سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

بحران سوریه  از 26 ژانویه 2011 شروع شد و مخالفان مسلح دولت تحت عنوان‌های «ارتش آزاد» (الجیش الحُر) که در سال 2011 با برنامه کشورهای مخالف سوریه و مشارکت تعدادی از نظامیان جداشده از ارتش سوریه تشکیل شد. جبهه النصره که شاخه رسمی القاعده در سوریه به شمار می‌آید و گروه تروریستی داعش مهم‌ترین گروه‌های مسلح مخالف دولت به شمار می‌آیند.

استان الحسکه در شمال شرق سوریه است و از شمال با کشور ترکیه و از شرق با کشور عراق هم مرز است. مناطق مرزی و شمالی استان تحت کنترل نیروهای محلی کُرد است. شهر مرزی «قامشلی» در شمال استان با ترکیه توسط نیروهای محلی کرد و نیروهای ارتش سوریه کنترل می‌شود.

با حملات دو ماه اخیر عناصر تروریستی داعش به شهر الحسکه و بیرون راندن آنان در ماه گذشته توسط نیروهای مردمی کرد و نیروهای نظامی هم اکنون بیش از 85 درصد از مساحت شهر در اختیار نیروهای مردمی کرد می باشد واوضاع شهر را کنترل می‌کنند.

مناطق جنوبی و جنوب غربی و جنوب شرقی استان که بیابانی است در اشغال عناصر تروریستی داعش می‌باشد.

2. استان الرقه؛ تحت کنترل داعش

استان الرقه در غرب استان الحسکه و در شمال شرق سوریه واقع شده و هم مرز با ترکیه است.

مناطق شمالی استان از جمله شهرستان مرزی «تل ابیض» با ترکیه در اختیار نیروهای محلی کرد است. شهر الرقه که در مرکز استان الرقه واقع شده است در اشغال گروه تروریستی داعش است. مناطق جنوبی استان بیابانی است.

3. استان حلب؛ تحت کنترل چند گروه مسلح و دولت

استان حلب در شمال غرب سوریه و در غرب استان الرقه واقع شده است و از شمال و شرق با کشور ترکیه هم مرز می باشد. استان حلب تا قبل از بحران بزرگترین شهر و پایتخت تجاری کشور سوریه محسوب می‌شد. شهر حلب در نقطه سوق‌الجیشی و مهم بازرگانی در نیمه‌راه دریای مدیترانه و رود فرات قرار دارد. مناطق شمال شرقی استان از جمله شهر کوبانی  و شمال غربی از جمله شهر عفرین در اختیار نیروهای محلی کرد می باشد.

مناطق شمالی و مرکزی و شرق استان در اشغال گروه تروریستی داعش است (فرودگاه کویرس در مرکز استان در اختیار نیروهای سوری و از همه محورها تحت محاصره داعش است).

طی یک ماه گذشته درگیری‌های شدیدی بین تروریست‌های داعش با تروریست‌های دیگر از جمله جبهه النصره در مناطق حومه شمالی شهر حلب رخ داده است.

بخش‌هایی از شمال و شمال غربی استان و غربی و جنوب استان و بخش‌هایی از شمال و مرکز شهر حلب در اشغال گروه های تروریستی جبهه النصره، ارتش آزاد و سایر گروه‌های مسلح است.

بخشی از جنوب و مرکز و مناطق جنوب شرقی استان و بخش عظیمی از شهر و اطراف شهر حلب (شمال شرق،شرق،جنوب،غرب بجز مرکز  و شمال شهر) در کنترل نیروهای ارتش سوریه و نیروهای دفاع ملی است.

* دو شهرک شیعه‌نشین «نبل و الزهراء» در شمال غرب استان حلب واقع شده است و از همه محورها تحت محاصره گروه های تروریستی (جبهه النصره،ارتش آزاد و ...) و نیروهای محلی کُرد است.

4. استان ادلب؛ 99 درصد اشغال

استان ادلب در جنوب و جنوب غرب استان حلب  و در شمال استان حماه و در شرق استان لاذقیه واقع شده است و از شرق با کشور ترکیه هم مرز است.

بیش از 99 درصد از استان ادلب تحت اشغال گروه‌های تروریستی مانند ائتلاف جیش الفتح (متشکل از جبهه النصره، احرارالشام و تیپ الشام) است.

* دو شهرک شیعه‌نشین «الفوعه و کفریا» که در شمال شرق استان واقع شده‌اند از همه محورها تحت محاصره گروه‌های تروریستی هستند.

هفته گذشته نیز با حملات وسیع تروریست‌های «جیش الفتح» فرودگاه «ابوالظهور» واقع در غرب استان و هم مرز با استان حلب به اشغال گروه‌های تروریستی درآمد.

5.استان لاذقیه؛ 95 درصد آزاد

استان لاذقیه در غرب استان حماه و جنوب غرب استان ادلب و در شمال استان طرطوس واقع شده و از شمال با کشور ترکیه هم مرز و در شرق استان با دریای مدیترانه هم‌جوار است.

بیش از 95 درصد از استان تحت کنترل نیروهای ارتش سوریه و نیروهای دفاع ملی است. بخش های کوچکی از شمال شرقی استان تحت اشغال گروه‌های تروریستی است.

6. استان طرطوس؛ کاملا آزاد

استان ساحلی طرطوس از شرق با استان حماه و استان حمص و از شمال با استان لاذقیه هم جوار است و از سمت شرق با دریای مدیترانه و از جنوب با کشور لبنان هم مرز است. این استان دارای ساحلی طولانی به طول 90 کیلومتر است که از جنوب استان لاذقیه شروع شده و تا مرزهای شمال لبنان ادامه می‌یابد.

در مقابل این استان چند جزیره? کوچک وجود دارد که عبارت‌اند از: جزیره? «ارواد»، جزیره? «العباس»، جزیره? «النمل» و جزیره? «ابو علی» تمام این جزیره‌ها خالی از سکنه ‌است.

تمام استان تحت کنترل نیروهای سوری است و گروه های تروریستی در این استان حضور ندارند.

7. استان حماه؛ 90 درصد  آزاد

استان حماه در جنوب استان های حلب و ادلب  و در غرب استان حمص و در شرق استان های طرطوس و لاذقیه قرار دارد.

نزدیک به 90 درصد از استان حماه تحت کنترل نیروهای سوری است. بخش‌هایی از مناطق شمال و جنوبی استان تحت اشغال گروه های تروریستی می باشد.

بخشی از شرق استان نیز تحت اشغال گروه تروریستی داعش است.

8. استان حمص؛ 90 درصد آزاد

استان حمص در جنوب استان‌های دیرالزور، رقه و حماه و در شرق استان طرطوس و در شمال استان دمشق واقع شده است. همچنین این استان از سمت شرق با کشور عراق و از سمت غرب با کشور لبنان هم مرز است. استان حمص از حیث وسعت بزرگترین استان سوریه محسوب می‌شود.

بیش از 90 درصد از استان تحت کنترل نیروهای سوری است. بخش‌های کوچکی از شمال و بخش‌هایی از جنوب استان تحت اشغال گروه‌های تروریستی است. بخشی از جنوب شرق استان و مرکز استان از جمله شهر تدمر (پالمیرا)، شهر مهم و ارتباطی «القریتین» و گذرگاه مرزی با عراق به نام (ابوالولید) نیز تحت اشغال داعش است.

بخش شرقی استان بیایانی است و تحت اختیار هیچ گروهی نیست.

9. استان دیرالزور؛ فقط مرکز استان آزاد است

استان دیرالزور در جنوب استان حسکه و در شرق استان رقه و در شمال شرق استان حمص قرار دارد و از سمت شرق با شکور عراق هم مرز و در کرانه رود فرات قرار گرفته است. استان دیرالزور از سه شهر «دیرالزور، المیادین، البوکمال» تشکیل شده است.

استان دیرالزور از استان‌های نفتی سوریه محسوب می‌شود و به دلیل اشغال بخش وسیعی از استان توسط داعش، از منابع اصلی درآمد داعش از طریق ارسال نفت خام موجود در استان به کشور ترکیه است.

شهر دیرالزور و فرودگاه دیرالزور تحت کنترل نیروهای سوری است.

مناطق اطراف رودخانه فرات و گذرگاه مرزی با عراق به نام منطقه «البوکمال» در اشغال نیروهای داعش و از مناطق اصلی عبور و مرور داعش به عراق است.

بخش های وسیعی از شرق و جنوب شرق و جنوب استان بیابانی و در این مناطق بیایانی حضور تروریست‌های داعش بسیار کم رنگ است.

