مرداد آغاز شد توانستند متجاوزان را از خاک کشور بیرون کنند. در این عملیات که به نام “مرصاد” شناخته می‌شود شمار زیادی از نیروهای منافقین کشته و تجهیزات نظامی آنها نیز منهدم شد.

نیروهای سازمان مجاهدین در آن زمان در پادگان “اشرف” در 80 کیلومتری مرزهای ایران در استان دیاله عراق مستقر بودند. این پادگان نظامی که در سال 1365 و پس از انتقال اعضای این سازمان به عراق تاسیس شد تا دو سال قبل که به طور کامل تخلیه شد به عنوان مقر اصلی نیروهای این سازمان به شمار می رفت.

در سالگرد عملیات مرصاد و حمله مجاهدین خلق به کشور مجموعه‌ای دیده نشده از عکس های پادگان اشرف که عکاس آژانس عکس گاما عکاسی کرده را از نظر می گذرانید. این عکس‌ها که در اول جولای 1994 توسط “آنتونیو ریبریو” عکاسی شده مربوط به مانور نظامی این گروه تروریستی با ادوات نظامی دولت بعث عراق است که با حضور مسعود رجوی سرکرده آنها برگزار شده است.

عکس های دیده نشده منافقینعکس های دیده نشده منافقینعکس های دیده نشده منافقینعکس های دیده نشده منافقینعکس زنان منافقعکس زنان منافقعکس زنان منافقعکس زنان منافقعکس منافقین در دوران جنگعکس منافقین در دوران جنگعکس منافقین در دوران جنگعکس منافقین در دوران جنگعکس منافقین در دوران جنگعکس منافقین در دوران جنگعکس های کمتر دیده شده منافقین زنعکس های کمتر دیده شده منافقین زنعکس های کمتر دیده شده منافقین زنعکس های کمتر دیده شده منافقین زنعکس های کمتر دیده شده منافقین زنعکس های کمتر دیده شده منافقین زنعکس های کمتر دیده شده منافقین زنعکس های کمتر دیده شده منافقین زنعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقین

عکس های کمتر دیده شده منافقین

عکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینعکس های کمتر دیده شده منافقینً


شاید اگررایکوف فقید آن تعویض به‌موقع را انجام نمی‌داد امروز به‌جای اینکه بخواهیم مطلبی درخصوص پنجاهمین سالگرد قهرمانی استقلال (تاج سابق) در آسیا بنویسم، باید به یکی از خاطرات تلخ فوتبال ایران در آن دوران اشاره‌کنیم که آن روز از ساعت 10 صبح با حضور پور شورشان جایی برای سوزن انداختن در امجدیه باقی نگذاشته بودند.


تیم تاج در اواخر دهه چهل با رهبری رایکوف تبدیل به یک تیم فوق‌العاده شده بود که درعین‌حال استخوان‌بندی تیم ملی ایران را هم تشکیل می‌داد. تیمی که در جام ملت‌های آسیا در سال 1348 با شکست رژیم اشغالگر قدس در همین ورزشگاه بر بام فوتبال آسیا تکیه زد و حالا در 21 فروردین سال 1349 این دو رقیب در لوای دو تیم باشگاهی در عصر یک روز جمعه به مصاف هم می‌رفتند.


این نخستین حضور تیم تاج در جام باشگاه‌های آسیا به شمار می‌رفت، اما از طرفی هاپوئل در اولین دوره این رقابت‌ها (1346) با کسب تنها یک پیروزی خودش را به‌عنوان اولین قهرمان این تورنمنت معرفی کرده بود.


آن روزها تیم‌های این کشور حرف اول را در عرصه ملی و باشگاهی می‌زدند، چراکه در دومین دوره جام باشگاه‌های آسیا (بانکوک 1947) که این بار با حضور 10 باشگاه برگزارشده بود، مکابی باشگاهی دیگر از رژیم اشغالگر قدس با برتری برابر یانگزی کره جنوبی دومین جام را هم به خانه‌اش برد و تیم پرسپولیس نماینده ایران در این رقابت‌ها با (2 برد،1 تساوی، 1 باخت) و کسب 5 امتیاز (هر برد 2 امتیاز بود) در جایگاه سوم قرار گرفت و حذف شد.

 


 حالا نیم‌قرن از آن شب به‌یادماندنی را پشت سر می‌گذاریم، شبی که تهران تا صبح بیدار بود و فارغ از تمام دغدغه‌هایش از فرط خوشحالی پلک رو پلک نگذاشت. قصد داریم این قهرمانی و 50 سالگی ظهور اولین ستاره باشگاه استقلال (تاج سابق) را با نگاهی متفاوت‌تر از سال‌های قبل بررسی کنیم تا هرچه بیشتر در جریان ان دیدار تاریخی قرار بگیریم:


نخستین حضور استقلال در دوره سوم بود که در فروردین‌ماه 1349 به میزبانی ایران و در ورزشگاه امجدیه تهران برگزار شد. در آن هنگام علی دانایی‌ فر سرمربی کهنه‌کار باشگاه جای خود را بر روی نیمکت به زدراکو رایکوف سپرده بود که به‌تازگی از تیم‌های ملی فوتبال جوانان و بزرگ‌سالان ایران جداشده بود.


 تیم استقلال با دو پیروزی 3-0(مظلومی، وفاه خواه، معینی) در برابر نمایندگان لبنان و مالزی به‌آسانی از گروه خود صعود کرد که البته در بازی مقابل "سلانگور مالزی" باید به درخشش بی‌نظیر ماشین گلزنی تاج درآن دوران یعنی غلامحسین مظلومی اشاره کرد که در دقایق (7،15،54) با ثبت اولین هت تریک استقلال در آسیا نقش مهمی در صعود تاج به نیمه‌نهایی این جام ایفا کرد. آبی پوشان پایتخت در نیمه‌نهایی این بار "مدان اندونزی" را با دو گل (غلامحسین مظلومی، قراب) از پیش رو برداشتند تا بدون حتی یک گل خورده در بازی فینال به مصاف هاپوئل تل‌آویو قهرمان دوره نخست مسابقات بروند. البته جالب است بدانید که در دیگر بازی این مرحله، هومنتمن بیروت نماینده لبنان بنا به دلایل سیاسی از دیدار با تیم هاپوئل تل‌آویو در مرحله نیمه‌نهایی امتناع کرد تا اسراییلی‌ها با استراحت بیشتر به فینال بیایند.


 این را هم باید اضافه کنیم که در آن دوران تیم‌های رژیم صهیونیستی در قاره آسیا بازی می‌کردند و تیم ملی فوتبال این کشور نیز در همان سال به‌عنوان تنها نماینده آسیا و اقیانوسیه به جام جهانی فوتبال 1970 مکزیک راه‌یافته بود.

 


روز 21 فروردین سال 1349 در ورزشگاه لبریز از تماشاگر امجدیه تهران نخستین فینال آسیایی استقلال فرامی‌رسد. استقلال که در این رقابت‌ها از 4 بازیکن کمکی به نام‌های غلام وفاخواه (عقاب) فریدون معینی (پیکان) مسعود معینی (بانک ملی) و محمود خوردبین از پرسپولیس بهره می‌برد و با این ترکیب پا به میدان می‌گذارد:


ناصر حجازی - منصور پورحیدری - مهدی لواسانی - اکبر کارگرجم - مسعود معینی - کارو حق‌وردیان - فریدون معینی - جواد قراب - کاپیتان علی جباری - غلام وفاه خواه - غلامحسین مظلومی


که برخلاف بازی قبل رایکوف این سرمربی تأثیرگذار ترجیح داده بود از محمود خوردبین در این بازی با توجه به اینکه در دیدار قبل هم کامل بازی کرده بود استفاده نکند. اما درواقع بد نیست به رایکوف بپردازیم و اینکه او چطور شد که این سرمربی صرب تبار سر از استقلال درآورد:

 

 

 


تیمسار خسروانی که هم‌زمان رئیس سازمان ورزش بود، در ابتدا رایکوف را برای مربیگری تیم‌ ملی بزرگسالان به ایران آورد و سپس برای مربیگری تیم جوانان از این مربی استفاده کرد اما پس‌ازاینکه او نتوانست نتایج خوبی را در عرصه ملی به دست بیاورد، خسروانی رایکوف را به تاج تهران آورد و به‌نوعی او با این تصمیم استقلال را به هر آنچه خواست در ایران و آسیا رساند.

