سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

راستی واقعا گروه ورزش سیما نمی داند ناصر حجازی در بستر بیماری است؟

رییس سازمان تربیت بدنی از ناصر حجازی عیادت کرد.

علی سعیدلو امروز صبح در بیمارستان کسری تهران حاضر شد و از ناصر حجازی عیادت کرد. درحالی‌که سعیدلو قصد ترک اتاق ICU را داشت علی فتح‌الله زاده نیز خود را رساند.

سعیدلو با ناصر حجازی در مورد کمپ استقلال و نام‌گذاری این کمپ به نام او صحبت کرد.

در حاشیه این عیادت پزشکان اعلام کردند مردم قصد خون دادن برای ناصر حجازی را دارند ولی این کار لازم نیست.

حشمت مهاجرانی نیز برای عیادت از حجازی در بیمارستان حضور داشت.

سعیدلو و فتح‌الله‌زاده با هم‌ از بیمارستان خارج شدند

این سئوالی است که در این مدت بارها از خود پرسیدم . حجازی تقریبا دو هفته ای است که باری دیگر بیماری اش تشدید شده. این بخشی از حرف هایی ست که پزشکش به خانواده اش گفته:« بیماری پیشرفت کرده و سلول های سرطانی در بسیاری از اندام او پخش شده اند.» فرآیندی که سبب شده تا ناصرخان 4 شب گذشته را در بخش مراقبت های ویژه باشد اما با تلاش های  تیم پزشکی ، به بخش عادی بیمارستان کسری منتقل شود. تقریبا همه عالم و آدم در این مدت برای اینکه حتی اگر شده اسم شان در روزنامه های ورزشی هم نوشته شود ، شال و کلاه کردند و رفتند به بیمارستان کسری تا دیداری با اسطوره خاص استقلال داشته باشند. او که خودش دوست دارد عقاب بنامندش و بزرگترین ویژگی همه زندگی اش روراستی اش بوده اینکه هرچه در دل دارد بر زبان می آورد برای همین رک گویی هایش کم هم مصیبت نکشیده. شاید روزگار کوچ اجباری 5 ساله اش به شبه جزیره هند تنها بخشی کوچک باشد از همه سختی هایی که خانواده حجازی به دلیل رک گویی های ناصرخان کشیده اند. اینکه خیلی از دستگاه های اجرایی  را تاب چنین گفتمانی نیست.

ناصر حجازی روی تخت بیمارستان است و هواداران میلیونی اش تشنه شنیدن خبری درباره سلامتی او . هر روز از خدا بی خبری پیدا می شود و با پیامکی ترس از دست دادن او را به همه آنها که دوستش دارند وارد می کند و در این بین سیمای ملی حتی کوچکترین توجهی به حجازی ندارد.

عادل فردوسی پور و برنامه 90 هم که تصاویری را از خانه ستاره در بستر بیماری استقلال ضبط می کنند بنا به دلایلی موفق به پخش این تصاویر نمی شوند و در شبی که ناصرخان در بخش مراقبت های ویژه بستری است و پزشکان برای سلامتی اش طلب دعای خیر هواداران میلیونی اش را می کنند ، فردوسی پور تنها این مجال را می یابد که بگوید:« آتیلا حجازی زنگ زده و گفته برای پدرم دعا کنید.» تنها همین مجال کوتاه.

راستش شاید در گروه ورزش یا کل سازمان صدا و سیما غیر از عادل کسی نمی داند که ناصر خان بیمار است و سرطان دارد. شاید به همین دلیل است که از یاد برده اند او بهترین دروازه بان تاریخ ملی ایران و آسیا بوده ، البته به همراه  احمد عابدزاده . شاید از یاد برده اند که وظیفه ذاتی رسانه ، اطلاع رسانی است و خبر بستری شدن حجازی حداقل دو عنصر اصلی خبری یعنی شهرت و دربرگیری را دارد که به خودی خود می تواند در صدر باکس اخبار ورزشی سیمایی قرار بگیرد که همین سه روز قبل یکی از خبرهایش این بود:« اعضای تیم آلومینیوم هرمزگان به حضور ناصر شفق در ورزشگاه بندرعباس در بازی تیمشان با ایران جوان بوشهر، اعتراض کرده اند.»

البته شاید هم واقعا خبر بیماری ناصر حجازی خیلی مهم نیست ، همان طور که روزگار بیماری شادروان محمد نوری خیلی اهمیتی نداشت تا روزی که از میان مان رفت. حجازی بیمار است ، بیماری که از گرانی نان و گاز سخن گفته و البته هزینه درمان


روزنامه فرامنطقه ای الشرق الاوسط  با انتشار نقشه ای از محل اقامت اسامه بن لادن رهبر گروه تروریستی القاعده در منطقه "ابت آباد پاکستان "، چگونگی عملیات کماندوهای آمریکا و محل استقرار خانواده اسامه بن لادن را شرح داده است.

بر اساس نقشه منتشره ، خانواده بن لادن در دو طبقه دوم و سوم این ویلا  سکونت می کردند که ارتفاع دیوارهای آن 3 تا 5/4 متر بوده است.

محل کشته شدن بن لادن


  شرح نقشه و تصویر منتشره به قرار زیر می باشد:

1-  ساعت 22:30 دقیقه به وقت محلی پاکستان عملیات شکار رهبر گروه القاعده توسط کماندوهای آمریکا آغازشد. در این عملیات دو هلی کوپتر آمریکا با 22 تفنگدار دریایی و 55 نیروی کماندو‌ آمریکا از دو منطقه جلال آباد افغانستان و پایگاه هوایی غازی پاکستان به سوی محل سکونت بن لادن حرکت خود را آغاز کردند.

2- در بامداد روز دوشنبه تفنگداران آمریکایی پس از نزدیک شدن و ورود به ویلای محل سکونت بن لادن عملیات وی‍ژه خود را برای کشتن وی آغاز کردند. عملیات نیروهای ویژه آمریکا برای کشتن بن لادن 40 دقیقه به طول انجامید.

3- عدد شماره سه دیوار جنوبی ویلای محل سکونت بن لادن را نشان می دهد که هلی کوپتر آمریکا دراین محل به علت نقص فنی مجبور به نشستن می شود.

4-  تفنگداران آمریکا به محوطه داخل ویلای بن لادن وارد می شوند. نیروهای آمریکا دراین منطقه پس از درگیر شدن با افراد ساکن در ویلا حرکت خود را به سوی طبقه دوم و سوم (محل اختفای بن لادن ) ادامه می دهند.

5 – محل درگیر شدن بن لادن با نیروهایی آمریکا. این درگیری که گفته می شود 5 تا 10 دقیقه به طول انجامیده بود در نهایت به زندگی مرد اول القاعده پایان می دهد.


مرگ اسامه بن لادن ، هر چند فی نفسه خبر خوبی بود ، اما هرگز به معنای پایان تروریسم و حتی تضعیف آن در جهان نیست.

بن لادن

بن لادن ، هر چند زمانی با بهره گیری از ثروت رویایی ، هوش سرشار و کاریزمایی که تصویر کرده بود ، توانست به رهبر جریان تندروی جهان اسلام تبدیل شود اما از زمانی که زندگی اش تبدیل به تعقیب و گریز و از این مخفی گاه به آن پناهگاه رفتن شد ، رفته رفته تسلط خود بر جریان القاعده را از دست داد و این گروه منسجم تروریستی ، به گروهک های پرشماری با بن لادن های کوچک تر تبدیل شد که هر کدام از آنها ، هر چند از بن لادن و القاعده واحد ، ضعیف تر بودند اما به دلیل پراکندگی و گمنامی ، کار مبارزه با آنان سخت تر شد.

از سال 2001 میلادی که حادثه تروریستی 11 سپتامبر در نیویورک رخ داد و بن لادن تحت تعقیب قرار گرفت ، روز به روز مخفی تر و ضعیف تر شد و اینک ، کسی که کشته شده ، نه بن لادن قدر قدرت 10 سال پیش ، که موجودی نحیف و ضعیف بود که تنها نام بن لادن را یدک می کشید و ذلیلانه دنبال مخفیگاهی برای چند روز بیشتر زیستن می گشت.

