درمورد رفتن به لیگ دسته اول و حرفهایی که درمورد جو نامناسب در لیگ برتر زده بود، گفت: به هر حال من آن زمان تحت فشار بودم و چند هفته بهدلیل شرایطی که داشتم ناراحت بودم. دلایل مختلفی وجود داشت که باعث شد در لیگ برتر نباشم و نسبت به این موضوع واقعبین هستم. درون خودم مطمئن هستم که مشکل فنی وجود نداشت، چون همه دیدند که در نیم فصل دوم لیگ سال قبل، چه عملکردی داشتم. درحالیکه سپاهان عملکرد خوبی نداشت، اما من جزو بازیکنان تأثیرگذار این تیم بودم.
او ادامه داد: دوست ندارم زیاد درمورد برخی اتفاقات که در لیگ برتر رخ میدهد صحبت کنم، ولی وقتی در سن 29سالگی به لیگ دسته اول میروم حتما دلایل خاص خودش را دارد. من حاضر نیستم هر شرایطی را قبول کنم و حفظ شخصیت و جایگاه خودم از همه چیز مهمتر است. این را هم بگویم که حضور در لیگ دسته اول دلیلی بر بیانگیزه شدن من نخواهد شد. من جایی آمدم که مطمئنا پتانسیل بالایی برای صعود به لیگ برتر دارد. ما مربی خوبی مثل اکبر میثاقیان داریم و مسئولان باشگاه شبانهروز تلاش میکنند تا بتوانیم در فصل آینده لیگبرتری شویم.
منوچهری در قسمت دیگری از حرفهایش عنوان کرد: خلیی از دوستانم به من میگویند که در این چند سال بیش از اندازه عشق و علاقهام به استقلال را نشان دادم و بسیاری از مربیان و مدیران فکر میکنند که من فقط تمرکزم روی استقلال است. سابقه فوتبال من نشان داده که در هر تیمی بودم با نهایت وجودم بازی کردم، ولی نمیتوانم عشقم به استقلال را کتمان کنم. خیلیها معتقدند بابت نشان دادن این علاقه ضرر کردم، ولی لطف هواداران استقلال برای من بزرگترین افتخار است. آنها در کوچه و خیابان و صفحات مجازی همیشه به من لطف داشتهاند.
او عنوان کرد: آخرین بازی که در ورزشگاه آزادی بازی کردم، بازی سپاهان و استقلال بود. 50 هزار هوادار استقلال مرا تشویق کردند و من هم به ابراز احساسات آنها پاسخ دادم. این موضوع برای هواداران سپاهان که در ورزشگاه بودند چندان خوشایند نبود و درواقع تشویق 50 هزار استقلال درنهایت به ضررم شد. در بازی بعدی که در اصفهان برگزار شد مقابل استقلال اهواز به میدان رفتیم و قبل از اینکه به زمین بیایم با توهین هواداران سپاهان روبهرو شدم.
منوچهری افزود: خدا را شکر که در آن بازی گل زدم، اما همبازیهایم شاهد بودند که بعد از مسابقه یک ساعت گریه کردم. هواداران سپاهان برخوردی با من داشتند که انگار در تیم حریف بازی میکردم و این چیزها اصلا برایم باور کردنی نبود. دوست ندارم به گذشته فکر کنم، ولی مطمئن باشید با تمام انگیزه به لیگ برتر باز خواهم گشت. باشگاه بادران و آقای میثاقیان لطف کردند و بندی در قرارداد من گذاشتند که اگر در نیم فصل از لیگ برتر پیشنهاد داشتم جدا شوم. البته تمام تمرکز من روی موفقیت بادران است.
او در پایان گفت: از قول من نوشته بودند به این دلیل به لیگ دسته اول رفتم که مقابل استقلال بازی نکنم، درصورتیکه اصلا چنین حرفی نزده بودم. من فقط گفتم رفتنم به لیگ دسته اول باعث خواهد شد تا حداقل احتمال بازی کردنم مقابل استقلال کم شود. من هیچوقت نگفتم فقط به این دلیل راهی لیگ یک شدم که مقابل استقلال بازی نکنم. در فوتبال حرفهای این چیزها معنی ندارد.
عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال
در این مقاله به دلایل و ابعاد این ماجرا خواهیم پرداخت . موضوعی که برنامه نود دیشب آن را از ظن خود مورد بررسی قرار داد و البته شاید به برخی وجوه آن نپرداخت.