 

 


جدال بهترین خط حمله با 11 گل زده و بهترین خط دفاع بدون گل خورده در حضور 30 هزار تماشاگر مشتاق به قضاوت "چاترجی هندی" آغاز می‌شود.


 در نیمه اول تیم هاپوئل چندین بار به دروازه تاج حمله کرد اما یارگیری خوب پورحیدری و کارگرجم مانع از گلزنی هاپوئلی ها شد تا نیمه اول بدون اینکه توپی از خط دروازه‌ها عبور کند به پایان برسد.


 حملات هاپوئل در نیمه دوم ادامه پیدا می‌کند و رایکوف هر چه در کنار خط فریاد میزند، گویا صدایش را فقط خودش می‌شنود. آن‌ها زخمی از شکست سال گذشته در مقابل تیم ملی ایران، تنها به برد در مقابل حریف ایرانی خودشان فکر می‌کنند تا اینکه در دقیقه 69 پس از ارسال کرنر، خازوم بازیکن ملی‌پوش هاپوئل بالاتر از همه با یک ضربه سر دروازه ناصر حجازی را بعد از 340 دقیقه باز می‌کند تا سکوتی مرگبار در ورزشگاه حاکم شود.


بازی با همین گل رو به پایان بود تا اینکه رایکوف مرد اول آن شب دست به یک تغییر بزرگ میزند، او کاپیتان علی جباری را به‌عنوان تعین کننده ترین بازیکنش در غیاب پرویز قلیچ خانی (که آن زمان درگیر مسائلی غیر فوتبال بود) از زمین بیرون    می اورد و مهدی حاج محمد به‌جای او به بازی می‌آید و این تعویض درحالی‌که کمتر کسی تصورش را می‌کرد تبدیل می‌شود به نقطه عطف فینال جام باشگاه‌های آسیا در سال 1949.

 


 به گفته اکثر کارشناسان، مهدی حاج محمد ان روز بهترین عملکرد خود را در دوران ورزشی‌اش به نمایش می‌گذارد و می‌توان گفت تکنیک خوب حاج محمد سرنوشت بازی را عوض می‌کند.


در دقیقه 83 مهدی حاج محمد کاپیتان هاپوئل را دریبل میزند و یک ضربه کرنر به دست می‌آورد. مدافعان بلندقامت استقلال جلو می‌کشند تا از آخرین فرصت‌هایشان استفاده کنند.


خود حاج محمد کرنر را زیبا و کات دار روی دروازه ارسال می‌کند، غلام وفاخواه برای ضربه سربلند می‌شود و به زیبایی ضربه‌ای محکم و دیدنی به توپ میزند و بالاخره دروازه هاپوئل باز می‌شود، تا ورزشگاه به حالت انفجار دربیاید.


نتیجه روی اسکوربود امجدیه: 1-1

 

حالا دو وقت 15 دقیقه‌ای، تعیین‌کننده این جدال دیدنی خواهد بود با این توصیف که تماشاگران انگار جانی دوباره پیداکرده‌اند.


هنوز مدتی از سوت آغاز نیمه اول وقت اضافه نگذشته بود که در دقیقه 92، خطا خشن مدافع هاپوئل، تاج را صاحب یک ضربه آزاد می‌کند، منصور پورحیدری پشت این توپ می‌رود و ضربه را میزند، توپ از فراز سر تاجی‌ها و اسرائیلی‌ها عبور می‌کند، اما مسعود معینی مدافع جلو کشیده تاج آنجا هست و به‌آرامی توپ را استپ کرده و به‌سوی دروازه هاپوئل شلیک می‌کند که درنهایت ناباوری توپ به تور می‌چسبد و دروازه "بژارانو" بازمیشود و به‌این‌ترتیب تاریخی‌ترین گل تاج تا آن زمان به ثمر می‌رسد.


در ادامه هاپوئل برای رسیدن به گل تلاش می‌کند، اما درون دروازه یک ناصر حجازی سرحال قرار دارد که وقتی قصد گل خوردن نداشته باشد گل زدن به او کار سختی می‌شود.


در دقیقه 118 او ضربه سر "بوربا" را به شکلی دیدنی به کرنر می‌فرستد تا آخرین تلاش‌های هاپوئل هم راه به‌جایی نبرد و به‌این‌ترتیب نام استقلال (تاج سابق) بر بلندای فوتبال آُسیا برای همیشه جاودانه می‌شود.

 


  استقلال ایران با این پیروزی به روند متوالی قهرمانی باشگاه‌های رژیم صهیونیستی در آسیا پایان داد و جام را در خانه نگه داشت و این بازی به‌عنوان یکی از دیدارهای حماسی درویترین تاریخ باشگاه استقلال و فوتبال ایران ثبت‌شده است.


 در پایان بازی‌ها علاوه بر کاپ قهرمانی، غلامحسین مظلومی نیز با 5 گل زده آقای گل مسابقات شد و کفش طلای این رقابت‌ها را از آن خودش می‌کند.

 

آن شب بهاری در تهران جو آن‌قدر شاد و مثبت بود که مردم در ورزشگاه و خیابان‌ها تا صبح به جشن وپایکوبی پرداختند و تیمسار خسروانی به‌عنوان رئیس سازمان ورزش به‌منظور قدردانی از حمایت‌های هواداران پرسپولیس دستور داد محرومیت عزیز اصلی سنگربان پرسپولیس که دو ماه قبل در شهرآورد ناتمام، به داور سیلی زده بود بخشیده شود.


 جالب است که بلافاصله بعد از قهرمانی ایرج جنتی عطایی شاعر برجسته معاصر که خودش بازیکن تاج مشهد بود، ترانه‌ای در وصف قهرمانی تیم تاج سرود که متأسفانه هرچه گشتیم اثری از آن نیافتیم.


21 فروردین 1349 بزرگ‌ترین افتخار تاریخ تاج رقم خورد و این تیم توانست برای اولین مرتبه قهرمان آسیا شود و امروز دقیقاً 50 سال بعد از تجربه آن شب تاریخی در شرایطی کاملاً متفاوت یاد آن تیم را با تمام بازیکنانش گرامی می‌داریم.


بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نامه شرعی و قانونی

قبل از نوشتن وصیت، این یادآوری ها مطالعه شود :

1- این وصیت نامه برای همه مکلفین اعم از زن و مرد قابل استفاده است و در این موضوع تفاوتی بین وصیت نامه بانوان و آقایان وجود ندارد .

2- وصیت کردن بر کسی که دینی یا امانتی از مردم نزد او باشد یا واجباتی مانند نماز ، روزه ، حج و یا کفارات بر عهده دارد واجب است ، لذا حتی اگر انجام تمام مفاد این وصیت نامه برای شما سخت است ، حداقل بخش مربوط به بدهکاریهای الهی و مردمی (بخش دوم ) را مقید باشید که تکمیل نمایید .

3- برای تنظیم وصیت نامه، حتما به عالم دینی که به مسائل وصیت آشنائی کامل داشته باشد مراجعه فرمایید .

4- وصی انسان باید فردی مورد وثوق و اطمینان باشد که بدانیم به وصیت عمل خواهد کرد .

5- همه ساله وصیت نامه را مورد تجدید نظر قرار دهید تا اگر مواردی از آن نیازمند تغییر و یا اصلاح بود ، این کار انجام پذیرد .

6- بهتر است همان گونه که امیرمؤمنان (ع) در نهج البلاغه می فرماید ، خودمان وصی خود باشیم و آن چه از کارهای خیر که دوست داریم بعد از ما برای ما انجام دهند ، خودمان در زمان حیات انجام دهیم .

