سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

در حالی که در صورت معرفی سردار رستم قاسمی به عنوان وزیر نفت، سرنوشت حساس ترین وزارتخانه دولت احمدی نژاد که تاکنون 9 نامزد پیدا کرده، به وضعیت متفاوتی می‌رسد، گمانه‌زنی های متفاوتی درباره علت این اقدام مطرح شده است.

محمود احمدی نژاد با طرح مبارزه با مافیای نفتی به عنوان یکی از جدی ترین شعارهای خود در انتخابات ریاست جمهوری نهم وارد شد، اما پس از پیروزی و در زمان معرفی کابینه، علی سعیدلو را به عنوان گزینه خود برای وزیر نفت دولت نهم معرفی کرد.

هرچند سعیدلو نتوانست رای اعتماد را از مجلس هفتم به دست آورد، اما پس از آن در گفتگو با سایت «بازتاب» اظهار کرد مافیای نفتی را نمی شناسد و هرکسی که مدعی وجود مافیای نفتی شده است، با آن هم برخورد کند.

صادق محصولی ثروتمندترین مرد دولت نیز برای تصدی پست وزارت نفت ناکام ماند و پس از آنکه احمدی نژاد وی را به عنوان گزینه خود برای وزارت نفت معرفی کرد، از سوی مجلس این پیام به وی داده شد که محصولی نخواهد توانست رای اعتماد بگیرد و وی از تصدی وزارت نفت ناکام ماند.

سومین گزینه وزارت نفت نیز محسن تسلطی بود که گویا ارتباط خوبی با مشایی داشت. وی نیز در کسب رای اعتماد کاری از پیش نبرد و وزیری هامانه، از مدیران قدیمی وزارت نفت به عنوان چهارمین گزینه احمدی نژاد به مجلس معرفی شد و سرانجام دولت نهم صاحب وزیر نفت گردید. اما وزیری‌هامانه نیز کماکان از وجود مافیای نفتی اظهار بی اطلاعی می کرد.

هنوز دو سال از وزارت وزیری هامانه سپری نشده بود که وی با تصمیم هیات وزیران بازنشسته و جای خود را به نوذری، پنجمین گزینه وزارت نفت دولت نهم داد، اما نوذری نیز نتوانست مدت زیادی بر وزارت نفت تکیه زند و با معرفی میرکاظمی به عنوان ششمین گزینه احمدی نژاد برای وزارت نفت با صندلی خود وداع کرد و میرکاظمی نیز حدود 20 ماه بر این کرسی تکیه زد تا ظاهرا به دلیل ارائه مستقیم گزارش به رهبر انقلاب درباره تخلفات در وزارت نفت، به طور غیرمنتظره ای برکنار شود.

با برکناری میرکاظمی، محمود احمدی نژاد شخصاً سرپرستی وزارت نفت را به عنوان نفر هفتم برعهده گرفت، اما با فشار مجلس و شورای نگهبان ناگزیر به معرفی فرد دیگری برای سرپرستی وزارت نفت شد و سرانجام محمد علی آبادی گزینه هشتم وزارت نفت بود که پس از حدود سه ماه سرپرستی قرار بود به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت نفت به مجلس معرفی شود. اما ظاهرا همان سرنوشت صادق محصولی گریبانگیر وی شده و احمدی نژاد که از عدم کسب رای اعتماد علی آبادی مطمئن شده و مهلت معرفی وزیر نیز به اتمام رسیده، چاره ای جز معرفی فرد دیگری که از کسب رای اعتمادش مطمئن باشد ندارد.

اما اینکه یکی از سرداران سپاه که تاکنون به عنوان پیمانکار وزارت نفت مشغول به کار بوده از سپاه خارج و در شرایطی که سپاه مشغول خارج کردن نیروهای خود از دولت است، به دولت وارد شود؛ موضوع پیچیده ای است که نیاز به تامل دارد. از یک سو این اقدام را می توان عقب نشینی آشکار احمدی نژاد در برابر برخی مواضع گذشته اش تلقی کرد، به ویژه آنکه اخباری درباره شرط رستم قاسمی مبنی بر انتخاب معاونین با نظر خودش مطرح شد و احتمالا تعدادی از معاونین نزدیک به مشایی از وزارت نفت حذف گردند که درصدر آنها قلعه بانی مدیرعامل شرکت ملی نفت قرار دارد.

اما روی دیگر سکه پیامد تبلیغاتی معرفی احتمالی سردار رستم قاسمی به عنوان گزینه نهم وزارت نفت دولت احمدی نژاد است. پیامدهایی که رسانه های مخالف ایران و متصل به دیگر دولت ها در یک روی سکه بهره برداری از آن را آغاز کرده اند و در همین زمینه بی بی سی فارسی ادعا کرد: «شاید برخلاف پیش بینی آقای احمدی نژاد، حالا دیگر وزارت نفت را باید برای معامله ای دیگر به کار گرفت. پیشنهاد وزارت نفت به سردار رستم قاسمی فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء وابسته به سپاه پاسداران در همین جهت قابل ارزیابی است که مجموعه تحت فرمانش با آقای احمدی نژاد وارد صنعت نفت شد و در کمتر از شش سال به قدرت بلامنازع این بخش تبدیل شد. آیا آقای احمدی نژاد که با انتقادهای تند فرماندهان سپاه مواجه است برای همراه کردن آنها، می خواهد با گذاشتن یک فرمانده سپاه در راس وزارت نفت با آنها معامله کند یا می خواهد مانع از تکرار وضعیت شش سال پیش شود که سه نفر را به مجلس فرستاد و مجلس با هر سه نفر برای وزارت نفت مخالفت کرد؟?»! و البته این یک روی سکه بود.

