سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

 مردان سیاست هر یک خصیصه ای دارند که بعدها دیگران هنگام یاد کردن از آنها، آن خصیصه را نیز ذکر می کنند.

 در واقع خصیصه اصلی مردان سیاست همان امضای هنرمند پای اثر هنری اش است. امضایی که باعث می شود هرگاه شخصی اثری را ببیند تشخیص بدهد که این اثر متعلق به چه کسی است.

در ایران شهید رجایی را با ساده زیستی و خدمت به مردم، هاشمی رفسنجانی را با دولت سازندگی و خاتمی را با سیاست های تساهل و تسامح در عرصه های مختلف می شناسند. اما خصیصه اصلی محمود احمدی نژاد کدام است؟

به جرات می توان گفت مهم ترین خصلت احمدی نژاد رفتار و گفتار اوست؛ رفتار و گفتاری که هرازگاهی وی را در صدر اخبار رسانه های ایران و جهان قرار می داد، و هنوز هم می دهد و بعضا با شگفتی و در بعضی موارد نیز با تحسین روبرو می شود. در این نوشتار به گفتار احمدی نژاد در عرصه بین الملل و اثرات آن نخواهیم پرداخت و تنها این موارد را در داخل ایران برررسی می کنیم. 

گفتار احمدی نژاد را در دو دسته می توان طبقه بندی کرد: جملات عامیانه ای که بین مردم مرسوم است و شنیدن آن از زبان مقام اول قوه اجرایی شگفتی زا بود و دسته دوم، ادعاهایی که بنظر کارشناسان دور از واقعیت می نمود.

 در این نوشته سعی می کنیم بصورت اجمالی مروری کنیم بر برخی از بحث انگیزترین جملاتی که احمدی نژاد به زبان آورده است.سخنانی که در برخی موارد موجب شگفتی بسیاری شد و حتی در یک مورد اعتراض آیت الله لاریجانی آملی، ریاست قوه قضاییه، را نیز بدنبال داشت.

 دفاع از زنان گیلانی

محمود احمدی نژاد در اسفند 1385، در جمع نخبگان استان گیلان گفت که «برخلاف دیدگاه بعضی افراد، من معتقدم زنان گیلانی با حفظ عفاف خود در عرصه‌های مختلف کشاورزی حضور داشته‌اند.»

گفتن این جمله از آنجا عجیب می نمود که به اعتقاد برخی ناظر به بعضی لطیفه های قومی است. متاسفانه در ایران در مورد برخی از قومیت ها لطیفه هایی وجود دارد که همواره مورد انتقاد صاحبنظران بوده است و از دستگاه های فرهنگی کشور نیز انتظار می رود در جهت محو و از بین بردن این لطیفه و کلیشه های ذهنی عمل کنند و به همین دلیل شنیدن سخنی از رئیس جمهور که مبنایش این لطیفه ها باشد خیلی عجیب بود.

این جمله واکنش نماینده رشت در مجلس را نیز در پی داشت. رمضان علی صادق‌زاده در مورد این سخنان گفته بود:« ایشان مهمان ما در گیلان بوده‌اند، اما در چند ماه آینده اعتراضات خویش را به اطلاع مردم می‌رسانیم. زنان گیلانی در عرصه کار و کوشش در تمام زمینه‌ها دوشادوش مردان فعالیت می‌کنند و حتی بیش از مردان در زمینه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و کشاورزی مشغول به فعالیت هستند...

در طول تاریخ، مردان و زنان گیلانی باعث تقویت تشیع شده‌اند. وفور امامزاده‌ها در سراسر استان، نشانه این امر است. آیت‌الله بهجت(ره) که یکی از علمای شیعه هستند نیز از این سرزمین برخاسته‌اند.»

ارزانی در محله رییس جمهور

یکی دیگر از جملات احمدی نژاد که اعتراض بسیاری از نمایندگان مجلس را در پی داشت، پاسخ او به اعتراض نمایندگان در مورد گرانی ها و تورم بود. احمدی نژاد در بهمن 1385، هنگامی که برای تقدیم لایحه بودجه به مجلس رفته بود با اعتراض نمایندگان به گرانی مواجه شد. وی وقتی نمایندگان با اشاره به قیمت گوجه فرنگی به سخنان رئیس جمهور در مورد مهار تورم اعتراض کردند پاسخ داد: «از تره بار نزدیک منزل ما خرید کنید. چرا از جاهای گران خرید می کنید. در محله ما قیمت ها ثابت است.»

از آن رمان ماجرای قیمت های محله رییس جمهور داستان دنباله داری شد که هراز گاهی خبرنگاران را برای اطلاع از آن قیمت ها راهی محله احمدی نژاد می کند.

شغل: قصاب، تخصص: کارشناس اقتصادی

اما سخنان عجیب احمدی نژاد در مورد محله شان یکبار دیگر نیز شگفتی ساز شد. وی در تیرماه 1386 در جمع اصناف کشور گفت که « یک قصاب شرافتمند در نزدیکی ما زندگی می کند که از همه مشکلات مردم با خبر است و از وی هم اطلاعات مهم اقتصادی را می گیرم.»

این اظهارات نیز تعجب بسیاری از کارشناسان، بخصوص اقتصادی را در پی داشت که این سوال برایشان پیش آمده بود که چگونه یک قصاب می تواند اطلاعات مهم اقتصادی را در اختیار یک رئیس جمهور قرار دهد!

 

این جمله به حدی عجیب می نمود که خبرگزاری رویترز آن را در بخش اخبار فی نفسه عجیب (oddly enough) خود قرار داد!

گریه دکتر محمود احمدی نژاد + عکس

قطعنامه دان هایی که پاره نشد

تصویر خنده دار از پشت صحنه سخنرانی احمدی نژاد!

هر چند احمدی نژاد در آخرین مصاحبه مطبوعاتی خود قسمتی از مشکلات جاری کشور را ناشی از تحریم ها و قطعنامه های شورای امنیت دانست اما چند سال قبل او جملات جالبی در مورد تحریم ها و این قطعنامه ها می گفت.

او آذر ماه 1386 در خوزستان طی اظهاراتی گفته بود که « وقتی کشورهای غربی شاهد رشد و پیشرفت ایران بودند هر روز یک قطعنامه تهیه کردند و در شورای امنیت علیه ما صادر کردند. من امروز به آنها می‌گویم آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه‌‌دان شما پاره شود.»

 استفاده از اصطلاح پاره شدن قطعنامه دان چیزی بود که به عقیده برخی در شان یک مقام رسمی نبود.

البته احمدینژاد اسفند 85 نیز در واکنش به صدور دومین قطعنامه علیه ایران گفته بود: «ایران ترمز و دنده عقب قطار هسته ای خود را دور انداخته است.» وی همچنین در موارد متعدد قطعنامه های شورای امنیت را به ورق پاره تشبیه کرد.

جملات قصار در همایش

اما یکی از اوج های سخنان شگفت انگیز احمدی نژاد در همایش ایرانیان خارج از کشور رقم خورد. وی در سخنرانی خود در این همایش علیرغم توصیه غلامعلی حدادعادل به اینکه از ضربالمثل «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» استفاده کند از گفتار عامیانه «آن ممه را لولو برد» استفاده کرد تا به غربی ها بفهماند شرایط بازی عوض شده است! وی همچنین در این همایش خطاب به اوباما و سردمداران غرب گفت: «آب را بریزید همان جایی که میسوزد.» 

این جملات اعتراض یک نماینده مجلس را در پی داشت.

وی در اعتراض به ادبیات احمدی نژاد گفته بود: «استفاده کردن از تعابیر سطح پائین و عدم آشنایی به ادبیات دیپلماتیک به کشور ضربه می‌زند» وی همچنین از مسئولان عالی رتبه نظام خواسته بود به قواعد دیپلماتیک پایبند باشند و گفته بود که با این کلمات نه طرف مقابل مغلوب می‌شود و نه ما در فضای بین‌المللی غالب می‌شویم، باید طوری سخن بگوئیم که هر آدم منصفی در دنیا کلمات و جملات ما را می‌شنود بگوید چه سخن سنجیده و به جایی گفته‌اند.

پشم و پیل همه آنها ریخته است!

  احمدی نژاد در آبان ماه 1389 در جمع مردم بجنورد در اعتراض به لغو یکطرفه برخی قراردها با ایران جملاتی بدیع گفته بود !

 وی خطاب به برخی کشورها متحد‌شدن شوروی سابق و آمریکا با کشورهای اروپایی و برخی از کشورهای منطقه برای اقدام علیه ملت ایران را یادآور شد و گفت که: آن ‌زمان ‌ملت ایران درسی به آنها داد که تا ابد آن‌را فراموش نخواهند کرد؛ حالا که پشم و پیل همه آنها ریخته است. اگر خیلی عرضه دارید، اوضاع کشورهای خود را جمع و جور کنید و به ملت‌های خود برسید؛ شما ‌نمی‌توانید آب بینی‌ خود را بالا بکشید.

دفاع از این جمله ها حتی برای سرسخت ترین مدافعان دولت نیز سخت بود.

انگلیس، آفریقایی است!

اما احمدی نژاد در برخی موارد نیز جملاتی گفته است که ممکن است اشتباه لفظی باشد فی المثل وی در مرداد 1389 در همدان گفته بود که انگلیس جزیره کوچکی است در غرب آفریقا!

 

این جمله نیز موجب شگفتی زیادی شد و هیچگاه هم توضیح داده نشد که گفتن این جمله چه دلیلی داشته است.

 

طومار جمله های شاذ احمدی نژاد  بیشتر از اینهاست و در این مطلب مجال پرداختن به همه آنها نیست. زنبیل گذاشتن دولت های دنیا برای دیدار و مشورت گرفتن از دولت ، غنی سازی اورانیوم توسط یک دختر 17 ساله در آشپزخانه منزلشان، شناخته شدن توسط یک دختر بچه 4 ساله اسپانیولی، در راس نبودن مجلس، بلد نبودن طهارت توسط غربی ها در زمان تمدن داشتن ایرانی ها و ... موارد دیگری است که هر یک در جای خود بحث های زیادی را بدنبال داشته است.

در این مطلب قصد ما تحلیل و ریشه یابی چرایی استفاده از چنین ادبیاتی توسط محمود احمدی نژاد نبود بلکه تنها مجموعه ای از جملات وی که خلاف قواعد مرسوم است گردآوری شد تا با در کنار هم قرار داده شدن آنها تصویر روشن تری از ادبیات احمدی نژادی بدست آید.

 

 ادبیاتی که غلامحسین الهام، سخنگوی سابق دولت، وزیر دادگستری سابق، رییس سابق ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و ... در اسفند ماه 1386 در موردش گفته بود: «احمدی نژاد ادبیاتی ویژه دارد و من به این زبان غبطه می خورم.»


ساعت 15 ، ورزشگاه یادگار امام تبریز، تماشاگر : 50 هزار نفر حدود 1000 استقلالی 49000 تبریزی

تماشاچیان دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و تراکتورسازی تبریز
داور:
سعید مظفری زاده
کارت زرد: محمد نصرتی، مهدی کیانی(تراکتورسازی) حنیف عمران زاده(استقلال)
hemmat khahi-7-155.jpg
تراکتور سازی: عقیل اعتمادی - محمد نصرتی - مرتضی اسدی -میلاد فخر الدینی -  قاسم دهنوی - فلاویو لوپز(92- ژائو ویلا)- محمد ابراهیمی(85- سید محسن حسینی)- - مهدی کریمیان -  آنسلمو گونسالس(83- مهدی سیدصالحی) - مصطفی اکرامی - مهدی کیانی
سرمربی: تونی اولیویرا  
hemmat khahi-9-145.jpg
استقلال : مهدی رحمتی -پژمان منتظری - حنیف عمران زاده - امیرحسین صادقی (26 میثم بائو)- خسرو حیدری - علی حمودی(83- میثم حسینی) - جی لوید ساموئل -  امین منوچهری - میلاد میداوودی(46- آرش برهانی) - سیاوش اکبرپور- هاشم بیگ زاده

 

مربی:  مجید صالح



دقایق حساس:
بازی با حساسیت و تنش نسبی اغاز شده و کیفیت مناسبی ندارد. استقلال در غیاب هافبکهای بازیسازش بائو را هم نیمکت نشین کرده که این تصمیم واقعا عجیب است.تراکتوری ها هم که به حرکات دهنوی از سمت راست دل بسته اند روی توپای سوم برنامه ریزی کرده اند. در 15 دقیقه اول بازی لوپز 2 بار از راه دور مهدی رحمتی را ماساژ داد!


جدی ترین حرکت استقلال سانتر خطرناک میلاد میداوودی بود که دو سه دقیقه بعد با شوت از راه دور آنسلمو پاسخ داده شد.
مهدی رحمتی در دقیقه 24 با واکنش عالی خودش دروازه را نجات داد. او شوت انسلمو را با شیرجه به کرنر فرستاد.


استقلال در دقیقه 23 صادقی را از دست داد. 3 دقیقه بعد میثم بائو به جای این مدافع سابقا قرمزپوش وارد میدان شد. بائو هم سابقه بازی در یادگار امام را دارد.
دقیقه 35: پاس عمقی بائو با ضربه پای چپ منوچهری به فاصله کمی از کنار دروزاه بیرون رفت. این جدی ترین موقعیت گل استقلال تا اینجای بازی بوده است

hemmat khahi-3-176.jpg
دقیقه 49: پاس عمقی کیانی را ابراهیمی روانه دروازه استقلال کرد که این توپ را رحمتی در دو مرحله مهار کرد.
دقیقه 52: شوت محکم کیانی را رحمتی ناقص دفع کرد، اما بازیکنی از تراکتور در محوطه جریمه نبود که توپ برگشتی روی گل کند

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و تراکتورسازی تبریز
دقیقه 56: یک فرصت عالی برای برهانی روی اشتباه مدافعان و دروازه بان تراکتور که می رفت صدمین گل او در لیگ برتر باشد، اما اعتمادی اشتباه خود را جبران و توپ را جمع کرد.

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و تراکتورسازی تبریز
دقیقه 62: ارسال اکبرپور از میانه زمین با ضربه سر بائو به منوچهری رسید، ضربه سر او را اعتمادی ناقص دفع کرد و توپ برگشتی را خود منوچهری با فاصله اندکی از روی دروازه به بیرون فرستاد.

hemmat khahi-4-168.jpg
دقیقه 82: ابراهیمی یک بار دیگر در موقعیت تک به تک مغلوب رحمتی شد این بار روی پاس گونزالس.
hemmat khahi-1-191.jpg
در حاشیه:
 آرش برهانی ، میثم حسینی و میثم بائو سه نیمکت نشین سرشناس استقلال هستند که امروز سه بازیکن امید را هم روی نیمکت خود می بیند.
مهدی رحمتی در بدو ورود ابی ها به زمین به شدت مورد تشویق هواداران قرار گرفت.رحمتی رگ و ریشه ترکی دارد.

hemmat khahi-3-173.jpg
آرش برهانی را نوازش دادند! بنده خدا برهانی همه بار حاشیه های یک هفته اخیر را تحمل کرد. این کار هوادراران تراکتور بدون شک با برخورد کمیته انضباطی مواجه خواهد شد.

hemmat khahi-3-172.jpg
پر نشدن ورزشگاه جای تعجب دارد اما از آن تعجب اور تر برگزاری بازی در ساعت 15 و در روز غیر تعطیل است که اشتیاق حضور در ورزشگاه را بین هوادرارن از بین می برد.
روی کاغذی که به خبرنگاران داده اند ستار همدانی سرمربی است. اما مرد اول نیمکت استقلال مجید صالح است...

hemmat khahi-1-188.jpg
بعد از خطا روی اکرامی در دقیقه 5 اولین شعارهای بی ادبانه حین بازی ورزشگاه را پر کرد.
 در دقیقه 23 بازی بعد از مصدومیت صادقی صدای تماشاگران از زمینه حذف شد و بعد از یک دقیقه در حداقل قدرت تبدیل به زیرصدای گزارشگر شد.البته صدا دوباره بازگشت تا هیجان بازی برای بینندگان کمتر نشود.
hemmat khahi-2-177.jpg
شرح گل ها:
(1- صفر): دقیقه 39: ارسال محمد ابراهیمی از سمت راست به روی تیر دو با ضربه سر لوپز همراه شد که ضربه او توسط رحمتی دفع ناقص شد و توپ برگشتی را مجدداً خود لوپز وارد دروازه استقلال کرد.

