سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

لیگ قهرمانان آسیا- 2012- دور چهارم مرحله گروهی

بازی تیم های فوتبال پرسپولیس و الغرافه قطر

سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه 1391- ساعت 17:00

  

ورزشگاه آزادی تهران

تماشاگر: بیش از 90هزار نفر

داور: روشن ایرماتوف (ازبکستان)

اخطار: حامد شامی(38)- موید حسن(64)- فرهاد مجیدی(65)

اخراج: فرهاد مجیدی(73) با کارت زرد دوم

پرسپولیس ایران: اسمیر آودوکیچ- محمد نصرتی- شیث رضایی- مهرداد پولادی- امیرحسین فشنگچی- سامان آقازمانی- محمد نوری- علی کریمی- غلامرضا رضایی (82- وحید هاشمیان)- هادی نوروزی (63- جواد کاظمیان)- ایمون زاید (90- مهدی مهدوی‌کیا)

سرمربی: مصطفی دنیزلی

بازی تیم های فوتبال پرسپولیس و الغرافه قطر

الغرافه قطر: قاسم برهان- ابراهیم الغنیم- لارنس- حامد شامی- فهید الشمری- فرهاد مجیدی- موید حسن (76- تاردلی)- عثمان الاساس- گئورگ سماوک- ارونا دیندان- یوسف رمضان

سرمربی: پائولو (برزیل)

بازی تیم های فوتبال پرسپولیس و الغرافه قطر

شرح بازی:

در یک روز وسط هفته و در حضور 90 هزار نفری هواداران پرسپولیس، چهارمین مصاف این تیم در لیگ قهرمانان آسیا با سوت روشن ایرماتوف آغاز شد. الغرافه قطر حریفی که همین دو هفته قبل با 3 گل در زمین خودش غافلگیر شد برای جبران آن شکست سنگین با توپ پر به مصاف سرخپوشان پرسپولیس آمده بود. در سوی دیگر دنیزلی پرسپولیس را با بازگشت نوروزی به ترکیب اصلی با حضور 3 مهاجم آرایش داده بود تا با ارائه یک بازی هجومی و کسب 3 امتیاز دیگر کار صعود را یکسره کند.

بازی تیم های فوتبال پرسپولیس و الغرافه قطر

نیمه اول

با شروع مسابقه سرخپوشان از جناح راست جایی که شیث رضایی نفوذهای خود را استارت می‌زد حملات خود را آغاز کردند. در ابتدای کار اگر توپ شیث از خط عرضی به بیرون نمی‌رفت شاید ایمون زاید آن را به تور دروازه قاسم برهان می‌دوخت اما بخت با قرمزپوشان یار نشد. هافبک‌های پرسپولیس در این روز به اندازه مسابقات قبلی خود پرفروغ نبودند و نتوانستند توپ‌های خوبی به مهاجمان برسانند، تا جایی که تا دقیقه سی‌ام مسابقه اصلا بازی ایمون زاید به چشم نیامد و این موید همین نکته بود.

قطری‌ها که ورزشگاه آزادی را جهنم خود می‌دیدند هرچه از وقت مسابقه سپری می‌شد بیشتر بر جو حاکم بر ورزشگاه مسلط می‌شدند، تا جایی که در یک حمله گاز انبری که توسط فرهاد مجیدی و لورانس شکل گرفت دو بخت خطرناک را نصیب زردپوشان الغرافه کردند که جسارت دروازه‌بان بوسنیایی پرسپولیس ناجی دروازه‌ این تیم شد. به هر ترتیب بازی نه‌چندان دلچسب شاگردان دنیزلی در نیمه اول بدون رد و بدل شدن گل به پایان رسید.

بازی تیم های فوتبال پرسپولیس و الغرافه قطر

دقایق کلیدی:

4 : نفوذ شیث رضایی به موازات خط طولی و سانتر وی در دهانه دروازه فرصت ایده‌آلی را ایجاد کرد، اما سوت داور به نشانه خارج شدن توپ از خط عرضی به صدا درآمد و این موقعیت از دست رفت.

27 : سانتر بازیکن تیم الغرافه روی نقطه پنالتی پرسپولیس نصیب فرهاد مجیدی شد، اما شوت نصف‌ونیمه مجیدی را دروازه‌بان پرسپولیس راهی کرنر کرد.

28 : ارسال کرنر تیم الغرافه در پشت محوطه جریمه، با ضربه برگردان لارنس و دخالت اسمیر آودوکیچ به کرنر رفت.

33 : فرصت‌طلبی محمد نوری و شوت بیرون پای وی در محوطه شش‌قدم الغرافه با برخورد به پای مدافع تیم قطری روانه کرنر شد.

45 : دفع ناقص ابراهیم الغنیم در محوطه جریمه الغرافه، توپ بادآورده‌ای را نصیب محمد نوری کرد ولی وی قدر آن را ندانست و بهترین فرصت گلزنی را به هدر داد.

بازی تیم های فوتبال پرسپولیس و الغرافه قطر

بازی تیم های فوتبال پرسپولیس و الغرافه قطر

اتفاق ویژه:

فرهاد مجیدی که در تمام دقایق بازی کری شدیدی با پرسپولیسی‌ها داشت وقتی کارت زرد دوم را دریافت کرد و اخراج شد، پیراهن آبی‌رنگی را که زیر لباس تیم الغرافه به تن کرده بود در مقابل دیدگان 95 هزار تماشاگر به نشانه وفاداری به باشگاه استقلال بوسید. او با این کار سعی کرد دلخوری هواداران آبی‌پوش را از کوچ ناهنگامش به قطر از دل آن‌ها دربیاورد.

حواشی بازی:

فرهاد مجیدی مهاجم تیم الغرافه قطر به دلیل تمارض در محوطه جریمه در دقیقه 74 با دریافت کارت زرد دوم اخراج شد.

وی پس از اخراج پیراهن خود را از تن بیرون آورد. مجیدی که در زیر پیراهن الغرافه پیراهنی به رنگ آبی برتن کرده بود با این کار هواداران پرسپولیس را تحریک کرد.

هواداران این تیم علیه مجیدی شعار داده و به او فحاشی هم کردند. مجیدی هم به سمت آنها عدد 4 را نشان داد به این معنا که با استقلال 4 بار در دربی پرسپولیس را برده اند. مجیدی سپس به سمت معدود هواداران استقلال رفت و برای آنها دست تکان داد. این حرکت او باعث شد بین هواداران پرسپولیس و استقلال درگیری فیزیکی پیش آید.

محسن رضایی که برای تماشای دیدار تیم‌های پرسپولیس و الغرافه به ورزشگاه آمده بود در حالی که قصد ترک ورزشگاه را داشت با سؤالات متعدد خبرنگاران روبه رو شد. در همین لحظه علی کریمی موفق به گلزنی شد و رضایی مجددا به جایگاه برگشت و پس از خوشحالی با رویانیان پاسخ سؤالات خبرنگاران را داد.

وی گفت: پرسپولیس و بازیکنان این تیم زحمات زیادی می‌کشند و امیدوارم در بازی‌های هم آینده تیم ملی موفق باشد و فوتبال ما جایگاه واقعی خود را به دست بیاورد.

رضایی افزود: امروز به اینجا آمدم تا جواب اهانت اماراتی‌ها را داده باشیم و اینکه به تماشاگران احترام بگذاریم و تلافی حرکت اماراتی‌ها را دربیاوریم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سؤال که آیا با آمدن شما به ورزشگاه برادرتان که عضو هیئت مدیره استقلال است ناراحت نمی‌شود گفت: من طرفدار تیم ملی هستم و برای اولین بار است که برای بازی پرسپولیس به ورزشگاه آزادی آمده‌ام.

سیلاس در نشست خبری بعد از تساوی یک بر یک مقابل پرسپولیس درباره اینکه فکر می کرد پرسپولیس را متوقف کنند گفت: بازی خوبی انجام دادیم و دوست دارم از باشگاه پرسپولیس به خاطر تماشاگران فهیمش تشکر کنم. این مسئله جالبی است که تماشاگران زیادی در ورزشگاه حاضرند و تیم خود را تشویق می کنند. بازی متعادلی بین دو تیم انجام شد و پرسپولیس در اکثر دقایق توپ و میدان را در اختیار داشت و این می تواند به خاطر در اختیار داشتن علی کریمی بزرگ و با تجربه باشد.

وی افزود: این افتخار بزرگی برای الغرافه است که در ورزشگاه آزادی از این بازی امتیاز کسب کرد و حتی این مسئله برای قطر هم افتخار بزرگی است. در دقایق پایانی فرصت های خوبی برای گلزنی داشتیم اما مهاجمان ما دقت کافی را در زدن ضربات آخر نداشتند.

سیلاس در پاسخ به سوال خبرنگار قطری مبنی بر اینکه نظر شما در مورد اخراج فرهاد مجیدی چیست، تصریح کرد: من نمی توانم در مورد داور اظهار نظر کنم.

وی در خصوص اینکه با توجه به دو بازی باقی مانده آیا شانسی برای صعود الغرافه می بیند یا خیر عنوان کرد: پرسپولیس یک امتیاز از این بازی گرفت و هنوز هم صدرنشین است. صعود ما بستگی به بازی الهلال و الشباب دارد که هنوز این مسابقه انجام نشده است.

فرزاد مجیدی پس از تساوی یک بر یک پرسپولیس مقابل الغرافه درحالی که برای تماشای این دیدار و همچنین بازی برادرش فرهاد در ترکیب تیم قطری در ورزشگاه آزادی حضور داشت، در مورد این مسابقه گفت:‌ فکر نمی‌کردم یک روز به خاطر بازی پرسپولیس به ورزشگاه بیایم. البته فقط به خاطر بازی برادرم این کار را انجام دادم.

وی در مورد اتفاقات پس از اخراج فرهاد مجیدی خاطرنشان کرد:‌ فرهاد تقصیری نداشت. او با دست 4 گلی را که با پیراهن استقلال به پرسپولیس زده بود را نشان داد. ضمن اینکه با آن پیراهن آبی نشان داد که همیشه استقلالی هست و خواهد بود.

مجیدی تصریح کرد:‌ فرهاد کار خاصی انجام نداد اما در قبالش رفتار خوبی نشد. در هر حال مسئله خاصی نبود و کاری بود که انجام شد.

 

 تیم‌های فوتبال پرسپولیس و الغرافه قطر از ساعت 17 روز سه‌شنبه در ورزشگاه آزادی به مصاف یکدیگر رفتند که این دیدار با تساوی یک بر یک خاتمه یافت.

* در بیرون ورزشگاه کاورهای قرمزرنگ و پرچم به صورت رایگان در بین هواداران توسط لیدرها پخش شد.

* ترافیک اطراف ورزشگاه تقریبا نیمه سنگین بود. مامورانی از راهنمایی و رانندگی در اتوبان تهران- کرج و جاده‌های منتهی به درب غربی و شرقی ورزشگاه حضور داشتند.

*بارش باران باعث ایجاد گرد و خاک شدید در ورزشگاه شد که پس از دقایقی هوا آفتابی شد.

* بنر بزرگی از علی کریمی در جایگاه ورزشگاه آزادی نصب شده بود.

*محمد رویانیان در طول مدت حضورش در باشگاه پرسپولیس هرگز در ورزشگاه آزادی حاضر نشده بود و امروز برای اولین بار این حضور را تجربه کرد و پس از حضورش در کنار زمین هواداران او را به شدت تشویق کردند. رویانیان نیز برای هواداران دسته گل قرمز پرتاب کرد.

* مسئولان باشگاه پرسپولیس از چند تن از هنرپیشه‌های سینما مانند داود رشیدی با دادن لوح‌هایی تقدیر کردند.

* رویانیان پس از مراسم تقدیر دقایقی برای هواداران سخنرانی کرد. او گفت: من کوچکترین پرسپولیسی ایران هستم. از همه پرسپولیسی‌های داخل و خارج از ایران می‌خواهم که مرد اخلاق و قانونمدار باشد. پرسپولیس تیم مردم است و قطعا اخلاق حرف اول را در این تیم و در بین هوادارانش می‌زند.

وی خطاب به مسئولان ورزش، مسئولان فدراسیون فوتبال و کمیته انضباطی گفت: هواداران پرسپولیس بهترین‌، ‌با اخلاق‌ترین و با ارزش‌ترین هواداران هستند و باید دست تک تک آنها را بوسید که این طور در یک روز وسط هفته به یاری تیم خود شتافتند.

* رویانیان به رختکن تیم پرسپولیس رفت و دقایقی با بازیکنان به گفت‌وگو پرداخت.

* عکسی از مرحوم علی مودت پیشکسوت عرصه فوتبال و رسانه کشور در جایگاه خبرنگاران نصب شده بود. عکس‌هایی از این مرحوم از اسکوربرد ورزشگاه پخش شد.

* ترانه سرخ در ورزشگاه آزادی طنین‌انداز شد.

* به غیر از رویانیان، زارع قائم مقام باشگاه، سالارکیا و تعدادی از مسئولان باشگاه پرسپولیس در ورزشگاه حضور داشتند.

* رویانیان خوش و بشی در کنار زمین با نماینده هندوستانی AFC داشت.

*به دلیل وزش باد شدید در ورزشگاه آزادی نیمکت‌های کنار زمین را باد برد. پس از دقایقی تلاش با کمک کیسه‌های شن نیمکت‌ها در جای خود نصب شد.

*شعارهای فرهنگی از اسکوبود ورزشگاه پخش شد.

*آودوکیچ و دروازه‌بان الغرافه قطر با یکدیگر وارد زمین شدند.

*دروازه‌بان الغرافه قطر هنگامی که وارد زمین شد دقایقی روی چمن به صورت سینه‌خیز حرکت کرد.

*بازیکنان الغرافه قطر وقتی که وارد زمین شدند لباس‌هایی مشکی و زرد رنگ پوشیده بودند اما به یکباره چهار لباس آبی در بین آنها پخش شد که یکی از آنها را فرهاد مجیدی بر تن کرد. به همین دلیل هواداران به شدت واکنش نشان و علیه مجیدی شعار سر دادند.

*بازیکنان پرسپولیس نیز با لباس های قرمز و مشکی شبیه تیم فوتبال میلان برای گرم کردن به داخل زمین آمدند. بازیکنان با دسته‌گل هایی به سمت هواداران رفتند و از حضور آنها در وزرشگاه تشکر کردند.

*علی کریمی به شدت تشویق شد. کریمی همچنین در هنگام گرم کردن برخورد گرمی با فرهاد مجیدی داشت و از هواداران خواست علیه او شعار ندهند.

*حدود 30 تماشاگر استقلالی برای حمایت پرسپولیس به ورزشگاه آمده‌ بودند اما به دلیل اینکه برخی از این تماشاگران با پیراهن فرهاد مجیدی بازیکن الغرافه وارد ورزشگاه شدند تماشاگران پرسپولیس به این نفرات معترض شدند و علیه آنها ابتدا شعار دادند و بعد از آن تماشاگرانی که پیراهن مجیدی بر تن داشتند این پیراهن را از تنشان درآوردند.

*5 خبرنگار عرب در ورزشگاه آزادی حضور داشتند.

*برخی از تماشاگران علیه فرهاد مجیدی شعار سردادند.

* برخی از هنرپیشه‌ها مانند احمد نجفی در ورزشگاه آزادی حضور دارند.

*هنگام ورود مسئولان قطری به ورزشگاه آزادی برخی از تماشاگران علیه آنها شعار سر دادند که با درخواست رویانیان و زارع این شعارها تمام شد.

* شعارهای زیادی علیه فرهاد مجیدی سر داده شد.

* وزش شدید باد قبل از بازی گردو خاک زیادی در ورزشگاه آزادی ایجاد کرد.

* طبق اعلام بلندگوی ورزشگاه96 هزار دویست تماشاگر در ورزشگاه آزادی حضور داشتند و ظرفیت ورزشگاه آزادی تقریبا تکمیل شد.

*اروندو دیدانه بازیکن تیم الغرافه در دقیقه 12 از ناحیه دست مصدوم و تعویض و با آمبولانس به بیمارستان اعزام شد.

*شماری از هواداران استقلال فرهاد مجیدی را تشویق کردند و او هم به سمت آنها رفت و برایشان دست تکان داد.

*پیش از آغاز مسابقه نیز به خاطر درگذشت بازیکن ایتالیایی در میدان یک دقیقه سکوت اعلام شد.

* مجیدی مچ بند آبی بر دستش بسته  و تماشاگران پرسپولیس هر زمانی که فرهاد مجیدی صاحب توپ می شد او را هو می‌کردند. برخی بازیکنان الغرافه هم مچ بند آبی بسته بودند.

*کارلوس کی‌روش و مربیان تیم ملی با لباس‌های قرمز در ورزشگاه آزادی حاضر شدند. بهداد سلیمی و منصوریان نیز در استادیوم حضور داشتند.

*باشگاه پرسپولیس بین دو نیمه از سرود رسمی باشگاه و همچنین مرامنامه هوادارانش رونمایی کرد.

*در نیمه اول نیمکت نشینان و به ویژه سرمربی تیم الغرافه به شدت به داور معترض بودند و اعتقاد داشتند ایرماتوف باید به غلامرضا رضایی به خاطر تکل خشن کارت زرد نشان می‌داد. حتی مربی تیم الغرافه با دست اشاره می‌کرد که بهتر است تمیش از زمین بیرون بیاید.

*گوینده ورزشگاه و همچنین روی اسکوربورد تبلیغ دیدار تیم ملی ایران با موریتانی شد و از تماشاگران خواسته شد برای این بازی دوستانه که ساعت 15:30 فردا برگزار می‌شود به ورزشگاه بیایند.

*محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در ورزشگاه حضور دارد و با رویانیان خوش و بش کرد.

*بین دو نیمه جواد کاظمیان و مهدی مهدوی‌کیا از پرسپولیس خود را گرم می‌کردند و از تیم الغرافه بازیکنی خود را گرم نکرد.

*ناظر مسابقه به دنیزلی، مترجمش و محسن عاشوری تذکر داد که فقط یک نفر باید کنار خط برود و به این ترتیب آشوری به بازیکنان دستورهای تاکتیکی را می‌داد.

*فرهاد مجیدی مهاجم تیم الغرافه قطر به دلیل تمارض در محوطه جریمه در دقیقه 74 با دریافت کارت زرد دوم اخراج شد.

وی پس از اخراج پیراهن خود را از تن بیرون آورد. مجیدی که در زیر پیراهن الغرافه پیراهنی به رنگ آبی برتن کرده بود با این کار هواداران پرسپولیس را تحریک کرد.