*جیووا – آل اشپرت دو برند جیووا و آل اشپورت در دهه گذشته سهم اصلی بازار پوشاک ورزشی ایران (تیم اسپورت ) را به خود اختصاص داده اند . دو کمپانی نه چندان مطرح در بازار پوشاک ورزشی جهان که برای رهایی از سلطه سنگین نایکی ، آدیداس و پوما کشورهای متفاوت و دوردست تری را برای فعالیت انتخاب می کنند . آل اشپورت ، با مدیریت وحید جعفری با دریافت نمایندگی خاور میانه این شرکت در دبی، کارش را با تامین البسه دو تیم استقلال و پرسپولیس آغاز کرد و پس از مدتی در قراردادی پرسروصدا ، تیم ملی نیز به مشتریان نماینده این شرکت آلمانی اضافه شد ؛ برندی که در دوران حضور در ایران همواره خبرساز و مورد انتقاد بوده است. آل اشپورت خاورمیانه با دریافت لایسنس شرکت آلمانی ، راس در این منطقه اقدام به تولید البسه کرده و این همان مسیری است که شرکت جیووا با مدیریت علیرضا بردبار که او هم اهل شیراز است ، نیز در آن قدم می زند . این دو شرکت ، با ارائه کالای ارزان به باشگاهها و فدراسیون های ایران موفق به عقد قراردادهای مختلف شده اند ، اگرچه شاید البسه تولیدی آنها ارزش همین مقدار پرداختی را هم نداشته باشد. نایکی ، آدیداس و پوما سه شرکت اصلی تولید لوازم ورزشی در جهان هستند . سه کمپانی بزرگ که نقش آفرینی آنها در ورزش جهان برکسی پوشیده نیست . به جز این سه برند ، شرکتهایی مثل آندرارمور ، نیوبالانس ، ریبوک ، آمبرو و... هم در بازار بزرگ لوازم ورزشی فعال اند و به سختی جایی برای گمنام هایی مثل آل اشپورت و جیووا باقی می ماند ، مگر آن که بازار هدف ، (مثلا) ایران باشد . کشوری که به دلایل مختلف (ازحمله تحریم ) بازار دست نخورده ای دارد و البته به سبب دوری از فضای جهانی ، کیفیت گرایی در آن وجود خارجی ندارد. در فصل 2016- 2017 لیگ حرفه ای ایران ، باشگاههای بسیاری با جیووا قرارداد همکاری امضا کرده اند که علت اصلی ، تسهیلات این شرکت در دریافتی از باشگاههاست . جیووا برای همکاری با پرسپولیس ، تراکتور وجهی از این دو باشگاه دریافت نکرده و در ارسال البسه به سایر تیم های لیگ برتری حداکثر همکاری مالی را با آنها به عمل می آورد که همین مسئله برای تیم های گرفتار و بی پول و بی درآمد ایرانی انگیزه مهمی است. * وضعیت آدیداس و نایکی در بازار ایران - شرکت نایکی نمایندگی خاورمیانه خود را در شهر دوبی مستقر کرده است. این برند آمریکایی به دلیل تحریم قادر به فعالیت مستقیم در ایران نیست اما نمایندههای فروش نایکی در ایران با خرید مستقیم از این شرکت، محصولات خود را در ایران به فروش میرسانند. نایکی در ایران نمایندگی رسمی ندارد اما حمایت از نمایندگیهای محدود را در دستور کار خود قرار داده است. جالب است بدانید سرمربی سابق علی دایی بازیکن تیم ملی امشب نمایندگی نایکی خود را افتتاح میکند. - کمپانی آدیداس هم در ایران با شرایطی متفاوت به فعالیت مشغول است. آدیداس نمایندگی منطقه را در دوبی مستقر کرده و به تاجرانی که از نظر توانایی خرید و عرضه در سطح استاندارد باشند، جنس لازم را میدهد. استقبال از این برند در ایران بالاتر از براورد این کمپانی بوده و آنها در حال حاضر در ایران بازار بسیار خوبی دارند. تا جایی که حضور در بازار اسپانسرینگ لوازم ورزشی برایشان چندان جذاب نیست. چرا که در حال حاضر اهداف آنها در فروش، تامین شده است. - شرکت پوما هم در ایران سالهاست فعال است و در دو جام جهانی تامین البسه ایران را برعهده گرفته است. این شرکت اخیرا نماینده ایران خود را تغییر داده است. طرف ایرانی شرکت پوما مثل دو کمپانی دیگر نیازهای خود را از طریق نمایندگی خاورمیانه پوما در دوبی تامین میکند. پوما که قبلا همکاری مفصلی با فدراسیون فوتبال ایران داشته و در جام جهانی 2006 مبلغ 700 هزار یورو را (به جز تامین البسه) به ایران پرداخت کرده، خاطره خوبی از این همکاری ندارد. * چینیها و دیگران - در یک