7- برای وصیت نامه از چند نفر از افراد مورد اعتماد به عنوان شاهد استفاده کنیم .

8- انسان فقط نسبت به نحوه هزینه کردن یک سوم از دارائی خود پس از مرگ ،اختیار دارد و بیش از آن از اختیار او بیرون است و چگونگی تقسیم دو سوم باقیمانده آن به گونه ای است که خداوند معین فرموده است ، بنابراین نمی توان وصیت کرد که مثلا ارث پسر و دختر یکسان باشد و یا بیش از آن چه خداوند معین فرموده است به یکی از  وارثان پرداخت شود ، مگر آن که همه وارثان بالغ و رشید بوده و  به این گونه تقسیم در زمان حیات یا بعد از مرگ وصیت کننده راضی بوده و اجازه دهند. هم چنین محروم کردن برخی از ورثه  از ارث معنا ندارد و بی تاثیر  است .

9- انسان میتواند از یک سوم اموالش برای انجام کارهای خیر بعد از خودش وصیت کند ، اما وصیت به یک سوم برای امور خیریه در صورتی خوب است که وارثان ما ، نیازمند نباشند اما در صورتیکه آنان حقیقتا نیازمندند، بهتر است به کمتر از یک سوم مثلا یک چهارم یا یک پنجم وصیت کرد.

10-بهتر است در وصیت به یک سوم یعنی ( ثلث ) بخش معینی از دارائی را تعیین کنیم تا به اندازه یک سوم از همان بخش برداشته شود مثلا قید کنیم که  از خانه یا مغازه یا پول های نقد یک سوم برداشته شود ، زیرا وصیت به یک سوم از همه دارائی ،  برای وارثان موجب زحمت خواهد بود .

11- وصیت به پرداخت مقداری از ثلث  برای خویشاوندان نیازمندی که وارث نیستند مستحب است و در قرآن کریم و  روایات تاکید فراوانی  به آن شده است .

12-امکان تغییر وصیت تا آخرین لحظه حیات امکان پذیر است ، بنابراین هرگاه انسان بخواهد وصیت خود را تغییر دهد و به شکل دیگری وصیت کند ممکن است .

13- برای جلوگیری از مشکلات احتمالی بهتر است وصیت نامه خود را در دفتر اسناد رسمی به ثبت برسانیم .

14- در مورد مهر همسر، به فتوای بعضی از مراجع تقلید باید پرداخت آن به نرخ روز و با محاسبه تورم صورت پذیرد، لذا در این مساله باید از مراجع تقلید خود سوال کنیم .

15- نایب گرفتن در حج واجب پس از مرگ ،در صورتی واجب است که حج بر انسان مستقر شده باشد اما در مورد کسانی که درهمان سال استطاعت ، ثبت نام کرده و قبل از آن که نوبت آنان فرا رسد از دنیا می روند با توجه به فتاوای مختلف مراجع تقلید  ،باید هر کسی حکم مساله را از مرجع تقلید خود سوال کند .

16-برای گرفتن نایب در حج و یا قضای نماز و روزه حتما با دفتر مراجع تقلید ارتباط برقرار کنید ، زیرا نایب شرایط خاصی دارد و هر کسی نمی تواند در این امور نیابت کند به ویژه در نیابت حج

17-کسانی که فرزند صغیر دارند اگر برای مراسم پس از مرگ خود مانند مراسم شب اول ، هفتم ، چهلم و ...  وصیت به برداشتن از ثلث نکنند ،بازماندگان نمی توانند از سهم صغیر برای انجام  این مراسم هزینه کنند . در این صورت تنها میتوان از اموال متوفی برای انجام غسل ، کفن و تهیه قبری مطابق شان میت هزینه کرد.

18- مردی که از دنیا می رود به طور طبیعی و به حکم اسلام پدر او یعنی پدربزرگ پدری فرزندان صغیرش ، قیم و سرپرست آنان خواهد بود ، و همینطور پدر پدربزرگ اما اگر آنها در قید حیات نباشند ، در صورتی که سرپرستی ، برای فرزندان صغیر خود تعیین نکنیم تعیین سرپرست باید توسط حاکم شرع صورت پذیرد .

19- فرزندانی نیاز به قیم و سرپرست دارند که بالغ و رشید نباشند .

20- قبل از هرگونه تصرف در اموال میت باید بدهیهای او مانند حج واجب ، خمس ، زکات ، مظالم و یا بدهکاری به افراد مانند مهریه همسر و ... را از اصل مال میت پرداخت نمود ، اگرچه میت به آنها وصیت نکرده باشد . در ضمن تمام بدهیهای مدت دار انسان پس از مرگ به روز شده و باید فورا پس از مرگ توسط وارثان از اموال او پرداخت شود . پس از پرداخت این حقوق و بدهیها اگر از مال میت چیزی اضافه آمد چنانچه در مورد ثلث اموالش وصیت کرده باشد باید به آن وصیت او عمل کرد و پس از آن بقیه اموال به وارثان میت تعلق دارد .

21- بهتر است در وصیت ها از وصیت به اموری که موجب زحمت بازماندگان می شود مانند انتقال جنازه به جای دیگر و یا چگونگی برگزاری مراسم و امثال آن اجتناب کنیم .

22-انسان می تواند برای آن که همسرش پس از مرگ او گرفتار مشکلاتی در مسکن نشود در زمان حیات خود ،حق استفاده از خانه مسکونی خود را به همسرش تا زمان حیات همسرش واگذار کند و در نتیجه با مرگ شوهر استفاده از خانه مسکونی در اختیار همسر خواهد بود و پس از فوت او خانه میان وارثان تقسیم می شود. به این کار در اصطلاح فقه اسلامی ( حبس ) و یا ( عمری ) می گویند. انجام این کار نیازمند شرایط خاصی مانند ایجاب و قبول است که حتما برای آگاهی از این شرایط باید به یک عالم دینی مراجعه نمود .لازم به یادآوری است ، در این صورت خانه از ملک شوهر و پس از مرگ او از ارثیه وارثان بیرون نمی رود .  هم چنین انسان می تواند استفاده از تمامی اثاث خانه  را به همین شکل به همسرش تا زمان حیات همسرش واگذار نماید. بسیار مناسب است که این امور در وصیت نامه آورده شود .

23- سعی کنید وصیت نامه خود را در چند نسخه بنویسید تا درصورت مفقود شدن برخی از نسخه ها ، وارثان دچار مشکل نشوند .

24-حتما نام مرجع تقلید خود را در وصیت نامه بنویسید ، زیرا  فتوای مراجع تقلید در برخی از احکام متفاوت است و اطلاع از مرجع تقلید در کیفیت عمل به وصیت لازم است .

25-بعد از مرگ باید فورا به وصیت نامه عمل شود و تاخیر آن بدون عذر شرعی جایز نیست .




بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نامه شرعی و قانونی

پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند : سزاوار نیست که مسلمان شبی را به صبح آورد مگر اینکه وصیت او آماده باشد .


الحمدلله رب العالمین و الصلاه علی سیدنا محمد و آله الطاهرین

این جانب .........................  فرزند ...............................  متولد : ................................ به شماره شناسنامه : ...................... در تاریخ ......................................... با اعتراف به یگانگی پروردگار و رسالت خاتم پیامبران و امامت دوازده معصوم ،

در کمال صحت ، سلامت و اختیار به موارد ذیل و صیت می کنم ، وصیت نامه های دیگر، قبل از این تاریخ از درجه اعتبار ساقط می باشد .

این وصیت نامه در شش بخش تنظیم شده است :


بخش اول : تعیین وصی ، ناظر و قیم برای اطفال صغیر

1 – وصی خود قرار دادم جناب ................................ساکن ..................................... به شماره تلفن : .................................

2 – ناظر بر انجام وصیت جناب ....................................... ساکن ................................. به شماره تلفن : ............................

3 – سرپرست و قیم فرزندان صغیرم جناب ............................. ساکن : .................... به شماره تلفن : ............................