حال اکنون اگر یک سردار سپاه به عنوان وزیر نفت معرفی شود، آیا این پست نمی تواند کارکرد مهمی در تخریب چهره سپاه در افکار عمومی داشته باشد و پس از مواضع صریح سپاه علیه جریان انحرافی و نزدیکان احمدی نژاد، وزارت نفت توسط ضدانقلاب به عنوان امتیاز اجباری دولت به سپاه جلوه گر شود و بیش از این در سطح وسیع بر این طبل تو خالی کوبیده شود؟ اگر پس از آن مواردی شبیه سخنان کنایه داری در رابطه با اسکله های غیرقانونی، در موضوع نفت نیز تکرار شود، چه اتفاقی خواهد افتاد و آیا ضدانقلاب خوشحال نخواهد شد؟

به هر صورت امروز به رغم اعلام های انجام شده و اخبار و گمانه زنی‌ها هنوز سردار قاسمی یا شخص دیگری به عنوان وزیر نفت معرفی نشده، اما در صورت تحقق این امر، قضاوت درباره اینکه رییس دولت چه هدفی از آن دارد، امری است که قضاوت درباره آن نیازمند زمان است


پس از 50 سال، خشکسالی و قحطی دوباره به کشورهای سومالی، اریتره و کنیا بازگشته است و شاخ آفریقا را به «مثلث مرگ» تبدیل کرده است. پس از دهه 90 میلادی، اولین بار است که سازمان ملل در بخش‌های جنوبی سومالی اعلام قحطی کرده است و این به این معنا ست که بیش از 30 درصد از مردم سومالی با سوء تغذیه دست و پنجه نرم می‌کنند. 

مرگ درکمین مردم گرسنه سومالی
تا کنون گزارش‌های مختلفی از وضعیت اسفبار قحطی در سومالی گزارش شده است. بر اساس یکی از این گزارش‌ها 7. 3 میلیون نفر در سومالی و 5. 11 میلیون نفر در شاخ آفریقا نیاز فوری و مبرم به غذا دارند. 
ازنظر اقتصادی، سومالی یکی از فقیر‌ترین کشورهای جهان محسوب می‌شود. در حال حاضر میزان تولید ناخالص داخلی این کشور به طور تقریبی 600 دلار است و در رتبه 189 جدول قرار دارد. بر اساس تحقیقی که در سال 2002 انجام شد، میزان درآمد روزانه مردم سومالی زیر یک دلار بود. این درحالی است که کشورهایی چون امریکا، کانادا، و ترکیه به ترتیب با تولید ناخالص 47287، 39507 و 13464 در رتبه‌های 9، 16 و 73 در جهان قرار دارند. 
نبود مواد غذایی در سومالی موجب شده تا بسیاری از مردم این کشور، به کشورهای مجاور مانند کنیا و اتیوپی مهاجرت کنند. بر اساس آمار‌ها روزانه قریب به 3500 نفر از مرزهای سومالی خارج می‌شوند و از ماه ژانویه تاکنون نزدیک به 170 هزار نفر ازسومالی به کشورهای اطراف مهاجرت کرده‌اند. 
مرگ درکمین مردم گرسنه سومالی

این مهاجرت‌ها، همسایگان سومالی را نیز نگران کرده است. در حالی که کشورهایی چون اریتره و کنیا خود از کمبود مواد غذایی در داخل مرزهای خود به تنگ آمده‌اند، حضور این مهمانان ناخوانده مشکلات این کشور‌ها را افزایش داده و به عقیده کار‌شناسان در آینده این کشور‌ها نیز دچار قحطی خواهند شد. 

عوامل مختلفی در ایجاد این وضعیت در سومالی سهیم بوده‌اند. از سال 1991 تا کنون در این کشور دولت مرکزی وجود نداشته است و همواره جنگ و نزاع در این کشور حاکم بوده است. 

از سوی دیگر افزایش ناگهانی و سرسام آور قیمت مواد غذایی با شروع سال جدید میلادی نقش مهمی در کمبود مواد غذایی در این کشور داشته است. این وضعیت موجب افزایش قیمت مواد غذایی تا 300 برابر شد. برخی از کار‌شناسان موتو محرکه انقلابهای عربی را نیز به همین عامل نسبت می‌دهند. 

نکته دیگر اینکه در طول سالهایی که دولت مرکزی در این کشور حضور نداشته است، بسیاری از مراتع، زمینهای کشاورزی و منابع طبیعی این کشور بشدت آسیب دیده‌اند. 

در کنار این عوامل بایستی به پدیده نوظهوری که در قاره آفریقا در حال شکل گیری است اشاره کرد. در طی دهه گذشته سرمایه داران سعودی، چینی و هندی بسیاری از زمینهای قابل کشاورزی در این مناطق را از زمینداران اجاره کرده‌اند و به کشت محصول اقدام کرده‌اند و این اتفاق در سومالی نیز رخ داده است. از همین روی بسیاری از اقلام غذایی این کشوراز واردات تامین می‌شد. 

