حسین هدایتی دولابی برندی متمول و نامآشنا در فوتبال ایران است که سالها است برای کامیابی در فوتبال ایران میجنگد اما جدا از اینکه هیچگاه به رویای خود یعنی خرید سهام باشگاه پرسپولیس تهران نرسیده است، بلکه با حضورش در مقاطع مختلف در سرنوشت تیمهائی همچون گهر درود، ملوان بندرانزلی و حتی پرسپولیس نیز ناکامی آفریده است، البته بماند که در استیل آذین روزگار تلخ و شیرینی را پشت سرگذاشت.
هدایتی یک تاجر به قول خود وی خوشروزی است که در فوتبال هیچگاه روزی او قهرمانی و موفقیت نبوده است و همیشه گام گذاشتن او در فوتبال چه در عرصهی ملی و چه در عرصهی باشگاهی تضمینی بر یک شکست محتمل و از پیش قابل پیشبینی بوده است.
شاید حضور عابربانک پرسپولیسیها در عرصهی ملی کمی سوالبرانگیز باشد، اما وقتی بدانید در مقطعی پیش از انتخاب کارلوس کیروش، مذاکرات برای انتخاب فاتح تریم، سرمربی نامآشنای ترکتبار به عنوان سرمربی تیم ملی از کانال هدایتی انجام میشده است، دیگر هیچ شک و تردید در ناکامی او حتی در عرصهی ملی نیز نخواهید داشت.
مروری کوتاه بر زندگی شخصی حسین هدایتی
مرموز بودن این شخصیت متمول که آنقدر شان خود در ثروت را بالا میداند که اتهام 180 میلیارد تومان بدهی را کسر شانی در رقم بدهیهای خود قلمداد میکند، باعث شده است تا اطلاعات زیادی از زندگی شخصی این مولتی میلیاردر ایرانی که در جمع ثروتمندان بزرگ ایرانی به غول ورزش معروف است، در دست نباشد.
با این وجود او زادهی سال 1342 در محلهی دولاب تهران است و خبرهائی نیز از اصالت آذری او به گوش میرسد. هدایتی که در جمع ترینهای ثروت رتبهای تک رقمی در اختیار دارد، فعالیتهای اقتصادی بسیاری دارد که در ادامه به تعدادی از آنها که دانستن آنها جنبهی عمومی پیدا کرده است، اشاره خواهیم کرد :
مالکیت صنایع استیل آذین، مالکیت کارخانههای فولادسازی و ورق، دارندهی بزرگترین شرکت پرورش میگوی ایران، برجسازی در دبی، دارندهی ملک و املاک در اکثر کشورهای حاشیهی خلیج فارس، مالکیت زمینهای کشاورزی بسیار، سهامدار بازار مبل ایران، رییس شرکتهای تجاری در ایران و خاورمیانه، یکی از بزرگترین سهامداران بانک خصوصی تات، سرمایهگذار هتل 23 طبقهی سیروس، هتل 520 میلیون دلاری جزیرهی زیبای کیش، مالک شرکت خاور آذین و شرکت فجر گالوانیزهی سپاهان کاشان.
آنچه از مسیر میلیاردر شدن عابربانک پرسپولیسیها در دست است، آن است که کارخانهی استیل آذین ارث پدری حسین هدایتی است، کارخانهای که محور تولید اصلی آن در زمان پدر فقط میلهی پرده بوده است. اما با مرحوم شدن پدر، هدایتی جوان که فقط 22 سال سن داشت در اندیشهی میلیاردر شدن سر و شکلی تازه به استیل آذین میدهد.
او که با اتکا به قدرت روابط عمومی بالای خود، راه و رسم تجارت را خوب آموخته بود، 25 سالگی را نگذرانده بود که ساختمانسازی را نیز وارد برنامههای کاری خود کرد و از سود کلان حاصل از آن به احداث کارخانهی تولید روی آورد و در ادامه نیز با سرعتی باورنکردنی به سمت مولتیمیلیاردر شدن پیش رفت و ... .
این شخصیت مرموز مسئول پرسنلی سپاه در ناحیهی 10 تهران، عضو ناحیهی مقاومت مالک اشتر بوده است و در جبهه نیز در لشگر 27 محمد رسولالله نیز خدمت کرده است.
سلام فوتبال؛ نخستین سکانس مالکیت با استیل آذین
خصوصیسازی در فوتبال گرچه با استیلآذین و مالکیت حسین هدایتی در فوتبال ایران نمود پیدا کرد، اما پیش از او علی شفیعزاده و ناصر شفق با پشتوانهی مالی قابل توجهی به عرصهی فوتبال خصوصی گام نهاده بودند، اما هیچکدام ماندگاری و سرسختی هدایتی را نداشتند و در نهایت ناکاوت شدند.