با این حال ، کشتن کسی که برغم ضعف مفرطش ، هنوز نمادی از تروریسم به شمار می رفت ، یک پیروزی ارزشمند برای جهان مخالف تروریست ها به شمار می رود و فارغ از معامله ای که بین پاکستان و آمریکا بر سر بن لادن شده ، باید آن را به فال نیک گرفت اما نباید پنداشت که با مرگ رهبر معنوی القاعده ، تروریسم القاعده متوقف می شود.

واقعیت این است که تروریسم در جهان اسلام ، سه منشأ کاملاً مشخص دارد و مادام که این سه از بین نرفته باشند ، مسلمانان نادانی که بر خلاف تعالیم اسلام دست به اقدامات تروریستی می زنند ، همچنان وجود خواهند داشت و جهان را ناامن خواهند نمود.

مدارس دینی طالبان در پاکستان

اولین خاستگاه تروریسم ، مدارس دینی وابسته به جریان سلفی ها و طالبان در کشور پاکستان است. در این مدارس ، هر چند آموزش های نظامی و روش های بمبگذاری رسماً آموزش داده نمی شود ولی با شست و شوی مغزی محصلان ، رفته رفته از آنها ، افرادی مستعد برای عملیات تروریستی ساخته می شود.

بسیاری از تروریست های دستگیر شده و از جمله کسانی که قبل از اقدام به عملیات انتحاری بازداشت شده اند ، مستقیم یا غیر مستقیم ، دانش آموخته یا تحت تأثیر آموزه های این مدارس بوده اند. پرونده های بازجویی از این افراد پر از جملاتی مانند این است: به ما گفته بودند ، آنانی که قرار است کشته شوند ، دشمنان خدا و رسول خدا هستند و ما به محض انجام عملیات انتحاری به بهشتی وارد می شویم که در آن 70 حوری زیبارو در انتظار هم آغوشی با ما هستند!

هم اکنون حدود 12 هزار مدرسه دینی وابسته به جریان طالبان در سراسر پاکستان ، از شهرهای بزرگ تا روستاهای دور افتاده و مناطق قبیله ای وجود دارد که در آنها بیش از 2 میلیون جوان و نوجوان تحصیل می کنند.
فقر فرهنگی و اقتصادی و تعصبات کور مذهبی ، عواملی هستند که باعث شده اند مردم در فرستادن فرزندان خود به این مدارس ، رغبت بیشتری داشته باشند.

معنای حضور این دو میلیون نفر در این مدارس ،  آن است که جریان تروریستی القاعده و طالبان ، دو میلیون بمب سیار انسانی آماده انفجار در اختیار دارد که اکثراً با طیب خاطر و با توهم جهاد و شهادت و بهشت(!) ، آماده هر گونه اقدام وحشیانه ای حتی حمله به مساحد و حسینیه ها هستند.

بنابراین تا جامعه جهانی با همکاری دولت پاکستان ، راهی برای کنترل "مدارس تروریست پروری" نیابد ، دانش آموختگان این مکتب ، نخواهند گذاشت جهان روی آرامش ببیند ، به ویژه آن که بسیاری از این افراد ، در گذر زمان ، به رهبران تندرو و تأثیرگذار مذهبی تبدیل می شوند و می توانند افراد بیشتری را در طول دهها سال زندگی خویش ، به سمت تروریسم سوق دهند.

مبارزه واقعی با تروریسم ، از تقابل با این مدارس آغاز می شود ولی مشکل عمده ، ساختار سیاسی - اجتماعی بسیار بسیار پیچیده پاکستان است که امیدها را در این باب کمرنگ می کند.

دلارهای عربستان

تحصیل دو میلیون انسان اکثراً فقیر در 12 هزار مدرسه و نیز عملیات تروریستی ، هزینه های بالایی دارد که سعودی ها ، مهم ترین منبع تأمین این مخارج هستند.
فراموش نکنیم که بن لادن ، فردی نزدیک به خاندان سلطنتی آل سعود بود که با حمایت مادی و معنوی ریاض ، القاعده را شکل داد.
برای عربستان ، وجود گروه های تروریستی با گرایشات مذهبی مبتنی بر وهابیت ، یک برگ برنده محسوب می شود که در مواقع نیاز ، می تواند مثلاً در قالب گروهی مانند جندالله ریگی ، بر ایران فشار بیاورد یا بازی قدرت در افغانستان را به سمت و سوی مطلوب خود سوق دهد و یا با آمریکایی ها وارد معامله شود.

در واقع ، معنای گسترش مدارس دینی طالبانی در پاکستان ، تبدیل تدریجی و بی سروصدای این کشور بزرگ اتمی به مستعمره عربستان است چه آن که از یک سو ، قرائت وهابی محور از اسلام در پاکستان رواج می یابد و بدین ترتیب نفوذ فرهنگی سعودی ها بر پاکستان افزایش می یابد ، از سوی دیگر ، بخشی از دانش آموختگان این مدارس ، جذب دستگاه های حکومتی ، ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان(ISI) می شوند و نهایتاً بخش نظامی و عملیاتی آنها هم به اهرم فشاری در دست سعودی ها تبدیل می شوند. 

از این رو ، حمایت از جریان تروریسم مذهبی در پاکستان ، برای سعودی ها یک رویکرد مبتنی بر منافع ملی شان است ، هر چند که خروجی این جریان ، اقدامات تروریستی در جای جای جهان باشد.

مساله فلسطین

 مماشات گروه های تروریستی معروف مانند القاعده با اسرائیل یکی از نکات قابل تأمل در عملکرد این گروههاست، چه آن که رهبران اینان  همواره شدیدترین مواضع را علیه صهیونیست ها داشته اند ولی در عمل ، هیچ اقدامی علیه اسرائیل انجام نداده اند و اتفاقاً بیشترین قربانیان اینان ، مسلمانان ، اعم از شیعه و سنی بوده اند.

با این حال ، وجود ظلم آشکاری به نام اشغال سرزمین فلسطین ، مهم ترین ابزار توجیه را در اختیار مدارس دینی طالبان و گروه های تروریستی برخاسته از آن قرار می دهد تا با سوء استفاده از احساسات مذهبی مسلمانان ، آنها را به سمت خود جذب کنند.

از این رو ، حل مساله فلسطین ، بنیادی ترین حربه جذب را از دست اینان خواهد ستاند که این امر هم با موانع زیادی روبروست که از آن جمله می توان به مقاومت گروه های مذهبی یهودی در برابر هرگونه امتیازدهی سیاستمداران اسرائیلی اشاره کرد که خود منشأ دیگری برای تروریسم هستند.

لذا با توجه به آنچه گفته شد ، با کشته شدن بن لادن ، جریان تروریسم در جهان متوقف نمی شود و تا عوامل پیش گفته برقرارند ، قتل و کشتارهای تروریستی جهان را بسیار خواهد آزرد


در حالی که پس از حدود سه ماه خاموشی از اعلام پرحاشیه تاسیس قرارگاه عمار، قرار است پایان این هفته اولین گردهمایی این قرارگاه برگزار شود، به نظر می رسد مواضع جدید محمود احمدی نژاد، این جمع را با چالش مواجه کرده است.

وجود دوتن از فرماندهان سپاه پاسداران در فهرست شورای مرکزی قرارگاه عمار شاید نشان دهنده این موضوع باشد که این قرارگاه مجاز به فعالیت سیاسی نیست، اما فصل مشترک این گروه حمایت شدید از محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری 1388 و پس از آن و حمله شدید به دیگر چهره‌های اصول‏‏گرا از جمله علی لاریجانی، محسن رضایی، محمدباقر قالیباف و احمدتوکلی به دلیل انتقاد این چهره ها از احمدی نژاد بود.

به نظر می رسد احمدی نژادی بودن که ویژگی مشترک اعضای شورای مرکزی و موسسین قرارگاه عمار بوده است، اکنون با توجه به مواضع جدید رییس دولت به شدت به چالش کشیده شده است و علاوه بر انتشار سخنان تند سعید حدادیان، از اعضای شورای مرکزی قرارگاه عمار، سایر اعضا نیز کما بیش به چالش با احمدی نژاد کشیده شده اند و  به نظر می رسد گردهمایی این هفته این گروه شاهد پس لرزه های جدی مباحث هفته های اخیر میان مقامات ارشد باشد.