علاوه بر این‌ها، نبود منابع مالی در این کشور نیز از جمله مشکلات در دامن زدن به این شرایط بوده است. میزان کمک‌های مالی امریکا در سال 2008 به سومالی در حدود 237 میلیون دلار بود که این رقم در سال 2010 به 28 میلیون دلار کاهش پیدا کرده است

صبح تا شب زیر آفتاب تابستان ایستاده تا چهره شهر را از زشتی‌ها پاک کند. به کارش اعتقاد دارد، می گوید: نمی خواهم نگاهی که به این دختران هفت رنگ می شود به من هم بشود. خیلی‌ها از ما تشکر می کنند و همین برایمان کافی است...
تابستان که می آید دلواپسی ها برای رعایت حجاب و عفاف نیز بیشتر می شود. میدان های شهر نیز ون های سبز گشتهای پلیس امنیت اخلاقی را میزبانی می کنند. بار مسئولیت برخورد با بدحجابان بر عهده پلیس‌های خانمی  است که در کنار ون ها ایستاده اند و معمولا افسر مردی نیز با آنها همکاری می کند. اما نگاه این خانم ها که در طول روز با ده ها بد حجابی که برخی با پرخاش و دعوا و گاه با خواهش به کار آنها انتقاد دارند، چیست؟

یک روز با پلیس زن گشت ارشاد

میدان تجریش – پاساژ تندیس
ساعتی به ظهر مانده و پاساژ تندیس خلوت است. زیر سایه ایستاده ایم. جلوترمان یکی از ون های سبز نیروی انتظامی است و دو پلیس زن نیز کنار در ورودی ایستاده اند و یکی نیز داخل ون است. خانمی با مانتویی که آستین کوتاهی دارد می خواهد وارد پاساژ شود اما دو پلیس به طرفش می روند ومی خواهند که داخل ون برود. در کشویی ون باز می شود و پشت سرش صدای بسته شدن در می آید.
دقیقه ای دیگر مامور مرد، ماشینی را که حجاب سرنشیناش مشکل داشت، متوقف می کند. وضعیت آن قدرها هم بد نیست و با تذکر پلیس پژوی سیاه رنگ حرکت می کند. در این میان یک خانم دیگر هم به میهمانان ون اضافه می شود. به همراهش توضیح می دهند اگر در مدت حضور گشت پلیس مشکل حجابش حل شود، می تواند با امضای تعهدنامه برود.
همچنان منتظر فرصتیم که بدانیم پشت این درهای بسته چه می گذرد. خانمی همراه دو دخترش قصد ورود به پاساژ را دارند اما وضعیت پوشش یکی از دخترها مشکل دارد. در این میان همراه دختر دومی پوششی برای آستین های کوتاه مانتوی دوستش خریده است. پنجره باز می شود و ساق های دست را می برد داخل ون. دقیقه ای بعد در کشویی باز می شود و دختر خوشحال  بیرون می آید.
پاساژ تندیس – داخل ون نیروی انتظامی
پلیس مرد اشاره می کند می توانم بروم داخل. این بار درب کشویی برای من باز می شود می روم کنار خانمی که دقیقه ای پیش داشت به خانم های بدحجاب تذکر می داد. جوری نگاهم می کند که انگار می داند می خواهم چه بپرسم. مادر همچنان مدعی است که دخترش مشکلی ندارد. می پرسم نمی ترسید کسی به شما حمله کند، برای برخوردهای خاص آموزش دیده اید؟
 افسر پلیس همسن و سال همان هایی است که داخل ون هستند؛ به نظر می آید 25 شاید هم کمی بیشتر. می گوید: ما کلاس های مختلف و آموزش های زیادی دیده ایم که آموزش های دفاع شخصی و حفاظت از خودمان یکی از آنها است. این که حواسمان باشد اگر چیزی تعارفمان کردند نخوریم و...
*به جز دفاع شخصی چه آموزش هایی دیده اید؟
- دوره های روانشناسی. این که چگونه با بدحجابان برخورد کنیم. موارد بدحجابی چیست؟ نحوه برخورد با کسانی که قصد فرار یا شلوغ کاری دارند. دوره های آموزشی زیادی دیده ایم. این که با محبت برخورد کنیم و چگونه در گیریها را مدیریت کنیم. البته سعی می کنیم آنهایی که با خانواده هایشان آمده اند، اگر مشکلشان حاد نباشد با تذکر و خرید ساق یا آوردن مانتو رها کنیم. اما آنهایی که تنها هستند و امکان رفع مشکل نیست منتقل می شوند.
*از چه ساعتی ماموریت شما آغاز می شود؟
- از ساعت 9 صبح این جا هستیم تا 9 ، 10 شب. یک ساعتی هم وقت ناهار و نماز در میان روز داریم.
*کار سختی باید باشد؟

- نه کارم را دوست دارم. چون در حال ارشاد کسانی هستم که چهره جامعه را خراب کرده اند. از صبح تا شب در حال امر به معروف و نهی از منکریم که توصیه الهی است.
* فکر می کنید این کار چقدر در تغییر چهره شهر موثر بوده است؟
- خیلی پاکسازی شده است.  پیش از این وقتی می آمدیم یک ساعت نشده ون پر می شد اما حالا کمتر و دیرتر با خانم بد حجاب روبرو می شویم. نسبت به قبل کمتر شده است. لباس ها پوشیده تر از گذشته است. 
* اگر مامور نیروی انتظامی نبودی باز هم حاضر به امر به معروف کردن زنان بدحجاب بودی؟

- بله، وقتی من با پوشش کامل و چادر در این گرما رفت و آمد می کنم اما دختری با لباس های تنگ و بدن نما خود را عرضه می کند، نگاه یک مرد به او و من یکسان است و این برای من زننده و خجالت آور است.
* پس به کاری که می کنید اعتقاد دارید؟
- بله بسیار.
*تا به حال شده با آشنایان که مشکل بدحجابی دارند برخورد کنی؟

- نه معمولا محل هایی که انتخاب می شود از محل زندگی ما فاصله زیادی دارد.
* واکنش مردم چیست، راضی هستند؟
- بله... البته همه نوع نگاه هست. هم راضی هستند و هم انتقاد دارند. خیلی ها می آیند و از ما تشکر می کنند.
* موردی بوده بعد از تذکر و صحبتهای ارشادی شما پی به اشتباهش برده باشد؟
- بله، خیلی ها گفته اند اشتباه کرده اند و می دانند کارشان غلط بوده و دیگر تکرار نمی کنند و پوشش مناسب برای خودشان بهتر است. البته این بستگی به خود فرد دارد که از تجربیاتش درس بگیرد.
*شده به فردی چند بار تذکر بدهید؟

- بله، خیلی ها هستند که با آنها چند بار برخورد شده اما دوباره با وضعیت قبلی آمده اند. 
*بسیاری فکر می کنند حقوق و دستمزد شما بالاست؟

- نه ما هم مانند همه کارمندان حقوق می گیریم. این فکر و خیال آنها است و واقعیت ندارد. 
*شما جزو نیروهای ثابت نیروی انتظامی هستید؟
- نه، قراردادی ام.
 *قراردادتان تا پایان سال است؟

- فعلا که تا پایان تابستان.