10. استان دمشق؛ 95 درصد آزاد

استان دمشق پایتخت کشور سوریه و از شمال با استان حمص و از جنوب با استان‌های سویداء، درعا و قنیطره هم مرز است. استان دمشق از سمت شرق با شکور عراق و از سمت غرب با کشور لبنان هم مرز است.

بخش هایی از شمال شرق و غرب استان دمشق که با کشور لبنان از جمله شهر «زبدانی» هم‌مرز است، تحت اشغال گروه‌های تروریستی است. بخش‌هایی از شرق استان نیز تحت اشغال داعش است.

بیش از 95 درصد از شهر دمشق تحت کنترل نیروهای سوری است و بخش‌هایی از شرق و جنوب شهر از جمله غوطه شرقی تحت اشغال تروریست‌هاست.

11. استان سویداء؛ 95 درصد آزاد  

استان سویداء که در جنوب غرب سوریه و در جنوب استان دمشق و در شرق استان درعا واقع شده است از سمت جنوب با کشور اردن هم مرز است. استان سویداء در سوریه تنها استانی است که دروزی‌ها در آن در اکثریت هستند.

بیش از 95 درصد از استان تحت کنترل نیروهای سوری است. بخش‌هایی از مناطق مرزی با استان درعا واقع در غرب استان تحت اشغال گروه‌های تروریستی است. همچنین بخش‌های کوچکی از شمال استان تحت اشغال گروه تروریستی داعش است.

12. استان درعا؛ 50 درصد آزاد  

استان درعا در جنوب کشور سوریه واقع شده و در شرق استان سویداء و در جنوب استان دمشق و در غرب استان قنیطره قرار دارد و از سمت جنوب با کشور اردن هم مرز است. همچنین در جنوب شرق جولان اشغالی واقع شده است.

بیش از 50 درصد از شهر درعا و بخش های شمالی شهر متصل به استان دمشق تحت کنترل نیروهای سوری می باشد.

مناطق شرقی و غربی وشمال غربی و شمال شرقی و جنوب غربی و شرقی استان تحت اشغال تروریست‌هاست. مناطق جنوب غربی استان درعا نیز که با جولان اشغالی هم مرز است تحت اشغال تروریست‌های داعش است.

13. استان قنیطره؛ 80 درصد در اشغال اسرائیل

استان قنیطره در جنوب استان دمشق و در غرب استان درعا و در شرق جولان اشغالی قرار گرفته است و کوچکترین استان سوریه محسوب می شود. این استان در منتهی الیه جنوب غربی سوریه، در بلندی‌های جولان (هضبة الجولان) واقع شده‌است.

بیش از 80 درصد مساحت این استان در اشغال اسرائیل است و تنها یک باریکه بسیار کوچک، تحت کنترل دولت سوریه باقی مانده است. شهرقنیطره مرکز این استان، در همین باریکه بسیار کوچک قرار دارد که البته برخی مواقع به اشغال اسرائیل در آمده و کاملاً ویران شده‌ است.

بخش‌های مرزی استان با جولان اشغالی به دلیل حمایت‌های نامحدود رژیم صهیونیستی تحت اشغال گروه‌های تروریستی است و رژیم صهیونیستی از طریق همین بخش‌های مرزی زخمی‌های تروریست‌ها را به فلسطین اشغالی انتقال می‌دهد و مداوا می‌کند. بخش‌های مرزی استان و جنوب استان تحت اشغال تروریست‌هاستو بخش‌های غربی و مرکز استان تحت کنترل نیروهای سوری می‌باشد.


با نگاهی به جدول لیگ‌برتر و شهرهایی که پشت نام هر تیم آمده است، این سوال پیش می‌‌آید که رنگ فوتبال هر دیار کدام است.
از جایی که حضور استقلال و پرسپولیس کفه ترازو را در تهران ناموزون می‌‌کند، از انبوه باشگاه‌های پایتخت می‌‌گذریم و به صحنه رقابت تیم‌ها در مشهد، تبریز و اهواز می‌‌رسیم؛ رقابتی که شاید در دید اول چندان به چشم نیاید و گاه حتی دوستانه باشد، اما کدام باشگاه است که طرفداران بیشتری را برای خود طلب نکند؟ شاید وقتی پای حریف خارج از میدان، به میان آید تیم‌های همشهری با هم متحد باشند، اما، باشگاه‌های همشهری هم می‌‌دانند که دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند!

اصفهان: طلایی یا نگین سبز

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/8/80/Sepahan_New_Logo.svg/1024px-Sepahan_New_Logo.svg.png

دو تیم اصفهانی صاحب اسم و رسم در لیگ برتر، شجره‌نامه‌ای قدیمی دارند و از چندین دهه پیش‌تر تا به امروز در فوتبال ایران حضور داشته‌اند. اما کدام تیم، محبوب نصف‌جهان است؟ در این شهر دو تیم طعم و مزه محبوبیت را چشیده‌اند یکی امروز و دیگری دیروز.

http://www.tarafdari.com/sites/default/files/contents/user55366/news/thumbnail/3bc03dadbda2be3aa076f3f425c6498a_xl_0.jpg
ذوب‌آهن اصفهان که از سال 1347 تا به امروز فوتبال کشور آن را با همین نام شناخته است از همان ابتدا متعلق به کارخانه ذوب‌آهن اصفهان بود و در تمامی ادوار لیگ تخت جمشید حضور داشت. در روزگار حضور قوی و مداومش در سطح اول فوتبال کشور، طعم شیرین محبوب‌ترین تیم اصفهان بودن را چشید. نگین سبز که در دهه 50 و 70 تیم یک اصفهان بود با پررنگ شدن سپاهان مجبور به تقسیم هوادارانش شد و کم کم جای خود را به همشهری‌اش بخشید.

اما سپاهان که از ابتدای کار در سال 1332 یکی از شعبه‌های شاهین تهران بود، با انحلال این تیم در سال 1346 نام قدیمی اصفهان را برای باشگاه خود برگزید اما تا به امروز چندین بار دیگر اسم‌های گوناگون را بر سر در خود دیده است.

از سیمان سپاهان تا سال 79 و نقدیم شدن این باشگاه به مجتمع فولاد مبارکه تا نامی که امروز بر صدر جدول نشسته است سپاهان اصفهان. این باشگاه که دردهه 60 زیر سایه تیم "تام اصفهان" بود، از اواخر دهه هفتاد آرام آرام جایی برای خود باز کرد و با قهرمانی‌ها و نایب قهرمانی‌ها عنوان "پرافتخارترین تیم لیگ برتر" را از آن خود کرد و توانست تیم شماره یک نصف جهان شود. تیم ذوب‌آهن هرچند سخت‌کوشی را صفت اصلی خود می‌داند و این را در نماد باشگاه هم تاکید کرده است، اما با پذیرفتن جایگاه سپاهان، تلاش می‌کند برای تیم پرانگیزه‌اش هواداران بیشتری رقم بزند. دو تیمی که با حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا و چندین و چند افتخار دیگر مردم شهر و استان خود را به فوتبال خود علاقمند کرده‌اند.

مشهد: پدیده، سیاه‌جامگان و پسوند تماشاگررُبا

http://khabar8.ir/images/post/1434720662167502.jpg

چهار سال تمام، درهای ورزشگاه‌ دومین شهر بزرگ و پرجمعیت ایران مشتاق باز شدن به روی بازی‌های لیگ‌برتر بود و رنگ آن را به خود ندید. سقوط ابومسلم در فصل 89-88 به دسته‌ پایین‌تر، ظهور پدیده را در فصل چهاردهم به همراه داشت. تیمی که در سال 92 امتیاز مس سرچشمه را گرفت و خود را بالا کشید تا در اولین فصل حضورش در لیگ‌برتر در میانه جدول بنشیند.
سیاه‌جامگان ابومسلم، مهاجر فصل پانزدهم لیگ‌برتر، تعداد تیم‌های مشهد را به عدد دو رساند تا رقابت میان پدیده و مشکی‌پوشان زیرپوستی و آرام شکل بگیرد.
اما کدام یک از این دو تیم در بین مردمان خراسان محبوب‌تر است؛ این سوالی‌‌ست که باید برای پاسخ به آن به تاریخچه ابومسلم در مشهد برگشت.

http://www.padide.com/content/files/Clip/Pic/Medium/tizer.PNG

تیم ابومسلم، زاده 1349 است. زمانی که حشمت مهاجرانی به همراه برادرانش باشگاه ابومسلم را تاسیس کرد، رفته رفته ردِ محبوبیت این تیم را در مردمان خراسان می‌‌شد جستجو کرد. تیمی که همچنان خراسانی‌ها خود را هوادار آن می‌‌دانند هرچند که اصل وجودش در ابرهای ابهام مانده باشد. این تیم پس از سقوط و مشکلات مدیریتی و مالی هر روز داستانی تازه را برای خود رقم می‌‌زد تا جایی که تکلیف سرنوشت این تیم و مالکیت اصلی آن همچنان تاریک است.