سال گذشته شرکتهایی مثل لینینگ و 361 نیز کار خود را در ایران آغاز کردهاند. دو شرکتی که در دو سال متوالی اسپانسرینگ پیراهن استقلال را برعهده گرفتهاند. لینینگ در ایران پیشرفت بیشتری نسبت به 361 داشته و حتی توانسته البسه کاروان ایران در المپیک را تامین کند. به جز این دو شرکت، کمپانیهایی مثل جوما، لوتو و... نیز در بازار ایران فعالیتهای محدودی داشتهاند. * بیزینس مدل جیووا - اساسا کمپانیهایی مثل جیووا فعالیت خود را به این شکل آغاز میکنند که با قرارداد با باشگاهها و استفاده از فضای تبلیغی فوتبال نام خود را در بازار ایران مطرح میکنند و سپس به فروش عمده و تک میپردازند. آنها البته در ایران فضای گستردهای برای عرضه اجناس خود ندارند. اما از آنجا که شرکتها و موسسات از مشتریان بالقوه محسوب میشوند، سفارشهای متعددی از ارگانها و نهادها به دفاتر این دو کمپانی میرسد. جیووا در حال حاضر با استفاده از تجربه مشابه آلاشپورت، به دنبال بازاریابی و فروش در ایران است و تولیدی خود را در شیراز افتتاح کرده است. همانطور که دیشب در برنامه 90 توضیح داده شد، مشتری از روی کاتالوگ لباس موردنظر را انتخاب کرده و این شرکت سفارش را برای تولید میگیرد و آن را در سریعترین زمان ممکن به دست مشتری میرساند. اگرچه کیفیت به هیچوجه آنی نیست که باید باشد اما این تنها راه سرپا ماندن تجارت کوچک این شرکت هاست. این بیزینس مدل کاملا متفاوت با کار شرکتهای آدیداس و نایکی است. شرکتهای معظم تولید لباس ورزشی علاوه بر اینکه همواره موجودی متفاوتی را در انبار خود دارند، برای مشتریهای رسمی (باشگاهها) از مسیر دیگری اقدام به ثبت سفارش میکنند و البته کیفیت استانداردی (حداقل برای تیم اسپورت) دارند. ضمنا اگر قرار به همکاری با این سه شرکت باشد ، انها برای ثبت سفارش و طراحی و تولید زمانی طولانی از مشتری(باشگاه ) می خواهند . مثلا ، تیم بارسلونا طراحی لباس های این فصل را در تابستان سال قبل با نایکی نهایی کرده است ؛ علت ؟ روشن است . نایکی و بارسا روی فروش پیراهن به هواداران حساب کرده اند و برای تولید این میزان سفارش به وقت کافی نیاز دارند . باشگاههای ایران در حال حاضر به دلیل عدم دریافت حق پخش تلویزیونی از شرایط مالی مناسبی برخوردار نیستند و بودجه آنها متکی به دولت است که در سالهای اخیر با توجه مشقت های اقتصادی آنها باید از سروته مخارج خود بیشتر بزنند. از سوی دیگر شرکتهای بزرگ تولید لوازم ورزشی به دلیل نبود قانون کپیرایت در ایران به سختی تمایل به فعالیت رسمی و اسپانسرینگ دارند(اگرچه روش هایی برای تغییر این فضا وجود دارد ) . بنابراین جیووا و آلاشپورت(و لی نینگ و 361 و مجید و غیره) در حال حاضر تنها گزینههای پیشرو به نظر می آیند.طبعا ، در دنیا کسی جیووا و آل اشپورت رابه طراحی و کیفیت نمی شناسد ، همان طور که (مثلا)خودروهای چینی به دوام و زیبایی مشهور نیستنداما در ایران مشتری دارند بس که چاره ای نیست! * تحریم و یک سئوال مهم اصولا آنچه که در اقتصاد ایران رخ میدهد، ناشی از قوانین حاکم بر همین بازار است و الا یک باشگاه پردرآمدیا یک فدراسیون قدرتمند که بتواند حق فروش پیراهن را به صورت انحصاری در دست داشته باشد، قطعا شرکتهای بهتری را برای همکاری انتخاب میکند. البته به شرطی که آن شرکتها(برای فعالیت در ایران) هم درگیر مشکلاتی مثل تحریم نباشند. این مشکلات البته تا حد زیادی قابل چشم پوشی است اما نه در سیستمی که مدیران اش شبیه مدیران فوتبال ما هستند که حتی اگر ایده های بزرگ در سر داشته باشند ، خیلی زود جذب سیستم بیمار فوتبال ایران و بخشی از چرخه آن خواهند شد. همانطور که میبینید همه چیز به هم مربوط است و البته برای خود برنامه 90 (و البته نویسنده این مطلب!) نیز میشود سهمی را در این آشفتهبازار درنظر گرفت. آشفته بازاری که آجر به آجرش مثل قصر سنمار به هم پیوسته است .
