در تیمملی در چه پستی بازی میکردید؟ در پست حمال(!) تیم یعنی هافبک دفاعی. من فقط توپ را میگرفتم و به مجید نامجومطلق میدادم، بقیه کارها را خود مجید انجام میداد. توپ را روی چشم مجیدنامجو میفرستادم، ولی آنقدر قشنگ توپ را استپ میکرد و 3نفر را دریبل میزد که باورت نمیشد.
شنیده بودیم که فنونیزاده بمب خنده است، ولی هیچوقت فکر نمیکردیم که این بمب، بمب هستهای باشد.
در طول 2ساعت مصاحبه بعضی اوقات صدای خندههایمان کل ساختمان را میلرزاند. با مهدی فنونیزاده از هر دری صحبت کردیم؛ از زمینهای خاکی نازیآباد و خانیآباد تا پیشنهاد علی پروین به او برای پرسپولیسی شدنش تا علی دایی و افشین قطبی.
مهدی فنونیزاده که در طول مصاحبه مدام از علی دایی تعریف و تمجید میکرد، شک ما را برانگیخت تا اینکه خودش در آخر مصاحبه اعتراف کرد که همشهری علی دایی است و اهل اردبیل. این مصاحبه خواندنی در تماشاگر چاپ شده است.
خودتان را برای کسانی که بازیهای شما را به یاد ندارند، معرفی میکنید؟
مهدی فنونیزاده هستم، متولد بیستم آبانماه 1344 در محله نازیآباد تهران.
فوتبالتان را از کجا شروع کردید؟
مثل همه فوتبالسیتهای جنوب تهران من هم فوتبالم را از زمینهای خاکی نازیآباد، خانیآباد و یاغچیآباد و خلاصه هرچی که آباد(!) داره شروع کردم. 13، 14ساله بودم که آقای اردشیر لارودی چیزی مثل مدرسه فوتبالهای امروزی راهاندازی و من را از میان 100بازیکن دیگر انتخاب کرد و یکتیم تشکیل داد. در آن تیم حمید استیلی، رضا رضاییمنش، تقی اصلانی که شهید شد، کامران شیرمحمدی و حمید یامینیپور حضور داشتند. مسعود استیلی، برادر حمید استیلی هم در آن تیم حضور داشت که آنقدر جثه کوچکی داشت، پیراهنش از پایین شورتش میزد بیرون و میتوانست پیراهنش را در جورابش کند!
اولین باشگاهی که به صورت حرفهای از آن فوتبال را شروع کردید؟
اولین باشگاهم جوانان راهآهن بود که همزمان در تیم بزرگسالان هم بازی میکردم. بعد از آن چون سرباز بودم، به تیم نیروی زمینی تهران رفتم و از آنجا به دارایی و سپس استقلال منتقل شدم.
چندسال در استقلال بودید؟
از سال1368 تا 1371 در استقلال بودم، 103بازی. در 2فصل با استقلال فقط یکباخت داشتیم و 6گل خوردیم. برعکس حالا که استقلال و پرسپولیس 4تا 4تا گل میخورند. در این 2سال تمام جامهای موجود را با استقلال به دست آوردم و به پرسپولیس هم نباختیم.
از پرسپولیس پیشنهاد نداشتید؟
سال70 بود که علی پروین کسی را فرستاد دنبالم. ماه رمضان بود و من را نزدیک سحر به در خانه علی پروین بردند. علی پروین به من گفت: «تو اولین بازیکنی هستی که من فرستادم دنبالش.»
پس چرا به پرسپولیس نرفتید؟
خب، من بازیکن استقلال بودم و سخت بود که به تیم رقیب بروم.
از اول پرسپولیسی بودید یا استقلالی؟
من پرسپولیسی نبودم، ولی علی پروین را خیلی دوست داشتم. جمع پرسپولیسیها رفاقتشان خیلی صمیمی است، ولی استقلالیها باکلاساند!
خب، چرا از استقلال رفتید بانک تجارت؟
سال71 بود که بانک تجارت پیشنهاد داد و من هم قبول کردم. بانک تجارت آنموقع پول یکواحد آپارتمان را به من داد. وقتی داشتم قراردادم را در هیات فوتبال با بانک تجارت ثبت میکردم، همه بازیکنان استقلال به من زنگ زدند و گفتند ما هم بیاییم؟!
بعد از بانک تجارت کجا رفتید؟
یکسال بانک تجارت بودم و بعد از آن رفتم فجر سپاه تهران. در فجرسپاه باید همه بازیها را میبردیم و جرات نداشتیم ببازیم! برخلاف اینکه همه فکر میکنند بهترین گلم را به عربستان زدم، ولی در فجرسپاه از وسط زمین یکگل به نیروی زمینی زدم که فکر میکنم بهترین گلم بود.
و بعد از آن هم رفتید سایپا.
بله، رفتم سایپا و با آن تیم در جام باشگاههای آسیا چهارم شدیم.
مربی آنموقع سایپا هم نصرا... عبداللهی بود.