نام قدرتمند ابومسلم و طرفداری بی‌چون و چرای خراسانی‌ها از این تیم، پدیده را بر آن داشت تا به دنبال افزودن "ابومسلم" به عنوان نام خانوادگی باشگاه باشد. امری که اگر به نتیجه می‌‌رسید انبوه تماشاچی‌ها را به ورزشگاه می‌‌رساند. اما پدیده همچنان با نام شناخته شده‌اش به فوتبال خود ادامه می‌‌دهد. شرکتی که پیش از مشکلات مالی به نوعی و پس از آن هم به نوعی دیگر برای مردم و هواداران نام آشناست.
اما باشگاه سیاه‌جامگان که در سال نود تاسیس شد شاید بیشتر از هر تیم دیگری عطر و یاد ابومسلم را برای مشهد به همراه داشته باشد؛ تیمی که موسس آن، محمدرضا عباسی، از مدیر‌عاملین سابق ابومسلم بوده و با جمعی از پیشکسوتان این تیم، باشگاه "سیاه‌جامگان ابومسلم" را با خرید امتیاز یک تیم دسته دومی به لیگ پانزدهم کشاند و گویا همان "ابومسلم" چسبیده به انتهای نام سیاه‌پوشان کار خود را کرده و تاثیرش را گذاشته است. حالا سایت رسمی باشگاه سیاه‌جامگان تغییر نامش به ابومسلم خراسان را در نظرسنجی خود آورده و شاید با موافقت این تغییر چرخه رقابت این دو تیم گردش محسوسی داشته باشد.

اما حالا با مقایسه دو بازی در خانه پدیده و سیاه‌جامگان می‌توان تاثیر پسوند ابومسلم را در تعداد تماشاچیان دیدارهای این دو تیم دید؛ هرچند در بین فوتبالی‌های نسل جدید شاید دیگر نام قدیمی ابومسلم مطرح نباشد و پدیده که یک فصل هم بیشتر فرصت داشته تا جای خود را در بین فوتبال‌دوستان خراسان باز کند، با کسب نتایج چشمگیر دسته‌ی هوادارانش را بزرگتر کند؛ محبوبیتی که در آن فعلا یک قدم عقب‌تر از تیم همشهری‌اش است؛ درست مثل جدول لیگ پانزدهم که تا به اینجا یک پله پایین‌تر نشسته است. هفته ششم رقابت‌های لیگ و دربی‌مشهدی‌ها شاید نشان‌دهنده بهتری برای این فرضیه باشد.

تبریز: غول تراکتور و برادر کوچکش گسترش


از سال 88 دسته‌ای هوادار پرشور قدم به ورزشگاه‌های کشور گذاشتند. تراکتوری‌ها که با صعود تیمشان بعد از 8 سال دوری،پر‌نفس‌تر از تماشاگران دیگر، تیم خود را میدان به میدان همراهی می‌کردند در همان چند بازی اول نشان دادند که باید نام تماشاگر تبریزی را به خاطر سپرد.
با حضور یک تیم آذری در لیگ برتر، موج هواداران تیم‌های تبریزی پا را فراتر از این شهر نهاد
در تبریز تکلیف تقریبا مشخص است؛ تیم اول همچنان تراکتور سازی‌ست.


تراکتور با قدمتی 45 ساله از تخت جمشید تا خلیج فارس لیگ‌های رنگارنگی را به خود دیده و گاهی هم تا پای قهرمانی در سطح اول فوتبال ایران پیش رفته است . تراکتورسازی از دهه 50 تا دهه 80 ماشین‌سازی تبریز را رقیب خود می‌دید اما با افت هر دو تیم، میدان رقابت همشهری‌ها هم برای چندین سال به خواب رفت تا زمانی که گسترش فولاد جوان، دومین تیم شهر تبریز شد.
گسترش متولد 87، با سابقه‌ای کوتاه و مختصر اما پیکارجویانه، پله پله از لیگ استانی شروع کرد و در فصل 91-92 با رسول خطیبی یکی از صندلی‌های لیگ برتر را از آن خود کرد. تیم جوانی که نام ناصر حجازی را هم به خود دیده است هرچند خود را مدرن‌ترین و متفاوت‌ترین باشگاه خصوصی کشور می‌داند اما زیر سایه تراکتور لقب برادر کوچکتر را با خود یدک می‌کشد.
سرخآبی‌های تبریز از همان روز حضور تومأن‌شان در لیگ برتر پشت یکدیگر بودند، از باشگاه تا هواداران؛ شعار "آذربایجان تیملری فرق المز رهلری" (به فارسی: تیم‌های آذربایجانی، با هر رنگی‌، فرقی‌ با هم ندارند) گویای این بود که رفاقت و برادری جای چندانی برای رقابت باقی نگذاشته است؛

اما داستان از پایان لیگ چهاردهم کمی رنگ و بوی تازه به خود گرفت. تراکتوری‌ها که در یک هفته به پایان فصل با یک بُرد مقابل تیم همشهری راهشان به قهرمانی باز می‌شد این نتیجه را با تساوی مقابل گسترش تاخت زدند تا تمام ماجراهای سه‌گانه تراکتور_ نفت_سپاهان رقم بخورد و خشم دورماندن از قهرمانی بر دل برخی تماشاگران تراکتور بماند؛ خشمی که در لیگ پانزدهم گرده‌ی تیم گسترش را گرفت و آغاز جداسری نامحسوس هواداران آبی و سرخ این شهر را رقم زد. شعارهایی علیه گسترش که در هفته دوم لیگ پانزدهم و شهرآورد تبریز شنیده می‌شد این پیام را در دل خود داشت که گسترش باید فصل پیش را کوتاه می‌آمد تا جام به آذربایجان شرقی وارد شود.


گسترش که به اندازه یک تیم از تراکتور بازیکن سابق دارد و بازی های رو‌در‌روی آنها بیشتر شبیه به یک بازی درون تیمی‌ست حالا در رتبه چهارم جدول و چهار پله بالاتر از تراکتور پرآوازه ایستاده است؛ اما آنچه این دو تیم با آن دست به گریبانند معضل کاهش چشمگیر هواداران تبریزی‌در فصل جدید است ؛ با این حال همچنان تراکتور نزدیک به ده برابر گسترش تماشاگر دارد و باید دید با داغ شدن رقابت‌های لیگ برتر حضور هواداران آذری در یادگار امام چگونه خواهد بود و مهم‌تر از آن آیا رفاقت دوباره بین هواداران قرمز و آبی تبریز برقرار خواهد شد یا نه؛ کدورتی که به نظر ماندگار نخواهد بود.

اهواز: استقلالین و فولاد سرخ

شاید یکی از جذابیت‌های لیگ پانزدهم، هم‌نشینی سه باشگاه از شهر گرم اهواز باشد با مردمانی که فوتبال را در رگ‌های خود دارند؛ فصلی که استقلال اهواز در دقایق آخر دوان دوان خود را به فولاد قدرتمند فصل‌های پیش و استقلال خوزستان تازه کار رساند و فوتبالی‌های اهواز ماندند و سه تیم از شهرشان.

در خوزستان بر خلاف آذربایجان و خراسان داستان فوتبال به این سه تیم لیگ برتری خلاصه نمی‌شود؛ در دیاری که فوتبال رد خود را بر زندگی مردم می‌گذارد، فروش امتیاز یک تیم حرف و حدیث‌های بسیار و مشتریان زیادی را پیدا خواهد کرد. اینجا جایی‌ست که دوباره نام نفت آبادان به میان می‌آید؛ تیمی که مدت‌هاست لیگ برتر را ترک کرده اما همچنان در این استان طرفداران خود را دارد، هوادارانی که با واگذاری امتیاز فولادنوین به استقلال اهواز خشمگین بودند و و تجمع سه تیم این استان در مرکز و محروم بودن آبادان فوتبالی را چندان برنمی‌تابیدند.


تیمی که سقوط به دسته دو در انتظارش بود ناگهان با خرید امتیاز فولادنوین به لیگ برتر آمد؛ استقلال اهواز که در آستانه هفتاد سالگی‌ست روزگاری بعد از استقلال تهران و پرسپولیس پرطرفدارترین تیم ایران بود، جایگاهی که با هجرت این تیم به دسته پایین‌تر رفته رفته متزلزل شد. تا جایی که حالا در لیگ پانزدهم کمی در انتخاب محبوب‌ترین باشگاه اهواز تردید به وجود آید.