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و تراکتورسازی تبریز
(2- صفر): دقیقه 91: پاس سید صالحی در محوطه جریمه به فخرالدینی رسید و او با یک ضربه آرام و کوتاه از بالای سر رحمتی توپ را درون دروازه استقلال انداخت



بهترین بازیکن:
 قاسم دهنوی هافبک جنگنده تراکتور که در میانه میدان اجازه خودنمایی به هافبک های استقلال نداد، بهترین بازیکن میدان لقب می گیرد. عقیل اعتمادی دروازه بان جوان تراکتور نیز در چند نوبت واکنش های خوبی داشت و مانع از فروپاشی دروازه تیمش شد.



اتفاق ویژه:
1- اگرچه امیر قلعه نوعی همراه تیمش نبود، اما رکورد جالب او مقابل تراکتور هم ادامه یافت: باخت به تیم های سابق خود در اولین رویارویی خارج از خانه!

hemmat khahi-2-181.jpg
2- تراکتورسازی پس از 16 سال در تبریز موفق به شکست استقلال شد. استقلال نیز پس از 16 سال در تبریز شکست خورد. آبی پوشان از سال 1375 تاکنون مقابل هیچ تیمی در تبریز نباخته بودند.


بعد از باخت ایران به لبنان برای من و مردمی که صبرشان کم است، دما به نقطه جوش نزدیک شد و به اینکه 25 مهر روزی که باید باشد نباشد! که باز هم روزمرگی به سراغ‌مان بیاید و قید فوتبال و آشتی با آن را بزنیم.

شادی بازیکنان تیم ملی ایران پس از به ثمر رساندن گل برتری

اما زمان گدشت و دوباره نرم شدیم. نمی‌خواستیم تیم ملی را تنها بگذاریم. پس دل به ترافیک تهران زدیم به سمت «آزادی»؛ و بوق و دود و هاله نوری که آن دورها نشان از هیجان می‌داد.

شب- داخلی- لانگ شات

صدای گزارشگر رادیو جوان که انگار قصه شب را اجرا می‌کرد! رضا گوچی توپ را شوت می‌کند و گلر توپ را جمع می‌کند اما کوتی انگار هیچ انگیزه‌ای برای گزارش ندارد. این طور که پیداست حال رفتن به استادیوم را ندارد و ترجیح داده پای تلویزیون در استودیو بنشیند و چای بنوشد و گهگاه هم گزارشی بدهد از بازی به این مهمی! راننده هم مثل من تاب نمی‌آورد و موج به موج جلو می‌رود آنجا که گوچی سر به توپ می‌زند و دادش به آسمان می‌رود. آها... تازه هیجان شروع شد.

خارجی- روبه‌روی درب غربی

پلیس‌ها هم کم‌طاقت شده‌اند. جناب سرهنگ می‌نالد از فدراسیون‌هایی که بی‌برنامه پارکینگ‌ها را به نام خود سند زدند و آه می‌کشد از این بی‌جایی و ترافیک و سرسام از بوق ماشین‌های بی‌هدف که دنبال جای پارکی هستند تا نیمه اول تمام نشده به سکوها برسند.

خارجی- روبه‌روی درب اصلی

داور کارت زردی را نشان چشم‌بادامی‌ها داده. غریو صداها و هو کردن که از داخل شنیده می‌شود مشتاق‌مان می‌کند. به دو می‌رویم تا نیمه تمام نشده برسیم و کمی تصویر ببینیم که صدای رادیو آدرنالین شنوایی‌مان را تحریک کرده. هیجان فقط این نیست.

 

داخلی- استادیوم آزادی- 200 هزار چشم نگران

اولین تصویر در هنگام ورود، چهره درهم بعضی خبرنگاران است که می‌نالند از بد بازی کردن و بی‌هدف بودن تصمیمات و زیر لب از خراب شدن رویای رئیس فدراسیون می‌گویند و مجمع. اما دل داده‌اند به این همه تماشاگر که از هر کجای تهران و ایران آمده تا سکوها داغ باشد و پشت تیم ملی گرم از این همه میهمان. شاید این‌ها چاره درد بی‌درمان فوتبال ما باشند.

دست به دست می‌شود و به آسمان می‌رود پرچم ایران؛ و فریاد است و حرکات موزون! کی‌روش که نقش  خودش را بازی می‌کند انگار دلش می‌خواهد اخراج شود، اما نه انگار دقیقه 55 و کارت زرد دوم. دنیا روی سرمان خراب شد از بس که این شجاعی بی‌مسئولیت است. و یادمان می‌آورد بازی جام ملت‌ها را که او رفت و ما باختیم. حالا گریه هم دوای این سرگیجه نیست.

اسکوربرد، مقدم وزیر گرامی

نگاه‌مان به وزیر است که در گوش کفاشیان نجوا می‌کند. چشمهایش گرد شده انگار عباسی. او برای یادآوری چه چیزی آمده؟ نمی‌دانیم. اما از دور که نگاه می‌کنیم لیوان کنار دست کفاشیان است.

همهمه بالا می‌گیرد. تماشاچی‌ها صدا می‌زنند علی کریمی.... علی کریمی .... 20 دقیقه به پایان مانده. کی‌روش گوچی را بیرون می‌آورد و باز به ترس‌مان اضافه می‌کند. خلعتبری می‌دود و ما تنگی نفس می‌گیریم از این همه ترس.

گلی که از آسمان آمد

کم‌کم دارد باورمان می‌شود که استادیوم آزادی جهنمی برای تیم ملی است و بهشت از آن حریفان است. این‌جا نقطه ثقل زمین است. 73.... 74.... 75.... گل.... داد و فریاد و هیجان‌هایی که تخلیه می‌شوند و ما که دنبال آغوش می‌گردیم -حتی ناآشنا- که تقسیم کنیم این شادمانی را که از آسمان فرود آمده است.

جواد باز هم شوت زد و دروازه‌بان باز هم گل خورد و حالا همه چیز بستگی دارد به خودمان که باید خودمان باشیم و دفاع کنیم. جای‌مان عوض می‌شود. کره‌ای‌ها به جای ما و ما جای چشم‌بادامی‌ها. بوی برد همه جا را پر کرده. کسی دیگر گل نمی‌خواهد و همین هم بس است.

حالا گلر می‌خواهیم با دست‌های چسبناک و کمی شانس و داور خوب. زمان چه خوب می‌گذرد و شوت‌های رو به آسمان حریف خبر از برد می‌دهد. دقیقه 97 و سوت داور که دنیا را به کام‌مان کرد و هرچند کوتاه شاد شدیم از این همه شادی....

راه خانه را در پیش می‌گیریم و باز هم رادیو پیام می‌دهد که دلار و طلا و لیر و درهم..... ولی یک امشب را بی‌خیال دلار و درهم... همین خوشی را عشق است و بس.


حمایت مربیان ایرانی از تیم ملی، مسری شده اما خالی از شیطنت نیست. برخی با رجوع به گذشته، حکم به برتری ایران می‌دهند، برخی تماشاگران را موعظه به حمایت تا ثانیه آخر می‌کنند و برخی از باید و نباید سخن می‌گویند؛ «کره نباید از ایران با امتیاز خارج شود» و بر ضعف کره مثل دو گل دریافتی از ازبکستان تاکید دارند و بعضی بهترین فرصت را عمدا آخرین فرصت ایران قلمداد می‌کنند

http://etefaghnews.com/images/docs/000008/n00008888-b.JPG

اما استثناهایی مثل حشمت مهاجرانی هم هستند که نگاهی واقع‌بینانه به این بازی دارند و می‌گویند: «این آخرین شانس ما نیست، بلکه بهترین شانس ما برای صعود و فاصله گرفتن از رقیبان است.» و با رویکردی فوتبالی اضافه می‌کنند: «نباید ناامیدانه صحبت کرد، کره هیچ‌گاه برتری مطلق نسبت به ما نداشته و بازی مقابل این تیم همواره پایاپای بوده و برنده تیمی است که از فرصت‌ها به شکل بهتری استفاده کند.»

http://3nasl.com/UserFiles/Contents/2156371/1.jpg

که ناشی از دیدگاه درست او به فوتبال و مبانی اولیه آن است که در ایران رو به افول گذاشته است.

http://www.asriran.com/files/fa/news/1391/7/22/244154_812.jpg

چرا که ماهیت فوتبال مبتنی بر برد، باخت و مساوی است و فوتبال نه قابل پیش‌بینی است و نه قطعیتی برای نتیجه قبل از پایان بازی، می‌توان متصور شد.

http://shafaf.ir/files/fa/news/1390/8/11/24972_569.jpg

برد در فوتبال هر قدر هم که قوی باشی نتیجه بلافصل حوادث یگانه و غیر قابل تکرار روی‌داده در هر بازی است و اصلا هر بازی در کلیتش، اتفاقی یگانه است و علیرغم مبانی مشترک انجام بازی، فوتبال نمایشی نیست که قبلا دیده باشیم یا بعدا قابل تکرار باشد.

http://abieteh.com/upload/uploads/13109750915.jpg

البته حمایت تماشاگران تا دقیقه آخر، اهمیت بسیاری دارد. قبلاٌ تماشاگران فوتبال به‌طور غریزی، درک درستی از فوتبال داشتند و حتی زمان باخت نیز با شعار «اول بشی، آخر بشی، دوستت داریم» تیم خود را تشویق می‌کردند و اعتراض‌شان به اشتباه داوری را حداکثر با شعار «داور پپسی گرفته!» نشان می‌دادند.

http://arisfa.com/upload/emprator/1328295304.jpg

فرهنگ هواداری به دلایل متعدد (از جمله مهم‌ترین آن‌ها دولتی شدن فوتبال) دچار ناهنجاری‌های بسیاری شده است که فحش رکیک، هو کردن تیم، بازیکنان، مربیان، داوران و حتی قهر از تماشای بازی تیم (عملی در خلاف جهت مصلحت تیم) به فرهنگ رایج تبدیل شده است.

http://www.pctafrih.com/wp-content/uploads/2012/08/of4.jpeg

این ضدفرهنگ گاهی از فوتبال باشگاهی به فوتبال ملی نیز تسری پیدا کرده و حریفان ما نیز به این نقطه‌ضعف ما اشراف کامل دارند و می‌دانند با اولین گل می‌توانند از فشار یکصدهزار نفری تماشاگران رها شده و حتی سبب فشار بر تیم ملی ایران شوند.

http://www.farhadkazemi.net/wp-content/uploads/2011/01/N1002274-1654002.jpg

دولتی شدن فوتبال و عدم توزیع امکانات و حمایت یکسان از باشگاه‌ها باعث شده تماشاگران برد را نه در میدان بازی بلکه در بیرون آن جستجو کنند و چون سلاحی جز فریاد ندارند به خشونت کلامی رو آورده‌اند که اگر کلیه جامعه‌شناسان، روانشناسان اجتماعی و مدعیان اخلاق را سوته‌دلانه گرد هم آوریم که از صبح تا شب موعظه کنند تا رفع علت اصلی نتیجه‌ای نخواهد داشت.

http://www.zohur12.ir/wp-content/uploads/2012/07/133690361811.jpg

وقتی تماشاگران قادر به درک و تفکیک فوتبال ملی از باشگاهی شوند که در  فضای عصبی موجود، بعید است؛ و بدانند این مسابقه در شرایط ناعادلانه برگزار نمی‌شود، بلکه در این رقابتسخت، فوتبال ایران می‌خواهد از اعتبار خود در آسیا و جهان دفاع کند شاید رویکرد دیگری را از تماشاگران، در بازی‌های ملی شاهد باشیم و در آن صورت، شاید شانس یا در واقع، حوادث بازی در جوی مساعد به نفع ما رقم بخورد.

http://www.jamejamonline.ir/jamejamonlineimage.aspx?address=667141

تشویق و تحریض گسترده تماشاگران به حضور در ورزشگاه با شعارهای کلیشه‌ای و نخ‌نما، نه‌تنها به سود تیم ملی نیست بلکه باری سنگین بر ذهن و روح بازیکنان ایجاد می‌کند و در صورت ناکامی ادامه راه با مشکلی دوچندان مواجه خواهد شد.

http://www.jamnews.ir/Images/News/Smal_Pic/2-3-1391/IMAGE634733735011144730.jpg

پس بهتر است تماشاگران به میل خود به ورزشگاه بروند تا خود را فریب‌خورده‌ی تبلیغات پوچ و بی‌فایده بدانند که در این فضای عصبی موجود می‌تواند تبعات منفی فراوانی داشته باشد.

کارنامه علی کریمی در بازی با کره جنوبی

علی کریمی  احتمالا یک باردیگرمقابل کره ای هابازی خواهد کرد.برخی معتقدند شاید اتفاقات اخیری که درپرسپولیس رخ داده و باعث کنارگذاشته شدن اوتوسط مانوئل ژوزه شده کریمی متفاوتی را مقابل کره ای ها به زمین بفرستد اما شاید هیچ گاه آن نمایش رویایی جادوگر درجام ملت های 2004وهت تریک تماشایی اش تکرار نشود.

http://www.soccerwallpaper.mackafe.com/var/albums/Ali-Karimi-Wallpapers-Pictures-Gallery/Ali_Karimi-Training.jpg

با این حال شاید جالب باشد مروری داشته باشیم برنمایش های کریمی مقابل کره جنوبی؛اتفاقی که فردا برای نهمین بارتکرار خواهد شد.

1- جام ملت های آسیا 2000 :درمسابقه ای که باید باگل استثنایی باقری برنده می شدیم دردقایق پایانی گل مساوی را خوردیم و در وقت های اضافه با گل لی دونگ گوک باختیم.اتفاق عجیب آنجایی بود که کریمی بعد از گل مساوی کره جنوبی در همان وقت های قانونی یک فرصت ایده آل را ازدست داد.

http://hamshahrimags.com/NewsMags/Images/News/Editor/image/ali-karimi-dakheli.jpg

2- جام ال جی ، قاهره 2001 :این اولین تورنمنت بین المللی تیم ملی با بلاژویچ بود که نتایج خوبی به همراه نداشت.تیمی ملی 1-0 به کره باخت و کریمی هم فروغی نداشت.

3- جام ملت های آسیا  2004 :خاطره انگیزترین تقابل کریمی و کره ای هابه دیدارمرحله یک چهارم نهایی جام ملت های چین برمی گردد که اوسه گل تماشایی به توردروازه حریف دوخت تا در یک سوپرفوتبال آسیایی ایران 4-3 برنده بازی باشد.کریمی درهمان سال مرد سال آسیا شد.

http://www.arteshesorkh.com/files/images/gallery/karimi-57982.jpg

4- بازی دوستانه سال 84 :تیم تحت هدایت برانکو ایوانکوویچ درسئول مقهور قدرتنمایی کره ای ها شد.تیم ملی بازی را با دوگل دقایق 1 و90کره ای ها 2 بر صفر باخت و کریمی هم کاری از پیش نبرد.

5- مقدماتی جام ملت های 2007 :این بازی در سئول برگزار شد و در نهایت به تساوی 1- 1 انجامید اما کریمی یکی از بازیکنان ضعیف تیم ملی بودتا جایی که مربیان داخلی ازجمله محمود یاوری ازبازی اوانتقاد کردند.در این بازی سئول کی هیون در وقت های تلف شده نیمه اول کره را پیش انداخت اما وحید هاشمیان در دقیقه 93گل مساوی را زد.

http://abieteh.com/wp-content/uploads/2011/08/Tamrin-Team-Meli-8.jpg

6-مقدماتی جام ملت های 2007 :کره باترکیبی کاملا جوان به مصاف تیمی آمده بود که رهبری اش به عهده امیرقلعه نویی بود.کریمی90  دقیقه درترکیب بود وتیم ملی با گل های عنایتی وبادامکی برنده شد.

7- جام ملت های 2007: ظاهرانوبت باخت تیم ملی بود.این باربرخلاف دیدار مرحله یک چهارم نهایی جام ملتهای قبلی کریمی 90دقیقه درمیدان بوداما کاری نکرد.نوبت به پنالتی زدن اوهم درضربات پنالتی پایانی نرسید.ظاهرا اوباید پنالتی پنجم ایران را می زد.

8- مقدماتی جام جهانی 2010 :بازی رفت را ازدست داد چراکه علی دایی سرمربی تیم ملی بود وکریمی را کنارگذاشت.دراین بازی سرنوشت ساز همراه با افشین قطبی ،کریمی نمایش جالبی ارائه نکرد وبا مساوی1-1تیم ملی از رسیدن به آفریقای جنوبی بازماند.کریمی در دقیقه 75 این بازی جای خود را به آرش برهانی داد و5 دقیقه بعدازخروج او از میدان ایران گل مساوی را دریافت کرد.دراین مسابقه کریمی و دو سه ملی پوش دیگر با مچ بندهای سبزشان خبرساز شدند.