*هواداران این تیم علیه مجیدی شعار داده و به او فحاشی هم کردند. مجیدی هم به سمت آنها عدد 4 را نشان داد به این معنا که با استقلال 4 بار در دربی پرسپولیس را برده اند. مجیدی سپس به سمت معدود هواداران استقلال رفت و برای آنها دست تکان داد. این حرکت او باعث شد بین هواداران پرسپولیس و استقلال درگیری فیزیکی پیش آید.


ماجرا از وقتی شروع شد که فردی به نام خسرو زارع فرید در وبلاگ خود شماره کارت 3میلیون حساب را به همراه رمز عبورشان منتشر کرد تا به این بهانه توجه مدیران بانک‌ها را به ناامن بودن سیستم بانکی کشور جلب کند؛ کسی که اگرچه این روز‌ها به عنوان یک هکر شناخته می‌شود، اما در واقع مدیر سابق نرم‌افزار شرکت انیاک است که سعی داشت اطلاعات محرمانه زمان مدیریت خود را به بانک‌ها بفروشد. 
زارع فرید، دو سال قبل که هنوز به عنوان مدیر نرم افزار شرکت انیاک فعالیت می‌کرد، در بیوگرافی کوتاهی از خود نوشته بود که متولد تبریز است و با وجود 20سال سابقه کار نرم افزاری، از سال 85 در تهران مشغول به کار شده و با بیست کارمند، واحد نرم افزاری شرکت انیاک را مدیریت می‌کند. 
شرکت فنآوران انیاک، یکی از شرکتهای طرف قرارداد بانک مرکزی برای تامین دستگاه‌های خود‌پرداز کشور است که در سال 84 موافقت نامه دائم P. S. Pرا از بانک مرکزی دریافت کرد تا تنها متولی بازاریابی، نصب و پشتیبانی دستگاه‌های خود‌پرداز بانکی در کشور باشد. این شرکت در جشنواره صنعت و فناوری اطلاعات سال 89 تندیس شرکت بر‌تر در حوزه بانکداری الکترونیک را هم دریافت کرد اما در کمتر از دو سال بعد، افشای اطلاعات محرمانه آن باعث شد تا بحرانی‌ترین اتفاق بانکی سال رقم بخورد. 

شهرت در سومین وبلاگ
از خسرو زارع فرید، تا چند هفته قبل، تنها می‌توانستید یک بیوگرافی کوتاه در اینترنت پیدا کنید و دو وبلاگی که یکی از آن‌ها به عکاسی‌هایش اختصاص داشت و دیگری تنها یک پست از سال 2005 را نمایش می‌داد. اما سومین وبلاگی که زارع فرید در فروردین ماه امسال ساخت، او را به جنجالیترین چهره فروردین ماه 91 تبدیل کرد. 
او سه شنبه هفته قبل در وبلاگ جدید خود مطلبی نوشت و از اتفاقات یک سال گذشته و رایزنی‌هایی که با مدیران بانکی داشته گفت. او مدعی بود که در تیرماه سال گذشته، به مدیران تمام بانک‌های کشور ایمیل فرستاده نواقص موجود در سیستم امنیتی کارت بانک‌ها را هشدار داده و اعلام آمادگی کرده است که در ازای یک قرارداد کاری، این نواقص را برطرف کند. اما در این بین تنها مدیری که نسبت به این هشدار واکنش نشان داده، خاوری، مدیر عامل سابق بانک ملی بود؛ کسی که دو ماه بعد به اتهام دست داشتن در بزرگ‌ترین فساد مالی کشور فرار کرد و به کانادا پناه برد. 
در نتیجه زارع فرید با افشای شماره حساب و رمز عبور 3 میلیون حساب بانکی این هشدار را به یک بحران بانکی در فروردین ماه 91 تبدیل کرد. 
او، در وبلاگ خود دلیل این افشاگری را این طور توضیح می‌دهد: «جوابی که از بانک ملی و بانک ملت دریافت نمودم تقریبا مشابه بود. آن‌ها اعلام آمادگی کرده بودند که با عقد قرارداد نفوذ اخلاقی با اینجانب، محل نشت اطلاعات را شناسائی و از بین ببرند. و من نیز سوال نمودم که به ازای هر کارت بانکی که اطلاعاتش را در اختیار بانک قرار می‌دهم آماده هزینه کردن چه مبلغی هستند؟ این سوال به هیچ عنوان پاسخ داده نشد... برعکس ارتش سایبری مامور پیدا کردن من گردید... مجبور شدم به جای همکاری جهت اصلاح ایرادات، مقدمات فرار خودم را از ایران فراهم کنم و گریختم. هم اکنون نیز نیاز به کمک محافل حقوق بشری و سازمان‌های بین الملی دارم تا با حمایت خود مرا از آزار و اذیت این مدیران در امان نگه دارند.» 
 آقای هکر رونمایی شد
خسرو زارع فرید که مدتی قبل از انتشار اطلاعات حساب‌ها از کشور خارج شد، در اولین حضور تلویزیونی‌اش، با بی‌بی سی فارسی گفتگو کرد تا مردم و رسانه‌ها اولین بار چهره او را در این شبکه ببینند. او گفت: «تغییر رمز عبور کارت‌ها هم مشکلی را حل نمی‌کند، هر وقت کارت را با رمز جدید روی POSشرکت انیاک کشیدید، هم رمز شما و هم اطلاعات کارت شما یک جایی ثبت می‌شود، پس تنها تغییر رمز عبور، مشکلی را حل نمی‌کند. اگر بانک مرکزی بخواهد مشکل را به صورت اساسی حل کند، باید مسائل و استاندارد‌های امنیتی را با نظارت دقیق کنترل کند و ببیند آیا شرکت‌ها آن‌ها را رعایت می‌کنند یا نه.» 
زارع فرید اگرچه مدعی است که «تن‌ها گناه من سعی در رفع یک خطر بزرگ برای حساب‌های بانکی هموطنان خودم می‌باشد. و حتی به خاطر این گناه از تمامی حقوق خویش در مقابل نرم افزارهائی که تولید کردم و تحویل انیاک دادم محروم شدم.» اما ماجرای افشای رمز کارت بانک‌ها بیشتر از خیرخواهی، یک خصومت شخصی با مدیران شرکت انیاک به نظر می‌رسد. زارع فرید در توضیحات وبلاگ خود نوشته است: «اطلاعات سه میلیون کارت بانکی در این وبلاگ پخش می‌شود. تنها چاره اطلاع رسانی به مردم و دارندگان کارت هاست. کدام مدیران انفورماتیک بانک‌ها با دریافت رشوه چشم بر کج روی‌ها بستند؟ مدیریت ناشایست شرکت انیاک توسط دو برادر مالک آن..... چنان غرق در تجهیز املاک و دارائی‌های خود در آن سوی مرز‌ها شدند که تمامی هزینه‌های مربوط به تامین امنیت لازم برای سرویس دهی به دارندگان کارت‌های بانکی را فراموش کردند.» 
 در جستجوی کلاه سفید
زارع فرید 7سال قبل در اولین پست از وبلاگ شخصی‌اش نوشته بود: «داشتن امکان سخن و تبادل افکار با دیگران نعمتی است و امیدوارم این دفتر شروع مناسبی باشد برای یافتن همفکرانی که در گوشه و کنار این دنیای پهناور دغدغه‌های فکری مشابهی دارند. به امید روزی که بتوانیم رو در رو سخن بگوئیم، تحمل حرف‌های همدیگر را داشته باشیم و از تبادل نظرات و اندیشه‌ها، دنیای بهتری برای خود و دیگران فراهم نمائیم.» جمله‌هایی که با چهره امروزی زارع فرید در رسانه‌ها سنخیت چندانی ندارند؛ مردی که دوست داشت یک هکر کلاه سفید باشد اما حالا به جرم افشای اسرار محرمانه سه میلیون ایرانی تحت تعقیب ماموران اینترپل و پلیس سایبری ایران قرار گرفته است.
خبر هک حساب های کاربران بانکی کشور، چالش جدیدی برای سیستم بانکی ایجاد کرده است.درز کردن 3 میلیون شماره کارت و رمز آنها در فضای مجازی این نگرانی را برای مردم ایجاد کرده است که آیا می توانند برای سپردن دارایی های خود به بانک ها روی امنیت سپرده هایشان حساب کنند یا خیر؟
در این میان اما سایت روزنامه رسمی که محل درج آگهی های قانونی برای ثبت هیات مدیره و امور شرکت هاست اطلاعات جالبی درباره شرکتی که باعث ایجاد این همه مشکل شده است، در بر دارد.
همانطور که در تصاویر دیده می شود شخصی به نام اورهان اییلر در سمت بازرس در 2 سال متوالی ابتدای تاسیس این شرکت حضور داشته است و در واقع این شرکت با حضور یک خارجی شروع به کار کرده است.
از سوی دیگر نام آلپهان ماناس نیز جز اعضای هیات مدیره این شرکت در سال 82 دیده می شود و معلوم نیت حضور این افراد در یک شرکت بزرگ امنیتی چه معنایی داشته است؟
در هر حال حضور افراد خارجی در یک شرکت امنیتی که اطلاعات مربوط به تمام تراکنش های مالی از طریق دستگاههای کارت خوان را دارد بر خلاف امنیت ملی کشور است و معلوم نیست این اشخاص که مدت زمانی در این شرکت سمت های مهم داشته اند امروز کجا هستند و به چه کاری مشغولند؟ 
از سوی دیگر با توجه به این که نام این افراد در آگهی های اخیر این شرکت وجود ندارد مشخص نیست آیا این افراد همچنان سمتی در این شرکت دارند یا خیر و به نظر می رسد مسئولان مربوطه باید درباره این موضوع پاسخگو باشند.
در این میان سوال مهم تر اینجاست که چرا خدمات امنیت شبکه در بانک مرکزی به صورت انحصاری به چند شرکت خصوصی داده شده که یکی از مهم ترین این شرکت ها از افراد خارجی در هیات مدیره و بازرسی خود استفاده می کرده است؟
این سوالی است که مسئولین بانک مرکزی باید هر چه سریع تر به آن پاسخ دهند

انشالله پرسپولیس هم میبره الغرافه رو به نام خدا و با یاد ناصر خان حجازی فقید شروع میکنم به نوشتن

 پرسپولیس بریده از لیگ در حالی فردا در حالی رودروی الغرافه قطر قرار می گیرد که با بردی که در خانه حریف به دست آورد حالا هر نتیجه ای به جز برد برایش حکم شکست را خواهد داشت. از این رو تیم دنیزلی می خواهد نه تنها صعود خود به مرحله بعد را قطعی کند- که تا حدودی محقق شده- که به عنوان تیم نخست صعود کننده باشد. چه جایی بهتر از ورزشگاه آزادی و در حضور تماشاگران خودی.

برد سه بر یک پرسپولیس در دیدار رفت تماشاگران این تیم را بدعادت کرده تا روز سه شنبه بار دیگر شاهد یک پیروزی پر گل دیگر از تیم شان باشند. البته که پرسپولیس نشان داده در لیگ قهرمانان آسیا قادر به انجام چنین کاری است. حالا بعد از شش تایی کردن الشباب وزدن سه گل به الغرافه در خانه خود حالا همه آن هواداران منتظر هستند تا بار دیگر جشنواره گل سرخ ها را در آزادی شاهد باشند.

مهمان ویژه : فرهاد؛ غریبه ای در آزادی

 

این بازی البته یک مهمان ویژه نیز خواهد داشت. فرهاد مجیدی بعد از مدت ها بار دیگر به ورزشگاه آزادی بر می گردد تا یکبار دیگر در مقابل رقیب سنتی اش قرار بگیرد. اما اینبار او لباس الغرافه  را می پوشد و دیگر خبری از پیراهن همیشگی آبی نیست. او که آخرین بازی اش درورزشگاه آزادی  بیست و ششم آذر ماه بود که با پیراهن استقلال در مقابل نفت تهران قرار گرفت حالا بعد از چهار ماه بار دیگر به این ورزشگاه بر می گردد. اما اینبار غریبه تر از همیشه خواهد بود. اینبار دیگر هواداری نیست که یکصدا نامش را فریاد کند و همان شعار معروف (( گل فرهاد بیرون بیا )) را سر دهد.او حتی اگر در این بازی گل هم بزند خوشحالی اش را تنها باید با نیمکت ذخیره ها تقسیم کند. دیگر خبری از پرچم های آبی نخواهد بود.

تماشاگران : در آرزوی صد هزار

پرسپولیس - الغرافه؛پارتی در آتشکده!

در روزی که بیش از هشتاد هزار تماشاگر در دومین روز از تعطیلات سال جدید به ورزشگاه آزادی آمدند تا شاهد پیروزی درخشان سرخ ها در برابر الشباب امارات باشند حالا می توان این انتظار را داشت که  بار دیگر هوادارن پرسپولیس ورزشگاه آزادی را لبریز کنند. هر چند بهانه بازی در یک روز غیر تعطیل باعث شود تا خیلی خوشبین نباشیم اما وقتی که در تعطیلات نوروزی که تهران تقریبا خالی از جمعیت می شود هشتاد هزار تماشاگر به ورزشگاه می آید می توان این انتظار را داشت که این اتفاق در روز شلوغ تهران هم بیفتد. این همان چیزی است که دنیزلی در منفرانس خبری نیز به آن اشاره کرد و خواستار حضور تماشاچیان در ورزشگاه شد. می توان خوشبین بود که سه شنبه شاهد پر شدن ورزشگاه باشیم.

آمار : در انتظار هت تریک

پرسپولیسی ها در حالی در ورزشگاه آزادی به مصاف الغرافه قطر خواهند رفت که در سه مصاف قبلی با این تیم دو برد و یک باخت کسب کرده اند. اولین برد آن ها در فصل 2009 بود که موفق شدند با گل های نیکبخت ، ابراهیم توره و مازیار زاره حریف را در ورزشگاه آزادی با سه گل شکست دهند. دومین برد سه گله ان ها نیز در دور رفت این رقابت ها در خانه الغرافه شکل گرفت.

این بازی می تواند هت تریک بردهای پرسپولیس در مقابل الغرافه باشد.

سوژه: مثلث فرهاد- کریمی-شیث 

باز هم جدال علی کریمی و فرهاد مجیدی می تواند جالب توجه باشد . مطمئنا این دو بازیکن در طول 90 دقیقه صجنه های زیبایی را برای به وجد اوردن تماشاگران خلق خواهند کرد. البته شیث رضایی را هم نباید از یاد ببریم. او که در بازی رفت ماموریتش را به خوبی انجام داد حالا می خواهد در ورزشگاه ازادی نیز ماموریتش را کامل کند تا اینبار دیگر کسی برایش نسراید که بدو آی بدو.

داور: روشن ایرماتف، بهترین داور آسیا 

بعد از اینکه داوران سنگاپوری از قضاوت در این بازی انصراف دادند کنفدراسیون فوتبال اسیا روشن ایرماتف را جایگزین کرد. ایرماتف که در سال های اخیر پدیده داوری آسیا بوده یکی از بهترین داوران جهان نیز به شما می رود. آمادگی جسمانی بالا، مدیریت صحیح و تشخیص خطاها از جمله فاکتورهای بسیار خوب اوست. ایرماتف که در جام جهانی گذشته بازی نیمه نهایی هلند و اروگوئه را سوت زد به تمام افتخارات بزرگ در داوری دست پیدا کرده است. از حضور در جام جهانی تا المپیک بگیرید تا قضاوت فینال جام ملت های آسیا و لیگ قهرمانان اسیا.او این افتخارات را در حالی به دست اورده که تنها 35 سال سن دارد


امارات متحده ی عربی که به مدد حضور بازرگانان و سرمایه داران بزرگ و کوچک ایرانی، بدل به تجارتگاه بزرگ منطقه شده و از ناحیه ارتباط با ایران، منافع بسیار و به ارز سرشاری دست یافته و می یابد، اینک و در شلوغی های شهر، ابوعطا می خواند، گنده گویی می کند و پا در کفش بزرگان،  بی آنکه پاسخی در خور بشنود، هر آنچه می خواهد می بافد و حتی پا را فراتر از گلیم گذاشته ، تهدید هم می کند!

این کشور کوچک که تاریخش قابل رقابت با شهر جدید پردیس (حوالی تهران) است و مساحتش (به اضافه ی همه آدمهایش روی هم) در شمار کوچکترین استانهای کشور، ید طولایی در اذیت و آزار، تحقیر و سرکیسه کردن ایرانیان بی پناه در این کشور دارد و وقیحانه ، در تلاش برای ایجاد شبکه های جاسوسی علیه ایران، ایجاد پایگاه برای تربیت نظامیان خرابکار و جاسوسان و.... علیه کشورمان است.
 
تبلیغات شدید این روزها علیه تمامیت ارضی ایران، سخنان زشت و تنفربرانگیز امارات در خصوص جزایر ایرانی، تشدید آزار ایرانیان و بازرگانان ایرانی، و ... تنها شماری از اقدامات این دسته از اعراب بیابان گرد تازه به دوران رسیده است که این روزها گستاخی را به اوج رسانده اند.

در نقشه ی بالا، کشور امارات متحده عربی با رنگ قرمز قابل تشخیص است
در کم سابقه ترین گستاخی وزیر خارجه شیخ نشین کوچک امارات آمده است: 
"نباید رییس جمهور ایران به جزایر سه گانه ی ایرانی ، پا می  گذاشت! ابوموسی ، جزء خاک کشور ماست" ، ایران اشغالگراست و درغگو و اقدامش وقیحانه!
اینجا هنوز، پایان این تنش مصنوعی نیست، امارات پس از بیان اظهاراتی چنین موهن علیه ایران و رییس جمهور، ابتدا سفیرش از تهران را به بهانه ی "مشورت" به کشورش فراخواند و سپس بازی تیم ملی فوتبالش با تیم ایران را لغو کرد!
اما وزارت فخمیه ی خارجه کشورمان چه کرد؟ پاسخی کوتاه و بیش از اندازه دیپلماتیک (!) به اقدامات موهن امارات داد که : معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه کشورمان در واکنش به اظهارات اخیر وزیر خارجه امارات متحده عربی بازدید احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران از جزیره بوموسی را موضوعی داخلی دانست که در چارچوب سفر استانی رئیس جمهور صورت پذیرفت .حسین امیر عبداللهیان با اشاره بر اراده جدی جمهوری اسلامی ایران در توسعه و تحکیم روابط دو کشور بر اهمیت گفتگو های دو جانبه به منظور حل و فصل سوء تفاهمات احتمالی تاکید کرد.
به راستی ، چنین کولی بازی و غوغاگری آنهم در عیان و پیدا،  از سوی کشوری بی هویت ، بی تاریخ و متوهم ، قابل پذیرش است؟ وزارت خارجه بایستی مماشات را در ارتباط با امارات متحده و سایر اعراب یاوه گو، کنار بگذارد و شان و منزلت ملت ایران را پایمال چند بادیه نشین بی دست و پا نخواهد.
 