استقلال خوزستان متولد 1390 چندان ادعایی به داشتن خیل هواداران ندارد؛ آنها با خرید امتیاز استقلال جنوب، دو فصل سخت را در لیگ خلیج فارس سپری کرده‌اند و بدون تماشاگر آنچنانی در لیگ پانزدهم تا به اینجا کار در پله دوم جدول، بسیار بالاتر از همشهری‌های خود ایستاده‌اند.

اما بین استقلال اهواز و فولاد خوزستان داستان چیز دیگری‌ست، نسل قدیمی فوتبال‌دوست این شهر همچنان آبی‌پوشان استخوان‌دار را تیم یک خود می‌دانند، تیمی که یک عنوان نایب قهرمانی لیگ در برگه افتخارات خود دارد؛ اما فولاد خوزستان بیشتر تیم نسل جدیدترهاست؛ باشگاهی که با قدمت سی سال، دو قهرمانی لیگ برتر را تصاحب کرده است و در غیاب استقلال اهواز جور فوتبال این شهر را بر دوش می‌کشید. در فصل نو هم هنوز استقلال اهواز نتوانسته به فولاد برسد و هرچند اوضاع این تیم در لیگ پانزدهم چندان خوب نیست، اما هنوز حدودا دو برابر استقلال اهواز تماشاچی به ورزشگاه کشانده است. فولاد در فصل پیش میانگین هفت هزار تماشاگر را در اختیار داشته و با ترافیک تیم‌ها در اهواز باید دید امسال به چه عددی تبدیل خواهد شد.


در لیگ پانزدهم فرصت خوبی برای سه تیم خوزستان وجود دارد که در کنار دو تیم دیگر به دوستی و رقابت بپردازند اما در عین حال نشان دهند که خوزستانی‌ها بیشتر روی کدام یک می توانند حساب باز کنند.



در اتفاقی اگر هم نه نادر اما بسیار جالب در روز 17 شهریور 1394 گل‌های تیم ملی فوتبال ایران در برابر هند را در شهر بنگلور هند سه بازیکنی به ثمر رساندند که به ترتیب سنی مذهب ، ارمنی و شیعه مذهب هستند.

http://www.wisgoon.com/media/pin/images/o/2014/11/7/13/1415355141730101.jpg
 سردار آزمون
که گل اول را در دقیقه 29 به ثمر رساند متولد شهرستان گنبد کاووس و اهل تسنن است.

http://abieteh.com/wp-content/uploads/2011/09/Photo_002210-J-00128.jpg

  گل دوم را آندرانیک تیموریان وارد دروازه هندی‌ها کرد که مسیحی ارمنی است و نخستین ارمنی که  بازوبند کاپیتانی تیم ملی فوتبال ایران را بر دست بسته است. ( در سال 1375 و در یک بازی دوستانه میان ایران و ترکمنستان البته مارکار آقاجانیان – یکی از دستیاران امروزی کارلوس کی روش- بازوبند کاپیتانی بست اما چنان که گفته شد آن بازی دوستانه بود).

http://14p.ir/wp-content/uploads/2015/04/teymorian.jpg  سومین گل را نیز مهدی طارمی به ثمر رساند که مانند اکثریت مردم ایران شیعه مذهب است.

http://abieteh.com/wp-content/uploads/2014/07/12438_orig.jpg  نمی‌خواهم از بازی فوتبال بگویم بلکه می‌خواهم از قابلیت فوتبال بگویم که می‌تواند شیعه و سنی و ارمنی را در کنار هم قرار دهد و وحدت در عین کثرت را تحقق بخشد و می توان از خود ایران گفت که ذیل نام آن هم بازیکن سنی گل می‌زند و هم شیعه و هم ارمنی و در دنیای خشونت‌زده امروز که هر روز اخبار درگیری اقوام و مذاهب منتشر می‌شود چه تصویری از این زیبا‌تر و گویاتر؟

http://www.bankvarzesh.com/Content/1393/02/12/image/2-1-201452141756.jpg

  با این که هند به عنوان سرزمین هم‌زیستی مذاهب و ادیان شناخته می‌شود اما در همین هند، مسلمان ها از احساس تبعیض رنج می‌برند و در کارنامه نخست وزیر کنونی آن تمایلات افراطی برای سلطه کامل هندوها مشهود است ولو پس از صدارت انکار کند.

http://fardanews.com/files/fa/news/1393/11/3/273106_475.jpg

  در بنگلور هند اما تیم ملی فوتبال ایران در اتفاقی نادر و شاید بی سابقه با ترکیبی از شیعه و سنی و ارمنی به میدان رفت و هریک هم گلی به ثمر رساندند.

http://up.cooldownload.ir/up/fasebooc/Pictures/Saedar-Azmoon-Poster.jpg  شاید برخی این اشارات را به مقوله فوتبال نامرتبط بدانند یا بگویند سرمربی خارجی را که خارج از این سه است از قلم انداخته‌ایم و فوتبال ربطی به این مقولات ندارد.
 

http://www.varzesh11.com/images/news/andranik-teymourian-2493.jpg

  گیرم به موضوع فوتبال ربطی نداشته باشد اما آیا برای ایران گل نزدند و به خاطر ایران شادی نکردند؟

http://static2.varzesh3.com/files/picture/01029585.jpg

  فوتبال ملی یکی از ظرفیت‌های نزدیک سازی اقوام و مذاهب ایرانی است و جنبه های فراورزشی فوتبال همان نکته‌ای است که آقای وزیر ورزش که مدام فوتبال را با دیگر رشته‌های ورزشی مقایسه می‌کند چه بسا از آن غافل است.

http://www.fc-perspolis.com/Content/PFileManager/Gallery/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D9%BE%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%B3%20-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B5%D8%B1%20%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%20(19%20%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86%2094)-8850719/IMG_8973.JPG
  واقعیت این است که فوتبال قابلیت‌های غیر ورزشی فراوانی دارد و این سخن گزاف نیست که می‌تواند در خدمت صلح به کار گرفته شود. مگر هم‌زمان با بازی ما و در تهران، افغان‌ها به جای کشور خودشان در ایران بازی نکردند و قرار نیست سوری‌ها هم بیایند؟

http://media.jamnews.ir/11572jamnews_ir.jpg  در دنیای آشوب‌زده کنونی که دست‌های بیگانه خواب برهم زدن یک‌پارچگی ایران را می‌بینند حضور جوانانی از اقوام و مذاهب گوناگون در تیم ملی فوتبال ایران فرصت مغتنمی است؛ بسیار مغتنم و به پاس گل هایی که آنان تقدیم می کنند باید و سزد که از سوء تفاهم‌ها و بدگمانی ها کاست.

http://media.nasimonline.ir/original/1393/06/09/IMG20114902.jpg
  با این اوصاف دریغ است که درباره بازی ایران و هند تنها به رقابت‌های انتخابی جام جهانی 2018 و جام ملت‌های 2019 اشاره شود.


http://s4.picofile.com/file/8179792518/TAREMI_1.jpg  پس جا دارد بر تعلقات و خاست‌گاه سه بازیکن هم تاکید کنیم. نمایشی از کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت.