یک روز مانده به سالگرد 22 بهمن ماه سال 89 بود که برخی از نیروهای معروف به «حزب الله» تحت نام «قرارگاه عمار» اعلام موجودیت کردند و روز گذشته پس از حدود سه ماه از تشکیل این گروه، خبر رسید که اعضای شورای مرکزی این قرارگاه که هنوز مشخص نیست تحت لوای حزب یا نهادی فارغ از چارچوب‏های حزبی فعالیت خواهند کرد، اولین گردهمایی خود را 15 اردیبهشت برگزار خواهند کرد و آیت الله مصباح یزدی نیز برای آنها سخنرانی می‌نماید. مکان گردهمایی «قرارگاه عمار» هم موسسه علمی پژوهشی امام خمینی(ره) در قم اعلام شده که این موسسه هم به آیت‌الله مصباح یزدی تعلق دارد.


ابهام در اهداف قرارگاه
آن طور که در اولین روزهای تشکیل این قرارگاه عنوان شد، قرارگاه عمار مجمع صاحب‌نظران، اندیشمندان و فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است که برای "تعمیق بصیرت جامعه و تحقق منویات مقام ولایت" فعالیت خود را آغاز کرده است. خبر تشکیل این قرارگاه را حجت الاسلام پناهیان اعلام کرد که خودش یکی از اعضای هسته مرکزی بود. او می‌گوید که «قرارگاه عمار کانون فکر و اندیشه برای سازماندهی عناصر فعال فرهنگی و سیاسی و به دنبال تبیین و پیگیری دیدگاههای مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و ساماندهی جبهه اهل ولاء و اندیشه می‌باشد.»

اگر چه این قرارگاه با کمترین مانور خبری تشکیل شد، اما برخی سایتهای خبری با توجه به شناختی که از اعضای شورای مرکزی وجود داشت و بازخوانی  مواضع گذشته آنها، نتیجه گرفتند قرارگاه عمار با هدف برخورد با کسانی که سران فتنه نام گرفته‌اند و حامیان آنها، تشکیل شده است. با تمام این بحث‌ها، هدف و آرمان اصلی این قرارگاه هنوز مشخص نیست  و احتمالا در گردهمایی پیش رو جزئیات بیشتری درباره اهداف و رویکردها و شیوه فعالیت این مجمع اعلام خواهد شد.

ماهیت این قرارگاه هم از نکات مبهمی است که شاید به غیر از هسته مرکزی کسی از آن اطلاع نداشته باشد. آن طور گه گفته می‌شود 70 نفر از چهره‌های شاخص و فعال فرهنگی و مسئولین مؤسسات فرهنگی در تهران و سراسر کشور مدتی قبل از بهمن 88 دور هم جمع شدند و جلساتی را تشکیل دادند که در نهایت نتیجه گرفتند قرارگاه عمار را تشکیل دهند. پناهیان به عنوان نایب رییس این قرارگاه تاکید دارد فعالیت آنها شباهتی به حزب ندارد و در لیست احزاب دارای مجوز وزارت کشور هم نامی از عمار نیست. از یک سو با توجه به اینکه نام دیگر این قرارگاه، مرکز راهبردی جبهه اهل ولاء است، شاید خود را زیر مجموعه ائتلافها و جبهه‌ها می‌دانند که در آخرین گفتگوی کمیسیون ماده 10 احزاب هنوز تصمیمی در مورد مجوز آنها اتخاذ نشده است.




منابع اطلاع رسانی قرارگاه
ارگان اطلاع رسانی و انتشار تحلیل‌های این قرارگاه هم به نظر می‌رسد نشریه «9 دی» باشد که تعدادی از اعضای شورای مرکزی به صورت هفتگی در این نشریه به ارایه تحلیل‌هایشان می‌پردازند و هسته اصلی «9 دی» هستند. البته با توجه به عنایت آیت الله مصباح یزدی به این قرارگاه امکان دارد هفته نامه «پرتو سخن» هم به رسانه این قرارگاه تبدیل شود.


اعضایی معروف و گمنام
اما روایت اعضای شورای مرکزی هم روایت جالبی است. از مجموع 15 عضو، شش عضو  روحانی و 9 عضو غیر روحانی هستند. اکثر اعضا، واعظ و فعال فرهنگی هستند و سه نفر هم از فعالان رسانه‌ای می‌باشند. تعدادی از اعضا از اساتید دانشگاه هستند که به عضویت قرارگاه عمار درآمده‌اند. از بدو انتشار خبر تشکیل قرارگاه عمار، این گمانه‌زنی قوت گرفت که هسته‌ای حول محور تفکرات آیت‌الله مصباح یزدی گرد هم آمده‌اند تا در جهت ترویج و گسترش این تفکر فعالیت کنند چنانکه برخی اعضای اصلی این قرارگاه از شاگردان و مریدان او هستند.

حجت الاسلام مهدی طائب که به عنوان رییس قرارگاه انتخاب شده است، تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم کمتر در مجامع عمومی و رسانه ها حضور می‌یافت و سخنرانی می‌کرد و تنها به عنوان استادی در حوزه یا عضو جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی شناخته می‌شد اما پس از این انتخابات به چهره‌ای معروف در بین سیاسیون تبدیل شد. او استاد حوزه بود و به نگارش مقالاتی درباره  فلسطین مشغول بود اما در سال 88 به مسایل داخلی گرایش پیدا کرد و سخنران مراسم‌هایی شد که در حمایت از رییس‌جمهور  برگزار می شد. 

حجت الاسلام پناهیان که به عنوان نایب رییس قرارگاه عمار معرفی شد، از طریق سخنرانی‌های مذهبی‌اش شناخته شد. کسی تا قبل از سال 88 او را به عنوان فعال سیاسی نمی‌شناخت. اما از این سال به بعد در نقش یکی از حامیان رییس‌جمهور به سخنرانی پرداخت. حضور او در صداوسیما دیگر به عنوان استاد اخلاق نبود و در برنامه‌های سیاسی در نقش پاسخگوی منتقدان دولت حضور یافت. او که در گذشته مسوول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه هنر بود، سال گذشته هم به عنوان عضو هیات امنای این دانشگاه انتخاب شد.

حجت الاسلام ماندگاری برخلاف پناهیان هنوز چهره‌ای ناشناخته دارد. البته او مهمان برنامه های ظهرگاهی سیماست، اما تنها نتیجه‌ای که در موتورهای جستجو با وارد کردن نام او بدست می‌آید، ریاست هیات مدیره مؤسسه فرهنگی سیره شهدا و استاد طرح ولایت (اردوی فکری موسسه آیت الله مصباح برای بسیجیان) است و اکنون مسئول ستاد اردوگاه عمار است. ماندگاری از جنجال‏های سیاسی دوری می کند و تنها در چند مورد محدود به انتقاد از مخالفان دولت پرداخته است.

سعید قاسمی هم مدیر مؤسسه فرهنگی میثاق است که او را به عنوان سردار زمان جنگ می‌شناسند. بارها به عنوان سخنران در مجامع عمومی بویژه دانشجویی حضور یافته است. البته او تنها به دفاع از احمدی‌نژاد نمی‌پردازد و در مواقعی هم نقدهایی را بیان کرده است که نمونه آن آذرماه 88 بود که دیپلماسی دولت دهم را عزت مدارانه ندانست.

وحید جلیلی هم سردبیر ماهنامه راه و عضو جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است که به واسطه فعالیتهای فرهنگی و رسانه ای اش مطرح است. جلیلی با وجود حمایت از دولت منتقد جدی سیاست های فرهنگی احمدی نژاد هم هست و البته منتقد سیاست های رسانه ملی است و نقدهایش بعضاً به سمتی می رود که بسیاری از اصول گرایان نیز برایشان قابل هضم نیست.