بله، عمونصی مربی تیم بود، ولی همیشه روی نیمکت خواب بود. عمونصی دقیقه80 از خواب بیدار میشد و به بهتاش فریبا میگفت: «چندچندیم؟»
و بالاخره با پاس خداحافظی کردید؟
بله، 32، 33ساله بودم که با پاس آخرین بازیهایم را انجام دادم. آنموقع من و مارکار دفاعهای پاس بودیم که روی هم 100سالمان(!) بود، ولی بهترین بازیهای عمرم را در پاس داشتم و علت آن فیروز کریمی مربیمان بود که خیلی به ما روحیه میداد. با پاس هم در کل فصل یک باخت آوردیم.
اولینبار چه زمانی به تیمملی دعوت شدید؟
19 سالم بود که مرحوم دهداری برای اولینبار مرا به اردوی تیمملی دعوت کرد. آنموقع در تیم نیروی زمینی بودم و در بازیهای مقدماتی المپیک 1986 سئول برای تیمملی بازی کردم. از آنموقع در تمام دیدارها بازی کردم و نیمکتنشین نشدم. تا 27سالگی هم در تیمملی بازی کردم.
در تیمملی در چه پستی بازی میکردید؟
در پست حمال(!) تیم یعنی هافبک دفاعی. من فقط توپ را میگرفتم و به مجید نامجومطلق میدادم، بقیه کارها را خود مجید انجام میداد. توپ را روی چشم مجیدنامجو میفرستادم، ولی آنقدر قشنگ توپ را استپ میکرد و 3نفر را دریبل میزد که باورت نمیشد.
خشن هم بودید؟
آنموقع بابای تیم من بودم، هر کسی از همتیمیهایم را میزدند، میآمد و به من میگفت: «مهدی، اون منو زد.» و من هم میرفتم و ادبش میکردم. یادم میآید در یکی از بازیهایی که با پرسپولیس داشتیم حسین عبدی، شاهرخ بیانی را بدجوری زد و شاهرخ به من گفت که تلافی کنم. من هم با یکضربه حسابشده مچ عبدی را زدم. عبدی که از درد به خود میپیچید یکلحظه از جایش بلند شد و همه تعجب کردند که چرا ضربه من کاری نبوده، ولی بنده خدا بعد از یکقدم برداشتن با سر خورد زمین و من گفتم که حسین یکماه باید خانهنشین شود. آنموقع بچههای تیم میگفتند فنونیزاده دکتر است، خودش میزند و خودش هم طول درمان تعیین میکند.
چه شد که دیگر به تیمملی دعوت نشدید؟
وقتی آریهان مربی تیمملی شد، مرا هم به تیم دعوت کرد، ولی خیلی زود از ایران رفت. آریهان را با وانتی که غذا میآوردند بر سر تمرین آوردند و فردایش شنیدم آریهان از پشت وانت فرار کرد و به هلند رفت. بعد از آن هم استانکو سرمربی تیمملی شد که اکثرا پرسپولیسیها را به تیمملی دعوت کرد و من هم دیگر دعوت نشدم. سال76 بود که فوتبال را کنار گذاشتم. آنموقع 32ساله بودم و هنوز هم میتوانستم فوتبال بازی کنم، ولی دیگر حس و حالش نبود.
وقتی فوتبال بازی میکردید، کار اقتصادی هم انجام میدادید؟
نه، یعنی دیگر وقتی نداشتم. صبحها و بعدازظهرها تمرین میکردیم، دیگر فرصتی باقی نمیماند.
درحالحاضر شغلتان چیست؟
الان تقریبا کارمند شهرداری حساب میشوم. مجموعه ورزشی شهید کاظمی در منطقه19 تهران واقعدر پاسگاه نعمتآباد محل کار جدیدم است. در آنجا بهعنوان مدیر مجموعه فعالیت میکنم و ماهی 600، 700هزار تومان درآمد دارم.
قبل از آن چه کار میکردید؟
الان 4ماه است که در این مجموعه فعالیت میکنم و قبل از آن بیکار بودم.
باشگاه استقلال به شما کمک نمیکرد؟
الان لیدرها ماهی 600، 700هزار تومان از باشگاه حقوق میگیرند، ولی ما که پیشکسوت باشگاه هستیم دریغ از یکدست گرمکن یا لباس که بدهند بپوشیم.
حتی حالتان را هم نمیپرسیدند؟
آنها جیب ما را نزنند، احوالپرسی پیشکش!
اگر الان بازی میکردید، پول خوبی از فوتبال درمیآوردید. فکر میکنید قیمت فنونیزاده الان چقدر است؟
یکروز امیر قلعهنویی من را دید و گفت اگر میتوانستی الان بازی کنی، من یکمیلیارد برای تو میپرداختم.
اگر پای صحبت پیشکسوتها بنشینید، همهشان از فتح و فتوحاتشان حرف میزنند و میگویند که من «شزم» بودم و فلان کردم و خلاصه کلی «خالی» میبندند.