نیمه‌ی شهریور سال 1363 خورشیدی بود. با گذشت شش سال از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز هیچ‌کدام از رؤسای جمهوری اسلامی ایران به شهر یا کشور خارجی‌ای سفر نکرده بودند. حساسیت رخدادهای جنگ تحمیلی و بیش از همه، بحران‌های داخلی که یکی پس از دیگری همه‌ی نیروهای دولت و ملت را صرف مبارزه با معارضان انقلاب می‌کرد، فرصتی برای دید و بازدیدهای بین‌المللی باقی نگذاشته بود.
در این شرایط، نخستین سفر خارجی یک رئیس‌جمهور در تاریخ ایران، زمانی رقم خورد که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رئیس‌جمهور وقت کشورمان، به دعوت «حافظ اسد» رئیس‌جمهور فقید سوریه، راهی «دمشق» شدند. این سفر که در پانزدهم شهریور 1363 آغاز و به مدت هفت روز ادامه پیدا کرد، آغاز یک دور سفر منطقه‌ای بود که افزون بر سوریه، کشورهای لیبی و الجزایر را نیز دربرمی‌گرفت. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و هیأت همراه ایشان در جریان این سفرها، به مذاکره و گفت‌وگو با سران کشورهای مذکور پرداختند. علاوه بر اهداف دوجانبه‌ی سیاسی و نظامی، هدف اصلی این مذاکرات، منزوی‌تر کردن رژیم صهیونیستی و مقابله با روند سازش در میان کشورهای عربی بود.
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در سالروز این سفر تاریخی، تصاویر منتشرنشده‌ای از لحظات ماندگار سفر سوریه، به‌ویژه تشرف حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به حرم و بارگاه حضرت زینب کبری –سلام‌الله علیها- در زینبیه‌ی دمشق را منتشر می‌کند.
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
استقبالِ آقای حافظ اسد از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و هیات همراه در فرودگاه دمشق
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
مراسم استقبال از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در فرودگاه دمشق
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
گفتگوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و مرحوم حافظ اسد در فرودگاه دمشق به هنگام ورود به خاک سوریه
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
مذاکرات رسمی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و مرحوم حافظ اسد
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
مذاکرات رسمی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و مرحوم حافظ اسد
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
مذاکرات دوجانبه هیات ایرانی و سوری
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
تشرف حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به حرم حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
تشرف حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به حرم حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
تشرف حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به حرم حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
تشرف حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به حرم حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
تشرف حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به حرم حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
دیدار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با علمای اهل سنت در سوریه
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
مراسم رسمی بدرقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
مراسم رسمی بدرقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
بدرقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و هیات همراه از سوی مرحوم حافظ اسد و مقامات سوری
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
بدرقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و هیات همراه از سوی مرحوم حافظ اسد و مقامات سوری
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
بدرقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و هیات همراه از سوی مرحوم حافظ اسد و مقامات سوری
تصاویر : سفر آیت‌الله خامنه‌ای به سوریه
بدرقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و هیات همراه از سوی مرحوم حافظ اسد و مقامات سوری


سازمان لیگ رقم قرارداد بازیکنان و مربیان تیم های لیگ برتری را منتشر کرده که برخی از آنها در نوع خود عجیب است. برخی بازیکنان که گمنام هستند با ارقامی قابل توجه قرارداد بسته اند و عده ای دیگر که اسم و رسمی دارند پول های ناچیزی دریافت کرده اند . این ارقام اما نکته مبهم قراردادهایی است که در فصل نقل و انتقالات امضا شده است. به عنوان نمونه جلوی نام سروش فیروزی، همان بازیکنی که از سوی مدیریت باشگاه سایپا به مجید جلالی تحمیل شده، 200 میلیون نوشته شده که در نوع خود رقمی جالب است. مبین میردورقی هم که پشت سرش حرف و حدیث بسیار است قراردادی 200 میلیونی با استقلال اهواز امضا کرده. قراردادی بیشتر از محسن حمیدی و طالب ریکانی، دو بازیکن موثر این تیم. ابهام ها را ریز به ریز مرور می کنیم. شاید برای شما هم جالب باشد.
اخباری هم 1.5 میلیون؟
سربازهای تراکتورسازی که کارت پایان خدمت شان مشکل داشت قراردادی 1.5 میلیونی با این تیم بسته اند. جلوی نام محمدرضا اخباری، دروازه بان ملی پوش این تیم هم چنین مبلغی نوشته شده. او البته سرباز شده و ماجرایش با سربازهای دیگر متفاوت است. مجید جلالی قبل گفته بود که به دروازه بان ما پیشنهاد 800 میلیونی داده اند. یعنی باور کنیم که اخباری 1.5میلیون قرارداد بسته و 800 میلیون نگرفته؟

http://www.photoaman.com/images/photos/590/56cdd7b9_71ef_4659_9ac3_15708ea1da44.jpg

آهی یک میلیارد، آبشک 50 میلیون!
در لیست ملوان، جلوی نام احمد آهی یک میلیارد نوشته شده و برای محمد آبشک 50 میلیون. این ارقام برای آهی زیاد است و برای آبشک کم. شاید رازی در این دو قرارداد وجود دارد که یکی بسیار بالا بسته شده و دیگری بسیار کم.

http://axgig.com/images/48577250629701067977.jpg شهاب کرمی : 500 هزار تومان
کاش جلوی قرارداد شهاب کرمی می نوشتند مجانی یا اصلا رقمی برای او در نظر نمی گرفتند. شهاب کرمی را باید ارزانترین بازیکن لیگ پانزدهم قلمداد کرد. هافبکی که بعد از ابطال کارت پایان خدمت، از فولاد راهی ملوان شد تا دوران خدمت خود را سپری کند.

http://www.fooladfc.ir/galleryimages/news/6641.jpg

200 میلیون برای سروش فیروزی
سروش فیروزی همان بازیکنی است که مدیران سایپا به مجید جلالی تحمیل کرده اند. نام او در لیست سایپا به سازمان لیگ ارسال و برایش قراردادی به ارزش 200 میلیون در نظر گرفته شده است. اینکه بازیکنی بدون رزومه با این رقم قرارداد بسته ابهامی است که در لیست باشگاه سایپا دیده می شود.
http://melisport.ir/wp-content/uploads/2015/08/1809157.jpg
نویدکیا فقط 45 میلیون، باور کنیم؟
در قرارداد محرم نویدکیا رقم 45 میلیون تومان برای یک فصل نوشته شده. قراردادی که به هیچ وجه با رزومه و سابقه کاپیتان سپاهان همخوانی ندارد. نمی شود باور کرد که محرم با این رقم حاضر شده قراردادی با سپاهان امضا کند. مگر اینکه برای او بندهایی در نظر گرفته شده باشد. بندهای مثل هر بازی مثلا چند ده میلیون.

http://s1.picofile.com/file/7269949779/navidk2.jpg
میردورقی ها 250 میلیون
مبین میردورقی پس از حضوری پرحاشیه در پرسپولیس، ابتدای این فصل به استقلال اهواز رفت تا برای این تیم جنوبی بازی کند. قرارداد میردورقی با این تیم 200 میلیون تومان برای یک فصل است. 30 میلیون بیشتر از محسن حمیدی باتجربه و 20 میلیون بالاتر از طالب ریکانی. نکته جالب حضور آرمین میردورقی، برادر کوچکتر مبین در این تیم است. او هم با قراردادی 50 میلیونی به عضویت استقلال اهواز در آمده است!
http://negatv.ir/ax/wp-content/uploads/20150221/naghloenteghal.jpg
شماره 10 تیم ملی: 214 میلیون
وقتی بازیکنان معمولی در نفت تهران 600،700 میلیون قرارداد می بندند، برای وحید امیری در نظر گرفتن 214 میلیون کمی بی انصافی است. امیری که در آغاز لیگ سیزدهم قرارداد سه ساله ای با نفت امضا کرده بود، بر اساس همین قرارداد این فصل باید 214 میلیون دریافت کند. البته مسئولان نفت می توانستند برای شماره 10 تیم ملی تفاوتی قائل شوند اما این اتفاق فعلا رخ نداده است.
http://www.varzesh11.com/images/gallery/vahid-amiri-and-mohamed-ahmed-32732.jpg
خطیبی 250 میلیون، عنایتی 300 میلیون!
رسول خطیبی با سیاه جامگان، قراردادی 250 میلیونی امضا کرده است. رضا عنایتی هم با 300 میلیون به این تیم رفته. قرارداد این دو جالب است و در قیاس با مربیان و بازیکنان دیگر اندک!
http://tractor1970.com/Media/images/Matches/99-3.jpg
احمد اسکندری با 120 میلیون در پدیده
نام احمد اسکندری را تا امروز شنیده اید؟ او بازیکن پدیده است که سهمیه زیر 23 سال این تیم محسوب می شود. این فصل هم توسط رضا مهاجری به بازی گرفته نشده. قرارداد او با پدیده 120 میلیون است. رقمی که چرا و چگونه به او تعلق گرفته را کسی نمی داند.
مصطفی قنبرپور:400 میلیون
کادر فنی پرسپولیس بیشترین مبلغ قرارداد را به خود اختصاص داده است. کریم باقری 600 میلیون گرفته و مصطفی قنبرپور 400 میلیون. قرارداد قنبرپور حتی بیشتر از سرمربیانی چون رضا مهاجری و سیاوش بختیاری زاده است. اگر راز این قراردادها را پیدا کردید به ما هم خبر بدهید.
http://www.tarafdari.com/sites/default/files/contents/user148347/news/ghanbarpor.jpg

 


در حالی که خبررسانی مکرری درباره گرانترین بازیکنان لیگ انجام شده است، مربیان لیگ نیز در این جدول بنابر مبلغ دریافتی لیگ خود را دارند. بنابرآنچه که سازمان لیگ منتشر کرده است برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس با قرارداد یک میلیارد و 820 میلیون تومانی، گرانترین مربی این فصل لیگ فوتبال ایران است. ضمن اینکه هموطن وی دراگان اسکوچیچ با قراردادی بالغ بر 500 هزار دلار دومین مربی گرانقیمت لیگ‌برتر فوتبال ایران محسوب می‌ شود. رتبه سوم در بین سرمربی ها به یحیی گل‌محمدی می‌ رسد که با قرارداد بیش از 400 هزار دلاری (یک میلیارد و 250 میلیون تومان) گرانقیمت ترین مربی ایرانی لیگ است. بعد از یحیی هم حسین فرکی و تونی اولیویرا قرار دارند. نکته جالب در این جدول رقم قرارداد علیرضا منصوریان سرمربی نفتی هاست که مبلغ آن 435 میلیون تومان قید شده که مثل سایر ارقام اعلام شده از سوی باشگاه نفت عجیب به نظر می‌ رسد. در بین مربی های این فصل پرویز مظلومی هم 700 میلیون تومان گرفته که با توجه به جمیع شرایط برای این مربی رقم خوبی محسوب می‌ شده است. ارزان ترین مربی لیگ هم طبق ارقام اعلام شده رسول خطیبی است که با رقم 250 میلیون با سیاه جامگان قرارداد بسته است.