یک روز با پلیس زن گشت ارشاد

خانمی که داخل ون است قول می دهد که از این تجربه درس بگیرد، درب کشویی ون باز می شود و دختر دیگری داخل می آید. پشت من درب بسته می شود. 
دوباره می روم زیر سایه ای که پیدا کرده بودم و منتظر می شوم کار عکاس تمام شود. پیرزنی می آید کنارم می نشیند. خانه شان همین نزدیکی هاست. می گوید هوا گرم شده. حواسم پیش دختر بدحجاب داخل ون است. حرفش را تایید می کنم. اشاره می کند به مرد درجه دار و می گوید: این ها از پس شان بر نمی آیند. بس که این دخترها زیاد شده اند. شلوارهای پاره پاره. موهایی که چند طبقه از سرشان بالاتر است. اینها خانه های مردم را ویران می کنند. مردها از ترس این دخترها رغبتی به ازدواج ندارند. شما اول انقلاب یادتان نیست. جوان های ما خون دادند. پرپر شدند برای این انقلاب. حالا این ها چطور در مملکتی که مال آنها است، این طوری راه می روند؟ 
کار عکاس تمام شده و می خواهد سری هم به میدان تجریش بزند. پیرزن هنوز حرف داشت. خداحافظی می کنم. پشت ما صدای کشیده شدن در می آید، دخترک در حالی که دستانش را زیر ساق پوشانده، بیرون می آید.
مقابل سینما آستارا – پاساژ قائم 
این جا کمی خلوت تر است. خانم جوانی را گرفته اند که می گوید از طرح امنیت اجتماعی خبری نداشته است. می گوید: نمی دانستم و گرنه روپوش بهتری می پوشیدم . 
خانم مامور نیروی انتظامی پاسخ می دهد: من از صبح تا ساعت 10 شب این جا هستم اما با این وجود سردار رادان را در تلویزیون دیده ام که در این خصوص صحبت کرده است .
زن می گوید: ما تلویزیون نگاه نمی کنیم. 
به من نگاه می کند و مهربان می گوید: سوالاتتان را بپرسید.
*  شغلتان را دوست دارید؟

ــ  بله، علاقه زیادی دارم، خیلی ها از من تشکر می کنند و به ما خسته نباشید می گویند. ما به نوعی به آدم ها کمک می کنیم.در این حین دختر وارد بحث می شود که من هم از پوشش برخی خانم ها ناراحت می شوم. آنهایی که آرایشهای غلیظ ناجور می کنند اما مشکل من کجاست. پاسخ می شوند که آرایش صورت و مانتوی کوتاه.

یک روز با پلیس زن گشت ارشاد

* معیارتان برای تذکر چیست؟
ــ مانتوی جذب، شلوار کوتاه، شال نامناسب، آرایش غلیظ، مانتوی کوتاه و... بد پوششی محسوب می شوند. برخی از قصد، موهای خود را بیرون می گذارند.
در این لحظه زن به مأمور می گوید در این هوای گرم این مانتو چه اشکالی دارد؟ مأمور می گوید: مگر گرما برای ما نیست؟ همه ما گرما را تحمل می کنیم اما لباس مناسب می پوشیم. 
او نیز آموزش های روانشناسی و دفاع شخصی دیده است و بارها پیش آمده حوادثی همچون دعوا و درگیری خانم های بدحجابی را که قصد ایجاد جو داشته اند، به راحتی مدیریت کرده است. می گوید: من فقط با عزیزم و گلم با دیگران حرف می زنم. اگر مشکل زیادی نداشته باشند و جو سازی هم نکنند با تعهد نامه می توانند بروند در غیر این صورت منتقل می شوند.
مدرک کارشناسی دارد و می گوید از شغل فعلی اش راضی است و گریه های بد حجابان را هم زیاد باور ندارد. می گوید در  بازار هفت حوض خیلی ها گریه می کنند، اما رهایشان که می کنیم، فردا دوباره با همان وضعیت می آیند. باید قانون ر ا اجرا کرد ...
ظهر است. نزدیک ساعت یک. درب کشویی ون کشیده می شود و به سوی قرارگاه حرکت می کند..


سه روز قبل، زمانی که با فاصله یک ماه پس از انفجار تروریستی مشکوک استانبول ادعا شد این اقدام با هدف ترور یک مقام اسرائیلی انجام شده و رسانه های  متصل به سازمان اطلاعات خارجی ارتش اسرائیل این انفجار را به عوامل جمهوری اسلامی نسبت داده و آن را مقابله به مثل با ترور دانشمندان هسته ای ایران قلمداد کردند، شمارش معکوس برای چهارمین عملیات موساد در تهران آغاز شد.

اگرچه از سوی نهادهای مسئول تذکرات لازم در رابطه با قریب الوقوع بودن این اقدام داده شده بود، اما گستردگی اهداف احتمالی و دشواری حراست از آنان، موجب شد تا حادثه ای تاسف بار رقم بخورد.

