سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس تهران گفت: آنهایی که باعث کندی حرکت ما شوند، جایی در قطار ما ندارند.

علی دایی پس از حضور در تمرین امروز در جمع خبرنگاران اظهار داشت: رفتن من به خاطر این بود که فکر کردم باعث می‌شوم تا پرسپولیس موفق تر شود و فشارهای بیرونی به این تیم کمتر شود به خاطر همین پرسپولیس را ترک کردم، اما همه چیز تمام شد و برگشتم که با تلاش همه دوباره به پرسپولیس کمک کنم.
وی افزود: یک روز در پرسپولیس نبودم حدود 150 پیامک به من زده شده که به این تیم برگردم شاید 2 تا 3 مورد مخالف بازگشت من بودند اما 99 درصد به من می‌گفتند برگردد.
دایی ادامه داد: یک روز بیرون از پرسپولیس بودم اما هر فردی من را در خیابان دید به من گفت برگرد و ماموریتت را تمام کن. وقتی دیدم بچه‌ها هم می‌خواهند من برگردم، برگشتم تا کمک کنم.
وی خاطرنشان کرد: برگشتم تا پرسپولیس را درست کنم. دست تمام هواداران واقعی پرسپولیس را می‌بوسم اما به مشتی جیره خوار اجازه نمی‌دهم که من را زیر سؤال ببرند. مردم همه چیز را می‌دانند. برخی‌ صبح مقابل من تعظیم می کنند و بعد از آن در تلویزیون حرف‌های دیگری می‌زنند. این آقایان خط گرفته‌اند و مطمئن باشند که من هم کارم را بلدم. اینها همان هایی هستند که در بازی مقابل عربستان من را زیر سؤال بردند.
وی همچنین در خصوص کم کاری برخی از بازیکنان گفت: شاید برخی نخواهند صددرصد توان خود را بگذارند که به آنها این اجازه را نمی‌دهم. روی دلم دست گذاشتم و به خودم فکر نکردم و دوباره به پرسپولیس برگشتم. از این به بعد کسانی داخل زمین می‌روند که خودشان را ثابت کنند. حتی شده با تیم جوانان هم وارد زمین می‌شوم اما به کم کارها میدان نمی دهم.
دایی تاکید کرد: باور کنید نمی‌خواستم بیایم اما متوجه شدم عوامل بیرونی خوشحال می‌شوند. نمی‌خواهم اسم ببرم، اما صحبت‌های که شد که ترسیدم پرسپولیس ضربه بخورد. به خاطر همین برگشتم و همه چیز را از نو شروع کردم. آماده‌ام تا با عشق و علاقه کار کنم.
و با بیان این مطلب که قطار پرسپولیس به حرکت ادامه می دهد و هر کسی ساز مخالف بزند جایی در این قطار ندارد،‌ تاکید کرد: برای آنهایی که با ما هم‌قطار نباشند، فکر دیگری می‌کنیم تا پرسپولیسی بسازیم که هواداران واقعی ما لذت ببرند.
دایی در خصوص حمایت‌ها برای بازگشتش گفت: با کاشانی و بازیکنان پرسپولیس حرف‌های بسیار خوبی زدم. خوشبختانه دیدم آنها دلشان با من است و من هم قبول کردم بیایم. متاسفانه امروز روزنامه نخواندم اما هر کس که به من لطف کرد دستش درد نکند و انشا الله زحماتشان را جبران کنم. من آمده ام تا اثبات کنم حق و حقانیت چیست. شاید تا الان کارهای اشتباهی کرده باشم اما متوجه شده‌ام و دیگر این اشتباهات تکرار نمی‌شود.
دایی در جواب سوالی که آیا فکر می‌کنید بازگشت شیث رضایی اشتباه بزرگ شما بود گفت: من به شخص کاری ندارم و حرف نمی‌زنم. مردم و طرفداران از من خواستند تا شیث برگردد. او کار نابخشودنی نکرد تا من او را نبخشم. اشتباه خودش را قبول کرد و برگشت. خیلی از چیزها را باید می‌فهمید که امیدوارم فهمیده باشد.
وی تاکید کرد: هر فردی از این به بعد باعث کندی حرکت قطار ما شود کنار می‌رود. از این به بعد پای روی دلم می‌گذارم و حرفه‌ای تر از گذشته فکر می‌کنم. سه تا چهار نفر هستند که دلشان آنطور که باید با پرسپولیس نیست. انشا الله آنها را هم وارد قطار خودمان می‌کنیم.
دایی گفت: حرمت امثال من و علی دایی با این چیزها خراب نمی‌شود. من حرمت خودم را از این بازی‌ها به دست نیاورده‌ام که از دست بدهم. حرمت دایی را خدا داده و فقط او می‌تواند از من بگیرد. شما بازی با مکزیک را فراموش کردید که چه اتفاقی افتاد؟ مسائلی بود که دوست ندارم در مورد آن حرف بزنم من مطمئن هستم خدا من را دوست دارد چون امتحانی که داده‌ام بسیار سربلند بود و روسفید هستم.
وی افزود: من به سادگی علی دایی نشدم که با شعار 7 و یا 8 جیره خوار که معلوم نیست روزی خودشان را از کجا به دست می‌آورند من را خراب کنند. برخی از جوانان نیز فریب این افراد را می‌خوردند، اما افرادی با شرف هم داریم که مقابل این افراد می‌ایستند. وقتی بازیکنان حرف‌های من را گوش نمی‌دهند،‌ خود باید لخت بشوم و گل بزنم؟ وقتی که داور 2 پنالتی ما را نمی‌گیرد من باید سوت را بگیرم داوری کنم؟
وی در پایان صحبتش ضمن کمک خواستن از خبرنگاران برای ثابت کردن حق و حقانیت تاکید کرد: نمی‌گویم فقط در مورد من خوب بنویسید. شما فکر می‌کنید اگر با بازیکنان جوان و امید پرسپولیس مقابل صبا قرار می‌گرفتیم 4 گل از این تیم می‌خوردیم؟ واقعا این طور نمی‌شد.
دایی تصریح کرد: دستم را پیش هر فردی دراز نمی‌کنم چون یاد گرفته‌ام و دوست دارم سالم زندگی کنم، چون فوتبالی هستم و درد این رشته را کشیده‌ام. بدانید با آمدن من دست خیلی‌ها در باشگاه پرسپولیس بریده شد که می‌خواستند به این تیم بازیکن بدهند. از هواداران می‌خواهم عاشقانه این تیم را حمایت کنند تا همه دست به دست هم دهیم و تیم را بسازیم.