پرسپولیس
 سرمربی  برانکو ایوانکوویچ
 18/200/000/000
 دستیار  کریم باقری
 6/000/000/000
 دستیار  مصطفی قنبرپور
 4/000/000/000
 دستیار  آندره پانادیچ
 3/000/000/000
 دستیار  ایگور پاندایچ
 1/900/000/000
 جمع کل   33/100/000/000

فولاد خوزستان
 سرمربی  دراگان اسکوچیچ
 15/000/000/000
  دستیار  نناد نیکولیچ
 3/900/000/000
  دستیار  کرونو رندولیچ
 3/900/000/000
  دستیار  کورش بختیاری زاده
 2/250/000/000
  دستیار  جهانبخش داراب پور
 1/200/000/000
  جمع کل
  26/250/000/000

ملوان بندر انزلی
 سرمربی  حمید استیلی
 8/000/000/000
 دستیار  مهدی حسینی نسب
 1/300/000/000
 دستیار  پایان رافت
 1/000/000/000
 دستیار  محمدقدیر بحری
 3/000/000/000
 دستیار  محمد حبیبی
 2/500/000/000
 دستیار  بابک صیاد
 700/000/000
 دستیار  اکبر محمدی
 3/800/000/000
 دستیار  ایمان عالمی
 1/300/000/000
 دستیار  جهانبخش جعفری
 2/000/000/000
 جمع کل
  23/600/000/000

ذوب آهن اصفهان

 

 سرمربی  یحیی گل‌محمدی
 12/500/000/000
 دستیار  مجتبی حسینی
 4/500/000/000
 دستیار  داود فنایی
 2/600/000/000
 دستیار  بهزاد نوشادی
 2/000/000/000
 دستیار  حسن استکی
 1/700/000/000
 جمع کل
  23/300/000/000

سپاهان
 سرمربی  حسین فرکی
 12/000/000/000
 دستیار  احمد سجادی
 4/000/000/000
 دستیار  مجید بصیرت
 1/300/000/000
 دستیار  عباس یوسف زاده
 1/600/000/000
 دستیار  علی صالح نیا
 1/100/000/000
 دستیار  ابوالقاسم زاغی نژاد
 1/100/000/000
 دستیار  محمدجعفر رشادی
 1/100/000/000
 جمع کل
  22/200/000/000

تراکتورسازی تبریز
 سرمربی  تونی اولیویرا
 11/655/000/000
 دستیار  آنتونی کاردوسو اولیویرا
1/665/000/000
 دستیار  لوییز میگوینز
1/665/000/000
 دستیار  جرج تاوارز
 1/665/000/000
 دستیار  علیرضا پژمان
 200/000/000
 جمع کل    16/850/000/000

صبای قم
 سرمربی  علی دایی
 10/000/000/000
 دستیار  ژلکو میاچ
 3/270/000/000
 دستیار  محمد دایی
 1/500/000/000
 دستیار  بهزاد غلامپور
 1/500/000/000
 دستیار  محمدرضا مهرانپور
 500/000/000
 جمع کل
  16/770/000/000

استقلال خوزستان
 سرمری  عبدالله ویسی
 5/500/000/000
 دستیار  حبیب اصلاحی
4/500/000/000
 دستیار  اکبر پورموسوی
 1/700/000/000
 دستیار  فرشاد بختیاری زاده
 1/000/000/000
 دستیار  سیروس نعمتی زاده
 1/200/000/000
 دستیار  صادق نوروزی
 800/000/000
 جمع کل
  14/700/000/000

استقلال تهران

 

 سرمربی  پرویز مظلومی
 7/000/000/000
 دستیار  مجید صالح
 3/500/000/000
 دستیار  حسین ترابپور
 1/000/000/000
 دستیار  سیروس دین محمدی
 850/000/000
 دستیار  محمد نوازی
 650/000/000
 دستیار  فرزاد مجیدی
 650/000/000
 جمع کل
  13/650/000/000

نفت تهران
 سرمربی  علیرضا منصوریان
 4/375/000/000
 دستیار  محمد خرمگاه
2/100/000/000
 دستیار  غلامحسین حسنوی
2/100/000/000
 دستیار  محمد صالح
 1/650/000/000
 دستیار  محسن سیدی
 1/430/000/000
 دستیار  علی چینی
 1/430/000/000
 جمع کل
  13/085/000/000

استقلال اهواز
 سرمربی  سیاوش بختیاری زاده
 4/000/000/000
 دستیار  مارتیک خاچاطوریان
 2/300/000/000
 دستیار  مسلم ملکی
 2/000/000/000
 دستیار  ابراهیم تهامی
 1/500/000/000
 دستیار  محسن احمدی
 1/500/000/000
 دستیار  علی خوش زاد
 1/200/000/000
 جمع کل
  12/500/000/000

سایپا
 سرمربی  مجید جلالی
 6/300/000/000
 دستیار  فرهاد پورغلامی
 2/500/000/000
 دستیار  حمید مطهری
 1/200/000/000
 دستیار  محمد پالیزوان
 500/000/000
 جمع کل    10/500/000/000

راه آهن
 سرمربی  فرهاد کاظمی
 5/000/000/000
 دستیار  مرتضی کرمانی مقدم
 1/600/000/000
 دستیار  رضا شاهرودی
 1/300/000/000
 دستیار  محمدرضا مهدوی
 1/300/000/000
 دستیار  وحید قلیچ
 1/000/000/000
 جمع کل
  10/200/000/000

سیاه‌جامگان
 سرمربی  رسول خطیبی
 2/500/000/000
 سرمربی  سعید رمضانی
 100/000/000
 دستیار  حسین خطیبی
 1/500/000/000
 دستیار  یوسف بخشی زاده
 1/000/000/000
 دستیار  یونس باهنر
 1/000/000/000
 جمع کل
  6/100/000/000

پدیده مشهد
 سرمربی  محمدرضا مهاجری
3/500/000/000
 دستیار  مهدی نادری نسب
600/000/000
 دستیار  مصطفی صداقت
500/000/000
 دستیار  عماد مهاجری
400/000/000
 دستیار  مجید زادرحیم
350/000/000
 دستیار  جواد طارمی بخش
250/000/000
 دستیار  مهدی صبوحی
160/000/000
 جمع کل
  5/760/000/000

گسترش فولاد
 سرمربی  فراز کمالوند
3/000/000/000
 دستیار  عباس آقایی
800/000/000
 دستیار  علی امینی
1/200/000/000
 دستیار  حمیدرضا فرزانه
500/000/000
 جمع کل
  5/500/000/000

یکی‌از اولین اولویت های هر نظام سیاسی نوپا که امری به غایت دشوار هم هست نهاد سازی است. این نهاد سازی عموما ریشه در عقبه و طبقه حامیان نظام نوپدید دارد.جمهوری اسلامی ایران هم که برآمده از انقلابی اسلامی به رهبری یک فقیه شیعه بود امر خطیر نهاد سازی را از اولین روزهای تولد آغازکرد.


http://www.parsine.com/files/fa/news/1392/1/26/40801_910.jpg

در میان نهادهای برآمده از جمهوری اسلامی مجلس خبرگان رهبری جایگاه یگانه ای دارد جایی که عالی ترین مقام سیاسی مذهبی در جمهوری اسلامی را انتخاب و برعملکرد او نظارت می کند. تمام ارکان سیاسی در نظام مشروعیت خود را از مقام ولایت فقیه می‌گیرند و وظایف مجلس خبرگان حول محور مقام ولایت است و خود این ارتباط سیستماتیک نشان دهنده جایگاه سترگ این مجلس در ساختار جمهوری اسلامی است.اولین انتخابات مجلس خبرگان در سال 1361 و در اوج جنگ تحمیلی صورت گرفت و مجلس در اردیبهشت 1362 گشایش یافت بسیاری از فعالان و دست اندر کاران در آن برهه با توجه به رهبری کاریزماتیک و بلامنازع امام خمینی (س) اساس تشکیل چنین مجلسی را نکوهش کردند اما حضرت امام بر این سخنان خرده گرفت و فرمود اکنون با تشکیل مجلس خبرگان خیالم راحت شد    . 