به همان اندازه که حادثه استانبول آماتوری و تعمدا ناشیانه انجام شد، حادثه خیابان بنی هاشم تهران دقیق و حساب شده بود. بنابراین به همان دلیلی که کارشناسان امنیتی برنامه ریزی شدن عملیات استانبول را از سوی یک سرویس اطلاعاتی نمی پذیرند و آن را اقدامی از سوی یک گروه غیرحرفه ای یا عملیاتی ایذایی برای ایجاد انحراف در افکار عمومی می دانند، حادثه تهران را اقدامی برنامه ریزی شده و توسط عناصر حرفه ای قلمداد می کنند.


 
از ابتدای جمهوری اسلامی تاکنون چهار عملیات تروریستی در ایران که شواهد و قرائن حکایت از انجام آن راساً توسط موساد دارد، اتفاق افتاده است و هر چهار عملیات در طول کمتر از 18 ماه انجام شده است.
 
سوژه هر چهار عملیات دانشمندان فیزیک و نخبگان ایرانی بوده اند. هر چهار عملیات با استفاده از موتورسیکلت انجام شده است، نقطه مرکزی و آغاز هر چهار عملیات منزل مسکونی سوژه ها بوده، و هر چهار عملیات با هدف ترور متمرکز سوژه و نه تلفات بیشتر انجام شده است. اگرچه در اتفاقی نادر فریدون عباسی، یکی از اهداف چهار عملیات نجات یافته است، اما به نظر می رسد سه عملیات دیگر با قدرت بیشتری انجام شده است.
 
فاصله زمانی عملیاتها نیز قابل توجه است:

عملیات نخست با ترور شهید علیمحمدی در دی ماه 1388 به وقوع پیوست، 11 ماه بعد در آذر 89 ترور شهید شهریاری اتفاق افتاد و 7 ماه بعد ترور شهید رضایی نژاد.

پس از ترور شهید شهریاری کارشناسان هشدار دادند با توجه به نفوذ موساد در کشور و تجهیز تیم های تروریستی آن هم به شکل استیجاری، احتمال وقوع عملیاتهای بعدی به شدت بالاست و متاسفانه همین اتفاق نیز رخ داد.



حال باید به دو پرسش، پاسخ گفت:
اولا چگونه موساد به کشور نفوذ کرده است؟
و ثانیا چگونه می توان مانع موفقیت عملیاتهای  بعدی موساد شد؟


در خصوص پزسش نخست باید متذکر شد، شاید از ابتدای انقلاب اسلامی نفوذ به ایران و انجام عملیاتهای موثر یکی از مهمترین اهداف استراتژیک موساد بوده است، اما این آرزو با توجه به اشراف اطلاعاتی و اقتدار ساختار اطلاعاتی جمهوری اسلامی تحقق پیدا نکرده بود.
 
بدیهی است که برخورد با تهدیدهای سرویس های اطلاعاتی متخاصم از طریق اقدامات فیزیکی نظیر کنترل مرزهای بین المللی، قرار دادن محافظ و دیوار امنیتی برای مقامات و چهره های سیاسی و علمی و یا اقدامات انتظامی و پلیسی  به تنهایی ممکن نیست و بار اصلی این گونه اقدامات را باید سرویس ضداطلاعات کشور به عهده گرفته و اجازه نفوذ و عملیات را به سرویسهای مقابل ندهد.

تبادل اطلاعاتی، امکان انجام عملیات تلافی جویانه و استفاده از نقاط آسیب پذیر سرویس حریف جهت نفوذ از جمله اقدامات تامینی در این چارچوب است.


 
اما در ابتدای مرداد سال 1388، با دستور غیرمنتظره احمدی نژاد، حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای، وزیر اطلاعات دولت نهم برکنار شد، احمدی نژاد پس از چند روز علت این برکناری را عدم عزل دو معاون اصلی این وزارتخانه عنوان کرده و گفت: موضوع عزل جناب آقای اژه‌ای یک فرآیند دو ساله داشته و ربطی به مسائل جاری ندارد. به ایشان در این دو سال، با شواهد مشخص توصیه کردم دو نفر از معاونان خود را تغییر دهد.اما به این کار مبادرت نورزیده است. پس از آن بنابر اعلام سایت ها، دو معاون مورد نظر، معاون ضدجاسوسی ومعاون اطلاعات داخلی، یعنی دو معاونت اصلی وزارت اطلاعات بودند که این موضوع تکذیب نشد.

کمتر از شش ماه از آن اقدام در اواخر دی ماه سال 1388 اولین ترور موساد در قلب تهران به وقوع پیوست و شهید علیمحمدی هدف قرار گرفت. در فاصله 11 ماه بعد، دومین عملیات ترور با دو هدف همزمان شهید شهریاری و فریدون عباسی در تهران انجام شد که در عملیات اول برای دشمن نتجیه بخش بود و به عباسی آسیبی نرسید.
 
با شناسایی و دستگیری یکی از عوامل اجرایی این ترور، اطلاعات ذیل در باره چگونگی برنامه ریزی عملیاتها توسط موساد به دست آمد:



1) برخلاف عملیاتهای کلاسیک موساد که مستقیما توسط اعضای این سازمان انجام می شده، عملیاتهای ایران توسط قاتلین اجاره ای انجام می شود و این افراد توسط شرکتهای خصوصی طرف قرارداد موساد جذب وهدایت می شوند.

2) بعد از انجام هر عملیات برای شناسایی نشدن شبکه اصلی، شبکه به مدت حداقل سه ماه آف می شود تا برای عملیات جدید بازسازی گردد.

3) به دلیل استقرار دوربینهای مداربسته و کنترل نامحسوس مراکز علمی و دانشگاههای مرتبط با تحقیقات هسته ای کشور، محور شناسایی، کنترل و عملیات تروریستی، منازل سوژه ها قرار داده می شود و عملیات یا هنگام خروج از منزل و یا هنگام ورود اجرا می گردد.