بخش دوم : بدهکاری ها

بدهی های اینجانب به شرح زیر می باشد :

1 – تمام مهریه همسرم خانم ................................. که مبلغ .......................... می باشد

2 – خمس در آمد های اینجانب از سال خمسی گذشته تا تاریخ فوت

( سال خمسی اینجانب در تاریخ  ......................  می باشد )

3 – مبلغ  ..............................  خمس از سال های گذشته  .

4 – مبلغ .............................. زکات از سال های گذشته  .

5 – حج واجب یعنی  حج تمتع به عهده من می باشد ( نمی باشد )

6 – رد مظالم به مبلغ ..........................

7 – به افراد ذیل این مبالغ را بدهکارم

الف : آقای/ خانم ..............................  مبلغ ..............................

ب :  آقای/ خانم ..............................  مبلغ ..............................

ج :   آقای/ خانم ..............................  مبلغ ..............................

8 – اماناتی که دیگران نزد من دارند و باید به صاحبان آن تحویل گردد :

الف : ................................................

ب : ...........................................................

ج : .........................................................



بخش سوم : وصیت به ثلث ( یک سوم اموال )

یک سوم از اموالم در این امور هزینه شود .

1 - .............................. سال نماز و .............................. سال روزه .

2 – مبلغ .............................. بابت رد مظالم احتیاطی من پرداخت گردد .

3 – این کفارات به عهده اینجانب میباشد که هزینه آن از محل ثلث اموالم پرداخت گردد :

الف : ..................................

ب : ............................................

ج : ...................................................

4 – هزینه غسل ، کفن ، دفن و مراسم اول ، سوم ، هفتم و چهلم و سایر مراسم و هزینه های مورد نیاز مجالس

5 – وصیت برای خویشاوندان نیازمندی که ارث نمی برند ( مثل خواهر زاده ، برادر زاده ، خاله ، عمو، دایی ، عمه و...... )

مثلا مبلغ ........... برای ............... و مبلغ .............. برای ....................و .........

6 – باقیمانده از ثلث اموالم برای .............................. هزینه شود .

(مثلا مدرسه ، مسجد ، بیمارستان و ..... )




بخش چهارم : مطالبات

1 – از افراد زیر این مبالغ را طلب دارم .

الف : آقای/ خانم  ..............................  مبلغ ..............................

ب :  آقای/ خانم ..............................  مبلغ ..............................

ج :   آقای/ خانم  ..............................  مبلغ ..............................

2 – فهرست امانتهایی که نزد دیگران دارم و چگونگی دریافت آن به شرح زیر است :

الف : ......................................

ب : ..........................................

ج : ..........................................

بخش پنجم : وصایای اخلاقی

بسیار مناسب است در این قسمت سفارش های اخلاقی ، مانند سفارش به نماز ، حجاب ، احترام به پدر و مادر، مهربانی فرزندان با یکدیگر و امثال آن آورده شود و یا اینکه به صورت برگه ای جداگانه ضمیمه وصیت نامه شود

بخش ششم : فهرست اموال

فهرست اموال منقول و غیر منقول اینجانب ( شامل مواردی مثل منزل مسکونی ، وسیله نقلیه ، موجودی حسابهای بانکی ، زمینهای زراعتی و باغات ، مغازه و دفتر کار و ........ ) به شرح پیوست می باشد .





این وصیت نامه در شش  بخش به گواهی این آقایان رسید .

1 - ....................................................

2 - ....................................................

3 - ....................................................

و در دفتر خانه اسناد رسمی به شماره .................................................... ثبت گردید .

در پایان یادآور می شوم اینجانب مقلد حضرت آیت الله ..................................... می باشم  و تمایل دارم که درصورتی که مقدور بوده و موجب زحمت وارثان نگردد در ...................... مدفون شوم .


نام و امضاء وصیت کننده :

نام و امضاء وصی :

نام و امضاء ناظر :

نام و امضاء شهود :


 

خلخالی قاضی مجتهدی بود که برابر قانون اختیارات داشت

اما این گفته‌های میرسلیم بود که با واکنش‌های جدی مواجه شد؛ اولین و مهمترین آن رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش بود که 25 اسفند 98 در نامه سرگشاده‌‌ای خطاب به میرسلیم نوشت: «این حرف‌های بدون سند، رهاوردی جز تطهیر رژیم منحوس پهلوی و عوامل خائن آن دارد؟»

در نامه حجت‌الاسلام عباس محمدحسنی، آمده است:
«بسم‌الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر سید مصطفی میرسلیم، نماینده منتخب مردم شریف تهران در یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی
سلام‌علیکم
برادر عزیز و ارجمند، با توجه به اینکه شما از مسئولان و ذخایر انقلاب هستید، بر خود لازم دیدم نکاتی را در خصوص اظهارات شما در مورخه 23 اسفند 1398 درباره برخی اقدامات سال‌های اول انقلاب که بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های داخلی و خارجی به همراه داشته است را بیان کنم:
اول اینکه همان‌طور که خود شما به عنوان یکی از دلسوزان نظام می‌دانید، دشمنان از هر فرصت و بهانه‌ای به دنبال تضعیف نظام و دلسرد کردن مردم از آرمان‌های اصیل این نظام مقدس هستند. حال ایجاد شائبه و تردید در خصوص اقدامات اوایل انقلاب، آیا بازی در زمین دشمن نیست؟ بنابراین بیان اظهاراتی که می‌تواند دستاویزی برای دشمنان انقلاب باشد آن هم از سوی برادر دلسوزی چون شما که از همان سال‌های اول انقلاب در پست‌های مهم مسئولیت داشته‌‌اید، جای تأسف دوچندان دارد و خواه‌ناخواه انسان را به یاد ماجرای «بر سر دار شدن منصور و آه گفتن وی به دلیل کلوخ شبلی و نه سنگ زدن مردم» می‌اندازد. زیرا: ما زیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم.

دوم اینکه مورد ایراد قرار دادن اقدام‌های مرحوم خلخالی و مطرح کردن شبهه‌هایی (بدون سند و مدرک) مانند اینکه «برخی اطرافیان خلخالی برای متهمان پاپوش درست می‌کردند یا در خانه آن‌ها مواد مخدر جاساز می‌کردند» دو نکته مهم دارد. اگر از همان ایام سند و مدرکی دال بر تأیید ادعای خود داشته و بروز نداده‌‌اید در کتمان حقیقت مسئول هستید. ضمن اینکه اینگونه حرف‌های بدون سند آیا رهاوردی جز تطهیر اقدامات رژیم منحوس پهلوی و عوامل خائن آن به همراه دارد؟

سوم اینکه شما در مورد فردی اظهارنظر می‌کنید که اکنون در بین ما نیست. بنابراین اگر ایشان در قید حیات بودند از بسیاری از اقدامات خود در مقام یک قاضی مجتهد که برابر قانون اختیارات داشته، دفاع می‌کردند. حال که توان دفاع از خود را ندارند و سر به تیره تراب نهاده‌‌اند، نقد اقدامات ایشان برابر آموزه‌های اسلامی فاقد وجاهت اخلاقی و آداب اجتماعی است.

بنابراین برادر بزرگوار، جناب آقای دکتر سید مصطفی میرسلیم این انتظار از شما و تمامی دلدادگان انقلاب وجود دارد که همواره در قامت مدافع متشرع از ارزش‌های انقلاب اسلامی ظاهر شوند؛ و نه با بیان برخی اظهارات در شرایط حساس باعث رنجش خاطر دوستداران نظام و لبخند رضایت موذیانه دشمنان شوند.
و من الله التوفیق...
برادر خیرخواه شما
عباس محمدحسنی»

خلخالی مثل همه اشتباهاتی داشت ولی خدمات زیادی هم کرد

فردای آن روز (26 اسفند) گفت‌وگویی از مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی با «شفقنا» منتشر شد که او نیز مانند رئیس سازمان سیاسی عقیدتی ارتش، سخنان میرسلیم را خشنودکننده دشمنان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی دانست. به گفته او «بعد از رئیس‌جمهور شدن بنی‌صدر و روش نادرستی که او داشت، آقای میرسلیم معاون سیاسی وزیر کشور بود و شهربانی کل کشور آن زمان زیرنظر ایشان بود. در شرایط اختلافی آن زمان و عملکرد نادرستی که بنی‌صدر داشت، انتظار این بود که جلوی تخلفات او گرفته شود و با او همراهی نشود، ولی آقای میرسلیم برخلاف این انتظار عمل کرد به طوری که در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی به او اعتراض شد و او از دبیرکل حزب که آیت‌الله بهشتی بودند، اخطار گرفت.»