پنهان کردن زشت کاری های شیخ نشنیان متوهم امارات، در قبال مردم ایران و مماشات در قبال آن به هیچ وجه شایسته وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیست، این وزارتخانه بایستی در قبال اقدامات اعراب یاوه گو و کذاب منطقه در مورد خلیج همیشه فارس و جزایر سه گانه، و عکس العمل های نامناسب و سست خود به ملت ایران توضیح دهد.
 
مردم غیور ایران بایست، برای مبارزه با هجویات و دروغ پردازی های اعراب در مورد خلیج فارس تا جزایر سه گانه، کمتر از پیش به این کشور سفر کنند. بالاخص ایرانیان مقیم خارج از کشور و حتی آن دسته ای که در آمریکا و اروپا، در دفاع از خلیج فارس، تمامیت ارضی ایران و هویت ایرانی، حنجره پاره می کنند، برگزاری کنسرت ها و تورهای متنوع را در اعتراض به این اقدام امارات، کاهش دهند، هر چند چنین درخواستی از این مدعیان، خیالی باطل است و تنها به شعر می ماند. 
 بی تردید تا تدبیری واقع بینانه و خردمندانه برای اتمام این ماجراهای جزایر ایرانی سه گانه در منطقه اندیشیده نشود، دامنه اش دیگر کشورها و مناطق را در اشکال و زوایای مختلف در برخواهد گرفت؛ پس به جاست که دولت در حوزه های مختلف راهکارهایی برای جلوگیری از رونق اقتصادی این جزیره ی کوچک ، که توسط ریال های ایرانی رونق گرفته، بیاندیشد. باید راه نفوذ امارات در اسیای میانه و قفقاز را سد کند، بایستی در جستجوی راه های ترانزیت جدید برای عبور دادن کالاهای ایرانی بود، بایستی بازارچه های مرزی و مبادلات اقتصادی تنزل کند و سطح روابط سیاسی نیز در حد و اندازه هایی تنظیم کند که عزت و صلاح مردم ایران را به وضوح نشان دهد و یا در صورت نیاز، رابطه با شیخ نشینان متوهم را از اساس قطع کند.
در پایان، خوب است شیخ نشینان امارات، آگاه باشند که مردم ایران زمین، در برابر چنین یاوه گویی هایی بی پاسخ نخواهد نشست و روزگاری، خاک و گل بر دهان شان، خواهند پاشید و شاید ادامه ی این یاوه گویی ها، باعث به خطر افتادن تمامیت ارضی امارات شود، کشوری کوچک که در کمتر از نیم روز توسط ایران اشغال خواهد شد
و مطلبی دیگر
به احتمال قریب به یقین ، امرای امارات متحده عربی ، به این جمع بندی رسیده اند که "آب آلوده شده و مهیای ماهیگیری است!" ؛ به همین خاطر است که وزارت خارجه این کشور جنوبی خلیج فارس و نیز متحدان عرب امارات ، به سفر رئیس جمهور ایران به بخشی از خاک ایران واکنش نشان داده و حضور احمدی نژاد در جزیره بوموسی را "تجاوز به حقوق سرزمینی امارات" دانسته اند!
در این که جزایر بوموسی ، تنب کوچک و تنب بزرگ بخشی از سرزمین بزرگ ایران هستند و البته غیرقابل انفکاک از میهن ، تردیدی نیست. این را خود اماراتی ها هم می دانند چه آن که اسناد و مدارک تاریخی متعددی در این باره وجود دارد که نشان می دهد ادعای اعراب درباره این جزایر ، هیچ بنیادی ندارد. با این حال ، به حکم "کسی که خود را به خواب زده است نمی توان بیدار کرد" ، همچنان خود را به جهالت تاریخی زده اند ، کما این که درباره نام تاریخی خلیج فارس نیز برغم وجود نقشه های گاه به جا مانده از صدها و هزاران سال پیش به نافهمی و لجاجت خویش ادامه می دهند.
بنابراین ، سخن گفتن بر مبنای ادله تاریخی و حقوقی برای کسانی که خود ، برحقانیت ایران در این باره واقف اند چیزی جز کوبیدن آب در هاون نیست.
وزیر خارجه امارات
شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر خارجه امارات:سفر رئیس جمهور ایران به بوموسی نقض گسترده حاکمیت امارات است(!)
بنابراین بهتر است "برادران(!) عرب حاکم بر جنوب خلیج فارس" را با برخی واقعیت ها آشنا کنیم که لااقل حد و حدود خود را بدانند و زبان در کام گیرند و به همان خاک خویش که عمدتاً از صدقه سری انگلیسی ها عایدشان شده بسنده کنند و روزگار بگذرانند.
خلاصه ماجرا این است که حکام عرب جنوب خلیج فارس با خود اندیشیده اند: " اوضاع ایران چندان مناسب نیست ، تحریم ها علیه ایران روز به روز شدیدتر می شوند ، نفت ایرات مشتریانش را از دست می دهد ، فشارها علیه ایران در پرونده هسته ای ادامه دارد ، تورم و گرانی بیداد می کند  ، اختلافات دولت و مجلس توان داخلی را فرسوده و ... و همه این ها باعث شده مردم به ستوه بیایند و نارضایتی های داخلی افزایش یابد. بنابراین فرصت خوبی است برای سوء استفاده و کندن بخشی از خاک ایران! " 
اما برای این که همسایه ها از توهم به در آیند بدانند که هر مشکل و اختلافی در داخل صرفاً به خود ملت ایران مربوط است و مردم ایران بدان حد از بلوغ تاریخی و سیاسی و اجتماعی رسیده اند که اجازه ندهند مشکلات داخلی طمع ورزی های خارجی را به وجود آورد.
شیوخ جنوب خلیج فارس! بدانید و آگاه باشید که اگر پای تمامیت ارضی کشورمان به میان بیاید - و مخصوصاً اگر طرف ادعا هم شماهایی باشید که در آزمون ملت ایران مردود شده اید - هر گونه اختلاف سلیقه و مشکل داخلی به حاشیه ی اصل "دفاع از تمامیت ارضی" می رود.
  ملت ایران طالب جنگ نیست ، خاصه آن که نسل کنونی ایرانیان جنگی 8 ساله را با تمام رنج هایش تجربه کرده است و هرگز نمی خواهد بناهایی که در دوران سازندگی بعد از جنگ ، آجر به آجر ساخته اند آسیب ببینند اما این بدان معنا نیست که اگر چند "شیخ تازه به دوران رسیده عرب" از گرد راه رسیدند و گفتند این چند جزیره مال ما ، در جوابشان بگوییم :بفرمایید ببرید،ما تازه از جنگ رهیده ایم و کلی هم مشکل داریم!
شیوخ عرب جنوب خلیج فارس ، بدانند که اگر امروز بدان حد از گستاخی رسیده اند که می توانند نسبت به همسایه بزرگ شمالی شان ادعای ارضی هم بکنند ، به خاطر آن نیست که خودشان بزرگ شده اند و قدرتی به هر رسانده اند و برای خودشان کسی شده اند!
نه آقایان شیوخ! شما واقعاً کسی نیستید! این را توهین به خود نپندارید ، بلکه عین واقعیت است. برای اثبات این ادعا ، فقط کافی است "پدر اجاره ای" تان آمریکا از منطقه برود و پشت تان را خالی کند ؛ آن وقت است که صدایتان می گیرد و زانوهایتان می لرزد و دوباره متوجه موقعیت تان می شوید.
بدانید که قدرت شما ، عَرَضی است و وابسته به حضور بزرگتان آمریکا و از نزد خود چیزی ندارید ولی قدرت ایران ، در همه تاریخ قدرتی ذاتی بوده است و همچنان خواهد بود.
بدانید که روابط ایران و حامیان غربی شما تا ابد بدین گونه تیره نخواهد بود تا شما بتوانید در شکاف بین روابط ایران و غرب ، رقص عربی کنید و فکر کنید که این مستی تا همیشه ادامه دارد.
روابط بین الملل مانند رودخانه ای همواره در تغییر و تحول است ولی گویا شما آن را مردابی می پندارید که همواره به نفع شما راکد خواهد ماند!
البته ما بر مسوولان سیاست خارجی خودمان هم خرده می گیریم که با شما در شأن خودتان رفتار نکردند و در حق تان برادری کردند و ندانستند "خوبی که از حد بگذرد ، نادان خیال بد کند"  تا بدانجا که بر سفر رسمی رئیس جمهور ایران به بخشی از خاک ایران هم خرده بگیرد.
آقایان شیوخ! هر وقت ایران بر سفر آل نهیان بر دوبی خرده گرفتند ، هر گاه ایران انتقاد کرد که چرا آل سعود به جده رفتند ، اگر تهران بر فلان مقام آل خلیفه ایراد گرفت که چرا به فلان ساحل قطر رفتید و ... آن گاه شما هم بر ایران خرده بگیرید که چرا مقاماتش به بوموسای ایران می روند.
و سخن آخر این که شیوخ عرب حاکم بر جنوب خلیج فارس ! یادتان باشد که "شیر نشسته ، از کفتار ایستاده بلند تر و قدرتمند است." ، حد و شأن خود را بدانید و این مساله ساده را بفهمید که در پس امروز ، فردایی هم هست ؛ همه پل های پشت سرتان را خراب نکنید.

یک پژوهشگر تاریخ ایران با تشریح تاریخچه مالکیت ایران بر "ابوموسی"، جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را جزو لاینفک خاک ایران دانست.

خسرو معتضد پژوهشگر تاریخ ایران گستاخی مسئولان امارات نسبت به سفر رئیس‌جمهور به جزیره ابوموسی اشاره کرد و با "بی‌جا" و "بی‌مورد" خواندن ادعاهای اماراتی‌ها اظهار داشت: سفر ریاست جمهوری به هر قسمت از کشور که خاک "لاینفک" ایران است، چه ارتباطی به یک کشور خارجی دارد؟ لذا اماراتی‌ها پا را از حد خودشان فراتر گذاشته‌اند.
* ‌دلایل و قرائنی برای مالکیت ‌امارات ‌بر ‌ابوموسی وجود ندارد
وی با اشاره به عدم وجود ‌هیچ‌گونه دلایل و قرائن مبنی بر مالکیت ‌امارات عربی بر ‌جزیره ابوموسی، یادآور شد: در زمان مظفرالدین شاه پرچمی ‌توسط شیخک‌های عربی در ابوموسی ‌نصب شد که ‌مظفر‌الدین شاه دستور قطعی ‌صادر کرد و ‌گمرکی‌های ایران نیز آن پرچم را از جزیره ابوموسی برداشتند که البته این موضوع ‌یک استخوان لای زخمی بود که انگلستان در دورانی که ما نیروی دریایی نداشتیم و مشکلات زیادی هم داشتیم و کشور زیر سیطره انگلستان و روسیه بود، این استخوان لای زخم را ایجاد کرد.
* ابوموسی در هیچ زمان ارتباطی به کشوری غیر از ایران نداشته است
این پژوهشگر تاریخ ایران ادامه داد: در هیچ زمان ابوموسی ارتباطی به کشوری غیر از ایران نداشته و اصلاً ‌آن موقع کشوری به نام امارات وجود نداشته است،
معتضد تأسیس ‌‌پاسگاه ژاندارمری در ابوموسی در سال 1329 به دستور ‌رزم‌آرا را یادآور شد و گفت: ‌انگلستان در زمانی که جنگ جهانی دوم شروع شد و نیروی دریای ایران موقتاً از بین رفت، یک مقدار در آنجا قدرت گرفت و ‌اجازه داد که این شیوخ "رأس‌الخیمه" و "ابوظبی" و "دبی" به ابوموسی رفت و آمد کنند که ‌در آن زمان چون دولتی در امارات وجود نداشت، دولت ایران نیز چندان مخالفتی با آنها نداشت.
"مثلاً در دوران قاجاریه بندرلنگه را به یکی از شیوخ جنوب خلیج فارس به صورت مقاطعه می‌سپردند، حتی تا زمان امیر‌کبیر که بساط اینها را جمع کرد، بندر‌عباس در مقاطعه امیر عمان بود، در واقع اینها(شیوخ خلیج فارس) را رعیت ایران می‌دانستند و یک کشور نبودند بلکه شیخ‌نشین‌هایی بودند که دولت ایران به علت اُنسی که به آب و هوای جنوب ایران داشتند، اجازه می‌داد‌ که اینها حتی مقاطعه بگیرند، یعنی مثلاً حاکم عمان به دولت ایران یک پولی را پیشنهاد می‌کرد و می‌گفت من سالی 10 هزار تومان به دولت ایران می‌دهم، ‌شما هم اجازه دهید من اینجا را اداره کنم و مالیات آن را بگیرم، یعنی اینها دولت نبودند بلکه شیوخ‌ و امرایی بودند که اتفاقاً نادرشاه با نیروی دریایی خود آنها را به تصرف درآوده بود، بنابراین این آمدن اینها چندان برای ایرانی‌ها اهمیتی نداشت."
* دولت ایران به شیوخ حاشیه خلیج فارس به عنوان یک دولت نگاه نمی‌کرد
وی با بیان اینکه "یادم می‌آید در دوران کودکی ما می‌نوشتند که شیوخ آن سوی خلیج فارس یعنی شیوخ قطر، دبی ابوظبی، برای شکار "پازن" و "بزکوهی" به جزیره هرمز می‌آمدند و دولت حتی اجازه می‌داد که به بندرعباس هم بیایند، یادآور شد: ‌دولت ایران به این شیوخ به عنوان یک دولت نگاه نمی‌کرد بلکه آنها به عنوان یک همسایه‌های محلی بودند، چه‌آنکه اکراد عراق سال‌های سال گوسفندان خود را برای چرا به خاک ایران می‌آوردند، یا مثلاً عشایر ما در آذربایجان رمه خود را به خاک روسیه تزاری می‌بردند و آنها نیز همین کار را می‌کردند و یک سری از ترکیه برای علف‌چر‌ به ایران می‌آمدند لذا دولت ایران این موضوعات را آنچنان مهم نمی‌دانست اما چند باری که فضولی کردند و در آنجا (ابوموسی) پرچم نصب کردند، مظفرالدین شاه دستور داد که "به اینها بگویید فضولی نکنند" و بعد رفتند و پرچم آنها را برداشتند، گمرک ایران نیز که در زمان مظفر‌الدین ‌شاه تاسیس شد، در تمام این نواحی نگهبان‌ گذاشته بود و هیچ مسئله‌‌ای وجود نداشت.
این پژوهشگر تاریخ ایران با یادآوری تأسیس ‌‌امارات متحده عربی در سال 1349 و "دست و پا زدن‌های" ‌انگلستان ‌و فشار این کشور به شاه برای جداسازی بحرین از خاک ایران تصریح کرد: ‌شاه ‌اشتباه کرد و به راحتی بحرین را از دست داد و خیلی بی‌مورد در هندوستان مصاحبه کرد و گفت "ما رفراندوم می‌کنیم" که رفراندوم نیز انجام نشد، یعنی هیچ‌گونه همه‌پرسی ‌صورت نگرفت و فقط ‌از 40 خانواده شیخ از جمله آل‌خلیفه پرسیدند و آنها هم گفتند می‌خواهیم مستقل باشیم.
* خیانت بزرگ شاه در ماجرای جداشدن بحرین از خاک ایران
وی جدا شدن بحرین از خاک ایران را یکی از خیانت‌های بزرگ شاه برشمرد و یادآور شد: شاه ‌‌بدون مطالعه و به خاطر یک قول احمقانه که به سفیر و وزیر خارجه انگلیس داده بود، بحرین را از دست داد‌ و جالب است که جدا شدن بحرین در مجلس ایران تصویب نشد و به صورت یک اعلامیه دولت بود که هویدا آمد و اعلام کرد.
* برخی اعراب در قالب یک کلونی در ابوموسی ماندند
معتضد با بیان اینکه انگلیسی‌ها هر‌ جا می‌روند، کاری می‌کنند‌ که آنجا مستقل شود، افزود: ‌در سال 1350، شیوخ شارجه، قطر، دبی و ... بعد از اینکه ‌در جشن‌های شاهنشاهی در تخت جمشید حضور یافتند، ‌قبول کردند که جزیره ابوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک را به ایران پس دهند که تنب کوچک از نظر استراتژیک برای ایران بسیار اهمیت دارد و بر تنگه هرگز مشرف است؛ آنها هم قبول کردند و هیچ مشکلی نداشتند، فقط صحبت بر این شد که کسانی که برای ‌امارات عربی و دبی هستند، می‌توانند مانند یک "کلونی" در ایران بمانند، مثل کلونی‌ افغان‌ها که در ایران زندگی ‌و کار می‌کنند و با خواهش و تمنا به ایران می‌آیند، یا مثلاً یک میلیون کرد عراقی به صورت یک کلونی به ایران پناهنده شدند و ایران هم از آنها پذیرایی کرد و وقتی که اوضاع عراق آرام شد، آنها هم برگشتند و رفتند، لذا دولت‌ ایران موافقت کرد که آنها(اعراب و شیوخ حاشیه خلیج فارس) در ابوموسی بمانند.
* تلاش اعراب حاشیه خلیج فارس برای افزایش جمعیت خود در ابوموسی
وی به تلاش اعراب و شیوخ حاشیه خلیج فارس برای افزایش جمعیت خود در جزیره ابوموسی اشاره و خاطرنشان کرد: ‌اختلافی که جمهوری اسلامی با اینها دارد و حق هم با جمهوری اسلامی است، این است که آنها می‌خواهند جمعیت خود را زیاد کنند و به همین دلیل با کشتی‌های زیاد، افراد خود را در این جزیره پیاده می‌کردند و می‌خواهند بگویند تعداد اعراب بسیار زیاد است، در حالی که همه اعراب در ‌گذشته رفتند و یک کلونی کوچکی باقی ماند؛ حالا اینها به بهانه‌ سفرهای سیاحتی و تجارتی به آنجا می‌آمدند و با عنوان اقامت موقت تعداد خود را زیاد می‌کردند که بگویند اینجا متعلق به ماست اما دولت ایران به هیچ عنوان به اینها نگفته بود که این جزیره متعلق به شماست، بلکه گفته بود ما با شما که از گذشته به اینها مهاجرت کرده‌اید، ‌کاری به شما نداریم، الان نیز آنها در یک قسمت جداگانه هستند و دولت کاری به آنها ندارد، قسمت ایران سر‌‌ جای خود است و آنها هم یک طرف دیگر هستند و اینجا خاک ایران است.
* ایران سفیر خود در امارات را فرابخواند
‌"الان که افاغنه در سیستان و خراسان زیاد هستند و بعضی‌ها پناهنده شده‌اند، آیا می‌توانند ادعا کنند که کشور متعلق به ماست؟". "آیا ‌ترک‌ها که آلمان را پرکرده‌اند، ‌می‌توانند بگویند چون شما به ما پناه دادید، آلمان متعلق به ماست؟" معتضد این دو پرسش را مطرح کرد و ادامه داد: باید نسبت به امارات عکس‌العمل نشان داد ‌و الان که آنها سفیر خود را احضار کردند، دولت ایران نیز باید بلافاصله سفیر خود را فرا‌بخواند.
* امارات زیر علم آمریکا و انگلیس سینه می‌زند
این پژوهشگر تاریخ ایران با بیان اینکه امارات الان از ایران دلخور است، چون دولت ایران سفارشاتی که از دبی به ایران می‌آید را نمی‌پذیرد و از کشور اصلی یعنی چین می‌پذیرد، اظهار داشت: ‌اماراتی‌ها ‌‌زیر علم آمریکا و انگلیس سینه می‌زنند و شنیدم که یک کشتی فرانسوی جنگی نیز در ساحل دبی لنگر انداخته است.
* باید امارات را ادب کرد/ تقدیر از سفر احمد‌نژاد به ابوموسی
معتضد افزود: نباید با آنها محاربه و مخاصمه داشت، اما باید ‌آنها را ادب کرد و بهترین ادب‌کردن نیز همین کاری بود که رئیس جمهور انجام داد که من این کار رئیس جمهور که به این جزایر سفر کرد را بسیار تأیید می‌کنم چرا‌که آنجا خاک ایران است و من از این کار رئیس جمهور خیلی خوشحالم و ایشان باید به یک یک این جزایر سفر کند تا ببیند ‌چه جواهراتی در خلیج فارس داریم.
* اعتراض ‌امارات ‌کاملاً بی‌جاست/ اعتراف‌نامه شیوخ عرب درباره ابوموسی
وی اعتراض ‌امارات به سفر رئیس جمهور به جزیره ابوموسی را "کاملاً بی‌جا" دانست و گفت: در کتابی ‌که آقای دکتر اقتداری تهیه کرده و مطالب این کتاب در زمان مظفر‌الدین شاه توسط "سدیدالسطنه کبابی" که سیاست‌مدار بوده و از مورخین بندر‌عباس بوده، آماده شده است، نوشته شده که ‌بسیاری از شیوخی که به جزیره ابوموسی آمدند، یک اعتراف‌نامه نوشتند و اعلام کردند که "ما برای علف‌چر‌ و گوسفند‌چرانی می‌آییم و رعیت دولت ایران هستیم و مهمان دولت ایران هستیم و بسیار از دولت ایران تشکر می‌کنیم که اجازه داده ما در اینجا بمانیم و گوسفندان خود را چرا دهیم"، لذا نمی‌شود که ‌هر کس که می‌آید ‌گوسفند خود را چرا دهد، بعد تقاضای مالکیت کند.
* ایران باید در روابط با امارات تجدید‌نظر کند
این پژوهشگر تاریخ ایران جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب‌ بزرگ و تنب کوچک را "جزو لاینفک" خاک ایران عنوان کرد و با بیان اینکه ‌هیچ‌گونه مذاکره‌ای ‌درباره این جزایر لازم نیست، تأکید کرد: مذاکره در این زمینه مانند این است که انسان درباره زن و بچه خود مذاکره کند، لذا اعتراض امارات به رفتن رئیس جمهور به یک بخش از خاک ایران، به منزله فضولی و خلاف عرف دیپلماتیک است و ایران باید در روابط با امارات تجدید‌نظر کند.
در حالی که وزارت خارجه از خود در مقابل اعتراضات بیجا کشورهای مختلف عربی واکنشی نشان نمی دهد، دولت های عربی از محکوم کردن سفر رئیس جمهور به جزیره ابوموسی دست بر نمی دارند. 
به تازگی دولت های  لیبی، لبنان، اردن، کویت و مراکش سفر رئیس جمهور به جزیره ابوموسی را محکوم کرده و آن را تحریک آمیز! خوانده اند.
متن بیانیه های دولت های مذکور در پی می آید:
اردن
یک سخنگوی وزارت خارجه اردن در این خصوص گفت: "دولت اردن همبستگی کامل خود با امارات را در مورد جزایر سه گانه اعلام می دارد و خواستار حل و فصل سریع آن از طریق مذاکره است"
وی افزود: "اردن از درخواست امارات مبنی بر بازگرداندن جزایر سه گانه که توسط ایران اشغال شده حمایت می کند"
لیبی
دولت لیبی در بیانیه ای اورده است: "اقدام اخیر احمدی نژاد غیرقابل توجیه و جلوگیری از تلاش های صلح امیز  برای حل موضوع جزایر امارات است"
در ادامه این بیانیه آمده است: ما از ایران تقاضا داریم که از ایجاد چنین شرایطی که موجب افزایش تنش در منطقه و تاثیر منفی در روابط اعراب و ایران می شود خودداری کند"
دولت لیبی در ادامه این بیانیه خواستار حل مسئله ی جزایر از طریق مذاکره شد.
مراکش
وزارت خارجه مراکش ضمن محکوم کردن سفر رئیس جمهور به جزیره ابوموسی اعلام کرد: "سفر رئیس جمهور ایران اقدامی تحریک امیز و مغایر با طرح ها و تلاش های امارات برای حل و پایان دادن به مسئله ی اشغال جزایر است"
در ادامه بیانیه وزارت خارجه مراکش آمده است: "ما همبستگی کامل خود با امارات اعلام می داریم"
کویت
خالد سلیمان اجرالله، معاون وزیر خارجه کویت گفت: "فراخواندن سفیر کویت از تهران پاسخ و واکنشی به سفر احمدی نژاد به جزیره ابوموسی بود"
مصر
حسین حریدی، معاون سابق وزیر خارجه مصر سفر احمدی نژاد را "تحریک امیز" خواند و آن را تهدیدی برای امارات و دیگر کشورهای حلیج فارس عنوان نمود!
لبنان
مقیانی نخست وزیر لبنان هم دیدار با سفر ایران در این کشور، از سخنان احمدی نژاد در جزایر ابوموسی گلایه کرد.
اشغال جزایر "تیران" و "صنافیر" عربستان توسط اسرائیل و سکوت چندین ساله اعراب