تیم ملی فوتبال ایران در چهارمین دیدار مرحله مقدماتی جام جهانی 2014 برزیل از ساعت 20 فردا (سه‌شنبه) به مصاف کره‌جنوبی می‌رود.

پس از شکست برابر لبنان شرایط ایران دشوار شد و تیم ملی با کسب 4 امتیاز از 3 مسابقه قبلی امید به دیدار خانگی برابر کره جنوبی دارند.

در چند روز گذشته اتحاد خوبی حاصل شده و از مسئولان رده بالای کشور گرفته تا رسانه‌ها همه دست در دست هم دادند تا تیم ملی سه شنبه برابر کره سربلند از زمین خارج شود.

در این میان تنها حضور پرشور هواداران در ورزشگاه آزادی مانده که از هم اکنون عطر خوش حضور 100 هزار نفر در ورزشگاه آزادی به مشام می‌رسد تا ورزشگاه آزادی را برای کره تبدیل به جهنم کنیم.

تیم ملی برای کسب 3 امتیاز برابر کره به حمایت هواداران در طول 90 دقیقه نیاز دارد. اگر بر فرض هم تیم ملی از حریف عقب افتاد، هواداران باید با صبوری ملی پوشان را تا آخرین دقیقه حمایت کنند، نه اینکه نام بازیکن دلخواهشان که روی نیمکت است را فریاد بزنند. اینجاست که نقش هواداران خودش را نشان می‌ دهد. فردا باید قرمز و آبی را فراموش کرد، فردا فقط باید یک نام را صدا زد؛ فقط یک نام؛ نام «ایران».

باید از رفتار هواداران برخی از تیم‌های اروپایی درس بگیریم. جام ملت های اروپا سال 2012 درس‌های زیادی به همراه داشت. حرکت تماشاگران ایرلندی که با وجود دریافت چهار گل از اسپانیا ایستاده تیمشان را تشویق کردند، فراموش شدنی نیست.

حمایت هواداران اوکراین با وجود حذف تیم خود در مرحله گروهی جام ملت ها هم تحسین بر انگیز بود. البته که هواداران ایرانی نیز همیشه نشان دادند حامی تیم ملی هستند. فراموش نکردیم در بازی‌های انتخابی لیگ جهانی والیبال، تشویق و حمایت بی نظیر هواداران از ملی پوشان منجر به صعود ایران برای اولین بار به لیگ جهانی شد. تیم ملی فوتبال هم مقابل کره به این حمایت نیاز دارد.

از لحظه‌ دمیده شدن سوت شروع بازی تا لحظه‌ای که داور سوت پایان مسابقه را به صدا در می‌آورد آزادی باید برای کره جهنم شود و فریاد «ایران ایران» گوش فلک را کر کند. به امید پر شدن ورزشگاه آزادی، به امید حمایت 90 دقیقه‌ای از تیم ملی، به امید برتری ایران مقابل کره جنوبی و به امید یک شب خاطره انگیز در شامگاه سه شنبه 25 مهر 1391.

پیش بازی ایران و کره جنوبی

امروز تیم ملی فوتبال ایران در یک مسابقه حساس و سرنوشت‌ساز به نظر می‌رسد راه را برای شکست دادن تیم فوتبال کره جنوبی هموار کرده تا ضمن برتری در این جدال، ناکامی‌های گذشته را به بوته فراموشی بسپارد.

نکته: عزم ملی

متولیان و دست‌اندرکاران فوتبال ایران فضای مثبتی را برای شاگردان کارلوس کی‌روش ایجاد کرده‌اند تا آنان از این میدان بزرگ و حساس بتوانند با دست پر خارج شوند؛ نکته حائز اهمیت در این است که ملی‌پوشان فوتبال ایران در تمامی ادوار در مصاف با حریف‌های قلدر و سرسخت سرشار از انگیزه هستند. چنان که حماسه ملبورن در استرالیا هیچگاه از مخیله ذهن هواداران فراموش نمی‌شود. چه بسا بازیکنان تیم ملی ایران این بار در ورزشگاه یکصدهزار نفری آزادی حماسه‌ای دیگر را برای تماشاگران رقم بزنند.

یورش 100هزار و 11 نفری

از قدیم‌الایام در بین حریفان تیم ملی ایران در قاره کهن این نکته مرسوم بوده که بازی در "جهنم آزادی" برای هر تیمی رعب‌آور و سخت به نظر می‌رسد. کره‌ای‌ها هم به این نکته به خوبی واقفند؛ چنان که سرمربی این تیم در کنفرانس مطبوعاتی اذعان کرد می‌دانیم باید در مقابل 100 هزار نفر بازی کینم. امروز ورزشگاه آزادی یک بار دیگر با حضور پرشور یکصد هزار هوادار به لرزه در خواهد آمد.

اعتبار و حیثیت دوگانه

نگاه کارلوس کی روش و شاگردانش به پیکار ایران و کره به غیر از هموار کردن راه صعود به جام جهانی 2014 برزیل دفاع از اعتبار و حیثیت خود در برابر رقیب کهن در قاره آسیاست. کی‌روش برای دفاع از اعتبار و پیشینه مربیگری خود و بازیکنان تیم ملی ایران نیز برای مغلوب کردن رقیب تمام حرفه‌ای و سنتی خود می‌خواهند از اعتبارشان به نحو احسن دفاع کنند.

حمایت بزرگان از تیم ملی

هضم باخت تیم ملی در برابر لبنانی‌ها آن قدر سخت و سنگین بود که به‌یکباره تماشاگران و رسانه‌ها ملی‌پوشان را "بایکوت " کردند. اما با توجه به حساسیت موضوع در چند هفته گذشته همت عمومی مردم در کنار یکدیگر بسیج شده تا به نوعی با حمایت‌های خودشان برای یاران کی‌روش سنگ‌تمام بگذارند. به همین سبب در آستانه دیدار تیم ملی و کره، رئیس‌جمهور و رئیس مجلس بطور جداگانه با حضور در کمپ تیم ملی کادر فنی و بازیکنان را مورد تکریم و ستایش خود قرار دادند تا آنان با فراغ بال از تمامی مسائل نگاه خود را معطوف به این دیدار کنند.

نیروی جوانی کره جنوبی

برای همه علاقه‌مندان به فوتبال پرواضح و مبرهن است که فوتبال شرق آسیا همیشه با اتکا بر سرعت بالای خود به نوعی بلای جان تیم‌های منطقه غرب آسیا بوده است. حالا این را هم اضافه کنید که سرمربی تیم ملی کره با تغییر و تحولاتی که در کالبد تیمش با نیروهای جوان ایجاد کرده چه نقشه و ترفندهایی را برابر تیم ملی ایران در سر می‌پروراند. کره‌ای‌ها با بهره‌گیری از بازیکنانی که در بازی‌های المپیک لندن تا سطح مقام سومی و کسب مدال برنز پیش رفتند خیلی فکورانه و حساب شده به مصاف ایران می‌آیند. ملی‌پوشان باید بتوانند با اتکا به فشار تشویق تماشاگران تا 30 دقیقه ابتدایی ضربه نهایی را به آنان وارد سازند، زیرا هر چه از وقت مسابقه بگذرد آنان با جو ورزشگاه آزادی خو می‌گیرند و این موضوع برای بازیکنان تیم ایران مشکل‌ساز می‌شود.

ضربات ایستگاهی بلای جان تیم ایران

با توجه به این‌که تیم ملی ایران نتوانسته در 6 مسابقه اخیر خود اعم از رسمی و تدارکاتی پیروز از زمین خارج شود، فشار استرس‌زایی بر ساق‌های ملی‌پوشان وارد شده است. مهم‌ترین نکته چالشی و فنی ملی‌پوشان بر روی گل‌های خورده مصاف‌های قبلی در این است که شاگردان کارلوس کی‌روش بر روی ضربات ایستگاهی حریفان مشکل دارند. اگر کادر فنی تیم ملی در تمرینات گذشته خود این نقیصه را برطرف نکرده باشد ملی‌پوشان با مشکل روبرو خواهند شد.

حمله با نفرات بیشتر

در اکثر دیدارهای تیم ملی این نکته به وضوح نمایان شده که ملی‌پوشان با کثرت بیشتر در قوس خط دفاعی تیم خودی مانع گل خوردن تیم ایران می‌شوند اما در آن سو بازیکنان با تعداد نفرات کمتر به دروازه حریفان هجوم می‌برند. کارلوس کی‌روش اگر نکته کلیدی و تاثیرگذار امیر قلعه‌نویی را در مورد به‌کارگیری یک هافبک طراح در قلب خط میانی تیمش که پاس‌های مرگبار و کشنده برای مهاجمان ارسال کند گوش کرده باشد، آن وقت تیم ملی ایران می‌تواند با خلق موقعیت‌های بسیار و متعدد کره‌ای‌ها را از نفس بیاندازد.

آمارها ملاک نیستند

اینکه در 25 دیدار گذشته تیم ایران برابر کره‌جنوبی، تیم کشورمان 9 مسابقه را با برد پشت سر گذاشته و 9 مسابقه را نیز باخته است نمی‌تواند ملاک عملکرد تیم ایران در این جدال سخت و نفس‌گیر تلقی شود. تیم ایران اگر در این مسابقه از همان دقایق نخست ابتکار عمل را در دست بگیرد و به پاسکاری‌های اشتباه بازیکنان خود دچار نشود بردن کره دور از دسترس نیست. تیم کی‌روش در بعضی از دقایق با توجه به فشار تیم کره با سیستم 1-3-2-4 بازی می‌کند تا در موقع حمله با 3-3-4 بتواند کار کره را تمام کند.

آرایش احتمالی ایران

کارلوس کی‌روش در مورد نفرات اصلی‌اش در این بازی چیز خاصی بروز نداده است اما به احتمال فراوان حضور این 9 بازیکن در ترکیب تیم ملی قطعی است:

سیدمهدی رحمتی- خسرو حیدری- سیدجلال حسینی- پژمان منتظری- مهرداد پولادی- جواد نکونام- آندرانیک تیموریان- اشکان دژاگه- علی کریمی

احتمالات و حدسیات را باید در مورد دو نفر باقیمانده به کار برد که از میان مسعود شجاعی، احسان حاج‌صفی، محمد نوری، محمدرضا خلعتبری، پژمان نوری، رضا قوچان‌نژاد، محمد قاضی، کریم‌ انصاری‌فرد و... به ترکیب راه می‌یابند.

کره را هم میشه مثل ژاپن  عربستان و بقیه تیم ها در آزادی شکست داد

در بوسان 2002 کمتر کسی فکر می‌کرد کره که تیم بزرگسالانش چهارم دنیا شده مغلوب ایران شود؛ امّا شد. فکر برانکو و استقامت و صبر تیمی برد شیرین در خان? کره‌ای‌ها را رقم زد. جام ملّت‌های آسیای چین 2004 وقتی که مقابل عمّان فاجعه به بار آمد، چه کسی فکر می‌کرد یکی از بهترین نمایش‌های سال‌های اخیر تیم فوتبال ایران را جلوی ژاپن و کره ببینیم و تا پای قهرمانی هم پیش برویم؟ مقدّماتی 2006 آلمان بود و تیم ایران در شرایط عجیب و غریبی در تهران به اردن باخت. غول ترسناک اردن ساخته شد و ضربان بالا رفت. دستِ‌آخر امّا در یک بازی با حوصله اردن را در خانه‌اش شکست دادیم و دنیا شیرین شد. البتّه که هر کدام از این شیرینی‌ها می‌توانست تلخ باشد. اگر آن ضرب? سر علیرضا نیکبخت گل نمی‌شد و فشار باقی می‌ماند شاید اصلا نمی‌شد اردن را در امان برد. به هر حال امّا فوتبال همین است. اقتصاد و صنعتی که پیوست فوتبال شده هرچند عظیم که تاثیرگذار باشد، نود دقیقه درون زمین کنار می‌رود و هر اتّفاقی ممکن است. گاهی ایران اردن را در امان می‌برد و گاهی هم روز شغال می‌شود.

حالا ایران تیمی‌ست که به لبنان باخته و روزگار خوشی ندارد. خود ایرانی‌ها بهتر از هر کسی می‌دانند که مشکلات‌شان محدود به شکست مقابل لبنان نیست. ولی فوتبال خود زندگی است و تمام نمی‌شود. مسابقه پشت مسابقه می‌آید و همیشه جریان دارد. خوب که فکر کنید فوتبال ایران در فاصل? زیادی تا جام جهانی فرانسه روزهای بدی را سپری می‌کرد؛ سال‌هاست که قهرمان آسیا نشدیم و حضورمان هم در جام جهانی با هزار رنج و مصیبت بوده. این حس سقوط امروز فوتبالی‌های ایران حاصل عصر طلایی‌ست که با فرانسه شروع شد و در آلمان 2006 به اوج خودش رسیده بود. حالا چرا باید ناامید باشیم؟ خسته هستید از ناکامی‌های پی‌درپی امّا شاید در آستان? روزگار بهتری باشیم. زمانی که تیم علی پروین از صعود به جام جهانی 94 بازماند و بازی‌های دلسردکننده‌ای به نمایش گذاشت، کسی فکر ملبورن را هم می‌کرد؟ اصلا شاید بعد از جام جهانی 2014، چه صعود کنیم و چه نه، فوتبال ایران پوست انداخت و دوباره نونوار شد.

فردا هر چه که می‌خواهد بشود امّا امروز ایران میزبان کره است. میزبان یعنی آب و هوای خودش، زمین خودش و صدهزار حامی. کره هم تیم بزرگ و خوبی‌ست امّا باخت به لبنان ترسناکش کرده. شاید ایران به کره باخت ولی اصلا پیروزی هم دور از دسترس نیست. ایران یک سرمربّی بزرگ دارد و باید بیشترین استفاده را ببرد. نسلی از فوتبالیست‌ها را دارد که آخرین بازی‌های‌شان را انجام می‌دهند و چه خوب که قبل از پوست انداختن فوتبال ایران یک موفّقیّت به تاریخش اضافه کنند. امروز هر اتّفاقی که بیفتد فوتبال ادامه دارد امّا چه بهتر که ایران برند? بازی باشد. به قول کارلوس کی‌روش: «مطمئنا فوتبال ایران بالا و پایین زیادی خواهد داشت اما امروز شانس بزرگی داریم که نمی‌خواهیم آن را از دست بدهیم.» همین.


سیستم عریض و طویل سپر دفاع موشکی اسراییل، در مقابل جدیدترین تست هوایی یک گروه چریکی غافلگیر شده و نمی تواند پرواز این هواپیمای بدون سرنشین را تا وقتی که به نزدیکی شاه رگ حیاتی این رژیم رسیده، تشخیص دهد.

http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/7/22/224868_182.jpg

یک هواپیمای بدون سرنشین وارد فضای سرزمین های اشغالی شده و با طی مسیری در حدود 300 کیلومتر و عبور از روی مهمترین مراکز نفتی و نظامی اسراییل، طی سه ساعت، خود را به نزدیکی اصلی ترین مرکز تاسیسات هسته ای این رژیم یعنی نیروگاه دیمونا در عمق صحرای نقب می رساند اما این نفوذ تا مدتها از دید رادارهای فوق پیشرفته پنهان بوده و حتی پس از کشف و انهدام نیز تا چند روز، به معمای لاینحل سردمداران این رژیم تبدیل می شود.

گرافیک مسیر حرکتی پهپاد ایوب

این مروری کوتاه و اجمالی بود بر جدیدترین سناریوی حزب الله لبنان برای غافلگیری ارتش شکست ناپذیر! صهیونیستی؛ ماجرایی که برای چندمین بار، حیثیت این رژیم را بر سر آنچه که سالها به آن افتخار می کرد لکه دار می کند: ورود یک شی پرنده به فضای سرزمینی که به گفته منابع نظامی غربی، پیشرفته ترین سامانه های راداری و دفاع موشکی با نام «گنبد آهنین» از آن دفاع می کنند.