مالک استقلال اهواز که هماکنون در آنسوی مرز در دبی زندگی میکند، به دلیل کثرت بستانکار زندگی در دبی را ترجیح داده است و آخرین خبری که از وی شنیدهایم، پاداش 150 هزار درهمی او به آبیپوشان پایتخت بابت طوفانی بود که در دبی برابر الشباب به راه انداختند.
ناصر شفق نیز به نوبهی خود آموخت تا در این فوتبال کم خرج کند و زیاد بدست آورد تا اصول شهرت را نیز رعایت کرده باشد.
در سال 1386 باشگاه اکباتان تهران که در رقابتهای لیگ آزادگان حاضر بود، توسط شرکت استیل آذین که مالکیت آن را حسن هدایتی دارا بود، خریداری شد. در آن سال علی پروین همه کارهی آن تیم 800 میلیون تومانی شد تا راهی لیگ برتر شود.
در آن سال علی پروین به دنبال تیمی بود تا با آن به فوتبال بازگردد و تیزهوشی هدایتی سبب شد تا هواداران پروین در مدت اندکی جذب او شوند و در فوتبال شخصیت ویژهای جلوه کند. بازیکنان بزرگ و نامداری که سابقهی حضور در تیم ملی و همچنین سرخآبیهای پایتخت را نیز داشتند، سر از استیل آذین درآوردند. ابراهیم میرزاپور، فرزاد مجیدی، بهروز رهبریفر، ابراهیم اسدی، محمد محمدی، علی انصاریان، حامد کاویانپور، داوود فنائی، پژمان جمشیدی، محمد پروین و نیما نکیسااز جمله ستارگان نامداری بودند که با اسکناسهای هدایتی به استیل آذین روانه شدند.
در آن سال ابتدا تئودی یونگ هدایت کهکشانیها را برعهده گرفت و در ادامه یان ورهین، بهروز رهبریفر و در نهایت فرهاد کاظمی هدایت این تیم را برعهده گرفتند. استیل آذین با وجود راهیابی به مرحلهی پلیآف برابر سپاهان نوین قافیه را باخت تا یکسال دیگر برای گام گذاشتن به لیگ برتر بجنگد.
در این شرایط بود که علی پروین با حسین هدایتی به مشکل برخورد و درست مشابه رفتاری که در قبال تیم آذربایجان انجام داد، در قبال استیل آذین نیز انجام داد. با این وجود هدایتی مانند قربانی مالک متمول تیم آذربایجان قافیه را واگذار نکرد و بار دیگر از صفر شروع کرد و اینبار حداقل در رساندن استیل آذین به لیگ برتر موفق بود.
پس از اینکه استیلآذین با شکست برابر سپاهان نوین از راهیابی به لیگ برتر بازماند تا علی پروین با چشمانی غرق در خون و چهرهای افروخته ورزشگاه دستگردی را در آن بعد از ظهر گرم که صفت بعد از ظهر سگی برازندهی آن بود، در میان شعارهای "سلطان، سلطان" ترک کند، همهگان فکر کردند تا هدایتی هم بدون پشتوانهی سلطان زمین بخورد و با این تجربهی تلخ دیگر از تلویزیون هم فوتبال را دنبال نکند؛ اما این اتفاق برای هدایتی که گویا چیزی متفاوت از سایر سرمایهداران موفق بود، رخ نداد و او خیلی ساده ضرر 10 میلیاردی خود را فراموش کرد تا استیل آذین او فقط با یکسال تاخیر راهی لیگ برتر شود.
البته فراموش نکنیم که اختلاف هدایتی و علی پروین از هفتههای پایانی بر سر نحوهی پرداخت حق و حقوق بازیکنان آغاز شده بود.
حضور در هیئت مدیرهی پرسپولیس با ناامیدی از حضور استیل آذین در لیگ برتر
استیل آذین دیگر سلطان را در کنار خود نداشت و حالا کمی از انگیزههای هدایتی برای رساندن این تیم به لیگ برتر کم شده بود. او هدف بزرگتری را نشانه رفت، پرسپولیس.
او ابتدا آرام آرام خود را به هیئت مدیرهی پرسپولیس نزدیک کرد و با ولخرجیها و هبههائی که به عشق هواداران این تیم برای خرید ستارههای گرانقیمت میداد، ظاهر خود برای حضور در هیئت مدیرهی این باشگاه پر هوادار را موجه جلوه داد. او در زمان مدیریت داریوش مصطفوی به عضویت هیئت مدیرهی پرسپولیس درآمد.