اکنون سال‌هاست که رژیم صهیونیستی بخشی از خاک عربستان سعودی را به تصرف خود درآورده، بدون آنکه حتی مردم این کشور از این موضوع مطلع باشند، این درحالی‌است که آل‌سعود نیز هیچ اقدامی برای باز پس گرفتن آن از خود نشان دهد.

جزایر تحت اشغال کدامند

"جزیره تیران" به طور رسمی تابع کشور عربستان سعودی است و در ورودی تنگه تیران قرار دارد و خلیج عقبه را از دریای سرخ جدا می‌کند.

مساحت جزیره تیران بالغ بر 80 کیلومتر مربع است. این جزیره به همراه "جزیره صنافیر" که مساحت آن به حدود 33 کیلومتر مربع بالغ می‌شود، قبل از جنگ شش روزه در سال 1967 از سوی "ملک فیصل" در اختیار جمال عبدالناصر،‌ رئیس جمهور وقت مصر قرار گرفت تا مصر از این جزایر در جنگ علیه رژیم صهیونیستی استفاده کند.

نحوه اشغال دو جزیره تیران و صنافیر

اما شکست مصر موجب شد تا این جزایر به تصرف ارتش رژیم صهیونیستی درآمد. در 1968 و 11 ماه پس از تصرف این جزایر توسط ارتش رژیم صهیونیستی، فیصل که در آن زمان سفیر عربستان در امریکا بود، از اشغال خاک کشورش آگاه می‌شود و در نامه‌ای به وزارت خارجه آمریکا نسبت به اشغال تیران و صنافیر اعتراض می‌کند.

دیدگاه رابین نسبت به جزایر سعودی

"اسحاق رابین"، سفیر وقت رژیم صهیونیستی در آمریکا به فیصل پاسخ می‌دهد که فقط سه نفر از نیروهای جنبش فتح می‌توانند تنگه تیران را ببندند، از این رو این جزایر از اهمیت فوق العاده‌ای برای اسرائیل برخوردار است و به همین دلیل تکلیف جزایر فوق باید طی توافقنامه‌ای امنیتی میان عربستان و اسراییل تعیین شود.

پیمان "کمپ‌دیوید" و تصرف مجدد جزایر

به این ترتیب دو جزیره تیران و صنافیر به تصرف ارتش رژیم صهیونیستی درمی‌آید تا نوبت به امضای پیمان صلح کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل در سال 1979 می‌رسد.

براساس این پیمان رژیم صهیونیستی می‌بایست از این دو جزیره خارج می‌شد و آن را در اختیار نیروهای ناظر بین المللی وابسته به سازمان ملل متحد قرار می‌داد تا بدین وسیله مناقشه مصر و رژیم صهیونیستی پایان یابد. در واقع عربستان جزایر خود را به نفع رژیم صهیونیستی در اختیار نیروهای بین المللی قرار داد و عملا از آنها چشم پوشید.

این درحالی است که نباید این واقعیت را نادیده گرفت که طی مذاکرات نیز مصر تلاشی جدی برای بازپس گرفتن جزایر انجام نداد. "انور سادات"، رئیس جمهور اسبق مصر اعتقاد داشت، تیران و صنافیر تابع مصر نیست، بلکه جزئی از سرزمین حجاز به شمار می‌روند، به همین دلیل سعودی‌ها باید برای باز پس گیری آن اقدام کنند.

بی‌تفاوتی آل‌سعود در برابر اشغال خاک خود

در مقابل نیز عملا مشاهده شد که آل‌سعود هیچ اقدام یا تلاشی برای بازگرداندن این دو جزیره که بخشی از خاک عربستان به شمار می‌آید، بعمل نیاورد. برخی معتقدند، این جزایر مرجانی که هیچ آب و نفتی در آنها یافت نمی‌شود، ارزش زیادی برای ریاض ندارد، اما این استدلالی نیست که بتوان به آن استناد جست، چون اگرچه این جزایر دارای هیچ منبع نفتی یا آبی نیست، اما از موقعیت استراتژیکی برخوردار هستند، بگونه‌ای که باید آن‌دو را دروازه ورود به خلیج عقبه بر شمرد.

سکوت از ترس رسوایی

در واقع باید گفت، این استدلال بیش‌تر به حقیقت نزدیک است که دلیل سکوت عربستان سعودی نگرانی مقامات این کشور از این بود که دنیا و بخصوص جهان عرب متوجه این رسوایی و افتضاح تاریخی عربستان شود که خاندان حاکم بر این کشور بخشی از سرزمین حجاز را اول به رژیم صهیونیستی و سپس به سازمان ملل باخته و البته حضور نیروهای وابسته به سازمان ملل در این دو جزیره به معنای حضور رژیم صهیونیستی در آنهاست، چون به اعتقاد مسلمانان و اعراب سرزمین حجاز دارای قداست خاصی است و رسانه‌ای شدن این واقعیت موجب سرافکندگی خاندانی خواهد شد که ادعای رهبری جهان عرب و اسلام را دارد.

دیگر نکات مبهم اشغال جزایر تیران و صنافیر

اما به نظر می‌رسد، این استدلال نیز بیانگر همه حقیقت نباشد، چون نکات مبهم زیاد دیگری درباره تیران وصنافیر وجود دارد که کمتر به آن توجه شده است، از جمله این‌که:

چرا نیروهای مرزبانی سعودی به هیچ‌یک از شهروندان سعودی و عربی اجازه نزدیک شدن به این جزایر را نمی‌دهد؟ بگونه‌ای که حتی صیادان نیز اجازه ندارند، در فاصله مابین شهر کوچک "حقل" عربستان و جزایر تیران و صنافیر ماهیگیری کنند؟ آیا نباید گفت، خاندان سعودی حافظ امنیت رژیم صهیونیستی در تنگه تیران است؟

آیا همان‌گونه که رابین می‌خواست یک توافقنامه امنیتی میان عربستان و اسرائیل منعقد شود، این توافق حاصل نشده یا این‌که سعودی‌ها با صهیونیست‌ها توافق کرده‌اند، از طریق تنگه تیران مخازن نفت رژیم صهیونیستی در بندر ایلات را پر کنند؟

آیا نباید از توافق پنهان عربستان و رژیم صهیونیستی سخن گفت

سکوت عربستان در پیگیری مسئله جزایر ممکن است، نشان از توافقی پنهان میان این کشور با رژیم صهیونیستی باشد، زیرا یک سال و نیم قبل از حوادث غزه، آل‌سعود از احداث پلی میان منطقه "راس الشیخ حمید" در عربستان و "شرم الشیخ" در مصر خبر داده بود که با واکنش شدید رژیم صهیونیستی مواجه شد تا جایی که پایگاه اطلاع رسانی امنیتی‌-‌‌نظامی "دبکا" وابسته به سرویس‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی تاکید کرد که "ساخت این پل می‌تواند زمینه یک نزاع بزرگ مسلحانه در خاورمیانه را فراهم کند".

اظهارات یک پایگاه صهیونیستی در موضوع جزایر

پایگاه اطلاع رسانی دبکا در ادامه برای خطرناک نشان دادن این اقدام عربستان سعودی دلایل آغاز جنگ 1967 میان اعراب‌-‌اسرائیل را به مقامات سعودی گوشزد کرده و در ادامه می‌نویسد: "جنگ 1967 زمانی درگرفت که به دستور جمال عبدالناصر رهبر مصر تنگه تیران به روی کشتی‌های اسرائیلی بسته اعلام شد".

پلی که هیچ‌گاه ساخته نشد

این پل 50 کیلومتری که برای احداث آن هزینه‌ای بالغ بر سه ملیارد دلار در نظر گرفته شده بود، قرار بود ظرف سه سال به بهره‌برداری برسد، اما با وجود گذشت چندین سال از مراسم کلنگ زنی آن، تاکنون هیچ اطلاعاتی از پیشرفت این پروژه در دست نیست.

سکوت عربستان در برابر حمله به نوار غزه

غیر از آن جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه و سکوت معنادار عربستان سعودی در برابر جنایات این رژیم این پرسش را به اذهان عمومی مردم منطقه متبادر ساخته که آیا جنگ غزه و سکوت آل‌سعود بخشی از توافق پنهانی عربستان با رژیم صهیونیستی برای پی‌گیری پروژه ساخت پل توسط آل‌سعود در منطقه تیران نیست؟ حوادث آینده پشت صحنه توافقات احتمالی آل‌سعود و جریان اسلام امریکایی را با صهیونیسم جنایتکار آشکار خواهد ساخت.

عربستان و ادعا در برابر جزایر سه‌گانه ایران

عربستان سعودی همواره با تاکید بسیار بر حراست و نگهبانی از سرزمین‌های عربی در ماجرای جزایر سه‌گانه، ایران را متهم به اشغال جزایر تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی می‌کنند و این درحالی است که جزایر خودشان سال‌هاست در اشغال رژیم صهیونیستی است و سران سعودی جرات اعتراض به اشغالگران را ندارند.

محل دقیق جزایر اشغالی

 اگر بخواهیم از محل دقیق جزایر تیران و صنافیر سخن بگوییم، باید گفت این دو جزیره در دهانه ورودی خلیج عقبه، یعنی تنگه تیران در شمال دریای سرخ قرار دارند. عربستان سعودی، اردن، رژیم صهیونیستی و مصر کشورهای حوزه خلیج عقبه را تشکیل می‌دهند. کشورهای عربستان و مصر در دو طرف تنگه تیران قرار دارند.خلیج عقبه تنها راه دسترسی مستقیم رژیم صهیونیستی به دریای سرخ است، هم اکنون این رژیم نه تنها کنترل دو جزیره صنافیر و تیران را در دست دارد، بلکه عملا کنترل تنگه تیران نیز در اختیار رژیم صهیونیستی است

امارت دوبی در 1930 میلادی این عربای سگ الان شاخ شدن فقط ایران و اسلام 


لازم به ذکر است پس از مدتها دلم به نوشتن یه مطلب راجع تیم محبوبم رفت به نام خدا و با یااااااااااااااااااااد ناصر خان حجازی شروع می کنیم.

گل‌ها: پژمان منتظری(15)، یرکوویچ (25) میٍثم حسینی (43)
 ساعت 19 هفته سی‌ام لیگ برتر ورزشگاه آزادی تماشاگر: 30هزارنفر 
داور: علیرضا فغانی
  
 استقلال: مهدی رحمتی، حنیف عمران‌زاده،‌ میثم حسینی، پژمان منتظری، علی حمودی، آندرانیک تیموریان(68 مجتبی جباری)، خسرو حیدری (66 شریفات)، جی ساموئل، فریدون زندی، ارش برهانی، یرکوویچ (77 میداوودی)
 سرمربی: پرویز مظلومی 
دیدار تیم‌های فوتبال استقلال تهران و صبای قم 
صبا: حامد لک، مرتضی کاشی، مجید حیدری ، مهدی بدرلو  ، مجید هوتن(50 کریم اسلامی )، مرتضی هاشمی‌زاده(60 میلاد نوری)اکبرصادقی ، رضا عنایتی، محسن بیات،میلاد سلیمان فلاح(50 رسول بروش) ، وحید حمدی نژاد 
دیدار تیم‌های فوتبال استقلال تهران و صبای قم 
سرمربی: عبدالله ویسی

شرح بازی: آبی پوشان تهران که از توقف روز پنجشنبه سپاهان اصفهان انگیزه زیادی گرفته بودند، در حضور بیش از 30 هزار تماشاگر ورزشگاه آزادی در همان نیمه نخست برتری خود برابر صبای قم را قطعی کردند.

دیدار تیم‌های فوتبال استقلال تهران و صبای قم

"پژمان منتظری" در دقیقه 15، "گوران جورکوویچ" در دقیقه 36 و "میثم حسینی" در دقیقه 43 در نیمه نخست برای شاگردان "پرویز مظلومی" گلزنی کردند.تیم فوتبال صبای قم در نیمه دوم، توپ و میدان را در اختیار داشت و با وجود بازی خوب و روان نتوانست گل های خورده 45 دقیقه نخست را جبران کند.

در دقیقه 76 ضربه سر "رضا عنایتی" با فاصله اندکی از دروازه استقلال به بیرون رفت و لحظاتی بعد همین مهاجم دیرک دروازه آبی پوشان را به لرزه درآورد.

در طول نیمه دوم، بازیکنان صبای قم 3 بار دیرک دروازه "سیدمهدی رحمتی" را به لرزه آوردند تا دروازه آبی پوشان با خوش شانسی بسته بماند.