* بازار جهانی
*نکته
- آنچه که در برنامه 90 به آن پرداخته نشد، این است که چرا اصولا در ایران کسی به کیفیت توجه نمیکند؟ پاسخ این است: کیفیت هزینه دارد، هزینه ای که مدیریت دولتی حاکم بر فوتبال ایران هرگز قادر به درک لزوم و پرداخت آن نیست . ضمنا در شرایط فعلی سیاسی، حضور یک برند غربی مشهور (مثلا نایکی) چگونه قابل توجیه خواهد بود و چه کسی مسئولیت آن را خواهد پذیرفت؟
لیگ شانزدهم از روز دوشنبه با حضور شانزدهم تیم آغاز می شود. شانزده تیمی که کمبود سخت افزار بزرگترین معضل آنها به شمار می رود و همین موضوع باعث شده است تا در امتیاز گیری فوتبال ایران در AFC همواره با مشکل رو به رو باشیم. شانزده تیم حاضر در لیگ شانزدهم تنها 9 ورزشگاه اختصاصی دارند که در این گزارش به بررسی این ورزشگاه ها خواهیم پرداخت:
آزادی؛ ورزشگاهی که دیگر صد هزار نفری نیست
استادیوم قدیمی شهر تهران که ورزشگاه خانگی سرخابی های پایتخت به شمار می رود، پس از صندلی گزاری در دو طبقه اول و دوم آن حالا ظرفیتی نزدیک به 79000 نفر دارد. آزادی که تنها یک بار در جریان لیگ دوم بازسازی شد، همچنان ورزشگاه اول فوتبال ایران از حیث ظرفیت صندلی گزاری شده است. سازه بتنی بزرگ غرب تهران در لیگ شانزدهم نیز ورزشگاه اول سرخابی های تهران و تیم ملی در مسیر جام جهانی 2018 خواهد بود. یادگار امام تبریز؛ تبریز در انتظار مرمت ورزشگاهش ورزشگاه باغشمال برای مردم تبریز ورزشگاه محبوب تری نسبت به یادگار امام است، این ورزشگاه با عمری نزدیک به سی سال در سالهای حضور تراکتورسازی در لیگ برتر ورزشگاه اصلی تی تی ها محسوب می شود که سرخهای تبریزی خاطرات زیادی از آن دارند، اما به دلیل سکوهای این ورزشگاه، پرشورها باید بازهم در ورزشگاه یادگار امام به هواداری از تیم شان بپردازند، ورزشگاهی با ظرفیت 66833 نفر دومین ورزشگاه بزرگ کشورمان است که در لیگ شانزدهم میزبان بازی های تراکتورسازی و ماشین سازی خواهد بود. غدیر اهواز؛ ورزشگاه خوش قدم جنوبی ها غدیر اهواز جدید ترین ورزشگاه لیگ برتر است. ورزشگاهی با ظرفیتی نزدیک به 38000 نفر که در عمر کوتاه خود تجربه برگزار دو جشن قهرمانی را در کارنامه خود دارد در لیگ شانزدهم میزبان بازی های قرمز و آبی های اهوازی است. غدیر (که پس از افتتاحش ورزشگاه قدیمی و خاطره ساز تختی در حال فراموشی است) از ورزشگاه های مهم لیگ برتر به شمار می رود که میزبان بازی های آسیایی استقلال خوزستان نیز خواهد بود. ثامن مشهد؛ در انتظار روزهای خوب خراسان ورزشگاه ثامن مشهد در سال 84 در حالی افتتاح شد که تختی دیگر توانایی میزبانی ابومسلم را نداشت و سیاه پوشان مشهدی در روزهای اوج خود نیاز به ورزشگاهی بزرگتر داشتند. ثامن با ظرفیتی نزدیک به 35000 نفر پس از سقوط ابومسلم و انحلال این تیم هرگز چهره یک ورزشگاه خاص را به خود نگرفت تا امیدوار باشد در لیگ شانزدهم با استمرار حضور دو تیم مشهدی در لیگ برتر و تزریق اشتیاق هواداران به روزهای اوج خود بازگردد. تختی تهران؛ میزبان