استتار بخشی از سامانه سپر دفاع موشکی گنبد آهنین

سیستم دفاع ضدموشکی «گنبد آهنین» یک سامانه دفاع زمین به هوای توسعه داده شده توسط صنایع دفاعی رافائل اسرائیل برای مقابله با انواع موشک ها و تهدیدات هوایی علیه سرزمین های اشغالی است و بنا بر ادعای فرماندهان ارتش صهیونیستی توانایی تشخیص آن را دارد که کدام موشک به سمت مناطق مسکونی و کدام به سمت مناطق بی خطر میرود و از قابلیت درگیری با چندین هدف و شبکه محور بودن چندین سیستم فعال در منطقه که با هم همیشه در حال تبادل اطلاعات می باشند نیز برخوردار است.

اسراییل مدعی است این سیستم تنها در یک ماه توانسته است 80 درصد از 300 راکتی که از غزه به سمت سرزمین اشغالی شلیک شده را مهار کند.

بخشی از سامانه سپر دفاع موشکی گنبد آهنین

حال این سامانه عریض و طویل دفاع موشکی که می کوشد تا 24 ساعته از امنیت سرزمین هایی که همیشه سایه ترس و مرگ رابر سر شهروندان خود می بیند، دفاع کند، در مقابل جدیدترین تست هوایی یک گروه چریکی غافلگیر شده و نمی تواند پرواز این هواپیمای بدون سرنشین را تا وقتی که به نزدیکی شاه رگ حیاتی این رژیم رسیده، تشخیص دهد.

گرافیک عملکرد سامانه سپر دفاع موشکی گنبد آهنین

اگر در گذشته حزب الله لبنان در مقاطع مختلفی همچون جنگ 33 روزه، جنگهای منتهی به آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 و یا در انجام عملیاتهای شناسایی و شنود اطلاعاتی، ضربات بی آبرو کننده ای به ارتش اسراییل بزند (مانند ضربان پی در پی حزب الله در جنگ 33روزه به تانک فوق پیشرفته مرکاوا به عنوان ناموس ارتش صهیونیست و یا عملیات شنود اطلاعات جنگنده های ارتش اسراییل) اما این بار با بکارگیری سامانه هوایی و نفوذ به آسمان محافظت شده ترین نقطه دنیا، فصل جدیدی از نبرد میان حزب الله و اسراییل را رقم زده است.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/22/13910722182722234_PhotoL.jpg

دستیابی حزب الله لبنان به عنوان یکی از مهمترین گروههای چریکی دنیا (که استراتژی خود را نبرد با اشغالگران قدس تعریف کرده است) به سامانه های هوایی و توان استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین، می تواند ناگوارترین خبر برای کسانی باشد که روزگاری آرزوی «نیل تا فرات» را در سر می پروراندند.

ماجرا از این قرار بود که پهپاد «ایوب» (که بنام فرمانده شهید حسین ایوب از بنیانگذاران قوای هوایی حزب الله نامگذاری شده) پرواز خود را بر فراز دریای مدیترانه به سوی ساحل جنوبی فلسطین اشغالی آغاز کرد.

گرافیک مسیر حرکتی پهپاد ایوب بر فراز مدیترانه

دو نکته بارز در مسیر پروازی این هواپیمای بدون سرنشین آن است که توانست حریم عملیاتی و حریم هوایی اسرائیل را بدون هیچگونه ردیابی طی کند.

حریم عملیاتی اسرائیل، منطقه نفوذ و سیطره پدافند دفاع هوایی اسرائیل بوده که بالغ بر 150 کیلومتر در عمق دریا است. حریم هوایی، معمولا حریم قانونی هر کشوری است که تا 70 کیلومتر بالای دریا امتداد می یابد.

http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/7/21/224187_485.jpg

این پهپاد پرواز خود را بر فراز ناوگان های حاضر در مرز دریایی فلسطین اشغالی ادامه داد، جایی که ناوگان های آمریکا، کشورهای غربی و اسرائیل حضور داشتند که همگی برای دفاع و محافظت از حریم اسرائیل فعالیت می کنند.

گرافیک عبور پهپاد ایوب از فراز ناوگان دریایی آمریکا در مدیترانه

پهپاد ایوب توانست بدون شناسایی شدن، تمام ردیاب ها و رادارهای اسرائیل را پشت سر گذاشته و حتی پرواز و جمع آوری اطلاعات بر فراز سکوهای نفتی اسرائیل را نیز از دست نداد.

البته حزب الله لبنان به طور دقیق مشخص نکرده است که پهپاد ایوب دقیقا از چه نقطه ای وارد سرزمین های اشغالی شد و البته سه مسیر پروازی را برای ورود پهپاد به سرزمین اشغالی مشخص کرده است.

سه مسیر محتمل از ورود پهپاد ایوب به داخل سرزمین های اشغالی

این پهپاد توانست از سامانه دفاع موشکی «گنبد آهنین» که در سرتاسر مرز نوار غزه مستقر شده بدون شناسایی عبور و توانست بر فراز مهمترین پایگاه های نظامی اسرائیل پرواز کرده و عملیات شناسایی خود را انجام دهد.

در مرحله آخر از این جدیدترین سناریوی حزب الله، پهپاد ایوب توانست خود را تا نزدیکی سایت هسته ای دیمونا در عمق صحرای نقب برساند و در این منطقه بود که وجود آن شناسایی شد.

گرافیک پهپاد ایوب در نزدیک سایت هسته ای دیمونا

بر اساس اعتراف صهیونیست ها، شناسایی این پهپاد توسط رادارها نبوده و توسط دیده بان ها و از طریق چشم انجام شده است.

گرافیک عبور پهپاد ایوب از فراز سپر دفاع موشکی گنبد آهنین

با اعلام این خبر و سخنرانی سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان، مهر بطلانی بر برخی اظهارنظرها زده شد که مدعی شدند این پهپاد، ساخته صنایع نظامی روسیه بود که احتمالا در اختیار کشورهای همسایه اسراییل قرار گرفته است.

دبیر کل حزب الله لبنان اعلام کرد که این پهپاد با استفاده از فناوری جمهوری اسلامی ایران و مونتاژ متخصصان حزب الله ساخته و بکارگیری شده است.

جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر با سرمایه گذاری در حوزه هواپیماهای بدون سرنشین و با استفاده از برخی تجربیات اولیه در ایام دفاع مقدس، به عنوان قطب این صنعت در خاورمیانه و یکی از معدود کشورهای ساخت این تکنولوژی در دنیا شناخته می شود.

http://gallery.moqawama.org/albums/userpics/10001/ashoura.jpg

جمهوری اسلامی ایران البته در دو سال گذشته نشان داد نه تنها در ساخت پهپادهای شناسایی و جنگنده با دستیابی به سامانه هایی نظیر صاعقه، مهاجر، ابابیل، کرار و شاهد 129 بلکه در زمینه مقابله با پیشرفته ترین پرنده های بدون سرنشین آمریکایی نظیر آنچه در حوزه مقابله با پهپاد جاسوسی RQ170 رخ داد نیز به پیشرفتهای شگرفی دست یافته که حتی در مخیله دشمنان این نظام نیز نمی گنجد.

برای نمونه پهپاد شاهد 129 به عنوان جدیدترین هواپیمای بدون سرنشین در اختیار نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک هواپیمای راهبردی با قابلیت مداومت پردازی 24 ساعته و قادر به اجرای ماموریت های مراقبت، شناسایی و انحراف اهداف با بمب و موشک است که می تواند در فاصله 1700 تا 2هزارکیلومتری پایگاه خود به انجام مأموریت بپردازد.

جدیدترین پهپاد سپاه با نام شاهد 129

بنابراین نباید چندان تعجب کرد که جمهوری اسلامی ایران با در اختیار گذاشتن نمونه ای از دستاوردهای خود در عرصه هواپیماهای بدون سرنشین به حزب الله لبنان (به عنوان بازوی قدرتمند ایران در زیر گوش اسراییل)، علاوه بر مخابره پیامی مهم برای قسم خورده ترین دشمن خود، بار دیگر این نکته را یاد آورد شود که در نوبت بعدی، پهپاد نفوذی شاید مجهز به موشک هایی باشد که براحتی شاهرگ حیاتی اسراییل را در 40 کیلومتر مورد هدف قرار دهد.

نمایی از نیروگاه هسته ای دیمونا


بزرگداشت 69 سالگی حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی صبح امروز از سوی سید محمود دعایی مدیرمسئول روزنامه اطلاعات و جمعی از علاقمندان به رئیس‌جمهور سابق کشورمان در دفتر وی برگزار شد.

سیدمحمدخاتمی با تشکر از سیدمحمود دعایی و عزیزان دیگری که از طریق نامه و امضاء و...تولد وی را تبریک گفتند، اظهار داشت:«بسیار خوشحالم که شما را می بینم ولی برای خودم؛عمر خودم و جایگاه خودم این ارزش را قائل نیستم که به خاطر سالروز تولدم جشن گرفته شود یا دور هم جمع شویم.»


وی افزود: « بهره ای که از این جلسه هست و مرا راضی میکند این است که در کنار شما هستم و شماها را می بینم بخصوص الان این موقعیت و فرصتی است که می توانیم دوستان عزیز را ببینیم و از محضرشان لذت ببریم.»
رئیس بنیاد باران تصریح کرد:« من همچنان که گفتم به هیچ وجه خودم را شایسته این نمی‌بینم و عمرم را دارای آن ارزشی نمی‌بینم که دوستان به زحمت بیافتند و سالروز تولد مرا تبریک بگویند.»

وی با بیان اینکه اینگونه مراسم‌ها باید برای بزرگداشت افرادی چون سیدمحمود دعایی با آن سابقه درخشان و شخصیت ممتاز، دوست داشتنی و خدومی که دارند برگزار شود، ادامه داد:« بیش از اینکه این جلسه به حساب من باشد به حساب آقای دعایی می گذارم که از شخصیت های ارزنده قبل از انقلاب و بعد از انقلاب هستند.»


رئیس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد:« برگزاری این جلسه  به خاطر من در این موقعیت که ....... به دلیل مشکلاتی که از بیرون به مردم ما تحمیل شده یا از درون ناتوانائی هایی که بوده و در نتیجه آن مردم با مشکلات فوق العاده زیادی دست و پنجه نرم می کنند و با درد و مشقت روبرو هستند، کمی ناگوارتر هم هست گرچه دیدن شما و دور هم بودن ما خودش یک فرصت و غنیمتی است.»

وی با ابراز خوشحالی از برگزاری این جلسه به صورت ساده و بدور از هرگونه تشریفاتی گفت: از خداوند بزرگ می خواهیم مشکلاتی که از بیرون و درون برای ما وجوددارد رفع بکند و آینده بهتری را برای کشور و ملت و مردم ما انشالله مقدر بفرماید.»
سیدمحمود دعایی که همچون سال‌های گذشته بانی برگزاری این مراسم بود، با اهدای سبدگلی به خاتمی گفت:« سبد 69 گل آتشین تقدیم شما جناب آقای خاتمی که درونتان آتش است و شعله هایتان ما را گرفته است.»

وی افزود:« آقای خاتمی حجت دین داری خیلی از ما ها هستند.در دورانی هستیم که آئین و دین و همه مقدساتمان دارد تحریف می شود و چیزی که پناه و مرجع ماست صداقت و پاکی و تحمل و بردباری و همه  خوبی‌ها و فضائل ایشان است و بر همه ما حجت هستند و بر همه ما فرض است که حرمت ایشان نگاه داشته شود.»
نماینده ولی فقیه در روزنامه اطلاعات تصریح کرد:« کوچکترین ادای احترام ما این است که به میمنت این روز خجسته مراسمی داشته باشیم.فردا تولد ایشان است ما امروز آن را جشن می گیریم.»

مدیرمسئول روزنامه اطلاعات سپس به نمایندگی از همکارانش در روزنامه اطلاعات، با اشاره به روز حافظ، متنی که از سوی آنها تهیه شده بود را قرائت کرد.
در این متن آمده بود:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
«بهـار در خـزان»
پنهـان مَشـو که رویِ تو بَـر ما مبارک است نَظّـارة تـو بـر همـه جـان‌هـا مبـارک است
یک لحظـه سـایـه از سـرِ مـا دورتـر مکُـن    دانستـه‌ای کـه سـایـة عَنقــا مُبــارک است
ای نـوبهـارِ حُسـن! بیـا کان هـوای خوش،   بر باغ و راغ و گلشن و صحرا مُبارک است
ای صــد هـزار جــانِ مقـدّس فــدای او:      کاید به کوی عشق، که آنجـا مبـارک است
هر برگ و هـر درخت رسولی‌ست از عَدَم  یعنی کـه کِشت‌های مُصفّــا مبــارک است
نَقشی که رنگ بَست ازین خـاک، بی‌وفاست  نقشـی کـه رنگ بَست زِ بـالا مبـارک است
بر خـاکیـان، جمـالِ بهـاران خجستـه است   بـر مـاهیـان طَپیــدنِ دریــا مبــارک است
دل را مَجـــال نیسـت کـه از ذوق دَم زَنَـد    جان سجده می‌کند کـه خدایا مبـارک است
هر دل که با هـوایِ تو اکنـون شـود حریف  او را یقیـن بـدان تو که فـردا مبـارک است
«مولانا ـ دیوان شمس»


69 سال پیش در چنین روزی «فرزند فاضل، باتقوا و متعهد» امام در خانه و خاندان «یکی از پرفروغترین چهره‌های تقوا و خلوص و ایمان، چهرة تابناکِ مبارزاتِ خستگی‌ناپذیرِ روحانیتِ روشن‌ضمیر و روشنفکرِ متدیّن و مجتهدِ بزرگوار، و از خوبانِ امین کم‌نظیر،... یار و پناه محرومان که یک عمر با تحجر و واپسگرایی جنگید؛ یعنی خاتمی زنده‌دل» به دنیا آمد.

لبخنـد زدیّ و آسمـان آبـی شـد        شبهای قشنگِ «مهر»، مهتابی شد
پـروانه پـس از تـولـد زیبـایـت        تـا آخر عمـر غـرق بی‌تـابی شد
امروز سالروزِ ولادت شماست. این روز خجسته را به شما، خانواده و دوستان و دوستدارانتان تبریک و تهنیت می‌گوییم. گرچه به قول شمس تبریزی: «ایام را از شما مبارک باد! ایام می‌آیند تا بر شما مبارک شوند؛ مبارک شمایید... »
تولد شما در پاییزِ برگ‌ریز، نمادی از بهار در خزان است و امید در ناامیدی، و شادی و مهر به هنگام سردی و بی‌وفایی. آری، تولدت نویدبخشِ رویش جوانه‌هاست و به گفتة صائب:
از وقتِ تنگ، چون گل رعنا در این چمن           یک‌کاسه کـرده‌ایم خـزان و بهـار خویش
امروز روز حافظ نیز هست؛ سخنور بزرگی که در یکی از بدترین و تیره‌ترین ادوار تاریخ ایران، با شعر و پیام جاودانه‌اش بر شعور مخاطبان افزود و در حافظة ما ایرانیان خوش نشست و با شناخت درستی که از بیم‌ها و امیدها، غم‌ها و شادی‌ها و مصائب و مسائل تاریخی مردم در دوره‌های گوناگون داشت، سخنگوی نخودآگاهِ جمعیِ آنها شد. اگر دلِ غمدیده‌ای ست و اگر سر شوریده‌ای ست، اگر سرزنشهای خار مغیلان است، اگر فُرقت جانان است و اِبرام رقیبان و خندة سرمستان و گریة دوستان؛ اگر هجومِ دشمنان است، و بیمِ برافتادن بنیاد هستی از سیل فناست، اگر منزل بس خطرناک است و مَقصَد بس بعید، اگر کنج فقر است و خلوت شبهای تار، و اگر هزار بار تلخ‌تر و سخت‌تر از هر چه پیش آمده، باز او با سخنِ برآمده از عمق جان و ایمانش، به فردایی بهتر امید می‌دهد و از بددلی و بدخواهی و بداندیشی برحذر می‌دارد و می‌گوید: کلبة احزان شود روزی گلستان، غم مخور. اوست که می‌گوید:

روز هجران و شب  فُرقتِ یـار آخِر شد     زدم این فال و گذشت اختر و کارْ آخِر شد
آن همه ناز و تنّعم که  خزان می‌فـرمـود     عــاقبـت در  قـدمِ بــاد بهـــار آخِـر شد
آن پـریشـانیِ  شبهــای دراز و غـمِ دل       همـه در سـایـة گیسـوی نگــار آخِـر شد
بـاورم نیست ز  بدعهـدی ایــام هنـوز        قصـة غصـه کـه در دولـتِ یـار آخِـر شد
ساقیا، لطف نمودی،  قدحت پُـر مِیْ باد      که بـه تـدبیـر تـو، تشویشِ خُمار آخِر شد
در شمار اَر چه نیاورد  کسی حــافظ را     شُکـر، کان محنتِ  بی‌حدّ و شمار آخِر شد
 ما اینجا آمده‌ایم تا با تبریک زادروز شما، شادی و کامیابی همه کسانی را از خداوند بخواهیم که در جهتِ رسیدنِ به نور و ایمان و اخلاق و سربلندیِ ایران و تقویت انقلاب، صادقانه و درست تلاش می‌کنند. همانانی که شما را پیرو امامی می‌دانند که خدمتگزار مردم بود و به آنها به چشم «ولی‌نعمتِ» خود می‌نگریست. ما می‌دانیم که همچنان که خودتان بارها تأکید کرده‌اید، به جایگاه امام خمینی و رهبر معظم انقلاب صادقانه امید و ایمان دارید، ما می‌دانیم که به همة فصول و همة اصولِ قانون اساسی معتقدید. ما می‌دانیم که از جدّی‌ترین مدافعی ان نظام جمهوری اسلامی بوده‌اید و هستید. ما شما را به سبب صفاتی که دارید، دوست می‌داریم و به هرکس که برخوردار از آنها باشد، ارج می‌نهیم: ایمان، نجابت، آزادگی، مردم‌باوری، جوان‌گرایی، صداقت، ایران‌دوستی، صبوری، مهربانی، فروتنی و در ختمِ کلام: خاتمی بودن.