مهاجری افزود: «این کار آقای میرسلیم را نمی‌پسندم. من معتقدم مرحوم آیت‌الله خلخالی هم مثل همه اشتباهاتی داشت ولی خدمات زیادی هم کرد. آن چیزهایی که آقای میرسلیم به آیت‌الله خلخالی نسبت داد درست نبود و هیچ سندی هم برای اثبات آن‌ها وجود ندارد. مطالب آقای میرسلیم فقط باعث خشنودی دشمنان شد، رسانه‌های معاند را تغذیه کرد و رژیم شاه را با آن همه جنایت و وابستگی و خیانت که داشت، تبرئه کرد. اینگونه حرف زدن از آقای میرسلیم بعید بود. از ایشان انتظار نداشتم سخن بی‌سند بگوید.»

او در پاسخ به این سؤال که به نظر شما چرا آقای میرسلیم در شرایط کنونی این سخنان را گفت: «نیت‌خوانی که بلد نیستم ولی در میان افرادی که از تهران در انتخابات مجلس یازدهم وارد مجلس شده‌اند، آقای میرسلیم برای ریاست مجلس یازدهم مناسب‌تر است. شاید خود ایشان هم همین‌طور فکر می‌کند و این کارها مقدمه‌چینی برای همین موضوع باشد. البته کسانی که از تهران وارد مجلس شده‌اند خودشان باید بدانند که فقط 20 درصد مردم تهران در انتخابات دوم اسفند شرکت کرده‌اند و امثال آقای میرسلیم هم حدود 10 درصد آراء کل مردم تهران یعنی واجدین شرایط رأی دادن به مجلس راه یافته‌اند. این، افتخاری نیست و افرادی که با این رأی پائین به مجلس راه یافته‌اند، به جای بازگشایی پرونده‌های 40 سال قبل و مطرح کردن ادعاهای بی‌پایه بهتر است به این نکته فکر کنند که چرا مردم تهران در این انتخابات کمترین مشارکت را داشتند و درصدد جبران برآیند.»

مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی، به میرسلیم گفت به این نکته هم فکر کند که «اگر در طول 40 سال گذشته به مناصبی دست یافته و حالا نماینده مجلس شده، مرهون مبارزات امثال آیت‌الله خلخالی و خدمات او بعد از پیروزی انقلاب است. در هر انقلابی، طبعاً تندروی‌هایی هم هست ولی آیت‌الله خلخالی و امثال او در عین حال که اشتباهاتی هم داشتند، باعث شدند دشمنان داخلی انقلاب نتوانند شاه و دارودسته‌اش را برگردانند و همین زحمات موجب شد آقای میرسلیم در تمام 41 سال گذشته در مناصب مهم دولتی باشد و حالا هم وارد مجلس شود.»

جبران خطاهای خویش یعنی عبور از خلخالی‌ها و زایش تفکرات امثال خلخالی

یک روز بعد (27 اسفند) روابط عمومی حزب مؤتلفه اسلامی درباره مصاحبه منتشرشده از میرسلیم رئیس شورای مرکزی این حزب درباره خلخالی بیانیه‌ای خطاب به مردم ایران صادر کرد:
«1- این مصاحبه در حدود سال 96 انجام گرفته است.
2- انتشار این مصاحبه در این سال بر حسب فضاسازی سیاسی صورت گرفته که این روش محکوم است.
3- تهاجمات سیاسی و فضاسازی منفی برای منتخبان ملت در آستانه تشکیل مجلس یازدهم اقدام زشتی است.
4- اظهارنظرات افراد در قالب آزادی بیان و عقیده صورت می‌گیرد. تذکر درباره مطالب هم روش پسندیده‌ای است و بر همین تذکرات و حتی نصیحت به ائمهالمسلمین موجب تصحیح دیدگاه‌ها می‌شود.
5- به همه دوستانی که اینگونه اقدامات را از روی انگیزه‌های سیاسی و تخریب دیگران برای قدرت‌یابی و آسیب زدن به عناصر خدوم [می‌دانند] تذکر می‌دهیم که این روش‌ها اخلاقی نیست و بهتر است همه با هم به اخلاق عمل کنیم.»

فردای آن روز (28 اسفند) اطلاعیه دفتر میرسلیم منتشر شد که بار دیگر گفته‌های خود را تائید کرد و آن را عاری از کذب و تهمت خواند و نوشت: «با عنایت به بیانات مقام معظم رهبری که اشاره نمودند جمهوری اسلامی ایران آماده جبران خطاهای خویش است یعنی دقیقاً عبور از خلخالی‌ها و زایش تفکرات امثال خلخالی، آماده جبران خطاهای خویش یعنی ترک محدود عادات ناثواب چهل سال گذشته به معنی عبور از اندیشه‌های کوته‌نظرانه‌‌ای همچون محافظه‌کاری با مردم و کتمان حقیقت از ترس رسانه‌های خارجی، مصلحت‌اندیشی در مقابله با فساد و…

حضراتی که در این ایام مهندس میرسلیم را متهم به عدم صداقت و اطلاع می‌کنند جالب است که بعضاً در سال‌های 57 و 58 مسئولیت نداشتند و شاید با چند واسطه با یکی از انقلابیون اصلی ارتباط می‌گرفتند و قطعاً نمی‌دانند که پس از عزل خلخالی توسط امام (ره) در سال 60 حضور آقای خلخالی در مقابله با مواد مخدر با حکم بنی‌صدر بود.

از طرفی چشم‌مان روشن شد به نکاتی که برخی از دوستان اوایل انقلاب مطرح کردند در خصوص درصد مشارکت مردم عزیز در انتخابات یازدهمین دوره مجلس البته نتوانستیم ارتباط این دو را پیدا کنیم! ولی خوب است ایشان و طیف و طایفه و تبارشان از عملکرد خودشان در انتخابات بگویند و آمار بدهند چه کارهایی را که باید برای رونق انتخابات انجام بدهند و ندادند و چه کارهایی که نباید انجام بدهند و متاسفانه انجام دادند.

نظر مهندس میرسلیم این است که آنچه در مصاحبه مورخ 1396 گفته شده عاری از کذب و تهمت است ولی از انتشار آن مطالب پس از دو سال آن هم در شرایطی که مردم شریف ما از بلای کرونا رنج می‌برند ناراضی است و اعتقاد دارد مطرح کردن جنجال جدید به نام مرحوم خلخالی در حال حاضر ورود در حواشی است و امروز باید با استفاده از تجربه گذشته به مسائل ومشکلات اصلی مردم پرداخت و لذا ادامه مباحثات بین موافقان و مخالفان را به مصلحت نمی‌دانند. در پایان از خداوند متعال برای همه دلسوزان جمهوری اسلامی، اخلاق‌مداری، حق‌طلبی، دفاع از حقوق مردم، تعارف نداشتن در مبارزه با فساد را خواستاریم.»

خلخالی کسی را مخفی محاکمه نکرد و توصیه‌ناپذیر بود

یک ماه پیش از طرح آنچه دفتر میرسلیم «جنجال جدید مرحوم خلخالی» خوانده بود و واکنش‌ها به او، روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران در مطلبی در سالروز صدور حکم امام خمینی به آیت‌الله حاج‌شیخ محمدصادق صادقی گیوی معروف به «خلخالی» مبنی بر تصدی مقام حاکمیت شرع (24 بهمن) نوشت: «حجم گسترده تبلیغات رسانه‌های ضدانقلاب در فضای رسانه‌ای و مجازی علیه آن روحانی مبارز، خود حاکی از تأثیر گسترده او در فرآیند تکوین نهضت و نظام اسلامی است.»