مهدی کوچک‌زاده، نماینده مجلس و استاد دانشگاه در رشته کشاورزی است که اگرچه خود را حامی دولت می‌داند اما از برخی نزدیکان رییس‌جمهور انتقاداتی دارد که بصورت علنی مطرح می‌کند. او در دولت نهم مواضع شدید و جنجالی علیه منتقدان دولت داشت و همچنان از حامیان جدی دولت در مجلس است که نوع بیان مطالب و ادبیاتش حتی مورد اعتراض همکارانش در خانه ملت بوده و همچنان نیز هست.

حجت‌الاسلام والمسلمین حمید رسایی هم همانند کوچک‌زاده نماینده مجلس است اما هم با وجود حمایت از رئیس جمهور نسبت به جریان خاص پیرامون رئیس جمهور و برخی سیاست های فرهنگی آنها منتقد است و البته منتقدان احمدی نژاد را متهم به تلاش برای تضعیف دولت می‌کند. مدیرمسئولی هفته‌نامه 9 دی را بر عهده دارد که احتمال تبدیل آن به ارگان قرارگاه عمار وجود دارد.

نادر طالب‌زاده هم فیلمسازی بود که در دولت دهم حمایتهایش از احمدی نژاد رنگ بیشتری گرفت و به عنوان یک یار دولت در مجامع حضور می‌یافت. در سال گذشته ویزای او برای همراهی با احمدی‌نژاد درسفر نیویورک صادر نشد. او چند وقتی است که با برنامه پرمخاطب « راز» در سیما حاضر می شود و اتفاقاً بیشترین حضور اعضاء این قرارگاه در همین برنامه تلویزیونی متمرکز شده و همین امر باعث شده، نقدهای جدی نسبت به دایره نسبتاً بسته و تا حدودی دولت میهمانان این برنامه مطرح شود.

حجت‌الاسلام و المسلمین علی ثمری، سخنران هیئت حاج منصور ارضی، دبیر هیئت مرکزی گزینش کل کشور است که گفته می‌شود نسبت خانوادگی با یکی از نزدیکان رییس‌جمهور دارد. او پیش از این امام جماعت نهاد ریاست جمهوری بود. در سال گذشته که مشایی نام او را در هسته مرکزی گزینش نهاد ریاست جمهوری قرار داد، اعلام کرد که مشایی را قبول ندارد. لذا حکمش را نمی‌پذیرد.

سعید حدادیان مداحی است که این روزها به منتقد احمدی‌نژاد تبدیل شده است. او در دولت نهم از حامیان سرسخت دولت بود اما اکنون انتقاداتی را به رییس‌دفتر احمدی نژاد وارد کرده که به خاطر همان شاید باید راهی دادگاه شود.

حسین الله‌کرم را به عنوان تئوریسین حزب الله تهران می‌شناسند که همانند اکثر اعضای قرارگاه عمار انتقادات زیادی به مشایی دارد. او مدتی در خارج  از کشور بود و پس از بازگشت به ترمیم نیروهای خود پرداخت اما اکنون در ظاهر از اقدامات سالهای گذشته خودداری می کند و می گوید درصدد است از طریق مسایل فرهنگی به اهداف خود برسد.

حجت الاسلام قاسم روانبخش هم از معروفترین یا به تعبیر دیگر سیاسی ترین شاگردان آیت الله مصباح یزدی است که از ابتدای دولت نهم به حمایت از رییس‌جمهور پرداخت و از منتقدان رییس‌دفتر رییس‌جمهور است. او انتقادات زیادی را نسبت به منتقدان دولت مطرح می‌کند.

حسین یکتا، دبیر سابق ستاد راهیان نور کشور است. او مدتی است به عنوان هادی سیاسی افسران جنگ نرم برای بسیجیان سخنرانی می‌کند و می‌گوید برای مقابله با جنگ نرم نیز باید هر روز غسل شهادت کرد.

حسن عباسی رئیس مؤسسه بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز است و نقدهای سینمایی او مشهور و منحصر به فرد است.

در این میان نام حسین روشن هم به چشم می‌خورد که نامی ناشناخته است و درباره رزومه فعالیتهای سیاسی او اطلاعاتی در دست نیست.

به هر روی آنچه در نگاه اول به لیست شورای مرکزی قرار گاه عمار مشخص می شود، ترکیب فعالان موسوم به حزب الله در دوره های مختلف است. این چهره ها در حوزه های مختلف و البته با تمرکز در مسایل فرهنگی گرد هم آمده اند. از سویی دیگر عمده انتقاداتی که طی چند ماه گذشته به دولت می شود نیز رنگ و بو و جنسی فرهنگی داشته و حتی برخی از چهره های شاخص جریان اصول گرا از احتمال بروز فتنه ای جدید از طرف جریان های خاص با رویکرد فرهنگی خبر داده اند. کنار هم گذاشتن این گزاره ها حکایت از آن دارد که در ماههای آینده خبرهای بیشتری از فعالیت های  قرار گاه عمار خواهیم شنید


با دستور سرهنگ لیدرهای گردن کلفت از جایگاههای دیگر به میان بچه ها می آیند می گویند کسی حق شعار سیاسی ندارد . بچه ها می گویند ما شعار سیاسی نمی دهیم یازهرا گفتن کجایش سیاسی است ...

بر خلاف دیگر بازی ها ناجا تماشاچیان را بیشتر کنترل میکند. جوانانی که عمدتا دانشجو هستند و اکثرشان به دلیل ایام فاطمیه لباس مشکی به تن دارند وارد ورزشگاه می شوند مامورین نسبت به بچه هایی که لباس مشکی و قیافه ای مذهبی دارند بیشتر گیر می دهند، کفشها را نیز باید در بیاورند و نشان ماموران بدهند. به یک نفر که یک تی شرت سفید بر تن دارد و روی آن نوشته شده است یا زهرا گیر داده اند بهش می گویند باید تی شرت را عوض کنی دوستانش یک پیراهن به جوانک می دهند که روی تی شرت یا زهرا بپوشد! داخل استادیوم در بین جمعیت عده ای با پرچم ایران نشسته اند لباس مشکی ها هم زیاد در بینشان است شعارشان یا زهرا است. پاسبان ها می آیند رو به رویشان به صف می ایستند . گه گاهی چند پاسبان با حالت حمله به میان جمعیت می روند و یه پرچم کاغذی بحرین پیدا می کنند و آن را پاره میکنند.

شعارها شروع می شود پرسپولیس زلزله آل سعود قاتله . کم کم دیگر تماشاچیان هم از این شعار خوششان می آید و با آنها هم صدا می شوند؛ در میان زمین بازیکنان تیم سعودی دستپاچه هستند و دو گل می خورند. در میان جمعیت دانشجویی صدای بحرین بحیرین بلند می شود سرهنگ نیرو انتظامی با عجله به همراه تعداد زیادی نیروی ورزیده به میان بچه های دانشجو می پرد ظاهرا یکی از جوانها روی صورت خود پرچم بحرین را کشیده است، می خواهند دستگیر کنند! قصد دارند او را ببرند دیگران مانع می شوند جمعیت فوتبالی از جایگاه دیگر فریاد می زنند ولش کن ولش کن همراهان سرهنگ باتوم ها را با لا و پایین می برند، همه تعجب می کنند مگر چه شده ب اتوم ها به سر و صورت بچه ها می خورد همه با هم دم گرفته اند یا زهرا یا زهرا...

با دستور سرهنگ لیدرهای گردن کلفت از جایگاههای دیگر به میان بچه ها می آیند می گویند کسی حق شعار سیاسی ندارد . بچه ها م یگویند ما شعار سیاسی نمی دهیم یازهرا گفتن کجایش سیاسی است یکی از لیدرها می گوید این ها (الاتحاد) سنی مذهب هستند . روی این کلمه حساسند!!! وای خدا چه می شنویم خانم حضرت زهرا چقدر مظلوم است که در پایتخت ایران هم نمی شود یا زهرا گفت!