گفتنی است کیک تولد تهیه شده برای سیدمحمد خاتمی منقش به شمسه‌ای بود
که در کاشی کاری های مسجد جامع یزد وجود داشت.
همچنین روی کیک این متن نوشته شده بود:
لبخند زدی و آسمان آبی شد                شب های قشنگ مهر مهتابی شد
پروانه پس از تولد زیبایت                    تا آخر عمر؛غرق بی تابی شد

کاکای نازنین ؛ با تبریک شصت و نهمین زادروز شما؛شادی و کامیابی همه کسانی را از خداوند خواستاریم که در جهت رسیدن به نور و ایمان و اخلاق و سربلندی ایران عزیز و تقویت انقلاب اسلامی مانند شما صریح،صادقانه و صمیمانه تلاش می کنند
اگر چه در باغ خزان می وزد ز باغ و درخت   
تو سبز باش که یادآور بهارانی
غم از هجوم سیاهی و شب پرستان نیست     
تو آن چراغ امیدی ، تو چشمه سارانی
لازم به ذکر است، علاوه بر حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعائی ،جمعی از روزنامه نگاران و کارمندان روزنامه اطلاعات و گروهی از جوانان ، روحانیون، اساتید دانشگاه ، هنرمندان، خبرنگاران، فعالان مدنی، دانشجویان نیز در این نشست صمیمانه حضور داشتندو هدایای خود را همراه با شاخه های گل به رییس جمهور سابق کشورمان اهداء کردند.
دف نوازی توسط یکی از هنرمندان موسیقی پایان بخش نشست صمیمانه امروز بود که مورد استقبال و تشویق حاضران قرار گرفت.
در این دیدار همچنین جمعی از جوانان اردکانی و همشهریان سید محمد خاتمی حضور داشتند که به وی یک جلد کلام الله مجید و قالیچه دست باف اردکان هدیه دادند


هتل مجلل درویشی با 5 ستاره تاپ در شهر مشهد توسط بخش خصوصی درحالی ساخته و در هفته گردشگری به صورت رسمی افتتاح شد که کارشناسان هتلداری، این هتل را سودآور نمی دانند.
http://www.darvishihotel.com/interface/general/images/DarvishiHotel_1343130356.jpg
هتل مجلل درویشی در حاشیه خیابان امام رضا(ع) قرار دارد که با بیست طبقه، مرتفع ترین مرکز اقامتی و تنها هتل آتریوم (هتل با فضای باز میانی) در شرق کشور است. این هتل در چند روز اخیر با تبلیغات مختلف سعی کرده است که توجه گردشگران را به سمت خود جلب کند تبلیغاتی که حتی باعث شد این هتل از سوی معاون گردشگری کشور در هفته گردشگری به رغم شروع به کار آن، افتتاح رسمی شود.

http://www.darvishihotel.com/interface/general/images/DarvishiHotel_1343133017.jpg
واژه مجلل از آن جهت به این هتل اطلاق شده که دارای 5 رستوران و اتاقهای مختلف است رستوران هایی که هر یک منوی جداگانه ای برای مشتریان خود دارد. در یکی از این رستوران ها غذای مراکشی سرو می شود و در دیگری که رستوران برکه نام دارد، مشتریان اکنون از آن به عنوان چایخانه استفاده می کنند اما در آینده می توانند همانجا ماهیگیری کرده و آن را به هفت مدل مختلف سرو کنند.
اتاقهای آن نیز از شبی 185 هزار تومان برای یک نفر قیمت دارد تا شبی دو میلیون تومان. اتاقهای لوکس این هتل به این دلیل گران هستد که مسافر می تواند از تمام خدمات هتل حتی ترانسفر به صورت رایگان استفاده کند ضمن اینکه در این اتاقها که سوئیتهای 70 متری پنت هاوس هستند، سونای خشک، وسایل الکترونیکی، کامپیوتر و فکس نیز وجود دارد.
http://shafaqna.com/persian/media/k2/galleries/24102/869718_orig.jpg
دوبلکس های ملل نیز عنوان اتاقهای دیگر این هتل است که اکنون تا 95 درصد پیشرفت داشته و تا یکی دو ماه آینده برای پذیرایی از مهمانان خارجی بهره برداری می شود این اتاقها با سبک و معماری کشورهایی از جمله مصر، هند و چین ساخته شده است.
محسن درویشی یکی از مدیران این هتل در مراسم اهدای لوح بهره برداری هتل، با اعلام اینکه ساخت هتل بیش از 8 سال طول کشیده است گفت: این مجموعه دارای وسعتی درحدود 3350 متر با زیربنای 30هزار مترمربع در 22 طبقه با ظرفیت 220 اتاق و 500 تخت ساخته شده است که با آغاز بهره برداری آن برای بیش از 300 نفر شغل ایجاد کرده است.در ساخت این هتل از 25 هزار شیشه‌ جذب انرژی خورشیدی و همچنین سیستم BMS برای کنترل فنی هوشمند و سیستم‌های ضدحریق و ایمنی استفاده شده است.

http://www.egardesh.com/files/hotels/1336665733.jpg
منظور درویشی از سیستم BMS این است که این سیستم هوشمند باعث می شود تا هر مشکلی در حوزه الکترونیکی هتل حتی اگر سوختگی برق یک لامپ در یک اتاق اتفاق بیفتد، توسط کامپیوتر به متصدی مربوطه اطلاع داده می شود این سیستم اکنون در کمتر هتلی مورد استفاده قرار می گیرد.

http://shafaqna.com/persian/media/k2/galleries/24102/869719_orig.jpg

با همه این امکانات هتل درویشی مشهد که توسط یکی از ملاکان و طلافروشان مطرح شهر مشهد ساخته شده است به باور کارشناسان هتلداری سودده نیست. مالک این هتل نیز اذعان می کند برای هتلی که برای ساخت آن تنها 11 میلیارد تومان از محل اعتبارات دولتی استفاده کرده است، سوددهی اهمیتی ندارد.
علی درویشی، سرمایه گذار هتل در میان بهت خبرنگارانی که با وی نشست خبری داشتند، به خبرنگار مهر گفت: من احساس می کردم که زائران شهر مشهد مکان اقامتی مناسبی در اختیار نداشتند به همین دلیل درصدد ساخت یک مرکز اقامتی متناسب با شان آنها برآمدم.

http://www.iranhotelonline.com/ApplicationImage/Hotel/9955d6b3-f500-4856-ac81-e020a395f809.jpg
وی با اعلام اینکه در نظر دارم که اداره این هتل به سبک شرعی و اسلامی انجام شود ادامه داد: از سرمایه خود و طلایی که زمانی گرمی چهار هزار تومان بود برای ساخت این هتل استفاده کرده ام و اکنون با علاقه تمام آن را به بهره برداری رسانده ام بنابراین فکر سوددهی آن را نکرده ام.
http://shafaqna.com/persian/media/k2/galleries/24102/869720_orig.jpg
این هتل که در بسیاری از بخشهای معماری آن، المان های عربی به کار رفته، به گفته سرمایه گذار هتل، از طراحی نئوکلاسیک استفاده شده است که هم کلاسیک است و هم مدرن بنابراین وی معتقد است که این هتل عربی نیست!

http://www.egardesh.com/files/hotels/1336668078.jpg
با همه این امکانات برخی از هتلداران و کارشناسان هتلداری که برای مراسم افتتاح به هتل درویشی آمده بودند، به خبرنگار مهر گفتند که این هتل سود ده نخواهد بود چون قیمت برخی از اتاقهای آن خیلی گران است و تنها عده خاصی مشتری آن هستند بنابراین تنها درصورتی می توانند همیشه مسافر داشته باشند که تبلیغ خوبی برای آن عده انجام داده باشند و هر بار خدمات متفاوتی به آن عرضه کنند وگرنه این هتل بعد از مدتی یا مشتری خود را از دست می دهد و یا یک عده مشتری ثابت خواهد داشت.

http://www.iranhotelonline.com/ApplicationImage/Hotel/ea4e45a3-0f04-44cd-83c7-e4c4e0ce1c21.jpg
از سوی دیگر به باور این کارشناسان هتلداری، هتل ساخته شده کاملا نمادهای عربی دارد و در برخی از المان ها مانند سازه لوستری که در وسط لابی قرار گرفته یک نماد کارهای تجاری است و برای یک هتل کارائی ندارد پس اگر روی نمادهای ایرانی بیشتر از نمادهای عربی تکیه می شد شاید زیباتر به نظر می رسید آن هنگام بود که می توانستیم بگوییم این هتل یک هتل مجلل ایرانی است.
برخی دیگر از آنها معتقدند که در شهر مشهد به اندازه کافی هتل لوکس و مجلل وجود دارد بنابراین اگر قرار باشد این هتل به سوددهی برسد یا باید مشتری آنها را از آن خود کند و یا مدت زمان زیادی را برای سوددهی از دست بدهد.


تصورمان این بود که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از بازداشت فرزندانش گلایه کند اما به محض ورود به اتاق او گشاده‌رو‌تر از همیشه پذیرای ما شد و از احوالمان پرسید و بدون اشاره به موضوعی که این روزها فکر او را مشغول کرده خواست تا سوالاتمان را آغاز کنیم.

 

در میان پاسخ‌هایی که به ما داد متوجه گلایه‌های او شدیم اما این گلایه‌ها نه از سر حضور 2فرزندش در زندان بلکه نگرانی‌هایش از اوضاع اقتصادی بود. آیت‌الله هاشمی معتقد بود که نباید اجازه می‌دادند که سوءمدیریت‌ها کشور را با مشکل مواجه کند. همگان به خوبی می‌دانند که آیت‌الله طی سال‌های اخیر با اقشار مختلف کشور دیدار کرده و در هر دیدار به ارائه راهکارهایی برای بهبود اوضاع پرداخته است اما متاسف بود از کم‌کاری و بی‌توجهی افرادی که باید به اجرای این راهکارها تن دهند. 

 
او اگر چه از وضعیت فعلی و اینکه به راهکارهای ارائه شده توجهی نشده، ناخشنود بود اما گفت که باز هم برای رفع مشکلات تلاش خواهد کرد. از انتخابات هم برایمان گفت؛ انتخاباتی که سرنوشت کشور را برای چهار سال تعیین خواهد کرد.

مصداقی را معرفی نکرد اما مشخص بود از روند سال‌های اخیر در حوزه اجرایی به‌ویژه در زمینه سیاست خارجی و اقتصاد رضایت ندارد.

او هر چه گفت از بهبود اوضاع کشور بود و نیاز 70میلیون ایرانی برای با هم بودن و وحدت؛ به هر حال ما هم منتظر بودیم تا او بگوید از گلایه‌های شخصی‌اش اما او هیچ نگفت و ما را منتظر گذاشت تا اینکه صبر ما به پایان رسید و پرسیدیم که «صبر او چه زمانی به پایان خواهد رسید؟»، پاسخی داد که ما را به سکوت و تفکر واداشت، گفت «زمانی صبرش به پایان می‌رسد که خطری نظام و انقلاب را تهدید کند.»

او در مورد فائزه و مهدی سکوت کرد تا خودمان سوال کنیم و این بار پاسخ او بود که ما را به سکوت و تامل وادار کرد: «فرزندان مثل من فرزندان دیگر این ملت هستند و باید قانونی به پرونده آنها رسیدگی شود.» و باز در دل، صبر و ایستادگی او را ستودیم و تنها نظاره‌گر استواری مردی بودیم که همسرش نام «سرو» را بر او گذاشته است.

وضعیت اقتصادی جامعه با توجه به افزایش جهشی قیمت دلار خوب نیست و هر روز با نوسانات در تلاطم است، به طوری که بعضی از نماینده‌های مجلس به صراحت انتقاد می‌کنند. مردم نگران وضعیت اقتصادی هستند. تحلیل شما چیست؟

 
من در حال حاضر مثل گذشته در جریان مسائل کشور، آن‌گونه که اتفاق می‌افتد، نیستم. بیشتر از طریق رسانه‌ها و گاهی از طریق بعضی ملاقات‌ها مطالبی را می‌فهمم اما در مجموع فکر می‌کنم در شرایط کنونی، هم ضعف مدیریت و هم تحریم‌ها هر دو سهم دارند.

البته بحثی هم بین دولتی‌ها و اصولگراها هست که بعضی‌ها می‌گویند مدیریت اشکال دارد و بعضی‌ها می‌گویند که تحریم‌ها مؤثر است. من تعجب می‌کنم که چرا آنها بحث می‌کنند! هر دو به ضررشان است.

اگر تحریم را مؤثر بدانیم، می‌گویند چرا باید کاری کنیم که تحریم تا این حد برای ما موذی باشد و اگر مدیریت را بگوییم، بالاخره این مدیریت از کجا آمده است؟ بهتر این است که واقع‌بینانه تحلیل کنند و مردم در جریان قرار گیرند و بفهمند که تقصیر و کوتاهی از کجاست.

من هر دو را مؤثر می‌دانم. بالاخره تحریم‌ها دسترسی ما را به منابع ارزی و تجاری محدود کرده است. سرعت بخش خصوصی را محدود و حمل و نقل‌ها و بیمه‌ها را گران کرده است. معطلی کالاها که معمولاً با اعتبارات بانکی سروکار دارد و هزینه‌بر است، گران تمام می‌شود. 

نمی‌توانیم بگوییم تحریم‌ها بی‌تأثیر یا کم‌تأثیر است. به هر حال تأثیر دارد که دشمنان به آن دل‌خوش کرده‌اند. اینکه چه کار کنیم، بحث دیگری است. مدیریت‌ها هم واقعاً اشکال دارد. من سال‌ها پیش تذکرات جدّی دادم. این سبک مدیریت در نهایت نمی‌تواند خوب باشد. شاید بعضی‌ها به سوءنیت منتسب می‌کنند اما این‌گونه نیست. معتقدم مسئولان، کشور و انقلابشان را دوست دارند و مسئولیت‌شان را می‌فهمند. ولی عدم کارایی یک مسئله است و باید در مسئولیت‌ها کارایی باشد و شرایط یک مدیر چه در مقدمه یک بحران و چه در خود بحران شرایط ویژه‌ای دارد که به اصطلاح بحران مدیریت و مدیریت بحران می‌گویند. نمی‌توان هر کاری را دست هر انسان بی‌تجربه و یا در حال آموزش داد. به نظرم هر دو بخش مؤثر است. در مجموع شرایط اقتصاد کشور مناسب نیست. بارها و به خصوص اگر یادتان باشد و به منابع مراجعه کنید، بعد از اینکه جنگ تمام شد، صریحاً گفتم که موتور حرکت‌مان به طرف شرایط عادی، تولید است. 

