عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال
مجمع روحانیون مبارز در نامهای با امضای حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی به آیتالله خامنهای از موفقیتآمیز بودن عمل جراحی ایشان اعلام خشنودی کرد.
متن نامه مجمع روحانیون مبارز به رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
محضر مبارک رهبر عالیقدر حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی)
خبر عمل جراحی موفقیتآمیز انجام شده موجب مسرت اقشار مختلف در خارج و داخل کشور به ویژه ملت بزرگ ایران گردید.گزارش رییس محترم گروه پزشکی آرامبخش خاطر همه علاقهمندان در سراسر کشور شده است.
با کمال خرسندی از سلامت وجود مبارک، عافیت جنابعالی و دوام عمر شریف را از خداوند بزرگ مسالت داریم.
امید است عنایت خاصه حضرت بقیه الله اروحنا له الفدا همواره و در همه حال شامل وجود مبارک باشد.
ایام عزت مستدام
مجمع روحانیون مبارز
سیدمحمد خاتمی
در آستانه دیدار تیم های نفت تهران و استقلال در چارچوب هفته هشتم رقابت های لیگ برتر، سرمربی تیم نفت تهران بیانیه ای را خطاب به هواداران تیم استقلال صادر نمود. متن این بیانیه بدین شرح است:
حرف دل با استقلالی ها
به نام خداوند بخشاینده و مهربان
هیچگاه فکر آن را هم نمی کردم که روزی حرف های دلم را برای هواداران استقلال اینگونه به نگارش در آورم. چون بیان آن برایم یکی از سخت ترین کارهای دنیاست. لذا دست به قلم شدم تا با نگارش حرف های دلم از سختی بیان آن بکاهم.
هواداران عزیز استقلال به جرات می گویم که هیچگاه در طول سال های زندگی ورزشی ام فکر آن را هم نمی کردم که روزی مجبور باشم در مقابل تیمی که عشق به فوتبال را در سن هفت سالگی با آن شناختم و هوادار بودن را به عشق ورزیدن به رنگ آن تجربه کردم قرار گیرم. اما چرخه فوتبال ما را به سوئی برده که امروز قرار است با توجه به رعایت قوانین حرفه ای فوتبال برای اولین بار چنین اتفاقی را در زندگی ام تجربه کنم.
هواداران عزیز استقلال، من علیرضا منصوریان، این فرزند مکتب استقلال برای اولین بار در سال 1356 معنی علاقمندی به فوتبال را درک کردم و همان زمان رنگ زیبا و آسمانی آبی را برای هواداری انتخاب کردم و افتخار می کنم که تا همین امروز این عشق به رنگ آبی هر روز تند تر از روز قبل در رگ هایم جریان داشته. از روزی هم که خودم پا به توپ شدم، رسیدن به پیراهن مقدس استقلال کعبه آمالی بود برای من. با خواست و کمک خدا، همت و پشتکار خودم و پشتیبانی و حمایت های خانواده عزیزم سرانجام در سال 1373 رویای دوران کودکی ام به واقعیت پیوست و من رسما شدم یک استقلالی متعصب.
از سال 73 تیمی را که در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی همراه با شما هواداران عزیز از روی سکوهای ورزشگاه های شهید شیرودی و آزادی برای آن فریاد می زدم و با پیروزی های آن شاد می شدم و با شکست های آن می گریستم، به عنوان سربازش و با پیراهن مقدسش به میدان می رفتم و به نحوی دیگر برای سربلندی و اعتلای آن تلاش کردم. تلاشی صادقانه با این امید که تو هوادار گرامی، وجدان و خدایم از من راضی باشند و یقین دارم که در انتخاب این هدف بزرگ و راه رسیدن آن مرتکب اشتباه نشدم. چرا که در این مقطع این سعادت را دارم که بعد از سال های زیاد تلاش با پیراهن استقلال این چنین مورد اقبال هوادار عزیز استقلال که مالکان و صاحبان اصلی باشگاه استقلال هستند قرار داشته باشم.