سر دسته لیدرها می گوید ما با آقای کاشانی جلسه داشتیم ، قرار شده فقط ما شعار بدهیم و مردم هم تکرار کنند اون هم فقط شعار فوتبالی مذهبی و سیاسی ممنوع است. منظورش کاشانی مدیر عامل باشگاه پرسپولیس است. همان کسی که در سال 82 همراه با لیست آبادگران به شورای شهر راه یافت عکسش را همین بچه هیئتی ها تبلیغ می کردند می گفتند مداح است و اصولگرا عکسی با محاسن که روی پیشانیش جا مهر پینه بسته بود همه جا به چشم می خورد کاشانی رای آورد و رفت شورای شهر و بعد هم مدیرعامل پرسپولیس شد. و حالا لیدرهای گردن کلفتش برای حضرت زهرا گفتن خط و نشان می کشند.!!یا للعجب

بچه ها شعار هایشان را می گویند لیدرها که می بینند نمی توانند ماموریت خود را انجام دهند به میان دارو دسته خودشان می روند و تماشاچیانی که در بینشان اراذل و اوباش زیادند را تشویق به شعار دادن می کنند، شعار ها شروع می شود بسیجی بی غیرت برو گم شو.......هر وقت بچه ها شعار پرسپولیس زلزله آل سعود قاتله را می گویند، لیدرها جمعیت را تشویق به هو کردن می کنند.

سردسته لیدرها دائم با سرهنگ در ارتباط است سرهنگ چیزی بهش می گوید و لیدر به میان تماشا چیان اراذل و اوباش می رود، ناگهان عده ای شعار می دهند بی غیرت حیا کن استادیوم رو رها کن ..... از میان آنها آت و آشغال های زیادی به طرف بچه ها می افتد.

پاسبانها مجددا با بچه ها بر سر پارچه نوشته که روی یک پارچه مشکی نوشته شده است السلام علیک یا فاطمه الزهرا درگیر می شوند قصدشان اینست که این نوشته جلوی دوربین ها قرار نگیرد!!!

لیدرهای کاشانی هم جمعیت را به شعار نیروی انتظامی تشکر تشکر تشویق می کنند.

بچه مذهبی ها همه با هم بلند می شوند و به ضلع جنوبی استادیوم پشت دروازها می روند، جمعیتشان زیاد است و با خالی شدن جایشان لیدرها ارذل و اوباش را می آورند جا های خالی را پر می کنند.

نیرو انتظامی دور تا دور دانشجویان مذهبی را محاصره می کنند نیروهای ضد شورش را هم با تجهیزات کامل

می آورند، همان هایی را که در مقابل اغتشاش گران روز عاشورا خلع سلاح شدند!! حالا دیگر تمام استادیوم ضلع جنوبی را نگاه م یکنند، صحنه جالبی است، نیرو انتظامی شجاعانه به بچهها حمله می کند با باتوم و شوکر، بچه ها فقط یا زهرا می گویند و دست روی سرشان گذاشته اند. پاسبانها به کسی رحم نمی کنند با تمام قدرت می زنند. فرماندهانشان هم بعضی از بچه ها را گلچین می کنند و بیرون می کشندبه قصد کشت می زنند. لیدرها مردم را تشویق به گفتن نیروی انتظامی تشکر تشکر می کنند. عده ای از ارذل و اوباش دست می زنند.

ناگهان رمز عملیات از فرماندهی به پاسبانها که حالا قصد دارند زهر چشم بگیرند می رسد. برای بیرون کردن دانشجویان حمله می کنند، با باتوم و اسپری اشک آور تعداد زیادی از جوانان نحیف با لباس مشکی غرق خون می شوند. پاسبانها در حالی که زخمی ها را دست هایشان را از پشت گرفته اند را با خود می برند و آنها را از جلوی جمعیت تشویق کننده شان رد می کنند. دستگیر شدگان که به صف پاسبانها می رسند به هر نفرشان چند با توم به پشتشان می زنند.

چند نفر از دانشجویان که ضرباتی به سرشان خورده است حالشان بد شده و روی صندلی ها دراز کشیده ان، یکی از فرماندهان پاسبانها با ضربات پا به آنها می زند و بلندشان می کنند. همه را از استادیوم بیرون می کنند. حالا لیدرها و ارذل و اوباش خیالشان از صلوات فرستادن و یا زهرای داشجویان راحت شده است

داور خارجی یک خطای بازیکن الاتحاد را نمی گیرد، لیدرها فریاد می زنند شیر سماور ... داور و تماشاچیان هم تکرار می کنند. لیدرها علیه استقلالی ها شعار می دهند و جمعیت تکرار می کند...


اولین شماره روزنامه منتسب مشایی در حالی امروز منتشر شده که در همان شماره اول یک گاف بزرگ از زیر دست تیم تحریریه و ویراستاران این نشریه عبور کرده و در صفحه دوم جاخوش کرده است.

در صفحه دوم روزنامه هفت صبح در بخشی که به نظر می رسد به مرور اخبار مهم روز اختصاص یافته، خبری وجود دارد که در ابتدای آن می خوانیم: «شهادت یکی از اشرار جنوب شرق کشور، موجی از شادی را در میان مردم ساکن منطقه کهنوج بر انگیخت. این شرور که شهاب محمودی نام داشت، با اقداماتی از قبیل قتل و گروگانگیری، جو رعب و وحشت را در در میان مردم منطقه کهنوج از توابع استان کرمان ایجاد کرده بود...».

روزنامه مشایی


در حالی لفظ مقدس «شهادت» برای هلاکت یک شرور در صفحه دوم این روزنامه مورد استفاده قرار گرفته که معمولاً اعضای تیم تحریریه و ویراستاری روزنامه های اینچنینی سعی می کنند، حداقل در شماره های نخست نهایت دقت و ظرافت را مبذول بررسی مطالب کنند تا درج گاف های اینچنینی سبب خدشه دار شدن اعتبار روزنامه در همان شماره های نخست نشود، آن هم روزنامه‌ای با این همه سروصدا و جنجال که از مدت ها موضوع تحلیلها و گمانه زنی های اهالی رسانه بوده و شایعات و حقایق بسیاری در باب آن منتشر شده است


استیلی جانشین دایی، بازگشت باقری، مهدوی‌کیا، کریمی و شیث رضایی

شکست سنگین پرسپولیس در رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا با اعتراض گسترده هواداران پرسپولیس روبرو شد تا یک بار دیگر بحث برکناری دایی از تیم فوتبال پرسپولیس به سوژه نخست محافل خبری تبدیل شود.

برخی هواداران پرسپولیس با شنیدن این گمانه‌زنی‌ها بر این باور بودند که به زودی نیمکت تیم فوتبال پرسپولیس دستخوش تغییر و تحولات جدیدی قرار خواهد گرفت اما حبیب کاشانی فعلا به علی دایی فرصت می‌دهد تا پایان مسابقات به کار خود در رقابت‌های لیگ برترادامه دهد.

هرچند برخی نزدیکان دایی پیش بینی کردند او پس از شکست مقابل بنیادکار از کار برکنار خواهد شد اما این پیش بینی با تفکرات جدید حبیب کاشانی همخوانی ندارد، چون او بنا دارد به دایی فرصت دهد تا پایان فصل جاری رقابت‌های لیگ برتر و بازی‌های جام حذفی، هدایت تیم فوتبال پرسپولیس را در دست داشته باشد تا پس از پایان قراردادش، دیگر بهانه‌ای برای خطاب قرار دادن مدیریت باشگاه در اختیار نداشته باشد.

نزدیکان کاشانی معتقدند برکناری دایی در این برهه کاشانی را با چالش جدیدی رو به رو می‌کند، چرا که ممکن است جایگزین دایی نتواند در رقابت‌های جام حذفی نتیجه ایده‌آل هواداران را به دست آورد، از این رو دایی این فرصت را به دست خواهد آورد تا ضمن انتقاد از پروسه برکناری‌اش ادعا کند که اگر او هدایت پرسپولیس را دراختیار داشت، می‌توانست این تیم را قهرمان جام حذفی کند، از این رو سرپرست موقت باشگاه پرسپولیس برای این که حاشیه جدیدی گریبان‌گیر تیمش نشود، دایی را به حال خود رها کرده تا هرآنچه را که در توان دارد، به اجرا درآورد و از جایگاه خود دفاع کند.