4)  اولویت موساد بر کم هزینه بودن عملیات از نظر مالی و تلفات است. سه کشته در چهار عملیات و هزینه 30 هزار دلاری برای استخدام عامل تروریستی، نشان‌دهنده این سیاست می باشد.

شبیه سازی یک ساختار افقی که با حذف یک حلقه، پیوندها به کلی قطع می شود

5) استفاده از ساختار افقی مستقل در شبکه که بر عدم ارتباط افقی و عمودی بین اعضای باند در داخل کشور تاکید دارد و عملا هیچ یک از اعضای شبکه با دیگر اعضا ارتباط و آشنایی ندارد. اگرچه از نظر پشتیبانی، تامین امکانات و سازماندهی بسیار دشوارتر از ساختار هرمی متعارف در شبکه های جاسوسی است. اما میزان آسیب پذیری آن در زمان شناسایی و لو رفتن یکی از اعضا به شدت کاهش می یابد. چرا که فرد دستگیرشده عملا اطلاعات خاصی از دیگر همکاران خود در عملیات ندارد و مستقیما دستورات را از فرماندهی خارج از ایران دریافت می کرده است، لازمه این کار تقسیم عملیات به فعالیتهای کوچک و محدود و استفاده از تعداد زیاد نفرات است. به طور مثال جمالی فشی که در عملیات ترور شهید علیمحمدی تنها وظیفه جابجایی موتور سیکلت حاوی بمب را برعهده داشت و اقدامات دیگر عملیات به عهده اشخاص دیگر بود.


اما پس از طرح موضوع و ابعاد مسئله، پرسش دوم مطرح است که اکنون چه باید کرد؟
حالا پس از فشارهای بی جهتی که برای تغییر مجدد وزیر اطلاعات و برخی اشخاص دیگر صورت پذیرفت و البته با دفاع تمام قامت رهبر انقلاب از وزیر و دستگاه امنیتی و مخالفت با این تغییرات در حساس ترین نقطه هر مملکتی روبرو شد، این ترور تازه رقم خورد.

اولویت نخست، جلوگیری از آسیب دیدن بیش از پیش وضعیت فعلی سیستم اطلاعاتی کشور است که با حکم حکومتی رهبر انقلاب برای جلوگیری از عزل مجدد وزیر اطلاعات، مسیر آن آغاز گردیده، اما این مانع از آن نمی گردد که زمینه های برخورد عجیب با سرویس اطلاعاتی کشور و عبور از خط قرمزهای منافع ملی شناسایی نشود؛ امری که اخباری نظیر عدم حضور رئیس دولت در همایش سالانه وزارت اطلاعات که امروز در رسانه ها منتشر شد، نگرانی از آن را ادامه دار می‌کند.



اولویت دوم استفاده از فرصت زمانی محدود تا انجام عملیات بعدی احتمالی موساد است، چرا که بعید است این تروریست ها تا هدف قراردادن مهره های کلیدی دیگر از میان دانشمندان ایرانی که فقدانشان به مصالح کشور آسیب می زند، این حملاتشان را متوقف سازند.

به دلیل اطلاعات بدست آمده از نوع سازماندهی شبکه تروریستی، موساد برای بازسازی وآمادگی جهت انجام عملیات جدید، دست کم به سه تا شش ماه وقت نیاز دارد و این زمانی است که می توان نظم برنامه ریزی این شبکه را مختل کرد.

با توجه به تمرکز این شبکه تروریستی بر منازل مسکونی سوژه ها، جابجایی منازل مسکونی اهداف احتمالی و انتقال به منازل امن و یا منازل سازمانی تحت پوشش و همچنین تعریف سطح حفاظتی برای تمامی اشخاصی که احتمال ترورشان وجود دارد، می تواند ساده ترین اقدامات باشد.

انتقال منازل مسکونی صد سوژه احتمالی نخست در فهرست موساد و تغییر در سیستم ترابری و استفاده از خودروهای حفاظت شده می‌تواند در این راستا صورت گیرد.



مهندسی مجدد فرایند ضداطلاعات در کشور و استفاده از ابتکاراتی که در ابتدای نوشتار به آنها اشاره شد، قدم دیگری در مسیر مختل کردن شبکه تروریستی موساد در تهران است، چرا که قطعاً این گروه با برخی فرآیندهای موجود آشنایی یافته و برای عدم پاکسازی کل شبکه، از این فرآیندها بهره می برد و به همین دلیل بازتعریف برخی فرآیندهای اطلاعاتی یک امر ضروری تلقی می شود.
 
در صورتی که به هشدارهای کارشناسان توجه جدی صورت نگیرد، احتمال تکرار ترورها و تسری آن به حوزه ای فراتر از دانشمندان اتمی کشور وجود دارد، هر چند با وجود چهره های پرسابقه که در طول سی و اندی سال اخیر، تجربه برخورد با بسیاری از گروه های تروریستی با گرایش های مختلف را داشته اند، دستگیری این اشخاص با در نظر گرفتن نکات فوق و تاکتیک های اطلاعاتی پیشرفته که پیش تر و متاثر از تجارب اطلاعاتی، دور از دسترس نیست و به نظر می رسد با تقویت سیستم اطلاعاتی کشور در برابر تروریسم مشابه بسیاری از کشورهای توسعه یافته احتمال تکرار چینین حوادثی بشدت کاهش یابد، اقداماتی نظیر:


نمونه پاسپورت جعلی نیروهای موساد که فرودگاه دوبی با ادعای برخورداری از پیشرفته ترین امکان شناسایی اسناد جعلی، موفق به تشخیصش نشده بود.