مکان دیدار دو تیم پرسپولیس و سایپا از هفته بیستم از سوی سازمان لیگ برتر اعلام شد.

دیدار دو تیم سایپا و پرسپولیس از هفته بیستم لیگ برتر ساعت 14:15 روز پنجشنبه 2/10/89 در ورزشگاه تختی تهران برگزار می شود.
با توجه به برگزاری دیدار استقلال و ذوب‌آهن در تهران در همان روز پنجشنبه سازمان لیگ تصمیم گرفت پرسپولیس و سایپا که به باید به میزبانی تیم کرجی برگزار شود، در ورزشگاه تختی تهران به مصاف هم بروند.


اسامی 27 بازیکن تیم ملی فوتبال برای حضور در جام ملت‌های آسیا اعلام شد.

خسرو والی زاده مدیر رسانه ای اعلام کرد: از سوی افشین قطبی اسامی 27 بازیکن برای حضور در اردوی تدارکاتی قطر که از روز جمعه سوم دی ماه آغاز می شود، اعلام شد.
مدیر رسانه ای تیم ملی افزود: سرمربی و کادر فنی تیم ملی درباره انتخاب این بازیکنان گفته اند؛ اسامی 27 بازیکن را با افتخار برای جام ملت های آسیا 2011 اعلام می داریم. البته شمار فراوانی بازیکنان شایسته و خارق العاده در فوتبال ایران وجود دارند و به واقع انتخاب 27 نفر از این جمع، کاری بس دشوار بود اما پس از یک دوره طولانی ما معتقدیم این نفرات دارای بهترین و بالاترین کیفیت و هوش برای رسیدن به هدف ما که همانا قهرمانی در جام ملت های آسیا است، هستند.
در حالی که پیش از این برخی منابع خبری اعلام کرده بود علی کریمی و فرهاد مجیدی در این لیست هستند اما خبری از این دو نفر نیست.
اسامی بازیکنان دعوت شده به این شرح است:

دروازه بانان:
سید مهدی رحمتی، ابراهیم میرزاپور، علیرضا حقیقی، شهاب گردان

مدافعان:
خسرو حیدری، پژمان منتظری، هادی عقیلی، محمد نصرتی، سیدجلال حسینی، فرشید طالبی، احسان حاج صفی، ابوذر رحیمی

بازیکنان میانی:
جواد نکونام، آندرانیک تیموریان، قاسم حدادی فر، پژمان نوری، ایمان مبعلی، مهدی کیانی، محمد نوری

مهاجمان:
هادی نوروزی، غلامرضا رضایی، مسعود شجاعی، کریم انصاری فرد، آرش افشین، محمد غلامی، رضا نوروزی، محمدرضا خلعتبری

والی زاده گفت: نفرات دعوت شده باید ساعت 23:45 پنجشنبه دوم دی ماه با در دست داشتن گذرنامه خود را در محل هتل آکادمی فوتبال به کادر فنی معرفی کنند. تیم ملی ایران ساعت 5 بامداد روز جمعه سوم دی ماه تهران را به مقصد قطر ترک می کند و نخستین خود را ساعت 19 همان روز در دوحه برگزار خواهد کرد.
این تمرینات هر روز ادامه خواهد یافت و تیم ایران روز هفتم دی نخستین دیدار تدارکاتی خود را با تیم ملی قطر برگزار می کند و فردای همان روز با تیم دوم قطر در پشت درهای بسته روبرو می شود.

به گفته مدیر رسانه ای تیم ملی، آخرین دیدار تدارکاتی تیم ایران تا پیش از جام ملت های آسیا، روز دوازدهم دی با تیم ملی یک کشور آفریقایی خواهد بود. ضمنا در پایان این اردو 23 بازیکن نهایی از جمع 27 بازیکن فوق جهت حضور در جام ملت های آسیا انتخاب و اسامی آنها به کنفدراسیون آسیا اعلام خواهد شد.

بازیکنان بعدازظهر روز سیزدهم دی جهت استراحت و حضور در کنار خانواده هایشان به ایران بازمی گردند و مجددا روز 16 دی ماه به قطر می روند تا تمرینات خود را برای دیدار با تیم ملی عراق آغاز کنند. از روز شانزدهم تا بیست و یکم دی که نخستین دیدار تیم ملی ایران در جام ملت ها با عراق است، بازیکنان پنج روز دیگر بانظر کادر فنی تمرین خواهند کرد تا برای شروع مسابقات بیش از پیش آماده شوند.


قیمت انواع نان سنگک، بربری، لواش و تافتون در تهران شب گذشته در جلسه استانداری تهران نهایی و مصوب شد که همان قیمتهای پیشنهادی منتشر شده در فارس است.