اگر علیرضا منصوریان فوتبالیست بزرگی شد، اگر به فوتبال اروپا راه یافت، اگر به تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران رسید و تحت لوای پرچم سه رنگ و مقدس این کشور برای تیم ملی بازی کرد، اگر در سال 88 و بلافاصله بعد از آویختن کفش ها به جرگه سرمربیان لیگ برتری پیوست، اگر به دستیاری سرمربی تیم ملی فوتبال کشور عزیزمان رسید، اگر سرمربی تیم ملی فوتبال امید (المپیک) کشورمان شد، اگر به عنوان یک دستیار بار دیگر به تیم ملی بزرگسالان ملحق شد و اگر هم اینک نیز در لیگ برتر کشورمان به عنوان سرمربی کار می کند، همه و همه از برکات حضور در استقلال عزیز و حمایت های بی شائبه شما هواداران عزیز است و صادقانه می گویم که همه زندگی ورزشی ام را بعد از خدا از استقلال دارم.
هوادار عزیزی که روی سخنم با توست و تا ابد نیز پشتم در فوتبال گرم به توست، متاسفانه امروز که با جبر حاکم بر فوتبال می باید برابر استقلال عزیز به یک رقابت سالم ورزشی بپردازم، با این سئوال مواجه شدم که آیا برابر استقلال بر روی نیمکت قرار خواهم گرفت یا خیر. گرچه تمایل قلبی برای نشستن بر روی نیمکت در این رقابت سالم ورزشی ندارم، اما با توجه به اینکه روح ورزش، سلامت کاری و اخلاقی و پایبند بودن به تعهدات را می طلبد و فلسفه ورزش همانا جوانمردی و پاکدامنی می باشد و با توجه به این که اینجانب نیز در مکتب استقلال رشد کرده و بزرگ شدم و در همین مکتب آموخته هائی دارم که تا پایان عمر نیز بدان پایبند خواهم بود و همین آموخته ها ست که پایبندی به هرگونه تعهد، قول و قرار و قرارداد را در سرلوحه تمام رفتار ها قرار می دهد.
قصد از نوشتن تمامی این مقدمات این بود که می خواستم ضمن تشکر از همه عزیزانی که درتمام این سال های حضورم در استقلال در کسوت هوادار، مدیر باشگاه، مربی، همبازیان عزیزم, پزشکان و تدارکات و هر عزیز دیگری که سهمی در رشد اینجانب در فوتبال و به ویژه در استقلال داشته و همه تاریخ سازان استقلال کسب اجازه کرده و به منظور پایمال نشدن حق و حقوق باشگاه فرهنگی ورزشی نفت، باشگاهی که با اعتماد به اینجانب، فضائی جدید و متفاوت در عرصه مربیگری بنده ایجاد نموده و به همین دلیل تا آخرین روز حضورم در عرصه ورزش مدیون این باشگاه محترم و تمامی پیش کسوتان تاریخ آن خواهم بود و تا مادامی که در خدمت این باشگاه هستم هرگز ادبیات حرفه ای و اخلاقی تمام اعضای محترم باشگاه را فراموش نخواهم کرد، باشگاهی که برای حمایت از جوانان ورزشکار سرمایه گذاری خوبی نموده و در راستای اعتماد به نسل جدید و جوان مربیان نیز پیشگام بوده، مدیریت و هیات امنای محترم این باشگاه و البته بازیکنان جوان و عزیزم، در این مسابقه صرفا ورزشی و البته سالم به تعهداتی که باشگاه نفت داشته پایبند بوده و صرفا در راستای حضور در یک رقابت سالم ورزشی همکاران و بازیکنان جوانم را در این بازی نیز همراهی نموده با این امید که هواداران عزیز استقلال از این حیث بنده را مورد عفو خود قرار دهند.
در خاتمه نیز صادقانه دعای خیر شما هواداران عزیز استقلال را طلب کرده و با ذکر این نکته که شعار "خدا – خانواده – استقلال" در قلب من نقش بسته، بار دیگر از محضر بزرگوارتان برای این انتخاب حرفه ای بر سر این دو راهی طلب رخصت کرده و برای تان سلامتی، تندرستی و دلی شاد را آرزو می کنم.
علیرضا منصوریان
عصر دیروز ، تصویری در فضای مجازی منتشر شد که تنها یک «عکس» نبود ، یک دنیا حرف بود که با یک جمله نیز نمی توان به شرح آن پرداخت ؛ تصویری زیبا و منحصربفرد از عیادت آیت الله هاشمی از حضرت آیت الله خامنه ای که عمق علاقه ، دوستی و البته نگرانی این دوست دیرین به پیشوای انقلاب را به تصویر کشید.
این تصویر، البته به قاعده و اندازه یک عصر ، تداوم داشته و دارد ؛ حکایت نیم قرن مبارزه، همکاری نزدیک و مدام، دوستی ، رفاقت و .... را باید آنچنان واگویه کرد که هست و چنان نوشت که مقتضای حقیقت.