اما به تولید آنگونه که مدنظر شماست توجه نشده است.
شما فرمودید که به این مدیران خوشبین هستید که دلسوز هستند.
نگفتم خوشبین هستم. گفتم نمی‌توانم اینها را به اینکه دلسوز نیستند، متهم کنم. من نمی‌توانم و نمی‌خواهم به کسی تهمت بزنم. اما عملکرد را بد می‌بینم.
بعضی از مدیران به هرحال به عنوان عضو در مجمع حضور دارند، آیا مجمع تشخیص مصلحت نمی‌تواند از اینها پاسخی بخواهد که این چه شیوه‌ای است؟
این کار مجمع نیست. مجمع سیاست می‌نویسد آن هم جهت مشورت برای رهبری. رهبری سیاست‌ها را امضا می‌کنند و قانونی می‌شود و ابلاغ می‌کنند. گویا دولت اصلاً نظرات مجمع را قبول ندارد. موارد خیلی زیاد است. یک نمونه را می‌گویم. برنامه پنج ساله‌ چهارم که نوشته شد، برنامه خیلی خوبی بود. سیاست‌هایش با دقت‌های فراوان تنظیم شد و رهبری هم تصویب کردند و مجلس هم تصویب کرد. ولی بعداً در اجرا شنیده شد که گفته‌اند این برنامه خمیر شود. ببینید که چه کسی گفته و چرا گفته است. آخر کار هم وقتی که می‌خواستند به مجلس گزارش بدهند، 20 تا 23 درصد برنامه اجرا شده بود. شاید اگر هیچ‌کس کار هم نمی‌کرد، 20درصد اجرا می‌شد یعنی برنامه را قبول نداشتند. آن چهار سال پایه خیلی چیزها را ضعیف کرد. به برنامه پنج‌ساله که عمل نشد. در مجمع تشخیص به دستور رهبری تفسیر جدیدی از اصل44 قانون اساسی به عمل آمد ذیل اصل، خودش پیش‌بینی کرده بود که صدر قانون تا زمانی اعتبار دارد که دولت تبدیل به کارفرمای بزرگ نشود و به اقتصاد آسیب وارد نیاورد. به خاطر همین قید، تفسیر کردیم و بعد رهبری هم گفتند که من از این اصلاحیه‌ای که شده، انتظار انقلاب اقتصادی دارم و حقیقتاً هم می‌شد. شما رسانه‌ها بروید بررسی کنید، آسان هم هست و ببینید که چند درصد آن احکام که مجمع تصویب کرده بود، عمل شد؟
بالاخره مجلس می‌توانست در این زمینه برای کنترل ورود پیدا کند که وضع اقتصاد بدتر از این نشود.
رئیس دولت می‌گوید که من قانونی را که قبول نداشته باشم و به نظر خودم با قانون اساسی سازگار نباشد، اجرا نمی‌کنم. مجلسی‌ها هم گاهی اعتراض می‌کنند و گاهی نمی‌کنند. سیاست‌هایی را که در مجمع تشخیص می‌نویسیم، مجلس هم بعد در مصوبات می‌آورد. آنها ابزار قانونی دارند اما مجمع ابزار ندارد. ما که ناظر اصلی نیستیم. ناظر بر اجرای سیاست‌های کلی خود رهبری هستند. ایشان خودشان به مجمع واگذار کردند. ولی ابزار کار دست ما نیست. ما آیین‌نامه‌ای نداریم که بتوانیم دخالت و نظارت کنیم که سیاست‌های ما اجرا شود.
آیا تا پایان دوره دولت فعلی وضعیت اقتصادی بهبود لازم را به دست می‌آورد؟
غیر از شیطان، کسی نباید از آینده ناامید باشد. البته امیدواریم. خداوند از هیچ، این انقلاب بزرگ را خلق کرد و این نعمت آسمانی را به ما داد. برای اولین بار در تاریخ اسلام، حکومت مکتب اهل بیت(ع) در ایران بر مبانی فقهی اهل بیت(ع) شکل گرفت و همه بلاها را از سر ما دور کرد، شورش‌های اولیه، کودتا، جنگ و تحریم‌ها را گذراندیم و راه خودمان را ادامه دادیم، بخشی از فراز و نشیب‌های اقتصادی تقصیر خودمان است و تقصیر کسی دیگر نیست. باز باید امید به خدا داشته باشیم و قبول کنیم و راهمان را اصلاح کنیم.
نقش اقتصاد مقاومتی که توسط مقام معظم رهبری عنوان شد را تا چه حد می‌دانید؟
اقتصاد مقاومتی ذاتاً کار درستی بوده است و از اول هم ما دنبال همین بودیم و هیچ وقت هم از این غافل نبودیم. اقتصاد مقاومتی اصولی دارد اما اشکال کار این است که تعریف نشد. رهبری عنوانی را فرمودند. بایستی تعریف می‌شد که این مقاومتی یعنی چه؟ ابعادش و مجری آن مشخص می‌شد. چند نفری شعار دادند. وقتی که رهبری فرمودند، برخی آقایان پای سخنان رهبری نشسته بودند و یادداشت می‌کردند، عمل مهم است. یعنی بلافاصله بایستی برای آن قانون و آیین‌نامه می‌نوشتند و تعریف می‌کردند. برای هر بخشی مسئول نظارت و پیگیری می‌گذاشتند. هیچ یک از این کارها نشد. ضد آن عمل می‌شود. اسراف‌هایی ادامه دارد که نمونه‌هایش را اخیراً شما می‌بینید که مجلس هم سروصدایش درآمده است. در اقتصاد مقاومتی کسی این کارها را نمی‌کند. الگوی مصرف مناسبی نداریم. یک‌ جا بیخود تنگ‌نظری می‌کنیم و جایی دستمان را باز می‌کنیم و حاتم طایی می‌شویم.
اگر موافق باشید بحث سیاست خارجی را آغاز کنیم. در هفت سال گذشته، سیاست خارجی متفاوت از دولت‌های گذشته بوده است. همان بحث سیاست تهاجمی که در سیاست خارجی در پیش گرفتیم، تغییر کرده است. آیا در شرایط فعلی نیاز به تغییر داریم یا نداریم؟
خیلی بهتر از این می‌توانیم کار کنیم. اکثر کشورهای دنیا می‌خواهند با ایران کار کنند. همسایه‌هایمان در جنوب و شمال با ما همکاری می‌کردند. این‌طور نیست که نتوانیم اما کشورهایی مثل آمریکا از اول هم بودند و الان هم هستند که به دلایلی نمی‌توانیم با هم کار کنیم. دیپلماسی ادبیات خاصی در دنیا دارد. نباید همین‌طوری حرفی زده شود. هر کسی از هر جا به خودش اجازه بدهد که برای اصلی‌ترین سیاست‌های کشور، استراتژی اعلام کند، اینها درست نیست. اگر ما از اصول سیاست خارجی خودمان مواظبت کنیم، شرایط بهتر می‌شود. سیاست‌های کلی خارجی در مجمع تنظیم شد. خدمت رهبری دادیم و روشن است و اگر مراعات کنیم، فکر می‌کنم به خاطر جذابیت ایران از ابعاد مختلف در دنیا علاقه کار با ایران زیاد باشد. بعد از جنگ هم اگر ما توانستیم در دوره کوتاهی، کشور و زیربناها را بسازیم، به خاطر این بود که همراه سیاست داخلی، سیاست خارجی را اصلاح کردیم. ما این طرح‌ها را که یا ساختیم و یا زیربناهایش را آماده کردیم، عمده اینها با تسهیلات بود. طرح را به مناقصه می‌گذاشتیم. تسهیلات از خارج می‌گرفتیم. بعد هم از محل درآمدهای طرح، هزینه‌هایش را می‌پرداختیم. ارزهای خارجی ارزان تمام می‌شد که توانستیم واقعاً کار کنیم.
الان بحث روابط با آمریکا مطرح می‌شود. اگر بپذیریم که می‌خواهیم تعامل داشته باشیم، چه‌کار باید کرد؟
ببینید درگیری و قطع رابطه با آمریکا را ما آغاز نکردیم. آمریکا آغاز کرد. اگر از اول یادتان باشد، وقتی که شاه را به آمریکا بردند، جای دیگری شاه را نمی‌پذیرفتند، وقتی به آمریکا بردند، ایران اعتراض کرد. ظاهراً برای این بود که در آنجا او را برای یک برنامه کاری دیگر آماده کنند. مخالفت با آمریکا در اینجا شروع شد. ولی آنها رابطه را قطع کردند و در داخل اقداماتی شد. البته آنها دانشجو بودند. وقتی که امام تأیید کردند، دیگر مخالفت نشد. تسخیر لانه جاسوسی، عکس‌العملی به کارهای آمریکا بود. یعنی آنها آن کار را کردند و اینها این‌گونه کردند. من در تمام دوران مسئولیت اجرایی، وقتی خبرنگارها می‌پرسیدند، می‌گفتم اول آمریکا باید حسن‌نیت خودش را نشان بدهد. چون او سوءنیت را آغاز و اموال ما را مسدود کرده است. آمریکا خریدهایی را که ما کرده بودیم و پولش را نیز داده بودیم، مصادره کرد، پول نفت و همه را مسدود کرده و کالاهای ما را در آنجا نگه داشته است. اول آمریکا اموال ما را آزاد و رفتار خود را اصلاح کند، بعد ما این را نشانی از حسن‌نیت می‌گیریم و می‌نشینیم و مذاکره می‌کنیم. مذاکره هم به معنای روابط نیست. مذاکره می‌کنند و اگر به توافق رسیدند و در صورت تحقق شرایط روابط برقرار می‌کنند. حرف من این بود و الان هم همین است. یعنی اگر آمریکا مایل است و می‌خواهد با ما رابطه داشته باشد، باید حسن‌نیت خود را نه در لفظ بلکه در عمل نشان دهد. الان شروط مذاکره یک مقدار بیشتر شده است. باید ظلم‌هایی که به ما کرده جبران کنند و اموال ما را حداقل آنهایی که فعلاً وجود دارد، تحویل بدهند. این حرف من بود و الان هم همین است و ثابت است. امام هم یک بار فرمودند که اگر آمریکا آدم شود، ما مشکلی نداریم و می‌توانیم همکاری کنیم. من تعبیر آدم شدن را این‌گونه تفسیر می‌کردم. اینکه در این شرایط گفته شود بیایید رابطه برقرار کنیم، خوب نیست. در گذشته که این‌گونه نبوده است. فکر می‌کنم هنوز هم می‌توانیم با عزت از آمریکا طلبکار باشیم. آنها به ما ظلم و اموال ما را مسدود کرده‌اند. ما طلبکار هستیم. طلب ما را بدهید، رفتارتان را عوض کنید، بعد بنشینیم و مذاکره کنیم. حسن‌نیت خودتان را نشان دهید. اگر بتوانیم این مسائل را حل کنیم. البته تصمیم اساسی با رهبری است.
بحث بعدی تهدیدات اخیر اسرائیل است که واکنش‌هایی که فرماندهان نظامی ما به این تهدیدات داشتند. تفسیر شما چیست؟ آیا تهدیدات اینها مبنی بر حمله به تأسیسات یا هر نوع حمله‌ای واقعیت دارد
در زمان مبارزه با طاغوت، کتاب سرگذشت فلسطین را با یک مقدمه درباره کارنامه سیاه استعمار ترجمه کردم و نوشتم. هنوز کتابی در ایران نبود و به خاطر آن کلی شکنجه شدم که این تابو را شکستم. هنوز هم همان‌گونه فکر می‌کنم. به هر حال اسرائیل تحت قیمومت و حمایت غرب و شرق یک عده انسان را از سراسر دنیا جمع کرده، امتیاز داده و آورده و ملتی را از بین برده و آواره کرده و اموالشان را گرفته و آن همه ستم به اینها می‌شود. این ستمدیده‌ها آواره هستند و چندین میلیون انسان در اردوگاه‌ها زندگی می‌کنند. الان اردوگاه‌های سوریه مملو از فلسطینی‌هاست که متأسفانه بمباران هم می‌شوند. اوضاعی این‌گونه پیدا کردند. نظر ما راجع به اسرائیل معلوم است. اینکه اسرائیل تنها بخواهد علیه ما بجنگد، فکر نمی‌کنم چنین امکانی داشته باشد. می‌تواند یک ضربه آنی بزند، اما در نتیجه این ما هستیم که می‌توانیم خوب جواب بدهیم. اسرائیل به تنهایی نمی‌تواند حمله ‌کند. اگر بخواهد حمله کند، باید مطمئن باشد که یا از اول و یا در مسیر، آمریکا به او می‌پیوندد. لذا احتیاج به اجازه آمریکا دارد. دشمنان الان به هر قیمتی می‌خواهند ما را متوقف کنند و ضربه بزنند. ولی الان آنچه انسان می‌فهمد، فعلاً امید بسته‌اند که همین وضعی که با تحریم‌ها و تبلیغات در کشور ایجاد کردند، آنها را از جنگ بی‌نیاز کند. ولی ما باید خودمان را برای هر پیشامدی آماده کنیم. همیشه هم باید آماده باشیم. اولویت کاری ما باید این باشد که فعلاً مسائل خودمان را در داخل حل کنیم. فکر می‌کنم اگر مردم ایران متحد باشند، مثل زمان جنگ و مثل بعد از جنگ و پشت سر انقلاب حاضر به فداکاری باشند و مسئولان و آدم‌های باتدبیر کشور همراهی کنند، در آن صورت این حوادث رخ نمی‌دهد.
پس شما احتمال جنگ را همیشه می‌دهید؟
آنها دشمن هستند و ما را هم مزاحم خودشان می‌دانند. آنها نمی‌خواهد که در اینجا کشوری باشد که با صراحت جلوی اینها بایستد و ملت‌های دیگر را هم تشویق کند. آنها این‌طور چیزی را نمی‌خواهند و تا به حال این‌گونه ندیدند، آن هم از نوع اسلامی و در یک منطقه حساس و بین دو خزانه‌ عظیم نفت در شمال و جنوب. آنها نمی‌خواهند این‌گونه شود. می‌دانند اسلام انقلابی، الهام‌بخش است. ما باید همیشه احتیاط خودمان را در هر جهت داشته باشیم و آمادگی داشته باشیم. ولی الان آنها فکر می‌کنند با همین سبکی که انجام می‌دهند، نیاز به جنگ نداشته باشند.
اخیرا یک وزیر اسرائیلی از شما دو بار در سازمان ملل اسم برد و گفت «آقای رفسنجانی که تازه میانه‌رو هم هست، گفته که اسرائیل یک بمب بیشتر لازم ندارد.»
اسرائیل حرف مرا تحریف کرد. با اینکه حرف من در نماز جمعه صریح بود. من به اسرائیل و حامیانش گفتم که شما اشتباه می‌کنید که دنبال بمب هسته‌ای هستید، اگر بمب هسته‌ای در کشور شما باشد، طبعاً دنیای اسلام هم دنبال بمب هسته‌ای می‌رود و رقیب شما می‌شود. آن روزی هم که جنگ هسته‌ای در بگیرد، اسرائیل با یک بمب از پا در‌می‌آید، ولی بمب اسرائیل فقط به گوشه‌ای از جهان اسلام آسیب می‌زند و این به نفع آنها نیست. اینها بقیه را نمی‌گویند. صداوسیما هم نمی‌خواهد این‌گونه دفاع کند و چیزی نمی‌گوید. اگر حرف‌های دیگران بود، کلی توضیح می‌داد و نقد می‌کرد و می‌گفت. با اینکه نوار سخنرانی من را دارد و بارها هم پخش شده است.
چندی قبل بحثی را روزنامه آرمان مطرح کرد که آیت‌الله هاشمی می‌تواند کاندیدای ریاست جمهوری شود. چون عده‌ای بحث شرط سنّی را مطرح و حتی آن را قانونی هم عنوان می‌کردند. ما مطرح کردیم که اگر آقای هاشمی بخواهد کاندیدا شود، می‌تواند. بعد هجمه‌ای به ما وارد شد که چون شما این کار را کردید، آقای هاشمی دوباره سیبل تخریب شد. بعضی‌ها هم در رسانه‌هایشان نوشتند که چطور شما این بحث را مطرح کردید؟ اما منظور ما این بود که واقعاً اگر هاشمی رفسنجانی احساس کند، قانون اجازه می‌دهد و می‌تواند بیاید.