یک مقام آگاه با بیان اینکه جلسه شب گذشته استانداری تهران برای تصویب قیمتهای جدید نان در تهران پس از چندین ساعت بحث و بررسی به پایان رسید گفت: بر اساس مصوبه استانداری قیمت نان لواش 100تومان، سنگک 400تومان، بربری 350تومان و تافتون 200 تومان تصویب شد.
پیش از این خبرگزاری فارس قیمتهای پیشنهادی انواع نان را که در جلسه استانداری تهران مطرح شده بود به شرح زیر اعلام کرده بود.


نوع نان----------------وزن چانه/گرم-----------------قیمت نان/ریال
لواش --------------------- 160 ------------------------- 1000
سنگک--------------------- 650 ------------------------- 4000
تافتون---------------------- 300 ------------------------- 2000
بربری---------------------- 600 ------------------------- 3500

سالانه در حدود 4 هزار میلیارد تومان به گندم و آرد یارانه دولتی تخصیص داده می شود که هزار و 300 میلیارد تومان آن در راستای حمایت از کشاورز و در حدود 2هزار و 500 تا 2هزار و 700 میلیارد تومان به مصرف کنندگان نهایی پرداخت می شود.
در ابتدا برای هدفمند کردن یارانه‌ آرد و نان 3 سناریو وجود داشت. سناریوی اول ادامه وضع موجود سناریوی دوم پرداخت کل یارانه به مصرف‌کننده و سناریوی سوم که یک سناریوی بینابین و تلفیقی بود در راستای حمایت از کشاورز و مصرف‌کننده بود که به تصویب رسید و دو سناریوی اول در کارگروه تحول اقتصادی رای نیاورد.
در طرح هدفمندی یارانه ها و بر اساس سناریوی سوم (سناریوی تلفیقی)، یارانه حمایت از کشاورز گندم کار در جای خود باقی می ماند و تنها یارانه مصرف کننده نهایی هدفمند و با باز توزیع یارانه ها پرداخت می شود تا قدرت خرید خود را ازدست ندهد.

قیمت انواع نان قبل از هدفمندی یارانه ها با آرد دولتی و آزاد پز در استان تهران به شرح زیر بوده است:

الف: دولتی

نوع نان----قیمت آرد/ریال-------وزن چانه/گرم--------قیمت نان/ریال
لواش------- 75--------------------- 190------------------- 300
لواش------- 450--------------------- 210-------------------350
بربری------- 75-------------------- 650 ------------------- 1200
بربری------- 450-------------------- 750 -------------------1500
تافتون------ 75-------------------- 225 --------------------400
تافتون------ 450------------------- 500--------------------- 900
سنگک----- 75-------------------- 750---------------------1500
سنگک----- 450------------------- 750 ------------------- 1750

ب: آزاد

نوع نان---- وزن چانه/گرم----------- قیمت نان/ریال
سنگک-------- 750------------------- 5000
تافتون--------300-------------------- 2000
بربری--------650--------------------3000


تیم ملی فوتبال ایران در مرحله مقدماتی رقابت‌های جام ملت‌های آسیا روزهای 21، 25 و 29 دی ماه به مصاف حریفانش خواهد رفت.

برنامه بازی ها و ساعت برگزاری مسابقات تیم ایران در جام ملت های آسیا در قطر به شرح زیر اعلام شد:
تیم ملی 21 دی ساعت 19:45 به وقت ایران در ورزشگاه الریان قطر به مصاف عراق می رود.
در بازی دوم ایران و کره شمالی ساعت 16:45 روز 25 دی در ورزشگاه قطراسپورت دوحه به مصاف هم می روند.
در بازی سوم ایران و امارات 29 دی ساعت 16:45 در ورزشگاه قطراسپورت به مصاف هم خواهند رفت.


کاپیتان پرسپولیس گفت: بازوبند کاپیتانی برایم گشاد نیست و از روی خجالت آن را بر روی مچم بستم.

شیث رضایی در پایان جلسه امروز با سرپرست باشگاه پرسپولیس تنها بازیکنی بود که با اصرار خبرنگاران حاضر به پاسخگویی شد.
وی در مورد موضوع جلسه و انتخاب سرمربی آینده این تیم گفت: جلسه محرمانه بود و نمی‌توانم موارد آن را بیان کنم. انتخاب مربی هم محرمانه است و نمی توانم حرفی در این مورد بزنم.
وی ادامه داد: فقط می‌توانم در مورد اتفاقات روز گذشته که منجر به استعفای علی دایی شد صحبت کنم و اینکه هواداران ناراحت شدند. من از اتفاقی که دیروز برای علی دایی افتاد ناراحت شدم. ما همه در ناکامی تیم مقصر هستیم زیرا یک تیم هستیم و همه در نتایج مقصریم. 5 بازی متوالی را باختیم که این نشان دهنده آن است که تمام تیم مقصر بوده است.
رضایی در مورد غیبت خود در سه بازی پرسپولیس گفت: اگر چه من در سه مسابقه پرسپولیس حضور نداشتم ولی دلم با تیم بود و خودم را مقصر می دانم.