اما متاسفانه دو جریان اقلیت که اتفاقاً هر دو در منتهی الیه سپهر سیاسی ایران ، وجود خود را مدیون این «داستانسرایی دشمن شادکن» هستند ، برآنند چنگ بر صورت این واقعیت تاریخی کشند و بازی ناصواب خود را تداوم بخشند. این چنگها که مدتیست به برنامه ی بارز و مشخص دو جریان تندروی کشور بدل شده، محرک «حساسیست» جامعه است و دستاوردهای اجتماعی سه دهه انقلاب، را در محاق میاندازند. این نوآمدگان، دلبستگیهای انقلابی و ایمانی مردم را آماج میگیرند و بیگمان سرنوشت آن، پشاپیش بر پیشانیاش نوشته است.
با این احوالات، خوب است این جماعت تندخو، اینک با ملاحظه ی این تصویر منحصربفرد ، اندکی بیاندیشد که از چه روی، بر چنین طبل حلبی می کوبد؟ و از چه دم می زند؟ چه خوب است اینان به جای دست یازیدن به حرکات خام و نادرست گذشته و پیشینه این تاریخ را بازخوانی کنند و درس عبرت بیاموزند که:
تا کنون کردی چنین اکنون مکن تیره کردی آب را افزون مکـن
50 سال دوستی و رفاقت ، در ایامی پرفراز و نشیب ، حکایت از علقه ای ماندگار دارد که اینک ، ثانیه ای از آن به «تصویر» کشیده شد، چنین رابطه ی حسنه و متفاوتی، بیدی نیست که با چنین بادهایی ، به لرزه افتد. اینان که جاهلانه و کور و بیهوده، گهگاه درصدد غبار آلود نشان دادن روابط این دو بزرگوار هستند ، نمی دانند با یک رابطه ی ساده مواجه نیستند ، بلکه در پسِ چنین اتصالِ برجسته ای، نیم قرن دوستی و رفاقت و احترامی متقابل و ماندگار وجود دارد.
آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور پیشین کشور شهیدان و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با حکم رهبری معظم انقلاب، برآمده از حوزه علوم دینی، شاگرد امام خمینی (ره) و دوست و یار دیرین رهبری است، پس چگونه میتوان این خطای بزرگ را تصدیق کرد؟ کسانی که با تبلیغات وسیع و توطئههای عمیق و پی در پی در صدد تحقق خواستی چنین خطرساز هستند، دیر یا زود نزد مردم و و پس از آن در پیشگاه خدا و رسول خدا (ص) بایستی بابت آنچه انجام دادند، پاسخگو باشند . یقیناً هیچ عنصر مشکوک و نقشه فاسدی نخواهد توانست هاشمی را از رهبری، و رهبری را از هاشمی ، جدا و بیگانه نشان دهد.
آیت الله هاشمی نیز ، نیک می دانند جایگاه رهبری، ورای جناحهاست و به هیچ جناحی تعلق ندارد و از این رو، همه جناحها و جریانها در قبال آن به یکسان مسئولند.
ایشان طی گفت و گویی که چندی پیش با «انتخاب» داشت، نیز صراحتاً تاکید کرد که «...الان 60 سال است که با هم صمیمی ؛ همکار ؛ همسنگر و همراه هستیم و همیشه هم با رفاقت عمل کرده ایم و الان هم همان گونه است..ایشان رهبر هستند و اگر نظری داشته باشند و دستوری بدهند ؛ ما باید اجرا کنیم. این حالت باقی است و اصلاً مشکلی با ایشان نداریم.. مجمع یکی از مراکز مهم کشور است و ایشان مرا در اینجا گذاشتند. معمولاً در این گونه نهادها رئیس؛ انتخابی است. یعنی جمعی را میگذارند و خودشان انتخاب میکنند. ولی ایشان در همة احکام که بعد از 5 سال میدهند؛ میگویند فلانی رئیس بماند.»
از سوی دیگر، این «تصویر منحصربفرد» می تواند برای همه جریان های سیاسی ایران ، «محور وحدت» باشد ؛ این «تصویر» باید زمینه ساز بروز رفتارهای ناب اسلامی ، بازگشت به اخلاق و آموزههای سیاسی اسلام و اعتدال ، معرفت، عطوفت و مهربانی باشد.