بله. قانوناً تاکنون هیچ منعی ندارد. ولی من دیگر آمادگی این کار را ندارم. در دوره‌ای هم که آمدم، صد بار تأکید کردم که ترجیح دارد انسان جوان‌تر و تازه نفسی وارد شود و ما حمایتش کنیم. شرایطی پیش آمد که مجبور شدم خودم را نامزد کنم. والاّ برای من آن دوره اول کافی بود و بیش از این لازم نبود. همه حرف‌هایم را هم زدم و طراحی‌هایم را اجرا کردم و برنامه‌هایم را ریختم. بارها گفته بودم که نیازی نیست بیایم. الان هم اگر یک رئیس جمهور توانا با آرای بالا روی کار بیاید، من به عنوان یک مشاور تا آخر به او کمک می‌کنم.
آیا بحثی که ما مطرح کردیم، غلط بود؟ بعضی‌ گفتند که این کار تحریک‌آمیز است.
کاری ندارم. بالاخره روزنامه‌ها حرف‌هایی را می‌نویسند.
نظر شما برای ما مهم است.
من بحث کردن در این زمینه‌ها را عیب نمی‌دانم. بالاخره روزنامه‌ها می‌خواهند با مردم سروکار داشته باشند و چیزی را می‌گویند. یکی رد می‌کند و یکی هم قبول می‌کند. آن بحث دیگری است. فضای مطبوعات باید یک مقدار امروزی باشد و در مسائل مورد علاقه مردم باشد. شما که نگفتید می‌آید. شما به صورت کلی مطرح کردید و دیگران هم موافق و مخالف حرف زدند.
شما گفتید که شرایطی پیش آمد و مجبور شدید که بیایید، آن شرایط چه بود؟
من شرایط را می‌دیدم که همین می‌شود. همین که الان شده است. چند سال قبل دو ساعت و نیم با کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان بر سر همین افکارم و آینده کشور صحبت کردم و آن نوار پیش من و آقای یزدی در دبیرخانه خبرگان هست و پیاده هم شده است. ولی نمی‌خواهم آن حرف را بزنم و شلوغی در کشور به وجود بیاورم. نظر من همین بود که به اینجا می‌رسد. صریح هم گفتم. در نامه‌ای هم که به رهبری نوشتم، که این مقدار از آن سوءاستفاده می‌شود به اینجا می‌رسد. ولی وارد این دعواها نمی‌شوم. همین الان خیلی حرف‌های بی‌‌اساس و کذب و تهمت در روزنامه‌ها یا سایت‌ها و یا جاهای دیگر می‌نویسند، اما ما می‌گذریم.
خبری منتشر شده که آقای ناطق‌نوری با شما در رابطه با انتخابات جلسه‌ای داشته است.
همیشه جلسه داریم. بعد از جلسه مجمع، معمولاً چهار، پنج نفر از دوستان می‌مانند و با هم ناهار می‌خوریم و مسائل کشور و راهکارها را مطرح و بحث می‌کنیم. این حرف را هم من به آقای ناطق زدم و هم ایشان به من زدند. گفتم: هنوز وضع جسمی و سن شما بهتر از من است و بیایید. ایشان هم برعکس به من می‌گفت. اما همه حرف بود. گفتم که دیگر نمی‌توانم بیایم و آقای ناطق هم عذرهایی داشت.
آقای خاتمی هم همین طور است؟
بعد از آن حوادث، شرایطی است که ما این بحث‌ها را با ایشان نمی‌کنیم.
بحث دولت وحدت ملی را به عنوان یکی از راهکارهای اصلی برای خروج از وضعیت فعلی مطرح کردید. خیلی‌ها موضع گرفتند که ما در شرایط غیرعادی نیستیم که بخواهیم چنین بحث‌هایی مطرح کنیم. علت بحث دولت وحدت ملی که مطرح کردید، چه بود و چه دغدغه‌ای را شما مدنظر قرار دادید؟
من به همراه آن، مسائل دیگر را هم گفتم. ما با وحدت ملت پیروز شدیم و آمریکا را بیرون کردیم و رژیم شاه را شکستیم و هزار فامیل را سر جای خودشان نشاندیم. با وحدت توانستیم شرّ آن شورش‌های اول انقلاب را که بسیار خطرناک بود، از سر خودمان کم کنیم. والاّ اگر در آن دو سال اینها را آرام نکرده بودیم، مثل افغانستان و عراق می‌شدیم. جنگ با آن عظمت را که همه دنیای شرق، غرب و ارتجاع پشت سر صدام بودند و هر چه پول و امکانات خواست به او می‌دادند با وحدت مردم حل کردیم و هر چه خواستیم مردم به میدان آمدند و هیچ کوتاهی نکردند. این مشکلات را هم تحمل کردند و دم برنیاوردند. در دوران سازندگی مشکلاتی داشتیم که از جنگ باقی مانده بود، مردم صبر کردند و آوارگان صبر کردند تا خانه‌هایشان را بسازیم. با صبر و همراهی مردم همه توطئه‌های خارجی را خنثی کردیم. من همان حرف را دارم. همین الان هم ما باید دست از این سیاسی بازی برداریم. این چه چیزی است که خط کشیدند؟! اصلاح‌طلب و اصولگرا، هر دو اسم است. اینها اصلاح را می‌خواهند و آنها هم اصول را قبول دارند. بر سر چیزی دعوا می‌کنند و کار را به اینجا رساندند که می‌بینید. من نمی‌گویم که حزب و رقابت نباشد. حزب و رقابت باشد و شعار هم بدهد ولی انتخابات کنند و وقتی که یکی پیروز شد، همه پشت سر او باشند و کار کنند. اگر این کار را بکنیم، آمریکا مأیوس می‌شود. چون می‌داند در آن فضا نمی‌تواند کاری بکند. مشکلاتمان را هم حل می‌کنیم.
جلسات شما با مقام معظم رهبری چطور پیش می‌رود؟
در سبک سابق چون کار روزانه داشتیم، هفته‌ای یک بار بود. الان دیگر لازم نیست هفته‌ای یک بار باشد. تقریباً ماهی یک بار ادامه دارد. هر وقت هم حرفی داشته باشم، محدودیتی ندارد. تلفن می‌کنم و می‌روم با ایشان حرف‌هایم را می‌زنم. مشکلی در رابطه با هم نداریم. گاهی که عجله‌تر باشد، با تلفن حرف می‌زنیم.
بحث خانواده مانده است. به هر حال با اجرای حکم فائزه و آمدن مهدی یک مقدار جوّ جامعه بیشتر معطوف شما شد و بعضی‌ها اصرار داشتند که مهدی نیاید و به هر حال از این برای تخریب شما استفاده ابزاری می‌شد. با توجه به این وضعیت مخالفان خلع سلاح شدند. مخصوصاً که شما فرمودید: قانون بدون تبعیض نسبت به همه اعمال شود.
من حتماً می‌خواهم بدون تبعیض باشد. واقعاً هیچ فرقی ندارد و اجرای قانون باید برای همه باشد و من به آن راضی هستم. نمی‌خواهم وضع خاصی برای بچه‌های خودم در مقابل دیگران درست کنم. ولی می‌گویند و فکر می‌کنند که این طور نیست. فائزه 6ماه محکوم شده بود، گرچه من روی حکمش اشکال داشتم اما بالاخره محکوم شد و بایست می‌رفت، دوره‌اش را می‌گذراند. خودش را برای زندان آماده کرده بود که هر وقت خبر کنند، برود. 
البته شیوه بردن اشکال داشت. در زندان هم در حال مطالعه و ترجمه است. درباره مهدی هم مطمئن هستم که غیر از انقلاب و اسلام و ایران و ملت چیز دیگری برایش جاذبه نداشت. مثل خیلی از مسئولان کشور در جاهایی مثل شرکت در دفاع مقدس و آوردن تکنولوژی صنایع دریایی عسلویه، پارس جنوبی، بهینه‌سازی سوخت و دفتر هیأت امنای دانشگاه آزاد کار می‌کرد. از روزی که 17 ساله شد و اجازه گرفت، به جبهه رفته بود و بعدها درس خواند و مثل همه در این کشور زندگی می‌کرد. به هر حال متهمش کردند و باید جواب بدهد و اتهاماتش را روشن کند. خودش هم می‌خواست بیاید. دو سال و نیم ما او را پشت در نگه داشتیم. اول به ما گفتند که چرا در این شلوغی‌ها می‌خواهد به ایران بیاید؟ ما هم به حرف گوش کردیم و به او گفتیم و او هم قبول کرد. بعد من اصرار کردم. دوستان می‌گفتند که او دارد درسش را می‌خواند و کار هم دارد. اول ما خودمان او را برای نظارت بر 6دانشگاه خارج فرستادیم که نظارت کند. از طرف هیأت مؤسس رفته بود. حکمش از آن هیأت صادر شده بود. وقتی دید در آنجا وقت دارد، درسش را شروع کرد. 
مرحله اول را تمام کرده و در حال نوشتن تز است. وقتی که دانشگاه آزاد‌ آکسفورد تعطیل شد، اصرار کرد که بیاید در اینجا تز را کامل کند. اگر واقعاً اشکال قانونی دارد باید جواب بدهد. منتها بعضی‌ها هیاهو می‌کنند و قبل از قضاوت تهمت می‌زنند. رهبری در نماز جمعه گفتند گناه کبیره است چیزی که در دادگاه ثابت نشده، به کسی اتهام بزنند ولی می‌بینید همان روزنامه‌هایی که خودشان را نظامند می‌دانند، دارند تکرار می‌کنند. من نمی‌دانم اینها چطور می‌گویند که ما مقلّد هستیم. مهدی در اختیارشان است و من هم هیچ مساله‌ای ندارم. جز اینکه قانون اجرا شود. اگر احساس کنم که بی‌قانونی رفتار می‌شود، اقدام می‌کنم.
هنگام خداحافظی دعایی در گوش مهدی خواندید که انعکاس زیادی داشت، آن موقع چه احساسی داشتید؟
وقتی به جبهه هم می‌رفت، همین کار را می‌کردیم. مادرش برای او آینه و قرآن می‌گرفت و من هم دعای سفر را در گوش او می‌خواندم. همین آیه معروف «ان الذی فرض علیک القرآن یرادکَّ الی معاد فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین» مثل همیشه وقتی که می‌رفت، دعا را برایش خواندم.
در یکی، دو مصاحبه فرمودید که من هر شب بخشی از کارهای روزانه‌ام را می‌نویسم. وقتی فائزه و مهدی به زندان رفتند، در دفتر خاطرات خود چه نوشتید؟
بین این دو بازداشت یک شب فاصله بود. شبی که می‌خواستند فائزه را ببرند، مشکلاتی بود. فردای آن روز هم مهدی آمد. بنا بود که از فرودگاه سریع او را به خانه بیاورند که همدیگر را ببینیم، ساعت‌ها در آنجا معطل کردند و دیر آوردند. ولی بد نبود، ساعت2 وارد خانه شد. احوالپرسی‌هایمان را کردیم. بایستی فردا می‌رفت. وقت کمی داشتیم. یک مقدار از اینها را در خاطرات می‌نویسم.
بعضی مواقع خانم مرعشی (همسرتان) به شما می‌گوید که خیلی صبر دارید، در بحث هجمه به خانواده و خود شما و یا حتی فاطمه خانم می‌گفت که همیشه پدر ما را سفارش به صبر می‌کنند. به هر حال جاهایی این مسیر خیلی باریک می‌شود. یعنی شما خیلی در هجمه قرار می‌گیرید، اما چیزی نمی‌گویید. علت این صبر چیست؟ مردم دوست دارند از زبان شما بدانند.
آن چیزهایی که صبرم را از من می‌گیرد، چیزهایی است که به انقلاب، کشور و مردم آسیب می‌رساند. این موضوع صبرم را می‌گیرد. لذا همیشه سعی می‌کنم در اینجا چیزهایی را بگویم. بقیه مسائل برای هر انسانی پیش می‌آید. البته مادر مثل من نیست. احساسات مادر خیلی رقیق‌تر است و حق هم دارد. من به او هم نمی‌توانم بگویم که بیش از این صبر کن. همان قدری که صبر دارد، صبر می‌کند. هر موقع هم ندارد، ابراز احساسات می‌کند. به هر حال این صبر سازنده است. ما در قرآن که نگاه می‌کنیم، صبر بر مصائب، جزو عوامل انسان‌سازی است. انسان با مقاومتی که در مقابل حوادث می‌کند و صبر می‌کند و داد و بیداد نمی‌کند و به افلاک بد نمی‌گوید، خودش را مقاوم می‌کند. مقاومت انسان از صبر می‌زاید. لذا صبر می‌کنم.
به نظر می‌رسد بین فرزندانتان رابطه عاطفی بیشتری با مهدی دارید. آیا این درست است؟
همه بچه‌هایم پیش من مثل هم هستند. دختر و پسر یک جور هستند. آنها را بچه‌های خوبی می‌دانم. البته با تفاوت سلیقه‌هایی که دارند. آزاد هم گذاشتم که سلیقه‌های خودشان را داشته باشند. البته از راهنمایی دریغ نمی‌کنم.
فاطمه خانم گفتند که شما جلسه‌ای با آنها داشتید و گفتید: اگر بخواهید من سکوت کنم، شما می‌توانید زندگی خیلی خوب و راحتی داشته باشید. ولی اگر بخواهید حق را بگویم، احتمال دارد شما هم دچار دردسر شوید.
الفاظ آن یادم نیست اما به همین مضمون گفتم. البته این مطلب از زمان مبارزه با رژیم سابق در خانواده ما مطرح بوده، ولی مضمون آن همیشگی است. وقتی حوادث این‌گونه شد، گفتم در اینجا ناچارم بعضی از حقایق را بگویم و کار کنم، ممکن است به شما هم آسیب برساند. به آنها اخطار کردم که بدانند. آنها هم نمی‌آیند چیزی را بر من تحمیل کنند. نظراتی دارند و به نظرات خودشان عمل می‌کنند. من هم به وظیفه‌ام عمل می‌کنم. این مضمون را من به بچه‌ها گفته‌ام.
به صورت مشخص راهکار پرشور شدن انتخابات آتی را چه می‌دانید؟
من راهکار را قانون می‌دانم. قانون اساسی واقعاً معیار انتخابات باشد. آن کسانی که صلاحیت دارند، حق نامزدی داشته باشند و انتخابات هم سالم انجام شود و نظارت درست انجام شود. گروه‌ها و جبهه‌های مشخص سلیقه خودشان را بر قانون تحمیل نکنند. در آن صورت هر کسی را که مردم بیشتر قبول دارند، سرکار می‌آید. ممکن است افکار عمومی هم اشتباه کند، اما کمتر از افراد اشتباه می‌کند. در آن صورت مردم پشتیبان نظام می‌مانند. من این‌گونه می‌بینیم.
چه توصیه‌ای به اصلاح‌طلب‌ها به صورت مشخص دارید؟
برای من فرقی ندارد. اصلاح‌طلب‌ها و اصولگراها و مستقل‌ها همه در این کشور کار کرده‌اند و انسان‌های زحمت‌کشیده‌ای هستند. سلیقه‌های مختلفی هم دارند. اگر شما وزرا، استانداران و معاونان دولت مرا ارزیابی کنید، می‌بینید که تعادل بین مجموعه سلیقه‌ها را در دولتم کاملاً حفظ می‌کردم.
در بحث انتخابات آیا تشکیل نهاد فراقوه‌ای برای نظارت بر اجرا، تأثیری در جذب همه سلایق دارد؟
البته این قابل بحث است. به مجمع آمد، ولی مشکلاتی پیش آمد و بحث آن متوقف شد، اگر به مجمع بیاید، آن موقع بحث می‌کنیم و هر چه مصلحت بود، می‌گوییم. روی این قضیه هنوز به موضعی نرسیده‌ایم و بحث جدّی نکردیم.
نظر خود شما در این زمینه چیست؟
بالاخره باید آنهایی که ناظر و مجری هستند، اعتماد مردم را جلب کنند و متهم نشوند که برای گروه خودشان کار می‌کنند.
چگونه می‌توان این اعتماد را به مردم نشان داد؟
اگر تصمیم بگیریم، این اتفاق می‌افتد. البته من الان راهکارها را از طریق رهبری می‌بینم. در این شرایط غیر از ایشان کسی نمی‌تواند مسائل را به مسیر برگرداند. ما هم حاضر هستیم در خدمت ایشان - اگر بخواهند- کمک کنیم. باید به مسیری که از اول بودیم، برگردیم