علی کریمی، رحمان رضایی، ابراهیم توره و ایوان پتروویچ از جمله ستارگان گرانقیمتی بودند که با اسکناسهای تمامنشدنی عابربانک پیراهن این تیم پرهوادار را در لیگ هشتم برتر کردند و در پایان نیز باید به این سیاهه افشین قطبی را نیز افزود که با قرارداد میلیاردی که پشتوانهای همچون هدایتی داشت،
به تیمی پیوست که آن را بدون این خواستهخرجیها قهرمان کرده بود. سکوها دیگر تنها نام امپراطور یا سلطان را فریاد نمیزدند و هدایتی، عضو متمول هیئت مدیرهی پرسپولیس را نیز بیوقفه فریاد میزدند. در تب و تاب دعواهای مدیریتی باشگاه پرسپولیس در لیگ هشتم، حسین هدایتی که رابطهی نزدیکی با حاج اسماعیل وفایی صاحب برند پرسپولیس داشت تلاش کرد با تشکیل مثلث هدایتی، وفایی و مهندس عابدینی تیمی به نام پرسپولیس را به لیگ برتر ایران برگرداند اما اختلاف نظرهایی که میان این سه نفر ایجاد شد او را مجاب کرد که فعلا با پرسپولیس ادامه بدهد.
هدایتی که از سوی داریوش مصطفوی متهم به دخالت در امور اجرائی پرسپولیس شده بود، در ادامه نیز با عباس انصاریفرد به مشکل برخورد و قضیه تا آنجا بیخ پیدا کرد که علی سعید لو هیئت مدیرهی پرسپولیس را منحل کرد. از سوی دیگر فراموش نکنیم که در آن زمان در باشگاه پرسپولیس هر اتفاق مثبتی رخ میداد به پای حساب بانکی هدایتی نوشته میشد و حوادث نگران کننده سهم سایر مدیران بود و این از اعم اختلافات مدیران پرسپولیس با جناب آقای عابربانک بود.
در شرایطی که هدایتی درگیر پرسپولیس بود، استیل آذین با نادر دست نشان در لیگ دستهی اول روزهای خوبی را سپری کرد و در آستانهی صعود به لیگ برتر قرار داشت. در نهایت پس از صعود استیل آذین به لیگ برتر، هدایتی با علم کردن چکهای برگشت خورده و مورددار سازمان تربیت بدنی در برابر دوربینهای تلویزیونی و خبری عطای پرسپولیس را به لقایش بخشید.
صعود استیل آذین به لیگ برتر؛ شایعات از خرید نیوکاسل گرفته تا مذاکره با فرانک ریکارد
استیل آذین با حمید استیلی کار را در لیگ برتر آغاز کرد و نتایج بدی را هم به همراه این تیم نگرفت و در نهایت استیل آذین کار را در لیگ نهم در رتبهی پنجم تمام کرد تا وسوسهی آسیائی شدن به سراغ مالک متمول این باشگاه بیاید.
در لیگ نهم حسین هدایتی با بر سر زبان انداختن شایعهای مبنی بر خرید باگاه نیوکاسل انگلیس بار دیگر خود را بر سر زبانها انداخت، شایعهای که همه با شناختی که از هدایتی داشتند در انتظار رخ دادن واقعیت آن بودند.
افشین پیروانی که در هفتههای پایانی لیگ نهم جانشین حمید استیلی شده بود پا به پای استیل آذین پیش آمد تا کهکشان ناکام بسته شود، کهکشانی که با وجود نامهائی همچون علی کریمی، مهدی مهدویکیا، حامد کاویانپور، امیر شاپورزاده، حسن اشجاری، حسین کاظمی، حسین کعبی و ... راهی جز سقوط نیافت.
در آغاز این فصل هدایتی بار دیگر شایعاتی دیگر را بر سر زبانها انداخت، شایعهی به خدمت گرفتن فرانک ریکارد، سرمربی اسبق بارسلونا ! این شایعه نیز عملی نشد و لوبیسا تومباکوویچ هدایت کهکشانیها را برعهده گرفت.
از مهمترین کارهای شگفتانگیز هدایتی میتوان به رقابت او با باشگاههای دولتی اشاره کرد که در فصل نقل و انتقالات روی هر بازیکنی دست میگذاشت، هیچ باشگاه دیگری نمیتوانست آن بازیکن را جذب کند؛ مگر اینکه خود بازیکن راضی بود به هر دلیلی، با پول کمتری در باشگاههای دیگر بازی کند.
