* مردي بر درخت گردويي تکيه زد و گفت ميوه اي به اين کوچکي را خدا در درختي به اين بزرگي نهاده و هندوانه به اين بزرگي را در بوته اي به اين کوچکي. تا حرفش تمام شد گردويي از بالاي درخت بر سرش افتاد مرد گفت: خدا را صد هزار بار شکر که هندوانه نبود!!!!!!!!!!!