رضایی در مورد اینکه چرا بازیکنان پرسپولیس در تیم های سابق خود می درخشیدند اما در این تیم فروغی ندارند گفت: تمام بازیکنان پرسپولس با نظر کادر فنی و مدیریت انتخاب شدند. بنابراین همه آنها بزرگ هستند اما پرسپولیس تیم بزرگی است و مهم نیست که بازیکن چه شکل و قیافه‌ای دارد بلکه عملکرد بازیکن مهم است. این تیم مال مردم است و اگر بازیکنی عملکرد خوبی داشته باشد فصل آینده نیز در پرسولیس با نظر مردم می ماند.
رضایی با اشاره به بحران پرسپولیس عنوان کرد: تمام تیم‌های بزرگ ممکن است در مقطعی وارد بحران شوند و پرسپولیس نیز اکنون شرایط بحرانی دارد. در 5 بازی متوالی باختیم و همه ناراحتند و شرمنده هوادارانیم. به این ماه عزیز و قرآن مجید قسم می‌خورم بازیکنی در پرسپولیس نیست که نخواهد این تیم موفق شود. خود من پیشنهادهای خوب مالی داشتم که از پرسپولیس بروم اما نرفتم. باید راهی پیدا کنیم و اندیشه‌ای پیدا شود تا از این بحران خارج شویم. این تیم مال مردم است. شیث رضایی می آید و می رود. بازیکنان بزرگی هم آمدند و رفتند اما پرسپولیس است که می‌ماند ولی باز تأکید می‌کنم که بازیکنان پرسپولیس بهترین ها هستند زیرا کادر فنی و مدیریت آنها را انتخاب کرده‌اند. شاید هواداران این حرف من را قبول نکنند اما همه بازیکنان پرسپولیس خوب هستند.
وی در مورد اینکه در پرسپولیس پول جای تعصب را گرفته گفت: چنین چیزی را قبول ندارم زیرا در نیم فصل باشگاهی به من پیشنهاد چندصد میلیون تومانی داد اما حاضر نشدم از پرسپولیس بروم و به عشق پرسپولیس با تیم امید تمرین کردم. کدام کاپیتان حاضر می شود برود با تیم امید تمرین کند. دو ماه به صورت انفرادی تمرین کردم. آنهایی که ورزش می‌کنند می دانند که تمرین انفرادی با تمرین دسته جمعی چقدر تفاوت دارد.

کاپیتان پرسپولیس در مورد اینکه چرا دیروز بازوبند کاپیتانی را به جای بازویش بر مچش بسته بود گفت: ما 4 گل خورده بودیم و از شدت ناراحتی این کار را کردم. خجالت می‌کشیدم که بازوبند کاپیتانی پرسپولسی را بر بازو ببندم. قصد بی احترامی به بازوبند مقدس پرسپولیس را نداشتم.
رضایی در مورد اینکه گزارشگر بازی عنوان کرد بازوبند کاپیتانی پرسپولیس برای رضایی گشاد است گفت: بازوبند برایم گشاد نیست. من از خجالت بازوبند را به مچم بستم. از هواداران نیز می‌خواهم که ما را ببخشند. امیدوارم این تیم را درست کنیم و بازیکنان چندصد میلیونی بتوانند این تیم را به شرایط ایده‌آلش بازگرداند.


علی دایی در پرسپولیس هم نتیجه نگرفت تا مشخص شود هر چقدر بازیکن بزرگی بوده اما در عرصه مربیگری ناموفق است.

کارنامه مربیگری شهریار فوتبال ایران روز گذشته پس از شکست 4بر یک پرسپولیس مقابل صبای قم بار دیگر با سرنوشتی تلخ به پایان رسید تا خاطره دراماتیک علی دایی با تیم ملی که در روز هشتم فروردین سال 88 و شکست برابر عربستان رخ داد، این بار در جمع سرخ پوشان پایتخت تکرار شود.

دایی مقابل صبای قم چهلمین تجربه خود را به عنوان سرمربی پرسپولیس تجربه می کرد که این عدد برای وی خوش‌یمن نبود. پرسپولیس با دایی 2 شکست در فصل گذشته و 8 شکست در فصل دهم را تجربه کرد و با وجود حمایت های حبیب کاشانی، روز گذشته در نشست مطبوعاتی استعفایش را اعلام کرد و از پرسپولیس جدا شد.
همه اهالی فوتبال اعم از داخلی ها و خارجی ها اذعان دارند که دایی بازیکن بزرگی بوده و هنرنمایی شهریار در صفحات اول شناسنامه فوتبال ایران درج شده، اما این سؤال همیشگی وجود دارد که آیا ستاره های سابق می‌توانند مربیان بزرگی باشند یا خیر؟

پله،پلاتینی، مارادونا و....همگی از نوابغ فوتبال دنیا بوده‌اند اما چرا آنها روی نیمکت‌های داغ جایگاهی ندارند؟
دایی برترین گلزن دنیا معرفی شده و هیچ کس نمی تواند گل های وی با پیراهن تیم ملی، آرمینیابیلفلد و حتی حضورش در بایرن مونیخ را فراموش کند اما سؤال اصلی اینجاست که چرا خداحافظی های اخیر دایی به عنوان سرمربی با آنچه که در زمان بازی‌اش داشته، متفاوت است. چرا رفتن دایی از روی نیمکت‌ها شکل وشمایل دراماتیک داشته و دایی روز گذشته پس از شکست مقابل صبا با همان گلوی بغض کرده‌ای که پس از شکست 2 بر یک برابر عربستان داشت، کنار رفت.
برای ارزیابی بهتر این موضوع می توان به گذشته برگشت و با بررسی دقیق‌تر وضعیت مربیگری دایی به حقایق بیشتری پی برد.