اما سوال کلیدی این است که سرنوشت پرسپولیس چه خواهد شد؛ منابع آگاه خبری از داخل باشگاه خبر می‌دهند، فصل آینده سرمربی پرسپولیس دایی نخواهد بود، این افراد برای اثبات این ادعا خود به سخنان دایی اشاره می‌کنند و می‌گویند خود علی دایی هم به این مساله کاملا اشراف دارد که فصل بعد سرمربی پرسپولیس نخواهد بود، به همین دلیل در شرایط کنونی رایزنی‌های خود را با برخی باشگاه‌ها انجام داده و تا حدود بسیار زیادی نتیجه دلخواه خود را به دست آورده از این رو باید با این تفاسیر پروژه همکاری دایی و پرسپولیس را تمام شده دانست.

این طیف در ادامه پیش بینی‌های خود از تغییرو تحولات در باشگاه پرسپولیس نکات جالبی را مطرح می‌کنند که اگر واقعیت داشته باشد، می‌توان پرسپولیس فصل بعد را یک از رویایی ترین تیم‌های پرسپولیس دانست. بر این اساس، کاشانی سرمربی فصل بعد سرخپوشان را انتخاب کرده و با مذاکرات مقدماتی نظر مساعد وی برای پیوستن به تیم فوتبال پرسپولیس را جلب کرده تا با پایان رقابت‌های لیگ برتر و جام حذفی سرمربی جدید فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز کند. هرچند نزدیکان کاشانی از ارائه اطلاعات دقیق در خصوص سرمربی فصل آینده تیم فوتبال پرسپولیس خودداری می‌کنند اما پیدا کردن گزینه سرمربی‌گری پرسپولیس کار زیاد سختی نیست.

بر اساس شواهد، این فرد کسی نیست جز حمید استیلی سرمربی سابق تیم فوتبال شاهین بوشهر که در اواخر فصل دهم از این تیم بوشهر جدا شد، استیلی که به دلیل فوت برادرش دچار مشکلات روحی شده بود، به پیشنهاد مربیگری تیم المپیک ایران پشت کرد تا نشان دهد تمایلی برای فعالیت در فوتبال ندارد اما گفته می‌شود کاشانی که علاقه زیادی به او دارد، پس از برگزاری جلسات نظر مساعد وی را جلب کرده و تا حدود زیادی این اتفاق قطعی به نظر می‌رسد.

گفته می‌شود کاشانی برای متقاعد کردن استیلی به وی اعلام کرده پرسپولیس در ابتدای فصل جدید رقابت‌های لیگ برتر، بازیکنان شاخصی را به خدمت خواهد گرفت تا ابزار موفقیت استیلی در پرسپولیس فراهم شود.

اخبار نیمه رسمی دیگر حکایت از این دارد که کاشانی در مذاکرات خود به استیلی اعلام کرده نفراتی مانند علی کریمی، مهدی مهدوی کیا، کریم باقری، شیث رضایی، رضا نوروزی، محمد غلامی موافقت ضمنی خود را برای پیوستن به پرسپولیس اعلام کردند و اگر او هدایت این تیم را در دست گیرد، کار سختی برای کسب موفقیت در تیم فوتبال پرسپولیس ندارد.

حضور این بازیکنان به قدری وسوسه‌انگیز بود که استیلی علی‌رغم مخالفت اولیه برای حضور در پرسپولیس مجبور شد به پاسخ کاشانی چراغ سبز نشان دهد تا هواداران و دوستان کاشانی منتظر پایان رقابت‌های لیگ برتر باشند تا شروع دوباره پرسپولیس با حمید استیلی را نظاره گر باشند.

انتظار می‌رود فصل آینده پرسپولیس به عنوان یک مدعی جدی کسب عنوان قهرمانی در لیگ یازدهم از سوی فوتبالی‌ها شناخته شود


در بحرین گرایش‌های سیاسی متعددی وجود دارد که هر یک از آنها بنا بر نزدیکی یا دوری خود از ساختار حاکم آزادی عمل بیشتر یا کمتری دارد. به عبارت بهتر تکثر احزاب در بحرین به معنای وجود آزادی در این کشور نیست و پادشاه این کشور نیز به دلیل فرمانبری از آل سعود نقش بسزایی در محدود کردن فعالیت‌های سیاسی در این کشور کوچک دارد.

حزب الله بحرین
حزب الله بحرین از سال 1978 وارد فعالیت گردیده. و دولت بحرین بارها ادعا کرده است که گروهی به نام حزب الله بحرین، خواهان سرنگونی نظام‌اند. دولت بحرین مدعی شده، که این گروه 3 هزار نفری، تماماً نظامی اند و از لبنان تغذیه می شوند و مورد حمایت ایران اند. در 6 نوامبر 1989 دادگاه امنیت ملی بحرین 9 نفر از جوانان این کشور را به اتهام وابستگی به حزب الله بحرین محاکمه و به 10 سال حبس محکوم کرد. در ژوئن 1996 دولت بحرین اعلام کرد که گروهی 56 نفره از افراد و ابسته به حزب الله بحرین را دستگیر و بازداشت کرده است. 
بعضی از این افراد با ظاهر شدن بر صفحه ی تلویزیون به عضویت حزب الله در بحرین و ارتباط با ایران اعتراف کردند. دولت ایران این ادعا را به شدت رد کرد. حزب الله لبنان از وجود چنین گروهی اظهار بی اطلاعی و هرگونه ارتباط با آن را رد نمود. 
در سال 1997 شاهد بیشترین محاکمه‌های مخالفان در بحرین بودیم. در این سال 81 نفر محاکمه شدند؛ 59 نفر حضوری و 22 نفر غیابی، اکثر این افراد به 5 تا 15 سال محکوم شدند. 23 نفر آنان تبرئه شدند. 
در آوریل 1997 دولت کویت اعلام کرد تعدادی از اتباع دولت بحرین را به اتهام عضویت در «حزب الله خلیج» بازداشت کرده است. روزنامه‌ الایام نیز در دوم آوریل نوشت که این افراد از اعضای حزب الله خلیج اند و متعلق به سامان شیعی‌اند که از طرف ایران حمایت می‌شود. از این افراد نوارهای ویدئویی و بیانیه‌هایی بر ضد حکومت های عرب به دست آمده بود.

حرکت هسته‌های انقلابی
حرکت هسته‌های انقلابی، از جمله حرکت‌های سری و زیرزمینی شیعی بحرین بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تحت تأثیر آن در بحرین تشکیل شد. در ژانویه ی 1981 حکومت دولت بحرین یکی از عالمان دینی به نام شیخ ناصر الحداد و در حدود 20 نفر از جوانان بحرینی را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت کرد. این افراد، متهم بودند که در تشکیلات الخلایا الثوریه به رهبری شیخ ناصر الحداد عضویت داشته‌اند. در دهم آوریل طی محاکمه ای شیخ ناصر الحداد به هفت سال و بقیه ی افراد به یک تا چهار سال حبس محکوم شدند.

حرکت اسلامی انصار الشهدا
حرکت اسلامی انصار الشهدا، حرکتی مخفی و سری بود که در اوایل دهه 1980 و تحت تأثیر انقلاب اسلامی به وجود آمد. رهبری این تشکل بر عهده‌ شیخ جمال علی العصفور بود. این گروه را دولت نیز کشف کرد. شیخ عصفور نیز در سال 1980 دستگیر شد و تا سال 1981 در بازداشت به سر می‌برد که در همین سال و در بازداشت ظاهراً بر اثر مسموم شدن از دنیا رفت.

حزب الدعوة
تشکل حزب الدعوة در سال 1965 و تحت تأثیر حزب الدعوه عراق به وجود آمد و خواستار حل مسأله ی فلسطین شد. این حزب، ریشه در جمعیت بیدارگر اسلامی دارد. در سال 1983 اعضای این گروه، تحت تعقیب قرار گرفتند و در اوایل سال 1984، 50 نفر به اتهام عضویت در این تشکل دستگیر و طی محاکمه ای در 24 دسامبر به یک تا هفت سال حبس محکوم شدند.