 نصب دوربین کنترل شهری ضد ترور همچون پایتخت های اروپایی که علیه عملیات القاعده راه اندازی شدند

 تعیین جایزه برای هر اطلاعاتی که  منجر به دستگیری تروریستها شود
 
 تامین اعتبار و نیرو برای کنترل وسیع تر در کشورهای واسط مانند ترکیه، آذربایجان، تایلند و امارات و کنترل شدیدتر آمد و شد سوژه های مشکوک به این کشورها
 
 برخورد شدید با عوامل دستگیرشده جهت کاهش زمینه همکاری بزهکاران داخلی به عنوان مزدور سرویسهای خارجی
 
 پرهیز از موضعگیری های احساسی و شتابزده که موضعگیری وزیر اطلاعات و دردست بررسی اعلام نمودن موضوع زمینه خوبی برای آنها محسوب می شود.

 شکایت به نهادهای بین المللی از جمله پلیس بین الملل و دادگاه لاهه از رژیم صهیونیستی
 
 توجه به مطالبات افکار عمومی در موضع مقابله به مثل شبیه مطالبات مربوط به جنگ شهرها پس از حمله موشکی صدام به شهرهای ایران.

در مجموع می توان گفت تقویت سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور در برابر تهدیدات بیگانه که در دو سال اخیر بخش عمده توان خود را معطوف به مسایل داخلی کرده است و استفاده از کارشناسان مجرب می تواند زمینه ساز پیروزی کشور در چالش اخیر باشد تا به امید خداوند متعال و تلاش سربازان گمنام امام زمان، با شناسایی ساختارهای افقی موازی، ضریب احتمال تکرار این عملیات های تروریستی به صفر برسد


لیست نهایی استقلال 

  سید مهدی رحمتی،هادی زرین ساعد، مهدی امیرآبادی، فرهاد مجیدی، مجتبی جباری، آرش برهانی، میلاد میداودی، محسن یوسفی، کیانوش رحمتی، جواد شیرزاد ، پژمان منتظری، حنیف عمران زاده،جاسم کرار،علی حمودی،خسرو حیدری،آندرانیک تیموریان،حمید عزیززاده، ولید علی،مهرداد محمد حسینی، اسماعیل شریفات، مجتبی محبوب مجاز وفریدون زندی

لیست نهایی سپاهان 

 رحمان احمدی،رضا محمدی، محسن بنگر، سیدجلال حسینی، مهدی جعفرپور، هادی جعفری،جواد ماهری، حسین پاپی، مهدی کریمیان، محرم نویدکیا، احمد جشمیدیان ، هاشم بیگ‌زاده،فابیو جان واریو، رضا ناصحی،محمد حسن رجب‌زاده،میلاردو یانوش ،امید ابراهیمی، مهدی نصیری،عمادرضا،هادی تامینی، سید مهدی سید صالحی،حسن اشجاری وفرزاد حاتمی

 لیست نهایی پرسپولیس 
علیرضا حقیقی ،میثاق معمارزاده، علی کریمی،محمد نصرتی،جوادکاظمیان،محمد نوری، شیث رضایی، غلامرضا رضایی، امیرحسین فشنگچی،  مجتبی شیری، علیرضا محمد، علیرضا نورمحمدی، ابراهیم شکوری، مازیار زارع، حسین بادامکی، محمد منصوری، هادی نوروزی،  حمیدرضا علی عسگر، سامان آقازمانی،مهرداد اولادی ، وحید هاشمیان، رضا حمزه پورو ممدوتال

لیست نهایی تراکتورسازی شهاب گردان، عباس قاسمی،محمد حسینی، فرشید طالبی، محمدعلی احمدی، محمد قاضی،  قاسم حدادی‌فر، اسماعیل فرهادی، ایگور کاسترو، حمید باجلوند، ‌حسین ماهینی، مجید نورمحمدی،‌ محمد صلصالی، سینا عشوری،باقر صادقی،امید ابوالحسنی،‌محمد شفاعت، حمید پرواز و پیام صادقیان ،داوود حقی،محمد احمد پوری،فیلیپ آلوز،هوار ملا محمد وهوگوماچادو


رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دومین روز حضور خود در مشهد مقدس از مراحل نازک‌کاری، آرایه‌بندی و آینه‌کاری رواق بزرگ امام خمینی(ره) حرم مطهر رضوی بازدید کرد.

آیت‎الله هاشمی رفسنجانی ضمن بازدید از آینه‌کاری و آرایه‌بندی ستون‌ها و سقف رواق امام(ره) در طبقه همکف و منهای یک، با قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی، مدیرعامل سازمان عمران و توسعه حریم حرم و جمعی از هنرمندان و استادکاران آستان قدس رضوی به گفت‌وگو پرداخت.

وی در جمع خبرنگاران گفت: از ابتدای ساخت رواق امام(ره) تاکنون معمولا همه ساله از مراحل پیشرفت کار بازدید کرده‌ام و این بار نیز آمده‌ام تا ذوق و هنر استادکاران و هنرمندان آینه‌کار را ببینم و با شیوه کار آن‌ها آشنا شوم.

هاشمی‌رفسنجانی افزود: ظرافتی که امروز در هنر معماری حرم مطهر دیدم، جلوه‌هایی بدیع و قابل توجه بود.

پایگاه اطلاع‌رسانی آستان قدس رضوی، وی با تایید این مطلب که مشهد مقدس به واسطه بارگاه منور رضوی از این ظرفیت برخوردار است که به نمادی از تمدن و معماری اسلامی و ایرانی تبدیل شود، اظهار کرد: نیروهایی که اینجا حضور دارند و آثاری که از سال‌ها قبل و به‌تدریج خلق شده است، اگر درست و در قالب‌های مختلف معرفی شود، قطعا بسیاری از اماکن خواستار می‌شوند که نمونه‌های از آنچه اینجا وجود دارد را داشته باشند.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان بیان کرد: امور هنری و آینه‌کاری رواق امام(ره) به لحاظ کیفی در شرایط مطلوبی قرار دارد و طبق انتظار پیش می‌رود.