تیم های درجه دو پایتخت ورزشگاهی در شرق تهران که با عمر نزدیک به نیم قرن، پس از به کنار رفتن شیرودی دومین ورزشگاه مهم تهران تلقی می شود. تختی در فوتبال تهران به استثنا دوره دوم لیگ برتر هیچگاه ورزشگاهی مهم برای هواداران دو تیم اول تهران نبوده است اما طی سالهای گذشته با اصرار مسئولین مجددا میزبان بازی های خارج از خانه سرخابی ها در تهران شده است تا در طول لیگ ورزشگاه قدیمی شرق نشینان چند باری به قاب تلویزیون ها بازگردد. نفت تهران تنها تیمی است که در لیگ شانزدهم بازی های خانگی خود را در این ورزشگاه 30000 نفری برگزار می کند اما سایپا نیز در روزهایی که میزبان آبی و قرمزها هستند به این ورزشگاه مهاجرت خواهند کرد. ورزشگاهی که در فولاد شهر اصفهان واقع شده است و ورزشگاه اختصاصی ذوب آهن به شمار می رود طی سالهای گذشته و در سالهای گذشته میزبانی سپاهان را نیز بر عهده داشته است. ورزشگاه فولاد شهر با ظرفیت 15هزار نفری خود تجربه میزبانی فینال جام باشگاه های آسیا در سال 2007 را در کارنامه خود دارد تا آماده شدن نقش جهان، میزبان هر دو تیم اصفهانی خواهد بود. این ورزشگاه از نظر ظرفیت و جایگاه تماشاگران شاید وضعیتی مشابه بسیاری از ورزشگاه های کشور نداشته باشد اما از لحاظ دیگر امکانات از جمله جایگاه مناسب برای مهامانان ویژه، خبرنگاران، سالن های کنفرانس و بسیاری دیگر از موارد از بهترین ورزشگاه های ایران به شمار می رود. یادگار امام قم؛ ورزشگاهی که محبوب نشد ورزشگاه یادگار امام قم با طراحی مشابه با چند ورزشگاه های دیگه کشور از جمله باهنر کرمان در سال 86 با ظرفیت نزدیک به 10هزار نفر تاسیس شد تا شهر قم نیز یک ورزشگاه حداقلی برای برگزاری مسابقات فوتبال داشته باشد. صبای قم تنها تیم مطرح این استان است که هیچ گاه در میان مردم این شهر محبوب نشد تا این ورزشگاه حتی در روزهایی که آقای گل جهان سرمربی صبا را بر عهده داشت به استثنا دیدارهای استقلال و پرسپولیس هیچگاه حضور پرشور هواداران را تجربه نکند. بنیان دیزل؛ تجربه خوب بخش خصوصی ورزشگاه اختصاصی تنها تیم خصوصی فوتبال ایران در سال های گذشته به گفته همه ی اهالی فوتبال یک استثنا به شمار می رود. بنیان دیزل با ظرفیت 12 هزار نفر در غرب تبریز واقع شده است و ورزشگاه اختصاصی آبی ها تبریز به شمار می رود. در این مجموعه ورزشی گسترشی ها از دو زمین چمن مناسب بهره می برند که شاید نمونه آن تنها در ورزشگاه آزادی تهران یافت شود. بنیان دیزل با توجه به موقعیتی که در شهر تبریز دارد از یک سو و با توجه به تیم خوب گسترش فولاد در لیگ شانزدهم می تواند در انتظار ثبت روزهای به یاد ماندنی خود باشد. دستگردی تهران؛ یادگار پاس بزرگ مجموعه ورزشی دستگردی در سالهایی که پاس قطب سوم فوتبال ایران شده بود، مجموعه ای کامل و حرفه ای برای یک تیم فوتبال بود که با واگذاری پاس به همدان تا اندازه زیادی فراموش شد تا اینکه مجددا با برگزاری تمرینات تیم ملی و مهاجرت سایپا از کرج به تهران تبدیل به یک