هر کسی اگر آمد و گفت که من کارهای بودم و فلان کردم و... بدان که هیچکارهای نیست. مثلا یکی از پیشکسوتها میگفت که من در زمین 100متر را زیر 10ثانیه میدویدم! من هم گفتم خیلی ببخشید شما کارل لوئیس یا بنجانسون نیستی؟! یا مثلا اصلا تو عمرش بازی ملی نداشته و میگوید من قهرمان جامجهانی شدهام!
البته شما که بازیها و گلهایتان موجود است، ولی آیا شما هم «خالی» میبندید؟
نه بابا، من زیاد اهل خالی بستن نیستم و اکثر «پر» میبندم!
در صحبتهایتان خیلی از مجید نامجومطلق تعریف میکردید، به نظرتان کدام بهتر هستند؛ علی کریمی یا مجید نامجو؟
مجید نامجومطلق بهتر بود. مجید قابلقیاس نیست. البته علی کریمی هم خیلی بازیکن خوبی است، ولی شما نگاه کنید کنار مجید نامجو چه کسانی بازی میکردند و کنار کریمی چه کسانی.
در مقطعی از زندگی به بیراهه رفتید و از مسیرت دور شدید.
بله، من هیچوقت گذشتهام را فراموش نمیکنم و همیشه آن روزها را به یاد دارم. ولی خدا را شکر الان بیشتر از یکسال است که پاکم و زندگی سالم و خوبی دارم.
چرا خیلی از پیشکسوتهای همدوره شما به سمت اعتیاد رفتند؟
من با دکتری صحبت میکردم و او به من گفت که قشر ورزشکاران و هنرمندان آسیبپذیرترین قشر جامعه هستند که خیلی باید مواظب خودشان باشند. وقتی از فوتبال خداحافظی میکنی خلایی در زندگیات به وجود میآید که تا قبل از این توسط فوتبال و حاشیههایش پر میشد، ولی بعد از آن به جای اینهمه هیاهو کسانی دور و برت را میگیرند که به فکر سوءاستفاده از تو هستند و میخواهند تو را پابند خود کنند و این بزرگترین علت به بیراهه رفتن ورزشکاران است. من همینجا از خدای بزرگ میخواهم که هیچ ایرانی اسیر این غول سیاه نشود و همه پاک باشند و این یکی از بزرگترین آرزوهایم است.
خب، فضا خیلی سنگین شد، بحث را عوض نمیکنید؟
در سفر عراق بودیم و مهدویکیا که تازه اوج گرفته بود هم همراه تیم بود. وقتی مهدی در ساکش را باز کرد، دیدم 80روسری از تهران همراه خود آورده. گفتم این همه روسری برای چیست؟ گفت آوردهام آنها را متبرک کنم و به تهران برگردانم و من هم گفتم که یکی از خوشگلهایش را سرت کن.
چرا هیچوقت مربی نشدید؟ اصلا مدرک دارید؟
مدرک A آسیا را دارم، ولی نمیتوانم داد بزنم که یکی بیاید من را ببرد سرمربی تیمش کند.
دوست دارید مربیگری کنید؟
چرا که نه، ولی الان طوری شده که 18مربی در هر فصل جایشان را با هم عوض میکنند و نفر جدیدی به این چرخه وارد نمیشود. مثلا همین پارسال یکمربی در طول یک فصل 3تیم عوض کرد (منظورش احمدزاده است).
نظرتان راجعبه اوضاع خراب پرسپولیس و استعفا و بازگشت علی دایی چیست؟
به نظر من گره اوضاع بحرانی پرسپولیس فقط به دست خود علی دایی باز میشود و دایی تنها کسی است که میتواند پرسپولیس را درست کند. علی دایی همینجوری دایی نشده و سالها رنج و زحمت او را به اینجا رسانده که درحالحاضر یکی از صندلیهای فیفا برای او است. یکروز علی دایی را در بازار دیدم، یک گونی 100کیلویی روی دوشش بود و به سختی کار میکرد. او برای این فوتبال خیلی زحمت کشیده!
بازگشت او درست بود؟
خب، حتما او شرایط را سنجیده و تصمیم گرفته که برگردد. الان شرایط تیم پرسپولیس مانند دینامیتی است که منتظر یکجرقه برای منفجر شدن است.
جام ملتها نزدیک است، فکر میکنید ایران بتواند در این رقابتها موفق شود؟
آرزوی قلبیام موفقیت تیمملی است، ولی تیمهای گردنکلفتی در جام ملتها حاضر هستند، ولی فکر کنم بتوانیم جزو 4تیم باشیم.
بعد از جامملتها افشین قطبی از تیمملی میرود، فکر میکنید از این خداحافظی ما ضرر میکنیم یا قطبی؟
اگر برود صددرصد او ضرر میکند، چون اوست که با تیمملی ایران مطرح شده و ما مربیهای بهتر از او هم در ایران داریم، مثل فرهاد کاظمی، فیروز کریمی، امیر قلعهنویی و علی دایی. همه اینها از قطبی بهترند.
یکجمله درباره افشین قطبی.
زبانباز و سیاهکار. وقتی چیزی به ضررش باشد فارسی را نمیتواند خوب صحبت کند و انگلیسی صحبت میکند.