دوره‌نخست و مسئولیت سنگین

http://www.nazarnews.com/wp-content/uploads/2015/07/20150715083853-2.jpg

ریاست اولین دوره مجلس خبرگان که طبق نص قانون اساسی هشت سال تداوم داشت با آیت ا... مشکینی بود مهم ترین اقدام مجلس اول در هنگامه رحلت بنیانگزار انقلاب و انتخاب جایگزین ایشان آیت ا... خامنه ای به جای امام(س) بود. جایی‌که آیت ا... هاشمی رفسنجانی نقش تاریخی خود رادر مجلس خبرگان در آن پیچ تاریخی عظیم ایفا می‌کند. روایت هاشمی از آن روزهای پر التهاب و تاریخ ساز شنیدنی است: او می‌گوید بحث بر سر شورایی و یا فردی بودن رهبری ادامه داشت. سرانجام با رای گیری چهل و پنج بر سی و پنج به رهبری فردی رسیدیم. گفته‌می شود در ادامه راه پرپیچ‌وخم روزهای اول انقلاب چهارده نفر قصد داشتند انتخاب رهبری را به سمت دیگری ببرند و سرانجام به انتخاب آیت ا... خامنه ای رسیدیم. خاطره هاشمی از امام درباره مقام رهبری در آن جلسه تاریخی مجلس خبرگان اول از نقاط عطف تاریخی این مجلس است    . 

خبرگان دوم و دسیسه‌ها


http://www.fardanews.com/files/fa/news/1394/5/14/304569_209.jpg

دوره دوم این مجلس نیز با مردم با شرکت در انتخاب خبرگان خود را راهی مجلس کردند.این انتخابات همزمان بود با ایام بعد از رحلت کبیرانقلاب و اواسط دولت آقای هاشمی رفسنجانی و دورانی که دشمنان نظام اسلامی و انقلاب با اتکا به دسیسه‌های داخلی تلاش‌می کرد تا جایگاه مجلس خبرگان را تضعیف کنند تا در نهایت به مقام رهبری آسیب وارد کنند ولی در آن دوران نیز خبرگان با ذکاوت از آن دوران عبور کردند و نظام را از بحران‌های سخت رهانیدند.این دوره تا اواخر دولت هاشمی‌رفسنجانی ادامه داشت و نهایت بعد در سال هفتادو هفت به پایان رسید    . 

مجلس‌حساس‌سوم


http://media.snn.ir/original/1394/04/22/IMG09360545.jpg

دوره سوم مجلس خبرگان که از سال هفتاد و هشت آغاز و تا هشتاد و شش ادامه داشت دوران کم حادثه ای نبود جایی‌که هاشمی رفسنجانی پس از پشت سر نهادن دو موج پر طنین تخریب باز هم ققنوس وار به عرصه بازگشت و نشان داد اهل کناره جویی و انزوا نیست. اصلاح طلبان و خصوصا طیف رادیکال آنان سرمست از پیروزی دوم خرداد تخریب هاشمی را سرلوحه کار قرار دادند و تا آنجا پیش رفتند که بی پروا عالیجناب سرخ و خاکستری اش لقب دادند و عرصه را چنان تنگ کردند که هاشمی از ورود به مجلس ششم با کسب آرا لازم انصراف داد.

موج دوم تخریب در انتخابات ریاست جمهوری هشتاد و چهار رخ داد آنجا که در دو گانه هاشمی و احمدی نژاد نواصولگرایان نودولت از هیچ تخریبی ابا نکردند و بساری پنداشتند شکست سال هشتاد و چهار فرجام سیاسی هاشمی است اما او تنها صبر کرد و به گفته خودش شکوائیه به خدا برد تا مجال انتخابات سوم خبرگان سال هشتادو شش ،جاییکه نواصولگرایان حامی احمدی‌نژاد سرمست از شگفتی سوم تیر عزم قبضه خبرگان را هم داشتند اما هاشمی باز هم در این آوردگاه برای انقلاب احساس خطر کرد و پای در میدان نهاد و در میان شگفتی همگان با رای بالای یک میلیون در تهران اول شد و درپی فوت آیت ا... مشکینی به ریاست خبرگان هم رسید    .

تکیه‌همسنگر هاشمی برریاست

http://www.entekhab.ir/files/fa/news/1393/2/31/63133_470.jpg

دوره چهارم که در سال هشتاد و شش آغاز و تا اتمام سال جاری هم ادامه داردنیز فارغ از حادثه نبود.آنجا که اصولگرایان رادیکال پس از وقایع سال هشتاد و هشت عرصه را برای تسویه حساب‌های قدیمی با هاشمی مناسب دیدند و نقشه حذف کامل او از قطار انقلاب را با حذف از ریاست خبرگان کلید زدند.اما هاشمی در سال هشتادو نه آنجا که آیت ا... مهدوی کنی را بعوان نامزد ریاست دید از رقابت امتناع کرد چراکه به گفته خودش تنها هنگامه به صحنه ورود می کند که برای انقلاب احساس خطر کند و با حضور چهره ای چون آیت ا... کنی جای دغدغه برای هاشمی نماند اما عرصه را هم در مجلس خبرگان در آن روزهای پر حادثه به تمامی برای افراطیون خالی نکرد.

البته شیخ‌فهیم انقلاب نیز ادب را پیشه خود کرد و بعد از به ریاست رسیدن در خبرگان برای اینکه دشمنان هاشمی رفسنجانی سوءاستفاده نکنند و بزرگان نظام زیر بار تخریب نروند با تواضع ضمن مثبت ارزیابی کردن جلسه انتخابات هیئت رئیسه خبرگان گفت: حتما از تجربیات آیت الله هاشمی رفسنجانی در مدیریت استفاده می شود.

آیت الله محمدرضا مهدوی کنی افزود: جلسه دیروز همان طور که برای همه حضار مشهود بود، جلسه ای بسیار باصفا و صمیمی بود.

وی اضافه کرد: هیچ گاه با دوستانی که همسنگر بوده‌ایم، اهل رقابت نبوده‌ایم بنابراین همیشه می گفتم که نمی خواهم با جناب آقای هاشمی رقابت کنم.

آیت الله مهدوی کنی گفت: این دفعه احساس وظیفه شد؛ خود ایشان هم اظهار محبت کرد و گفت من دیگر نیستم.

وی افزود: بنابراین فکر می کنم جلسه دیروز خبرگان و انتخابات هیئت رئیسه یکی از بهترین جلسات خبرگان و انتخابات رئیس مجلس خبرگان بود.

رئیس مجلس خبرگان درباره شخصیت آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: آقای هاشمی از دوستان و همسنگران قدیم ماست؛ سال‌ها چه قبل و چه بعد از انقلاب با هم همکاری کرده‌ایم.

آیت الله مهدوی کنی افزود: بنده و آقای هاشمی در کارهای نظام از جمله در شورای انقلاب، در دولت و تشخیص مصلحت با هم بوده‌ و کار کرده‌ایم.

رئیس مجلس خبرگان اظهار داشت: برای پیشرفت اهدافی که خبرگان دارند باید از گذشته ها استفاده کرد و اگر کار جدیدی هم لازم باشد انجام خواهیم داد.وی گفت: ایشان (آیت الله هاشمی رفسنجانی) دوست صمیمی و قدیمی ماست و همان طور که از قبل با هم بوده‌ایم دلم می خواهد (باز هم) با هم باشیم.»این درایت و بصیرت آیت الله مهدوی کنی در زمانی که خیلی ها دندان تیز کرده بودند تا هاشمی را زیر تیغ بکشند، کارساز بود و جایگاه آیت الله را مانند گذشته حفظ کرد.