این روزنامه با اشاره به «غوغای رسانه‌های ضدانقلاب درباره یکی از یاران دیرین انقلاب»، تلاش کرد نشان دهد در پس آن «عظمتی خفته است!». سپس با اشاره به زندگی سیاسی خلخالی و همراهی‌اش با امام و فرزندش و فدائیان اسلام نوشت: «خلخالی پس از پیروزی انقلاب حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی و سپس سرپرست کمیته مواد مخدر بود. پس از انقلاب مسئولیت‌های زیر را به عهده داشت:
* نماینده مردم قم در مجالس اول، دوم و سوم
* نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری اول
* سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر
* نماینده امام و قاضی شرع کردستان و خوزستان
* نماینده امام برای مقابله با غائله گنبد
آیت‌الله خلخالی در دوره‌های قبل و بعد از انقلاب، به تدریس دروس حوزوی مشغول بود و در طول عمر خود، خدمات علمی و فرهنگی فراوانی را انجام داد. وی در پایان عمر در قم به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و سرانجام در روز پنجم آذر 1382 از دنیا رفت و در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.»

«جوان» در پایان مرور کارنامه خلخالی به «خلوص و دنیاگریزی» او پرداخت و برای اثبات آن گفت‌وگویی از فرزندش محمد صادقی (خلخالی) در هفتمین روز از درگذشت پدر بازنشر کرد: «آیت‌الله خلخالی در طول تصدی مسئولیت حاکم شرع از جانب امام، هیچکس را به صورت مخفی محاکمه نکرد. تمام محاکمات ایشان علنی بود و پرونده‌های آن نیز موجود است. آیت‌الله خلخالی اصرار داشت تا در دادگاه متهمینی که مجرم بودن آنان از نظر همگان روشن بود، تمامی شهود و مدارک لازم برای رسیدن به حکم عادلانه وجود داشته باشد. او به دلیل توصیه‌ناپذیری در دوران تصدی سمت حاکم شرع در خصوص برخی متهمان دادگاه‌ها، بسیاری از دوستان خود را از دست داد! پدرم حتی در محاکمه کسانی که قبلاً از سوی وجدان عمومی جامعه محکوم شده بودند و مردم به هیچ روی حاضر نبودند آنان یک روز بیشتر زنده بمانند، جانب عدالت را فروگذار نمی‌کرد و این امر بعضاً اعتراض خانواده‌های شهیدان را نسبت به تأخیر در حکم اعدام کسانی که فرزندان آنان را به شهادت رسانده‌اند، برمی‌انگیخت… ایشان معتقد بود که اگر بنا بود ملاک ما برای ارزیابی صحت تصمیمات و اقداماتمان، داوری رادیوهای بیگانه و گروهک‌های ضدانقلاب باشد، اساساً دلیلی نداشت که انقلاب کنیم.»

محمد صادقی گفته: «ایشان در دوران تبعید سعی در جذب همه مردم حتی مأموران ساواک داشت و توانست با اخلاق حمیده خود، برخی از آنان را جذب خود کند که این دوستی‌ها تا پس از پیروزی انقلاب هم ادامه یافت. هرگاه برای دیدار ایشان به تبعیدگاه‌های مختلفی که در آن بود می‌رفتم و با او در اماکن عمومی قدم می‌زدم، جلوه‌های متفاوت و متعددی از علاقه و احترام عامه مردم نسبت به ایشان را می‌دیدم… در سال‌های اول انقلاب تدبیری اندیشیده شده بود که به محافظان شخصیت‌های انقلاب - که انصافاً بضاعتی هم نداشتند - زمین تعلق بگیرد و یکی از محافظان حاج‌آقا هم رفته بود و ثبت‌نام کرده بود. ایشان به محض اطلاع آن فرد را خواستند و به او گفتند فوراً برو و درخواستت را پس بگیر، هر وقت من صاحب زمین شدم تو هم برو بگیر! … او به هیچ وجه اجازه نداد خانواده و اطرافیان از نام و جایگاه او استفاده‌ای کنند.»

بهشتی همیشه به خلخالی می‌گفت با کارهای تو مخالف هستم

در سالگرد درگذشت خلخالی، روزنامه جام‌جم گفت‌وگویی با حاج اسدالله صفا انجام داد که مباشر اولین حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب بود. صفا خاطراتی از گذشتن خلخالی از میراث پدری و ساده‌زیستی او روایت و این گفته همسر آیت‌الله درباره فراهم نکردن جهیزیه دخترانشان را بازگو کرد: «این آقا نگذاشت من یک قاشق چایخوری برای دخترانمان بخرم!»

صفا درباره سبک قضاوت خلخالی گفت: «توصیه و حرف هیچکس را هم قبول نمی‌کرد. پرونده‌ها را هم که به او می‌دادند، خودش مطالعه می‌کرد. نمی‌خواهم بگویم اشتباه نداشت. در زندگی‌اش اشتباهاتی هم داشت. نه او، همه اشتباه دارند. هیچکدام از ما معصوم نیستیم. انقلاب هم مثل سیل است و وقتی می‌آید، همه چیز را با هم می‌برد! اتفاقاً در چند فقره از اعدام‌ها، با هم اختلاف پیدا کردیم. چند نفر را که برایشان حکم اعدام صادر کرد، شب قبل از اعدام پرونده‌هایشان را خواندم و تصمیم گرفتم جلوی اعدامشان را بگیرم. اعتراض کرد چه کسی به تو این اجازه را داده است؟ برو بیرون! گفتم: خودت برو بیرون، آن کسی که تو را اینجا گذاشته، مرا هم گذاشته است که مواظبت باشم! به حضرت عباس قسم عین این حرف را زدم! گفت: خیلی خوب، من می‌روم بیرون.»

به گفته او «مخالفان سرسخت خلخالی، دو نفر بودند. از روحانیون صاحب‌منصب جناح راست. مردم رأی داده بودند که آقای خلخالی نماینده مجلس شود و این دو می‌گفتند، نشود. آقای خلخالی هم رفت پیش امام و گفت: شما هستی و دارند با ما این کار را می‌کنند! امام گفتند: به آقایان بگویید مردم به این آقا رأی داده‌اند، چرا تأییدش نمی‌کنید؟ یکی هم که نه دشمنش بود و نه دوستش، ولی همیشه می‌گفت با کارهای تو مخالف هستم، مرحوم دکتر بهشتی بود.»

صفا خاطره‌ای روایت کرد از قصد خلخالی برای اعدام 30 نفر در پشت‌بام مدرسه رفاه: «آقای خلخالی در همان روز اول، 30 نفر را محاکمه کرد و حکم اعدام هر 30 نفرشان را داد و گفت: هر 30 نفر را شب روی پشت‌بام مدرسه رفاه می‌بریم و اعدام می‌کنیم! آقا مهدی عراقی به امام گفت: تصدقتان، اینجا مدرسه است، آقای خلخالی می‌خواهد 30 نفر را روی پشت‌بام ببرد و اعدام کند، ما بالاخره باید مدرسه را تحویل بدهیم و برویم، ولی این کار تأثیر بدی روی روحیه بچه‌هایی می‌گذارد که می‌آیند اینجا درس بخوانند. آقا گفتند: بارک‌الله! امام آقای خلخالی را خواست و فرمود: جناب شیخ! این سی نفری را که برایشان حکم اعدام دادی، خیال نداری درباره‌شان تجدید نظری کنی؟ آقای خلخالی گفت: اگر من این‌ها را اعدام کنم و خدا هزار بار زنده‌شان کند، باز هم اعدامشان می‌کنم! امام تبسمی کرد و گفت: پس یک کاری کن، به دلیل آماده نبودن مکان مناسب، فقط چهار نفرشان را در مدرسه اعدام کن، سریعاً زندان قصر را آماده کنید و بقیه را به آنجا ببرید! عرض کردیم: آقا! زندان قصر را آتش زده‌اند و هر چه که بوده، یا سوخته یا برده‌اند! امام دو، سه نفر را خواستند و فرمودند: من به شما پول می‌دهم تا 20، 30 تا عمله را بردارید و ببرید و سریع قسمتی از زندان قصر را تعمیر کنید و زندانی‌ها را به آنجا ببرید.»