استقلال تهران با این پیروزی 58 امتیازی شد و اختلاف خود با سپاهان صدرنشین را به یک امتیاز کاهش داد تا امیدهای آبی پوشان برای قهرمانی در یازدهمین دوره لیگ برتر باشگاه های ایران افزایش یابد.

شرح گل‌ها:‌
  
 یک بر صفر(استقلال): پژمان منتظری با فرار از قلب دفاع صبا پاس عمقی ... را به گل اول بازی تبدیل کرد. 
untitled (1 of 8).jpg 
 2بر صفر(استقلال): 
پاس عالی جی لوید ساموئل با ضربه سر شیرجه‌ای یرکوویچ به گل دوم استقلال تبدیل شد. روی این گل داور اشتباه محرزی داشت و با وجودی که توپ از خط طولی عبور کرده بود بازی را قطع نکرد. همین توپ در یک رفت و برگشت به ساموئل رسید و او پایه گذار گل دوم شد.
3 بر صفر(استقلال): گلزنی مدافعان در بازی امروز اتفاق مهم بازی است. میثم حسینی یک توپ برگشتی را از فاصله 8 متری با ضربه پای چپ به گل تبدیل کرد و به آغوش مهدی امیرآبادی پرید. روی این گل آرش برهانی نقش زیادی داشت.
بهترین بازیکن:عبدالکریم اسلامی در حضور کوتاه مدت خود در زمین بسیار خوب کار کرد؛ در تیم استقلال هم آرش برهانی و به خصوص مهدی رحمتی چهره های شاخصی بودند.
اتفاق ویژه:هواداران استقلال در مقاطعی از بازی با شعار «امید هرروز ما ، حاج علی فتح الله» مدیرعامل تیمشان را حمایت کردند. همچنین هواداران پرویز مظلومی را مورد تشویق خود قرار دادند و پس از گل دوم سرود قهرمانی خواندند. البته آنها در شعارهایشان به نتیجه روز گذشته سپاهان مقابل پرسپولیس کنایه می زدند و برای رقیب اصفهانی خود کری می خواندند.
نکته :تماشاکران قبل از به میدان آمدن میلاد میداوودی و جباری را که در کنار زمین مشغول به گرم کردن خود بودند مورد تشویق خود قرار دادند و لقب "زیدان آسیا" را به جباری دادند. هنگامی که پرویز مظلومی جباری را به جای تیموریان به میدان آورد نیز تماشاگران به شدت هر دو هافبک تیمشان را تشویق کردند.این اولین بازی جباری بعد از مدتها مصدومیت بود که می تواند نتایج خوبی برای استقلال داشته باشد.
مصاحبه های بازیکنان پس از برد 3 -0

 

هافبک تیم فوتبال استقلال برتری برابر صبا را حیاتی خواند.

خبرگزاری فارس: زندی: برد حیاتی و شیرینی بود

 

فریدون زندی پس از پیروزی سه بر صفر برابر صبای قم اظهار داشت: مقابل یک تیم بسیار خوب بازی کردیم که پیش از این خیلی از تیم‌های دیگر را اذیت کرده است. دقت لازم را در این بازی داشتیم و نتیجه‌اش هم این بود که به سه امتیاز رسیدیم. برد شیرینی کسب کردیم که بسیار برای ما حیاتی بود.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه در کوران مسابقات هستیم و همه تیم‌ها به دنبال برد هستند به امتیاز خوبی رسیدیم. امیدوارم به قهرمانی در لیگ برتر دست پیدا کنیم هر چند کار سختی در پیش داریم.

زندی در مورد دیدار با الجزیره گفت: بازی سختی در امارات داریم و امیدوارم به هدفمان که پیروزی است برسیم.

 

عنایتی: احساس کردم هواداران دوست دارند به استقلال برگردم

مهاجم صبای قم گفت: امروز که ابراز احساسات تماشاگران را دیدم خیلی احساس کردم مردم دوست دارند به این تیم برگردم.

خبرگزاری فارس: عنایتی: احساس کردم هواداران دوست دارند به استقلال برگردم

رضا عنایتی پس از شکست 3 بر صفر صبا مقابل استقلال عنوان کرد: برای اینکه بتوانم آمار گلزنی خود را بالا ببرم انگیزه داشتم. چند هفته‌ای که مصدوم بودم مرا عقب انداخت اما اکنون شرایط مهیا است و به همین دلیل دوست داشتم امروز گل بزنم به خصوص که می‌دانستم رقبایم موفق به گلزنی‌ نشده‌اند.

وی با بیان اینکه وضعیت مالی باشگاه صبا خوب نیست تصریح کرد: این حقیقت را بگویم که وضعیت مالی ما وخیم است. 20 درصد پیش قرارداد دوم خود را قرار است دو ماه دیگر بگیریم و این در حالی است که لیگ یک ماه دیگر تمام می‌شود. با این حال بچه‌ها با انگیزه زحمت می‌کشند.

عنایتی با اشاره به اینکه صبا در قم تماشاگر ندارد گفت: 30 هفته از رقابت‌های لیگ گذشته و این تیم از رده پنجم پایین تر نیامده اما ما تماشاگری نداریم و من خودم به عنوان بزرگتر تیم انگیزه‌ام از بین می‌رود. نهایت تماشاگری که به ورزشگاه می‌آید 200 نفر است.

این بازیکن ادامه داد: نمی‌دانم چرا مردم قم صبا را قبول نمی‌کنند. شاید این مردم حق داشته باشند و شاید توقع‌شان بالا است در حالی که تیمی از لیگ برتر به شهری می‌رود باید تجربه داشته باشد و طی روند زمانی از بازیکنان بومی استفاده کند. در شرایط فعلی نمی‌شود تیم را بومی کرد و اگر بخواهند چنین کاری انجام دهند درست نیست.

وی در پاسخ به این سؤال آیا برای فصل بعد در این تیم می‌ماند یا خیر گفت: فعلا شرایط مشخص نیست.

عنایتی در خصوص بازگشت به استقلال عنوان کرد: برای من نام استقلال مهم است و بارها گفته‌ام با نام شخص مدیر عامل کاری ندارم. امروز که ابراز احساسات تماشاگران را دیدم خیلی احساس کردم مردم دوست دارند به این تیم برگردم و آنها به این فکر نمی‌کنند که چه کسی می‌خواهد مدیر عامل یا سرمربی باشد. برای من نام استقلال خیلی مهم است.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا دوست دارد به استقلال بازگردد یا خیر گفت: پیشنهاد استقلال برای من همیشه ویژه است.

عنایتی در خصوص قضیه رشوه به بازیکنان صبا در یکی از بازی‌های گذشته گفت: همان مسئله ای که خود آقای ویسی گفت و می خواستند تمرکز تیم را بهم بزنند. شاید می خواستند شیطنت کنند اما این کارها خوب نیست.

عنایتی در پاسخ به این سؤال که چرا امروز موفق به گلزنی نشد، گفت: مهدی رحمتی و بازیکنان استقلال نگذاشتند گل بزنم. مهدی از دوستان خوب من است و امروز تلاش زیادی کرد و از طرفی شانس هم با من یار نبود.

تحلیل بازی از نوعی دیگر

به روند بازی استقلال مقابل صبای قم توجه دوباره ای می کنیم و تعویضهای انجام شده را بار دیگر مورد بررسی قرار می دهیم. آهان داریم نزدیک می شویم. کنکاش بیشتر، دقت افزون تر. کار سختی نیست. فوتبال را مثل شعر می شود خواند، می شود آن را حس کرد. صدای ضرباهنگ زندگی است صدای سوت آغاز بازی.

جالب است، نه؟ گویا یک چیزی دارد دستگیرمان می شود. شاهد یک جور عملکرد تیمی متفاوت از استقلال هستیم. اوهوم، خوب داریم پیش می رویم. چه تفاوتی؟ استقلال بازی را هجومی آغاز کرده. طبیعی است؟ به طور معمول بله، اما برای تیم مظلومی در حقیقت یک جور روشن بینی تاکتیکی است. برای تیمی که کم ندیده ایم محتاط ظاهر شود، چنین شروعی یک سورپرایز واقعی است. اوه نباید عجله کرد. قرار است بیش از اینها غافلگیر شویم. استقلال یک گل به حریفش زده اما خبری از عقب کشیدن نیست. تیم به دفاع مطلق که روی نیاورده هیچ، بلکه همچنان مشغول حمله کردن است. باور کردنی نیست، هست؟ نیست که نیست. آقا جان باور کردنی نیست.

ببینم آیا این واقعا تیم مظلومی است؟ آیا این همان استقلال دربی 74 است؟ نه، شباهت چندانی به آن تیم ندارد، دارد؟ دارد. آن تیم هم بازی 2 بر صفر برده را باخت. نه، ندارد. این استقلال متفاوت بازی می کند، خیلی متفاوت. گل دوم را هم می زند و همچنان حمله می کند و می رسد به گل سوم. این تیم کوتاه بیا نیست. این استقلال، استقلال سابق نیست. این تیم می خواهد بگوید جربزه قهرمان شدن را دارد. جنمش را دارد، لیاقتش را دارد.

روز شاعری سرود؛ قرار است در این بازی از فرط غافلگیری تا حد سکته هیجان زده شویم. چطور؟ آیا ما در ایرانیم؟ اینجا تهران است؟ این استقلال است که نیمه دوم را هم همچنان هجومی آغاز کرده؟ آیا این مظلومی است که دارد تعویض هجومی می کند آن هم در حالی که تیمش 3 بر صفر پیش است؟ نه، نه این یکی دیگر باور کردنی نیست. مظلومی؟ تعویض هجومی؟ یعنی او یک هافبک را به جای یک مهاجم وارد زمین نکرد؟ نکرد؟ نه، باورمان نمی آید. این چه شوخی زننده ای است وسط یکی از حساس ترین بازیهای لیگ؟

اوه، گویا تیموریان در حال خروج از بازی است. خبرها درست بوده. شایعه نبوده، دروغ نبوده، بهتان نبسته اند به دامان سوبله، چوبله اش اما آخر پرویز خان حساب قلب مردم را نکردی؟ این همه سورپرایز؟ راستش از کسی پنهان نیست، از خود تو چه پنهان؛ پیش بینی می شد در شجاعانه ترین حالتی که می شود برایت متصور بود جباری را بنشانی به جای زندی و سفارش پشت سفارش که «مجتبی، تیم را جلو نکشی، ها» اما گویا تو چیز دیگری!

این شک به جان ما افاقه نمی کند. چشم ها را باید شست، زیر باران. کدام جباری؟ کدام تیموریان؟ حتما اشتباه دیده ایم زیر باران. تو و این تعویض جسورانه؟ مطمئن باشیم کار هنکه نیست؟ کار هنکه است؟ جان پرویز خان کار هنکه نیست؟ گیرم که باشد. مهم این که کت تن مظلومی است. اگر اشتباهات و باخت ها مال اوست. این شاهکار مربیگری هم باید به پای او نوشته شود. یک کلام، ختم کلام!

تعویض دیگری در راه است. خب احتمالا مظلومی این بار سعی در کنترل بازی خواهد داشت. معقول هم هست. تیمش با 3 گل از حریف پیش است و کنترل بازی با شلوغ کردن میانه میدان یعنی افزایش تعداد هافبک ها و کم کردن مهاجمان یک تاکتیک عقل پسند ... اوه، اوه صبر کنید. مظلومی یک مهاجم تازه نفس را کشانده لب خط. مهاجم؟ میداودی؟ خب شاید بخواهد او را به خط هافبک اضافه کند. کرده قبلا از این کارها. نه، این بار از آن خبرها نیست. او جانشین یرکوویچ در همان خط حمله می شود و استقلال همچنان حمله می کند و حمله می کند تا سوت پایان.

آقایان، خانمها! باید برای این تحول روانی تاکتیکی به پا خاست و ساعت ها کف زد، بله ساعت ها. برای مظلومی و این درک منطقی از پتانسیلهای تیمش ارزش قایل شد و خوشحال بود از اینکه انتقادات درست در گوش جانش نشسته است.

برای قلمی که بعد از هر بازی اشتباهات و نقاط ضعف مظلومی و تیمش را به نقد کشیده این چند خط حکم احترام به مجموعه ای را دارد که از نقدها برای بهتر شدن استفاده کرده و می کند و این کمال هوشیاری است.       


اگر کمی به گذشته برگردیم و اظهار نظر‌ها و تعریف و تمجیدهای رهبران و شخصیت‌های نظام در مورد آقای هاشمی رفسنجانی را مرور کنیم، به تعبیرهای بلند و پرمایه‌ای بر می‌خوریم که شاید در دوران انقلاب، کسی جز او را با چنین تعابیر بلندی نستوده‌اند. از نمونه‌های معروف و مشهور آن، این جمله حضرت امام (قدس سرّه) است که پس از ترور نافرجام وی فرمود: «مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمى زنده است چون نهضت زنده است.» و یا آن سخن مشهور از مقام معظم رهبری است که در روز دوم خرداد 1376 فرمود: «برای شخص من، هیچ کس آقای هاشمی رفسنجانی نخواهد شد.» و نیز از او با تعبیرهایی مانند: «امین امام»، «استطوانه نظام»، «ذخیره انقلاب»، «از حواریین امام» و... یاد شده است. 

 
البته این تعریف و تمجید‌ها تا زمانی است که چرخ زمان به نفع او می‌چرخید؛ یعنی تا خرداد ماه 1384 و از آن تاریخ به بعد، مواضع و اظهار نظرهای سیاسی او، موضوع بحث‌ها و چالش‌های فراوان گردید و واکنش‌های متفاوتی را از جانب موافقان و مخالفانش در پی داشت. 


ـ موافقانش همواره در حمایت از وی، گذشته پرافتخارش در مبارزه با طاغوت وکارنامه درخشانش در انقلاب و جنگ، و نقش انکار ناپذیرش در عبور از بحران‌ها را به رخ منتقدان و مخالفان می‌کشند.

ـ ومخالفانش، برای کمرنگ کردن نقش برجسته او در تاریخ انقلاب و پاک کردن تمام ویژگی‌های منحصر به فردش از ذهن‌ها و حافظه تاریخ، به این جمله معروف امام راحل متوسل می‌شوند که: «میزان، حال فعلى اشخاص است‏.» پس گذشته‌ها هر چه بود ـ چه مثبت و چه منفی ـ گذشت! 

در حاشیه دیدار اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت با رهبر معظم انقلاب

اینجاست که وقتی آدمی با قیافه جدّی و حق به جانب این دو گروه مواجه می‌شود و استدلالشان را می‌شنود، سیلی از سؤال بر ذهنش سنگینی می‌کند و در شگفتی و حیرت، از خود می‌‌پرسد: 
* آقای هاشمی که تا سال 84 مورد احترام و مقبول همه، حتی مخالفان و منتقدان سرسخت امروز خود بود، چه شد که ناگهان ورق به زیان او رقم خورد؟ چه خطا و ذَنب لا یُغفَری از او سر زد که موجب گردید ـ به زعم بعضی‌ها ـ از مسیر نظام خارج شود و دیگر آن هاشمی سابق نباشد؟! و «وضع فعلی» او با «وضع قبلی» ‌اش متفاوت نمایش داده شود!؟ 
* او که در پایان کار اجرایی‌اش در دولت سازندگی، از رهبری و ولی فقیه نمره قبولی گرفت و کارنامه هشت ساله‌اش مُهر تأیید خورد و از میان دولت‌های پس از انقلاب، تنها دولت او «دولت کریمه» خوانده شد و حتی رهبر معظم انقلاب در دیدار با او و وزرایش فرمودند: «... بنده هم وظیفه اخلاقى مى‏دانم که احساس خودم را نسبت به جنابعالى ـ جناب آقاى ‌هاشمى ـ و همکارانتان عرض کنم. این دوره هشت ساله، براى کشور، یک دوره بسیار پرکار و پر تلاش و پر عاید و حقیقتاً دوره بازسازى بود. بازسازى براى ما یک آرزو بود.... آنچه در این هشت سال ریاست جمهوری شما اتفاق افتاده، از آنچه که آن روز ما آرزو داشتیم، بیشتر است و حقیقتاً کشور بازسازی شد...» (مرداد 1376)، حال چگونه است بعد از هشت سال دوری از مسؤولیت اجرایی، به یکباره، هم در رأس باند قدرت و ثروت قرار گرفت! هم مافیای نفتی راه انداخت، هم اشرافیگری را ترویج کرد و هم فقر و فساد را توسعه داد؟!
* چرا منتقدان آقای هاشمی هیچگاه سند و مدرکی برای اتهامات خود علیه ایشان ارائه نمی‌کنند و تنها به ایراد سخنان جنجالی و هیجانی و ارائه نشانه‌ها و سرنخ‌های گنگ و مبهم بسنده می‌کنند؟! 

دیدار اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت با رهبر معظم انقلاب 
* چرا پیش از سال 84 و یا زمان ریاست جمهوری‌اش، او را به چالش نکشیدند و از نواقص و کاستی‌هایش! سخنی نگفتند و مطلبی ننوشتند؟! 
* و اصلاً مگر همین‌ حضرات نبودند که در دوران هشت ساله اصلاح طلبان (84 ـ76)، برابر تخریب‌های افراطیون اصلاح طلب واکنش نشان ‌داده و از آقای هاشمی دفاع و حمایت جدی می‌کردند!؟ 

دیدار اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت با رهبر معظم انقلاب 
و... 
امروزه بسیاری از مردم وقتی مطالب و اظهارات منتقدان آقای هاشمی را می‌شنوند و یا مواضع سیاسی آنان را مرور می‌کنند، در ذهنشان چنین تداعی می‌شود که اختلاف این جماعت با آقای هاشمی مربوط به گذشته‌های دور است؛ یعنی اینان از سابق و از زمان دولت آقای هاشمی با او در شیوه و نوع مدیریت اختلاف نظر داشته و به دنبال فرصتی بوده‌اند که بتوانند مشکلات و نواقص دوران ریاست جمهوری او را حل و کاستی‌های مدیریتی‌اش را جبران کنند! در حالی که چنین برداشت و تصوّری هرگز درست نبوده و مطابق با واقع نیست؛ زیرا همانگونه که اشاره شد، جریان آقای احمدی‌نژاد، تا سال‌ها پس از ریاست جمهوریِ آقای هاشمی، مدافع جدی سیاست‌های او بودند و پیوسته از وی لحن حمایتی داشتند! 