گرچه هیچ وقت لیست دقیقی از پرداختیهای باشگاه استیلآذین منتشر نشده است اما با توجه به بازار فعلی لیگ ایران و قیمتهایی که در آن شنیده میشد، و البته با توجه به اینکه استیلآذین توانایی ثبت قرارداد با تمام بازیکنان مورد نیاز خود را داشت، میشد مطمئن شد هدایتی چه هزینهی هنگفتی را برای تیم لیگ برتریاش کرده است.
تومباکوویچ پس از اینکه استیل آذین را از بحران خارج کرد و به پیروزی رسید از سمت خود در مهرماه سال 89 اخراج شد و تمام 400 هزار دلاری که از قراردادش باقی مانده بود را از هدایتی گرفت و به کشورش بازگشت تا افشین پیروانی جایش را بگیرد.
پیروانی که در آخرین هفتههای فصل گذشته سرمربی استیلآذین شد، در روزهای فصل نقل و انتقالات با وجود اینکه میدانست مسئولان استیلآذین در حال مذاکره با مربی دیگری هستند، در این تیم ماند و با آمدن تومباکوویچ نیز از استیلآذین نرفت. او دستیاری تومباکوویچ را قبول کرد؛ شاید به این دلیل که میدانست روزی چنین اتفاقی میافتد و مدیر کم تحمل استیلآذین تومباکوویچ را برکنار میکند و دنبال گزینهای برای جانشینی او میگردد.
حالا تومباکوویچ از این تیم رفته و حسین هدایتی مالک این باشگاه مانده و تیمی که دوباره از آرامش فاصله گرفته است. نگاهی به گذشتهی استیلآذین نشان میدهد اعمال خود او یکی از دلایل اصلی درگیری این باشگاه با حاشیهها بود. آخرین کاری که او کرد و باعث ایجاد مشکلاتی برای استیلآذین شد، استعفا از ریاست هیات مدیرهی این باشگاه بود؛ باشگاهی که خود هدایتی مالک آن بود و حتی اگر سمت ریاست هیات مدیره آن را هم برعهده نداشت، تصمیمگیرندهی اصلیاش به حساب میآمد.
زمانی که مصطفی آجرلو مدیرعامل وقت استیلآذین با علی کریمی اختلافاتی پیدا کرد، هدایتی پس از چند روز از ریاست هیات مدیرهی باشگاه استعفا داد و گفت به این دلیل استعفا کرده که برخی میخواهند او را مقابل مردم قرار دهند. هدایتی بلافاصله پس از آنکه آجرلو از مدیریت این باشگاه کنار رفت، به ریاست هیات مدیره باشگاه برگشت و گفت که به خاطر اصرارهای بازیکنان و اعضای هیات مدیره این کار را انجام میدهد.
همین کار هدایتی باشگاه او را حدود یک هفته به عمق حاشیه برد و تاثیر مستقیم روی نتایج این تیم گذاشت؛ اتفاقی که شاید تومباکوویچ هم بدون اینکه در آن نقشی داشته باشد، قربانیاش شد.
استیل آذین در نهایت با جمعی از ستارگان سقوط کرد تا حسین هدایتی اعلام کند که تیم استیل آذین به سمنان انتقال یافته است. اما پس از جابهجایی امتیاز این باشگاه با باشگاه فوتبال برق شیراز و حضور در لیگ دستهی دوم فوتبال ایران این تیم به تهران بازگشت و با نام استیلآذین تهران در مسابقات حاضر شد.
خداحافظ فوتبال؛ آخرین سکانس مالکیت با ملوان و گهر
هدایتی پس از مدت کوتاهی غیبت در سطح اول فوتبال ایران، ابتدا تیم فوتبال ملوان بندرانزلی را خرید و سپس هم اقدام به خرید باشگاه گهر درود کرد. این تاجر متمول 70 درصد باشگاه ملوان را در اختیار گرفت و در نهایت نیز با به بحران کشیدن این تیم 70 درصد سهام این باشگاه را با یک هدیهی ناقابل (25 درصد از رقم پیشقرارداد بازیکنان فصل آیندهی این تیم) دوباره واگذار کرد و رفت.
نخستین حرکت اشتباه هدایتی معرفی احمدزاده به عنوان مدیر فنی بود که باعث فرهاد پورغلامی از سمت سرمربیگری این تیم استعفا کند.