صفا در این مصاحبه پس از 40 سال گفت که در مقبره رضاشاه که خلخالی آن را تخریب کرد، جنازه‌ای در کار نبود: «ما قبر را که شکافتیم، سنگی در آنجا بود مثل وان حمام! لبه‌هایش را ابزار زده و روکش مطلا انداخته بودند! یک در هم داشت. در را که برداشتیم، داخلش هیچی نبود! ضاشاه در جزیره موریس زیاد تریاک می‌کشید، بعد هم مریض شد و مرد و خاکش کردند و رفت! کسی که با او رفته بود درویش‌مسلک و اسمش شاه‌اسماعیل بود. با پدرم خیلی دوست بود و گفت: همان جا مرد و دفنش کردند و صدایش را درنیاوردند! آرامگاه را هم شاه ساخت که سران و رؤسای‌جمهور کشورهای دیگر می‌آیند یک جایی باشد که آن‌ها را ببرد و تاج گل بگذارند! درواقع آوردن تابوتی به اسم رضاخان و ساختن مقبره، یک کار نمادین بود.»

امام دستور دادند همه پرونده‌های خلخالی مجدداً رسیدگی شود

دیگر بار در گفت‌وگوی علی رازینی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح در دوران جنگ و رئیس شعبه 41 دیوان عالی کشور با پایگاه اطلاع‌رسانی جماران (7 مرداد) بود که نام خلخالی برده شد. به گفته رازینی «آقای خلخالی خدمت زیادی به انقلاب کردند. چون تعدادی از دادگاه‌های اولیه سران حکومت طاغوت را ایشان انجام دادند که دادگاه‌های شجاعانه‌ای هم بودند. آن زمان که هنوز کسی اطمینان نداشت حکومت به این زودی تثبیت شود، محاکمه سران حکومت سابق کار ارزنده‌ای بود که ایشان انجام داد و امام هم به ایشان علاقه‌مند بودند و پشتیبانی می‌کردند. بعد کم کم دادگاه‌های آقای خلخالی گسترش پیدا کرد. زمانی هم ایشان مسئول مبارزه با مواد مخدر شدند و پرونده‌هایی که در سطح کشور بود را رسیدگی می‌کرد. ولی یک مقداری به دلیل گستردگی حوزه عمل و کمبود عده و عده ایشان، چون سازمان نبودند و یک فرد تنها به همراه دوستانش بود، قهرا یک مقداری خطاها بروز پیدا کرد و آن‌ها خدمت امام منعکس شد و امام هم مصلحت ندیدند که ایشان در آن سمت باشد و دستور برکناری او را صادر کردند. یعنی ایشان در سال 59 به صورت محترمانه از کار دادگاهی برکنار شدند و چیزی نبود که در رسانه‌ها و صداوسیما اعلام شود. یعنی بعد از اسفند ماه سال 59 آقای خلخالی هیچ سمتی در دستگاه قضایی نداشتند.

حتی امام علی‌رغم علاقه‌ای که به خاطر خدماتشان به آقای خلخالی داشتند و در جاهایی هم که عده‌ای متعرض ایشان می‌شدند حضرت امام جلوی تعرض به ایشان را گرفته بودند، در اواخر سال 59 ایشان را برکنار کردند و به مرحوم شهید قدوسی (دادستان کل انقلاب) دستور دادند همه پرونده‌هایی که ایشان رسیدگی کرده بودند، مجدد رسیدگی شود. در مورد هیچ قاضی‌ای اینطور قاطع برخورد نشده است. امام فرمودند همه پرونده‌هایی که ایشان رسیدگی کرده از نو بررسی شود. بنابراین به پرونده‌هایی که آقای خلخالی به آن‌ها رسیدگی کرده بود در دادگاه انقلاب از نو رسیدگی شد. شاید تعداد صدها و بلکه هزاران پرونده که توسط آقای خلخالی رسیدگی شد از نو بررسی و احکام آن‌ها تعدیل شدند. علی‌القاعده شهید بهشتی نیز با شیوه رسیدگی آقای خلخالی مخالف بودند. اجرای برکناری آقای خلخالی توسط شهید قدوسی انجام شد. اما مانند امروز نبود که برای برکناری حتماً برچسبی به کسی زده شود. کاملاً محترمانه بود و کسی تا آن موقع مسئولیت داشت بعد دیگر نداشت. این مسأله شاید در هیچ رسانه‌ای هم بازتاب پیدا نکرد و فقط آقای قدوسی کسانی را خواستند ابلاغ دادند که این پرونده‌ها را از نو رسیدگی کنید.»

هاشمی رفسنجانی در سال‌های آخر عمر در دیدار با آزادگان گفته بود: «یکی از فرماندهان که من آخرین بار او را نجات دادم، این روزها می‌بینم گاهی حرف‌هایی می‌زند. این فرمانده فاو را با همه امکانات و اموال گذاشت و برگشت از روی پلی که با زحمت ساخته بودیم و بعد از این عقب‌نشینی وقتی برای سامان دادن نیروهای جبهه به جنوب رفته بودم، مرحوم خلخالی مراجعه و درخواست کرده که به خاطر از دست دادن فاو و دادن تلفات زیاد، سه نفر از فرماندهان سپاه و جنگ را اعدام کنند. چون باعث این همه خسارت و ضرر به کشور شده و کشور را در وضعیت بدی قرار داده بودند.» هاشمی به خلخالی گفته شما که قاضی دادگاه جنگ نیستید، قاضی دادگاه انقلابید.

رازینی درباره این روایت هاشمی گفته: «البته ایشان قاضی دادگاه انقلاب هم نبودند و بیش از ده سال اصلاً قاضی نبودند. آن موقع آقای هاشمی رئیس مجلس و آقای خلخالی هم نماینده بوده، آقای هاشمی باید بداند که یک نفر نمی‌تواند هم نماینده مجلس و هم قاضی باشد. این یک تفکیک قوا در قانون اساسی واضح است. به نظر من باید آن زمان از آقای خلخالی می‌پرسیدند چه اطلاعاتی از این تحلیل دارید. زیرا اگر کسی می‌خواهد بگوید در جایی اشکالی وارد است، باید اشرافی داشته باشد. آیا آقای خلخالی در نیروهای مسلح سمتی داشتند؟ یا در کجای مملکت سمتی داشتند که بدانند پشت‌پرده عقب‌نشینی از فاو چه بوده است؟»

اعدام هویدا به آن فوریت کاری اشتباه بود

همزمان با گفت‌وگوی رازینی، مصاحبه‌ای از ابوالفضل توکلی‌بینا عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی (9 مرداد) منتشر شد که به نشریه «حریم امام» گفته بود: «دستگیری و انتقال هویدا [نخست‌وزیر دوران پهلوی] مردمی بود و امام دستور داد هر چه می‌خواهد برای او فراهم کنند. ابتدا در یک اتاق مستقل و اختصاصی در طبقه دوم مدرسه رفاه نگهداری می‌شد اما چند روز بعد به زندان قصر منتقلش کردند و بعد هم [با حکم صادق خلخالی] اعدام شد. البته دولت موقت [به ریاست مهندس بازرگان] تلاش کرد هویدا اعدام نشود و دستور آن را هم از امام گرفته بودند اما قبل از اینکه پیام امام را برسانند او را اعدام کردند. البته چهار نفر بودند که یکی از آن‌ها هویدا بود. به نظر من اعدام او به آن فوریت کاری اشتباه بود چون او یازده [سیزده] سال نخست‌وزیر بود و اطلاعات زیادی درباره شاه داشت. مثل تیمسار فردوست که حرف‌های زیادی گفت.»