برهمین اساس، جا دارد جریان های مختلف سیاسی کشور، به جای خردهگیریهای انشعاب انداز، از فاصلهها کم کنند و به دوستی و محبت و جدال احسن روی آورند، اصول مشترک را بازشناسی، ستایش و حراست کنند و از پارهای اختلافات سوء ظن برانگیز درگذرند، و کاری نکنند که اختلاف سلیقه، و اختلاف و فروع به ایجاد وهن و پرسش در اصول بینجامد، مردم را مأیوس کند، یا دل آنها را بلرزاند.
امروز با گذشت 5 بازی از شروع لیگ برتر بعنوان یک هوادار به خودم می بالم به داشتن تیمی همچون استقلال.
تیمی که نه فقط امتیاز کسب کرده و برنده میشود بلکه هر روز که از لیگ میگذرد بازی بازیکنانش هماهنگ تر ، فنی تر و پر باتر میشود. امروز دیگر استقلال ، آن تیم بی روح پارسال و سالهای قبل نیست ، این تیم خشک و بی برنامه ی گذشته نیست.
این تیم دیگر تیم کند سالهای قبل نیست ، این تیم در خطوط سه گانه سردرگمی ندارد با اینکه زوج خط دفاعی در اختیار تیم نیستند ولیکن به قدری فاز هجومی و سرعت عملکردی تیم بالاست که انگار نه انگار کمبود مدافع داریم.
این تیم شاید آندو تیموریان و آرش برهانی آماده سالهای قبل را هنوز در ترکیبش ندارد اما خلاء ندارد.
این تیم دیگر یاد مجیدی ، جباری ، منتظری نکونام و سایر جداشدگانش نیست و افسوس نبودنشان را نمیخورد، این تیم الان یک تیم واقعی است، تیمی که کوبنده حمله میکند و کوبنده گل میزد ، تیمی که 90 + دقایق اضافی را فوتبال بازی میکند و در نیمه راه شل نمیکند تیمی که از هر موقعیتی گل میخواهد و سیری ندارد.
استقلال سال 93 به نوعی تداعی گر استقلال رویایی 83 و 84 است که حریف برایش فرقی نمیکرد کدام تیم باشد و بازی در چه زمینی برگزار شود چون بازی در نهایت با اختلاف گلهای زیاد و با برتری قاطع آبی پوشان تمام میشد. استقلال 83 و 84 همان تیمی بود که در رنکینگ جهانی رتبه 72 رو در اختیار داشت و بالاتر از تیمهای اتلتیکو مادرید و لیورپول و فیورنتینا و آس رم و .. قرار داشت ، امروز یکبار دیگران تمامی هواداران آبی پوشان پایتخت شور و شوقی توصیف نشدنی دارند. امروز دیگر نگران بازی های کسل کننده تیم نیستند امروز با داشتن خط هافبکی بسیار سریع و خلاق با داشتن مهره ارزشمندی همچون کرار جاسم بعنوان پلی میکر با داشتن میلاد فخر الدینی و امید ابراهیمی مشکلی بابت خلق موقعیت ندارد.
این استقلال نه یک چیز ندارد: سهمیه! افسوس که امسال آسیا از داشتن استقلال و هوادارانش محروم است و هچنین هواداران استقلال از دیدن تیمشان در آسیا ، ولی این دلیل بر آن نیست که استقلال کوبنده نباشد دلیل بر آن نیست که بی انگیزه باشد.
وقت آن است که بار دیگر سکوهای استادیوم آزادی و شهرهای تیم های میزبان بازیهای آتی را مملو از پرچم های آبی ببینیم.
امروز وقت آن است که افتخار کنیم به جوانان تیممان به علیرضا رمضانی به یعقوب کریمی به محسن فروزان
و به تک تک بازیکنانمان و در راس همه آنها به داشتن مردی از جنس افتخار مردی از جنس اولین بودن مردی با ثبات مردی با مرام و با صفا. مردی که عجین است با نام استقلال مردی که قریب به 25 سال از عمر 50 ساله خود را با استقلال گذرانده و از جنس افتخار آن است.
باید به خود بالید بخاطر آبی دل بودن و بخاطر داشتن مردی به نام امیرقلعه نوعی در راس کادر فنی تیم.
امسال سالی بود که شاید همه ی استقلالی ها دوست داشتند دربی پایتخت همین روزها برگزار شود تا تیم سرحال امیر قلعه نوعی یک برد دلچسب برایشان به ارمغان بیاورد.
افسوس که باید هفته ها صبر کنیم اما در نهایت باید گفت امسال سال ماست.
سالهاست منتظر دوگانه استقلال در ایران هستیم و امسال خبری باشد شاید ..