هاشمی‌رفسنجانی در این بازدید یک ساعته با جلوه‌هایی از هنر معماری عصر جمهوری اسلامی که تلفیقی از معماری اعصار گذشته و بدایع روز بوده و در آن تعداد زیادی آیات قرآن به خطوط کوفی (برگرفته از قرآن‌های منتسب به ائمه معصومین علیهم‌السلام) و خط نسخ و ثلث در قالب کتیبه‌هایی چشم‌نواز و زیبا به کار رفته است، آشنا شد


 

لیگ یازدهم در حالی از سه شنبه هفته آینده آغاز خواهد شد که لیگ های فوتبال ایران طی ادوار گذشته حاوی آمارهای جالب و گاها عجیبی بوده است که در این گزارش آماری به برخی از آنها اشاره شده است.
ثابتی 37 ساله، پدر بزرگ لیگ برتری ها
مهدی ثابتی بعد از خداحافظی عبدالجلیل بازیاری، مسن ترین بازیکن لیگ فوتبال ایران شد. ثابتی که متولد تابستان سال 53 است در حال حاضر 37 ساله است. دروازه بان تراکتورسازی تبریز اهل فردیس کرج است و رکورد مسن ترین بازیکن در مسابقات فوتبال لیگ ایران به نام او ثبت شده است. بعد از ثابتی، نفراتی مثل مهدی واعظی، فرهاد مجیدی، غلامرضا عنایتی، وحید هاشمیان و ... به دسته پرسن ترین مردان لیگ ایران تعلق دارند.

 


مهدی مهدوی کیا قدیمی ترین عنصر انسانی 
مهدی مهدوی کیا، در حال حاضر قدیمی ترین عنصر انسانی در مسابقات فوتبال لیگ برتر است. مهدوی کیا، اولین بار در اردیبهشت ماه سال 1374 در بازی پرسپولیس و سایپا، زمانی که تنها 18 سال داشت پیراهن پرسپولیس را بر تن کرد، چند ماه بعد فرهاد مجیدی با پوشیدن پیراهن تیم فوتبال بهمن، به لیگ ایران آمد. مهدوی کیا تا سال 77 در پرسپولیس بازی کرد و به آلمان رفت و سال 88 به ایران برگشت و برای استیل آذین بازی کرد. مهدوی کیا، داماش را به عنوان تیم سومش در مسابقات لیگ ایران تجربه می کند.

کاظمیان، شیث رضایی را سوم می کند
از روزی که علی کریمی به پرسپولیس آمده است، عنوان کاپیتان اولی سرخپوشان به او رسیده است. علی کریمی از سال 77 در پرسپولیس حضور داشته است. با آمدن کریمی، شیث رضایی که بعد از رفتن کریم باقری می توانست کاپیتان اول سرخپوشان باشد، ناگهان به رتبه دوم کوچ کرد. جالب اینکه با آمدن جواد کاظمیان، شیث اولویت سوم کاپیتانی را به خودش اختصاص می دهد. شیث رضایی از ابتدای سال 83 بازی در جمع سرخپوشان را تجربه کرده در حالیکه جواد کاظمیان از شهریور ماه سال 82 در ترکیب پرسپولیس حضور داشته است.

سپاهان بالاتر از استقلال و پرسپولیس
در حالی، لیگ یازدهم کشور از روز یازدهم مرداد ماه شروع می شود که سپاهان پر افتخارترین تیم ادوار گذشته لیگ برتر است.
سپاهانی ها، 3 قهرمانی در سال های 81 ، 88 و 89 به دست آورده اند آنها در سال 86 هم نایب قهرمانی را در مسابقات لیگ تجربه کرده اند. بعد از سپاهان، تیم استقلال با 2 عنوان قهرمانی در سالهای 84 و 87 ، 3 نایب قهرمانی در سالهای 80 ، 82 ، 89 و 2 عنوان سومی در سال های 83 و 88 ، دومین تیم پرافتخار ادوار لیگ حرف های است و بالاخره پرسپولیس با 2 قهرمانی در لیگ سالهای 80 و 86 و یک مقام سومی در سال 1385 ، رتبه سوم را در جدول پرافتخار ها دارد.

عنایتی، چشم به راه موفقیت ششم
تیم صبا، چهارمین تیم غلامرضا عنایتی در لیگ کشور است، عنایتی با 3 تیم دیگر صاحب افتخار شده است. او با ابومسلم عنوان آقای گلی لیگ 80 را به دست آورد و با این تیم رکورد گل زده در یک بازی را با 7 گل برابر تیم استقلال رشت شکست. با تیم استقلال، او قهرمان لیگ سال 84 و عنوان آقای گلی در لیگ 83 و 84 شد.
عنایتی با تیم سپاهان در مسابقات لیگ 89 صاحب عنوان قهرمانی شد. عنایتی بعد از 5 رکورد تاریخی، حالا چشم به افتخار ششم است.

پرگل ترین هفته
پر گل ترین هفته در تاریخ لیگ فوتبال ایران، مربوط به هفته اول مسابقات لیگ سوم حرفه ای در شهریور سال 1382 بوده است. در این هفته 31 گل در 7 بازی از خط دروازه ها گذشت که میانگین آن در یک بازی «42/4 » گل بوده است.
در این هفته، بازی پرسپولیس و پگاه گیلان با 10 گل ثبت شده پر گل ترین بازی بود. در این روز تیم پرسپولیس با نتیجه 8 – 2 پگاه گیلان را شکست داد