 
اکنون برای اینکه از نقطة آغاز تغییر نگرش‌ها نسبت به آقای هاشمی و اتخاذ مواضع خصمانه بر ضدّ او آگاه شویم و به دلایل اصلی تقابل و رویارویی با وی پی ببریم، لازم است به بازخوانی برخی سخنان آقای رییس جمهور و حامیان او در مورد آقای هاشمی رفسنجانی، در دو بخش: «پیش از سال 84 » و «پس از سال 84 » بپردازیم:

دیدار اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت با رهبر معظم انقلاب 

دیدار اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت با رهبر معظم انقلاب 
* هاشمی از زبان احمدی نژاد و حامیانش، تا سال 1384 :
* مهر ماه سال 1375، در ماه‌های پایانی ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، وقتی آقای احمدی‌نژاد استاندار او در اردبیل بود، به هنگام استقبال از ایشان، زبان به تعریف و تمجید گشوده، گفت: 
«هاشمی رفسنجانی، شخصیت بزرگ انقلابی و اندیشمند و سفر ایشان به استان اردبیل باعث رسیدن این استان به جایگاه مطلوب خود است!»
* همچنین در همان ایام (30/7/75) در یک گفت‌وگوی اختصاصی با روزنامة «ایران» آن روز، ضمن تمجیدهای فراوان از آقای هاشمی اظهار داشت: 
«آیت‌الله رفسنجانی، رییس‌جمهور ایران، همیشه و در همه ابعاد در صحنه‌ها و شرایط دشوار انقلاب اسلامی، از عناصر تعیین کننده است و نام ‌هاشمی در تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی با درخشندگی و به نیکی ثبت خواهد شد!»
* بهمن 1378، دو سال و نیم بعد از دولت سازندگی، در انتخابات مجلس ششم، آقای احمدی‌نژاد ریاست ستاد تبلیغاتی آقای هاشمی رفسنجانی در منطقة نارمک را به عهده می‌گیرد و به نفع وی، وارد میدان تبلیغات انتخاباتی می‌شود.
* 12 اسفند 1378 (پس از انتخابات مجلس ششم)، هفته نامة «شُما» ارگان حزب مؤتلفه، نگرانی‌های آقای احمدی‌نژاد نسبت به آرای آقای هاشمی رفسنجانی را اینگونه منعکس می‌کند: 
«در چهارصد صندوق اول، آقای هاشمی رفسنجانی حدوداً نفر هفتم بوده است. در تهران معمولا‌ً از سیصد هزار رأی به بالا‌، روند ثابت می‌ماند اما در این مسیر آنقدر اعلا‌م نکردند که ما نمی‌دانیم چه اتفاقی افتاد که رتبه آقای هاشمی به 26 و 27 و حالا‌ هم سی‌ام رسیده است و تازه رفته‌اند یک کسی را آورده‌اند که می‌گوید شاکی هستم!»
* مهر ماه 1379 (سه سال پس از دولت آقای هاشمی رفسنجانی)، آقای احمدی‌نژاد بر ضد دوم خردادی‌هایی که در آستانه انتخابات مجلس ششم برضد آقای هاشمی موج رسانه‌ای منفی راه انداخته و او را با بد‌ترین تهمت‌ها و توهین‌ها همراه کردند، واکنش نشان داد و آن را باعث تأسف و عبرت انگیز خواند و در دفاع از آقای هاشمی گفت: 
«تخریب چهره‌های رقیبی که طی سال‌های اخیر انجام گرفته در تاریخ دو دهه اخیر کشورمان بی‌سابقه است؛ بطور مثال برخورد جناح دولتی در انتخابات مجلس ششم با آقای هاشمی رفسنجانی، هم تأسف بار است و هم در عین حال عبرت انگیز است و نکته‌ای نیست که به سادگی امکان توجیه داشته باشد. جمع زیادی از افرادی که ادعای حضور در جبهه دوم خرداد را دارند، بخش اصلی حیات خود را مدیون شخصیت آقای هاشمی هستند، اما به محض اینکه ایشان در مقابل زیاده خواهی‌ها و انحرافات قطعی این مجموعه ایستاد و در انتخابات مجلس ششم به تحمیلات استبدادی آنان تن نداد و تسلیم خواسته‌های غیر منطقی بعضی از این مدعیان مردمسالاری نشد، لشکر تخریب و ماشین تبلیغاتی آن‌ها هجوم خود را آغاز کرد و شخصیتی را که تا چند ماه قبل، از او به عنوان امیر کبیر دوران سازندگی یاد می‌کردند و حتی مصمم بودند با تغییر قانون اساسی دوره مدیریت ایشان را تمدید کنند، با ناجوانمردانه‌ترین و پیچیده‌ترین شیوه‌های تبلیغاتی مورد هجوم قرار دادند...!» 
* طبق اطلاع و آگاهی ما، و نیز به گواهی رسانه‌ها و مطبوعات، از سال 79 تا 84 نیز نه تنها هیچ مطلب و ادعایی از سوی آقای احمدی‌نژاد و حامیانش، بر ضد آقای هاشمی رفسنجانی مطرح نشده، بلکه در این سال‌ها نیز برخی اظهارات و نوشته‌های جریان ایشان، همچنان لحن حمایتی از آیت الله هاشمی داشته که نمونه‌اش در بایگانی‌های مطبوعات فروان است؛ یکی از نمونه‌های روشن و صریح، مصاحبه 16 ساعته روزنامه کیهان با آیت الله هاشمی رفسنجانی است که در سال 1382 به مدت 16 ساعت انجام گرفت و در 14 شمارة همین روزنامه منتشر شد و سرانجام در قالب کتابی با عنوان «بی‌پرده با هاشمی رفسنجانی» از سوی انتشارات کیهان به چاپ رسید. آقای حسین شریعتمداری در مقدمه این کتاب می‌نویسد: 
«او (هاشمی) از نخستین روزی که جرقه انقلاب اسلامی زده شد تا هنگام پیروزی و از آن پس، طی 25 سال گذشته، همواره در اولین حلقه یاران امام(ره) و در شمار تعداد کم شمار مسئولان عالی رتبه نظام بوده است...» 
و در پیشگفتار همین کتاب آمده است: 
«... به گمان ما، انقلاب صحابه صالحی داشته و دارد که عملکردشان می‌تواند معدل کارنامه انقلاب و نظام تلقی شود؛ کارنامه‌ای مملو از افتخار و البته متضمن کاستی و احیاناً خطا. این گزاره اگر صحیح باشد، بی‌گمان یکی از مصادیقش هاشمی است. مردی که اسطوره نیست، دیکته‌ای است نوشته شده، در حجم یک کتاب قطور که 25 سال پیروزی و شکست، پیشروی و پسروی، مقاومت، تلاش، تلاطم، طوفان، توطئه، آشوب و خطر را در باره یک ملت، خستگی ناپذیر روایت می‌کند و پیداست که اغلاطی چند، بر این دیکته سخت و طولانی رواست...!»
* 11 خرداد 1383 ـ حجت الاسلام آقای حسینیان رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در حالی که کمتر از یک سال به انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری مانده بود و درست در مقطعی که آقای هاشمی زیر تیغ شدید‌ترین انتقادات اصلاح طلبان بود، ایشان را به مرکز یاد شده دعوت کرد و طی سخنانی در حضورش گفت: 
«از طرف همکاران خدمت حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی خوش آمد عرض می‌کنم و از ایشان می‌خواهم که به من اجازه بدهند تا خوشحالی خودم و همکاران را از تشریف‌فرمایی ایشان ابراز کنم. سال‌ها بود که دوستان ما چشم به راه بودند که از این در، کسی از مسئولین و مقامات جمهوری اسلامی وارد شود و به آن‌ها یک «خسته نباشید» بگوید که الحمدلله بعد از سال‌ها چشم به راهی، این انتظار به سر آمد. واقعاً از شما تشکر می‌کنم. 
خوشحالیم، نه فقط به خاطر اینکه شخصیتی را که از یاران خاص امام بوده، امروز در بین خود داریم، نه فقط به خاطر اینکه شخصیتی که معمار سازندگی زیر ساخت‌های تاریخ معاصر ایران نوین است، نه فقط به خاطر اینکه رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام را در بین خود داریم، همه این‌ها برای ما مهم است، امّا مهم‌تر از همه برای ما و همکاران، شخصیت تاریخی حضرتعالی است. 
ما مردمان تاریخی هستیم که در اینجا گرد آمده‌ایم و بی‌شک حضرتعالی یکی از بزرگ‌ترین، تأثیرگذاران، تاریخ ‌سازان و تحول ‌سازان تاریخ معاصر هستید و ما از این جهت بسیار خوشحالیم که مرد بزرگی امروز می‌ه‌مان ماست که بیش از چهار دهه از عمر شریفشان را مصروف مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی و برای برقراری حکومت الهی جهاد کرده‌اند و مردی که سالیان سال حقیقتاً در راه آزادی جنگیده و آزادی جزو ماهوی شخصیت ایشان شده است. ما خوشحالیم و بسیار هم خوشحال...»
* هاشمی، از زبان احمدی نژاد، پس از سال 84) :
در ماه‌های نخست سال 1384، وقتی آقای احمدی‌نژاد پا به میدان انتخابات ریاست جمهوری گذاشت، او و جریان حامی‌اش، از سویی برخی کلمات و جمله‌ها، مانند: «ولایتمداری»، «عدالت محوری»، «نابودی مافیای نفتی»، «مبارزه با مفاسد اقتصادی»، «احیای ارزشهای معنوی» و... را دستمایة شعارهای انتخاباتی خود قرار دادند و با این کلمات و مفاهیم جذاب، جمعیت بسیاری را به دنبال خود کشیدند! به خصوص کسانی را که عینک خوشبینی به چشم زده و همة صداقت و پاکی را تنها در وجود وی ‌می دیدند! و از سوی دیگر، در حرکتی جدید و غیر منتظره، از تمام تعریف و تمجید‌ها دست شستند و ادبیاتی در تضاد با ادبیات پیشین برگزیدند؛ ادبیاتی که «اتهام زنی» چاشنی آن بود؛ اتهام‌هایی که هرگز برای آن‌ها سندی ارائه نشد و از مجاری قانونی و قضایی برای اثباتش اقدامی صورت نگرفت و تنها نتیجه‌ای که به ارمغان آورد، بدبینی مردم به مسؤولان نظام به ویژه روحانیت بودکه در رأس مدیریت کشور قرار داشته‌اند و نیز موجب سستی باورهای اعتقادی جامعه و خدشه دار شدن اعتماد عمومی گردید! 
اکنون مروری داریم به سخنانی از آقای احمدی‌نژاد در مورد آقای هاشمی رفسنجانی که از نوع دیگر است و با بخش نخستِ سخنان ایشان تضاد کامل دارد:
* ایسنا ـ 3/3/84 (در جمع تعدادی از نمایندگان مجلس، در کمیسیون تلفیق):
«مخالف رانت‌خواری و استیلا‌ی خانوادگی بر ثروت کشور هستم. من دست مافیای قدرت و قبیله را از نفت کوتاه خواهم کرد و جانم را به پای آن خواهم گذاشت. نفت باید بر سر سفره‌های مردم باشد. بحث سر بی‌عدالتی، تخریب کرامت انسان‌ها و توسعه فقر و فساد است...»
* فردا نیوز ـ 30 خرداد1384 (در دیدار با جمعی از نمایندگان مجلس هفتم):
«پیام مردم در انتخابات فریاد بلند علیه بخشی از مدیریت جامعه بود که یک حلقه از جامعه را شکل داده‌اند و با سیاست‌های غلط اقتصادی اقدامات خود را انجام می‌دهند و حلقه خود را کاملاً به روی فریاد مردم بسته‌اند.»
* خبرگزاری فارس ـ 2/4/84 (یک روز مانده به انتخابات، در مصاحبه‌ای اختصاصی با این خبرگزاری):
«...من وارد محدوده ممنوعه قدرت شده‌ام؛ عده‌ای عرصه مدیریت‌های کلان کشور را در انحصار خودشان و هم حزبی‌ها، خانواده و عوامل خودشان می‌دانند...» 
«...در ستاد دولت 15 الی 16 سال است گروهی خیمه زده است که کشور را مال خود و میراث خود می‌داند...» 
ملاحظه: 
* 1384/04/07 ـ مقام معظم رهبری، درست چهار روز پس از انتخابات، به دنبال تخریب ها و سیاه نمایی های صورت گرفته، در جمع مسؤولان دستگاه قضاییِ وقت، که به مناسبت هفتم تیر با معظم له دیدار کرده بودند، فرمود: 
«در خلال این انتخابات، برخی کار‌ها انجام گرفت که بنده به عواملی که این کار‌ها را انجام دادند، بدبینم؛ این تخریبهایی که صورت گرفت، بعضی از تخریب‌ها البته از روی بی‌توجهی بود؛ بعضی از آقایان و نامزد‌ها یا طرفداران آن‌ها با محاسباتی، حرفهایی نسبت به نظام زدند که واقع بینانه نبود؛ خیلی از مثبتات نظام، از کارهای بزرگ نظام نادیده گرفته شد و سیاه نمایی شد و پیشرفت‌های عظیمی که به وسیله دولت‌ها در این سال‌ها به وجود آمده، ندیده گرفته شد؛ این‌ها از روی غفلت بود، لکن بعضی از این تخریب‌ها از روی غفلت نبود، تعدادی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری مورد تخریب قرار گرفتند، تخریبهای غیرمنصفانه و ناجوانمردانه؛ حتی شخصیت موجّهی مثل آقای هاشمی رفسنجانی که شخصیت محترم و با سابقه‌ای است، از دم این تخریب‌ها در امان نماند، این حادثه بدی بود. رحمت الهی را نباید با اینگونه کار‌ها آلوده کرد؛ با اینکه ما تأکید کرده بودیم، امروز چون گذشته است، من نصیحت می‌کنم؛ اما مسئولان قضایی و غیر قضایی، غیر از نصیحت، وظایف دیگر هم دارند؛ آن‌ها عوامل این تخریب‌ها را تعقیب کنند و آن‌ها را پیدا کنند...» 
انتظار می‌رفت پس از این توصیه‌های جدّیِ رهبری و اظهار نگرانی معظم له از تخریب کارهای مثبت انقلاب و نیز پایان یافتن انتخابات و روشن شدن وضعیت ریاست جمهوری، تخریب‌ها و اتهام زنی‌ها به پایان برسد وکمترین توقع از مدعیان ولایتمداری این بود که دست از اقدامات تخریبی خود بر ضد آقای هاشمی بردارند، و به کلی گویی‌ها، مهمل بافی‌ها و اتهام پراکنی‌ها پایان دهند، لیکن متأسفانه آنان نه تنها کوچک‌ترین تغییر در گفتار و رفتار خود ندادند، بلکه طعن‌های خود را گزنده‌تر و حرکت تخریبیشان را تند‌تر هم کردند و با حدّت ‌وشدّت هرچه بیشتر بر حملات خود افزودند.
روزی از مافیای قدرت و ثروت بر محور هاشمی دم زدند، روزی دیگر برخی از همراهان و مدیران منتسب به او را متهم به همسویی و جاسوسی به نفع دشمنان کردند و برخی دیگر را اتهام غارت بیت المال زدند و وعده افشای اسامی آنان را دادند. و بالاخره با راه انداختن پیکار سیاسی بی‌سابقه، راه هر نقدی را ـ که در سالمسازی مدیریت کشور مؤثر است ـ بستند و آن را با پاسخ های کوبنده و تهدیدهای شکننده مواجه کردند و حتی در چند روز اخیر نیز وقتی مسئولان «فصلنامه مطالعات بین المللی» ملاقاتی با آقای هاشمی رفسنجانی داشتند تا عملکرد دولت او را در حوزه سیاست خارجی مورد ارزیابی و بحث و گفت و گو قرار دهند و متن آن در شماره بهار 1391 فصلنامه به چاپ رسید، بار دیگر بخشی از آن گفت وگو بهانه ای شد تا ایشان از سوی همان افراد و جریان و با همان اهداف، مورد هجوم قرار گیرد.
بالاخره باید بپذیریم که اینگونه حرکت ها شایسته جامعه ما نیست و دیگر همچون سالهای گذشته طرفدار چندانی ندارد، برای اینکه فعالان و نظریه پردازان سیاسی نظام بتوانند نقش خود را در دوام و استمرار حرکت انقلاب در منطقی ترین و پرفایده ترین شکل ایفا کنند، لازم است از سرعت این روند کاسته شود و در جایی و نقطه ای متوقف گردد.
و باید باور کنیم که دیگر، مردم: 
ـ از فاصله فاحش میان اخلاق و سیاست نگران‌اند، 
ـ از بی‌دینی‌ها با نام دفاع از دین! در شگفتند! 
ـ از ایراد اتهاماتی که هرگز ثابت نشد و فقط اعتماد عمومی را خدشه دار کرد، بیزارند! 
ـ فرافکنی‌ها به شیوه سال 84 را به خوبی شناخته‌اند. 
ـ از شعارهای تکراری و وعده‌های عمل نشده ملول و خسته‌اند
ـ و بالاخره گوش‌ها از شنیدن حرف‌های طعن آمیز، گزنده و ملال آور در رنج و عذاب‌اند! 
پس باید فکری کرد و از میان این همه «بیراهه»، «راه» را جست! ترویج بداخلاقی ها و بی توجهی و غفلت از معیشت مردم تا کی؟! 
مردم گناه دارند، این‌ها جواب خوبی‌های مردم نیست!


مس سرچشمه کرمان – استقلال تهران
ساعت 17/ ورزشگاه شهیدباهنر کرمان

گل ها: علی سامره 15 برای مس سرچشمه، علی حمودی 40، گوران یرکوویچ 52 و فریدون زندی 74برای استقلال

داور وسط: البرز حاجی پور کمک ها: مسعود فرح نیا و محمد رضا غنو

داور چهارم: بابک وسیله بر.  ناظر داوری: محمدرضا فلاح

کارت زرد: جی لوید ساموئل و آرش برهانی از استقلال

مس سرچشمه: حسن هوری، رضا نورالهی، نادر فتح الهی، مجتبی ترشیز، محسن زاهدی، امیر محمدی، وحید علی آبادی، محمد منصوری، مجید باجلان، مجتبی محبوب مجاز (علی زندوی)، علی سامره (کاپیتان) (علی خانکی) سرمربی: اصغر شرفی

 

استقلال تهران: سید مهدی رحمتی (هادی زرین ساعد)، علی حمودی، پژمان منتظری، حنیف عمران زاده، میثم حسینی، خسرو حیدری، جی لوید ساموئل، آندرانیک تیموریان (محسن یوسفی)، فریدون زندی، گوران یرکویچ (اسماعیل شریفات)، آرش برهانی (کاپیتان) سرمربی: پرویز مظلومی 

شرح بازی : استقلال در حالی به مصاف تیم انتهای جدول رفت که در این بازی پرویز مظلومی، چند تغییر را در ترکیب تیمش ایجاد کرده بود. در خط دفاع، میثم حسینی جانشین امیر آبادی شده بود و بازگشت آندو تیموریان به ترکیب اصلی هم موجب شده بود خط هافبک آبی ها با آرایشی جدید روانه میدان شود. تیموریان طبق معمول هافبک دفاعی استقلال بود و کمی جلوتر از او فریدون زندی دیده می شود. ساموئل و خسرو حیدری هم هافبک های چپ و راست آبی ها در سیستم 4-4-2 لوزی بودند. در خط حمله هم در غیاب میداوودی که تنبیه شده بود، یرکوویچ در کنار آرش برهانی قرار گرفته بود و اسماعیل شریفات بازی را از روی نیمکت آغاز کرد.