این روزها امیر قلعه‌نویی روزگار سختی را سپری می‌کند و به خصوص سه روز اخیر برای او با «درد» و «داغ» فراوانی همراه بوده است. داغ از دست دادن مادر، و درد یک عمل جراحی سنگین.

سرمربی تیم استقلال بعد از بازی تیمش مقابل صبای قم در روز دوشنبه که با برد آبی‌پوشان همراه بود بلافاصله در بیمارستان بستری شد تا زانوی دردناکش را برای چندمین بار به تیغ جراحان بسپارد. درد کهنه زانوی قلعه‌نویی که حاصل سال‌های بازیگری در استقلال و تیم‌ملی است هرگز در این سال‌ها ژنرال استقلالی‌ها را رها نکرده و در چند نوبت او را به اتاق عمل بیمارستان فرستاده است.

روز سه‌شنبه در حالی که عمل جراحی روی پای امیر قلعه‌نویی تازه به پایان رسیده و او هنوز در حالت بیهوشی به سر می‌برد، خبر رسید که مادر او دار فانی را وداع گفته است. اما خبر که به بیمارستان رسید کسی جرات بازگو کردن آن را برای سرمربی داغ‌دیده نداشت.

همه نزدیکان و اطرافیان امیر از علاقه فراوان و وابستگی خاص او به والده‌اش مطلع بودند و می‌دانستند واکنش او در مقابل این اتفاق یک ری‌اکشن ساده و معمولی نخواهد بود. از طرفی پزشک معالج سرمربی استقلال هشدار داده بود که اگر بلافاصله بعد از هشیاری بیمار این خبر به اطلاع او برسد ممکن است عواقب بدی در پی داشته باشد.

ساعات و لحظات برای خانواده قلعه‌نویی و همراهان او به سختی سپری می‌شد. امیر قلعه‌نویی تازه از بیهوشی بعد از عمل خارج شده بود و درد زانو را به ضرب مسکن تحمل می‌کرد. اما او خبر نداشت اتفاقی بسیار دردناک‌تر از این هم برایش رخ داده که شاید به زور هیچ مسکنی قابل تحمل نباشد. بالاخره بعد از تردیدها و کشمکش‌های فراوان میان اطرافیان امیر، یکی از دوستان نزدیک او به نام عرب، مسئول رساندن خبر به این فرزند داغدیده شد.

این دوست نزدیک قلعه‌نویی که نام او را در ابتدای این فصل و در جریان استقلالی شدن دوباره قلعه‌نویی زیاد شنیده‌ایم، مامور رساندن خبر به رفیق سرشناس خود شد. بر اساس آنچه حاضران در محل می‌گویند، امیر قلعه‌نویی در هنگام شنیدن خبر با امیر عرب در اتاقش تنها بود و به جز این دو هیچ کس دیگری در اتاق بیمار حضور نداشت اما صدای گریه و ناله امیر قلعه‌نویی بعد از باخبر شدن از مرگ مادر را همه همراهان او که بیرون از اتاق ایستاده بودند و حتی همه حاضران در آن طبقه از بیمارستان شنیده‌اند.

سرمربی موفق استقلال حالا 24 ساعت است که داغ از دست دادن مادرش را تحمل می‌کند. در این 24 ساعت، تعداد زیادی از مسئولین، چهره‌های سرشناس فوتبالی و همچنین شاگردان قدیم و جدید او برای عرض تسلیت راهی بیمارستان و منزل امیر قلعه‌نویی شده‌اند و همه آن‌ها از حال و روز ناخوش سرمربی سابق تیم ملی خبر می‌دهند. می‌گویند سرمربی سابق تیم ملی هنوز به حال عادی بازنگشته و گریه‌ها و ناله‌های دردناک او همچنان ادامه دارد.

طبعا سرمربی استقلال حالا حالاها روحیه و تمرکزی برای فکر کردن به فوتبال نخواهد داشت و بی‌شک تعطیلی دو هفته‌ای لیگ برتر برای او صرف پرداختن به مراسم درگذشت مادر، و بازیابی روحیه از دست رفته خواهد شد.

امیر(اردشیر) قلعه‌نویی، بازیکن سابق تیم‌های راه‌آهن و شاهین و زاده‌ی محله خانی‌آباد تهران که پدرش را در 7 سالگی از دست داده بود حالا در 49 سالگی داغ مادر دیده است

او علاقه و وابستگی فراوانی به والده درگذشته‌اش داشت و روزهای زیادی سپری خواهد شد تا او با کمک خانواده و دوستانش این غم بزرگ را به فراموشی بسپارد.

با اینکه خیلی خوشم نمیاد ازش اما ما هم برای آن عزیز از دست رفته طلب آمرزش می‌کنیم. روحش شاد و یادش گرامی باد

 

مراسم تدفین مادر امیر قلعه نویی صبح پنجشنبه در بهشت زهراء تهران برگزار شد.

 

مراسم تدفین مادر امیر قلعه نویی با حضور خانواده مرحومه و علاقمندان به مربی استقلال در بهشت زهراء تهران برگزار شد.

 

در این مراسم که جمعی از بازیکنان استقلال و چهره های سرشناس فوتبال ایران حضور داشتند ، امیر قلعه نویی که اخیرا پایش را عمل کرده هم با کمک جمعی از اعضای فامیل روی صندلی نشسته بود .

برای برگزاری مراسم نماز میت ، قلعه نویی که نمی توانست روی زانویش بایستد به رغم اصرار پزشک استقلال عصایی به دست گرفت و نفر اول کنار جنازه مادر به نماز ایستاد .

امیر قلعه نویی تنها 10 سال داشت که پدرش از دنیا رفت و مادرش این خانواده را به تنهایی سرپرستی کرد. به همین دلیل است که «مادر» در خانواده قلعه نویی ستونی بزرگ تر از یک مادر محسوب می شد.

 

میدان فاطمی تهران تقریبا بسته شده بود و همه عابرین پیاده غرق در تعجب بودند از اینکه ، این همه چهره سرشناس ورزشی در خیابان های اطراف میدان فاطمی چه می کنند.

 

عصر شنبه و از ساعت 16 تا 17:30 ، مراسم بزرگداشت مادر امیر قلعه نویی در مسجد نور میدان فاطمی برگزار شد.

در این مراسم تقریبا همه اهالی فوتبال حضور داشتند. دوست و دشمن ، به مراسم بزرگداشت آمده بودند تا به امیر قلعه نویی تسلیت بگویند.

از امیر واعظ آشتیانی و مظلومی گرفته تا علی نظری جویباری . تقریبا همه فوتبالی ها آنجا بودند . چهره هایی  که شاید خیلی های شان سال هاست که دیده نشده اند.

کریم باقری ، محسن گروسی ، علی انصاریان ، یحیی گل محمدی ، حسین یاریار ، محمود فکری ، علی آذری ،  فائقی ، نیکبخت ، طالب لو ، جباری ، حیدری ، بیک زاده

انصاریان ، رهبری فرد ، پورحیدری ، فتح الله زاده ، مصطفوی ، تاج ، نبی ، آیت اللهی ، فردوسی پور ، حسین عسگری ، رویانیان ، علی پروین ، مایلی کهن ، شاهرخ بیانی

، افشارزاده ، قریب ، اولیایی ، نجف نژاد ، داریوش ارجمند ، مجید صالحی ، و جمعی از دوستان خوش قد و قامت که از نزدیکان به معاونین جدید قلعه نویی هستند در این مراسم حاضر بودند .

امیر قلعه نویی که داغ از دست دادن مادر به شدت چهره اش را به هم ریخته در این شلوغی سعی داشت با رویی خوش پذیرای همه مهمانانش باشد

 

آتیلا حجازی عصر امروز در مسجد نور حاضر شد تا با حضورش در مراسم ختم مادر امیر قلعه نوعی به وی تسلیت بگوید.

او در بدو ورود به مسجد امیر را در آغوش گرفت و هنگام خروج هم با فتح الله زاده روبوسی کرد.

مدیر عامل استقلال و قلعه نوعی از حضور وی قدر دانی کردند. امیر با گفتن خدا رحمت کند پدرت را از آتیلا تشکر کرد

مراسم بزرگداشت مادر امیر قلعه‌نویی با حضور تعداد زیادی از اهالی ورزش برگزار شد. 
 

مراسم ختم مادر امیر قلعه نویی در مسجد نور میدان فاطمی برگزار شد. 
  
در این مراسم افراد برای تسلی دادن به وی فرصت کوتاهی داشتند که دلیل آن ادحام جمعیت بود. 
 

 از جمله افرادی که در این مراسم دیده شدند، جواد زرینچه، محمد رویانیان، پرویز مظلومی، کریم انصاری فرد، تمام مسئولان باشگاه استقلال و بازیکنان این تیم، برخی روسای فدراسیون‌ های ورزشی، بازیگران سریال خنده بازار و .... بودند. 
   

با توجه به اینکه جواد زرینچه هم یک روز بعد از درگذشت مادر قلعه نویی، مادر خود را از دست داد و عزادار شد در این مراسم مورد تسلی قرار گرفت. 

   

باشگاه های ورزشی نیز برای تسلیت به امیر قلعه نویی و خانواده وی دسته گل های زیادی ارسال کرده بودند. 


هفته یازدهم لیگ برتر
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/11/13910711065848837_PhotoL.jpg
 ورزشگاه آزادی

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/11/13910711065849649_PhotoL.jpg
تماشاگر : حدود 10 هزار نفر

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2012/10/867421_orig.jpg
کارت زرد: سعید لطفی از صبا- امیرحسین صادقی از استقلال.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/11/13910711065850430_PhotoL.jpg
داور : احمد صالحی
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/11/13910711065851993_PhotoL.jpg
استقلال: سید مهدی رحمتی ، خسرو حیدری،، صادقی، پژمان منتظری، هاشم بیک زاده( میثم حسینی) ، میثم بائو( سیاوش اکبرپور 46)،حمودی، رودریگو توزی، جواد نکونام، جان واریو، آرش برهانی( حنیف عمران زاده)

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/11/13910711065847243_PhotoL.jpg
سرمربی: امیر قلعه نویی
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2012/10/867433_orig.jpg
صبای قم: حامد لک، کاشی، فرید کریمی( مهدی مومنی) ،اکبر صادقی(ابوالفضل ابراهیمی)، میلاد سلیمان فلاح(بهمن طهماسبی) ، مجید حیدری،رضاییان، سعید لطفی،بدرلو،داوید ویلتون، میلاد نوری،

 

سرمربی: صمد مرفاوی

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/11/1391071106584840_PhotoL.jpg

پیش بازی:
استقلال که در 3 هفته ی اخیر از 9 امتیاز ممکن، 7 امتیاز کسب کرده و به رده ی ششم جدول رسیده در این دیدار نیز به دنبال کسب 3 امتیاز خانگی است تا همچنان روند رو به جلوی خود را حفظ کند.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/11/13910711065847243_PhotoL.jpg

در این میان اما هواداران همچنان از نحوه ی بازی این تیم راضی نیستند و پس از کوچکترین لغزشی نام " فرهاد مجیدی " را صدا میزنند.

http://media.isna.ir/content/Amir%20Kholoosi-19-11.jpg/4
شاید این تنها استقلال ژنران باشد که زهر همیشگی در خط حمله را ندارد.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/11/13910711065846415_PhotoL.jpg
در آن سوی میدان، صبای قم پس از کناره گیری عجیب گل محمدی از سمت مربی گری خود، صمد مرفاوی را خیلی سریع جایگزین گل محمدی کرد تا برای این دیدار حساس تقریبا آماده ی بازی شوند

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/11/13910711065845602_PhotoL.jpg
صبایی ها در 3 هفته ی اخیر صاحب یک برد مقابل گهر و یک شکست مقابل  راه آهن و یک تساوی مقابل داماش شده اند و در این دیدار صمد مرفاوی به دنبال اثبات توانایی های خود است.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/11/13910711065844743_PhotoL.jpg
در همان ابتدای کار استقلالی ها با چند پاس کوتاه و تک ضرب، توپ را به برهانی در محوطه ی جریمه ی صبا رساندند و برهانی این بار به راحتی و با یک چرخش زیبا دروازه ی صبا را باز کرد.

http://media.isna.ir/content/Amir%20Kholoosi-16-12.jpg/4
در ادامه ی این دیدار صبایی ها، با تکیه بر تکنیک میلاد نوری و دوندگی سلیمان فلاح از جناح چپ در اندیشه ی پیاده کردن تاکتیک های تهاجمی خود هستند که البته تا این لحظه از بازی در این امر موفق نبوده اند

http://media.isna.ir/content/Amir%20Kholoosi-18-12.jpg/4
صبایی ها در دقیقه 38 بازی با استفاده از یک ضربه ی کاشته توسط میلاد نوری موقعیت خطرناکی را بر روی دروازه ی استقلال ایجاد کردند.

http://media.isna.ir/content/Amir%20Kholoosi-13-12.jpg/4
همچنین در دقیقه 41 ویکروم با حرکات زیبا و پاس کاری سلیمان فلاح و نوری،با رحمتی تک به تک شد ولی ضربه ی آرام این بازیکن کامرونی در دستان رحمتی قرار گرفت.

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2012/10/867418_orig.jpg

همچنین در دقیقه 43 ویکروم با سانتر از جناح راست برای سلیمان فلاح، این بازیکن را در موقعیت مناسبی قرار داد و سلیمان فلاح با ضربه برگردان صحنه ای زیبا را در این دیدار خلق کرد که البته ضربه ی این بازیکن با اختلاف از کنار دروازه ی رحمتی به بیرون رفت و نیمه ی اول با حملات بیشتر صبا به پایان رسید
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2012/10/867432_orig.jpg
نیمه دوم:
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2012/10/867430_orig.jpg
در شروع نیمه ی دوم سیاوش اکبرپور با یک شوت زیبا از پشت محوطه ی جریمه ی صبا، موقعیت خطرناکی را خلق کرد که توپ با اختلاف اندکی از کنار دروازه ی لک به بیرون رفت.

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2012/10/867419_orig.jpg
سر انجام در دقیقه 67 بازی، اولین موقعیت خطرناک در نیمه ی دوم خلق شد و علی حمودی با تیزچنگی و جنگندگی خود، مدافع رو به روی خود را از پیش رو برداشت و با یک پاس دقیق برهانی را در محوطه ی جریمه صاحب توپ کرد که برهانی با ضربه ای آرام توپ را به لک سپرد و قدر این موقعیت را ندانست

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/11/13910711065855915_PhotoL.jpg

در ادامه ی بازی کسل کننده در نیمه ی دوم، موقعیت خطرناکی بر روی دروازه ی دوتیم به وجود نیامد تا استقلال با پیروزی در این دیدار به رتبه ی چهارم جدول رده بندی صعود کند.
 
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/07/11/13910711065857571_PhotoL.jpg
گل ها:
استقلال 1 - صبا صفر: آرش برهانی با پاس های تک ضرب جان واریو و نکونام در محوطه ی جریمه صبا صاحب توپ شد و با یک چرخش زیبا دروازه ی حامد لک را در دقیقه
یک باز کرد
http://blue-art.persiangig.com/image/large/arash-1-l.jpg
اتفاق ویژه:
http://www.seemorgh.com/uploads/1391/76015824jamnews_ir02.jpg
حنیف عمران زاده به مانند بازی های گذشته به عنوان یار جانشین وارد زمین شد ولی نکته ی شایان ذکر آن است که این بار پس از ورود به زمین در پست تخصصی اش یعنی خط دفاعی به بازی گرفته شد!
 فرهاد مجیدی پس از پایان بازی، توسط هواداران استقلال به شدت تشویق شد اما در طول مسابقه خبری از تشویق مجیدی توسط هواداران نبود

تنها 3 روز بعد از خداحافظی فرهاد مجیدی از دنیای فوتبال، آرش برهانی رکورد گلزنی کاپیتان سابق استقلال را شکست. برهانی با گلی که مقابل صبای قم به ثمر رساند، تعداد گل های خود با پیراهن استقلال را با 84 رساند و با این اتفاق برهانی توانست بالاتر از مجیدی در جدول گلزنان تاریخ استقلال قرار بگیرد.

http://abieteh.com/wp-content/uploads/2011/08/Photo_01591-0040118.jpg

برهانی اکنون فقط 6 گل دیگر نیاز دارد تا برترین گلزن تاریخ استقلال شود. برهانی در 151 بازی لیگ برتر 64 گل، در 25 بازی لیگ قهرمانان آسیا 9 گل و در 15 بازی جام حذفی نیز 11 گل زده و در مجموع 84 گل در 191 بازی برای استقلال به ثمر رسانده است. میانگین گلزنی او در هر بازی 0/44 است. در تاریخ استقلال علی جباری با 89 گل زده برترین گلزن است و آرش برهانی با 84 گل و فرهاد مجیدی با 83 گل در رده های بعدی قرار گرفته اند.