ورزشگاه لیگ برتری شد. دستگردی که روزگاری میزبان بازی های پاس در مسابقات آسیایی بود، با ظرفیت 8250 صندلی خود در اکباتان تهران در لیگ شانزدهم نیز میزبان بازی های نارنجی پوشان است. تختی آبادان؛ قدیمی، نوستالژیک و دوست داشتنی ساکنان خیابان بهمن شیر آبادان به خوبی می دانند با بازگشت صنعت به لیگ برتر حداقل در پانزده روز سال که تیمشان در لیگ برتر میزبان است، روز خوش نخواهند داشت. تختی قدیمی آبادان شاید 15000 نفر ظرفیت داشته باشد اما در بازی های برزیل ایران بازیکنان تیم های حریف حضور یک شهر را در آن حس خواهند کرد تا تاریخ فوتبال ایران فراموش نکند که تختی اولین ورزشگاهی است که استقلال و پرسپولیس هیچگاه در آن هواداران خود را نمی بینند. شهدای شهر قدس؛ جدید و مجهز ورزشگاه جدید غرب تهران که در شهر قدس واقع شده است یکی از ورزشگاه های مجهز فوتبال ایران است که در لیگ شانزدهم میزبان پیکانی های تازه وارد خواهد بود. این ورزشگاه با گنجایش 25000 نفر از چمن خوب و یک دستی بهره می برد تا شاگردان جلالی برای اجرای فوتبال دلخواه خود با مشکل مواجه نشوند. شهدای شهر قدس در لیگ شانزدهم تجربه حضور تیم های بزرگ پایتخت را در کارنامه خود دارد و از این آزمون نیز موفق خارج شده است تا پیکانی ها با اطمینان خاطر راهی شهر قدس شوند. در کنار ورزشگاه های مذکور دو ورزشگاه نقش جهان اصفهان و امام رضا(ع) مشهد با ادامه روند ساخت و ساز خود احتمالا در اواسط لیگ شانزدهم به ورزشگاه های لیگ اضافه می شوند. نقش جهان اصفهان؛ نصف جهان در انتظار ورزشگاه اصلی شهر اصفهان که از سال 1386 برای بازسازی و افزایش گنجایش تعطیل شده است، از سال 93 با تصمیم سازمان ورزش استان اصفهان به کارخانه فولاد واگذار شد و با اعلام مسئولین این کارخانه در سال 95 افتتاح خواهد شد. نقش جهان جدید سپاهانی ها در پایان فاز دوم ظرفیتی 75000 نفری خواهد داشت که به این ترتیب سپاهانی ها دومین ورزشگاه بزرگ ایران را در اختیار خواهند داشت. مطمئنا با بهره برداری دوباره از این ورزشگاه فوتبال اصفهان از لحاظ میزبانی و استقبال تماشاگران موقعیت جدیدی در فوتبال ایران متفاوت از آنچه در نزدیک به یک دهه گذشته تجربه کرده، پیدا می کند. امام رضا مشهد؛ مدرنترین ورزشگاه ایران در سال 91 کلنگ ورزشگاه مدرن مشهدی ها خورده شد تا با حمایت های آستان قدس مدرن ترین ورزشگاه ایران در سال 95 افتتاح شود. ورزشگاه امام رضا که با گنجایش 35000 نفر و امکاناتی مانند پارکینگ مجهز و زمین تمرین مناسب در مشهد احداث شده است، پس از افتتاح مدرنترین ورزشگاه ایران خواهد بود. چمن این ورزشگاه از منحصر به فرد ترین چمن های دنیا است که شرکت پیمانکار آن، پیمانکار ورزشگاه هایی مانند اولدترافورد نیز به شما می رود. به احتمال زیاد این ورزشگاه در جریان دیدارهای تیم ملی فوتبال ایران در مقدماتی جام جهانی 2018 افتتاح می شود تا پس از سالها تیم ملی در بازی های رسمی خود از آزادی خارج شود.
فولاد شهر اصفهان؛ قلب فوتبال نصف جهان