در تیم مس سرچشمه هم حسن هوری بار دیگر در ترکیب اصلی قرار گرفته بود و بقیه بازیکنان، همان نفراتی بودند که در آبادان رودروی نفت قرار گرفته بودند . بعد از اینکه دو تیم در دقایق ابتدایی همدیگر را محک زدند، استقلال بیش از میزبان توپ را در اختیار گرفت ولی این مس سرچشمه بود که روی اشتباه مدافعان استقلال در آفساید گیری و همکاری خوب علی آبادی و سامره به گل رسید. بعد از این گل انتظار می رفت حملات استقلال شدت بگیرد ولی بازیکنان اصغر شرفی که چیزی برای از دست دادن نداشتند، با خونسردی به کار دفاعی پرداختند. بعد از یکی دو موقعیت نصفه نیمه ای که استقلالی ها روی توپ های بلند به وجود آوردند، نفوذ دائمی حمودی که از سوی خسرو حیدری حمایت می شد، نتیجه داد و استقلالی ها توانستند بالاخره از این منطقه به گل برسند البته بازیکنان حریف نسبت به این گل اعتراض زیادی داشتند

در نیمه دوم استقلال برای رسیدن به گل برتری انتظار زیادی نکشید و وقتی 2-1 پیش افتاد، مس سرچشمه کمی جلوتر آمد اما مردان هجومی این تیم

توان کافی برای تحت فشار قراردادن حریف را نداشتند. جلو کشیدن مسی ها در ادامه بازی به استقلالی ها فرصت داد که فاصله خود را بیشتر کنند و بدین ترتیب با گل فریدون زندی، کار برای شاگردان شرفی تمام شد. در دقایق پایانی هم بازی بیشتر در میانه میدان جریان داشت و بدین ترتیب استقلال به رده دوم جدول صعود کرد

دقایق حساس

دقیقه 12: روی حرکت استقلالی ها از جناح چپ، فریدون زندی در محوطه هجده قدم و در موقعیتی مناسب صاحب توپ شد  و در حالی که قصد عبور از مدافع مستقیمش را داشت، تعادلش را از دست داد. استقلالی ها در این صحنه اعتقاد به خطای پنالتی داشتند اما البرز حاجی پور دستور به ادامه بازی داد

دقیقه 27: علی حمودی از جناح راست با پاس عمقی حیدری گریخت و با عبور از مدافع روبرویش، پاس به عقب خوبی برای فریدون زندی فرستاد اما هافبک وسط استقلال با ضربه ای ضعیف، توپ را به بیرون فرستاد

دقیقه 33: زندی در هجده قدم حمودی را صاحب توپ کرد، شوت مدافع راست استقلال با برخورد به مدافعان مس به کرنر تبدیل شد

دقیقه 34: بعد از دو کرنر متوالی، سانتر بلند تیموریان با ضربه سر حنیف عمران زاده و خروج اشتباه هوری توام شد و در یک رفت و برگشت، توپ به آرش برهانی رسید اما ضربه برهانی با تکل مدافع مس به زمین برگشت

دقیقه 48: یرکوویچ در موقعیتی عالی توپ را به برهانی سپرد اما تعلل کاپیتان این روز استقلال، موقعیت را از آبی ها گرفت

دقیقه 50: برهانی در حالی که قصد داشت از فتح اللهی عبور کند، به زمین خورد اما داور این حرکت را تمارض تشخیص داد و به برهانی کارت زرد داد.

دقیقه 67: در حالی که مسی ها برای استفاده از یک اوت بلند جلو کشیده بودند، تیموریان بلافاصله ضد حمله ای را آغاز کرد و توپ را به برهانی رساند. پاس برهانی در محوطه جریمه به یرکوویچ رسید ولی شوت مهاجم استقلال برگشت داده شد

دقیقه 88: آرش برهانی در موقعیتی تک به تک توپ را به سینه حسن هوری کوبید.

شرح گل ها:

مس سرچمشه 1-0: وحید علی آبادی از فضای بین مدافعان میانی و دفاع چپ استقلال، از تله آفساید گریخت و با یک پاس رو به جلو علی سامره را جلوی دروازه صاحب موقعیت کرد. کاپیتان مس در شلوغی محوطه جریمه، با یک بغل پای حساب شده دروازه رحمتی را باز کرد

استقلال 1-1: پاس عالی آندو تیموریان در گوشه هجده قدم به حمودی رسید و او بلافاصله برهانی را صاحب توپ کرد. آرش در شرایطی که موقعیتی مناسب برای باز کردن دروازه داشت، در حالتی نامتعادل به توپ ضربه زد و در حالی که توپ به طرف خارج از چارچوب در حرکت بود، حمودی با ضربه سر روی توپ اثر گذاشت و دروازه هوری را باز کرد. در بازبینی حرکات آهسته گل، به نظر می رسید حمودی در موقعیت آفساید به توپ ضربه زده اما کمک داور اعتقادی به آفساید نداشت و اعتراض مسی ها بی ثمر بود

استقلال 2-1: آرش برهانی از چپ گریخت و یرکوویچ را در موقعیتی ایده آل صاحب توپ کرد. مهاجم خارجی استقلال هم قدر این پاس را دانست و از روی خط شش قدم و در موقعیتی تک به تک، با یک بغل پا دروازه هوری را باز کرد

استقلال 3-1: با دخالت آرش برهانی، فریدون زندی پشت محوطه هجده قدم صاحب توپ شد و با شوتی محکم از میان دو مدافع میانی مس، دروازه حریف را باز کرد. در این صحنه هوری نتوانست هیچ عکس العملی نشان دهد. این زیباترین گل بازی بود

بهترین بازیکن: در روزی که بازگشت آندو تیموریان، جان تازه ای به خط هافبک استقلال داده بود، علی حمودی هم یکی از خوب های آبی ها بود. با این حال عنوان بهترین بازیکن را باید به آرش برهانی داد که در به ثمر رسیدن هر سه گل موثر بود، هرچند که او یکی دو موقعیت خوب را هم از دست داد

اتفاق ویژه 1: مصدومیت مهدی رحمتی به هادی زرین ساعد فرصت داد که چند دقیقه بازی در لیگ را تجربه کند. دروازه بان ذخیره استقلال پیش از این فقط در دقایقی در جام حذفی و جام ولایت به میدان رفته بود

اتفاق ویژه 2: گزارشگر کرمانی که از گل فریدون زندی هیجان زده شده بود گفت: به قول عادل فردوسی پور، چه می کنه این فریدون زندی!

اتفاق ویژه 3: استقلال از روز سوم آذر که در تهران 3-2 شاهین بوشهر را برده بود، نتوانسته بود در یک بازی لیگ 3 گل بزند


بی‌گمان پیدا کردن بهترین خرید این فصل فتح‌اله‌زاده بسیارسخت است. از میان جباری، آندرانیک، خسرو حیدری، رحمتی، ساموئل و ... گفتن و یافتن بهترین بسیار سخت است اما اگر بخواهیم خریدها را بر دو بخش داخلی و خارجی تقسیم کنیم، باید با تأکید قبول کرد که ساموئل بهترین خرید خارجی این فصل بوده و شاید باید بگوییم او بهترین خرید خارجی تاریخ فوتبال ایران است.

 
در این رابطه آخر البته حاجی خریدهای فوق‌العاده‌ای داشته مثل جان واریو که تردیدهایی در وجود‌مان زنده می‌‌کند اما منهای آن تردیدها باید بگوییم ساموئل حرفه‌ای‌ترین خرید بوده است به این رفتار نگاه کنید:

 
اول: ساموئل کم‌حرف‌ترین بازیکنی است که نگارنده به عمرم دیده‌ام. او انگار همیشه در حال تمرکز روی فوتبال است و کاری به هیچ اتفاق پیرامونش ندارد و اگر دنیا دنیا حاشیه و 
اتفاق هم کنارش رخ دهد باز هم او سرش به کار خودش گرم است و در چشم‌هایش تمرکز را می‌بینی! 

 
دوم: ساموئل حتی چای یا نسکافه هم نمی‌خورد! تا کافئین یا تئین موجود در این نوشیدنی رایج حتی ذره‌ای اثر منفی روی تمرکز وی نداشته باشد.
ساموئل پس از هر بازی از کیف خود یک سیب بیرون می‌آورد. تمیزش می‌کند و آن را می‌خورد تا قند داخل آب‌میوه‌ها اثر منفی روی وی نداشته باشد.
سوم: یک ساعت قبل از گرم کردن برای مسابقه او با یک هدفون و یک موزیک قوی خودش را از دنیای پیرامونش جدا می‌کند و در اولین فرصت زمین مسابقه را دید می‌زند تا شبیه‌سازی ذهنی خودش را شروع کرده باشد.

 
چهارم: روز پنجشنبه ساموئل بیمار بود، با آن مسمومیت غذایی شدید، بازیکن  ایرانی حداقل 4 روز استراحت می‌کرد اما ساموئل که صبح روز پنجشنبه تقاضای پزشک کرده بود، روز جمعه قبل از همه دیگران به محل تمرین آمد.

 
پنجم: ساموئل همیشه زودتر از دیگران و دیرتر از دیگران به تمرین می‌آید و محل تمرین را ترک می‌کند.
ششم: تمرکز بازی‌اش فوق‌العاده است و  تنها مشکل او بعضاً زمین‌های خراب لیگ ایران است.

 
هفتم: بسیار معدود و محدود و تنها در حضور مدیر برنامه‌‌ها و مدیر رسانه‌ای خودش مصاحبه می‌کند تا تبعات پس از مصاحبه به اندازه یک هزارم درصد هم برایش دردسر تولید نکند.
هشتم: ساموئل هر شب ساعت 9 خواب است...

 
نهم، دهم و .

جنس و شکل بازی ساموئل فوق‌العاده است، او به جای تکنیک از هوش خود استفاده می‌‌کند و ساده‌ترین و مطمئن‌ترین پاس‌ها را می‌دهد! و به فکر نمایش نیست. سطح دوندگی ساموئل هم به دلیل شکل تمریناتش و البته مراقبت از خودش از دیگران بیشتر است.

به راستی او یک معلم است و رفتارش، مصاحبه‌هایش و تمرکزش باید از سوی دیگران مورد توجه قرار بگیرد.
در واقع استعداد ذاتی ساموئل از بسیاری از بچه‌های فوتبالیست ایرانی کمتر است اما این حرفه‌ای‌ترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران که بیش از 200 بازی در لیگ برتر انگلیس دارد، به راستی یک نماد واقعی از یک فوتبالیست است.
ساموئل باید رفتارش الگو شود و حتی بیشتر باید در موردش تحقیق کرد.

 
شاید خیلی‌ها رفتن کرار را عیب بدانند اما به زعم ما جانشینی ساموئل به جای کرار برترین تصمیم مدیریتی امسال بود.


لیگ برتر باشگاه‌های ایران- جام خلیج فارس - دوره یازدهم- هفته بیست‌ونهم

sepahan malavan

ملوان انزلی 3(گل دقیقه 25 و 38 پویا نزهتی و دقیقه 42 احمد آهی)-4 سپاهان اصفهان(گلها: دقیقه 2جان واریو، دقیقه 9 سید صالحی، دقیقه 17 برنو سزار، دقیقه 46 امید ابراهیمی)

(نتیجه بازی رفت: 3-2 به سود سپاهان)

شنبه 19 فروردین‌ماه 1391- ساعت 17:00 - ورزشگاه تختی انزلی

تماشاگر:سه هزار نفر.هوا: نیمه ابری. دما 15 درجه ی سانتی گراد.

داور: یدالله جهانبازی - کمک‌ها: سعید علی‌نژادیان و رحیم شاهین - داور چهارم: غلام رضا مستقیم.

اخطار:برنو سزار دقیقه 44 و جان واریو دقیقه 56(سپاهان)- بابک پور غلامی دقیقه 59 و سعید یوسف زاده دقیقه 80(ملوان(

ملوان انزلی:

مهدی رحیم زاده،سعید سالارزاده،احمد آهی،بابک پور غلامی،محمد رستمی(از دقیقه 58 محمد همرنگ)،علی رضا رمضانی،محسن مسلمان،سعید یوسف زاده،محمد حسن رجب زاده(از دقیقه 21 مهدی دغاغله)،سید جلال رافخایی،پویا نزهتی.

سرمربی: فرهاد پور غلامی.

سپاهان اصفهان:

رحمان احمدی،سید جلال حسینی،هادی تامینی،هاشم بیک زاده،امید ابراهیمی،حسن جعفری،محرم نوید کیا،فابیو جان واریو( از دقیقه 71 حسین پاپی)،مهدی کریمیان( از دقیقه 91 محمدرضا ناصحی)،برنو سزار،سید مهدی سید صالحی( از دقیقه 63 احمد جمشیدیان).

سرمربی: زلابکو کرانچار.

شرح بازی:

دو تیم در حالی در انزلی به میدان رفتند که هرکدام انگیزه ای کاملا متفاوت داشتند، سپاهان آمده بود تا میخ صدر نشینی اش را محکم تر بکوبد و ملوان می خواست یک گام از منطقه ی خطر دور تر شود.هدف هایی که خود به هرچه بیشتر جذاب شدن مسابقه کمک فراوانی نمود.

هنوز نیمکت نشینان دو تیم بر سر جای خود قرار نگرفته بوند که مهاجمان سپاهان گل او و دوم و سپس سوم را وارد دروازه ی ملوانان کرده بودند،آیا این به معنای تسلیم کامل ملوان بود؟ هرگز! قو های سپید خیلی زود تر از حد تصور خود را ازکمند شکارچی رهانیدند. ملوانان با در دست گرفتن نبض بازی خود را بر حریف سرشناس و قدر آنچنان تحمیل کردند که توانستند پیش از پایان نیمه هر سه گل خورده را جبران کنند. به یقیقن این نیمکه زیباترین بازی هفته خواهد بود.

نیمه دوم: سپاهان در این نیمه هم ترک عادت ننمود و هنوز بازی درست و حسابی آغاز نشده بود که گل چهارم سپاهان درون دروازه ی ملوان جای گرفت.این گل برای همگان نوید ادامه ی بازی جذاب نیمه اول را می داد اما هرگز ایت اتفاق تکرار نشد و مه شدید انزلی و شاید خستگی بازیکنان به دلیل فشار بیش از حدی که در نیمه اول به آنها وارد شده بود یک بازی آرام و کم هیجان تری را در این نیمه تماشاگران مشاهده نمودند.که البته این روند تنها به سود سپاهان بود و بس.سپاهان با این برد توانست میخ قهرمانی خود را محکتر از قیل بر تخت بکوبد و البته با این پیروزی توانست هر دوازده امتیاز ممکن را از دو نماینده ی گیلان کسب نماید

شرح گلها:

ملوان 0-1 سپاهان: فرار جعفری در جناح راست و سانتر او درون محوطه ی جریمه، با تعلل مدافعان ملوان همزمان شد، دفع ناقص سعید سالارزاده که توپ را یه جان واریو تقدیم نمود با شوت سرکش او موجب به ثمر رسیدن سریع ترین گل هفته گردید.

ملوان 0-2 سپاهان: پاس نوید کیا که باز هم از جناح راست نفوذ کرده بود به برنو سزار رسید و سانتر دقیق او روی سر سید صالحی فرود آمد تا او زننده ی گل دوم تیمش در کمتر از ده دقیقه باشد.

ملوان 0-3 سپاهان: این گل تمام برزیلی! نفوذ جان واریو که این بار برای تنوع از جناح چپ روی داده بود،داخل محوطه ی شش قدم به برنو سزار رسید.او در حالی که پشت به دروازه داشت با یک چرخش 180 درجه ای کنج دروازه ی ملوان را هدف قرار داد.

ملوان 1-3 سپاهان:پاس در عمق محسن مسلمان به رمضانی رسید و نفوذ او از جناح چپ با یک سانتر زیبا کامل شد و پویا نزهتی کوتاه قامت با ضربه ی سر توانست یک گل شپاهان را جبران کند.

ملوان 2-3 سپاهان:ضربه ی ایستگاهی را پویا نزهتی با دقت و اعتماد به نفس بالا به کنج دروازه ی سپاهان نواخت که توپ پس از اصابت به تیرک عمودی وارد دروازه ی سپاهان شد،هر چند که در آخرین لحظه نوک پای رافخایی نیز توپ را به داخل راهنمایی نمود.

ملوان 3-3 سپاهان: ضربه ی کرنر رمضانی داخل محوطه ی شش قدم روی سر احمد آهی فرود آمد و او با یک ضربه سر دقیق پیام آور شادی برای مردمان بندر شد.تا اینجا رمضانی دو پاس گل برای ملوانان داده است.

ملوان 3-4 سپاهان:باز هم گل سپاهان در آغاز بازی، این بار ابتدای نیمه ی دوم.پاس عرضی جان واریو پشت محوطه ی هجده قدم به امید ابراهیمی رسید و او با یک شوت سهمگین از فاصله ی بیست متری توپ را به کنج دروازه ی ملوانان هدایت نمود.

بهترین بازیکن:انتخاب بهترین بازیکن در بازی که این همه گل بین دو تیم رد و بدل شده است به راستی کار سختی است اما شاید بتوان جان واریو را به خاطر دو پاس گل و یک گلی که به ثمر رساند مثمر ثمر ترین بازیکن سپاهان قلمداد کرد، هرچند که در اواخر بازی کراچار از دست او عصبانی شد و او را تعویض نمود!

