بزرگترین انقلاب تاریخ معاصر را با رهبری کاریزماتیک خود به پیروزی رساند. تیزبینی و ذکاوت مثالزدنیاش از همان ابتدا مشخص و مبرهن بود. روزی که در اوج نظام شاهنشاهی، علم مخالفت برافراشت و در زمانهای که هیچکس گمان اضمحلال نظامی مستظهر به حمایت استعمار خارجی و استبداد داخلی را گمان نمیبرد، خطاب به عوامل رژیم خاطرنشان کرد: یاران من اکنون در گهوارهها هستند.
چه نیک دانسته بود رمز و راز پیروزی را که همانا از توکل بر خدا و اتکا به ظرفیتهای جوانان این مرز و بوم برمیآمد. افقهای بلند و دور را به خوبی میشناخت و در خشت خام مسائلی میدید که با گذشت سالها و دههها درستی و صحت آن بر همگان آشکار میشد و همگان به روشنبینی آن پیر فرزانه معترف میشدند. در فرازهای مختلف وصیتنامه بنیانگذار انقلاب به دوریجویی از اختلافافکنی و خطرات متحجرانی که سالهای سال بیش و پیش از دیگران او را آزرده بودند اشاره میکند و به پرهیز از تندروی توجه میدهد.
متحجرانی که نه تنها در سالهای زعامت او که پس از دوران رحلتش هم بغض و کینه خود را فروکاست ندادند، آنانی که در ظاهر خود را خیرخواه جلوه میدهند و مدعای بسیار دارند اما عداوت آنان بر اهالی نظر پوشیده نیست. گویا تاریخ در هر زمانه و دورهای دوباره بازخوانی میشود. حال حکایت بعضی مدعیان که بر یادگاران امام میتازند گویا تکرار مکرر همان احوالات است.
بیت امام یاوران همیشه همراه
امام کاخهای مجلل و فخرفروشیهای پردبدبه و تفاخرهای شاهنشاهی را در هم کوبید و در تمام دوران زعامتش به سبک و سیاق عامه مردم سادهزیستانه زندگی کرد. خانوادهاش که در تمامی سالهای مبارزه و جهاد همراهش بودند و مصائب بسیاری را تحمل کردند و جوان برومندی چون مصطفی را در راه مبارزه تقدیم راه انقلاب و ایران کردند هیچ عوایدی از رهبری او طلب نکردند.
علیرغم شایستگیهای حاج احمد و پیشنهادهای متوالی برای تصدی سمتهای مختلف، امام اجازه حضور وی در مناصب مختلف را نداد تا این خانواده از هر شائبه و پندار قدرتطلبانه به دور باشند و همواره نقش همدلی و همراهی با مردم را ایفا کنند. امام از عمق کینه ناخیرخواهان به خود آگاه بود و میدانست که آنان به دنبال روزنهای برای ضربهزنی هستند کمااینکه در دوران حیاتش خطاب به یار و یاور همیشگی و فرزند برومندش خاطرنشان کرده بود: بعد از من از تو انتقام خواهند گرفت.
شاید سالهای سال باید میگذشت تا فراست و تیزبینی آن پیر روشنضمیر بر همگان آشکار شود. پس از رحلت امام یادگار وی همواره به عنوان مشاوری امین، یار و یاور نظام بود تا دیری نپایید که هجران را تاب نیاورد و به سوی مرشد خود شتافت و ثلمهای گران بر ساحت نظام مستولی شد. پس از وی، فرزند بزرگش در عنفوان جوانی تولیت مرقد پدربزرگ را عهدهدار شد و گام در جای بزرگان خاندان خمینی گذاشت.
وی که ذکاوتی مثالزدنی داشت مدارج ترقی را در حوزههای علمیه یک به یک طی کرد و در بازه زمانی کوتاهی به مقام اجتهاد نائل شد و تاکنون تالیفاتی گرانسنگ از او انتشار یافته است. حجتالاسلام سید حسن خمینی شخصیتی فراجناحی است که متانت و وزانت او مورد التفات لایههای مختلف و متکثری از جامعه است و حتی مخالفان مشی سیاسی و فکری او نیز احترام او را نگاه میدارند و مورد علاقه هر دو طیف سیاسی کشور است. اما 14 خرداد چند سال پیش اتفاق زشتی رخ داد و توهینهای ناموجه و غیرقابلقبولی به وقوع پیوست که همگان را به واکنش واداشت و سیلی از محکومیتها را از سوی مراجع عظام تقلید تا کنشگران سیاسی به همراه داشت اما یک بار دیگر امسال نیز نمونه چنین حرکتی دوباره رخ نمایاند.