*بزرگ‌ترین هدیه یک آلمانی در اولین تجربه مربیگری دایی

علی دایی در ششمین دوره لیگ برتر ایران یعنی در سال 1385 موفق شد با خداحافظی ناگهانی ورنر لورانت اولین دوره مربیگری خود را در سایپا تجربه کند.
تیمی که لورانت آلمانی اول فصل با درایت و دوراندیشی خاص بسته بود به یک باره به دایی هدیه شد.
رحمان احمدی، آلو توره، سید جلال حسینی، ابراهیم صادقی، امید شریفی نسب، کیانوش رحمتی، کاظم برجلو و محسن خلیلی آماده ترین بازیکنان آن زمان فوتبال ایران بودند که لورانت آنها را در یک تیم جمع کرد چون می خواست سایپا را به جام ششم برساند، اما یک باره اتفاقاتی، برنامه های مربی 57ساله آلمانی را برهم زد و کاری کرد که لورانت در پایان هفته پنجم و باکسب 3پیروزی و 2تساوی و با وجود صدرنشینی، سایپا راترک کرده و راهی ترکیه شود.

با جدایی لورانت مسئولان وقت سایپا تصمیم گرفتند دایی را به عنوان کاپیتان مربی روی نیمکت نارنجی پوشان قرار دهند؛ تیمی که از همان روزهای آغازین فصل بوی قهرمانی می داد.
به هر حال مهاجم سابق تیم ملی در فصل ششم تیمی که به نام لورانت نامگذاری شده را به قهرمانی رساند. تیمی که تک تک بازیکنانش مقابل قطب های فوتبال ایران از جمله استقلال و پرسپولیس به خوبی توانایی هایشان را نشان دادند. سایپا باید قهرمان می شد چون نفوذ به خط دفاع این تیم کار راحتی نبود و در میانه زمین نیزآماده ترین های ایران به خوبی مهاجمانی مانند محسن خلیلی را تغذیه می کردند و گام ها را به درستی به سوی قهرمانی بر می داشتند.
به هر حال قهرمانی سایپا در جام ششم به نام دایی ثبت شد و شاید با همان قهرمانی بسیاری از فاکتورهای مورد نیاز دایی برای مربیگری نادیده گرفته شد.

لطف لورانت به سایپا و دایی با شروع هفتمین دوره لیگ برتر ایران نمایان شد چرا که سرمربی سایپا با آغاز مسابقات لیگ هفتم و تیمی که خودش بسته با چالش هایی روبرو شد و مدعی قهرمانی لیگ ششم در هفتمین دوره به رتبه هشتم سقوط کرد و انتقاد مسئولان باشگاه از گوشه و کنار آغاز شد.
دایی در حالی که با سایپا در رتبه هشتم لیگ برتر قرار گرفته بود بار دیگر شانس به سراغش آمد و پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی ایران در مرحله مقدماتی جام جهانی 2010را دریافت کرد.

*از وعده صعود به جام جهانی2010 تا خداحافظی تلخ برابر 100هزار تماشاگر

در روز دوازدهم اسفند ماه سال 86 دایی چالش های روبرو شده با سایپا را فراموش کرد و در پاسخ به پیشنهاد فدراسیون فوتبال (شاید هم به پیشنهادی خارج از فدراسیون فوتبال) پاسخ مثبت داد. وی خیلی سریع به فدراسیون رفت و دستوری که به این فدراسیون داده شده بود را با امضای قرار دادی به انجام رساند.
دایی برای رساندن ایران به جام جهانی وعده های خوبی به هواداران و مردم ایران داد. وی در اولین اظهاراتش گفت: با افتخار مسئولیت هدایت تیم ملی کشورم راپذیرفتم و ما به جام جهانی صعود خواهیم کرد.

دایی قول صعود تیم ملی به جام جهانی را داده بود، اما عملکرد تیم ملی برابر کره جنوبی در آزادی ،امارات در العین و حتی کره شمالی در تهران زنگ خطر را به صدا درآورد. انتقادها علیه سرمربی تیم ملی شدت گرفته بود، اما گوش شنوایی نبود تا اینکه در روز هشتم فروردین 88 و در یکی از حساس ترین دیدار تیم ملی برابر عربستان در ورزشگاه آزادی این دمل چرکی سرباز زد و همه پنبه ها را رشته کرد.
ایران مقابل بیش از 100 هزار تماشاگر خودی با نتیجه 2بریک شکست خورد تا مقدمات خداحافظی شهریار از تیم ملی فراهم شود که این اتفاق در کمتر چند ساعت بعد از بازی با عربستان رخ داد و سرمربی تیم ملی کنار گذاشته شد.

*بازگشت دایی پس از 9 ماه دوری از فوتبال
علی دایی با حرف و حدیث های فراوان از تیم ملی کنار گذاشته شد و همین برکناری کاری کرد که شهریار 9 ماه به دور از فوتبال و اخبار رسانه ای کشور باشد. سکوت و بی خبری فوتبال از دایی ادامه داشت تا اینکه حبیب کاشانی پس از برکناری کرانچار، سرمربی وقت پرسپولیس به سراغ دایی رفت تا این سکوت را بشکند.

هنوز افکار عمومی شعار «حیا کن رهاکن» روز هشتم فروردین را فراموش نکرده بودند که دایی به فوتبال برگشت و روی نیمکت بسیار ملتهب و داغ پرسپولیس نشست. این مربی با حمایت های همه جانبه کاشانی اقدامات خود را با همان روش همیشگی اش که همان مدیریت تک بعدی است آغاز کرد.