حزب بعث
حزب بعث در دهه 1970 از جبهه ی مردمی برای آزادی عمان و خلیج فارس منشعب شد و خواهان جامعه ی غیر استعمارگر و مساوات طلب بود. این گروه را بغداد حمایت می‌کرد و به طور عمده، از افراد روشنفکر تشکیل شده بود. حزب بعث هیچ گونه همکاری با جبهه ی آزادی بخش ملی بحرین نداشت. حزب بعث از این که جزئی از مخالفان باشد، دست کشید، زیرا با توجه به اعضای اندک خود، پیوستن به دستگاه حکومتی و استخدام در موقعیت‌های عالی شغلی را بر مخالفت و پایبندی به اصول ترجیح داد.

جنبش اتحادیه‌ کارگری
جنبش اتحادیه ی کارگری در درگیری‌های دهه‌ 1950 نقش مهمی را بازی کرد. به طور کلی، از لحظه‌ای که در بحرین طبقه‌ کارگر و کارمند به وجود آمد، یعنی از زمان اکتشاف نفت و تشکیل شرکت نفت از یک سو و اصلاحات اداری بلگریو و استخدام مردم در بخش‌های اداری، از سوی دیگر، جنبش کارگری نیز فعال بوده است. تا امروز هم به خاطر مشکلاتی چون بیکاری، دستمزد پایین، عدم امنیت شغلی و فقدان یا نارسا بودن قانون کار، این جنش در ناآرامی‌ها دست دارد. حربه‌ اصلی جنبش اتحادیه‌ کارگری، راهپیمایی‌ها و به ویژه اعتصاب‌ها است.

حرکت ستمدیدگان بحرین
حرکت ستمدیدگان بحرین در دسامبر 1994 و پس از بازداشت شیخ علی سلمان ایجاد شد و در حوادث خونین سال های 1944 تا 1997 بیانیه های زیادی صادر کرد. این تشکل کاملاً مخالف استمرار حکومت آل خلیفه است و استبداد داخلی را هدف مبارزات خود قرار داده است. اما به دلیل نداشتن برنامه و سازمان منسجم، راه به جایی نبرده و نتوانسته است اقدام مؤثری در مسیرهای جنبش‌های سیاسی-اجتماعی بحرین صورت دهد.

حرکت ملی دانشجویان
در سال 1970 هیئت اتحاد ملی دانشجویان بحرین، تأسیس شد. این تشکل را دانشجویان بحرینی مقیم کشورهایی چون سوریه، عراق، لبنان، مصر و... به وجود آوردند و هدف آن، ایجاد هماهنگی میان دانشجویان خارج و داخل در جهت استمرار حرکت دموکراتیک مردم بحرین بود. حرکت موازی دیگری که دارای صبغه دانشجویی امت و در سال های اخیر، فعالیت نسبتاً زیادی داشته، حرکة الطلبة البحرین الجامعیین است. این گروه با صدور بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های خود، حرکت مردمی بحرین را همراهی و حمایت کرده است. تجمع اتحادیه ی ملی دانشجویان در بحرین ممنوع است. حتی کمیته‌های دانشجویی ساخته ی خود دولت نیز از برپایی تجمعات منع شده اند. با وجود این، دانشجویان تجمعات زیادی داشته‌اند. کسانی که با این تجمعات همکاری داشته اند، از دانشگاه اخراج یا از مقام خود عزل شده اند. دکتر علی فخرو، دکتر منیره فخرو و دکتر ابراهیم هاشمی، رئیس دانشگاه بحرین، از این دسته افرادند که به دلیل شرکت در تجمعات و حرکت مردمی، از مقام خود برکنار شده‌اند. در حال حاضر نیز تعدادی از دانشجویان و دانش‌آموزان در بازداشت به سر می‌برند.

جنبش زنان بحرین
زنان در حرکت های مردمی سابق بحرین، نقش زیادی نداشتند. حداکثر فعالیت آنان، شرکت در راهپیمایی ها بود. طی حوادث سال های 1952-1956 زنان بحرینی کم کم فعالیت های خود را گسترش دادند. که از جمله ی آن ها نوشتن مطلب در مطبوعات و شرکت در اعتصابات دانشجویی و نیز راهپیمایی ها بود و مهم‌ترین فعالیت آنان عضویت در هیأت عالی اجرایی (اتحاد ملی) در سال 1955 به شمار می‌رود. این امر به بالا رفتن تعداد زنان با سواد و برگشت تعداد زیادی از زنان دانشجو از دانشگاه های خارجی و پیوستن آنان به گروه‌ها و احزاب سیاسی ارتباط پیدا می کرد. نخستین جمعیتی که زنان در منطقه ‌خلیج فارس تشکیل دادند، نهضت دختران بحرین بود که در سال 1995 شکل گرفت. 
در دهه ی 1970 با توجه به تشکیل مجلس ملی و ممنوعیت نمایندگی زنان و دختران در آن، زنان بحرینی طومارهای زیادی را برای امیر نوشتند که طی آن ها خواستار مشارکت سیاسی و اعطای حق نمایندگی به آنان شدند. حکومت به شدت با امضا کنندگان این طومار برخورد کرد و همه آن ها را وادار به عذرخواهی و اظهار ندامت از این اقدام کرد.

حرکت دفاع از حقوق بشر
سازمان غیر دولتی حقوق بشر بحرین در سال 1989 تأسیس شد و از جمله سازمان های مخالف دولت به حساب می‌آید. تلاش این سازمان افشای موارد نقض حقوق بشر دولت بحرین و تلاش برای برقراری دموکراسی است. مقر «سازمان حقوق بشر بحرین» دانمارک است. 
سازمان دیگر، «کمیته ی دفاع از حقوق بشر بحرین» است که مقر آن نیز در دانمارک است. این دو سازمان، ضمن صدور بیانیه‌ها و کارنامه‌ سالانه اوضاع حقوق بشر در بحرین، از حرکت دموکراتیک مردم حمایت و اقدامات دولت را محکوم و حمایت‌های بین المللی را برای جنبش‌های مردمی بحرین جلب کرده‌اند

استقلال 6 صنعت نفت آبادان 2 ؛ مظلومی ، همشهری ها را شش تایی کرد !

تماشاگر : 3 هزار نفر

گل ها : لئون پاچاچیان ( 7 ) و روح الله عرب ( 80 ) برای صنعت نفت آبادان و سید مهدی سید صالحی ( 21 و 67 ) ، مجتبی جباری ( 28 ) ، هادی شکوری ( 52 ) ، فرهاد مجیدی ( 65 ) و آرش برهانی ( 3+90 ) برای استقلال تهران

داور : محسن ترکی با کمک حسن کامرانی فر و حسین خانبان

اخطار : فرزاد آشوبی ( 55 ) و رسول میرطرقی ( 77 )

استقلال تهران : محمّد محمدی، حنیف عمران‌زاده، امیرحسین صادقی، جواد شیرزاد، هادی شکوری، فرزاد آشوبی ( فردین عابدینی 83 ) ، ایمان مبعلی، مجتبی جباری ( کیانوش رحمتی 69 ) ، هوار ملامحمّد ( فرهاد مجیدی 58 ) ، آرش برهانی و سیدمهدی سیدصالحی

سرمربی : پرویز مظلومی

صنعت نفت آبادان : حسن هوری ، رسول میرطرقی ، هدایت شهریاری ( سجاد مشکل پور 70 ) ، فرهاد آل خمیس ، عباس مرداسی ، علی ممبینی ، امید شریفی نسب ، رسول نویدکیا ، عیسی ترائوره ( حجت چهارمحالی 62 ) ، لئون پاچاچیان و روح الله عرب

سرمربی : غلامحسین پیروانی

شرح بازی :

استقلال پس از باخت آسیایی در تاشکند ، به هدف کسب مقام دوم جدول در برابر صنعت نفت آبادان صف آرایی نموده بود ، تیمی که بدترین نتایج خارج از خانه ی لیگ برتر را تا پیش از این بازی به نام خویش زده بود . قبل از دقیقه ی هفتم و گل مهاجم ارمنی نفت ، بازی غالبا در میانه ی میدان دنبال می شد . هنوز دو دقیقه از ثبت این گل در اسکوربرد آزادی نگذشته بود که روی پاس در عرض پاچاچیان ، چیزی نمانده که گل دوم زردپوشان آبادان توسط روح الله عرب به ثمر برسد که مدافعان استقلال مانع از ایجاد فاصله ی دو گله با حریف شدند .