او دو ماه بعد در نشستی به مناسبت سالروز ورود امام خمینی به نوفل‌لوشاتو در پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی (20 مهر) گفت: «هویدا خیلی آدم حرّافی بود. من در مدرسه رفاه او را به یک اتاق جدا برده بودم. حاج احمد آقا به من گفت می‌خواهم هویدا را ببینم. به او گفت این چه کارهایی است که کرده‌ای؟ گفت من کاره‌‌ای نبودم؛ سیستم بود. خیلی آدم کثیفی بود. حتی بازرگان از امام نامه می‌گیرد که فعلاً هویدا را نکشند. آقای خلخالی خبر می‌شود و قبل از اینکه بازرگان وارد زندان قصر شود او را می‌کشد و می‌گوید دیر آمده‌اید.»

دیپلماتی که مانع شد خلخالی بگوید خلیج اسلامی

روز دهم مهر با درگذشت جعفر کاشانی، دیپلمات و فوتبالیست سابق پرسپولیس رسانه‌ها از او به عنوان «سوژه خلخالی» نام بردند. روزنامه شرق درباره مجادله‌اش با صادق خلخالی در تابستان سال 1361 نوشت: در آن سال‌ها جعفر کاشانی سرپرست کنسولگری ایران در امارات بود؛ روایتی از همان زمان‌ها نقل شده که خلخالی تصمیم می‌گیرد در سفرش به امارات، سخنرانی‌ای ترتیب دهد و در آن نام خلیج فارس را به عنوان خلیج اسلامی معرفی کند. کاشانی که به این موضوع پی برده بود، مانع از این اقدام می‌شود و اجازه چنین سخنرانی و بالطبع چنین تغییری را نمی‌دهد. از قرار، همان مجادله سرآغاز اختلاف این دو نفر می‌شود؛ به طوری که خلخالی در بازگشت از امارات از وزیر وقت ایران می‌خواهد «ورزشکار فاسدالاخلاق سابق» را برکنار کنند. این درخواست اما در روزنامه کیهان همان سال منتشر شده؛ «کیهان» در گزارشی از دیدار صادق خلخالی با «علی‌اکبر ولایتی»، وزیر وقت امور خارجه ایران، نوشت: «هنوز نارسایی‌هایی در کار وزارت امور خارجه وجود دارد. … شخصی به نام کاشانی که ورزشکاری فاسدالاخلاق بوده و این آدم را در آنجا (دوبی) سرپرست کنسولگری کردند و بعد هم وقتی پرونده‌اش به جریان افتاد، فهمیدند آدم نابابی است. او را خواستند اما نیامده به آلمان رفت.»

با درگذشت اسکندر فیروز، بنیانگذار و نخستین رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران در 14 اسفند، باز ردپای خلخالی هویدا شد. فریدون مجلسی در یادداشتی در روزنامه «شرق» نوشت: «بعد از انقلاب او را به اتهام عمومی «همکاری» به اعدام محکوم کردند. بخت با اسکندر فیروز یار بود که صدور حکم او در زمانی بود که برای جلوگیری از تندروی‌های خلخالی‌، اجرای احکام اعدام را منوط به بررسی و تجدید هیاتی در قم کرده بودند. آن هیات جان او را نجات داد؛ اما هفت سال را در زندان سپری کرد. در همان زمان توانست اوقات خود را صرف مطالعه برای نوشتن آثار ارزنده‌ای مانند «پستانداران ایران» کند.»

خلخالی مانع دیدار حلبی با امام شد

سرهنگ محمدمهدی کتبیه، رئیس اداره دوم ارتش در دهه 60 که از اعضای انجمن حجتیه بود، دیگر چهره‌ای است که یادی از خلخالی کرد و به «خبرآنلاین» گفت: «بعد از انقلاب آیت‌الله مطهری و آیت‌الله خزعلی درصدد این بودند که تقریباً انجمن حجتیه را از وجودشان بهره‌برداری کنند و این مصالح به عرض حضرت امام رسید. ملاقاتی قرار بود با حضور امام و آقای حلبی [رئیس انجمن حجتیه] انجام شود، اما بعضی افراد مثل آقای خلخالی با امام تماس گرفتند و جلوی این کار را گرفتند. آن‌ها هم مجبور شدند در کنار، کارشان را انجام بدهند. کار خلاف انقلاب انجام نمی‌دادند، ولی سیاسی نبودند. الان هم خیلی از سران مملکت از همین انجمن حجتیه بودند، الان هم هستند و مشخص است.»

هاشمی به خلخالی گفت من خودم قبولت ندارم

در سالگرد درگذشت خلخالی روزنامه شرق نظرات هاشمی، بهشتی و طالقانی را درباره خلخالی مرور و خاطره‌ای از عبدالمجید معادیخواه، دبیرکل بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی نقل کرد: «روزی که امام می‌خواست حکم نخست‌وزیری آقای بازرگان را بدهد، من و آقای هاشمی در زیرزمین مدرسه علوی می‌رفتیم که چیزی به نام ناهار! بخوریم. آقای خلخالی مقابلمان سبز شد و به آقای هاشمی گفت چرا حاضر نیستی من نخست‌وزیر شوم. ایشان هم با لبخندشان گفتند متخصصان حاضر نیستند با شما کار کنند. پس از چند لحظه چانه‌زنی آقای خلخالی گفت تو قبول کن، همه چیز حل می‌شود. آقای هاشمی هم گفت من خودم قبولت ندارم.»


دکتر جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت خبر داد: از دیروز تا امروز 21 فروردین 1399 و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی 1634 بیمار جدید مبتلا به کووید19 در کشور شناسایی شد.

جهانپور گفت: با احتساب موارد جدید، مجموع بیماران کووید19 در کشور به 66220 نفر رسید و متاسفانه در طول 24 ساعت گذشته، 117 بیمار کووید19 جان خود را از دست دادند. تا کنون 4110 نفر از بیماران، جان خود را از دست داده اند و دیگر در بین ما نیستند.


جهانپور ادامه داد: خوشبختانه روند بهبود یافتگان سرعت بالایی گرفته و تا کنون 32309 نفر از بیماران، بهبود یافته و ترخیص شده اند و   3918 نفر از بیماران مبتلا به کووید19 در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. تا کنون 231 هزار و 393 آزمایش تشخیص کووید19 در کشور انجام شده است.


نمایندگان کارفرمایی و دولت بدون جلب نظر کارگران، پرونده مزد 99 را با 21 درصد افزایش حداقل دستمزد بستند.

به گزارش ایلنا، جلسه مزدی امشب بعد از بیش از شش ساعت چانه زنی، بدون جلب نظر کارگران با 21 درصد افزایش حداقل دستمزد خاتمه یافت. این اولین بار در دهه های گذشته است که جلسه مزدی شورای عالی کار، بدون رسیدن به اجماع و با رای گیری به نتیجه می رسد.

نمایندگان کارگری حاضر در جلسه، حاضر به توافق با دولتی ها و کارفرمایان نشدند و بدون امضای صورتجلسه، جلسه را ترک کردند.

مزد تصویب شده به شرح زیر است:

افزایش حداقل دستمزد: 21 درصد

بن ماهیانه: 400 هزار تومان

مبلغ مزد روزانه: 611/809 ریال

پایه سنوات: 175 هزار تومان

مسکن ماهانه: 200 هزار تومان

افزایش سایر سطوح: 15 درصد به اضافه روزانه 30,338 ریال

بر این اساس؛ با توجه به رقم‌های تصویب شده، دریافتی یک کارگر مجرد برای سال 99، حدود 2 میلیون و 605 هزار تومان خواهد بود.

ظاهراً بخشنامه ابلاغ مزد به زودی توسط وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی صادر خواهد شد.