ابتدا احمدرضا عابدزاده را از پرسپولیس کنار گذاشت هر چند در ادامه راه و درجام حذفی موفق شد یک قهرمانی برای پرسپولیس به ارمغان آورد. جامی که هرگز نمی توان آن شب طوفانی برابر صبا در مرحله نیمه نهایی و هنگام زدن ضربات پنالتی را فراموش کرد چون بسیاری معتقد بودند که مه وخورشید و فلک (و البته برق)به کار آمدند تا پرسپولیس از سد صبا عبور کرده و درفینال با غلبه بر فولادگستر تبریز قهرمان شود. پرسپولیس در راه این قهرمانی حریفان سرسختی را پیش رو نداشت و غلبه بر تیم های دسته اولی کار مشکلی به نظر نمی رسید.

با شروع دهمین دوره لیگ برتر و باپیچیده تر شدن مسابقات روی واقعی سکه به شهریار نشان داده شد. دایی که اوایل فصل در یارگیری موفق عمل نکرده بود پس از گذشت 5 هفته ناگفته های فوتبال برای مربیان را شناخت.
اول فصل پرسپولیس پس از کنار گذاشتن محسن خلیلی به دنبال مهاجم کلاسیک بود و این نیازی بود که بارها مطبوعات راجع به آن نوشتند، اما دایی دوست داشت خودش به تنهایی تصمیم بگیرد. تصمیم دایی برای تقویت خط حمله به مهاجم هپاتیتی ختم شد، اگر چه شهریار همچون زمان مربیگری اش در تیم ملی چشم امیدش را به یک مهاجم سرعتی اما کوتاه قامت به نام غلامرضا رضایی دوخته بود.
نکته جالب این که پرسپولیس در خط دفاعی نیز نتوانست خود را تقویت کند تا چوب این موضوع را در لیگ دهم بخورد.

روند یارگیری زنگ خطر را به صدا درآورده بود وصدای این زنگ درآمد و در اواسط مسابقات نیم فصل اول فازهای عقب نشینی برای پرسپولیسی ها آغاز شد.
پرسپولیس مقابل صبا، ملوان، استقلال، پیکان، تراکتورسازی و شاهین بوشهر شکست خورد اما برای پنهان کاری و برای محفوظ ماندن از فشار انتقادها یک سپر دفاعی به نام «داور» و فدراسیون فوتبال وجود داشت.
هضم کردن شکست در دربی 69 برای هواداران پرسپولیس کار راحتی نبود اما کمک داور بازی این ماموریت خطیر را به جان خرید تا دوباره ضعف ها پنهان بمانند.
سپر دفاعی به نام داوران تا 7 شکست سرخ پوشان کارآیی داشت و به قول معروف پرسپولیسی ها برای شناخت و بررسی عوامل شکست هایشان به دنبال قاتل بروسلی بودند اما در مسابقه برگشت مقابل صبا که در ورزشگاه آزادی برگزار شد همگان پی بردند که قاتلی در شکست های پرسپولیس نقش ندارد بلکه بزرگ ترین معضل پرسپولیس در مسایل فنی خلاصه می شود. خوردن 4گل از صبای 10 نفره جای حرف و حدیثی نداشت و حتی کریمی(کمک داور دربی 69) نیز نمی توانست برای محافظت از جایگاه دایی وارد شود.

500 تماشاگر پرسپولیس که برای حمایت تیمشان برابر صبا به آزادی آمده بودند همان رفتاری کردند که 100هزار تماشاگر در دیدار با عربستان آن را انجام داده بودند اگر چه برای رفتار دوگانه این تعداد هوادار و لیدرهای پرسپولیس در نیمه اول و دوم پرسپولیس و صبا می توان یک کتاب و گزارش های جداگانه نوشت.

علی دایی همان بازیکنی که افتخار فوتبال ایران است دوباره در وضعیتی بد از فوتبال کنار رفت و در کارنامه مربیگری خود یک پرونده ناموفق دیگر را برجای گذاشت. آفتاب دایی مانند تیم ملی برای پرسپولیس هم خیلی زود غروب کرد و 2 روز قبل از شروع شدن فصل زمستان و در هوای نه چندان سرد پایتخت روزهای سرد خود را تجربه کرد.

حالا با این کارنامه دایی می توانیم متوجه شویم که چرا بسیاری از ستاره های فوتبال نمی توانند در زمینه مربیگری موفق باشند چون فاکتورها و معیار های مربی شدن با بازیکن شدن تفاوت های آشکاری دارد.
این روزها پارک جی سونگ، ستاره کره جنوبی در تیم منچستریونایتد هنر نمای می کند و آسیا به داشتن چنین بازیکنی در لیگ برتر انگلیس افتخار می کند اما هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از خداحافظی این بازیکن از فوتبال بتواند به عنوان سرمربی تیم ملی کشورش انتخاب شده و در آن حوزه عملکرد موفقی داشته باشد.

تجربه نشان داده برای هدایت تیم های بزرگ باید دوره های پیشرفته و حرفه ای مربیگری را طی کرد. گذراندن دوره های درجه اول مربیگری، داشتن ارتباطات عمیق و کارآمد، داشتن قدرت لازم برای مدیریت، انتخاب مناسب بازیکنان و مهره های مورد نیاز، ایجاد انگیزش بالا در قالب های انفرادی و تیمی، تعامل مطلوب با حوزه های درگیر با باشگاه، داشتن ارتباط دوستانه و صمیمی با بازیکنان و البته مغرور نبودن از فاکتورهای اصلی برای هر مربی فوتبال است.

در پایان بازی با صبا دایی با گلویی بغض گرفته و به نوعی تجربه ناموفق خود از پرسپولیس خداحافظی کرد. این خداحافظی با آینده کاری شهریار ارتباط عمیقی دارد چون باید دوباره منتظر بماند و ببیند که در آینده چه مدیری برای مربیگری به سراغش خواهد رفت. البته در فوتبال ایران برخی مدیران تصمیم‌هایی می‌گیرند که فقط از عهده آنها برمی‌آید از جمله این که به یک مربی که هنوز دوران مربیگری را طی نکرده تیم می‌دهند. بی‌جهت نیست که گفته می‌شود گاهی اوقات فوتبال ایران نیاز به مدیران خارجی دارد تا مربیان خارجی.