اتفاق ویژه:

این بازی پر بود از ملوانی های قدیمی از سید جلال حسینی گرفنه تا احمد جمشیدیان و هادی تامینی.رویارویی ملوانی های جدید و قدیم از جذابیت های این دیدار بود

ذوب‌آهن 2 - شهرداری تبریز 2؛ پرگل اما بی‌حاصل/ امتیازگیری شهرداری با پنالتی دقیقی 88

لیگ برتر باشگاه‌های ایران- جام خلیج فارس

دوره یازدهم- هفته بیست‌ونهم

ذوب‌آهن اصفهان – شهرداری تبریز

(نتیجه بازی رفت: 0-0)

یکشنبه 20 فروردین‌ماه 1391- ساعت 15:30

ورزشگاه فولادشهر اصفهان

تماشاگر: 200 نفر

داور: رضا کرمانشاهی

کمک‌ها: داود رفعتی، سجاد طوری

ناظر داوری: علی خسروی

اخطار: سینا عشوری(41)، اسماعیل فرهادی (74)، محمدباقر صادقی(83) از ذوب‌آهن- کمال کامیابی‌نیا (78) از شهرداری تبریز

ذوب‌آهن اصفهان: محمدباقر صادقی، سینا عشوری، محمد صلصالی، حمید شفاعت، بهمن مالکی، فیلیپ دسوزا، محمد منصوری (71- علی گودرزی)، داود حقی، اسماعیل فرهادی، پیام صادقیان (84- ماچادو)، محمد قاضی

سرمربی: منصور ابراهیم‌زاده

شهرداری تبریز: داود نوشی صوفیانی، بهنام داداش‌وند، وریا غفوری، نبی‌الله باقری‌ها، درگان زارکوویچ، محمدرضا زینال‌خیری (75- جعفر بذری)، کمال‌الدین کامیابی‌نیا، مهرداد قنبری (45- بهنام بیرانوند)، شهرام گودرزی، میثم بائو، میلوراد یانوش (64- سعید دقیقی)

سرمربی: علی‌اصغر مدیرروستا

شرح بازی:

تیم فوتبال ذوب‌آهن از هفته 21 به بعد لیگ با 4 برد و 4 تساوی تقریبا روند روبه‌رشدی را در دستور کار قرار داد و خودش را از مکان‌های پایین‌تر جدول تا رتبه ششم بالا کشید. سفیدوسبزپوشان اصفهانی در شرایطی میزبان شهرداری بحران‌زده تبریز هستند که خود با لشکری از مصدومین و محرومین مواجه‌اند. با این وجود سه امتیاز این دیدار نیاز مبرم هر یک از دو تیم است. ذوبی‌ها برای اعاده حیثیت و دستیابی به مکان‌های بالاتر جدول می‌جنگند و تبریزی‌ها برای فرار از منطقه خطر و جلوگیری از سقوط به دسته پایین‌تر دوست دارند نایب‌قهرمان سابق آسیا را از دم تیغ بگذرانند.

نیمه اول:

ذوبی‌ها حراست از دروازه خود را به محمدباقر صادقی سپرده بودند تا باز هم حرف و حدیث‌ها درباره نیمکت‌نشینی شهاب گردان به قوت خود باقی بماند، هرچند می‌توان آسیب‌دیدگی گردان برابر آبی‌پوشان پایتخت را دلیل این نیمکت‌نشینی دانست. به هر حال شاگردان ابراهیم‌زاده باز هم با دسوزا و داوود حقی کمربند خط میانی خود را آرایش دادند تا با تغذیه مناسب بتوانند محمد قاضی تک‌مهاجم خود را صاحب فرصت‌های ایده‌آل کنند.

در آن سو قرمزپوشان تبریزی چشم‌وچراغ حملات خود را در ساق‌های میثم بائو و یانوشی می‌دیدند که به جو ورزشگاه فولادشهر کاملا آشنا بود. بعد از دو سه حمله که از سوی هر دو تیم بر روی دروازه‌ها تدارک دیده شد، پاس روبه‌عقب دراگان زارکوویچ به دروازه‌بان تیم شهرداری سبب شد تا خروج وی با اشتباه توام شود و یک گل‌به‌خودی به نفع ذوب‌آهن رقم بخورد. بعد از این گل، بازیکنان شهرداری تبریز اصلا خود را برای جبران گل خورده به آب و آتش نزدند و خیلی آرام و با طمانینه کار را دنبال کردند. ذوبی‌ها هم با 4 مدافع ثابت به حفظ تک‌گل زده خود پرداختند تا نیمه اول را پیروز به رختکن بروند.

نیمه دوم:

شاگردان مدیرروستا برای جبران گل خورده خیلی سریع‌تر از ذوب‌آهن وارد مستطیل سبز ورزشگاه شدند و نسبت به وقت اول راون‌تر بازی را آغاز کردند. قرمزپوشان شهر تبریز از نبود فرشید طالبی و علی احمدی بهترین استفاده را کردند و از یک ضربه کاشته ارسالی بلند توسط کمال کامیابی‌نیا توانستند گل تساوی را به دروازه ذوب‌آهن بچسبانند.

بعد از گل تساوی باز هم شهرداری‌چی‌ها در دو سه موقعیت بسیار خطرناک ظاهر شدند تا اینکه یک حمله از سوی ذوبی‌ها نتیجه کار را طور دیگری رقم زد. محمد منصوری وقتی از جناح چپ با یک چرخش عالی، توپ را به دهانه دروازه شهرداری ارسال کرد، محمد قاضی با یک بغل پای ساده گل دوم تیمش را به ثمر رساند. اما این فرجام کار نبود. شهرداری‌چی‌ها عقب ننشستند و همچنان قلب خط دفاعی ذوب را نشانه رفتند که بر همین اساس بی‌تجربگی علی گودرزی بازیکن تازه‌وارد ذوب‌آهن که مرتکب خطای پنالتی شد، به داد تیم مدیرروستا رسید و شکست را با تساوی عوض کرد تا تساوی برای دو تیم هیچ تاثیری در جدول رده‌بندی نداشته باشد.

شرح گل‌ها:

1-0 ذوب‌آهن؛ دقیقه 23: وقتی دراگان زارکوویچ مدافع شهرداری قصد کرد توپ را به دروازه‌بان شهرداری بسپارد، خروج اشتباه صوفیانی سبب شد تا توپ درون دروازه تیم‌شان جای بگیرد.

1-1 شهرداری؛ دقیقه 56: ارسال کاشته تیم شهرداری تبریز بر روی نقطه پنالتی ذوب‌آهن با ضربه سر کمال کامیابی‌نیا به تور دروازه محمدباقر صادقی چسبید.

2-1 ذوب‌آهن؛ دقیقه 62: ارسال محمد منصوری از جناح چپ در دهانه دروازه شهرداری با بغل پای محمد قاضی تبدیل به گل دوم ذوب‌آهن شد.

2-2 شهرداری؛ دقیقه 88: وقتی در دقایق انتهایی مهاجم شهرداری به قلب خط دفاعی ذوب‌آهن زد، علی گودرزی با خطا او را سرنگون کرد و یک پنالتی تقدیم حریف کرد. پنالتی را سعید دقیقی بر خلاف جهت صادقی به گل تساوی تبدیل کرد.

دقایق کلیدی:

11 : شوت سنگین داوود حقی از فاصله 20 متری با نوک انگشتان داود نوشی صوفیانی راهی کرنر شد.

13 : مهرداد قنبری مهاجم نوک تیم شهرداری تبریز در حالت تک به تک بهترین موقعیت شاگردان مدیرروستا را به هدر داد.

19 : یانوش از کمند مدافعان ذوب‌آهن پا به فرار گذاشت اما در بهترین موقعیت توپ را به بالای دروازه ذوب‌آهن زد.

59 : شوت کاشته و سهمگین محمد قاضی با مشت‌های گره کرده دروازه‌بان شهرداری تبریز جلوی پای محمد صلصالی افتاد ولی صلصالی این موقعیت را به هدر داد.

84 : در حالی که شهرام گودرزی پا به توپ وارد محوطه جریمه ذوب‌آهن شده بود، محمدباقر صادقی در حالت درازکش توپ را از آن خود کرد که بازیکنان شهرداری نظر به اعلام ضربه پنالتی داشتند.

اتفاق ویژه:

1- در حالی که مسابقه رفت دو تیم در تبریز با نتیجه صفر بر صفر به پایان رسیده بود، حسن علیخانی گزارشگر سیمای مرکز اصفهان به اشتباه نتیجه دیدار رفت دو تیم را یک بر یک و با گل زده محمد قاضی به اطلاع بینندگان تلویزیون رساند!


حضور بهمن فروتن به عنوان مشاور فنی در باشگاه استقلال، یکی از اتفاقات جالب هفته اخیر فوتبال ایران بود. فروتن در گفت و گوی تفصیلی‌ اش حرف‌های جالبی از دلایل سال‌ها دوری از سطح اول فوتبال و البته شرح وظایفی که در استقلال دارد، زده است:
http://www.hamshahrimags.com/Images/News/Larg_Pic/27-4-1389/IMAGE634150590654926250.jpg

- در بدو ورود شما به استقلال، خیلی‌ها شما را با کارنامه ناموفقی که در شموشک نوشهر از خود به جا گذاشته‌اید به یاد می‌آورند. خوب است از آن زمان شروع کنیم.

ببینید اگر خبرنگاری بهمن فروتن را نشناسد و نداند که او چقدر در فوتبال دانش، تجربه و پشتکار دارد و در فوتبال بزرگ شده، این دیگر تقصیر خودش است، نه من. از شموشک پرسیدی و من فکر می‌کنم کارنامه من در شموشک یک کارنامه موفق است. برای این صحبتم هم دلیل دارم.

من زمانی به این تیم رفتم که 17 بازیکن از آن جدا شده بودند. شما باید دلایل سقوط یک تیم را بررسی کنید. چون یک تیم می تواند به دلیل ناتوانی کادرفی اش سقوط کند، می تواند به دلیل ناتوانی بازیکنانش سقوط کند، می‌تواند به دلیل ضعف مدیریتش سقوط کند و می تواند به دلیل مشکلات مالی با این اتفاق تلخ مواجه شود.

در شموشک دلیل سقوط تیم، مشکلات مهم مالی بود که بخش خصوصی به آن دچار شد. شما مطمئن باشید اگر در آن سقوط کادرفنی مقصر بود، تمام اعضای آن را فصل بعد هم حفظ نمی‌کردند اما من و همکارانم دو فصل بعد هم در شموشک ماندیم. این نشان می‌دهد که هیئت مدیره آن باشگاه از عملکرد ما راضی بوده؛ من همان سال 17 بازیکن جوان را از رده جوانان و امید جانشین جداشده ها کردم از میان آنها امروز میثم حسینی و محسن یوسفی در همین تیم استقلال بازی می‌کنند. ابوذر رحیمی و محمد مختاری در داماش هستند و خیلی‌های دیگر که من آموزش‌شان دادم و به سطح اول فوتبال باشگاه رسیدند. حرف من این است که وقتی شما سه فصل متوالی در یک باشگاه کار می‌کنید و بازیکن و تیم می‌سازید، نمی‌شود از لفظ "ناموفق" در موردتان  استفاده کرد.

- البته علاوه بر شما، مربیان دیگری مثل احمد طوسی و عباس رضوی هم با تکیه بر دانش فراوانی که به واسطه سال‌ها حضور در فوتبال اروپا به دست آورده بودند برای مربیگری به ایران آمدند اما خیلی زود ترجیح دارند به همان جایی که بودند، برگردند! چرا آنها تحمل نکردند و شما سال‌ها بدون اینکه تیم بگیرید، در ایران ماندید؟

مسئله این است که اگرمن در چرخه معیوب فوتبال ایران وابسته به سیستم دلالی بودم، بی تیم ماندنم از محالات بودند. اما من در مقابل این چرخه معیوب ایستادم و به همین دلیل این چرخه من را پس زد. دلیل این اتفاق بی فرهنگ بودند من در فوتبال نیست. تجربه و علم فوتبالی من را حتی دشمنانم هم قبول دارند اما موضوع این بود که من با این فوتبالی که هدفش واقعا موفقیت جوانان کشور نبود، در ستیز بودم. هیچ وقت هم گله‌ای نکردم، چون حق آن فوتبال بود که به دشمنش کار ندهد. روزی که من با 17 بازیکن جوان و امید آمدم و پرسپولیس و پاس را بردم، زنگ خطری به صدا در آمد که همه معادلات این چرخه معیوب را به هم ریخت. واکنش آنها به این زنگ خطر هم مشخص و البته طبیعی بود.

- یعنی بعد از جدایی از شموشک می‌دانستید دیگر تیم نخواهید گرفت؟

خدا رحمت کند مهندس درویش، مدیرعامل وقت باشگاه شموشک را. یک روز من از شرایط بد مالی باشگاه ناراحت بودم و می خواستم از تیم جدا شوم. او به من گفت:« کجا میری؟ بعد از من هیچ مدیرعاملی به تو کار نخواهد داد.» او دقیقا می‌دانست چرا. اما خوشبختانه من در تمام این سال‌ها فعالیت کردم و با کمک یک سری جوان خط های قرمز را آرام آرام کنار زدم. تا اینکه عادل فردوسی‌پور آمد و با چند برنامه پشت سر همی که راجع به دلالی در فوتبال نشان داد، کاری کرد که آدم‌هایی مثل من دوباره اجازه کار کردن در فوتبال را داشته باشند.

- یکی دیگر از موضوعاتی که باعث شده بود خیلی‌ها نسبت به حرف‌های شما واکنش نشان بدهند، استفاده مداوم شما از لفظ "دلال" ها در فوتبال ایران بود. اینکه می‌گفتند شما برای خودتان یک سری دشمن فرضی ساخته‌اید و خودتان را ناجی فوتبال ایران می‌دانید! البته بعد از برنامه‌هایی که عادل فردوسی‌پور پخش کرد، مشخص شد حرف‌های شما بیراه هم نبوده.

ببینید من مارشال فلان شهر نیستم که با اسب بیایم همه چیز را درست کنم و بروم. من اصلا دشمن دلال‌ها هم نیستم؛ چون دلالی به هرحال یک شغل است که یک جنس را معرفی معرفی می‌کند و به عنوان رابط میان خریدار و فروشنده عمل می‌کند. من دشمن آنهایی هستم که اسمشان دلال نیست اما با حقه بازی، بازیکن جا به جا می‌کنند تا با اسم آنها امتیاز خرید و فروش شود یا تکلیف صعود و سقوط یک تیم را مشخص می کنند. آنها نه دلال هستند، نه کاسب چون افراد این دو شغل به شرافت کاری پایبند هستند اما آنها هیچ ارزشی برای شرافت در کارشان قائل نیستند.

آنها همان‌هایی هستند که هرکس صدایش از این فوتبال در آمد را از چرخه خارج کردند. مثل احمد طوسی و عباس رضوی که شما هم اسم شان را بردید اما من در گلویشان گیر کردم!  من قهرمان نیستم که اما چیزهایی که دیدم را بازگو کردم، با کمک خیلی ها دنبالش را گرفتم و در نهایت به یک سری موفقیت های نسبی دست پیدا کردیم. خوشحالم که بگویم در سال‌های اخیر شرایط به نفع فوتبال چرخیده و از انحصار صد در صد آدمهای سودجو خارج شده. من یک موفقیت می بینیم و آن، این است که عادل فردوسی پور در برنامه 90 تابو را شکست و آن آدمها را نشان داد.  یادتان باشد اگر ما میخواهیم از شر این اتفاقات بد راحت شویم، باید درباره‌اش حرف بزنیم. یک زمانی کسی جرات نداشت راجع به دوپینگ حرف بزند اما من و مجید جلالی این خط قرمز را شکستیم. طبیعی است که آن آدمها هم وقتی زخم می‌خورند، خطرناک تر می شوند.

مثلت مرکزی استثلال مسی فرهاد از کار افتاده شرایطی بوده که استقلال جایگزین نتونسته بیاره. جای دیگه خودش رو تقویت کرده. کرانچار با پرسپولیس چه کرد الان داره قهرمان میشه؟

- خیلی‌ها انتظار داشتند بازگشت شما به فوتبال با یک تیم لیگ یکی یا لااقل یک تیم شهرستانی و کوچک لیگ برتری اتفاق بیفتند. اما شما ناگهان وارد استقلال شدید. چطور این اتفاق افتاد؟

من از ایران رفته بودم و دیگر قصد بازگشت به ایران را هم نداشتم اما همان روزی که به آلمان برگشتم، آقای فتح الله زاده با من تماس گرفت و از من خواست که به ایران برگردم. دو ماه مذاکرات متعدد انجام دادیم و در نهایت پذیرفتم که به ایران برگردم. فتح الله زاده مدیری است که سال ها یکی از بزرگترین باشگاه های ایران را چرخانده و حتما با یک نگرشی از من خواسته که به تیم کمک کنم. نمی دانم چرا این کار را کرده اما قطعا به این نتیجه رسیده که می توانم به تیم کمک کنم. البته من در سه، چهار فصل گذشته همیشه به استقلال کمک کرده ام اما اینبار همه چیز رسمی تر شده است. مسئله این است که مطمئن در این شرایط بهمن فروتن نمی تواند به استقلال ضرری بزند.

- شرح وظایف شما دقیقا چیست؟

من در طول تمرین کنار منصور پورحیدری می‌نشنیم و درباره مسائل فنی با او تبادل نظر می‌کنم. با بهتاش فریبا، شاهرخ بیانی و پرویز مظلومی هم صحبت می کنم. ببین مسئله این است که در استقلال جایی خالی نشده که بهمن فروتن دقیقا در آن جای خالی با یک شرح وظایف مشخص قرار بگیرد. من هرجا که بتوانم، به تیم کمک می کنم.

- استقلالی‌ها از شما خوب استقبال کرده‌اند؟

واقعا خیلی خوب. از همه بیشتر هم از جانب پرویز مظلومی و واقعا از اینکه در استقلال هستم راضی و خوشحالم. ببینید من برای تیمی که قهرمان جام حذفی شده و با وجود از دست دادن چهار ستون تیمش همچنان در کورس قهرمانی لیگ برتر است، به نشانه احترام کلاه از سر بر می دارم. آنها در حال حاضر نیازی به کمک من ندارند اما باید منتظر بمانم و ببینم چه زمانی می شود به آنها کمک کرد. در حال حاضر من فقط نظاره گر هستم و بس.

- برای قهرمانی استقلال در لیگ شانسی قائل هستید؟

واقعا خیلی سخت است. استقلال 9 امتیاز از سپاهان جلو بوده و حالا سه امتیاز از این تیم عقب افتاده.  پس استقلال یک تیم ایستاست، چون نیروهای محرکش را از دست داده و سپاهان و تراکتورسازی دو تیم پویا. فوتبالی‌ها اصطلاحی دارند که می گویند هوا همیشه در صدر جدول رقیق است. در این هوا اکسیژن خیلی کم است. دیدید که استقلال بعد از 20 هفته صدرنشینی خسته شد و پایین رفت. حالا باید منتظر بمانیم و ببینم آن دو تیم دیگر در این 6 هفته باقی مانده چطور در این هوا تنفس خواهند کرد