توهینکنندگان به یادگار امام کیستند؟
پس از آنکه خردادماه سال 89 و در سالگرد رحلت بنیانگذار انقلاب جمعی در اقدامی نامتعارف با سردادن شعار و ایجاد بلوا و هیاهو نگذاشتند میزبان مراسم به سخنرانی خود ادامه دهد، سیلی از اعتراضات پردامنه از سوی شخصیتهای عالیرتبه مذهبی و سیاسی نسبت به این اقدام ناپسند و ناموجه به راه افتاد. حجم اعتراضات غیرقانونی و نامنطبق بر اخلاق آن روز نشان میداد که این اقدام سازماندهی شده بود و عدهای لیدری این جریان را بر عهده داشتند اما خبری رسمی از برخورد یا دستگیری عوامل این جریان در رسانهها انعکاس نیافت و با موارد متواتر و متعدد اعتراضی که از سوی مراجع و شخصیتهای مختلف و آحاد مردم ابراز شد امید آن میرفت که دیگر شاهد چنین اقدامی نباشیم اما پس از دو سال یک بار دیگر جمعیتی قلیل اقدام به تکرار اغتشاش در جریان سخنرانی سید حسن خمینی کردند.
این اقدام با سخنرانی باصلابت وی ابتر ماند و آنان نتوانستند مقصود خود را حاصل کنند اما باز هم شخصیتهای مختلف نسبت به این اقدام واکنش نشان دادند و ضمن محکومیت آن خواستار برخورد با عوامل سازماندهنده این حرکات مذبوحانه و نامتعارف شدند. سوال بزرگ آنجا بود که چگونه افرادی به خود اجازه میدهند در مراسمی که به نام بنیانگذار انقلاب مزین است در مرقد ایشان به یادگار وی و تولیت مرقدش توهین کنند؟ اقداماتی که به نحوی دیگر درخصوص رئیس قوه مجریه نیز رخ نمایاند و سوالات بسیاری را به اذهان متبادر میکرد.
اکنون پس از گذشت نزدیک به یک ماه از آن وقایع تلخ خبر میرسد 25 تن از عواملی که علیه سید حسن خمینی شعار دادهاند توسط دستگاههای امنیتی و قضایی شناسایی شده و بازداشت شدهاند. البته سایتهای خبری که این شنیدهها را انعکاس دادهاند در اقدامی عجیب و شایسته تامل عنوان کردهاند: این افراد وابستگی حزبی و گروهی به جریانهای سیاسی نداشته و بر اساس تحلیلهای غلط این اقدام را انجام دادهاند.
این ابراز نظر پیشدستانه در حالی رخ میدهد که هنوز مقامات رسمی و قضایی در این خصوص ابراز نظری نکردهاند و معلوم نیست بر اساس چه ادله و پیشفرضی آنان چنین مطالبی را بیان داشتهاند؟! در ضمن آنکه بعید است جمعی قلیل اما منسجم بدون هیچ سازماندهی مبادرت به این اقدام کرده باشند و جرات اسائه ادب به یادگار امام را در حریم حرم او به خود داده باشند.
نکته کلیدی در این میانه نیز آن است که این اقدام به فاصله دو سال عینا در مکان مشخص و در زمان معلوم و با رویکردی عیان به منصه ظهور رسیده و اگر قرار است اقدامات ریشهای برای تکرار نشدن چنین حوادثی در شرف اجرا باشد لازم است که آن وقایع نیز مورد مداقه قرار بگیرد تا دیگر شاهد این اقدامات تفرقهانگیز و ضربهزننده نباشیم.
بدیهی است که شأن خاندان روحالله و یادگار او اجل آن است که با چنین اقداماتی بر آن خدشه وارد شود اما بیگمان برای نظام پسندیده نیست که عدهای بلواگر مراسمی رسمی و مورد توجه اذهان عمومی و شخصیتهای بینالمللی را با چنین حواشی روبهرو کنند. اقداماتی که اگر جلوی آن گرفته نشود معلوم نیست تا کجاها تعمیم یابد و چه خسارتهای جبرانناپذیری را رقم بزند