دایی رفت و با خودش غرورش را هم برد، همان غروری که حتی برای خودش هم آزار دهنده بود. آیا او همچنان با این غرور در جامعه حاضر می‌شود؟ کارنامه مربیگری دایی که چیز دیگری می‌گوید.


گزارش نویس سایت دفتر رهبری از انتقاد رهبری از ضرغامی برای پخش کامل مراسم عزاداری بیت رهبری بدون توجه به اقتضای فضای عمومی خبر داد.

وی می نویسد: بیشتر از یک ساعت به اذان مغرب مانده، اما اعلام می‌کنند حسینیه پر شده. بقیه باید بیرون بنشینند. نزدیک 20 سال است که این اتفاق تکرار می‌شود؛ فاطمیه و محرم. اما باز هم فرقی نمی‌کند. خیلی‌ها ساعت‌ها زودتر خودشان را به محل مراسم می‌رسانند، بلکه چند ساعتی را در کنار رهبرشان اقامه عزا کنند. تمام شیرینی این سختی هم به همین است؛ حتی اگر ناچار شوند ساعت‌ها سرپا بایستند و آخر هم مجبور شوند در هوای سرد پاییز و زمستان، در فضای باز بنشینند. همه می‌دانند که ظرفیت حسینیه امام خمینی(ره) محدود است و فقط قسمت عده کمی می‌شود. هزاران نفر مجبورند بیرون از حسینیه بنشینند. و این هزاران نفر، هرسال بیشتر می‌شود.

خیلی‌ها به هر دری می‌زنند، بلکه بتوانند راهی به حسینیه باز کنند، اما حسینیه پر شده است و ناچار، می‌نشینند به انتظار. انتظار این که نماز تمام شود و جمعیت سرازیر شود به جلوی حسینیه برای دیدن رهبر و نصف حسینیه خالی شود و درها را دوباره باز کنند و عده‌ای را به داخل راه بدهند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10733/A/13890924_2510733.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10733/A/13890924_1110733.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10741/A/13890926_1310741.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10738/A/13890925_3710738.jpg 
خیلی‌ها هم با موضوع کنار می‌آیند. در همان فضای بیرون حسینیه می‌نشینند. توی خیابان‌های اطراف؛ توی مدرسه‌های جنب بیت رهبری. فضاهایی که سال به سال امکاناتش بهتر می‌شود. از برگزاری نماز جماعت مستقل گرفته تا پرده و ویدئو پروژکتور. چندسالی هم هست که بخش‌هایی را با برزنت پوشانده‌اند تا بخاری‌های بزرگ گازی بتواند کمی جلوی سرما را بگیرد. هرچند که چاره‌ای برای زمین سرد و باد و باران نیست. هرچند که این بخش‌ها هم حداکثر جمعیتی در حد حسینیه را پوشش می‌دهند. هرچندکه باز هم هزاران نفر ناچارند در فضای باز بنشینند. همان هزاران نفری که هر سال بیشتر می‌شوند.

همسایه‌ها هم کم‌کم عادت کرده‌اند به این وضع؛ به شلوغی و مشکلاتش. گرچه برایشان یکی دو پارکینگ، بیرون محوطه عزاداری در نظر گرفته‌اند تا ازدحام جمعیت، مانعی برای ترددشان ایجاد نکند. گرچه هرشب، بعد از برنامه‌ها هم برایشان شام می‌برند. اما به هر حال نمی‌شود گفت همه مشکلات رفع شده. پس چاره‌ای نیست جز عذرخواهی‌های مکرر مسئولین بیت از آنها. کاری که هر سال و در شب آخر هر برنامه تکرار می‌شود. بعضی وقت‌ها هم که دعوتشان می‌کنند تا افطاری کنار هم بخورند و رهبر با آن‌ها هم‌کلام شود.

اذان که می‌شود، کمی از ازدحام و همهمه جمعیت کم می‌شود. هرکس سعی می‌کند خودش را به نزدیک‌ترین نماز جماعت برساند و کم‌کم همان‌جا جاگیر می‌شود. بعد از نماز، شعارها شروع می‌شود. همان شعارهای همیشگی که البته بعد از فتنه پارسال، داغ‌تر شده و خالص‌تر.
 http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10727/A/13890923_0710727.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10741/A/13890926_4610741.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10733/A/13890924_4410733.jpg  http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10738/A/13890925_4910738.jpg
و ناگهان همه برمی‌خیزند و جمعیت متراکم، موج می‌خورد به سمت جلوی سالن. فرقی هم نمی‌کند که داخل حسینیه باشند یا زیر برزنت یا در فضای باز. مرد و زن ندارد. شعارها به هم می‌ریزد. هرکس حرف دلش را می‌زند. رهبر آمده است. کمی طول می‌کشد تا دوباره شعارها یکی شود و منظم؛ اما وقتی منظم شد، انگار دیوارها می‌لرزد!