ملوان به گفتهی هدایتی با 8 میلیارد تومان بسته شد، که 3 میلیاردش در آمدزایی شده و 5 میلیارد آنهم ضرر برای هدایتی بوده است.این درحالی است که بازیکنان ملوان مدعی شدهاند که فقط در حدود درصدی از رقم قراردادشان را دریافت کردهاند و نبود آرامش مالی دلیلی بر ناکامی این تیم بوده است.
ملوانی که در نیمفصل نخست با کسب 29 (13 امتیاز در ده هفته از آن پورغلامی، 16 امتیاز در هفت هفته از آن احمدزاده) امتیاز در ردهی چهارم قرار داشت به یکباره در نیمفصل دوم تضعیف شد و با کسب فقط 11 امتیاز در ردهی سیزدهم قرار گرفت.
سردمدار خصوصیسازی در لیگ برتر حالا به ته خط رسیده است. او که روزی مدعی خرید باشگاه پرسپولیس بود، آنهم با رقمی معادل 100 میلیارد تومان، دیگر میلی برای ادامهی حضور در این جو فوتبال ندارد. حسین هدایتی که پیشتر از اینها اعلام کرده بود سال 91، آخرین سال حضور او در فوتبال ایران خواهد بود، روزی نبود که حسین هدایتی در سال 91 در صفحات سایتها و روزنامهها نباشد.
او در یک ماجرای جالب نیز حضور داشت، جمعآوری امضا برای برکناری کفاشیانی که تازه استقلال یافته بود (البته بماند که تعداد این امضاها به عدد 10 نیز نرسید). او حتی در این سال شایعهی بازداشتش را تکذیب کرد و گفت که بر روی تخت بیمارستان بوده است. هدایتی در تاکتیک دیگری اقدام به خرید یکی از تیمهای لیگ برتری کرد؛ این درحالی بود که مستقیم و غیرمستقیم میخواست باشگاهها را در مقابل فدراسیون فوتبال قرار دهد.
او که زیرپوستی به داماش گیلان کمک مالی میکرد، 70 درصد سهام ملوان را در اختیار گرفت تا همه او را مالک بیچون و چرای ملوان بندرانرلی بدانند. در همین حال، او به سراغ تیم بحرانزدهی گهر زاگرس رفت و آن را خرید و البته در این میان برادر حسین هدایتی وارد کارزار شد و گهر زاگرس با قراردادی به صورت اجاره به شرط تملیک در اختیار حسن هدایتی برادر حسین هدایتی قرار گرفت و به استیل آذین گهر درود تغییر نام داد تیمی که تقریبا سقوطش مثل استیل آذین دو سال پیش حتمی شده است.
هدایتی که سابقهی کمکهای بلاعوض به پرسپولیس (حتی هدیههای 5 میلیاردی) را هم در کارنامه داشت به دنبال آن بود تا با تصاحب مالکیت باشگاههای لیگ برتری قدرت خود را به رخ فدراسیون بکشد. هدایتی در سال 91 به صورت غیر رسمی چند باشگاه فوتبال لیگ یکی و فوتسال و حتی شنیده شده فوتبال ساحلی را اداره کرد.
این مرد صنعتی نتوانست در فوتبال نتیجهی درخشانی بگیرد. در همان روزهائی که خبرگزاری فارس، خبرگزاری نزدیک به دولت دربارهی باشگاه گهر نوشته بود: باشگاه گهر به حسن هدایتی برادر حسین هدایتی واگذار شد.
این باشگاه بعد از اختلاس سه هزار میلیارد تومانی دچار مشکلات مالی فراوان شد زیرا یکی از اموال مه آفرید امیر خسروی متهم ردیف اول این اختلاس محسوب میشد !
حسین هدایتی دولابی، در نهایت پس از کمتر از یک دهه حضور ناگهانی و پرسروصدا در فوتبال اعلام کرد عطای حضور در این عرصه را به لقایش میبخشد و میرود.
او که آخرین عنوانش در فوتبال، بهرهبردار تیم گهر است در این باره به ایسنا گفته است : "دیگر قابل نیستم در فوتبال بمانم. مطمئن باشید برای همیشه میروم، من عددی نیستم که در امور مستطیل سبز نقش داشته باشم و تصمیمم جدی است."
وی که از اتفاقات چند وقت اخیر ناراحت بود، یک خبر خوشحال کننده برای هواداران گهر داشت : "700 میلیون تومان برای تکمیل استادیوم تختی دورود هزینه میکنم و آن را مثل یک گل سرخ در سالروز صعود گهر به لیگ برتر (20 اردیبهشت) به هواداران این تیم و مردم دورود تقدیم میکنم.