با توجه به عقب افتادگی استقلال طبیعی بود که یورش های آنها از دقیقه ی دهم آغاز شود که ضربات آرش برهانی و هوار ملامحمّد هر دو با واکنش حسن هوری همراه شد . دروازه ی نفت آبادان در دقیقه ی هجدهم تا آستانه ی فروپاشی پیش رفت ولی ضربه ی سر سیدصالحی به دیرک دروازه برخورد نمود تا حملات آبی ها در عمق دروازه ی حریف ، پس از چهارده دقیقه پاسخ دهد و سید صالحی با گل تساوی بخش خویش ، استقلال را به استحقاق خویش تا آن دقیقه از بازی برساند . یورش های استقلال پس از گل مساوی هم ادامه یافت و مجتبی جباری روزهای در اوج خویش را در بازی های اخیر باز هم به رخ کشید و با شوتی از راه دور ، گل دوم استقلال را به نام این هافبک شماره ی هشت نمود . او این فرصت را داشت که گل دوم خویش و سوم استقلال را هم دقایقی بعد به ثمر رساند که حسن هوری توپ را از زیر طاق دروازه تبدیل به کرنر نمود .

http://iipa.ir/fa/ic/15267/281500.jpg

استقلال را می توان حاکم مطلق سی و پنج دقیقه ی پایانی نیمه ی نخست دانست که جز تک ضد حمله های کم اثر حریف ، بازی را در اختیار داشت که از موقعیت های مهم استقلال می توان به گذشتن ضربه سر سید صالحی و شوت از راه دور جباری از کنار دروازه ی برزیلی های آبادان اشاره نمود . دقیقه ی پایانی نیمه ی نخست می توانست با گل حنیف عمران زاده ای توامان شود که این روزها ، انتقادات بسیاری را تحمل نموده بود ولی هد این بازیکن واکنش هوری را همراه داشت تا نیمه ی نخست با همان اختلاف تک گل به سود استقلال به پایان رسد .

برتری استقلال در نیمه ی دوم ادامه یافت و این تیم می توانست در همان دقیقه ی نخست نیمه ی دوم به گل برسد که ضربه ی ایمان مبعلی با فاصله ای کم راهی بیرون زمین سبز آزادی شد . از نکات قابل تامل این دیدار می توان به تعداد بالای ضربات کرنر برای هر دو تیم اشاره نمود که شاگردان مظلومی روی این موقعیت ها با برنامه و بسیار خطرناک نشان می دادند و سرانجام گل هادی شکوری روی همین حربه به ثمر رسید .

ضعف صنعت نفت در سمت راست دفاعی و عمق دفاع این تیم از ویژگی های بارز بازی این تیم به حساب می آمد و پرویز مظلومی به درستی روی این نقاط دست گذاشته بود تا دو گل فرهاد مجیدی و سید صالحی در شرایطی تقریبا مشابه در پی ارسال از سمت راست و تعلل در مرکز دفاع به ثمر برسد . موقعیت های مناسب استقلال پس از گل پنجم با کم دقتی مهاجمان این تیم همراه شد تا در یکی از تک موقعیت های نفت آبادان در نیمه ی دوم بازی ، گل دوم این تیم توسط روح الله عرب به ثمر رسد و با گل نهایی آرش برهانی در دقایق تلف شده ی بازی ، استقلال حریف آبادنی خود را با شش گل بدرقه نماید .

گل ها :

0-1 صنعت نفت :شوت نه چندان محکم و بی دقت امید شریفی نسب در غفلت مدافعان استقلال به لئون پاچاچیان رسید تا گل نخست بازی به نام وی رقم خورد .

1-1 : هوار ملامحمّد با دریبل هدایت شهریاری در محوطه ی جریمه ی صنعت نفت ، فرصت ارسال پاس گل برای سید صالحی را یافت تا شماره ی دوازده استقلال ، دروازه ی خالی از دروازه بان نفت را باز کند .

1-2 استقلال : دفع ناقص عیسی ترائوره در دفاع توپ را به مجتبی جباری رساند تا با شوتی محکم ، دروازه ی حریف را از حدود بیست متری باز کند .

1-3 استقلال : کرنر مجتبی جباری با پرش بلند هادی شکوری در عمق دفاع نماینده ی آبادان همراه شد تا این مدافع استقلال هم با ضربه ی سر خود ، سهمی در لیست گلزنان بازی داشته باشد .

1-4 استقلال : روی پاس از سمت راست آرش برهانی ، دفاع نفتی ها این فرصت را داد که توپ به کاپیتان آبی ها برسد و فرهاد مجیدی گل چهارم تیم خود را به ثمر رساند .

1-5 استقلال : باز هم از سمت راست ارسالی به درون محوطه ی جریمه ی صنعت نفت انجام شد تا پس از دفع ضربه ی فرهاد مجیدی ، سید صالحی گل دوم خود و پنجم استقلال را به آسانی به نام خویش سند زند .

2-5 استقلال : پاس از سمت راست شاگردان پیروانی و ضربه ی نهایی روح الله عرب به کنار دروازه ی محمّدی ، ده دقیقه مانده به پایان بازی اختلاف را به سه رساند .

2 – 6 استقلال : روی پاس با ضربه سر مجیدی ، آرش برهانی با ضربه ی برگردانی تماشایی ششمین گل استقلال را به ثمر رساند .

http://iipa.ir/fa/ic/15267/281501.jpg

برترین بازیکن :

جایگیری مناسب سیدمهدی صالحی در دفاع نفت آبادان ، حضور موثر او در پیشانی خط حمله و فرصت طلبی بالای این بازیکن سبب می شود که نام این مهاجم استقلال به عنوان برترین بازیکن زمین به ثبت رسد .

اتفاق ویژه :

تک گل آرش برهانی ، هشتاد و هفتمین گل این مهاجم کرمانی در لیگ برتر به حساب می آمد که با ثبت آن ، همراه با رضا عنایتی در رتبه نخست برترین گلزنان تاریخ لیگ برتر قرار گرفت

از نگاهی دیگر

دیدار دو تیم استقلال و نفت آبادان در چارچوب هفته سی‌ویکم لیگ برتر از ساعت 18:10 در حضور بیش از دو هزار تماشاگر برگزار شد که این بازی با برتری 6 بر 2 استقلال خاتمه یافت. 
سید مهدی سید صالحی در دقایق 21 و 68، مجتبی جباری در دقیقه 28، هادی شکوری در دقیقه 53،‌ فرهاد مجیدی در دقیقه 65 و آرش برهانی در دقیقه 90+1 گل‌های استقلال را به ثمر رساندند .لئون پاچاچیان در دقیقه 9 و روح‌الله عرب در دقیقه 81 نیز برای نفت آبادان گلزنی کرد. با این برد استقلال 58 امتیازی شد و به رده دوم جدول صعود کرد و جای ذوب آهن را گرفت. 
هم اکنون سپاهان با یک بازی کمتر و 61 امتیاز در صدر جدول قرار دارد و ذوب آهن 56 امتیازی در مکان سوم است. 
محسن ترکی داور مسابقه به فرزاد آشوبی از استقلال و رسول میرطرقی از نفت آبادان کارت زرد نشان داد 

ترکیب استقلال: 
محمد محمدی، امیر حسین صادقی، هادی شکوری، جواد شیرزاد، حنیف عمران‌زاده، فرزاد آشوبی(از دقیقه 84 فردین عابدینی)، مجتبی جباری( از دقیقه 69 کیانوش رحمتی)، ایمان مبعلی، آرش برهانی، هوار ملا محمد(از دقیقه 61 فرهاد مجیدی) و سید مهدی سید‌صالحی 
سرمربی: پرویز مظلومی 

ترکیب نفت آبادان: 
حسن هوری، سید رسول میرطرقی، هدایت شهریاری( از دقیقه 65سجاد مشکل‌پور)، فرهاد آل خمیس، عباس مردانی، علی ممبینی، امید شریفی‌نسب، رسول نوید‌کیا( از دقیقه 86محمد نیک نفس)، عیسی ترائوره( از دقیقه 61 حجت چهار محالی)، لئون پاچاچیان و روح الله عرب 
سرمربی: غلامحسین پیروانی