اولین مداح، روضه‌اش را شروع می‌کند. جدای از مداحی، آرام کردن جمعیت و نشاندن آنها از وظایف این مداح است. هرچقدر هم که در کارش موفق باشد، تا دقایقی نمی‌تواند جلوی «سرکشی» مردم را بگیرد. مردم «سر»شان را می‌کشند بلکه رهبرشان را ببینند. فرقی هم نمی‌کند توی حسینیه باشند یا زیر برزنت یا فضای باز، برای دیدن رهبر از توی پرده نمایش یا حتی تلویزیون. چشم خیلی‌ها با همین نگاه‌ها بارانی می‌شود.
 http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10727/A/13890923_2810727.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10733/A/13890924_1110733.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10738/A/13890925_4510738.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10741/A/13890926_1510741.jpg
حالا نوبت سخنران است. سخنران‌هایی که علاوه بر ذکر مصیبت، سعی می‌کنند مسائل روز را هم مطرح و بعضا با وقایع تاریخی شبیه‌سازی کنند. خیال مستمع هم راحت است که علاوه بر کاردانی سخنران، فضای جلسه نیز اجازه هرنوع حرف‌زدنی را به سخنران نمی‌دهد. آنها می‌دانند که رهبر منبع حرف‌ها و احادیث را از آنها خواهد پرسید. پس ناچارند با مطالعه در جلسه حاضر شوند.

این اتفاق برای مداح بعد از سخنران هم می‌افتد. او هم می‌داند که اینجا جلسه شخصی و هیات هرروزه‌اش نیست. پس باید اشعارش را حساب شده بخواند و به سینه‌زنی سنگین اکتفا نماید؛ اصلا خیلی‌ها به همین خاطر می‌آیند بیت رهبری. برای این که حرف حساب بشنوند و صادقانه اشک بریزند و بر سر و سینه‌شان بزنند.
 http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10738/A/13890925_4710738.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10733/A/13890924_0610733.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10727/A/13890923_4310727.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10721/A/13890922_4510721.jpg
از محرم امسال، موضوع جدی‌تر هم شده. از همان شب اول که رهبر انقلاب، آقای ضرغامی را وسط مداحی صدا کردند و جلوی جمعیت نکاتی را به او تذکر دادند و گفتند: «حال و هوای هر مراسمی اقتضاهای خودش را دارد و لزومی ندارد تمام آن عینا از صدا و سیما پخش شود؛ باید افرادی بنشینند و بخش‌هایی از این‌ها را که قابل استفاده در فضای عمومی هست، برای پخش جدا کنند.»

چندسال پیش هم، ایشان در دیدار با مسئولان صداوسیما درباره پخش برنامه های عزاداری در رسانه ملی اینطور گفته بودند: «براى مراسم دینى، اعیاد و عزاداری‌ها برنامه‌ریزی هوشمندانه بشود... اگر برنامه‌هاى دینى، خوب ادا شود، فایده دارد؛ اما اگر بد ادا شود، خنثى نیست؛ نتیجه‌ی بد دارد! مثل داستان آن مؤذن بد صدا.»

اصلا همه اتفاقات این جلسه خاص است. هر اتفاق کوچکی در آن، کلی حرف و حدیث درست می‌کند. از همین صدا کردن آقای ضرغامی بگیر تا آمدن یا نیامدن این شخصیت و آن مسئول. مردم حواسشان به خیلی چیزها هست و البته بازار شایعه هم داغ. کافی است یک نفر رفتار خاصی بکند تا برای فردا، نقل پچ‌پچ‌ها مهیا شود.

دعاهای مداح تمام شده و نشده، اتفاقات اول جلسه تکرار می‌شود. همه می‌دانند تا دقایقی دیگر رهبر از مجلس خارج می‌شود، پس دوباره روی پا بلند می‌شوند تا بار دیگر امامشان را ببینند. مداح هم باید تمام تلاشش را بکند که شور سینه‌زنی را سرد کند تا مبادا جمعیت به جلوی حسینیه هجوم ببرد و مشکلی پیش بیاید.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10727/A/13890923_3910727.jpg  http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10727/A/13890923_2610727.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10738/A/13890925_2110738.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10733/A/13890924_5010733.jpg
دعاهای مداح که تمام می‌شود، رهبر برای مردم دست تکان می‌دهد و از حسینیه خارج می‌شود. جمعیت روی زمین می‌نشیند تا سفره‌ها پهن شود برای شام. بیرونی‌ها شامشان را همان وسط سینه‌زنی گرفته‌اند تا زودتر محل را تخلیه کنند و ازدحام بیش از 50 هزار نفر جمعیت، مشکلی ایجاد نکند. البته خیلی‌ها خبر ندارند که رهبر هم در ساختمانی در پشت همین حسینیه، شامش را با تعدادی از همین میهمانان می‌خورد. و بعد هم برای شرکت‌کنندگان و برگزارکنندگان مراسم دعا می‌کند. مثل این دعاهای آخرین شب عزاداری امسال:
«پروردگارا دلهای ما را با انوار این شبها و یادها، منوَّر و مصفّا بگردان»
«پروردگارا دلهای ما، جان‌های ما، رفتار ما، اعمال ما را متاثر از یاد شهدای کربلا و سالار شهیدان قرار بده»
«ما را جزء یاوران آنها محسوب بفرما»
«پروردگارا به محمد و آل محمد(ص) قلب اولیاءت را از ما راضی و خشنود کن»
«پروردگارا به محمد و آل محمد(ص) ما را در عمل و در گفتار و در نیت و فکر پیرو این بزرگواران قرار ده»
«پروردگارا به محمد و آل محمد(ص) شهدای ما را با شهدای صدر اسلام و با شهدای کربلا محشور کن»
«امام بزرگوار ما را با سیدالشهداء(ع) محشور بفرما»
«قلب مقدس ولیعصر(عج) را از ما راضی و خشنود کن»
«رحم‌الله من قرا فاتحه مع الصلوات...»