بیماری کنی و خلسه خبرگان


http://mosalas.ir/assets/files/307778111/2YfYp9i02YXbjA/4682107278.jpg

خبرگان با همان صلابت همیشگی و با حضور چهر‌ه‌هاو سلیقه‌های گوناگون سیاسی پیش‌می‌رفت.تا 14خرداد سال 93 که آیت الله مهدوی‌کنی بعد از حضور در مراسم رحلت امام‌خمینی(س) دچار عارضه قلبی شد و راهی بیمارستان شد.در این بازه از زمان بود که زمزمه‌ها از انتخاب جانشین‌مهدوی کنی در سراسر عالم سیاست ایران پیچید.در نهایت هنگامی‌که مهدوی‌کنی در بیمارستان بود، سیداحمد خاتمی عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان در مورد نحوه اداره مجلس خبرگان رهبری به دلیل نبود رئیس مجلس خبرگان گفت: ماده 10آیین‌ نامه تکلیف را تعیین کرده است به گونه‌ای که اگر عضوی از اعضای هیات رئیسه استعفا دهد یا فوت کند، در اولین جلسه مجلس خبرگان انتخاب مجددی انجام می‌شود تا جایگزین وی مشخص شود.خاتمی بلافاصله خبر جانشینی‌هاشمی شاهرودی را اعلام کرد وگفت:در مورد آیت‌ الله مهدوی‌ کنی باید بگویم تا مشخص شدن وضعیت ایشان، نایب‌ رئیس اول مجلس خبرگان رهبری یعنی آیت‌ الله هاشمی‌ شاهرودی این مجلس را اداره خواهد کرد.همه منتظر احیای آیت الله کنی بودند ولی خبر از رحلت وی دنیای سیاسی ایران را تکان داد و خبرگان رهبری نیز وارد عرصه جدید شد.

نبرد دو هاشمی


http://www.bultannews.com/files/fa/news/1392/1/11/152354_604.jpg

با درگذشت مهدوی کنی بار دیگر بحث ریاست خبرگان نقل محافل شد. تا ماه‌ها ادعاهایی مبنی بر اینکه فلان‌شخص برای ریاست برخبرگان ارجعیت دارد، در محافل‌جابه‌جا‌می‌شد.همه گزینه‌ها را هاشمی‌رفسنجانی و هاشمی شاهرودی می‌دانشتند و بین‌اینکه کدام هاشمی به ریاست‌می‌رسید بحث بود.در نهایت روز موعود رسید و دریک کارزارمحمدیزدی‌به ریاست خبرگان رسید و جانشین آیت‌الله مهدوی کنی شد. جاییکه به نظر‌می‌رسیدتمام مخالفان هاشمی بر آیت الله یزدی اجماع کردند.

چهره‌های متفاوت برای جانشینی‌مصباح


http://media.jamnews.ir/Original/1394/02/18/IMG22005011.jpg

در شرایطی که یک سال تا انتخابات دوره بعدی مجلس خبرگان رهبری باقی مانده بود، سر انجام پس از شش ماه تکلیف ریاست مجلس خبرگان رهبری روشن شد.هفدهمین اجلاس خبرگان رهبری با سخنان آیت‌الله هاشمی شاهرودی ،جانشین مهدوی کنی و رقیب اصلی هاشمی‌رفسنجانی و با دستور تعیین ریاست این مجلس آغاز به کار کرد. رای‌گیری برای انتخاب رئیس و اعضای هیات‌رئیسه مجلس خبرگان رهبری که هر دو سال یک بار برگزار می‌شود و طی آن رئیس و اعضای هیات‌رئیسه این مجلس با رای اعضا انتخاب می‌شوند، این بار به دلیل در گذشت آیت‌الله مهدوی‌کنی زودتر برگزارشد.هر چند در آخرین روزها نام بسیاری از چهره‌ها از جمله آیت‌الله یزدی و آیت‌الله جنتی و حتی آیت‌الله مصباح یزدی به‌عنوان کاندیداهای احتمالی مطرح شده بود، اما کمتر گمان می‌رفت سرانجام نام آیت‌الله یزدی از گلدان‌های رای بیرون بیاید.

واگذاری‌ریاست بعد‌از شش سال به یزدی


http://www.bultannews.com/files/fa/news/1392/2/31/166951_151.jpg

دراین رقابت که در 2 دور برگزار شد و در دور اول، محمد یزدی، محمد مومن و هاشمی رفسنجانی کاندیدا شدند. آیت‌الله هاشمی شاهرودی اگر چه کاندیدا شده بود نهایتا، از کاندیداتوری انصراف داد. به گفته آیت‌الله کعبی دلیل انصراف هاشمی شاهرودی این بود که تعدد کاندیداها را صلاح نمی‌دانستند. او همچنین در گفت‌وگو با رسانه‌ها تاکید کرد که بر‌خلاف آنچه برخی شایع کرده‌اند، وی به‌نفع هاشمی انصراف نداده ‌است.

سرانجام در دور نخست، محمد یزدی و هاشمی رفسنجانی با کسب اکثریت نسبی آرا به دور دوم انتخابات راه یافتند و آیت‌الله مومن از کسب اکثریت نسبی بازماند. براساس گزارش‌ها آیت‌الله مومن در دور دوم به آیت‌الله یزدی رای داده است.در دور دوم انتخابات نیز آیات محمد یزدی و اکبر هاشمی رفسنجانی دو کاندیدای ریاست مجلس خبرگان رهبری بودند که در جریان رای‌گیری، نهایتا آیت‌الله محمد یزدی با کسب 47 رای (اکثریت آرا) رئیس مجلس خبرگان رهبری شد و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز با 24 رای از کسب اکثریت آرا باز ماند.

او در حالی از رسیدن به ریاست مجلس خبرگان رهبری بازماند که در گفت‌وگویی با روزنامه شرق نامه تعدادی از اعضای مجلس خبرگان را که در آن درخواست کاندیداتوری او را کرده بودند تایید کرد و در بخش دیگری از سخنانش گفته بود: «برای مقاطع حساس حتما لازم نیست رئیس باشم، کافی است عضو خبرگان باشم. انسان در خبرگان می‌تواند صحبت کند و نظرش را بدهد و اگر بخواهم، تاثیرگذار هم خواهم بود.» اسفند 87 بود که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با کسب 51 رای در مقابل 26 رای آیت‌الله محمد یزدی، پس از مرحوم آیت‌الله مشکینی به ریاست مجلس خبرگان رهبری رسید. حالا با گذشت شش سال از آن روز این بار محمد یزدی با 47 رای در مقابل 24 رای هاشمی رفسنجانی به ریاست مهم‌ترین نهاد ناظر بر عملکرد رهبری رسید.

چشم پوشی از نقش هاشمی ؟ هرگز !


http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1392/6/7/1478667_514.jpg

هاشمی‌که در طول دوران فعالیت‌های سیاسی خود نشان داده است هرکجا مصلحت و منفعت نظام را در خطر‌ببیند وارد عرصه می‌شود با وجود اینکه می‌توان گفت از این مجلس خبرگان رای‌نمی‌اورد ولی خود را به‌عرصه کشاند تا نشان مردم دهد که تفکر قالب در مجلس خبرگان چگونه است و ملت باید برای حضور در پای صندوق‌های رای و انتخاب خبرگان در آخر امسال وارد عمل شوند. البته ناگفته نماند چهره‌های سیاسی و گروه‌های مختلف به‌فکر این مجلس هستند و به دنبال‌آن می‌گردند که افرادی هم تراز با تفکرشان وارد این مجلس شود.اما انتخابات پیش روی مجلس خبرگان انتخاباتی متفاوت خواهد بود تا آنجا که محمد رضا باهنر نایب رییس مجلس و دبیر کل جبهه پیروان امام و رهبری می گوید :عده ای برای انتخابات خبرگان خواب‌های بدی دیده اند که امیدواریم تعبیر نشود.اما براستی چه چیز اینچنین خواب برخی اصولگرایان را آشفته کرده است؟

به نظر می آید آنان نیک دریافته اند نسیم اعتدالی که با انتخابات سال نود دو در کشور وزیدن گرفته است با توفیق شگرف هسته ای دولت اکنون در حال تبدیل شدن به یک طوفان است که درخت افراط را از ریشه برخواهد کند اگر دولت اعتدالی حسن روحانی بتواند موج مثبت نشاط اجتماعی حاصل از توفیق هسته ای را در با موج اعتدال خواهی مردم پیوند بزند قطعادر انتخابات مجالس خبرگان و شورای اسلامی با انتخاب‌های متفاوتی مواجه خواهیم بود انتخاب‌هایی که همراه با موج اعتدال است و در ادامه طرد بقایای تفکر افراطی خیمه زده بر سرنوشت کشور طی سالیان گذشته بود. با توجه به جریانات سیاسی حاکم بر جامعه و سیاست به نظر می آید اینبار خبرگان متفاوتی را شاهد باشیم ولی باز‌هم از نقش هاشمی‌رفسنجانی نمی‌توان چشم‌پوشی‌کرد.